• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 4210)
سه شنبه 30/7/1387 - 15:26 -0 تشکر 66556
مسابقه شهری در آسمان

دوستان خوب دست به قلم؛سلام

 به مناسبت 35 روز مقاومت دلاورمردان دفاع مقدس برای حفظ خرمشهری که متأسفانه بواسطه کم لطفی جناب بنی صدر درآبان ماه 1358 به خونین شهر تبدیل شد، مسابقه ای تحت عنوان"شهری در آسمان" برگزار می شود.به بهترین قطعه ادبی که درباره  خرمشهر و دفاع مقدس نوشته شود،  به قید قرعه هدایای ارزنده ای تعلق خواهد گرفت. پیشنهاد می کنم تو هم شروع کن؛ شاید ذوق نوشتن داری  و خودت نمی دانی.....

يکشنبه 5/8/1387 - 11:58 - 0 تشکر 67428

خرمشهر شقایقی خون رنگ است كه داغ جنگ بر سینه دارد.... داغ شهادت. ویرانه های شهر را قفسی در هم شكسته بدان كه راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز كنند، زندگی زیباست، سلامت تن زیباست، اما پرنده عشق، تن را قفسی می بیند كه در باغ نهاده باشند، ومگر نه آن كه گردنها را باریك آفریده اند تا در مقتل كربلای عشق آسانتر بریده شوند؟ و مگر نه آنكه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده اند كه حسین را از سر خویش بیش تر دوست داشته باشد؟ و مگر نه آن كه خانه تن راه فرسودگی می پیماید تا خانه روح را آباد شود؟ و مگر این عاشق بی قرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی ، كه كره زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده اند؟ و مگر از درون این خاك اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز كرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟ پس اگر مقصد را نه این جا، در زیر سقف های دل تنگ و در پس این پنجره های كوچك كه به كوچه هایی بن بست باز می شوند نمی توان جست، بهتر آن كه پرنده روح دل در قفس نبندد، پس اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر، پرستویی كه مقصد را در كوچ می بیند، از ویرانی لانه اش نمی هراسد. زندگی زیباست، اما از مجید خیاط زاده باز پرس كه زندگی چیست. اگر قبرستان جایی است كه مردگان را در آن خاك سپرده اند، پس ما قبرستان نشینان عادات و روز مرگی ها را كی راهی به معنای زندگی هست؟ اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر، پرستویی كه مقصد را در كوچ می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد... سید صالح موسوی نمی توانست شهادت مجید را ببیند و ندید، خبر شهادت او را در پرشن هتل آبادان به سید صالح رساندند... اما تو می دانی كه هر تعلقی، هر چند بزرگ، در برابر آن تعلق ذاتی كه جان را به صاحب جان پیوند می دهد كوچك است. پیكر مجید را برادرش رضا غسل داد كه اكنون خود او نیز به قبیله كربلاییان الحاق یافته است.اینجا زمزمی از نور پدید آمده است.... و در اطراف آن قبیله ای مسكن گزیده اند كه نور می خورند و نور می آشامند، زمزم نور در عمق خویش به اقیانوسی از نور می رسد كه از ازل تا ابد را فرا گرفته است و بر جزایر همیشه سبز آن جاودان حكومت دارند. این نامها كه بر زبان ما می گذرند، تنها كلماتی نگاشته بر شناسنامه هایی كه بر آن مهر « باطل شد» خورده است، نیستند، ما جز با صورتی موهوم از عوالم راز آمیز مجردات سروكار نداریم و از درون همین اوهام سراب مانند نیز تلاش می كنیم تا روزنی به غیب جهان بگشاییم، و توفیق این تلاش جز اندكی بیش نیست. پروانه های عاشق نوربال در نفس گل هایی می گشایند كه بر كرانه سبز این چشمه ها رسته اند و نور در این عالم، هر چه هست، از آن نور اللانوار تابیده است كه ظاهرتر و پنهان تر از او نیست، و مگر جز پروانگان كه پروای سوختن ندارند، دیگران را نیز این شایستگی هست كه معرفت نور را به جان بیازمایند؟ و مگر برای آنان كه لذت این سوختن را چشیده اند، در این ماندن و بودن جز ملالت و افسردگی چیزی هست؟ كتابخانه مسجد امام جعفر صادق (ع) بر تقوا اساس گرفته بود و این است زمزم نور، و اینانند قبیله نور خواران و نور آشامان، و قوام این عالم اگر هست در اینان است و اگر نه، باور كنید كه خاك ساكنان خویش را به یكباره فرو می بلعید، مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود كه می تپید و تا بود، مظهر ماندن و استقامت بود و آن گاه نیز كه خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مدافعان ناگریز شدند كه به آن سوی شط خرمشهر كوچ كنند، باز هم مسجد جامع مظهر همه آن آرزویی بود كه جز در باز پس گیری شهر برآورده نمی شد، مسجد جامع، همه خرمشهر بود. خرمشهر از همان آغاز خونین شهر شده بود، خرمشهر خونین شهر شده بود تا طلعت حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم آوران وبسیجیان غرقه در خون ظاهر شود، و مگر آن طلعت را جز از منظر این آفاق می توان نگریست؟ آنان در غربت جنگیدند وبا مظلومیت به شهادت رسیدند و پیكر هاشان زیر شنی تانكهای شیطان تكه تكه شد وبه آب و باد و خاك و آتش پیوست اما.... راز خون آشكار شد، راز خون را جزء شهدا در نمی یابند. گردش خون در رگهای زندگی شیرین است. اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر است و نگو شیرین تر، بگو بسیاربسیار شیرین تر است. راز خون در آنجا ست كه همه حیات به خون وابسته است، اگر خون یعنی همه حیات و از ترك این وابستگی دشوارتر هیچ نیست، پس بیش ترین ازآن كسی است كه دست به دشوارترین عمل بزند، راز خون در آنجاست كه محبوب، خود را به كسی می بخشد كه این راز را دریابد، و آن كس كه لذت این سوختن را چشید، در این ماندن و بودن جز ملالت و افسردگی هیچ نمی یابد. آنان را كه از مرگ می ترسند از كربلا می رانند، مردان مرد، جنگاوران عرصه جهادند كه راه حقیقت وجود انسان را از میان هاویه آتش جسته اند. آنان ترس را مغلوب كرده اند تا فتوت وكربلاییان پای در آزمونی دشوار می گذارند. كربلا مستقر عشاق است و شهید محمد علی جهان آرا چنین كرد تا جز شایستگان كسی در آن كربلا استقرارنیاید. شایستگان آنانند كه قلبشان را عشق تا آنجا انباشته است كه ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند ؛حكمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بی انتهای نور كه پرتوی از آن همه كهكشان های آسمان دوم را روشنی بخشیده است.


