...ادامه پست قبل
می دونین وضعیت شما چطوره؟ شما در اکثر مواقع از زاویه دید بقیه به خودتون و تواناییهاتون نگاه میکنین:
.......
اینو بارها خانوادم بهم گفتن...
اینو مامانم بهم گفته...
اینو دوستام میگن...
اینو همکلاسیام میگن...
اینو ............
.........
البته توجه به حرف اطرافیان خیلی خوبه،اما گاهی شما فقط به نکات منفی اونا توجه می کنین.بعد این ذهنیت منفی رو سعی میکنین به خودتون اثبات کنین.
مثلاً اگه یکی از دوستاتون دو سه بار اشتباه رانندگی شما رو دیده باشه و عجولانه بهتون بگه شما راننده خوبی نیستین،شما نسبت به خودتون بدبین میشین و تو اون روز هر مورد اشتباه کوچیکی رو(که قبلاً براتون عادی بود) جمع می کنین و میگین،واقعاً دوستم راست میگه ها،من راننده خوبی نیستم!
پس به نکاتی که بقیه دربارت میگن توجه کن،اما همیشه با واقعیت خودت تطبیقشون بده،و هیچ وقت به خودت برچسب منفی نزن!
اگه به این نکته دقت کنی،خود بخود اعتماد بنفست بالا میره! امتحانش کن!
مطمئنم که موفق میشی!
........................................
یه نکته دیگه اینکه یلدای عشق گاهی کم حوصله و عجول میشه.گاهی در رسیدن به قله عجله می کنه!گاهی در مورد آدمها زود قضاوت میکنه!(حداقل این طوری به نظر میاد)
قضاوت کردن رو اصلااااااا قبول ندارم اونم قضاوت بد کردن...در مورد آدمها در مورد99% شون متاسفانه یا خوشبختانه قضاوت بد نمیکنم...این جزو اون دسته خلقیات من هست که درش شکی ندارم...و البته نکته خیلی خوبی گفتید که قابل تامل هست که چجوری رفتار کردم که شما دومین نفری بودید که این حرف رو گفتید...
...............................
یلدا خانم،دقت کنین من گفتم "زود قضاوت" میکنین.نگفتم "قضاوت بد" میکنین.اینم یکی از اون موارد زود قضاوت کردنه!
(یه تمرین عملی:این حرف منو به این راحتی قبول نکنین،من صرفاً دو سه مورد رو دیدم و استدلال استقرایی ناقصی کردم که ممکنه درست یا غلط باشه،حالا با واقعیت خودت تطبیقش بده؛اگه حرف من درست بود،سعی کن طرز فکرت رو اصلاح کنی.
در مرحله بعد فکر کن آیا روش و لحن بیانت باعث این تلقی شده؟،خب اگه درست بود و چند نفر مطمئن دیگه هم تأیید کردن،لحن بیانت رو اصلاح کن.در حالت بعد فکر کن که من ممکنه اشتباه کرده باشم؛در این صورت با اطمینان به روش خودت ادامه بده و سعی کن اشتباه منو بهم تذکر بدی،شاید من بیش از حد بدبین بوده باشم).
تذکر:شما این مراحل رو حداقل تو این مورد طی کردین.اما باید همیشه انجامش بدین.
پس باید بگم خیلی خوشحالم که این بار با اعتماد به نفس گفتین که برداشت من اشتباه بوده،خب من هم به یکی دو مورد برخوردم،اما مطمئن نبودم و گفتم "این طور به نظر میاد".خب حالا که شما مطمئنین،پس صد در صد مشکل تو شکل بروز دادنه اون مطالب بوده.
برای اینکه این برداشتها بوجود نیاد بهترین راه اینه که همون طور که اشاره کردین،خودتون رو به جای فرد مقابلتون قرار بدین و اگه حس کردین ممکنه ابهامی براش بوجود بیاد،با یه توضیح از قبل اونو برطرف کنین.(البته تو مطالب اخیرتون پیشرفت خیلی خوبی تو ابهام زدایی دیده میشه،پس شکر خدا یه قدم دیگه به سمت جلو برداشتین)
...........................................
ولی در مورد نحوه حرف زدنم قبول دارم و بارها گفتم متاسفانه وقتی رو دور متعادلم نباشم دقیقا همونجور حرف میزنم یا ناراحت یا عصبانی و...که تجربه خوبی در صندلی داغ آبی بیکران داشتم که هنوز که هنوزه احساس میکنم شرمندم پیش ایشون...و راه حلش هم رو هم میدونم...حرف نزدن در همچین شرایطی
...................
فوق العاده عالی نتیجه گیری کردین،البته بهتره تا حد امکان آدم خودشو از اون شرایط(با روشهایی که اشاره شد) بیرون بیاره،یه نفس عمیق کشیدن تو این مواقع می تونه خیلی آدمو آروم بکنه.اما گاهی سکوت بهترین گزینه ست:
حکمت 471:شناخت جایگاه سخن و سکوت
در آنجا که باید سخن گفت، خاموشى سودى ندارد، و آنجا که باید خاموش ماند سخن گفتن خیرى نخواهد داشت.
................
مثالی که عنوان کردین و باعث عذر خواهی شما شد،مشمول حکمتهای زیره که ان شاءالله از این به بعد هممون باید بیشتر رعایتش بکینم::
حکمت 159:پرهیز از مواضع اتّهام
کسى که خود را در جایگاه تهمت قرار داد، نباید جز خود را نکوهش کند
حکمت 329:بىنیازى از عذر خواهى
بىنیازى از عذر خواهى، گرامىتر از عذر راستین است.
.............................
جز راست نباید گفت،هر راست نشاید گفت
مثلا در چه مواردی؟؟؟
فکر میکنید چه حرفایی زدم که نباید میزدم؟؟؟
..............................................................
این مورد رو کلی عرض کردم چون شما رو آدم صادقی می دونم،
یکی از مواردش اینه که نباید هر حرف راستی رو به هر کسی گفت و باید به ظرفیت طرف مقابل و همچنین میزان اعتمادی که میشه بهش کرد،توجه کنیم.گاهی طرف ظرفیت شنیدن اون حرف حق رو تو شرایط خاصی نداره،پس باید غیر مستقیم اونو متوجه کنیم.از طرف دیگه باید رازدار باشیم که امام میگن"رازداری مایه پیروزی ماست"،و باید توجه کنیم،حرفی نزنیم که بعداً ازش کسی علیه ما بتونه استفاده کنه.مورد خاصی تو ذهنم نیست،این مورد صرفاً برای تذکر و یادآوری بود.
حکمت 382:ارزش سکوت
آنچه نمىدانى مگو، بلکه همه آنچه را که مىدانى نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایى را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجّت آورد.
..........................................
می دونم که با توجه به این موضوع از این به بعد هممون قبل از گفتن حرفامون،به عاقبت اونها بیشتر توجه می کنیم.
..............................................................
مدیریت زمان رو هم خیلی قبول دارم...رعایت نمیکنم متاسفانه...فکر میکنم یه سخت گیری اساسی که البته ناخواسته پیش اومده برای خودم داشته باشم...
........................
بازم میگم،دفتر برنامه ریزی قلم چی رو حتماً تهیه کنین!!!
علاوه بر مدیریت زمان،نکات روانشناسی فوق العاده ای توش هست که مطمئنم شدیداً بهتون کمک می کنه.
دوست دارم دفعه بعد که اینجا میاین،بگین دفتر رو تهیه کردم.
...................................................
ادامه در پست بعدی...