تبیان، دستیار زندگی

به نام او که آرام قلب من است

به نام او که هستیم برای او و زندگیم فدای او

به نام او که بخشنده و مهربان است

--------------------------

سلام دوستان

اینبار دیگه از تست خبری نیست...بسه هر چقدر انجمن رو تبدیل کردیم

به تست خونه!

اینبار میخواهیم یه حرکت ه دیگه ای کنیم...

که ان شاء الله اگه درست پیش رفتیم ادامش بدیم ...

همونطور که میدونید همه ی ما سعی میکنیم کاراکترها و شخصیت ها

و یا هر تصویر دیگه ای که مورد علاقمون هست رو به عنوان آواتارمون استفاده کنیم

و یا برای شناسه ی کاربریمون هم همینطور...

و من فکر میکنم این دقیقا بر میگرده به شخصیت واقعی ه خودمون

تو این تاپیک میخواهیم بر اساس آواتار و شناسه ی کاربری یک نفر نظرمون رو بگیم

در مورد اون شخصیت

تکرار میکنم نظرمون رو بگیم...مسلما ما روانشناس نیستیم...

نمیخوام در مورد کسی قضاوت کنیم.

برداشتمون رو میگیم مثلا مثلا من "فکر میکنم" نوای آسمانی شخصیتی هست

که تو زندگیش به نداهای آسمونیی که بهش میرسه توجه میکنه

یا خیلی چیزای دیگه....مثلا من در مورد آواتارش نظر جالبی دارم که به موقع میگم

خیلی سعی کنیم که قضاوت نکنیم و فقط برداشت خودمون رو بگیم.

فکر میکنم برای هر فرد سه روز وقت بذاریم خوبه.به طور متوسط سه روز...

 سعی کنیم حرفه ای عمل کنیم...آهان!مثلا میتونیم بگیم این آواتار میتونه نماد .... باشه.

یا این شناسه ی کاربری

هدف هم این هست که میخواهیم خودمون رو محک بزنیم که چقدر میتونیم

خوب فکر کنیم خوب تجزیه تحلیل کنیم و...(این تست قوه ی تخیل دوستان رو هم

خیلی خوب میتونه پرورش بده!)

کسی ه که انتخاب شده میتونه بیاد نظرشو راجع به نظر دوستان بگه

و در آخر علت انتخاب شناسه و اواتارش رو برامون توضیح بده

نمیدونم تونستم منظورم رو و هدفم رو برسونم یا نه...به هرحال...

ادامه میدیم اگر نتونستم تمومش میکنیم

برای شروع هم از خودم شروع میکنیم که اگه نشد لااقل ....

من با دو شناسه ی 

Aansherly

 شیطون ترین فرشته ی خدا

(هر تعداد شناسه ای که تو تبیان دارید رو بگید دوستان اگر مایلید،اینجوری بهتره

میتونیم بهم ربطشون بدیم البته شناسه که یکی هست

منظورم همون اسم های متفاوت در بخش های متفاوت هست)

بسم الله...

حالا فكركنم خودم بایدپنجره رو بتحلیلم یه جورایی:

راستش نزدیك به چهار ساله پیش،اول دبیرستان كه بودم،دبیرفیزیكم سایت تبیان رو به عنوان سایت حوزه ی علمیه به من معرفی كرد...منم گفتم بذارعضوشیم همینجوری...

نخوره توذوقتوناااااا...خب بعضی وقتاهم اینجوری میشه...

وقتی خواستم عضوبشم..دیدم نوشته نام مستعارانجمنها منم یه ذره فكركردم وهمون موقع(باتوجه به اینكه توخونه هم نبوداون وقت)ازپنجره ی خیال خوشم اومدواینونوشتم...یهویی رسید به ذهنم...

مدت یه سال اصلا كاری به كارانجمنهانداشتم اما كم كم پنجره توی وجودم متولدشد..

عاشق اسمم شدم...باتمام وجوددوستش داشتم....تمام دنیای وصل شدبه این پنجره...

