• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 70988)
جمعه 4/11/1387 - 15:49 -0 تشکر 84513
سید واقعی کیه ؟؟(همه چیز درباره سادات)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حضرت محمد ص میفرماید:نخستین چیزی که درباره آن از بنده سوال میشود ،محبت ما واهل بیت ماست.

 

سلاااااااااااااااااااااااام

 

 

سید کیست؟

 

هاشم کیست؟

 

بنی هاشم به چه کسانی میگویند؟

 

آیا همه بنی هاشم به اسلام گرویدند؟

 

دشمنی بنی امیه با بنی هاشم از کجا آغاز شد؟

 

قرشی به چه کسانی گویند؟

 

عبد المطلب کیست؟

 

چطور می‌شود که بعضی افراد سید و بقیه عام هستند؟

 

 

سید بودن از کجا شروع شد، و آیا سادات به جهنم می روند؟

 

شجره نامه یعنی چه و راه شناختن سادات چگونه می‌باشد؟

 

شناخت سیادت چگونه است؟ آیا فقط به گفتن می شود اکتفا کرد یا شجره نامه و اسناد دیگر لازم دارد؟

 

آیا كسی كه مادرش سیده است، سید محسوب می شود؟ اصطلاح میر در مورد این گونه افراد چه مفهومی دارد؟

 

جد سیدها چه كسانی هستند؟

 

مستحقّین خمس چه کسانی هستند؟

 

آیا اهل سنت هم سادات دارند؟

 

سادات چه فرقی با دیگران دارند؟

 

چراباید سادات را احترام کرد؟

 

سید حسنی وحسینی ورضوی کدامند ؟

 

چرا به سادات خمس تعلق میگیرد وصدقه بر آنان حرام است ؟

 

 

با توجه به معیار تقوی برای برتری در اسلام فلسفه سیادت و احترام شیعیان به سادات چیست ؟

 

آیا از سادات دشمن علی وکافر وجود دارد؟وآیا آنها به جهنم میروند؟

با سادات بد چه رفتاری باید داشته باشیم ؟

.

.

.

.

.

من قصد دارم در این تایپیک همه چیز درباره سادات بیان کنم تا ما بیشتر با اولاد پیامبر ص آشنا شویم

 

البته با اجازه سادات عزیز

 

شما دوستان عزیز اگر دراین باره سوالی دارید یا مطلب یا حتی خاطره .........پذیرا هستیم .

نکته مهم :قصد توهین یا زیر سوال بردن سادات نداریم پس کسانیکه مطالبی درج میکنید مراقب باشند .

 

یا علی

 

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

 

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:3 - 0 تشکر 85462

سادات عزیز مواظب رفتارتان باشید

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:4 - 0 تشکر 85464

بسم الله الرحمن الرحیم

در روایات اهمیت زیادی بر احترام سادات هست آنان این امتیار را از کجا کسب کردهاند

و این امر چه توجیهی دارد؟

یکی از مسایل پذیرفته شده جوامع آن است که انتساب به رهبران و شخصیتها نوعی امتیاز محسوب می شود؛ از این رو مردم به بستگان شخصیتهای علمی و سیاسی احترام می گذارند.

این از منظر اجتماعی است، نه از منظر الهی.

اگر انتساب به پیامبر اسلام - که گلواژه آفرینش و رهبر جهانیان است - امتیاز به حساب می آید،

از همین منظر اجتماعی است.

وابستگان به خاندانهای نامدار در دید اجتماعی جایگاه ویژهای بهرهمندند.

از آنجا که سادات ذریه پیامبر از فاطمه زهرا(س) بوده و نسل بنی هاشم هستند،

اجتماع برای آنان حساب ویژهای باز می کند.

اگر در روایات آمده است که به سادات احترام نمایید، به جهت پیامبر اسلام(ص) است.

امام رضا(ع) فرمود: "ما خاندان نبوت حقی که بر مردم داریم، به خاطر پیامبر(ص) می باشد".

معارف و معاریف، ج 6، ص 149؛ بحارالانوار، ج 31، ص 145 - 146

امتیازی که از منظر اجتماعی نصیب سادات می شود، مسئولیت آنان را بیشتر می گرداند.

بنابراین از آنجا که سادات به پیامبر(ص) منتسب هستند، باید مواظب رفتار خود باشند؛

زیرا انجام برخی اعمال از انسانهای معمولی مشکل ایجاد نمیکند،

ولی انجام آن از سوی انسانهای با شخصیت و رهبران دینی منتسب هستند،

مشکل ایجاد می کند.

