• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 4819)
يکشنبه 14/12/1390 - 13:31 -0 تشکر 437801
اخلاق در صحیفه سجادیه

با سلام

در این تاپیک قصد داریم به دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه نگاهی بیندازیم و از توضیحات سرکار خانم بروجردی مدیر موسسه علمیه علی بن موسی الرضا استفاده کنیم.

همراه ما باشید. 

 

 

 

 

 

 

خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 15/1/1391 - 10:21 - 0 تشکر 444326

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیَةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَیْظِ،»




وجود پیامبر و آل پیامبر را واسطه قرار داده و از خدای سبحان درخواست می‌كنیم كه ما را به زینت خوبان آراسته كند. توضیحاً این كه قانون زینت، ظهور است نه بطون و خفا. یعنی زینت برای همه قابل رؤیت است پس ما از خدای سبحان می‌خواهیم كه یك سلسله اموری را نصیبم كن كه در من ظهور داشته باشد و آدمیان هر آنچه از من مشاهده می‌كنند خوبی و تقوی و صلاح و آراستگی باقی باشد. گاهی انسانها آنچنان تنزل می‌كنند كه زینت جمادات را زینت خود محسوب می‌كنند مثل انواع سنگهای قیمتی اما قرآن می‌فرماید: « إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَةً لَها »[1]یعنی سنگها زینت زمین است نه زینت انسان و جلوه‌گریهای كاذب ، زینت حقیقی و دائمی محسوب نمی‌شود.


و البته خدای سبحان به زینت آسمانها كه ستارگان است نیز اشاره می‌فرماید : «إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْكَواكِبِ»[2] اما وقتی در مورد زینت مؤمن صحبت می‌كند، می‌فرماید: «حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِكُم‏ » زینت مؤمن ، ایمان است كه خدای مزّین این زینت را به او عطا می‌كند و لذا مؤمن آنرا دوست دارد و از خود جدا نمی‌نماید و با او عقد قلبی منعقد می‌كند.





در فراز بعدی به كلمه « أَلْبِسْنِی » اشاره فرموده یعنی تقوا و اصلاحات علاوه بر زینت ، لباسی بر تن من گردد كه سرتا پای مرا بپوشاند در واقع همان گونه كه لباس تمام بدن را می‌پوشاند، تقوی هم به یك عضو از اعضای من منحصر نگردد بلكه زبان و گوش و قلب و دست و پا ... همه متخلق به اوامر و نواهی الهی گردد و در جهت بسط عدل و قرار دادن هر چیزی سر جای خودش و دوری گزیدن از هر گونه افراط و تفریط قدم بر دارم. بالاترین میزان عدل در وجود خود ما متجلی می‌گردد آن هم زمانیست كه جایگاه بندگی خود را طبق آئین نامه مولی حفظ كرده و زبان به ذكر و شكر بازكرده و عمل خود را در محضر حق انجام دهیم و جایگاه ربوبیت حضرت حق را نیز رعایت كنیم یعنی به موقعیت و صفات و فعل و ذات خدا معرفت پیدا كرده و از خود نظری اجتهادی نداده و اعتراضی به قضا و قدر او نداشته باشیم.




در اینجا لازم است در مورد بسط العدل و دوری از افراط و تفریط مثالی بزنیم: ما باید در عین رعایت آداب همسرداری و تربیت فرزند، روابط اجتماعی مناسبی نیز با خلق داشته باشیم. در عین مطالعه و تعلیم و تعلم و درس خواندن، روابط عبادی خود را نیز با خدای سبحان برقرار كنیم، در واقع وقتی موقعیت اجتماعی پیدا می‌كنیم ، موقعیت عرفانی خود را نیز شناسایی نمائیم و بر عكس.


