• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 1431)
سه شنبه 7/6/1391 - 0:49 -0 تشکر 532025
بهشت خانواده»سری دوم

با سلام
با توجه به بازدید و استقبالی که از تاپیک قبلی شد
تصمیم گرفتم سری جدید درس های زندگی و بهشت خانواده را در این تاپیک قرار دهم
امیدوارم مفید واقع شود

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:1 - 0 تشکر 532079


درس پنجاه و ششم : ابعاد سه گانه

هر مكتبى كه مى خواهد آئین نامه و اساسنامه ئى براى روابط زن و شوهر تدوین كند، باید سه بعد مختلف را مجموعا و در عرض هم مورد نظر قرار دهد و آن سه بعد (( ذوق ، تحقیق و تعهد )) است .
(( ذوق )) : قریحه و طبع و استعدادى است كه آدمى به وسیله آن محاسن خفیه و لطف سخنهاى لطیف و اعمال ظریف را درك مى كند. زیباییهاى نهفته در نقاشى و شعر و موسیقى و حجارى ها و مانند آن را تمیز مى دهد،صاحبان قوه ذوق ، از مشاهده دیدار معشوق و استماع كلام محبوب چنان به شور و شعف مى آیند كه گاهى حالت بیخودى و محو مطلق به آنها دست مى دهد و در آنحال چیزهایى را درك مى كنند كه از وصف آن عاجزند.
ذوق یكى از ابعاد وسیع و گسترده وجود انسان است . به وسیله نیروى ذوق دختر و پسر، همسر زیبا و تمیز را بهتر از نازیبا و ناتمیز مى پسندند و همسر شاعر و عارف و خوش سلیقه و خوش رختخواب را بر همسرى كه چنین نباشد ترجیح مى دهند.
مكتب جامع و سعادت بخش اسلام ، در مقررات زناشویى خود، ذوق زن و شوهر را مورد عنایت قرار داده ، بلكه آنرا پروانیده و گسترش داده است ، به عنوان نمونه به درسهاى 9 و 13 و 15 و 27 و 40 مراجعه كنید.
و اما (( تحقیق )) به معنى حقیقت چیزى را بدست آوردن است ، چه زشت باشد و چه زیبا، چه پسندیده باشد و چه ناپسند. محقق كسى است كه زشت را از زیبا تمیز دهد و بلكه هر چیز را چنانكه هست بشناسد و تمام ابعاد و جوانب مختلفش را در نظر گیرد و بیان كند. در این قسمت هم مكتب اسلام را دیدیم كه در دروس (( عفت و عشوه ، استخوان كج ، باردارى ، جلوگیرى ، مشورت با زن ، حكمین و... )) چگونه محققانه سخن مى گوید.


