• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 7007)
دوشنبه 7/5/1392 - 16:24 -0 تشکر 627128
§کدام رؤیایت را بوسیده ای§

به نام خدا

سلام بر همگی

چرا رویا؟
 چرا بوسه؟
بوسه رو نماد وصال و رسیدن گرفتم. رسیدن یا تحقق رویاهایی که در سر داشته اید.
ما خیلی آرزوها داریم. اما برخی، چیزی بیش از آرزو هستند. مثل رویا می مانند؛ عجیب و دست نایافتنی. دست کم گمان داریم  مگر در وادی خیال به رویت جمال رویشان نائل شویم:) و وقتی محقق می شوند گویی که خواب شیرینی تعبیر شده...
کسی هست که رویایی در سر نداشته باشه؟! بعید میدونم...اما اینکه چه کسی به رویایش دست یافته ...بنظرم موضوع خوبیست برای پرسش و بحث.
شما دوست عزیز چطور؟
حال رویاهایتان چطوره؟
با کدام ها روبوسی داشته اید؟
کدام را درآغوش گرفته و از شادی اشک ریخته اید؟
از رویاهای تعبیر شده تان بگویید
یا از رویاهای واقعی که رویای تعبیرش را دارید!



خودم که فکر میکنم
تا به الان
شاید چهار رویای روشن رو در ذهن دارم
که بصورت رویایی در زندگی ام نقش حقیقت یافتند.

یکی شون قبولی در دبیرستانم بود
که ابدا احتمال قبولی نمیدادم
واقعا باورم نشد که پذیرفته شدم
هم آزمون فوق العاده سختی داشت
هم گزینش سخت گیرانه ای
خیلی از بچه های هوشمند و باانگیزه مدرسه راهنمایی مون هم در آزمونش شرکت کرده بودند
شاید از من هم خیلی سرتر بودند
اما همیشه فکر میکنم این توفیق بزرگی بود
نه چونکه استحقاق و لیاقت داشتم
شاید امتحان زندگی بود
شاید زمینه رو مهیا کرد برای رشد فرهنگی و عقیدتی و فکری ام
و مقدمه شد برای قبولی در دانشگاهی که
اون هم به رویا می مانست
واقعا ورود به هر دو مکتب رو
لطف خاص خدا میدونم
و
سومین رویا:
یک مسئله خانوادگی بود
که بسیار باورنکردنی
متحقق شد و فیصله یافت
بسی زیباتر از آنچیزی که به مخیله مان خطور میکرد
که در بهترین حالت خیلی بدتر از واقع امر فرض میکردیم
خداروشکر
و رویای دیگر
به اندازه اینها مهم نبود
اما شیرین شیرین
واقعا شیرین و دوست داشتنی:)
با رنگ دوستی رایحه محبت :)
که بماند:)

حال اگر دوست دارید از خودتان بگویید
فرقی نداره خودتون برای رویا چه نقشی ایفا کرده اید
بگویید چه بر سر آن رویاهای دیرینه آمد؟

------------------------------------------------------------

چقدر انتخاب عنوان سخت بود. چند تا رو خواستم بذارم دیدم مورددار میشه! کدام رویا را بوسیده ای؟/بوسه بر رویا/...!

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


چهارشنبه 23/5/1392 - 19:8 - 0 تشکر 632730

یکی از رویاهای ارشدم! اینه که میون این همه رویای رقصان سحر ریزان و عشوه گر دست اخر یکی رو برگزینم و سوگولی کنم و برم تا در برش بگیرم:)
آخه چقدر رویا رویا رویا....مردم از این تزاحم رویاها
دردم الان اینه هزار درد هست و یک هم مرهمی نیست
یک رویا  داشته باشم و همه زندگی و زمان و انرژی و عمرم رو بپاش بریزم
اما چه کنم...بیشمارند بیشمار...
و درخشندگی و تلألوء دلرباتر از دیگری نیافتم از چشمانشون
و بعضی ها هم اگر در یک دل سکنی بگیرند...در یک سر با هم جمع نمیشوند.
چرا با من اینکارو میکنند آخه؟!:(
رویای اصیل و بی همتای من...خودت بهم چشمک بزن