امام صادق(ع) خطاب به یکی از شیعیان فرمود:

"همانا نیکی از هر کسی نیکو است، ولی از تو نیکوتر است، به خاطر انتساب تو به ما و کار زشت از هر کسی ناپسند است، ولی از تو ناپسندتر است، به خاطر انتساب تو به ما".

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 17، ص 17 - 18.

بزنطی می گوید: در خدمت حضرت رضا(ع) نشسته بودم. سخن از سادات به میان آمد، عرض کردم: آیا منحرف از خاندان شما و غیر شما یکسانند؟

فرمود: "نیکوکار ما اجرش دو چندان و بدکار ما گناهش دو چندان است".

معارف و معاریف، ج 6، ص 149؛ بحارالانوار، ج 43، ص 230.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:6 - 0 تشکر 85466

بسم الله الرحمن الرحیم

احترامی كه به سید باید گذاشت چگونه است و به چه ترتیبی است؟

با توجه به معیار تقوی برای برتری در اسلام فلسفه سیادت و احترام شیعیان به سادات چیست ؟

بحث سیادت به جد دوم پیامبر اكرم (ص ) بر می گردد, چنانچه مرحوم علامه مجلسی , (حیاه القلوب, علامه مجلسی, انتشارات سرور؛ ج 2, قم: 1378 ه".ش ). و دیگر بزرگان بیان فرموده اند جد اعلای پیامبر اسلام, حضرت ابراهیم خلیل الرحمن می باشد یعنی از حضرت اسماعیل شروع و یكی بعد از دیگری تا عبد مناف می رسد كه او دو فرزند پسر داشت به نامهای عبد شمس و هاشم و فرزند هاشم عبدالمطلب و فرزند او عبدالله , پدر پیامبر گرامی می باشد, از هاشم فرزندی همچون (عبدالمطلب پاكدامن ) به وجود آمد.

فرزندان او به بنی هاشم معروف هستند؛ و احترام و اكرام سادات از بنی هاشم مطابق آیات و روایات معتبر اسلامی بر هر مسلمانی واجب می باشد. - با بررسی آیات قرآن تمامی پیامبران كه در زمینه اجر و مزد رسالت و زحمات در این راه را سخن گفته اند این تعبیر را دارند كه ما از هیچ كس اجر و مزدی نمی طلبیم بلكه اجر ما تنها بر خداوند بزرگ است «, (سوره ی شعرائ, آیات : 109, 127, 145, 164 و 180 - سوره هود آیات 29 و 51 و سوره دیگر قرآن ), ولی درباره ی پیامبر اكرم(ص) سه تعبیر در قرآن آمده است

1. بگو ای رسول ما, هیچ اجری از شما نمی طلبیم بلكه اجر و مزد رسالت من بر خداست (سوره سباء, آیه 47).

2. از شما مردم اجری نمی طلبم مگر كسی كه بخواهد راهی به سوی پروردگارش بیابد (فرقان , آیه 57).

3. بگو: از شما اجری نمی طلبیم مگر رعایت و محبت كردن شما نسبت به خویشان و اقربایم را. كه پیامبر اكرم(ص)

بدستور خود خداوند اجر و مزد رسالتش را دوستی و احترام و محبت به خویشان و ذریه اش قرار داده است .

البته جمع این 3 آیه كه در یكی مزد نطلبیده و در آیه ای دیگر طلبیده , چنین است كه اگر پیامبر(ص) محبت ذریه اش را خواسته, سود اصلی اش به خود مسلمانان بر می گردد زیرا محبت و احترام عامل مؤثری است برای پیروی كردن , همانگونه كه در سوره ی آل عمران , آیه 31, آمده است: ‹‹قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونی یحببكم الله ...; اگر شما به خدا محبت دارید پس باید مرا اطاعت كنید كه خدا شما را دوست می دارد...››.

پیامبر اطاعت خود را از مردم می طلبد می فرماید چرا كه من مبلغ فرمان او هستم , یعنی اگر ما مسلمانان به محبت سادات امر شده ایم این دستوری است از جانب خداوند و با محبت , به خدا نزدیك تر شده ایم و سودش به جیب خودمان رفته است و اصولا" پیوند محبت با كسی , انسان را به سوی محبوب و خواسته های او می كشاند و هر چه رشته ی محبت قوی تر باشد این جاذبه قوی تر است , مخصوصا" محبتی كه انگیزه ی آن كمال محبوب است , احساس این كمال سبب می شود كه انسان سعی كند خود را به آن مبدئ كمال و اجرای خواسته های او نزدیك تر گرداند

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:6 - 0 تشکر 85467

بسم الله الرحمن الرحیم

چنانچه پیامبر اكرم(ص) در روایتی می فرماید: خوبان سادات را بخاطر خدا احترام كنید زیرا هر انسان خوبی باید مورد احترام قرار گیرد و سادات بد را بخاطر من یعنی منسوب به پیامبر هستند بخاطر پیامبر اكرم احترام كنید, (برای توضیح بیشتر به تفسیر نمونه , ج 2, ذیل آیه 31 سوره آل عمران و یا تفسیر در المنثور سیوطی , ج 6, ص 7 مراجعه كنید).