و اما مقصود از تعهد مرحله بعد از حقیقت است ، یعنى پاى بند بودن و عمل كردن به آنچه انسان در مرحله تحقیق بدست آورده است . تعهد در مرحله رهبرى و ساختن متعهد، به معناى حقایق علمى را از مرحله عقل ، به سر منزل دل رسانیدن و سراسر وجود شنونده را از حقیقت پر كردن و او را مطیع و منقاد ساختن است ، یعنى همان كارى كه تنها انبیاء الهى از عهده آن به خوبى برآمده اند و دیگران از انجام كمترین درجه آن هم عاجز بوده اند
فلاسفه بشرى تنها بشر را به تفكر و تعقل وادار كرده اند، ولى انبیاء الهى آنها را به جنبش و حركت در آورده اند. اگر برخى از فلاسفه بشرى ، به تحریك بشر موفق گشته اند، تازه آن تحریك در راه اصطبل و آخور بوده یا یكدرجه بالاتر در راه گرفتن حقوق خود از ستمگران پرخور؛ ولى انبیاء الهى بشر را به حركت در آورده اند در راه تعالى اخلاقى ، كمال معنوى ، سعادت ابدى در راه مهار كردن هواى نفس ، كوبیدن امیال سركش و منقاد ساختن شیطان و بالاخره در راه ساختن انسانى الهى و بشرى آسمانى كه جز راه حقیقت نپوید و غیر رضاى خدا نجوید. به مرحله :
رسد آدمى بجائى كه بجز خدا نبیند ... بنگر كه تا چه حد است مكان آدمیت
حكما و فلاسفه بزرگ بشر، براى تفهیم مطالب خویش زحمتها كشیدند، قیاسها و برهانها ساختند و علمى جداگانه به نام (( منطق )) بنا نهادند. اینان سخن انبیا را (( خطابه ))  خواندند و از قیاس و برهان خویش نازلترش ‍ دانستند، ولى در آخر قبول كردند كه مانند بو على سینا هم نتوانست صمیمى ترین شاگرد خویش (بهمنیار) را به آوردن جام آبى در هواى سرد وادار كند، در صورتى كه انبیاء الهى طى قرون متمادى ، میلیاردها بشر نادان و درس نخوانده و هم فلاسفه و دانشمندان درس خوانده را به راه مستقیم واداشته و از كارهاى زشت منع نموده اند.
یك مسلمان متعهد الفبا نخوانده رامى بینى كه اگر كسى واقعا تمام دنیا را به او بدهد و بگوید: (( این جام شراب حرام را بنوش )) نمى نوشد، ولى دانشمند بزرگ و استاد اساتید پزشكى را مى بینى كه در این مقام مى گوید: (( كیفیت زندگى بر كمیتش ترجیح دارد )) و مى نوشد.
انبیا الهى نقطه حساس دل انسان را پیدا كرده و درست انگشت خود را روى همان نقطه مى گذارند و این كار را هم به بركت وحى آسمانى و ارتباط با عالم غیب الهى انجام مى دهند و خود باور دارند و صریحا اعتراف مى كنند كه : (( ان اءتبع الا ما یوحى الى )) ولى فلاسفه و اندیشمندان بشر، در این وادى كمیتشان لنگ است ، بلكه اصلا كمیتى ندارند كه لنگ باشد یا چابك و زرنگ .
انبیاء الهى هزاران سال است كه میلیاردها بشر غارنشین و گوسفند چران و خركچى را به ازدواج و همسرى تشویق كرده و با تعلیمات ساده و همه كس ‍ فهم ، میان زن و شوهر، محبت و الفت ایجاد نموده و راههاى انحرافى غریزه را به همان صورت زشتش به آنها نمایانده و در نتیجه خانواده هایى كه پدر بزرگ و مادربزرگش بیش از صد فرزند و نواده و نبیره خود را با كمال صحت جسم و سلامت نفس ، به چشم خود دیده اند، تربیت كرده اند.
ولى از زمانى كه دانشمندان روانشناس و جامعه شناس پیدا شدند و قلم به دست گرفتند و زن و شوهر را نصیحت و راهنمایى دلسوزانه یا مغرضانه كردند، نظام خانواده ها متزلزل و گسیخته گشت : طلاقها زیاد شد، ازدواجها در سنین بالا و پس از خاموشى شعله شور و نشاط، انجام گرفت . اختلافها بر سر حجاب و بى حجابى زن ، ادارى یا خانه دار بودن او، درس خواندن یا نخواندن دختران و مدل شرقى یا غربى را پذیرفتن پیش آمد و لقمه هاى نان به خون گلو آلوده گشت و ضعف اعصاب ، بیمارى عمومى خانواده ها شد.
در این میان تنها خانواده ئى نجات پیدا كرد و با عزت و شرف زندگى نمود كه در پى دستورات بسیط و ساده انبیا بود و همانها را بازگو كرد و به كار بست و تنها دانشمند و نویسنده ئى موفق گشت كه اولا در تعلیمات انبیا غور و تفحص نمود و سپس با بهره گیرى از علوم اصول و فلسفه و روانشناسى و جامعه شناسى و منطقى كه خوانده بود، دقایق و لطایف آن تعلیمات آسمانى را دریافت و به دیگران تحویل داد.
در میان افراد بشر، ابعاد سه گانه مزبور، احیانا در طول یكدیگر قرار گرفته و هر بعدى به دسته و صنفى خاص ، مناسبت یافته است : ذوق را گروه شعرا و عرفا هم پسندیده اند و تحقیق را فلاسفه و حكما و تعهد را درس نخواندگان و صافى دلان . گاهى هم مردمى پیدا شده اند كه همت عالى ترى نموده و از رهبران دینى خود پیروى بیشترى كرده و تا حدى از دو بعد دیگر هم سهمى گرفته اند و یا در همه ابعاد، برجسته و نمونه گشته اند.
دلیل
ادله این درس ، در بیان توضیح درس گفته شد، بلكه تمام آیات و احادیثى كه در این كتاب بیان نمودیم ، از ادله این درس محسوب مى شود. در اینجا یكى دیگر از احادیث مربوط به ذوق را از امیرالمؤ منین (علیه السلام ) ذكر مى كنیم :
235- تزوجوا سمراء عیناء عجزاء مربوعه فان كرهتها فعلى مهرها.
على (علیه السلام ) فرمود: زنى را به همسرى بگیر كه گندم گون و چشم درشت و درشت كفل و میان قد باشد. اگر او را نخواستى مهرش به گردن من . (267)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:2 - 0 تشکر 532082