و هیچ امری را قربانی امر دیگر ننمائیم و عدل را حتی در صورت و حالات و افعال خود به نمایش در آوریم و مصداق افرادی نشویم كه مثلاً بدلیل گرفتاری‌های خانوادگی ، تدریس آنها مشكل دار می‌شود یا بدلیل مستی حاصل از فهم یك مسئله علمی ، مدیریت روابط خانوادگی  را مختل می‌كنند.




خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 15/1/1391 - 10:31 - 0 تشکر 444328

شارحین صحیفه می‌فرمایند:  عدل را باید در 5 مورد رعایت كرد:



1- عدل در مورد خدای سبحان یعنی باور كنیم كه خدا شریك ندارد و قرار دادن هر شریكی كنار خداوند بی‌عدالتی است.



2- عدل در مورد قوای نفسانی یعنی قوه شهویه، غضبیه... همه باید تحت نظر عقل كار كنند و اگر عقل فرمانده این قوا نباشد ، قوای نفسانی دچار افراط و تفریط و در سپاه جهل قرار می‌گیرد.



3- عدل در مورد گذشتگان و رعایت جایگاه آنان یعنی قدردان زحمات آنان باشیم بسیاری از كمالات خود را مدیون دعاها و تربیت آنان بدانیم و ذكر خیر آنها را داشته باشیم و توصیه‌ها‌یشان را جدی بگیریم.



4- معامله با اطرافیان بر اساس عدل باشد، در برقرار كردن ارتباطات عاطفی، تهیه هدایا، پرداخت حقوق... از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزیم.



5- عدل با عموم مردم كه به دو گونه بررسی می‌شود:


الف ) نظر دادن راجع به فرد یا اجتماع بر اساس واقعیت باشد و از هر گونه مبالغه و یا كم گذاشتن و در نظر نگرفتن انصاف بپرهیزیم.


ب) وقتی از ما نظرخواهی می‌كنند نیز عادلانه بدور از هر ظلمی و در نظر نگرفتن منافع شخصی خود و منطبق بر حقیقت اخلاقی و درك موقعیت او باشد.




خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 15/1/1391 - 10:33 - 0 تشکر 444329

«  وَ كَظْمِ الغَیْظِ، »


حضرت آقا امام سجاد (ع) در ادامه به درخواست بعدی خود اشاره می‌فرمایند كه خدایا زینت بعدی من فرونشاندن غیظ و خشم باشد. « كَظْمِ » در زبان عرب به معنای مسدود كردن در مشك است . ما باید زبان و گوش و چشم و قلب و ... خود را از خشم و عصبانیت ببندیم . در اسلام توصیه به سلامت جسم و روح با هم شده است خشم هم به روح آسیب می‌زند و هم به جسم. اگر برای رفع عصبانیت به گرفتن وضو توصیه شده است به همین دلیل است كه ظاهراً اعضاء‌ و جوارح ظاهری شستشو داده می‌شود ولی اثر وضعی و نورانی خود را نیز در جهت اطفاء‌ خشم ، خواهد داشت.



و توصیه بعدی نیز این است كه وقتی خشمگین می‌شوید اگر نشسته‌اید ، بلند شوید . اگر ایستاده‌‌‌اید راه بروید و یا آب سرد بخورد و اجمالاً تغییر موقعیت دهید تا آتش غضب خاموش شود و شیطنت اشتعال خشم فروكش كند.




در روایت آمده است كه روزی هارون الرشید از ثروت فراوان حضرت موسی‌بن جعفر عصبانی شد و بشدت برایشان غضب كرد. حضرت فرمودند: « جدم پیامبر فرموده‌اند هر گاه دو فامیل از یكدیگر عصبانی می‌شوند یكدیگر را لمس كنند.»‌ من و تو فامیل هستیم ، دستت را به من بده. هارون دست خود را به حضرت موسی‌بن جعفر داد و گفت : خدا خیرتان دهد، آرام شدم و در روایتی دیگر از پیامبراكرم (ص) نقل شده كه « مِنْ أَحَبِّ السَّبِیلِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ جُرْعَتَانِ جُرْعَةُ غَیْظٍ تَرُدُّهَا بِحِلْمٍ وَ جُرْعَةُ مُصِیبَةٍ تَرُدُّهَا بِصَبْر » محبوبترین راه‌ها بسوی حق دو راه است :


1- غیض خود را با جرعه‌ای از حلم بنوشید و مصیبت را با صبر رد كنید.