و این اظهار محبتها یك شعار الهی است كه بگوییم ما مسلمانان برای خدمات پیغمبر و جبران ذره ای از زحماتش به او ارج نهاده و با این احترام همیشه به یاد او هستیم , و اگر سیدی بد بود كار بدش را دوست نمی داریم ولی خودشان را بخاطر انتسابشان به پیغمبر اكرم(ص) دوست می داریم .

بر این امر دلیل فطری نیز دلالت دارد, كسی نقل می كند: دوستی داشتم كه در كودكی پدر و مادرش را از دست داد از ده به شهر آمد و یك تاجر او را تحت حمایت و تكفل خود قرار داد تا بزرگ شد و از خانواده ای برای او دختری را خواستگاری كرد و زندگی خوبی برایش مهیا كرد, از قضا تاجر مرد و ارثی كه به فرزندش رسیده بود در اثر بی كفایتی او, ضایع شد و فرزندش به گدایی افتاد, روزی در خیابان می رفتم آن پسر برای گدایی پیش من آمد او را به خانه بردم ماجرا را به خانواده گفتم ایشان گفتند, ما زندگیمان را مدیون پدر او هستیم و هر چند او خود باعث این فلاكت شده اما بخاطر پدرش باید مورد رسیدگی قرار گیرد, فطرت هر انسان سلیم النفسی (عاقل و فهمیده ای) می گوید كسی كه به تو كمك كرده و از گمراهی و جهالت به نور هدایت آشنا كرده است او را و نزدیكان و فرزندانش را و لو به خاطر او, دوست بدار و احترام نما, قضیه خویشان پیامبر هم چنین است هم او كه ما را به نور قرآن و هدایت و كمال دلالت نمود, خدایش امر كرد كه به مسلمانان بگو اجر رسالتم را محبت با خویشانم قرار دادم.

البته اگر كسی كه منسوب به پیامبر(ص) است بد باشد به خود و جدش ظلم می كند ولی ما برخوردمان با او چنین باشد كه او را به اشتباهش راهنمایی كنیم ولی از جهت نسبش او را احترام نماییم نه از جهت عملش.

پیامبر(ص) فرموده: سیدی نباید خیال كند به صرف اینكه فرزند پیامبر است برای او كافی است و علت تامه ی قبولی اعمالش باشد بلكه این امتیاز باید او را بیشتر به انجام دستورات جدش وادار نماید; و ما مسلمانان به سبب امر الهی و فرمایشات معصومین , سادات را محبت كرده و احترام می گذاریم آن هم به دو شق و دو جهت :

1. اگر از مؤمنین هستند: الف. مؤمن محترم است به دستور قرآن و روایات

ب . از ذریه است و قابل احترام.

2. اگر از مؤمنین نیست و بد كرده , فقط به جهت منسوبیت او به پیامبر نه از جهت عمل و كردارش ‹‹ثم جعلت اجر محمد صلواتك علیه و آله مودتهم فی كتابك فقلت قل لا اسئلكم علیه اجرا" الا الموده فی القربی››؛ (دعای ندبه مفاتیح الجنان ).

پس با توجه به آیات و روایات ما سادات را احترام می كنیم و اگر از ایشان كسی به خطاكاری و بیراهه رفته ضمن كراهت داشتن عملش او را متذكر شده و نهی از منكر می نماییم و در عین حال طوری برخورد نمی كنیم كه جسارت به نسبش باشد و فقط به سبب فرمایش معصومین (ع ) به او احترام و اكرام می نماییم .

برای استفاده و توضیح بیشتر به این كتابها مراجعه فرمائید: تفسیر المیزان (علامه طباطبایی ), 9, آیه 41, انفال تفسیر نمونه , ج 2, آیه 31 آل عمران كتاب فضایل السادات سید محمد اشرف فرزند مرحوم محقق داماد, انتشارات شركه المعارف و الاثار 1339 ه".ش قم .

درباره چگونگی احترام نیز با توجه به موارد باید تصمیم گرفت. به طوری كه شأن آنان در جامعه حفظ شود و از حالت نیازمندی و حقارت به دور باشند.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:7 - 0 تشکر 85468

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا از سادات دشمن علی وکافر وجود دارد؟وآیا آنها به جهنم میروند؟

انسان‌ها باید سیر کمال را با اختیار و انتخاب طی‌ّ کنند و دراین موضوع‌، تفاوتی میان انسان‌ها نیست‌; ازاین رو، سادات هم باید با اختیار مسیر حق را برگزینند و انتساب آنان به پیامبر و امامان‌: دلیل نمی‌شود که همیشه در راه مستقیم باشند یا اگر مرتکب گناه شدند، عذاب نشوند.