درس پنجاه و هفتم : زن بدكاره

هر گاه با ادله قطعى براى مردى ثابت شد كه زنش بد كاره و فاسد است ، یعنى با مردى یا مردانى ، روابط نامشروع دارد، روشن است كه چاره كار در درجه اول یكى از امور زیر باشد:
1- زن احتیاج به پول دارد و شوهرش به او نمى دهد.
2- شوهر كثیف و متعفن است و این امر سبب فساد زن میشود، چنانكه در درس دهم گفتیم .
3- شوهر پیر و از كار افتاده گشته و نمى تواند غریزه جنسى زن را اشباع كند.
4- مردى بیگانه و شیاد، زن را اغفال كرده و یا او را مجبور نموده است - به اصطلاح فقها این زنا نسبت به زن چون مجبور بوده در حكم وطى به شبهه است و لوازم زنا را ندارد.
5- زن هوسران است و بدون هیچیك از چهار صورت بالا، تنها براى شهوترانى و نافرمانى خدا چنین كارى مى كند.
حكم این پنج صورت از لحاظ كیفر شرعى ، مربوط به محاكم قضایى حكومت اسلامى است و از لحاظ عقوبت اخروى ، مربوط به عدالت یا رحمت الهى ؛ لیكن از نظر یك مساءله اجتماعى و اخلاقى كه مورد بحث ماست ، باید بگویم كه هیچ عاقلى در همه موارد پنجگانه ، حكمى مساوى و یكسان صادر نمى كند. هر عاقلى مى گوید: شوهرى كه توانگر است و با وجود این در خرجى دادن به همسرش ، به قدرى بخل و خست مى ورزد كه او به زنا دادن مى افتد، در گناه همسرش شریك است و چاره آن ، توسعه دادن و در رفاه گذاشتن زن است . همچنین زنى كه در اثر كثافت و تعفن و ژولیدگى شوهر یا پیرى و ناتوانى و خمودگى او، دست به چنین عمل ناشایستى مى زند، شوهر هم در گناه او بى دخالت نیست و چاره آن در صورت اول ، رعایت نظافت و پاكیزگى شوهر و در صورت دوم ، طلاق دادن و رها كردن اوست . چنانكه در درس دهم و چهلم از قول پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل نمودیم .
و اما در صورت گول زدن ؛ مثل آنكه مرد شیادى در تاریكى خود را به جاى شوهر جا بزند، یا زن بیچاره را دست بسته و مجبور كند، حكم عقل و شرع بر تبراءه و بى گناهى زن مى باشد.
تنها در صورت هوسرانى و لذت خواهى زن است ، كه اگر زنا ثابت شود، قاضیان شرع ، بعد از مسامحه و تعلل و شروط دیگرى كه مقرر مى دارند، حكم به رجم زن مى كنند و آیات و روایات هم او را ملعون و سزاوار عقوبت مى داند.
اما در این صورت هم پیش از آنكه خبر به دادگاه برسد، بهترین وظیفه اسلامى شوهر، این است كه : با نفس خود مجاهده كند و آن زن را براى رضاى خدا نگهدارد؛ ولى مراقبش باشد و نصیحتش كند، شاید متنبه شود و به درگاه خدا توبه نماید و زنى عفیف و عاقبت به خیر گردد؛ لیكن اگر نصیحت مؤ ثر نیفتاد و آثار پشیمانى در او ظاهر نگشت ، طلاقش دهد و رهایش كند.
در بعضى از احادیث ، كشتن زن هم مانند مرد تجویز شده است ، لیكن با شرطى كه نزدیك به محال است . آن شرط آوردن 4 شاهد عادل است كه عین عمل را با چشم خود دیده باشد. (268) پیداست كه اگر چنین شرطى را نمى گذاشت ، هر مرد نالایقى كه از همسرش ناراضى بود، او را مى كشت و مى گفت : دیدم كه زنا مى داد.
موضوع مهمى كه در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است كه : شارع اسلام از طرفى كیفر زنا دادن زن شوهردار را سنگسار شدن معین فرموده است تا مسلمین بدانند كه چون این عمل ، موجب خلط انساب و تزلزل خانواده مى گردد، در نهایت قبح و زشتى است و چنین كیفر سختى دارد و از طرف دیگر، راه اثبات آنرا دیدن 4 شاهد عادل قرار داده است ، تا اشاعه فحشا نشود و انجام این عمل به گوش كسى نرسد و مردم فكر كنند: اصلا ممكن نیست كسى خود را مسلمان بخواند و دست به چنین عمل ناشایستى زند.
این است حكم قطعى و مسلم اسلام نسبت به عمل زنا لیكن برخى از مسلمین را مى بینیم كه به محض اینكه دو نفر از اشخاص موثق و یا غیر موثق ، زن یا مرد را به زنا متهم مى كنند. درباره او بد گمان مى شوند و حكم سنگسار شدن در نظرشان مجسم مى گردد. در صورتى كه دستور اكید اسلام این است كه به چنان سخنى نباید گوش داد، بلكه گوینده آن سخن ، مجرم است و باید 80 ضربه شلاق بخورد، حتى اگر پنجاه نفر و بیشتر بیایند و بگویند ما دیدیم كه این مرد و زن نامحرم به اتاق خلوتى رفتند و درها را بستند و پرده ها را انداختند به اضافه دهها قرینه دیگر، پس (( حتما زنا كرده اند )) در صورتى كه در میان آنها چهار نفر عادل نباشد كه اصل عمل را دیده باشند، همگى آنها باید شلاق بخورند. و آن زن و مرد تعزیرى كمتر از حد را سزاوار مى شوند كه البته گاهى به بیشتر از 80 ضربه هم مى رسد.


