• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 4145)
دوشنبه 10/4/1392 - 11:23 -0 تشکر 616539
چه اشعاری را حفظ هستید و یا دوست دارید حفظ کنید؟

سلام دوستان
نمی دونم بعد از شعر حفظی های مدرسه دیگه چقدر برای شعر وقت گذاشتید. توی این قسمت آخرین شعر، بیت یا نثری رو که تلاش کردید حفظ کنید بگذارید. حتما این شعر باید از بهترین شعر ها باشه . به این ترتیب کلی ابیات زیبا در این بحث خواهیم داشت..
بسم الله...

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 23/5/1392 - 12:54 - 0 تشکر 632526

این هم شعری از سعدی

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود



وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود
***



من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او



گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود
***



گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون



پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود
***



او می رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان



دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود
***



برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم



چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود
***



با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او



در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
***



بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین



کاشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود
***



شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم



وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
***



گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل



وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود
***



صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من



گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می رود
***



در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن



من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
***



سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا



طاقت نمیارم جفا کار از فغانم می‌رود


http://img.tebyan.net/Big/1392/05/10424073253222471262208715824717771116120.jpg

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 23/5/1392 - 20:16 - 0 تشکر 632854

بسیار درود بر شما

پنج شنبه 24/5/1392 - 23:39 - 0 تشکر 633114

شعر بسیار زیبای امام خمینی(ره)


ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب

عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب

حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب

از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کـــــی می توان رسید به دریا ازین ســـراب

هرچـــه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب

هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خـــواب

این جاهلان کــــه دعوی ارشاد مـــی کنند
در خرقه شان به غیر "منم" تحفه ای میاب

ما عیب ونقص خویش و کمال و جمال غیر
پنهان نمـــوده ایم چو پیــــــری پس خضاب

دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
جمعه 25/5/1392 - 0:1 - 0 تشکر 633125

[quote=haniehz;454874;633114]شعر بسیار زیبای امام خمینی(ره)

ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سـینه ای کباب

عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهـــی بــــــرون آب

حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب

از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کـــــی می توان رسید به دریا ازین ســـراب

هرچـــه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب

هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خـــواب

این جاهلان کــــه دعوی ارشاد مـــی کنند
در خرقه شان به غیر "منم" تحفه ای میاب

ما عیب ونقص خویش و کمال و جمال غیر
پنهان نمـــوده ایم چو پیــــــری پس خضاب
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روحشون شاد 
هر موقع اشعارشون رو می خونم در حیرت می مونم از این شخصییت چند بعدی 
بسیار عالی


تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
شنبه 26/5/1392 - 11:47 - 0 تشکر 634009

سلام بر دوستان گل

این قطعه رو خیلی دوست دارم.  تقدیم می کنم به هه بزرگواران

-------------------------------------------------------------------------------------------------------


اگر می شد زخم پیراهن را


با گل رفو کرد


پیراهن کودکی ام را می پوشیدم


و خیابان های دیر و دور ِ روز را


دیروز را


پرسه می زدم...


باران که می بارید


 من قـــــــــد می کشیدم و


لباس هایم آب می رفتند...


از شاخه ی شب


بر دامنم ستاره می تکاندم و


با دست های پر از ترانه


به خانه برمی گشتم...


***


رخت کودکی ام را باد برد


پاهایم آب رفتند


وقتی به جای باران


از چشم خیس ابر


اتفاق می چکد


دست هایم آب رفتند


یعنی به یک ستاره هم نمی رسد


این جامه زار می زند به بَرَم...


کلمه کم آوردم


من


هم قد این دلتنگی نیستم...


تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
شنبه 26/5/1392 - 14:3 - 0 تشکر 634060

این شعرها حفظ كردین یا فقط دوسش دارین؟

چهارشنبه 30/5/1392 - 13:34 - 0 تشکر 635782

بهروز رها گفته است :
[quote=بهروز رها;558041;634060]این شعرها حفظ كردین یا فقط دوسش دارین؟


سلام 
بعضی ها رو حفظم و بعضی ها رو خیلی دوست دارم که حفظ کنم.

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 30/5/1392 - 17:0 - 0 تشکر 635918

 شعری از مشفق کاشانی
------------------------------


گاه همچون صبح خندانم نمیدانم كیم


گاه همچون ابر گریانم نمیدانم كیم


گاه همچون قطره هستم محو دریای وجود


گاه چون دریای عمانم نمیدانم كیم


گاه خاك تیره ام در زیر پای این و آن


گاه چون خورشید رخشانم نمیدانم كیم


گاه در فرشم گهی عرشم نمیدانم چرا


گاه جسم محض و گه جانم نمیدانم كیم


گاه از شادى غمینم گاه از غم شادمان


من به كار خویش حیرانم نمیدانم كیم


گاه در بند قیودم، گاه در بزم شهود


گه گدایم گاه سلطانم نمیدانم كیم


گاه فرعونم به نیل و گاه موسایم به طور


گاه كافر گه مسلمانم نمیدانم كیم


چند میپرسی ز كاشانی كجایی؟ كیستی؟


من كه محو روی جانانم نمیدانم كیم

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
پنج شنبه 31/5/1392 - 12:29 - 0 تشکر 636250

خوش به حالتون با این همه ذوق

پنج شنبه 31/5/1392 - 21:14 - 0 تشکر 636425

سلام به دوستان اهل ادبیات
شعری هم از این تازه وارد بشنوید كه چند روز پیش حفظ كردم. از محمدعلی بهمنی

گاهی دلم برای خودم تنگ می ­شود

وقتی حضور آینه کمرنگ می شود

وقتی میانه­ ی بلوا سکوت دوست،

در جان گوش­های کرَم زنگ می­ شود

گاهی که از پس تکرار بی­ سود لحظه ­ها،

نجوای کوچیدن از قفس آهنگ می­ شود

این­جا نه جای ماندن خوبان راستگوست

هرکس که دم زند ز حق آونگ می­ شود

وقتی که سخت غرقه­ ام در این سیر قهقرا

آری، دلم برای خودم تنگ می­ شود….

گاهی دلم برای خودم تنگ میشود

گاهی هزار فاصله کمرنگ میشود

گاهی میان حادثه تنها نشسته ام

گاهی هزار زمزمه آهنگ میشود

عمری میان رفتن و ماندن مرددم

جز لحظه ای که باتو هماهنگ میشود

تو در میان منی دیگر خودم

انجا که مرز عقل وجنون تنگ میشود

صدبار اگر قافیه ها را عوض کنم

شعرم فقط بنام تو آهنگ میشود

کی میشود تو بیایی که این دلم

با رنگهای شعر تو همرنگ میشود

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.