خداوند در مورد فرزند نوح ـ که دعوت پدرش را اجابت نکرد و به او ایمان نیاورد ـ می‌فرماید: "قَال‌َ یَـَنُوح‌ُ إِنَّه‌ُو لَیْس‌َ مِن‌ْ أَهْلِکَ إِنَّه‌ُو عَمَل‌ٌ غَیْرُ صَـَـلِح‌ٍ...;(هود،46) فرمود: ای نوح‌، او در حقیقت از کسان تو نیست‌، او ]دارای‌[ کرداری ناشایسته است‌..."

و در مورد زنان پیامبر اسلام‌می‌فرماید: "یَـَنِسَآءَ النَّبِی‌ِّ مَن یَأْت‌ِ مِنکُن‌َّ بِفَـَحِشَة‌ٍ مُّبَیِّنَة‌ٍ یُضَـَعَف‌ْ لَهَا الْعَذَاب‌ُ ضِعْفَیْن‌ِ وَکَان‌َ ذَ َلِکَ عَلَی اللَّه‌ِ یَسِیرًا ;(احزاب‌،30) ای همسران پیامبر، هر کس از شما مبادرت به کار زشت آشکاری کند، عذابش دو چندان خواهد بود، و این بر خدا همواره آسان است‌."

به سادات فاسق و گناهکار به خاطر نسبتی که با پیامبر دارند باید احترام گذاشت ولی از اعمال زشت آن‌ها بیزاری جست‌، توضیح مطلب فوق این است که‌: نسبت نوعی پیوند است و اشیأ و اشخاص با نسبتها به یکدیگر پیوند می‌خورند و نوعی ارتباط و پیوستگی بین آنان ایجاد می‌شود بطوریکه برخی از احکام از یکی به دیگری سرایت می‌کند.

وقتی پرده‌ای‌، پردة خانه خدا می‌شود و با آن خانه نسبت پیدا می‌کند حکم "احترام به خانه‌" به پرده نیز سرایت می‌کند و جسارت به پرده جسارت به خانه محسوب می‌شود. زمینی که مسجد می‌شود و به خدا نسبت پیدا می‌کند، محترم می‌شود و بایستی شئون آن رعایت شود.

هر شعار و علامتی که منسوب به خدا شود احترام پیدا می‌کند، تا این نسبت باقی است این پیوند باقی است هر که به آن‌ها احترام بگذارد به خدا احترام گذاشته است و هر کس احترام نگذارد به خدا احترام نگذاشته است لذا می‌فرماید: "وَ مَن یُعَظِّم‌ْ شَعَـََّئِرَ اللَّه‌ِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوب ; (حج‌، 32) و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانة تقوای دلهاست‌."

پیامبر9 رسول خداست و از احترام ویژه‌ای برخوردار است و سادات هم از این جهت که با رسول خدا نسبت دارند و احترام ایشان احترام رسول خدا محسوب می‌شود، محترمند و هم از این جهت که یادآور رسول خدا هستند مردم به آنان احترام می‌گذارند و در این جهت فرقی بین سادات از جهت گناهکار بودن یا نبودن نیست‌.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 8/11/1387 - 17:8 - 0 تشکر 85469

بسم الله الرحمن الرحیم

هشدار پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به بنىهاشم در كوه صفا

از امام صادق و امام باقر علیهماالسلام در دو حدیث جداگانه آمده است:

لما فتح رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله مكه قام على الصفا فقال: یا بابنى هاشم! یا بنى عبدالمطلب! انى رسولاللَّه الیكم، و انى شفیق علیكم و ان لى عملى و لى رجل منكم عمله، لاتقولوا: ان محمداً منا و سندخل مدخله، فلا واللَّه ما اولیائى منكم و لامن غیركم الا الممتقون. الا فلا اعرفكم تأتونى یوم القیامة تحملون الدنیا على رقابكم و یأتى الناس، یحملون الآخرة، الا و انى قد اعذرت الیكم فیما بینى و بینكم، و ان لى عملى و لكم عملكم.

رسول خدا پس از تسلط بر شهر مكه خویشاوندان خویش را از بنىهاشم و بنىعبدالمطلب در كوه صفا جمع كرد و خطاب به آنان فرمود: من پیامبر خدا هستم در میان شما و به شما دلسوزم و از روى دلسوزى مىگویم كه عمل من براى خودم و عمل شما براى خودتان خواهد بود.