دلیل
236- والذین یرمون المحصنات ثم لم یاءتوا باءربعه شهداء فاجلدوهم ثمانین جلده و لا تقبلوا لهم شهاده اءبدا و اولئك هم الفاسقون .
كسانى كه به زنان پاكدامن نسبت زنا دهند و چهار شاهد نیاورند، ایشان را هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز شهادتى از آنها نپذیرید كه آنها فاسقند. (269)
237- عن جعفر بن محمد (علیه السلام ) قال : لاباءس اءن یمسك الرجل امراءته ان راها تزنى . اذا كانت تزنى و ان لم یقم علیها الحد فلیس علیه من اثمها شى ء
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مردى كه مى بینید زنش زنا مى دهد، مانعى ندارد كه او را در خانه خود نگهدارد. اگر زن زناكار است ، هر چند حد بر او جارى نشده باشد، گناه او به گردن شوهرش ‍ نمى افتد. (270)
238- ساءلت اءبا عبدالله (علیه السلام ) عن المراءه الفاجره یتزوجها الرجل المسلم قال : نعم و ما یمنعه و لكن اذا فعل فلیحصن بابه مخافه الولد.
از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم : زنى كه زنا مى دهد، مرد مسلمان مى تواند با او ازدواج كند؟ فرمود: آرى چه مانعى دارد؟ ولى اگر با او ازدواج كرد، باید در خانه خود را ببندد مبادا همسرش فرزند نامشروعى بیاورد.
(در اینجا هم بعضى از مردان شهوت پرست ، جمله اول امام صادق (علیه السلام ) را مى شنوند، ولى جمله دوم را فراموش مى كنند. (271)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:2 - 0 تشکر 532083

