درس شصت و دوم : اختلاف غریزى
در موضوع اختلاف جنسى و غریزى كه میان زن و شوهر اتفاق مى افتد گاهى تقصیر مرد است ، مثل اینكه او نزدیكى از راه عقب را بخواهد و زن راضى نباشد یا آنكه مرد در زمان عذر زن ، مانند زمان حیض و نفاس و بیمارى ، تقاضاى همخوابگى كند یا براى این عمل ، زن را از خواب شیرینش بیدار نماید، یا عشقبازى لطیف را با ادرار كردن كثیف همانند سازد، یعنى قبل از نزدیكى با همسرش بازى نكند. به او ور نرود، شوخى و خوش طبعى نكند و خلاصه همرقص خود را به رقص و نشاط نیاورد و فقط مانند حیوانى بى شعور بخواهد شهوترانى كند.
همه این امور در شرع اسلام ممنوع است و در لسان فقها با عبارت (( حرام است یا كراهت دارد )) بیان شده است ، بیچاره زنى كه گرفتار چنین شوهرى باشد و نتواند درد دلش را به كسى بگوید، بلكه بیچاره چنان مردى كه به خاطر عدم اطلاع از دستورات دینش ، زندگى را بر خود و خانواده اش جهنم سوزان كند.
دستور اسلام این است كه مرد نباید در خلوتخانه مانند مرغى برجهد و بچسبد، بریزد و برخیزد، بلكه باید بازى كند، و ببوسد، شوخى كند و بمالد، بگوید و ببوید تا همسر و همدم خود را آماده كند، به نشاط آورد و هنگامى از كنارش برخیزد كه آن بنده خدا هم مانند او سیر و لبریز شده باشد.
اگر گمان مى كنید اسلام چنین مطالبى را نگفته است و مى خواهید نویسنده را به عدم رعایت عفت قلم متهم نمایید، اندكى صبر كنید تا همین درس به پایان رسد و نیز به دروس : 9 و 10 و 13 و 27 و 40 هم مراجعه كنید.
گاهى هم در اختلافات جنسى ، تقصیر از ناحیه زن است . مثل اینكه زن بدون عذر و علت از همخوابى با شوهرش امتناع ورزد و ناز و كرشمه مستحسن را به انكار و فرار مستهجن تبدیل كند. یا در امر نظافت و آرایش و استعمال بوى خوش كوتاهى ورزد یا حتى در زمان همخوابى بدون عشوه و غمزه باشد و همچون مرده و تخته سنگى ، بى حس و حركت روى زمین افتد و چشمهایش به تیرهاى سقف و لامپهاى لوستر دوخته شده باشد.
دوستى مرحوم داشتم كه از قول رفیق ظریفش نقل مى كرد كه او باید با هر غسل جنابتى ، یك غسل مس میت و یك غسل توبه هم كند: توبه از اینكه دیگر با چنان میتى همخواب نشود.
زن مسلمان باید بداند كه شوهر او انسانى است با ذوق و احساس و داراى غریزه و نیاز. چنانكه گرسنه به غذا نیاز دارد، مرد هم بیش از پنجاه سال از عمرش را به تامین ذوق و احساس و اشباع غریزه جنسى نیاز دارد، اگر همسرش نتواند به این نیاز پاسخ دهد، مرد مجبور مى شود، همسر دیگر بگیرد؛ زیرا غریزه جنسى و ظرافت دوستى ، حقیقت و واقیت محسوسى است كه خدا در نهاد بشر گذاشته است . در برابر واقعیتها نمى توان چشم بسته باقى بود و با فطرت خدادادى نمى شود مبارزه كرد. مردى كه خود را گرسنه محبت مى بیند و به فكر تجدید فراش مى افتد، در آن حال رعایت عدالت و شرایط دیگر دو همسر داشتن را فراموش مى كند. او در آن حال ممكن است شرط تمكن مالى را هم فراموش كند. همسر دیگرى بگیرد همسر دیگرى بگیرد و سپس پشیمان شود، و خودش و دو بانوى دیگر، را خشمگین و ناراحت كند و آن پشیمانى سودى هم نداشته باشد و همه اینها در اثر كوتاهى بانوئى بوده است كه یا دستور اسلام را ندانسته ، عروس شده و یا دانسته و فهمیده اما كوتاهى كرده است .
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرموده است (( جهاد زن ، نیكو شوهر دارى اوست )) پس زنى كه نتواند شوهرش را براى خود نگهدارد و او را مجبور كند، همسر دیگرى بگیرد، شوهردارى نیكو نكرده است . اسلام چنان كه به شوهر مى گوید: تا همسرت را اشباع نكرده ئى از كنار او بر مخیز، به زن هم مى گوید: در خلوتخانه حیا را به كلى كنار بگذار تا شوهرت مجبور نشود سه فرد بلكه سه فامیل را ناراحت كند.
