• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن انگليسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
انگليسي (بازدید: 3755)
سه شنبه 5/6/1387 - 23:15 -0 تشکر 54264
تکلیف شماره 25 در سه سطح

-:- بسم الله ارحمن الرحیم -:- 

سلام .....

 همونطور که میدونید نوبت رسیده به تکلیف شماره ی  25  . دوستان لطف کردند و ارائه ی  این تکلیف رو به من واگذار کردند.انشاءالله مفید واقع بشه و شاهد شرکت دوستای خوبم باشم.   

 

یک توضیح کوچولو بدم برای دوستانی که شاید برای اولین بار هست که قصد شرکت در تکالیف رو داشته باشند.تکلیف در سه سطح ساده و تقریبا مشکل و مشکل به ترتیب 1 و 2 و  3 ،  ارائه می شه و دوستان عزیز می تونن در هر سطحی که مایل بودند یا هر سه سطح شرکت کنند.

 

نکته دیگه اینکه تر جمه لغت به لغت نکنید. جمله رو حس کنید و فکر کنید توی همون موقعیت قرار گرفتید اون موقع خودتون حرف بزنید!

 

  سطح 1

.Aسلام مامان

.Bداری چی کار می کنی؟

 .Aدارم از گرسنگی می میرم! ،  آشپزی می کنم.

.Bداری آشپزی میکنی؟؟؟

 الان ساعت  2 (دویِ) صبحه!

.Aبله! ولی من واقعا گرسنه ام !

.Bچی داری درست میکنی؟!

.Aپیتزا

.B بـَــه ! ، پیتزا  .....پس بیا بخوریم!  

 

سطح 2 

1-اون ایرادی نمی گیره اگر یکم تاخیر داشته باشیم. 

2-زنم داره منو دیوونه میکنه!

3-اگر یک موجودی مثل دِراکولا ببینم، درجا غَش میکنم!

 4-خجالت بکش!( فرض کنید توی موقعیتی قرار گرفتید که از دست کسی عصبانی و متاسف هستید)به چه قیمتی می خوای اول شی؟!

 5-بهم گیر نده....تنهام بزار،لطفا!

6-شوخ طبع باش ولی دیگران رو با شوخیهات آزار نده. 

 

سطح3

1- به هر دری زدم تا  کار پیدا کنم.

2-مغزم هنگ کرده!

3-تو هواپیما چشم روی هم نگذاشتم(اصلا نخوابیدم).

4-نگران نباش؛ به یک چشم بهم زدن(اصطلاحا میگن سه سوته!) انجامش میدم. 

 

به خاطر حضوری که خواهید داشت ممنونم.موفق باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

پنج شنبه 21/6/1387 - 18:5 - 0 تشکر 57052

سلام خدمت همگی دوستان عزیز

بازهم ممنونم از Botanist عزیز بخاطر این تکالیف پر محتوا

من که خیلی یاد گرفتم

جوابهای دوستان رو که می خوندم واقعا عالی بودن

و اما حضور جناب Researcher واقعاً جالب بود، چون ایشون از اصطلاحاتی استفاده می کنن که از محیط یاد گرفتن و واقعاً جوابهای ایشون برای خودش یه کلاس هست

و اما یه سری نکات رو تقدیم می کنم

In the blink of an eye: very quickly: in a flash

For example:

I had read somewhere that all the greatest discoveries had been made in the blink of an eye.

فکر کنم اشتباه کرده باشم

حرف اضافه on رو باید با airliner استفاده کرد

On the airliner

Yum: said when you think something tastes very good به به

Go to some/great/any lengths (to do something): to try very hard or to do whatever is necessary to achieve something that is important to you

For example:

He went to great lengths to keep their name out of the papers.

Bella would go to any lengths to fulfill her ambition.

شاد و تندرست باشید

طاعات و عبادات قبول

 
جمعه 22/6/1387 - 6:45 - 0 تشکر 57150

سلام دوستان عزیز....

نکات تکمیلی هر سطح رو جدا خدمتون میگم ...انشاالله همین امروز.

از رو به آسمان عزیز هم ممنونم . همیشه لطف دارند و همکاری میکنند .

در مورد از گرسنگی دارم میمیرم!