درس پنجاه و هشتم : رفت و آمد فامیلى

از پسر و دخترى كه سالهاى متمادى در خانواده ئى بزرگ شده اند و با پدر و مادرى انس گرفته اند، نمى توان انتظار داشت كه به خاطر ازدواج با یكدیگر و تشكیل زندگى مشترك ، از پدر و مادر خود ببرند و یك مرتبه آن همه سوابق را فراموش كنند.
در مذهب اسلام قطع رحم از گناهان كبیره است و انسان مشتق از انس و الفت و مودت میان مسلمانان از اركان دستورات اسلامى است .
بعضى از نادانان گمان مى كنند: به محض اینكه با زنى ازدواج كردند، باید آن زن از پدر و مادر و فامیلش ببرد و تنها به او بپیوندد. به زن مى گوید: تو نباید بدون اجازه من از خانه خارج شوى . و من اجازه نمى دهم به خانه پدر و برادر و عمو و دائیت ، بروى ، یا زن به شوهرش مى گوید: چون با من ازدواج كرده اى ، نباید نزد مادرت بروى و با خواهرت رفت و آمد داشته باشى . این تنگ نظریها خلاف اسلام است و حاكى از نفهمیدن حقیقت و روح مقررات اسلام .
زن یا شوهر اگر عاقل باشد، طورى با همسر خود با محبت و خوشرویى رفتار مى كند و به قدرى در خانه دلسوزى و فداكارى مى نماید كه همسرش ‍ نزد او بودن را بر همه چیز ترجیح دهد. خانه خود و كنار همسر را محل امن و آرامش و منزل امید و بهشت برین بداند. چنین همسرى اگر گاهى براى صله رحم به منزل فامیلش برود، دلش مى خواهد هر چه زودتر برگردد و به مونس و محبوب عزیزش برسد. این است راه نگهدارى همسر در خانه و گر نه نگهداشتن كسى در خانه با جبر و اكراه ، عواقبى وخیم دارد. با آن روش ، الفت و محبت از میان مى رود و اختلاف و درگیرى پیدا مى شود.
حاصل سخن اینكه داماد و عروس تازه ، باید فامیل یكدیگر رفت و آمد داشته باشند و آن دو فامیل كه تجربه بیشترى دارند و از روزگار، سردى و گرمى بیشترى چشیده اند، عروس و داماد تازه را، راهنمایى كنند.
در اینجا گاهى اتفاق مى افتد كه فامیل یكى از زن و شوهر، خام و مغرور مى باشند. آنها به جاى اینكه راهنمایى كنند، دخالت ناروا مى كنند، تحقیر مى كنند بزرگى مى فروشند و بالاخره مشكلى را كه نمى گشایند بماند، ایجاد مشكل هم مى كنند.
پند و اندرز باید از روى دلسوزى و خیر خواهانه و خداپسندانه باشد. آنها باید اگر از عروس و داماد، كم مهرى و بى احترامى دیدند، بر جوانى و كمسالى آنان حمل كنند، نه بر بى تربیتى و نفهمى ایشان باید به روى بزرگوارى خود نیاورند و سخن توهین آمیز آنها را نشنیده بگیرند و عمل تحقیر آمیزشان را ندیده انگارند، چه مادر و خواهر شوهر نسبت به عروس ‍ و چه پدر زن نسبت به داماد. مادر داماد باید عروسش را مانند دختر خود حساب كند و او را با زبان خوش و براى رضاى خدا راهنمایى نماید چنان كه دخترش را راهنمایى مى كند عروس هم باید نصایح مادر شوهر را مانند نصایح مادرش بپذیرد و در گوش گیرد. اگر عروس از نصیحت بدش مى آید كه نباید چنین باشد مادر شوهر باید مدتى از او كناره گیرى كند، بزرگوارى خود را حفظ كند تا عروس خودش بیاید و بگوید: چرا مرا نصیحت و دلالت نمى فرمایید. مادر شوهر اگر سعادت پسر و عروسش را مى خواهد باید چنین كند. اگر عمل به دستور اسلام را مى خواهد، باید چنین كند. اگر احترام و عزت خودش را مى خواهد، باید چنین كند. دعوا كردن با عروس ‍ دلیل كسر شخصیت و عقده داشتن مادر شوهر است ، دلیل حسادت داشتن و كم ظرفیتى اوست .


دلیل
239- قال النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ): صلوا اءرحامكم ولو بالسلام .
پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: با خویشاوندانتان پیوند داشته باشید اگر چه تنها با سلام كردن باشد. (272)
340- قال اءبو جعفر (علیه السلام ): صله الارحام تزكى الاءعمال و تنمى الاءموال و تدفع البلوى و تیسر الحساب و تنسى فى الاءجل .
امام باقر (علیه السلام ) فرمود: صله رحم ، اعمال را پاك و اموال را بابركت و بلاها را دفع و حساب قیامت را آسان مى كند و اجل را به تاءخیر مى اندازد. (273)
341- قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ) اوصى الشاهد من امتى والغائب منهم و من فى اءصلاب الرجل و اءرحام النساء الى یوم القیامه اءن یصل الرحم و ان كانت منه على مسیره سنه فان ذلك من الدین .
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: به امتم سفارش مى كنم ، چه آنهایى كه حاضرند و چه آنهایى كه غائبند، تا روز قیامت كه صله رحم كنند، اگر چه فاصله میان آنها یكسال راه باشد. صله رحم جزء دین است . (274)
242- قال على (علیه السلام ): من اءشرف اءفعال الكریم غفلته عما یعلم ؛
على (علیه السلام ) فرمود: از جمله شریف ترین اعمال شخص كریم این است كه از آنچه مى داند و مى فهمد (از بد رفتارى دیگران ) تغافل كند (و خود را به نادانى زند. (275) )

