سلاااام
...
بالاخره غروب شد و بارون هم گرفت و مایه خوشحالی آقایون شد.!! هرچند بازارش قدیمی و
سرپوشیده بود ولی همین بارون بهونه ای شد تا برگردیم خونه و همچنان از قیمتهای ارزون
اونجا شگفت زده باشیم.
بالاخره فردا صبح شد و راهی بندرگاه شدیم .. این اولین تجربه سفر دریایی طولانی مدت برای
من بود.
سوار یه کشتی - قایق که تقریباً این شکلی بود شدیم. البته ما که دفعه اولمون بود ولی
میدیدم که بقیه مردم مدام هل میدنو میخوان که زودتر سوار شن.. بالاخره خدمه کشتی موفق
شدن ملتو به صف کنن و یکی یکی وارد شدیم. نزدیک سیصد نفر !! شایدم بیشتر
حالا علت اونهمه هل و هیل و فهمیدم.. همه میخواستن که کنار پنجره ها و زیر تلویزیون
بشینن.. البته جای ماهم بد نبود ولی به پنجره دسترسی نداشتیم.
یادم رفت بگم که از صبح هوا بشدت خراب شد و بارون یه ریز میومد.. اونم چه بارونی
دریاهم خراب بود.. و کشتی به جای ساعت 11 .. ساعت یک حرکت کرد.
اولش خیلی خوب بود چون واسم تازگی داشت ولی کم کم خسته شدم.. حوصله ام سررفت و
اگه بیشتر طول میکشید .. شاید وسط راه پیاده میشدم!!
به علت خرابی هوا سفر دو ساعت و نیمه.. بیشتر از 4 ساعت طول کشید و وقتی که رسیدیم
فهمیدیم که تنها کشتی که روی آب بوده ما بودیم و هیچ کشتی به خاطر خرابی هوا حرکت نکرده!!
الحمدلله سفرمون به خیرگذشت و بعداز 15 سال دوباره پا به جزیره کیش گذاشتم.
وقتی میخواستیم از بندرگاه خارج شیم افراد زیادی اونجا ایستاده بودن و خونه اجاره میدادن!!
سوئیت یه خوابه.. دوخوابه و آپارتمان و غیره.. مفته مفت.. آدم دلش میخواست ده بیستاشو
اجاره کنه همینجوری خالی بندازه حالشو ببره !!!(نیشخند)
یه خوابه شبی 150 تومن.. دو خوابه 200 تومن.. تازه اینا ارزوناش بود..شبی 350 تومنم داشت!
به آقای همسر گفتم من از اون 400 تومنیاش میخوام.. چهارتا!!!
ایشونم گفت: باش تا صبح دولتت بدمد !! :)
بالاخره یه آقای مهلبون پیدا شد که یه آپارتمان 2 خوابه داشت .. اولش میگفت شبی 200 تومن
ولی بالاخره به 135 تومن راضی شد...