چنین تصور (غلط) نكنید كه بگویید: محمد از ما است و ما هم با او خواهیم بود. سوگند به خدا من از شما جز پرهیزگاران را نمىگزینم، و چنانچه در فرداى قیامت شماها با گناه و دیگران با عمل صالح بیایند، اصلاً شماها را نخواهم شناخت. بدانید كه من با این سخنان اتمام حجت نموده و گفتنیها را گفتم. من در گرو اعمالم و شما نیز در گرو اعمالتان خواهید بود.

چنانچه توجه مىفرمایید این حدیث، تمام خیالهاى خام برخى تصورات غلط را مردود مىشناسد و سادات و بنىهاشم و بنىعبدالمطلب را در صورتى كه عمل صالح نداشته باشند، نفى مىكند و ارتباط و پیوند قرابتى را منفصل مىداند.

در این رابطه حضرت امام سجاد علیهالسلام مىفرمایند: راى نیكوكاران بنىهاشم دو پاداش و گناهكارانشان نیز دو كیفر و عذاب خواهند نمود. (لمحسننا كفلان من الاجر و لمسیئنا ضعفان من العذاب)

و در دو حدیث جداگانه از امام صادق و امام رضا علیهاالسلام سؤال نمودند: اینكه پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودهاند: «آتش بر فرزندان فاطمه علیهاالسلام حرام است» چگونه است؟

حضرات در جواب فرمودند: مراد از این حدیث فرزندان بلاواسطه فاطمهاند و آنان حسن و حسن و زینب و امكلثوم علیهمالسلام مىباشند. (نعم عنى بذلك الحسن والحسین و زینب و امكلثوم. المعتقون من النّار هم ولد بطنها...)

غیر از فرزندان بلاواسطه فاطمه، كه آن هم فرزندان بىنظیر و پرهیزگارترین افرادند، بقیه سادات با دیگران تفاوتى ندارند و هركس به سزاى اعمالش خواهد رسید.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 9/11/1387 - 11:23 - 0 تشکر 85602

درباره خمس

خمس در قرآن کریم :

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

و اعلموا انما غنمتم من شىء فان لله خمسه و للرسول و لذى القربى و الیتامى و المساكین

و ابن السبیل ان كنتم آمنتم بالله و ما انزلنا على عبدنا یوم الفرقان یوم التقى الجمعان و الله على كل شىء قدیر.

آیه خمس همین آیه است.

خمس در نزد اهل تسنن، یك مسئله بسیار فرعى و كوچك است، یعنى از فروع جهاد است.

ما در اسلام جهاد داریم و در برخى از جهادها یعنى آن جهادهایى كه علیه یك فرقه باغیه از خود مسلمین نیستبلكه جهاد با كفار است، قهرا همان طورى كه قانون همه دنیاست، غنائم جنگى تعلق پیدا مىكند به آنكه جنگ كرده و فاتح است.از نظر اهل تسنن خمس منحصر استبه غنائم جنگى;سرباز یا لشكرى كه در جنگ، غنیمتى به دست آورده است، چهار قسمتش را به خودش اختصاص مىدهد و یك قسمت را بابتخمس مىپردازد.

معتقدند كه در زمان پیغمبر باید به دست پیغمبر برسد، در زمان خلفا به دستخلفا، و بعد به دست ولى امر مسلمین، آن كسى كه بالفعل حكومت مسلمین را[در دست] دارد.حالا كه به دست او آمد به چه مصرفى برساند و چگونه تقسیم كند؟

مىگویند از این شش موردى كه ذكر شده است:

لله و للرسول و لذى القربى و الیتامى و المساكین و ابن السبیل ،

خدا، تشریفى استیعنى به اصطلاح جدى نیست، براى احترام ذكر شده نه اینكه واقعا غرض این است كه یك سهمى هم به نام خدا باشد.بعد مىگویند بنابراین خود این یك پنجم را باید پنج قسمت كرد، یك قسمتبه نام پیغمبر، یك قسمتبه نام ذى القربى، یك قسمتبه نام یتیمها، یك قسمتبراى مسكینها و فقرا و یك قسمتبراى از راه ماندگان.

حال بعد از وفات پیغمبر اكرم تكلیف چیست[و سهم ایشان را]به چه كسى باید داد؟

بعضى مىگفتند سهم پیغمبر ساقط مىشود و آن را به چهار طبقه دیگر باید داد.

برخى دیگر مىگفتند سهم پیغمبر را باید نگهدارى كرد تا به دستخلیفه وقتبرسد.یك چنین چیزى

.به هر حال مطابق آنچه اهل تسنن مىگویند، خمس یكى از فروع جهاد است و اهمیت چندانى ندارد.