Starve(v)    :to suffer or die because there isn"t enough food.(گرسنگی کشیدن)

Starving (adj) :

   Informal   :    very hungry (همین معنی که جواب تکلیف بود)

   Formal      :     sick or dying because of lack of food   /   very weak or dying because

of  hunger /    dying of hunger

 *  اکثر دوستان نوشته بودند dying of hunger،  درسته که یکی از معانی این لغت هست ولی نه اون معنی که مد نظرمون بود.یعنی این معنی دوم رو میرسونه همون ضغیف ومردنی.مثل کودکان فقیر آفریقایی ! .


یه چیز قشنگی هم که میشه استفاده کرد صفت starved هستش.(بعد از اون for میاد)

 برای  وقتیکه یه چیزی رو نداشتید یا کافی نبوده و بهش خیلی هم نیاز داشتید ،بکار میره.

مثلا واسه همین جلسات TELSکه دلمون واسش تنگ شده میگیم:

we"re feeling stareved for TELS sessions.


نکته بعدی هم در مورد Yumهستش:

همونطور که رو به آسمان عزیزهم گفتند موقعی که یه طعم و بوی خوبی احساس میشه از این Interjection(صوت) استفاده میشه.

متضاد اونم Yuck هست.

صفتهاشون هم  Yummy &Yucky هستند.

Yummy    : delicious

  food that is yummy ,tastes extremely good

Yucky    :   dirty , ugly, unpleasant.

ادامه دارد......

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

جمعه 22/6/1387 - 22:39 - 0 تشکر 57365

سلام ....

نماز روزه هاتون قبول باشه...

این بررسی ها هم چقدر مفیده ! باعث میشه همین جور تو دیکشنری ها و سایتا بگردی تا ببینی کدوم درسته! برای من خیلی مفید بود امیدوارم واسه شما هم همینطور باشه.

خب بریم سراغ بررسی سطح دوم:

در مورد جمله اول یه چیزی که برام جالب بود استفاده از little در کنار bit بود....آیا واقعا درسته؟

چون چنین چیزی تو ادبیات فارسی اشتباست و حشو گفته میشه.

رو به آسمان وماری عزیز اینطوری جواب داده بودند .اگر ممکنه توضیح بیشتری بدید.

منتظرم.....


در مورد ایراد گرفتن:

criticizeیکم قوی هست....objectهم فکر کنم درست باشه ولی همون mindمعمول تره.این جمله عینا توی دیکشنری هست.

جواب هوای دوست عزیز هم جالب بود...معلومه حسابی تو موقعیت قرار گرفته بودند ! اما نمیدونم آیا معمول هست؟!


قسمت بعدی هم که در مورد دیوانه شدن یک آقا توسط خانومش هست ! .جمله بعدی هم که گذاشتم معنی این میده که من دیوونه ی زنم هستم! به به! اینم آخرش!

drive sb crazy : to make someone very upset or angry

crazy about sb  : very much in love with someone

crazy about sth  :  very enthusiastic about something

دقت کنید که در جمله دوم و سوم  aboutهمراه  crazyمیاد.

در هر دو crazyاستفاده شدند ولی معنی هاشون فرق داره...یکی دیوونگی در حد رو اعصاب راه رفتنه ...اون یکی هم که دیگه همون شکلکه فکر کنم گویاست!هههه


در مورد غش کردن:

swoon/faint/pass out  ?

faint و pass out معنی یکسانی دارند یعنی یه دفعه از هوش بیهوش بشیم

ولی swoonغش کردن در اثر شادی هست .پس برای دیدن دراکولا ...این یکی مورد استفاده نیست.


در موردon the spot

on the spot : in the exact place where something is happening immediately  in a difficult situation or under pressure

بقیه هم که فکر کنم مشکلی نباشه....چون جمله های خوبی نوشته شده بود.


اما جمله آخر:

اول در مورد witty , wit ، کلا به شوخی های اندیشمندانه ! گفته میشه یعنی یک witty personکسی هست که می دونه چطوری شوخی کنه .نیازی نیست بگیم اینطوری باش!

و منظور و هدف نهایی  جمله هم اینه کهwittyباشیم .

ادامه دارد.....

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

شنبه 23/6/1387 - 14:39 - 0 تشکر 57465

سلام

Botanist عزیز ممنون بخاطر توضیحات تکمیلی خوبی که می ذارید، معلومه خیلی زحمت کشیدید

و اما در مورد سوالی که فرمودید a little bit یک عبارت هست که خیلی به کار می ره البته فرق زیادی نداره با a bit، می شه گفت هر دو تا درست هستند، انتخاب هر کدام از آنها سلیقه ای هست.

A little bit

a) A small amount of something

For Example:

Let me tell you a little bit about myself.

b) Slightly or to a small degree:

For Example:

I was a little bit disappointed.