ای شهید، ای آنكه بر كرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای، دستی بر ار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون كش.

يکشنبه 5/8/1387 - 14:11 - 0 تشکر 67448

بعدازظهر 31 شهریور ماه سال 1359 خرمشهر زیر آتش سنگین ارتش عراق قرار گرفت. انبوهی از آتش خمپاره‌ها و توپ‌های دشمن روی شهر, همه غافلگیر شده بودند و حیران.

شهر در آتش می‌سوخت و صدای انفجار لحظه‌ای قطع نمی شد. طولی نكشید كه بیمارستان پر شد از انبوه مجروحان و شهیدان. زنان و كودكان و سالخوردگان ,آواره بیابان‌ها و جاده‌ها شده بودند. مردم به خصوص جوانان روی به مسجد جامع و دیگر پایگاه‌ها آوردند تا برای مقاومت سازمان‌دهی شوند.

گروه‌های مقاومت به سرعت شكل گرفت و در محورهای هجوم جنگ و گریز شروع شد.آن طرف توپخانه، تانك، خمپاره‌انداز،‌مسلسل‌های سنگین و قوای زرهی، این طرف تفنگ‌ ام 1، ژس، بطری‌های آتش‌زا و چند آر، پی، جی.34 روز مقاومت و تلاش در این وضعیت اگر چه بسیاری از مدافعان خرمشهر را به كام شهادت كشاند ولی دشمن را در دست‌یابی سریع به اهدافش واشغال سریع خوزستان ناكام گذاشت. هر چند كه خرمشهر خونین شد و به دست دشمن افتاد.روز 4 آبان 1359 را باید روز پایان حماسه خونین‌ شهر نامید. حماسه‌ای كه در 34 روز جلوه كرد. اما بی‌گمان فداكاری‌ها وایستادگی تحسین برانگیز مدافعان خونین‌شهر در برابر ارتش متجاوز و مجهز به انواع جنگ افزارها در تاریخ و در خاطر انسان‌های حق‌جو و ظلم‌ستیز جاوید خواهد ماند.

