• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 4101)
دوشنبه 10/4/1392 - 11:23 -0 تشکر 616539
چه اشعاری را حفظ هستید و یا دوست دارید حفظ کنید؟

سلام دوستان
نمی دونم بعد از شعر حفظی های مدرسه دیگه چقدر برای شعر وقت گذاشتید. توی این قسمت آخرین شعر، بیت یا نثری رو که تلاش کردید حفظ کنید بگذارید. حتما این شعر باید از بهترین شعر ها باشه . به این ترتیب کلی ابیات زیبا در این بحث خواهیم داشت..
بسم الله...

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
دوشنبه 10/4/1392 - 11:33 - 0 تشکر 616543

بعله...
 خودم شروع می کنم.

حتّی اگر نباشی...

می خواهمت، چنان که شبه خسته، خواب را
می جویمت، چنان که لب تشنه، آب را
***
محو توام، چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان، آفتاب را
***
بی تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره، تاب را
***
بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
***
حتّی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان، سراب را
***
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی، چه نیازی جواب را؟!

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
سه شنبه 11/4/1392 - 10:5 - 0 تشکر 616860

درود بر ترنم زندگی
ممنونم از این مبحث قشنگ و خاطره انگیزی كه گذاشتید.

سه شنبه 11/4/1392 - 10:31 - 0 تشکر 616875



باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
می خورد بر بام خانه
.
من به پشت شیشه تنها
ایستاده
در گذرها
روزها راه اوفتاده
.
یک دو سه گنجشک پرگو
شاد و خرم
باز هر دم
می پرند این سو و آن سو
.
می خورد بر شیشه و در
مشت و سیلی
آسمان امروز دیگر
نیست نیلی
یادم آرد روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب و شیرین
توی جنگلهای گیلان
.
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم
نرم و نازک
چست و چابک
.
از پرنده
از خزنده
از چرنده
بود جنگل گرم و زنده
.
آسمان آبی چو دریا
یک دو ابر اینجا و آنجا
چون دل من روز روشن
.
بوی جنگل تازه و تر
همچو می مستی دهنده
بر درختان می زدی پر
هر کجا زیبا پرنده
.
برکه ها آرام و آبی
برگ . گل هرجا نمایان
چتر نیلوفر درخشان
آفتابی
.
سنگها از آب جسته
از خزه پوشیده تن را
بس وزغ آنجا نشسته
دمبدم در شور و غوغا
.
رودخانه
با دوصد زیبا ترانه
زیر پاهای درختان
چرخ می زد ، چرخ می زد همچو مستان
.
چشمه ها چون شیشه های آفتابی
نرم و خوش در جوش و لرزه
توی آنها سنگریزه
سرخ و سبز و زرد و آبی
.
با دوپای کودکانه
می دویدم همچو آهو
می پریدم از لب جو
دور می گشتم ز خانه
.
می پراندم سنگریزه
تا دهد بر آب لرزه
بهر چاه و بهر چاله
می شکستم « کرد خاله »
.
می کشانیدم به پائین
شاخه های بیدمشکی
دست من می گشت رنگین
از تمشک سرخ و مشکی
.
می شنیدم از پرنده
داستانهای نهانی
از لب باد وزنده
رازهای زندگانی
.
هرچه می دیدم درآنجا
بود دلکش ، بود زیبا
شاد بودم
می سرودم
روز ، ای روز دلارا
داده ات خورشید رخشان
اینچنین رخسار زیبا
ورنه بودی زشت و بی جان
.
این درختان با همه سبزی و خوبی
گوچه می بودند چون پاهای چوبی
گرنبودی مهر رخشان ؟
.
روز ای روز دلارا
گر دلارائیست ، از خورشید باشد
ای درخت سبز و زیبا
هرچه زیبائیست از خورشید باشد
.
اندک اندک ، رفته رفته ، ابرها گشتند چیره
آسمان گردید تیره
بسته شد رخساره خورشید رخشان
ریخت باران ، ریخت باران
.
جنگل از باد گریزان
چرخها می زد چو دریا
دانه های گرد باران
پهن می گشتند هرجا
.
برق چون شمشیر بران
پاره می کرد ابرها را
تندر دیوانه غران
مشت می زد ابرها را
روی برکه مرغ آبی
از میانه ، از کرانه
با شتابی چرخ می زد بی شماره
.
گیسوی سیمین مه را
شانه می زد دست باران
بادها ، با صوت خوانا
می نمودندش پریشان
.
سبزه در زیر درختان
رفته رفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا
.
بس دلارا بود جنگل
به ، چه زیبا بود جنگل
بس فسانه ، بس ترانه
بس ترانه ، بس فسانه
.
بس گواره بود باران
به چه زیبا بود باران
می شنیدم اندراین گوهرفشانی
رازهای جاودانی، پندهای آسمانی
.
بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
زندگانی خواه تیره ، خواه روشن
هست زیبا ، هست زیبا ، هست زیبا


شاعر: مجدالدین میرفخرائی ، گلچین گیلانی

سه شنبه 11/4/1392 - 19:30 - 0 تشکر 617253

بهروز رها گفته است :
[quote=بهروز رها;558041;616860]درود بر ترنم زندگی
ممنونم از این مبحث قشنگ و خاطره انگیزی كه گذاشتید.

سلام و ممنون از حضورتون 
خیلی دوست دارم ابیاتی رو که دیگران حفظ می کنند بدونم. چون مشخصه که شعر خیلی زیبایی بوده که نشستن و حفظ کردن

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
سه شنبه 11/4/1392 - 19:33 - 0 تشکر 617255

عجب 

شعر باز باران خودمونه، چقدر طولانی بوده ها =)

 من خیلی این شعر رو دوست دارم و هنوز حفظم یادم توی حیاط مدرسه دست به دست هم می خوندیمش.

جناب رها آخرین شعری که حفظ کردید چی بوده؟

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 12/4/1392 - 8:41 - 0 تشکر 617301

ترنم زندگی گفته است :
[quote=ترنم زندگی;892456;617255]عجب 
شعر باز باران خودمونه، چقدر طولانی بوده ها =)

 من خیلی این شعر رو دوست دارم و هنوز حفظم یادم توی حیاط مدرسه دست به دست هم می خوندیمش.

جناب رها آخرین شعری که حفظ کردید چی بوده؟


سلام ترنم جان
ممنونم
آخرین شعری كه حقظ كردم از شعرهای خودم بود
غزل عشق است كه مبحثش رو هم زدم

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:25 - 0 تشکر 625114

یکی از غزل های حافظ که خیلی دوست دارم .


در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
***

جلوه ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
***

عقل می خواست کز آن شعله چراغ افروزد

برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد
***

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز

دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
***

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند

دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
***

جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت

دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
***

حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت

که قلم بر سر اسباب دل خرم زد


تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 2/5/1392 - 14:26 - 0 تشکر 625115

منتظر دیدن اشعار زیبای شما هستم.

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 2/5/1392 - 16:57 - 0 تشکر 625173

سلام
ممنون بابت این تاپیک زیبا
آخرین شعری که حفظ کردم شعری است از آقای فاضل نظری:

از باغ می بزند چراغانی ات کنند
تا کاج جشن های زمستانی ات کنند

پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار
تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

یوسف به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن میروی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای است که قربانی ات کنند

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
پنج شنبه 3/5/1392 - 11:33 - 0 تشکر 625415

دوستان گلم این مبحث زیبا را تنها مگذارید.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.