بعدكه پاگرفتم توی انجمن،آواتارم شدهمون دختری كه به فرشته ها میمونه ودستش رو گذاشته

زیرچونه اش وبه دنیای پنجره ایش نگاه میكنه....این:...

انقده دوستش داشتم...

ولی دلم میخواست آواتارم با اسمم تناسب داشته باشه واسه همین گشتم دنبال عكس پنجره واینو پیداكردم..با یه كم ویرایش شد آواتارپنجره...

فضاش واسم صمیمیه..حس خوبی بهم دست میده...ازپنجره بودنم منوراضی میكنه...

شیشه های رنگی رنگیش وگلدوناش یه حس خوبی بهم میده...حس میكنم كه همه دوست دارن به این پنجره نزدیك بشن...همه ی كسایی كه روحشون پاك ولطیفه...

امضای اولم رو هرچی به مخم فشارمیارم یادم نمیاد چی بود...

امایادمه بعدازیه مدت كه خیلی توانجمن اذیت شده بودم...براساس شعری كه برهمین موضوع گفتم

امضام این شد:سكوت تنها حرف من است،آنجاكه تمام پنجره ها سنگی میشنود..

با تمام وجودحس میكردم پنجره ها همه سنگی شدن وكسی تاب دیدن پنجره ی شیشه ای رو نداره..

واسه همین ترجیح دادم سكوت اختیاركنم...سكوووووووووت

الانم ساكتم...وسكوتم رو دوست دارم اما نه سكوتی كه رنگ انزوابگیره..یه سكوت مؤثر..

وامضای الانم یعنی این دعا،واسم لذت بخشه...چون حس یه نفرین دلسوزانه رو بهم میده...

پنجره دوست داره همه خوب باشن،همه مهربون باشن،همه خداروازته قلبشون بخوان...

دوست داره یه دنیایی رو ببینه كه سراسررنگ وبوی خداداشته باشه...

واسه همین این دعارو واسه همه كرده تا همه وخودش فقط خداروبخوان وبس..

میخوام آواتارم وشایدامضام رو عوضش كنم...شایدیه تنوع لازم دارم...

اما این عوض شدن به این معنانیست كه به اون قبلیااعتقادی ندارماااااا...نهههه...

فكرنمیكنم چیزی مونده باشه كه نگفته باشم..

تحلیل خودم خیلی بی نمك بود...گفته بودم كه..

به داشتنتون افتخارمیكنم وخوشحالم كه هستید..

راستش دلم گرفت وقتی دیدم تموم شد...

حس كردم یه چیزی كه مال من بود،ازم گرفتن...میخوام همه ی صفحه هاش رو سیوكنم..

چون واسم خیلی عزیزن،حرفای دوست داشتنی دوستامن،چیزكمی نیست كه...

بازم ازهمتون ممنونم ومعذرت میخوام بابت نبودنام..

نگین وسیاوش عزیز،میشه بگیدمنوبخشیدید؟؟

میخوام بدونم كه معذرت رو قبول كردید....آخه خیلی واسم مهمه...خیلــــــــــــــــی

یه چندتاعكس پنجره ای،واسه اتمام حرفام.

.

.

.

در پست بعدی...

الهی به امید تو

---

سلام دارم به خدمت دونه به دونه ی دوستان.

خب.اینم از این تاپیک.شکر خدا به خیر و خوشی تموم شد.البته فکر کنم با ثبت یه رکورد تاریخی!

4ماه و 10 روز!

عیبی نداره پنجره ی خیال عزیز.علی ایحال بچه ها دور هم بودن و همه ی سعی شون این بوده که برای شما و همدیگه لحظات خوبی رورقم بزنم.

جنس حرفهایی که در مورد موندگاری این تاپیک زدید رو خوووووب می دونم لمس می کنم.واقعا اینا موندگارن.همونطور که نظراتی که سالها پیش بچه هایی که الان کنارمون یستن به مطالبم میدادن.

راستی بالاخره vahedmeladi یاوحیدمیلادی عزیز..؟!!

تحلیلی هم که خودتون کردید اصلا به قول خودتون بی نمک نبود و بالعکس سرشااااار از احساس بود.