ممنون

موفق باشید

 
شنبه 23/6/1387 - 23:39 - 0 تشکر 57602

سلام دوستان...

ممنون رو به آسمان عزیز بابت توضیحی که فرمودید .راستش منم امروز رفتم دنبالش به این نتیجه رسیدم که این سبک بیشتر در speakingکاربرد داره و توی writingکمتر استفاده میشه یا شاید هم نمیشه.به هرحال جالب و درست بود.ممنون.

ادامه نکات در سطح سوم:

در مورد جملات  به هر دری زدم.....مغزم هنگ گرده ...جوابای دوستان خیلی خوب بود ولی خب اینم چند تا phrase هست که جالبه یاد بگیریم که روبه آسمان هم زحمت کشیدند توضیح دادند.

در مورد چشم روی هم نذاشتم:

Not get a wink of sleep

Not sleep a wink

(to be unable to sleep)

 و سریع انجام دادن:

A wink of an eye / Quick as a wink / A  blink of an eye

in a flash / like a flash  / as a flash


خُب خدارو شکر توضیحاتی هم که قول داده بودم بزارم، تموم شدند البته اگر بقیه دوستان نکات دیگه ای دارند خوشحال میشم بیان کنن تا استفاده کنیم.

یه نکته ای رو هم بگم که جوابای دوستان واقعا خوب و آموزنده بود ...میشه گفت از نظر رسوندن مفهوم واقعا عالی بود.

و جوابهای ارسالی نهایی  هم چیزی جز مرور و یادگیری چند اصطلاح نبود...به خاطر همین روی برخی جمله ها تاکیدی نکردم تا توضیح اضافه جلوگیری بشه.

اگر سوالی ،نکته ای .چیزی هست بفرمایید تا انشالله بتونیم با کمک هم رفعش کنیم.

و امادر مورد منبع توضیحات:

برای ارائه این نکات، از دایرِةالمعارف Encarta،دیکشنری Macmillan،و چند تا دیکشنری آنلاین و البته  جستجو و اطلاعات ناچیز خودم ،استفاده کردم.

ممنون از مدیر و جانشین عزیز وهمه دوستان خوبم که توی این تکلیف شرکت کردند.

پیروز باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

دوشنبه 25/6/1387 - 16:21 - 0 تشکر 57990

به نام الله

سلام به همگی  

جناب  Botanist به خاطر تكلیف و همچنین نكات تكمیلی كه واقعا عالی بودند متشكرم. من كه  به شخصه خيلي استفاده كردم  .

در مورد آوردن a little  در كنار bit فكر كنم شما اشتباه كردید من فقط از  a little استفاده كردم و  فكر نكنم اشتباه بوده؟ و اصطلاح a little bit  رو من هم دیده بودم ولی راستش رو بخواین معنیش رو نمی دونستم از رو به آسمان هم متشكرم.

 

آرامش آن است كه بدانی در هر گام دستهای تو در دستان خداست 

لحظه هایت آرام  

دوشنبه 25/6/1387 - 19:0 - 0 تشکر 58051

سلام..

ماری عزیز شرمنده !

من اینقدر اینا رو با عجله نوشتم که تا دیدم alittle هست فکر کردم مثل ساختاری هست که رو به آسمان نوشتند .

ممنون به خاطر لطفی که دارید.

موفق باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

چهارشنبه 27/6/1387 - 3:41 - 0 تشکر 58376

سلام

a little bit همونطوری که بچه ها گفتند درسته و حتی از خود bit و little به تنهایی هم پر کاربرد تره در محاوره.

من دوست ندارم مته به خشخاش بذارم اما چون تکلیف خیلی خوبی ارائه شده بود و براش زحمت کشیده شده حس میکنم خوبه یه نکته ای که میبینم و به نظرم خیلی صحیح نیست رو بگم. در مورد گیر دادن، من به عنوان یه فارسی زبان موافق اصطلاحی که پیشنهاد کردید نیستم. چون ما گیر دادن رو در زمانی به کار میبریم که طرف تقریبا بی گناه هست و یا لا اقل از دید من گوینده کار بدی انجام نداده اما دیگران اذیتش میکنند، در حالیکه pick on به معنای تخطئه کردن و اعتراض کردن هست به چیزی که در واقع چیز بدی ه، اما حد اعتراض و نوعش اونی که باید باشه نیست. (من وقتی میگم گیر نده، یعنی به نظرم کار من کاملا درسته و نظر کسی که گیر میده نادرست دیگه) بنابراین این عبارتی نیست که بشه به دوستی گفت که "آویزون" شده، یا پدری که به لباس پوشیدن دخترش "گیر" میده ... همونطوری که گفتم من بازهم چیزی جز leave me alone برای این کاربرد پیدا نمیکنم... البته در زبان عامیانه و با عبارت های دور از ادب چیزهایی هست، خوبش میشه Butt out یا Quit bugging me که بیشتر از زبون آمریکایی ها میشنوه آدم (اینها کوچه بازاری ه کاملا). اگر با همون leave و اینا بسازید شاید خوب باشه بگیم: why don"t you leave me alone? یا why don"t you leave me in peace? (چرا راحتم نمیذاری؟) که تقریبا همون اعتراض به گیر دادن ه.

