تبیان، دستیار زندگی

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام

چگونه پیشنهاد ازدواج می دهید؟

دوست دارید چگونه به شما پیشنهاد ازدواج دهند؟

(غیر منتظره باشد ؟ آیا او نیز باید آمادگی داشته باشد؟)

چگونه مطمئن می شوید که فرد مناسبی را انتخاب کرده اید؟

و یا فرد مناسبی شما را انتخاب کرده است؟

از چه کسی خواستگاری می کنید؟ خانواده اش یا خودش؟

از چه کسی خواستگاری کنند؟ خودتان یا خانواده تان؟

برای این موضوع با چه کسانی مشورت می کنید؟

اگه شخص مناسبی انتخاب کرده اید که به شما جواب منفی می دهد ؛

چقدر پی گیر می شوید؟

اگه خودتون می خواین فرد مناسبو انتخاب کنید؛

چه مدت آشنایی، شما را در پیشنهاد دادن مصمم می کند؟

   شما چطور پیشنهاد خواستگاری دادید؟

به شما چطور پیشنهاد خواستگاری دادند؟

به نام خدا

سلام

می گن قبل از اینکه بخوایم تصمیم قطعی برای خواستگاری خانودگی بگیریم حتما چند جلسه  را جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابل بزاریم.

باعث می شه اطلاعات زیادی بدست بیاریم و می تونیم نظر همدیگه و بدونیم تا مطمئن تر تصمیم بگیریم

تو این جلسه از چی و چطور صحبت می کنید؟

به این مطلب توجه کنید!

جلسة گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ،  بلكه جایی است كه بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه ؟قول سدید حداقل چهار ویژگی در كلام و كلمات دارد و یك ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات كلام و قاطعیت در لحن كلام ، عناصر تشكیل دهندة قول سدید هستند .

شفافیت :

 كلمات گر چه هر كدام كاربردهای متفاوتی دارند، اما هر كدام بار معنایی و احساسی متفاوت از هم را در درون خود دارند، افراد ذهن خوان و قلب بین نیستند تا بدانند كه در درون ما چه می گذرد . ما در پشت پردة كلمات قرار داریم ، آنها كلمات را می بینند نه ما را و غالباً كلمات را تجزیه و تحلیل می كنند نه نیتهای درونی ما . بنابراین به هنگام گفتگو از هر گونه كلی گویی ، پراكنده گویی ، ابهام گویی اجتناب كنید .

مستدل بودن : 

 مطالبتان را با دلایل منطقی و محكمه پسند بیان كنید ، اگر آرزویی ، برنامه ای ، هدفی و خواسته ای را دارید دلایل خودتان را كاملاً بیان كنید ، مستدل و منطقی صحبت كردن  دیگران را نیز به فكر فرو می برد تا بیشتر در مورد حرفهای شما فكر كنند ، اگر خواسته های منطقی دارید با منطق آنها را بیان كنید تا تصور نشود كه شما خیلی متوقع هستید.

میام برای ادامه ...

به نام خدا

سلام

برای ادامه آمدم...

واقعیت داشتن :

 به هنگام گفتگو از واقعیتها بگوئید ، از آمال و آرزوها و توهمات بی اساس و خیالی دوری كنید،خیالبافی هایتان راکناربگذارید و از مسائل ملموس در زندگی صحبت کنید ، همان هایی که وقتی می خواهید زندگی را شروع کنید، وجود آنها را از تمامی خیالهایتان حس خواهید کرد

اهمیت داشتن :

 از مسائل مهم صحبت كنید ، از همة آنچه كه در یك زندگی اهمیت زیادی دارند صحبت به میان آورید ، وقت خود را صرف مسائل پوچ و بی اهمیت نكنید ، بچه گانه صحبت نكنید ، صحبت از اینكه چه رنگی را دوست دارید ، چه غذایی را دوست دارید بی اهمیت است . این حرفهای كودكانه را كنار بگذارید و به مسائلی بپردازید كه نشانة رشد فكری و روحی و بلوغ شما باشد.

قاطعیت :

اگر بحث تشكیل یك زندگی است ، پس لازم است كه قاطع باشید . هر گونه مسامحه ، سهل انگاری ممكن است فرجام ناخوشایندی را به همراه داشته باشد . اگر برای آینده خود برنامه هایی دارید لازم است همه آنها را به هنگام گفتگو به روشنی هر چه تمام بر زبان آورید.  درباره تمامی مسائل  وضعیت فكری و روحی ، وضعیت اقتصادی ، سبك زندگی ، برنامه های آینده ، اعتقادات و … بحث و تبادل نظر كنید ،  نگذارید مسئله ای مبهم بماند ، اگر در مورد مسئله ای بحث كردید و به اختلاف رسیدید تا تكلیف آن را مشخص نكردید ، آن را رها نكنید . در هنگام صحبت ، خود را همانگونه كه هستید عرضه دارید و همین دقت را در مورد طرف مقابلتان به كار ببرید.