خدا در همین نزدیکی است
شنبه 19/1/1391 - 9:0 - 0 تشکر 444780

«وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِینِ الْعَرِیكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّیحِ،»




همان طور كه در جلسه گذشته متذكر شدیم بحث زینت و پوشش امریست كه از ما ظهور دارد و اصولاً نباید در زندگی مخفی بماند و باید مؤمن با زینتش به مردم معرفی گردد امام سجاد (ع) در ادامه قسمتهای قبلی می‌فرمایند : یكی دیگر از زینتهای صالحین را كه طلب می‌كنیم خاموش كردن آتش است « إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ » كه متقی باید به این زیور آراسته باشد



البته خاموشی آتش دو وجهه دارد:


1- آتشی كه در درون نفس شعله ور می‌شود مثل آتش شهوات گوناگون ، آتش غضب كه مؤمن متقی باید قدرت و توانایی بر خاموش كردن این آتش را از خدا طلب كند زیرا اگر این آتش مشتعل شود علاوه بر آسیبهای كه به مؤمن می‌زند، به دیگران و اطرافیان نیز صدمه وارد می‌كند.


البته باید بدانیم كه وجود آتش لازم است اما اطفاء : یعنی مدیریت این آتش.


بعنوان مثال عصبانیت لازم است اما در مقابل دشمنان و نه در برابر دوستان.





2- وجهه بعدی « إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ » در خارج از وجود انسان و در اجتماع مدنظر است بعنوان مثال فتنه و درگیری و اختلافی بین دو نفر ایجاد شده است، انسان می‌تواند دو نقش ایفا كند :


الف) به مشتركات دو گروه یا دو نفر بپردازد و خوبیهای آنان را متذكر گردد و بدین واسطه نزاع و درگیری را خاموش كند.


ب)‌ بر طبل اختلاف بكوبد و به هر یك از طرفین دعوا مراجعه كند و حق را به او بدهد. طبیعی است كه این نحوه برخورد ، برخورد صالحین و متقین نیست. متقین می‌دانند آتش برافروخته شده بی‌رحمانه همه چیز را نابود می‌كند، اعتقادات و اخلاقیات سالم و آداب درست و اعمال صحیح را از بین می‌برد . آتش آئین نامه و قانون و ادب خاص ندارد، آنچه در مقابلش قرار دارد می‌سوزاند و به حریم هر دو گروه تجاوز می‌كند پس برای از بین بردن عداوتها لازم است تا 70 احتمال صحیح را به طرفین متذكر شوید تا آهسته آهسته آتش كینه و نفرت سرد شود.




خدا در همین نزدیکی است
شنبه 19/1/1391 - 9:2 - 0 تشکر 444781

فراز بعدی « ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْن‏ » است كه در بحث قبلی می‌گنجد لذا به توضیح افشاء العارفه می‌پردازیم: عارفه به معنی معروف یعنی هر خیر و حسنه و امر جمیلی است كه شرع و عقل آن را تأیید كند. پس از خدای سبحان بخواهیم كه امور حسنه و خیرات از ما ظهور كند.




البته ممكن است شبهه‌ایی مطرح شود كه آیا ظهور خیرات منجر به ریا و عمل غیر خالصانه نمی‌شود ؟ جواب می‌دهیم كه بعضی از ریاها لازم است زیرا مشاهده خوبی از افراد منجر به یادگیری و ترغیب و تشویق سایرین به امر خیر است و وقتی امور حسن و جمیل از انسان بروز و ظهور داشته باشد ناخداگاه افراد به امور قبیح نیز آگاه و بدان مرتكب نمی‌شوند و از طرفی افشاء و مطرح كردن خوبی افراد باعث می‌شود كه خود فرد به خوبی مشهور شده و از بدی كردن شرمنده و حتی فكر بد و قبیح را هم به ذهن خطور ندهد.