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


چهارشنبه 23/5/1392 - 20:38 - 0 تشکر 632856

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;632730]یکی از رویاهای ارشدم! اینه که میون این همه رویای رقصان سحر ریزان و عشوه گر دست اخر یکی رو برگزینم و سوگولی کنم و برم تا در برش بگیرم:)
آخه چقدر رویا رویا رویا....مردم از این تزاحم رویاها
دردم الان اینه هزار درد هست و یک هم مرهمی نیست
یک رویا  داشته باشم و همه زندگی و زمان و انرژی و عمرم رو بپاش بریزم
اما چه کنم...بیشمارند بیشمار...
و درخشندگی و تلألوء دلرباتر از دیگری نیافتم از چشمانشون
و بعضی ها هم اگر در یک دل سکنی بگیرند...در یک سر با هم جمع نمیشوند.
چرا با من اینکارو میکنند آخه؟!:(
رویای اصیل و بی همتای من...خودت بهم چشمک بزن


سلام
همه رویا زیاد دارن...
منم زیاد دارم...
ولی آخرش میخوام به یه چیز برسه و همه شون در راستای اون هستند. حاضرم هر چی که دارم و ندارم و با قرض و قوله و خلاصه تمام زندگیمو بدم به اون برسم...
البته در مقام حرف...
نه عمل :(

حرمت نگه دار دلم! كاين اشك، خون بهاي عمر رفته من است. "حسين پناهي"

يکشنبه 27/5/1392 - 10:50 - 0 تشکر 634407

سلام 
رویاهایی که داشتم به لطف خدا چند مورد اساسیش برآورده شد و لحظات خیلی خوب و آرومی رو برای من رقم زد 
که نمیدونم چطوری شکرشون رو کنم . 
چند مورد هم الان در حال برآورده شدنه که باز هم از خدا ممنونم 
نکته ای که هست اینه که بعضی اوقات ما یادمون میره که این اتفاقات ای که داره توو زندگی مون می افته و برای ما روزمره شده یا اصلا خیلی عادی شده، زمانی تحققش جزء رویاهامون بوده 
ما رویاهامون رو گاها یادمون میره لذا وقتی هم براورده میشن برامون اهمیتی نداره 
اون رویاهایی هم که برآورده نشه به خاطر تنبلی و پیگیر نبودن خودم بوده 
یعنی واقعا فکر می کنم اگر تلاش من بیشتر بود خدا حتما کمکم می کرد و تکمیل می شد 
خدا در خیلی از موارد برای ما محدودیت ایجاد نمی کنه 
ما خودمون رو محدود می کنیم 

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 27/5/1392 - 11:19 - 0 تشکر 634417

برزخ گفته است :
[quote=برزخ;29918;632524]سلام

من دوتا از آرزوهام رو بغل کردم،بوسیدم واشک ریختم..
زیارت خانه خدا ومدینه النبی...
ریارت مرقد پاک امامانمون رو در عراق..

امیدوارم نصیب شما هم بشه



سلام 
انشالله نصیب همه آرزومندان بشه هر چه زودتر 
زیارت ائمه اطهارمون در عراق برای من هم آرزو بود که خداروشکر برآورده شد 
یعنی واقعا تا لحظه آخر باورم نمیشد که دارم میرم 
خدایا شکرت 
به خاطر هر یک آرزوی برآورده شده چقدر باید شاکر باشیم 

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 27/5/1392 - 17:59 - 0 تشکر 634634

heaven_h گفته است :
[quote=heaven_h;612899;634407]
سلام 
رویاهایی که داشتم به لطف خدا چند مورد اساسیش برآورده شد و لحظات خیلی خوب و آرومی رو برای من رقم زد 
که نمیدونم چطوری شکرشون رو کنم . 
چند مورد هم الان در حال برآورده شدنه که باز هم از خدا ممنونم 
نکته ای که هست اینه که بعضی اوقات ما یادمون میره که این اتفاقات ای که داره توو زندگی مون می افته و برای ما روزمره شده یا اصلا خیلی عادی شده، زمانی تحققش جزء رویاهامون بوده 
ما رویاهامون رو گاها یادمون میره لذا وقتی هم براورده میشن برامون اهمیتی نداره 
اون رویاهایی هم که برآورده نشه به خاطر تنبلی و پیگیر نبودن خودم بوده 
یعنی واقعا فکر می کنم اگر تلاش من بیشتر بود خدا حتما کمکم می کرد و تکمیل می شد 
خدا در خیلی از موارد برای ما محدودیت ایجاد نمی کنه 
ما خودمون رو محدود می کنیم 