ولى در مذهب شیعه خمس خودش حكمى است اصیل در عرض جهاد.

لهذا مطابق مذهب شیعه فروع دین ده تا است:

نماز، روزه، زكات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر، تولى و تبرى.

آیه انفال سه سهم از شش سهم به نام خدا و پیغمبر و امام است كه باید صرف مصالح كلى و عمومى بشود.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 9/11/1387 - 11:24 - 0 تشکر 85603

بسم الله الرحمن الرحیم

خمس و زکات چیست ؟

در هفت چیز خمس واجب مى شود:

1 منفعت کسب ; یعنى مالى که انسان از طریق تجارت یا صنعت و یاکسب هاى دیگر به دست مى آورد, ازمخارج سال او و عیالش زیاد بیاید.

2 گنج ; مالى است که در زمین یا درخت یا کوه و یا دیوار پنهان باشد کسى آن را پیدا کند.

3 معدن ; اگر از معدن طلا یا نقره یا مس یا سرب یا آهن یا نفت یا زغال یا سنگ یا فیرزه یا عقیق یانمک و یامعدن هاى دیگر چیزى به دست آورد و به مقدار نصاب باشد.

4 مال حلالى که مخلوط به حرام باشد. اگر مال حلال به گونه اى با مال حرام مخلوط شود که انسان نتواند آن هارا از یکدیگر تشخیص دهد, باید خمس تمام مال را بدهد.

5 جواهرى که به واسطهء فرورفتن در دریا به دست مى آید.

6 غنیمت ; اگر مسلمانان به امر امام 7با کفّار جنگ کنند و غنایمى در جنگ به دست آورند.

7 زمینى که کافر ذمّى از مسلمان بخرد. کافر ذمّى به کافرى گفته مى شود که به صورت اقلیت در کنار مسلمانان زندگى مى کند و شرایط ذمّه را پذیرفته است .

8 خمس (یک پنجم ) چیزهایى که ذکر شد, مال امام 7است که باید تحویل او گردد. در عصر غیبت تحویل فقیه جامع الشرایط مى شود.

خمس دو نصف مى شود: نیمى به عنوان سهم سادات که با اجازهء فقیه مى توان به سادات فقیر داد و نیم دیگر به عنوان سهم امام 7که فقیه جامع الشرایط طبق صلاحدید براى ارتقاى حوزهء علمیه و امور خیریهء دیگر مصرف مى نماید.( توضیح المسائل مراجع , ج 2 ص 13ـ 59

زکات بر نُه چیز واجب است :

گندم , جو, خرما, کشمش , طلا, نقره , شتر, گاو و گوسفند.

اگر کسى مالک یکى از این نُه چیز باشد, با شرایطى باید مقدارى را که در اسلام معیّن شده ,

به یکى ازمصرف هایى که دستور داده اند برساند

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 9/11/1387 - 11:25 - 0 تشکر 85604

بسم الله الرحمن الرحیم

فلسفه خمس چیست؟ چرا خمس را باید به سید فقیر داد؟ چرا بین فقرا تبعیض وجود دارد؟

خمس و زکات از مالیات های اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیه‌ مالی حکومت اسلامی وضع شده است.

«میان خمس و زکات این تفاوت مهم وجود دارد که زکات جزء اموال عمومی

جامعه‌ اسلامی محسوب می شود، لذا مصارف آن عموماً در همین قسمت می باشد،‌

ولی خمس از مالیات هایی است که مربوط به حکومت اسلامی است،‌ یعنی مخارج دستگاه حکومت اسلامی و گردانندگان این دستگاه از آن تأمین می شود.

محروم بودن سادات از دست یابی به ، زکات در حقیقت برای دور نگه داشتن

خویشاوندان پیامبر(ص) از این قسمت است تا بهانه ای به دست مخالفان نیافتد

که پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط ساخته است،‌

ولی از سوی دیگر نیازمندان سادات نیز باید از طریقی تأمین شوند.

در حقیقت خمس نه تنها یک امتیاز برای سادات نیست،‌ بلکه یک نوع کنار زدن آنها،

به خاطر مصلحت عموم و به خاطر این که هیچ گونه سوء ظنی تولید نشود می باشد».