اگر بگید اون جمله رو از یک متن با نویسنده انگلیسی زبان آوردید یا نه و کل متن چی بوده بهتر میشه قضاوت کرد اما این نظر من ه.

My mind went blank خیلی جالب بود برام. به قول معروف خیلی خوب اومدین اینو! دقیقا معنیش همونه که گفتید .. frozen هم اصطلاح جدیدتری ه نسبتا و وجهش هم از همین هنگ کردن کامپیوتر میاد که اینها بهش میگن frozen شدن سیستم.

باتنیست عزیز بازهم ممنونم. تکلیف خیلی خوبی بود و امیدوارم دوستان دیگه هم همینطوری وقت بگذارند. میبینید که وقتی طراح سوال خودش وقت میگذاره چقدر تکلیف پربار و قابل استفاده ای میشه.


چهارشنبه 27/6/1387 - 14:20 - 0 تشکر 58441

سلام..

جناب researcher ممنونم که توی بررسی  شرکت کردید.خیلی خوشحال کننده هست که یه مبحثی که تموم میشه با اطمینان روی صحت مطالب همراه باشه ،در نتیجه خیلی کار خوبی میکنید.این کار که مته به خشخاش گذاشتن نیست.

در مورد توضیحی که فرمودید راستش مفهوم حرفتون رو متوجه نشدم .گیر دادن در دو معنی بررسی کردید؟! . آخه وقتی میگیم گیر نده!، یعنی کار ما به نظر خودمون  درسته و اونی که مثلا داره گیر میده زیادی داره بهش ور میره!!!.....

در مورد اصل جمله هم بگم که اینو صراحتا از نیتیو نشنیدم ولی یه جلسه با یک استادی برخورد داشتم که عشق فیلم وفریزو اینا بود! بعد به یکی از بچه ها میگفت اینو بخون ....بلند بخون...چرا اینطوری میخونی؟؟...خلاصه جلوی کلی پسر ودختر هی بهش "گیر میداد"!

بعد از این اصطلاح استفاده کرد و گفت که نمیخوام بهت گیر بدماااا!

حالا منم اینو با اون اصطلاح دیگه تلفیقش کردم ...تو یه موقعیتی که یکی همش داره بهتون گیر میده و میگه مثلا کارتون اشتباه بوده،نباید اونطوری رفتار میکردید.... بعد میخواید که رهاتون کنه و تنهاتون بزاره ،اون اصطلاحو به کار میبرید. اینطور نیست؟

بازم میگم منظور شما رو متوجه نشدم راستش! این مفهومی بود که مد نظرم بوده اگر حس میکنید بازم اشتباست خوشحال میشم توضیح بیشتری شما وبقیه دوستان بدید تا درستشو یاد بگیرم.

مانا و سربلند باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

پنج شنبه 28/6/1387 - 3:50 - 0 تشکر 58603

میدونم که کمی گیج کننده است ... دلیلش هم اینه که ما "گیر" دادن رو برای همه چیز بکار میبریم، هم معلم گیر میده به دانش آموز، هم دوستش، هم با دلیل، هم بی دلیل و نا عادلانه ... در حالیکه برگردونش همین معانی رو نمیده.

اگر معلم میخواد در مورد خودش بگه "من دارم به توی دانش آموز گیر میدم و هی ایراد میگیرم ازت"، میشه ازش استفاده کرد، اما برای اینکه کسی از دوستاتون مثلا یا پدر مادر یه "شما گیر میدن" نه. اگر بازهم واضح نیست با توجه به جمله هایی که در پست قبل گفتم، تک جمله فارسی با موقعیتش رو بگید، من برگردونم اگه تونستم.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.