هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.
*******************************************************
سلام
اول تشکر میکنم از جناب مکلارن که تاپیک نقد من رو هم ایجاد کردند..لطف کردید جناب مکلارن
دوم هم تشکر از دوستای خوبم جناب نظری و روح زنگار زده عزیز...که اینقدر قشنگ منو نقد کردند...
خیلی خوب بود...واقعا لذت بردم لازم دیدم یه چیزایی رو توضیح بدم و یه جاهایی که برام ابهام به وجود اومده بود رو بر طرف کنم...
ابتدائا از لطفتون نسبت به خودم واقعا متشکرم...شرمنده میکنید...
خیلی خوشحال شدم خیلی جاها که از طرف کسایی که قبولشون دارم تایید شدم...!!
و اینکه آهان قبل از اینکه شروع کنم به سایر دوستان هم خواستم یه حرفی بزنم اونم اینکه صندلی داغ با این نقدها کامل شد....خب قطعا باید دوستان از سوالاتی که میپرسیدن هدف داشته باشن از جمله شناخت طرف مقابل...حالا اگر به شناختی رسیدن نکات مثبت و به خصوص منفی که به ذهنشون رسید رو حتما بگن...نه فقط من جناب آبی بیکران و ملک الشعرای عزیز و سایر دوستان متشکرم
**********************************
جناب نظری...بله اکثر اوقات متوجه میشدم و همیشه خوشحال هم میشدم از اینکه نظراتتون رو همیشه بیان میکنید.
و به خاطر همین سعی می کنی بعضی وقتا از جایی که ممکنه ایده ها و تفکرات تو به چالش کشیده بشه،فرار کنی!
خیلی خوب و دقیق گفتید مثل تاپیک خدا منتظره...
راه حلش یه مقدار سخته البته برای شروع....ان شاء الله که بتونم"نترسم"
در مورد امادگی گفته بودید برای رویایی با مشکلات...مثلا بزرگ ترین ترس من در زندگی از دست دادن عزیزانم هست....شاید باورتون نشه اما من از الان دارم خیلی به این قضیه فکر میکنم اما هیچ وقت نتونستم بفهمم چطور میتونم باهاش کنار بیام...چطور تحملش کنم...در واقع حرفم اینه که چجوری میتونیم خودمون رو اماده کنیم؟؟؟
بیشترین ترس ما از ترسیدن است،نه موضوعات ترسناک!!!
اصلا نفهمیدم این یعنی چی؟؟؟
در مورد ترس از اشتباه خوشبختانه همه اطرافیان من یا لااقل اکثرشون خیلی کم و به ندرت اشتباه میکنن...
این یکی از اون دلایل من برای ترس از اشتباه هست...
و در مورد خلق کردن...نمیدونم چطور گفتید هر لحظه دارم خلق میکنم تو این مورد کاملا که نه ولی خیلی مطمئنم...بارها خواستم خلاقیت داشته باشم اما همیشه مثلا نوشته هام یعنی مثلا داستان هام کلیشه بودن...
این موضوع رو بعضی از دوستان مثل گیگیلی یا مکلارن و سایر دوستان از نزدیک چون داستان هام رو خوندن میدونن...یا خودم تو کارام مثلا یه زمانی کارت پستال خیلی درست میکردم با فتوشاپ همشون مثل همن...با تفاوت های جزیی...اینو بارها خانوادم بهم گفتن که چرا چیزهای جدید درست نمیکنی چرا همیشه یه موضوع داری و...
واقعا منظورتون از این که هر لحظه دارم خلق میکنم نفهمیدم
یلدای عشق میخواد خلق کنه اما ناخواسته اون قبلیه کپی میشه ...
قدرت تلقین و باور ایمان رو قبول دارم چون بارها تجربش کردم ولی در موارد منفی مثلا سوختن با کتری آب جوش که سرد سرد بود...
این از اون مواردیه که خیلی قبولش دارم و با کمک یکی از دوستان که ازشون تشکر میکنم همینجا دفترچه ای دارم به نام دفترچه انرژی که خیلی مفید و خوب و انرژی بخش هست
در مورد عمل کردن درسته همین حالا باید عمل کرد اخرین تجربه من مربوط به همون چادر بود که تو یه لحظه تصمیم گرفتم و عمل کردم خیلی قبولش دارم درسته باید عمل کرد همین حالا...
و اماااااااا
قضاوت کردن رو اصلااااااا قبول ندارم اونم قضاوت بد کردن...در مورد آدمها در مورد99% شون متاسفانه یا خوشبختانه قضاوت بد نمیکنم...این جزو اون دسته خلقیات من هست که درش شکی ندارم...و البته نکته خیلی خوبی گفتید که قابل تامل هست که چجوری رفتار کردم که شما دومین نفری بودید که این حرف رو گفتید...
ولی در مورد نحوه حرف زدنم قبول دارم و بارها گفتم متاسفانه وقتی رو دور متعادلم نباشم دقیقا همونجور حرف میزنم یا ناراحت یا عصبانی و...که تجربه خوبی در صندلی داغ آبی بیکران داشتم که هنوز که هنوزه احساس میکنم شرمندم پیش ایشون...و راه حلش هم رو هم میدونم...حرف نزدن در همچین شرایطی
مدیریت زمان رو هم خیلی قبول دارم...رعایت نمیکنم متاسفانه...فکر میکنم یه سخت گیری اساسی که البته ناخواسته پیش اومده برای خودم داشته باشم...
هدف مند درس خوندن...جای بحث زیادی داره...باید به فکری براش بکنم!!!خودم هم همیشه حس میکنم درس نمیخونم...درست نمیخونم...هیچ کمکی به هدفم نمیکنه متاسفانه...
جذابیت آدمها رو تو چیزای خیلی قشنگ تر و اصیلتری می تونی جستجو کنی
میشه در این مورد توضیح بدید؟؟؟براساس کدوم حرفم این رو گفتید؟؟؟
متوجه نشدم...
حرفاتون به شدت اعتماد به نفس میده آقای نظری...حقیقت جستجوی حقیقت است...
فریدون مشیری:
گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان
پویندگی تمام معنای زندگی است...
هرگز"نگرد نیست"
سزاوار مرد نیست...
فقط میتونم تشکر کنم...ان شاء الله اینجور که میگید باشم
جز راست نباید گفت،هر راست نشاید گفت
مثلا در چه مواردی؟؟؟
فکر میکنید چه حرفایی زدم که نباید میزدم؟؟؟
هر چقدر تشکر کنم بازم کمه....نکات خیلی خوبی بود...هیچ کدوم اشتباه نبود جز همون قضاوت که اونم خیلی خوب شد که اشاره کردید بهش که خیلی من بعد حواسم جمع باشه...و مطمئن باشید کمک بزرگی بهم میکنه...و اینکه همه نکات قابل توجهتون در دفترچه مخصوصم ثبت خواهد شد ان شاء الله برسه روزی که بیام تو همین تاپیک و بگم که همشون رو رفع کردم...با دعای خیر شما دوستای خوبم و با همت خودم...ان شاء الله...
خیلی خیلی از حضورتون متشکرم...ان شاء الله که جبران کنم!!
موفق باشید.
**یا علی از تو مدد**