خوبی ای که شما دارید اینه که وقتی حرف می زنید کاملا پیداست که این صدا آوای دلتونه.

دلتنگی هم طبیعیه،چون کم زمانی نبوده بالاخره (چشمک)

همه با هم منتظر می مونیم تا آنشرلی عزیز بیان و مشخص کنن که به قول خودشون سیبل بعدی کدوم دوستمونه.

پنجره ی خیال که الان عمق معنای "سیبل" رو لمس می کنن (بازم چشمک)

---

فونت اون نوشته هاتون هم من باهاش مشکلی نداشتم.نه با فایرفاکس، نه با اینترنت اکسپلور.

---

عکساتون هم محشر بودن،دستتون طلا.

---

تغییر آواتار و... هم ایده ی خوبیه.

تنوع...

تنوع که خب لزوما آرمان ها و اعتقادات قبلی رو زیر سوال نمی بره.

اصلا شایدم تحکیمش کنه.فقط به یه بیان و صورت دیگه...

---

بخشش؟

چه بخششی خانم؟!
در مورد چی صحبت می کنید؟

چه اتفاقی افتاده که با باید بگیم بخشیدیم یا خدایی نکرده نبخشیدیم...؟!!!

:-)

ما فقط ازتون می خوایم همه جوره در کنارمون و همراهمون باشید تا متقابلا از دونسته ها و مشخصه ها و اطلاعات همدیگه سود ببریم و لحظات مفید و پویایی کنار هم داشته باشیم.ما می خوایم شما ما رو توی این زمینه یاری کنید.

---

بابت حسی که در مورد من دارید بی نهایت خوشحالم.

این احترام می دونید از کجا اومده؟

از یه حس کاملا متقابل و دو طرفه.

قطعا منم احترام ویژه ای برای شما و تک تک دوستانم قائلم.

از لطفتون هم متشکرم،بسیار...

---

خب.

تا تحلیل بعدی فعلا به خدا می سپارمتون.

یاعلی

---

---

سلام

چرا اینقدرسوت وكوره اینجا؟؟

پس جناب سورنا كجان كه من منتظرشون گذاشته بودم؟

بقیه بچه ها...كسی نمیخوام به خداحافظی تحلیلیه من جوابی بده؟؟
هوووووووووم؟

راستی،سیاوش صحنه ی عزیز،ازلطف ومهربونیتون ممنونم..

درپناه حق ماناباشید

و خدا هست

سلام

پنجره جان چه حرفایی باید به اختتام تحلیلت گفت؟ معمولا تحلیل ها بی هیچ حرف اضافه ای از طرف کاربرا توسط خود کاربر تیر خورده تموم میشه :)

منم با سیاوش صحنه عزیز موافقم. رکورد زدی خانومی

خوشحالم که تاپیک به یاد موندنیی شد برات.

 فقط یادت باشه اینم مثل تولدت ادغام میشه ( از طرف کادر مدیریتی) پس در سیو هر چه سریعتر آن کوشا باش :)

الهی به امید تو

---

سلامی دوباره به دوستان و به ویژه به خالق و صاحب این تاپیک خانمها "آنشرلی" و "پنجره ی خیال"

توضیحات لازم رو دوست عزیزمون خانم آنشرلی فرمودن.دیگه نیازی به بازگویی نیست.

فقط جهت اطلاع دوستان بگم که انشاالله این تاپیک روز دوشنبه ادغام می شه و آنشرلی عزیز باید زحمت بکشن و برای دوست بعدی و تحلیل بعدی دست به کار بشن.

تشکر می کنم.

پاینده باشید

به نام خدا

سلام

1.تاپیک تحلیل نفر بعدیو نفر قبلی نمی زنه؟؟؟؟

 2.خانوم پنجره خیال نمی گید چرا مرموز؟؟؟؟؟

سلام

آنشرلی جان،قبلاسیوها انجام شده است....ممنون

A_V_2066عزیز،خب هروقت میبینمتون مرموزمیاین به نظرم...

یعنی مرموزنیستید؟؟حس میكنم خیلی آب زیركاهید...خب دیگه احساسات پنجره ایه

ببخشیدش..

یا حق