هنگام تنظیم قرار داد ازدواج ، همه در خواستهای قلبی خود را كه بالندگی و رشد و استقلال فردی را تضمین می نماید با طرف دیگر در میان بگذارید و در صورت توافق آن را امضاء نمائید ، باید خاطر نشان سازیم كه انتظارات و توقعات شما از ازدواج باید كاملاً منطقی و معقول باشد( 2).

آدم كم رو گرسنه از سر سفره بلند می شود .

یادتان باشد به هنگام انتخاب همسر حجب و حیای نامعقول را كنار بگذارید چرا كه باعث محرومیت و ایجاد دردسر در زندگی می شود ، به هنگام تصمیم گیری ، تنها خودتان تصمیم بگیرید و  به خاطر دیگران خود را در آتش نیندازید .

(قابل توجه انیاک آبی رنگ عزیز!)

پی نوشت

مجلة خانواده ، شماره 115 ، صفحه 25.

منبع: مدرسه علمیه نرجس

یا الله یا ارحم الراحمین 

جناب ای وی بی 2066 دست شما درد نکنه ولی ای کاش عنوان رو آتشین انتخاب می کردید من مدتی بود میخواستم تاپیکی با همین مضمون بزنم

" با من ازدواج می کنید ؟ "

به هر حال دست شما درد نکنه می بینم که عروس دامادهای قدیمی رو هم جمع کردید و خلاصه از تجربه بزرگتر ها هم استفاده می کنید

دست شما درد نکنه خیلی محبت کردید

یا علی

به نام خدا

سلام

ممنون جناب مهدی 313 کم پیدا در خانواده :)

تیترتون خوب بود با اجازتون ازش استفاده کردم

عروس دامای قدیمی هم خیلی وقته کم محبت شدن.

انشالاه بازم میان و ما رو مفتخر می کنن به حضورشون.

راستی خودتون به سوالا جوب ندادید.

سلام جناب A_V_B

دیروز که عنوان تاپیکتو خوندم گفتم نه بابا کلا داداش ما از دست رفت !!!!!!!

به قول آنه پاک هاوایی شدی !!!!!!

ولی اومدم داخل دیدم نه بابا اوضاع اونطورام وخیم نیست ...

ولی دمت گرم ، ایشاالله حالو حوصلم بیاد سر جاش واسه سوال آخرت یه چند تا جواب دارم .

چمیدونم ، چی بگم ؟

آخ سلام . ببخشید .

من مثلا یکی رو زیر نظر میگیرم و بلخره پیشنهاد ازدواج میدم .

میگم دیگه طرف رو زیر نظر میگیرم تا بفهمم مناسبه یا نع .

خب این بستگی به موقعیت داره . اما اکثرا از خودش بعدش مامانش اینا .

اکثرا با مامانم اینا و مادربزرگم اینا مشورت میکنم .

من یه دوسه بار دیگه هی بهش پیشنهاد میدم اگه نشد یه بنده خدای دیگه . مگه تموم میشه ؟

یک ماه آشنایی حله .

یعنی بگم ؟ آخه هنوز وقتش نرسیده خب . اما پیشبینی همه جا لازمه :

مثلا فامیل نیست اما آشناست اینجوری راحت تر میشه پیشنهاد خواستگاری داد . چون خانواده هم میشناسنش .

به نام خدا

دوستان سلام

علی جان حالا هر چقدر پیشتر میری هی عنوان تایپیك رو عوض می كنی؟

حتما فردا می نویسی شیرینی خورون .

می دونی چیه

آدم هر چی هم ازین حرفها تو ذهنش تمرین كنه باز سر خواستگاری از یه جای دیگه شروع می شه و به یه جای دیگه ختم می شه.

حداقل تو جلسه اول اینطوریه.

بعدش رو دیگه ادم بیشتر حواسش جمعهو می تونه آموخته ها رو اجرا كنه ( اگه جلسه بعدی در كار باشه) امیدوارم در كار باشه.

بعدش اینكه به قول آبجی خانوم فكر كردم حسابی رفتی هاوایی. نه هنوز یكم بهت امید هست.

میگم بد نیست پیاده شی با هم بریم :D

(((باز شكلكها لود نمیشن))))

دوست دارید چگونه به شما پیشنهاد ازدواج دهند؟

نمی دونم ولی لطفا با رعایت موازین اسلامی باشه. یه بار كسی به من در محل كار پیشنهاد ازدواج داد. خودش اومد جلو گفت. كلی هم حرف زد. همین طور كه حرف میزد یك قدم میومد جلوتر. منم یك قدم میرفتم عقب تر. خلاصه آخرش از جلوی اتاق كار بنده رفته بودیم ته سالن جلوی آبدارخونه. منم گفتم ببخشید آقا من باید برم كار دارم خداحافظ. یعنی همونجا بهش گفتم نه. حالا دیگه نمیدونم فهمید یا نه. چون بازم پیغام داد كه میخواد با پدر و مادرم صحبت كنه.