خانم مسلمان باید بداند كه زن نازیباى شیرین طبع و عشوه گر، در جلب و جذب شوهر، نقشى بهتر از زن زیباى مسامحه گر ایفا مى كند. اگر زنان نازیبا، زبان شیرین و حركات دلربا نمى داشتند كه همگى در خانه پدر خود مى ماندند و كسى به سراغ آنها نمى آمد. اسلام چنانكه به زن مراعات عفت و نجابت را دستور داده است ، مراعات شوهردارى نیكو را هم به تمام معنى كلمه دستور داده است .
آرى تقصیر اسلام از (نظر برخى نادانان ) این است كه صراحت لهجه دارد. حقایق را بدون پرده پوشى مى گوید. نیاز طبیعى و غریزى انسان ها را تشریح مى كند و توضیح مى دهد تا بندگان خدا به چاه نیفتند، گرفتار نشوند. اسلام چاره مشكلات را پیش از وقوعش بیان مى كند و از اتهامات مشتى بى خرد باك ندارد. اسلام خردمندان را بیشتر طالب است و همه جا سخن از تعقل و تدبر و تفكر و تفقه دارد.
دیگر از موارد اختلاف غریزى ، اختلاف سنى فاحش زن و شوهر است . اختلافى كه موجب شود غریزه یكى بیدار و فعال و از دیگرى خواب و افسرده باشد. چنین ازدواجى از اول نباید صورت بگیرد. از نظر اسلام اگر مرد پیرى زن جوانى بگیرد و زن جوان به خاطر عدم تامین غریزه ، گول شیطان را بخورد و زنا دهد، شوهر پیر هم در گناه او شریك است . او باید پیش از آنكه زن جوان آلوده شود، او را طلاق دهد. و اگر مرد جوان است و زن پیر، آن مرد بداند كه با پاى خود به استقبال حضرت عزرائیل رفته است . در این موارد، مال و جمال نباید پرده بر عقل و دیده دل زن و مرد مسلمان كشد و آنانرا در دام شیطان اندازد.
دلیل 252- قال اءبو عبدالله (علیه السلام ) المراءه تحیض یحرم على زوجها اءن یاءتیها فى فرجها لقول الله عز و جل (( و لا تقربوهن حتى یطهرن )) فیستقیم للرجل اءن یاءتى امراءته و هى حائض فیما دون الفرج .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: زنى كه حائض مى شود، براى شوهرش حرام است كه از راه شرمگاه بر او همبستر شود؛ زیرا خداوند عزوجل فرموده است (( با زنان حائض نزدیكى نكنید تا وقتى پاك شوند )) پس مرد مى تواند غیر از راه شرمگاه . نزد زن حائض خود رود. (288)
253- عن اءبیعبد الله (علیه السلام ) قال : ساءلته عن اتیان النساء فى اءعجازهن قال هى لعبتك فلا تؤ ذها.
از امام صادق (علیه السلام ) درباره نزدیكى با زن از راه عقب سوال شد. فرمود: همسرت عروسك و معشوق تو است . آزارش مده . (289)
254-... ساءلت اءبا عبدالله (علیه السلام ) عن الرجل یاءتى المراءه فى دبرها، قال لا باءس اذا رضیت.
ابن ابى یعفور گوید: از آنحضرت درباره نزدیكى مرد با زنش از راه عقب پرسید؛ فرمود: اگر زن راضى باشد مانعى ندارد. (290)
255- قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم )... كل لهو المومن باطل الا فى ثلات : فى تاءدیبه الفرس و رمیه عن القوس و ملاعبته امراءته فانهن حق .
پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: هر كار لهوى براى مومن نارواست . مگر سه عمل : تربیت اسب تیراندازى و بازى كردن با همسر كه این سه عمل (با وجود لهو بودنش ) حق است (باطل و ناروا نیست . (291) )
256- و قال (صلى الله علیه و آله و سلم ): اذا جامع اءحدكم اءهله فلا یاءتیهن كما یاءتى الطیر لیمكث و لیلبث .
و فرمود: زمانى كه مردى مى خواهد با همسرش همبستر شود، پرنده با او نزدیكى نكند. آنجا باید درنگ و توقفى داشته باشد. (292)
257- قال الصادق (علیه السلام ) ان اءحد كم لیاتى اءهله فتخرج من تحته ، فلو اءصابت زنجیا لتشبثت به فاذا اءتى اءحدكم اهله فلیكن بینهما ملاعبه فانه اءطیب للامر
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مردى از شما نزد همسرش مى رود ولى زن از زیرش مى گریزد: در صورتى كه همان زن اگر مردى از سیاه پوستان زنگبار را بیابد به او مى چسبد (زیرا آنان زنان سفید پوست را دوست دارند و هنگام نزدیكى ، بازى و شوخى طبعى بسیار مى كنند) پس میان تو و همسرت باید بازى و شوخى باشد، تا امر نزدیكى لذیذتر و گواراتر شود. (293)
258- عن اءبیعبدالله (علیه السلام ) فى الرجل ینظر الى امراءته و هى عریانه قال : لاباءس بذلك و هل اللذه الا ذلك ؟
از امام صادق (علیه السلام ) سوال شد كه آیا مرد مى تواند به همسر سراپا برهنه اش بنگرد؟ فرمود: مانعى ندارد... (294)