افرین دقیقا
اینو تعمیم میدم به این موضوع که بعضی وقتا که مشکلاتمون برطرف میشن فکر میکنیم زور بازوی خودمون بود  و خدارو یادمون میره که ازش تشکر کنیم
در مورد جمله اخرتون من کوچیک بودم تو درمونگاه بودم یکی داشت برای یه خانواده ای که مریض بدحال داشتن امید میداد میگفت خدا بارونش رو همه جا میریزه.برای اینکه از خدا بیشتر بگیری ظرفت رو بزرگتر کن نه اینکه به خدا بگی همه رو برای تو بریزه...همیشه زیر گوشمه و ازش خیلی استفاده کردم
شما خیلی حرفای قشنگی میزنیا:) یکم بیشتر بگو من شخصا قلمتون رو میپسندم

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

يکشنبه 27/5/1392 - 23:28 - 0 تشکر 634702

این را هم پیگیریم
ادامه بدید دیگه! علی آقا! خانم هللا!

حرمت نگه دار دلم! كاين اشك، خون بهاي عمر رفته من است. "حسين پناهي"

سه شنبه 29/5/1392 - 14:32 - 0 تشکر 635301

سلام
امروز ساعت 11 شبکه نمایش یه فیلم پخش کرد!

ترجمه عنوان فیلم: "سلطانِ رویاها"



محصول سال2007  آمریکا

کنجکاو شدم دنبالش کنم...فقط در حدی که روشن باشه تا آخرش ببینم به کجا میرسه!
یه بابایی بود...عینهو همین سلطاناها!...با ریش و سیبیل پت و پهن...چشمای گردِ و موهای زیاد!
چشمای کودنی داشت، یا نگاه ابلهانه ای! با دخترش 18 ساله ش: میراندا....
پدره رویایی بود...بهتره بگم دیوانه ی رویا... و به سرش زده بود از رو یه نقشه ی قدیمی یه گنج زیر زمینی پیدا کنه...اونم تو قرن بیست و یکم!...دختره اما منطقی و واقعگرا و از کارای پدر عاصی... ولی بازم کمکش میکرد و همراش بود.
پدره حتا کار هم نمیکرد و خرج خونه رو دختر درمیورد. در عوض پدر هم هر چی پول و پله داشتن خرج خرید دم و دستگاهای گنج یابی می کرد! یه بار هم بیهوا رفت ماشین دخترشو فروخت!! و به جاش یه مشت ابزار حفاری و این حرفا خرید:|
خلاصه آخرش محل گنجو پیدا میکنه! زیر زمین یه فروشگاه زنجیره ای! بعد هم با هزار دنگ و فنگ موفق میشن برن تو زیر زمین و شروع کنن حفاری...
آخر سر پدره میره تو یه چاه(زیر زمین فروشگاه) که انگار به رودخونه وصل بوده و دختره بالا میمونه و مراقب اما بالاخره پلیسا سر میرسن و همدست اونا رو ت فروشگاه دستگیر میکنن و...
حدس بزنید آخرش چی میشه؟! آخرش جنازه مرده رو از ته اون چاه یا فاضلاب یا هر چی..بیرون میکشن و...فاتحه:|
-------------------
نتیجه گیری آزاد:)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


سه شنبه 29/5/1392 - 18:18 - 0 تشکر 635497

سلام
خوب مثل بعضی کوهنوردا و اتومبیل ران ها و موتورسوارها میمونه. الکی الکی این جون عزیز رو به خطر میندازن که مثلا هیجان رو تجربه کنن یا به اوج قله کوه برسن تا از آنجا قله های انسانیت را درنوردند! زرشک!