تفسیر نمونه، ج 7، ص 184

آیا می توان باور کرد که اسلام برای از کار افتاده ها و ایتام و محرومان غیر

بنی هاشم فکری کرده باشد و از راه زکات مخارج سال آن ها را تأمین کرده باشد،‌

ولی نیازمندان بنی هاشم را بدون هیچ گونه تأمین رها سازد؟

پس قانون خمس هیچ گونه امتیاز طبقاتی برای سادات ایجاد نمی کند و از نظر جنبه های

مادی هیچ گونه تفاوتی با زکات که برای سایر فقرا است ندارد، «در حقیقت دو صندوق وجود دارد:

صندوق خمس و صندوق زکات

هر کدام از نیازمندان تنها حق دارند از یکی از این دو صندوق استفاده کنند آن هم به اندازه مساوی،

یعنی به اندازة‌ نیازمندی یک سال».

تفسیر نمونه، ج 7، ص 183

فقرای غیر سادات از صندوق زکات و فقرای سادات از صندوق خمس بهره مند می شوند.

نیازمندان سادات حق ندارند چیزی از زکات مصرف کنند.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 9/11/1387 - 11:28 - 0 تشکر 85605

بسم الله الرحمن الرحیم

آیا فقه شیعه براى سادات امتیاز قائل شده است؟

در فقه ما شیعه اینطور است كه خمس در واقع شش سهم مىشود:سهم خدا، سهم پیغمبر، سهم ذى القربى یعنى سهم شخص امام

یا به اصطلاح سهم امام، و سه سهم دیگر كه به آن مىگویند سهم سادات;یتیمها و فقیرها و درماندگان سادات.

این سؤال را خیلى از امروزیها مىكنند به دو صورت.

سوال اول

یكى اینكه مىگویند چرا اسلام چنین دستورى داده؟آیا این یك نوع امتیاز نیست كه اسلام براى فرزندان و خویشاوندان پیغمبر قائل شده و حال آنكه قوانین اسلام هیچگونه امتیازى را نمىپذیرد.

این یك امتیاز اقتصادى است و امتیاز بزرگى هم هست.گذشته از این، اصلا چرا-مطابق فقه شیعهحساب سادات را از غیر سادات جدا كردهاند؟

مىگویند فرض كنیم همه مردم دنیا مسلمان شدهاند و مىخواهند خمس بدهند(زمان حضرت حجت، مسلم همین طور خواهد بود)یعنى یك پنجم اضافه درآمد خود را بدهند.این، سر به بودجهاى مىزند كه هیچ كشورى حتى آمریكا كه ثروتمندترین كشور دنیاست، بودجهاش این مقدار نخواهد بود.شما مىگویید نصف این پول را به عنوان سهم امام صرف مصالح كلى مسلمین كنید و نصف دیگر را به سادات بدهید.

اگر همه سادات دنیا را جمع كنند و این مقدار پول را به آنها بدهند، در عرض یك سال

هر كدامشان میلیاردر خواهند شد، چه رسد به اینكه هر سال این كار انجام شود.

حتى همین تعداد شیعهاى كه اكنون در دنیا هستند، اگر بخواهند خمسشان را بدهند و

نصف آن را به سادات بدهند، پولى كه به سادات داده مىشود بودجه عظیمى را تشكیل مىدهد.

همه سادات هم كه فقیر نیستند;در میان آنها عدهاى ثروتمند هستند كه خودشان باید خمس بدهند.

پس این بودجه كلان تكلیفش چیست؟

و آیا این، امتیازى استبراى سادات؟

به علاوه اگر یك مسئله دیگر را در نظر بگیریم اشكال، شكل دیگرى پیدا مىكند

.آن مسئله این است كه

وقتى ما رسالهها را مىخوانیم و روایات و فقه شیعه را مطالعه مىكنیم مىبینیم به ما مىگویند

خمس را به هر سیدى نمىشود داد، به سیدى مىتوان داد كه شرایطى دارد از قبیل اینكه متجاهر

به فسق نباشد، در راه فسق پول خرج نكند، علاوه بر اینها فقیر باشد یعنى نه واقعا ثروتى داشته باشد

كه از آن ثروت بتواند زندگى بكند، و نه قدرتى داشته باشد كه با آن قدرت بتواند كار كند.

پس اگر سیدى در قدرت و توانائیش هست كه به اندازه یك زندگى متعارف و معمولى-البته مقرون

به قناعت نه مقرون به اسراف-برود كار و كسب بكند، نمىشود به او خمس داد.

پس تمام ساداتى كه ثروتمند یا قدرتمندند، به آنها هم نمىشود خمس داد.

باقى مىماند یك عده سادات فقیر كه تعدادشان بسیار كم است.