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:2 - 0 تشکر 532085


درس پنجاه و نهم : روابط فامیلى

بعضى از امورى كه خداوند مهربان در اختیار انسان نهاده است ، تا براى ادامه حیات یا رفاه بیشتر او مفید باشد، همان امر را انسان نادان ، در جهت معكوس مصرف مى كند و باعث خسارت و زیان خود مى سازد.
خداوند متعال مایعى لطیف و گوارا و نورانى به نام آب را در اختیار بشر مى گذارد تا به وسیله آن جگر تفتیده خود را تسكین دهد، گلهاى رنگارنگ و ریاحین معطر و میوه هاى لذیذ و حبوبات مقوى به عمل آورد، پلیدیها را از لباس و بدن خود بزداید و هواى گرم و داغ بیابان را به بهشتى خرم و خنك تبدیل كند؛ لیكن بعضى از مردم بى خرد، همین آب معصوم و زلال را در پاى ساختانها و زیر دیوارها جارى مى كنند و موجب خرابى و ویرانى و انهدام و هلاكت مى شوند، هم چنین از تاك و درخت انگور زیبا و بى گناه ، خردمندان ، انگور و كشمش و مویز مى گیرند و بى خردان مشربات مستى آور و عربده ساز.
در موضوع زناشویى یكى از امور دو پهلو، شخصیت اجتماعى یا ثروت و مالدارى فامیل زن ، مخصوصا پدر زن یا فامیل شوهر و مخصوصا پدر شوهر است ، كه براى زن و شوهر عاقل موجب افتخار و شكرگذارى و براى زن و شوهر بى خرد موجب اختلاف و درگیرى مى شود. زن و شوهر عاقل مى گویند: ما باید چشم توقع به مال پدر و مادر و فامیل خویش نداشته باشیم . ما باید استقلال خود را حفظ كنیم و به آنها وابسته نباشیم . تنها خدا را شكر كنیم كه از نظر ارتباط خانوادگى ، فامیلى آبرومند داریم و در میان اجتماع سرافراز و سربلندیم ؛ ولى اگر بیخرد و نادان باشند، زن و شوهر گوشه و كنایه مى زند كه پدر من از پدر تو مقامش بالاتر است ، ثروتش بیشتر است ، یا شوهر به زن مى گوید: خیال نكنى اگر پدر اعیان و پولدارى دارى ، در نظر من چنین و چنانى ، من ابدا به پدر و فامیل تو اعتنایى ندارم ، بلكه گاهى چون خود را كوچكتر از پدر زنش مى بیند، كارها و سخنان عادى همسر را بر بى اعتنایى نسبت به خود حمل مى كند، با وجود اینكه آنها چنین نظرى نداشته اند. در چنین محیطى صفا و صمیمیت نیست و هر روز جنگ و منازعه است و درگیرى و مرافعه .
در اینجا دستور عقل و شرع نسبت به زن این است كه : هیچگاه سخن از شخصیت و ثروت پدر خویش نگوید و شوهرش را سركوفت ندهد كه خود را سركوفت داده است .
زن عاقل باید بگوید: مال و شخصیت اجتماعى ، امتیاز و ارزش واقعى ندارد. امتیاز واقعى به علم و هنر و تقوى و مجاهدت است كه هر زن و شوهرى باید خود دارا باشند. ثروت و مقام پدر من ، براى خودش امتیاز نیست تا چه رسد براى ما. ثروت و مقام در یك روز و یك حادثه كوچك از میان مى رود. و شوهر هم اگر عاقل باشد در پاسخ مى گوید: چه زن عاقلى دارم ، چه همسر دانا و فهمیده اى خدا نصیب من كرده است . یا مى گوید: این هم از نعمتهاى خداوند بر ما است كه فامیل همسرم فقیر و بدبخت و سرافكنده نیستند. آبروى آنها هم آبروى ماست و نظیر این جملات .
هم چنین اگر فامیل شوهر، مقام و ثروتى بیش از فامیل زن داشته باشند، سخنان شوهر باید حاكى از بى اعتبارى مال و مقام و سخنان زن باید حاكى از شكرگزارى و احساس افتخار باشد.(به خواست خداوند در جلد دوم توضیحات و پندهاى متعدد و مفیدى در رابطه هر یك از اعضاى فامیل با عضو دیگر خواهیم داشت )