این روز, روز اشغال شهری است كه مدافعانش طی 34 روز نبرد و تلاش شبانه‌روزی كوشیدند با ادای تكلیف الهی خود دشمن را از گسترش تجاوز به ایران اسلامی بازدارند. خرمشهر اشغال شد. لكن حماسه‌ها، ایستادگی‌ها و جانبازی‌هایی آفرید كه اولا افتخاری بزرگ را در تاریخ این مرز و بوم به ثبت رساند، ثانیا سبب گردید كه دشمن بیش از این خطرپذیری نكند و طعم تصرف خوزستان و حتی آبادان را از سر بیرون كند و ثالثا این مقاومت اعتماد به نفسی را برای اردوی خودی به ارمغان آورد كه دست مایه رزمندگان برای بیرون راندن دشمن از سرزمین اسلامی ایران گردید. در حالیكه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرین و مهمترین برگ برنده این كشور برای وادار ساختن به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقی می‌شد, آزادسازی این شهر می‌تواسنت سمبل تحمیل اراده سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر متجاوز و اثبات برتری نظامی‌اش باشد.

از این رو تنها عاملی كه می‌توانست موفقیت را نصیب یكی از طرفین دعوا نماید سرعت عمل در اقدامات بود. به همین خاطر بلافاصله پس از اتمام عملیات فتح‌المبین در حالیكه قوای ارتش عراق در منطقه بومی خرمشهر تقویت می‌شدند به تمامی یگان‌های تحت امر قرارگاه مركزی كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازی و تجدید قوا به شناسایی و طراحی عملیات بپردازند. تلاش برای طرح‌ریزی و اجرای عملیات بیت‌المقدس در موقعیت بسیار حساسی انجام شد. وضعیت داخلی كشور با انهدام بقایای ضد انقلاب به تدریج رو به بهبودی و ثبات پیش می‌رفت. اوضاع منطقه نیز به دلیل نگرانی آمریكا از نتایج پیروزی ایران بر عراق به گونه‌ای آشكار ملتهب بود.

ضمن اینكه مناسبات اعراب و اسراییل با آمادگی اسراییل برای تهاجم به جنوب لبنان در وضعیت حساسی قرار داشت. در چنین موقعیتی بی‌گمان نتیجه عملیات بیت‌المقدس برای ایران، منطقه و عراق بسیار سرنوشت ساز و تعیین كننده بود. زمینه اجرای عملیات بیت‌المقدس متاثر از نتیجه سلسله عملیات‌های پیشین بود كه با شكستن حصر آبادان آغاز شد و پس از آن نیز ادامه یافت. در طراحی عملیات، عملیات تهاجم از طریق عبور رودخانه كارون و پیش روی به سوی مرز بین‌المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مد نظر گرفته شده بود و چنین استدلال شده بود كه حمله به جناح دشمن كه عمدتا به سوی شمال آرایش گرفته بود، عامل موفقیت عملیات است. همچنین شكستن خطوط اولیه دشمن و عبور ازرودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پیش روی به سمت مرز و تامین خرمشهر به عنوان مرحله دوم تامین شد.