در اینجا اشكال دیگرى پیدا مىشود و آن اینكه مىگویند به هر فقیر غیر سید اگر خواستید زكات بدهید،

مىتوانید یكدفعه آنقدر بدهید كه او را غنى بكنید.به عبارت دیگر شخصى سید نیست ولى فقیر هست

.پولى غیر از خمس مثلا زكات وجود دارد.آیا ما مىتوانیم یكجا به این شخص مثلا صد هزار تومان بدهیم

در صورتى كه خرج سالانهاش فقط ده هزار تومان است، و نود هزار تومان دیگر را براى خودش سرمایه قرار مىدهد؟بله مىشود داد.به سید چطور؟

آیا مىشود به یك سید، یكجا به مقدارى خمس داد كه هم خرج سالانهاش بگذرد

و هم بقیه را براى خود سرمایه قرار دهد؟

مىگویند: نه.

این سختگیرى در مورد سادات نیز هست كه آنكه خمس مىگیرد باید مثل آنها كه زكات مىگیرند

فقیر باشد.

سختگیرى علیحدهاى در مورد سادات هست و آن اینكه فقط به اندازه خرج سالش مىتوان به او داد،

نمىشود او را با پول خمس غنى كرد.پس ما به بنبست دیگرى گرفتار شدیم.تا حالا مىگفتیم

اگر مردم دنیا خمس بده باشند و خمسها را به سادات بدهیم اینها میلیاردر مىشوند.

یكدفعه به این دستور برخوردیم كه خمس را به سادات ثروتمند یا قدرتمند ندهید، به فقیرشان بدهید،

آن هم به اندازه خرج سالش.پس این بودجه خمس اصلا مصرف ندارد.

ما چگونه آن را به مصرف برسانیم؟

بنابراین اینكه گفتهاند خمس را براى سید قائل شدن امتیاز است،

معلوم شد امتیاز نیست زیرا مىگوید خمس را به سید فقیر بدهید، به علاوه سختگیرى هم شده است

كه از خرج سالش بیشتر ندهید.ولى اشكال به این صورت براى ما باقى مىماند كه این بودجه كلان

را اسلام براى چه مصرفى معین كرده است؟

ائمه به ما جواب دادهاند كه اصلا معنى اینكه در این آیه گفته شده است

سهم خدا، سهم پیغمبر، سهم ذى القربى، سهم یتیم، سهم مسكین و سهم ابن السبیل،

این نیست كه بروید خمس را میان اینها تقسیم كنید.اینها گویى نامزد این سهام شدهاند.

ریشه و اساس خمس این است كه باید به دست پیغمبر برسد و بعد از پیغمبر هم به دست امام برسد;

پیغمبر یا امام، سادات را از این بودجه تكفل مىكنند.اگر احیانا زمانى بود كه خمس نرسید، از بودجه دیگر باید آنها را تكفل كرد

. اگر این بودجه رسید، به اندازه متعارف تكفل مىكنند، باقیش را به مصرف مصالح عامه مىرسانند

.پس در واقع آن مقدارى كه زائد بر مصرف سادات فقیر است نیز تعلق دارد به مصالح عمومى مسلمین.

این است كه اگر چه در زمان ما سید فقیر زیاد است و زیادتر از سادات فقیر، خمس بده وجود دارد،

ولى بعضى از علما احتیاط مىكنند و مىگویند سهم سادات را بدون اجازه مجتهد و حاكم شرعى ندهید،

روى همین حساب كه ائمه گفتهاند:

له ما فضل و علیه ما نقص یعنى سادات باید در كفالت امام یا نایب امام باشند، اگر خمس كسر آمد [امام یا نایب امام]باید از جاى دیگر بدهد، و اگر زیاد آمد، به آنها نمىدهد، صرف مصالح عامه مسلمین مىكند.

بنابراین اشتباه است كه كسى خیال كند بنابر مذهب شیعه، بودجه كلانى را براى سادات قرار داده و خواستهاند سادات را به این وسیله پولدار بكنند.

از غیر بودجه خمس مىشود غیر سید را ثروتمند كرد اما از بودجه خمس كه به سید مىدهند،

به هیچ وجه جایز نیست آنقدر به او داد كه از حد زندگى عادى و سالانهاش بیشتر باشد،

و این مثل عوامانه كه «به سید خمس مىرسد و لو اینكه ناودان خانهاش طلا باشد» دروغ است.

خیر، به سید خمس نمىرسد و لو اینكه ناودان خانه هم نداشته باشد، اما به شرط اینكه قدرت كار داشته باشد

و بتواند كار كند و زندگیش را اداره كند.

آنچه اسلام و فقه ما مىگوید، آنچه كه در رسالهها نوشتهاند همین است كه عرض كردم نه غیر این.

پس بنابر مذهب تشیع كه دایره خمس خیلى وسیع است، اشكال امتیاز اقتصادى سادات مطرح است و عرض كردیم ائمه ما به آن جواب قاطعى دادهاند كه به اصطلاح معروف مولاى درزش نمىرود.

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.