دلیل
243- و قیل له صف لنا العاقل . فقال (علیه السلام ): هوالذى یضع الشى مواضعه .
به امیرالمؤ منین (علیه السلام )، گفتند: عاقل را براى ما تعریف كن ، فرمود: عاقل كسى است كه هر چیزى را در محلى كه جاى اوست مى گذارد. (276)
سخن على (علیه السلام ) به قدرى عمومیت دارد كه عباراتى از قبیل : در هر جائى سخنى مناسب گفتن و از هر چیزى استفاده مناسب كردن و بلكه هر چیزى را چنانكه هست شناختن و در مغز خود، در جاى مناسبش گذاشتن را شامل مى شود.
224- كلما حسنت نغمه الجاهل ازداد قبحا فیها.
نعمتى كه جاهل دارد هر چند نیكو باشد، او به خاطر جهلش بر زشتى آن مى افزاید (مانند گربه اى كه گوشت را به خاك مى مالد و مى خورد. (277) )

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:2 - 0 تشکر 532086

درس شصتم : احترام داماد

از نظر اسلام ، داماد نسبت به پدر زن و مادر زن خود، جوركش و زحمت بردار است ، یعنى دخترى كه مى بایست در خانه پدر و مادر باشد و زحمت مخارج و نگهدارى او را بر عهده داشته باشند، مرد دیگرى به نام (( داماد )) این زحمت را از گردن آنها برداشته و به عهده خود گرفته است .
زحمت نگهدارى ، پسر براى پدر و مادر تنها تحمل مخارج و نیز آموزش و پرورش است ؛ ولى دختر علاوه بر همه اینها، زحمت صیانت و حفظ عفت دارد كه بسى مشكلتر از زحمات دیگر است ؛ لذا امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید: از موجبات راحتى مومن این است كه دخترش با مردن یا عروس ‍ شدن از خانه بیرون رود، بنابراین بعد از عروس كردن دختر، تمام زحمات و مخارج و غصه ها بر دوش شوهر او یعنى داماد افتاده است .
از نظر اسلام باید صداقت و صراحت لهجه میان داماد و پدر زن وجود داشته باشد.
حضرت سجاد (علیه السلام )، هر گاه دامادش : بر او وارد مى شد، عباى خود را زیر پایش مى انداخت و با صداى بلند مى فرمود: (( مرحبا به مردى كه زحمت و خرج را از گردن ما برداشت و عورتى را كه ما باید نگهدارى كنیم ، نگهدارى كرد. )) چه نادانند پدر زنانى كه داماد خود را شاخ گاو مى نامند و مى گویند: (( شاخ گاوى بدتر از داماد نیست ! (278)
مگر اینها نمى دانند كه خودشان هم داماد مرد دیگرى هستند یا نمى دانند كه رفتار امام آنها با دامادش چگونه بوده است ؟
البته داماد هم باید، در برابر پدر زنى كه از او احترام مى كند، سعه صدر و بزرگوارى نشان دهد، تنگ حوصله و كم ظرفیت نباشد، از احترام پدر زن مغرور نشود. خود بزرگ بین و مستكبر نگردد. و بداند كه از نظر اسلام ، احترام به پدر زن و معلم ، مانند احترام به پدر خود انسان لازم است .
پدر زنى را دیدم كه روزى به دامادش سخن امام چهارم را گفت و روزى هم یك داماد، در برابر پدر زن مى گفت : زن من مثل زنهاى دیگر نیست ، او فرشته است اگر یك روز نباشد زندگى من معطل است و باید پایم را به طرف قبله دراز كنم ، آرى رابطه پدر زن و داماد از نظر اسلام باید چنین باشد.
دلیل
245- قال اءبو عبد الله (علیه السلام ): كان على بن الحسین (علیه السلام ) اذا اءتاه ختنه على ابنته اءوعلى اخته ، بسط له رداءه ، ثم اجلسه ، ثم یقول : مرحبا بمن كفى المؤ نه و ستر العوره .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: على بن الحسین (علیه السلام ) چنین بود كه هر گاه شوهر دختر یا شوهر خواهرش نزد او مى آمد، عبایش را پهن مى كرد و او را بر آن مى نشانید، سپس مى فرمود: (( مرحبا به كسى كه زحمت را برداشت و عورت را حفظ كرد. (279) ))
246- عن اءبیعبدالله (علیه السلام ) قال : ثلاثه للمومن فیها راحه ... وابنه یخرجها اما بموت اءو بتزویج.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: سه چیز موجب استراحت مومن است ... و دخترى را كه با مردن یا عروس كردنش از خانه خارج كند. (280)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:2 - 0 تشکر 532087