قرارگاه مركزی كربلا با فرماندهی مشترك سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران هدایت عملیات را با سه قرارگاه اصلی قدس، فتح و نصر و یك قرارگاه پشتیبان فجر بر عهده داشت.قرارگاه قدس: سپاه پاسداران تیپ‌های 31 عاشورا، 21 امام رضا، 37 نور و 41 ثارالله.ارتش جمهوری اسلامی ایران، لشكر 61 زرهی و تیپ مستقل 58 ذوالفقار.قرارگاه فتح: سپاه پاسداران، تیپ‌های 14 امام حسین (ع)، 8 نجف اشرف و 25 كربلا.ارتش جمهوری اسلامی ایران، لشكر 92 زرهی و تیپ‌های مستقل 55 هوابرد و 37 زرهی.قرارگاه نصر: سپاه پاسداران، تیپ‌های 7 ولی عصر، 27 محمد رسول‌الله (ص)، 46 فجر و 22 بدر. ارتش جمهوری اسلامی، 21 حمزه و تیپ مستقل 23 نوحه.قرارگاه فجر: سپاه پاسداران،تیپ‌های 33 المهدی و 17 علی‌بن ابیطالب و امام سجاد (ع).ارتش جمهوری اسلامی، تیپ 3 لشگر 77 پیاده، تیپ 3 زرهی سپاه پاسداران به عنوان احتیاط تحت امر قرارگاه مركزی كربلا. لشكر 5 مكانیزه، لشكر 6 زرهی، لشكر 3 زرهی، لشكر 9 زرهی، لشكر 10 زرهی، لشكر 11 پیاده، لشكر 12 پیاده، لشكر 7 پیاده، تیپ مستقل 10 زرهی، تیپ‌های مستقل 109، 409، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پیاده. تیپ‌های 31، 32 و 33 نیروی مخصوص و همچنین توپخانه‌های دشمن نیز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكیل شده بود. كه به طور تقریبی عبارت بودند از 30 گردان. نام عملیات: بیت‌المقدسرمز: یا علی ابن ابیطالب (ع)منطقه: غرب رودخانه كارون وشهرستان‌ خرمشهرمدت: دهم اردیبهشت تا سوم خرداد 1361 آزادسازی شهرهای خرمشهر و هویزه و جاده اهواز – خرمشهر، خارج ساختن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن وتامین مرز بین‌المللی . مرحله اول عملیاتعملیات در بامداد 10 اردیبهشت ماه سال 61 با سه قرارگاه عملیاتی قدس، فتح و نصر به فرماندهی قرارگاه مركزی كربلا آغاز شد و رزمندگان با عبور از كارون موفق شدند به جاده اهواز – خرمشهر دست یابند. مرحله دوم عملیاتدر این مرحله كه در ساعت 22 و 30 دقیقه، 16 اردیبهشت 61 آغاز شد رزمندگان قرارگاه‌های فتح و نصر در محور حسینیه به نوار مرزی رسیدند. بنابراین دشمن مجبور شد از هویزه و جفیر عقب‌نشینی كند. مرحله سوم عملیاتدر ساعت 22، 19 اردیبهشت آغاز وهر چند تلفات و خسارات سنگین بر دشمن وارد آمد, لیكن هوشیاری و تمركز نیروهای عراقی در خطوط پدافندی موجب شد رزمندگان نتوانند بر اهداف تعیین شده دست یابند. مرحله چهارم عملیاتدر این مرحله كه با سه قرارگاه عملیاتی فتح، فجر و نصر در ساعت 22 و 30 اول خرداد 1361 آغاز شد. قرارگاه نصر توانست جاده خرمشهر – شلمچه را مسدود كند وقرارگاه فجر نیز موفق شد ضمن تامین پل نو در محور نهر ارائض نیروهای خود را به اروند برساند.در این میان قرارگاه فتح به دلیل حساسیت و هوشیاری فوق‌العاده دشمن نتوانست به اهداف مورد نظر دست یابد.دشمن برای از محاصره خارج كردن نیروهای خود در اطراف نهر ارایض و پل نو از سمت غرب شملچه و شرق، خرمشهر پاتك‌های شدیدی را آغاز كرد. لیكن با مقاومت یگان‌های خودی مستقر در منطقه مزبور این پاتك‌ها به شكست انجامید. سپس نیروهای دشمن مستقر در شمال شرقی خرمشهر برای دفاع هر چه بهتر از شهر به داخل شهر خوانده شدند. پس از این عقب‌نشینی نیروهای عراقی در حالیكه با كمبود آب، غذا و مهمات مواجه بوده و در نتیجه مقاومت خود را بی‌تاثیر می‌دانستند صبح روز سوم خرداد 61حلقه محاصره خرمشهر تنگ‌تر شد وانبوه نیروهای دشمن كه 2 روز محاصره در هوای گرم طاقتشان را به سر آورده بود, مقاومت را بی‌تاثیر دانستند و با خروج ازمواضع خود در تمام شهر در چند ستون طولانی و كنار هم به سوی پلیس راه آمدند و در حالیكه تكبیر می‌گفتند و شعار الموت صدام ودخیل الخمینی سر می‌دادند خود را تسلیم كردند.به این ترتیب خرمشهر كه پس از 34 روز مقاومت، در برابر دشمن، در تاریخ 4 آبان ماه 1359 اشغال شده بود بعد از 575 روز وطی 25 روز عملیات در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد آزاد شد و خط پدافند مناسبی از طلاییه تا كوشك و شلمچه وحاشیه شمال اروند برقرار گردید.همچنین در این عملیات كه به آزادسازی 538 كیلومتر مربع از اراضی اشغال شده انجامید هویزه، پادگان حمیدیه و جاده اهواز خرمشهر نیز آزاد شد و در اختیار رزمندگان جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در این عملیات 19 هزار تن از نیروهای عراق اسیر و 16 هزار تن دیگر كشته و یا زخمی شدند. همچنین 55 دستگاه تانك و نفربر، 50 دستگاه خودرو، ده‌ها قبضه توپ، 53 فروند هواپیما و 3 فروند هلیكوپتر دشمن نیز منهدم شد. فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد. به گونه‌ای كه نظامیان عراق تا مدت زیادی نتوانستند از لاك دفاعی خود خارج شدند