چگونه مطمئن می شوید که فرد مناسبی را انتخاب کرده اید؟ و یا فرد مناسبی شما را انتخاب کرده است؟

خب معیار برای همین موقع ها ساخته شده. حتما همه یه معیارهایی برای خودشون دارن.

از چه کسی خواستگاری می کنید؟ خانواده اش یا خودش؟ از چه کسی خواستگاری کنند؟ خودتان یا خانواده تان؟

من كه عمرا از كسی خواستگاری كنم. ولی دوست دارم به خودم اول بگن بعد اگر من دیدم مورد مناسبه با خانوادم مطرح میكنم.

برای این موضوع با چه کسانی مشورت می کنید؟

هیچ كس. با خدا مشورت میكنم. قرآن رو باز میكنم. بعدشم با خودم مشورت می كنم. بعدش با مامانم. بعدش با یكی از دوستام....

اگه شخص مناسبی انتخاب کرده اید که به شما جواب منفی می دهد ؛ چقدر پی گیر می شوید؟

من كه گفتم عمرا خواستگاری كنم از یه آقا. ولی به برادران محترم عرض كنم اگر كسی به شما جواب منفی داد دیگه پیگیرش نشید. اما دلیل رو ازش بپرسید. بعد دیگه فراموش كنید و برید سراغ یه دختر خوب دیگه.

اگه خودتون می خواین فرد مناسبو انتخاب کنید؛ چه مدت آشنایی، شما را در پیشنهاد دادن مصمم می کند؟

یك جلسه یا دو جلسه صحبت به نظرم كافیه.

شما چطور پیشنهاد خواستگاری دادید؟ به "     "     "       "      دادند؟

جورای مختلفی بوده. یكی با مادرم اول صحبت كرد. یكی اول با پدرم صحبت كرد. یكی به دختر خاله مامانم گفته بود. یكی به خودم گفت. یكی به پدرش گفت پدرش با من صحبت كرد. خدا رو شكر كه زن هیجكدوم نشدم. چون اون موقع معیارهام اشتباه بودن.

به نام خدا

سلام

بعد مدتها حضور خانوم پوپک 27 باعث شد دوباره به این تاپیک سر بزنم و کلی خاطره برام زنده بشه.

چه دورانی بود D:

خانوم انیاک ما همچنان منتطریم تا حوصله تون بیاد سر جاش.حالا عجله ای نیست باشه برای بعد امتحانا.

ولی جدی میگم. برای جواب به سوال آخر واقعا منتظرم.

یه کوچولو از چلسی جان یاد بگیریم همه چی حل ه. سن ازدواج هم میاد پایین.

یه ماه آشنایی.شاید بعد ها نظرت عوض شد.آخه بستگی داره این یه ماه رو چطوری بگذرونی.

حالا خودمونیم. " مثلا فامیل نیست ولی آشناست " یعنی چی؟ مشکوک میزنیا

نه سعید خان. خبری نیست.

پیاده شدم تا برسی دیدم شما نیستی. شایعه ها به گوش منم رسیده.حالا هی تکذیب کن:)

به برادران محترم عرض كنم اگر كسی به شما جواب منفی داد دیگه پیگیرش نشید. اما دلیل رو ازش بپرسید. بعد دیگه فراموش كنید و برید سراغ یه دختر خوب دیگه.

خانوم پوپک 27.بعضی وقتها واقعا نمیشه پیگیرش نشد.خودم که تجربه ای ندارم ولی این جوونایی که عاشق میشنو میبینم، اصلا نمی تونم تصور کنم طرف چه حالی میشه اگه جواب رد بشنوه.

به معنای واقعی کلمه نابود میشه. فرقی نمیکنه هم دختر هم پسر.

خیلی ممنون از جواباتون.

با سلام

آقای avb 2066  حق با شماست. اما چاره چیه؟ جواب منفی رو كه نمیشه مثبت كرد میشه؟ حالا چه پسر چه دختر.

تنها راه حل برای آرامش پیدا كردن و فراموشی موضوع بعد از جواب منفی شنیدن اینه كه به خدا توكل كنیم. شكر خدا كنیم كه نشده ،‌ چه بشه چه نشه باید شكر خدا كرد. تا ایشالله اتفاقات خوبی برامون بیفته.

داغون شدن و از بین رفتن بعد از جواب منفی شنیدن، ببخشیدا كار آدمای سست و ضعیفه چرا كه  اون دختر یا پسرو كه میخواستن باهاش ازدواج كنن تبدیل به یه بت كرده بودن،  بدون اینكه خودشون آگاه باشن. و حالا كه اینطوری شده انگار همه چیز زندگیشونو از دست دادن. 

از نظر روانشناسی جریانو من همیشه اینطوری میبینم كه از زمانی كه به یه خانم یا آقا علاقمند میشن، یواش یواش یه حبابی دور خودشون درست میكنن، پر از احساسات و عواطف  كه دیواره های این حباب رو هم خیلی محكم میسازن. وقتی جواب منفی میشنون دیگه بیرون اومدن از حباب با خداست. حالا عقل این وسط كجا رفته خدا داند.