حرمت نگه دار دلم! كاين اشك، خون بهاي عمر رفته من است. "حسين پناهي"

سه شنبه 29/5/1392 - 21:26 - 0 تشکر 635534

heaven_h گفته است :
[quote=heaven_h;612899;634407]
سلام 
رویاهایی که داشتم به لطف خدا چند مورد اساسیش برآورده شد و لحظات خیلی خوب و آرومی رو برای من رقم زد 
که نمیدونم چطوری شکرشون رو کنم . 
چند مورد هم الان در حال برآورده شدنه که باز هم از خدا ممنونم 
نکته ای که هست اینه که بعضی اوقات ما یادمون میره که این اتفاقات ای که داره توو زندگی مون می افته و برای ما روزمره شده یا اصلا خیلی عادی شده، زمانی تحققش جزء رویاهامون بوده 
ما رویاهامون رو گاها یادمون میره لذا وقتی هم براورده میشن برامون اهمیتی نداره 
اون رویاهایی هم که برآورده نشه به خاطر تنبلی و پیگیر نبودن خودم بوده 
یعنی واقعا فکر می کنم اگر تلاش من بیشتر بود خدا حتما کمکم می کرد و تکمیل می شد 
خدا در خیلی از موارد برای ما محدودیت ایجاد نمی کنه 
ما خودمون رو محدود می کنیم 


سلام
خیلی قشنگ گفتید.
انقدر که من حرفی نداشتم بزنم.
یعنی داشتم،ولی سختم بود.

فقط در تکمیلش بنظرم...حتا خیلی از موقعیت هایی که الان داریم، بعدها برامون "رویا" میشه.
سلامتیمون رویا میشه
پیرزن پیرمرد میشیم ان شاء الله!...بعد:
یه راه رفتن ساده بی کمک دیگری...
یه خواب راحت...
دیدن درست چیزا
شنیدن واضح صداها
بخاطر اوردنها
شیطنت ها
شیرین کاریا
دیوونگی ها
همه برامون "روووووویا" میشه
حتا همین رویا داشتنا ها!

جالبه... الان  بچگیامون برامون سالهای رویاییِ کودکیه...
در حالی که بچه بودیم رویامون بزرگ شدن و فلان کاره شدن بود!
یه زمانی یه نگاه مادر برامون رویا میشه
یه لبخند پدر
یه بوسه ی مادربزرگ
حتا یه ناسزا شنیدن از کسی که دوستش داریم!

بعضی وقتا یه دل سیر اشک ریختن هم رویا میشه!

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


سه شنبه 29/5/1392 - 21:39 - 0 تشکر 635535

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;635301]سلام
امروز ساعت 11 شبکه نمایش یه فیلم پخش کرد!

ترجمه عنوان فیلم: "سلطانِ رویاها"



محصول سال2007  آمریکا

کنجکاو شدم دنبالش کنم...فقط در حدی که روشن باشه تا آخرش ببینم به کجا میرسه!
یه بابایی بود...عینهو همین سلطاناها!...با ریش و سیبیل پت و پهن...چشمای گردِ و موهای زیاد!
چشمای کودنی داشت، یا نگاه ابلهانه ای! با دخترش 18 ساله ش: میراندا....
پدره رویایی بود...بهتره بگم دیوانه ی رویا... و به سرش زده بود از رو یه نقشه ی قدیمی یه گنج زیر زمینی پیدا کنه...اونم تو قرن بیست و یکم!...دختره اما منطقی و واقعگرا و از کارای پدر عاصی... ولی بازم کمکش میکرد و همراش بود.
پدره حتا کار هم نمیکرد و خرج خونه رو دختر درمیورد. در عوض پدر هم هر چی پول و پله داشتن خرج خرید دم و دستگاهای گنج یابی می کرد! یه بار هم بیهوا رفت ماشین دخترشو فروخت!! و به جاش یه مشت ابزار حفاری و این حرفا خرید:|
خلاصه آخرش محل گنجو پیدا میکنه! زیر زمین یه فروشگاه زنجیره ای! بعد هم با هزار دنگ و فنگ موفق میشن برن تو زیر زمین و شروع کنن حفاری...
آخر سر پدره میره تو یه چاه(زیر زمین فروشگاه) که انگار به رودخونه وصل بوده و دختره بالا میمونه و مراقب اما بالاخره پلیسا سر میرسن و همدست اونا رو ت فروشگاه دستگیر میکنن و...
حدس بزنید آخرش چی میشه؟! آخرش جنازه مرده رو از ته اون چاه یا فاضلاب یا هر چی..بیرون میکشن و...فاتحه:|
-------------------
نتیجه گیری آزاد:)

چه فیلم مضحکی!!

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.