يکشنبه 5/8/1387 - 15:19 - 0 تشکر 67460

شلاقی زدند خنده ام زیبا شد

راز گل سرخ در تنم افشا شدتا از تو نگویم دهنم را بستند

نا گاه دهان زخم هایم وا شد خورشید شب فرشتگانی ای ماه!

با دشمن و دوست مهربانی ای ماه

این زیبایی دلیل دارد شاید

تو مهر و نمازی ای ماه برخیز که راه رفته را برگردیم

با عشق به آغوش خدا برگردیم

در عرش ، صدای ارجعی پیچیده است

یا ایتها النفس ! بیا برگردیم خود را که به خلوتی رساند خورشید

از داغ ، دلش را بتکاند خورشید

گفتم که غروب کرده اما انگار

رفته است نماز شب بخواند خورشید امروز که انتهای دنیای من است

آغاز تمام آرزوهای من است

بی سر..پهلو شکسته..لب تشنه..غریب

اینگونه شهادتی تمنای من است اکنون که مجال سفر از زندگی است

هنگامه ی پرواز سر از زندگی است

می ایستم آنگونه که فریاد زنم

این مرگ دل انگیز تر از زندگی است شب موسم پرواز شما تا عشق است

پیوند عمیق روحتان یا عشق است

از روشن خیس چهرتان پیدا هست

رمز عملیات شما یا عشق است

تمام لذت عمرم بر این است

که مولایم امیرالمومنین است

يکشنبه 5/8/1387 - 16:37 - 0 تشکر 67483

بسم الرب الشهدا والصدیقین
*********************************
خرمشهر شهری در آسمون
ستاره های تابان خرمشهر نشون از این می ده کی توی این شهر یک ستاره از زمین به آسمون رفت .
ستاره های این شهر رو بچه های ولایتی ساخته اند.
جلو جلو جلو که میری می رسی به جایی که اسمش شلمچه است .
(نمی دونم از شلمچه میشه گفت یا نه )
سلام به شلمچه 
سلام به اصحاب امام رضا
سلام به تکیه از بهشت 
سلام به جایی که یک نهالی هم وجود نداره 
سلام به خاک خرمشهر
سلام به خون عاشقان
سلام به روح عاشقان
زبانم بند آمده آخه نمی دانم چه بگویم که دروصف این شهر باشد.
فقط این رو می خواهم ای کاش جنگ تموم نمی شد ما هم کربلایی می شدیم .
خداوندا نمی دونم چه گناهی کردم که توفیق حضور در دفاع رو نداشتم.
آخه کربلا رو ندیده ایم حداقلش توفیق دیدن یک گوشه ای از کربلا رو بهم بدادی .
چه خاک های نرمی خاک های نرم کوشک 
چه خاک هایی که با خون و اشک شهدا آمیخته شده 
دلت هوای کجا رو کرده کربلا 
نمی دانم در خرمشهر چه وجود دارد 
که بوی کربلا را استشمام می کنیم 
شلمچه چه خبر است که کلش رو گرفته بوی فاطمه 
می دونم بانو اونجا بوده همیشه یار و یاور رزمندها بوده 
خدایا ازت یک چیز می خوام ما رو ازقافله شهدا دو مکن
*****************
سایه رهبری پایدار