افشاء خوبی علاوه بر اینكه فعل حسن را محبوب می‌كند، فاعل فعل حسن را هم محبوب می‌نماید.


افشاء‌ خوبی انسان را متخلق به اخلاق الهی می‌كند زیرا خدا نیز خوبیها را اظهار كرده و اولیائش را به مردم می‌شناساند.






خدا در همین نزدیکی است
شنبه 19/1/1391 - 9:9 - 0 تشکر 444782

« وَ سَتْرِ الْعَائِبَة »




خدایا مرا بگونه‌‌‌ایی قرار بده كه عیب مردم را مستور كنم كه این صفت نیز در خودمان و در سایرین قابل بررسی است.


گاهی ما به صفت بی‌نظمی متصف هستیم اما بدلیل توصیه مؤكد امیرالمؤمنین(ع) به نظم و قرار گرفتن در یك مجموعه منظم و یا خوف از یك فرد منظم، صفت بی‌نظمی را گر چه به آن متخلق هستیم - ریائاً و ظاهراً می‌پوشانم اما یقیناً در دراز مدت ، صفت نظم در من نهادینه و بی نظمی ریشه كن می‌شود. اما اگر از اول بی‌نظمی را بروز داده و آن را مستور نمی‌كردم ، قبح و زشتی آن از بین می رفت و با خود می‌گفتم حال كه آبروی من رفته و همه مرا به این عیب می‌شناسند پس لزومی ندارد كه آن را مرتفع كنم.





اما در مورد سایرین نیز باید مقید به پوشاندن عیوب مخفی آنان باشم البته پوشاندن عیوب دیگران به این معنی نیست كه به خود فرد هم تذكر داده نشود چون در این صورت بحث آموزش و امر به معروف و تأدیب و عبرت دیگران منتفی می‌شود. پس سیاست اولیه متقین ستر عیوب است مگر اینكه در افشاء‌ عیوب انگیزه سازندگی و اطلاع رسانی صحیح ( مثل تحقیق در امر ازدواج ) مد نظر قرار گیرد.





البته ملاك و میزان و محدوده افشاء عیوب را شرع معلوم می‌كند نه اینكه هر كس بر اساس سلیقه شخصی آبروی افراد را ببرد و سترالعیوب نداشته باشد.




مستوریت در عیب بطور عمده در معاصی پنهان است یعنی فردی در گوشه خانه‌‌اش مخفیانه معصیتی انجام داده و من مطلع شدم. در اینجا هرگز اجازه اظهار آن را ندارم.




اما معصیت علنی را كه خود اظهار كرده است، بر متقی پوشاندن آن واجب نیست زیرا ما در شرع ،جرح شاهد داریم یعنی فردی كه بی‌دین است و شهادت او پذیرفته نیست خود را عادل جلوه داده و شهادت دروغ بدهد. در این صورت متقی وظیفه دارد كه این شاهد را مجروح كند و به فسق او اشاره و به نظرش شكاف وارد نماید.






خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 20/1/1391 - 11:48 - 0 تشکر 444942

« وَ لِینِ الْعَرِیكَة »



 عریكه یعنی طبیعت، متقی طبیعت نرم دارد و با تسامح برخورد می‌كند و با پافشاری و عصبیت روی نظرات خود اصرار نمی‌كند.


طبیعت نرم جلوه دیگری هم دارد یعنی در خدمات رسانی به سایرین بخل نمی‌ورزد و سخت نیست و اجازه می‌دهد كه از طریق او، بهره و نفعی به دیگران برسد.



خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 20/1/1391 - 11:53 - 0 تشکر 444944

« وَ خَفْضِ الْجَنَاح‏ »



 خفض یعنی تواضع و فرود آوردن بال كه چند معنا از آن برداشت می‌شود :


1- تواضع كه هماهنگ با لِینِ الْعَرِیكَة است.


2- یعنی همانگونه كه پرنده مادر بالش را بر جوجه‌هایش می‌گشاید و جوجه‌ها زیر بال او آرام می‌گیرند، انسان متقی هم گروهی را تحت پوشش مالی و توانی و عاطفی ... قرار دهد و به آنان آرامش بخشد.


3- جناح و بال نماد قدرت پرنده است همان طور كه دست نماد قدرت انسان است. پس انسان متقی بدلیل برخورداری از توانایی‌های مختلف از قدرت خود به نفع دیگران و مظلومین استفاده می‌كند.




پس انسان متقی تنها خوری را در برنامه‌های تربیتی خود ندارد. البته باید بدانیم كه بال نرم است و خوار ندارد یعنی پوششی و خدمات رسانی كه برای افراد ایجاد می‌كند ، اذیت كننده و همراه منّت و سرزنش و ملامت نیست. و از طرفی پرنده مادر وقتی جوجه را زیر بال و پر می‌گیرد، او را تربیت هم می‌كند و آموزش پرواز می‌دهد حال انسان متقی اگر خود را بالا بداند كه نمی‌تواند به كسی آموزش دهد، او باید با حفظ تواضع ، به افراد زیر پوشش خود آموزش پرواز و متعالی شدن و رشد و كمال بدهد. چنانچه حضرت امام خمینی (ره)‌ در ذیل آیه « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنین‏ » می‌فرماید : « خدا به پیامبر فرمود: هر مؤمنی را كه از تو تبعیت می‌كند رشد و پرورش بده جایگاه پیامبر(ص) زندان طبیعت و عالم ماده نبوده بلكه خدای سبحان او را به جهت تعلیم و تعلم و رشد افراد فرود آورده است تا مؤمنین را كه بمثابه جوجه كبوترهای امت پیامبر (ص)  هستند، به عالم بالا ببرد و از تنگنای ماده و مادیات عبور دهد.



پس متقی تدابیری را اتخاذ می‌كند كه زیر مجموعه‌اش تربیت شده و قوه ادراكشان فعال و توانشان ظهور یابد.




خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 21/1/1391 - 14:34 - 0 تشکر 445091

« وَ حُسْنِ السِّیرَة »



 سِّیرَة از ماده سیر و حركت است حركتی بر مبنای اعتدال و خالی از افراط و تفریط . اعتدال حركت را زیبا می‌كند. حركتهای افراطی شلوغ و تند است ولی جاذبه ندارد و حركتهای تفریطی توأم با كسالت و فشل شدن است و زیبایی ندارد.



خدا در همین نزدیکی است
دوشنبه 21/1/1391 - 14:35 - 0 تشکر 445092

« وَ سُكُونِ الرِّیح‏ »‌



ریح به معنای باد است ( باد آرام ) یعنی متقی متانت و وقار خاص دارد، برخورد شتابزده نمی‌كند و طمأنینه دارد و با تدبیر تصمیم‌گیری می‌نماید. رد و قبول او از روی عصبیت و تعجیل نیست. حرف نابجا بر زبانش جاری نمی‌شود و تعریف و تكذیب او حساب ‌شده است. معنای دیگر ریح ، دولت و قدرت است یعنی متقی خود بزرگ‌بین نیست، تكاثر ندارد، به مال و ثروت و مقام و زیبایی عبادت و علم و حسب و نسب خود تفاخر نمی‌كند و در مقابل نعمات الهی طغیان ندارد.


البته اگر خودمان باد غرور را خالی نكنیم، خدای سبحان آن را از طریق سوزن بلا و بیماری و عقوبت می‌تركاند و خالی خواهد كرد.




خدا در همین نزدیکی است
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.