چون نامه اعمال مرا پیچیدند     بردند و به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی      مارا به محبت علی (ع) بخشیدند

يکشنبه 5/8/1387 - 18:35 - 0 تشکر 67525

مسابقه ی جالبی امیدوارم همه شرکت کنند 

دوشنبه 6/8/1387 - 7:47 - 0 تشکر 67610


دوشنبه 6/8/1387 - 7:48 - 0 تشکر 67611

نامش خرمشهر بود.

شهریور 1359،نامش خونین شهر شد .

خون ،مرگ ،جنگ و درد را به یکباره دید!

غیرت ،حماسه ،دلاوری ،رشادت و شهادت را آفرید .

عشق را با زبان شهادت درس داد و آزمود !

جهان آرا ها خلق کرد !

آرمان و عقیده را رنگ و بوی تازه بخشید.

ایستادگی و مقاومت و دفاع را بیست ماه هر ثانیه تکرار کرد ...

خرداد 1361غرور ،سرافرازی و آزادی را در آغوش کشید ...

خرمشهر را عشق معنا می کند !عشق را خرمشهر معنا می کند ...

خرمشهر را عشق آزاد کرد ...

خرمشهر را عشق به خدا آزاد کرد !

خرمشهر را خدا آزاد کرد !

نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پر ثمر گشته ...

خونین شهر دوباره خرمشهر شد .

خرمشهر ،خرم شهر شد ،اما نه به قدر خون های ریخته ،نه به قدر لیاقتش،نه به قدر ایستادگی و مقاومتش...

کو جهان آرا ؟؟؟کجایی ؟؟؟نیستی که ببینی شهر...خون یارانت......!

مرضیه شوشتری

دوشنبه 6/8/1387 - 8:28 - 0 تشکر 67613

شهری راباخون آذین بستیم  تا عشق به ستارگان آسمان ولایت رانشان دهیم .اینجاچندفرسنگی کربلاست وترنم ناله های عاشقان باصدای خمپاره هاآمیخته است .وچه زیباست صحنه عشق وایثار.

دوشنبه 6/8/1387 - 10:50 - 0 تشکر 67638

من آنروزهارابه درستی به خاطرندارم ولی ازرشادتهای مردم ورزمنده هاوفداكاریهاچیزهای زیادی شنیده ام ازخدامیخواهم كه دیگرهیچوقت به دشمنان مافرصت

تجاوزبه خاك پاكمان راندهدونه تنها خرمشهربلكه همه شهرهای ایران آسمانی بمانند .

ایران راهمیشه سبز میخواهم كوههاودشتهایش را           ایران راهمیشه آبا دمیخواهم شهرها وروستا ها یش را

ایران راسرفرازمیخواهم ازهرامتحان وهرآزما یش             ایران راهمیشه دوست دارم برقله ها ایمان مردمانش را

ای ایران ای مرزپرگهر  ای خاك پاكت به زدروزر...

دوشنبه 6/8/1387 - 11:17 - 0 تشکر 67652

بسم رب الشهدا و صدیقین

خرمشهر یادآور رشادت های جوانانی است که خود را به بهای جنت اعلی پروردگار خود فروختند، آنهایی که ناشناس بودند و ماندند.

خرمشهر نماد پاک بازی انسان های نورانی است که به حق اشرف مخلوقات بودند.

خرمشهر یعنی ع ش ق به معنای راستین.

سایت گنجینه دانلودهای رویایی

فریاد بی صدا حرف دل همه کسانی که میگویند ولی شنیده نمی شوند ...هستند ولی دیده نمی شوند ..پس تو نیز بی صدا فریاد کن....

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.