درس شصت و یكم : اختلاف مالى

زن و شوهر، هر گونه اختلافى با یكدیگر داشته باشند منشا و ریشه آن اختلاف غالبا شش امر است كه یكى از آن امور، خارجى است یعنى از ناحیه دخالت دیگران حاصل مى شود و پنج امر دیگر داخلى است ، یعنى از سوى خود زن و شوهر است ، ما این شش امر را در شش درس توضیح مى دهیم و دستور اسلام را درباره علاج آن بیان مى كنیم و از خداوند متعال براى مسلمین توفیق عمل مى طلبیم :
اول : اختلاف مالى است ، چنانكه مثلا مهریه زیادى براى زن معین شده باشد و شوهر پشیمان گشته و هر روز بهانه ئى بگیرد و جر و بحث درست كند تا زن را راضى نماید كه مهریه خود را به نحوى كم كند یا نگیرد.
چنین شوهرى باید بداند كه دستور اسلام این است كه اگر مردى قصد ندادن مهریه زنش را داشته باشد، گناهش مانند زناكار و یا سارق است و اگر بالاخره نپردازد، مدیون زن باقى مى ماند تا در قیامت به حسابش رسیدگى شود.
شوهر باید بداند: صریح دستور قرآن كریم است كه اگر پوست گاوى پر از طلا هم مهریه زن قرار داده شود، باید بدون اندكى كاهش و تا آخرین دینار آن مهریه را بپردازد.
شوهر باید بداند كه زن حاضر شده است ، به خاطر قولى كه داده و یكبار كلمه بله را گفته است ، عمرى با شوهر خود بسازد از پدر و مادر مهربان خود ببرد. و در خانه دیگر و با مردى دیگر و مشكلاتى بیشتر و افزون تر بسازد. حاضر شده است كه با چادر بیاید و با كفن بیرون رود، پس چرا مرد نباید سر قول خود بایستد و راجع به مهریه ئى كه قبول كرده و سندش را امضا نموده . پشیمان شود و بهانه بیاورد؟ چرا باید بدون جهت زندگى را بر خود و خانواده اش تلخ كند؟ مگر نه این است كه هر عاقلى به او مى گوید: مى خواستى از اول فكر كنى و دفتر را امضا نكنى ؟ چرا حرفى مى زنى كه همه مردم تو را ملامت كنند؟ براى مرد ننگ و عیب است كه زیر قول خود بزند و در برابر زنى كه به قول خود وفادار است خود را پست نشان دهد، اگر واقعا مرد را مجبور كرده اند یا گولش زده اند و مهریه زیادى به گردنش ‍ گذاشته اند. او مى تواند با زبان خوش و از راه قانونى وارد شود، كه اگر نتیجه ئى باشد در این راه است . نه بهانه گیرى و كارهاى كودكانه انجام دادن .
مرد مسلمان باید توكل بر خدا كند و به كار و كسب و فعالیت پردازد و خدا را رازق و توانا بداند كه خیلى بیشتر از مهریه همسرش به او برساند. باز اختلاف مالى ممكن است از طریق ثروتمند بودن پدر زن و ضعیف بودن داماد باشد، كه غالبا هر جوانى در ابتداى دامادى چنین است . همان پدر زن هم ابتدا ثروتمند نبوده است . در این امور دستور عقل و شرع این است كه : داماد مناعت طبع و عفت نفس به خرج دهد و چشم به مال پدر زن نداشته باشد. بر خدا توكل كند تا خدا هم او را به ثروت رساند و پدر زن هم وظیفه دارد كه به دختر و دامادش تا مى تواند كمك كند، علاوه بر اینكه حقوق واجبه مالى خود را اگر استحقاق شرعى دارند مى تواند به آنها بدهد، باید بداند كه او بالاخره مى میرد و ارثش به همین دختر مى رسد، پس چه بهتر كه تا زنده است ، با دست خود بدهد تا دختر او هم با شوهرش بخورند و او را دعا كنند و او هم هر روز ناظر نزاع و درگیرى دختر و دامادش ‍ نباشد.
بخش دیگر اختلاف مالى ، از راه خست مرد است در خرج كردن ، یعنى زن را سخنى دادن و در فشار مضیقه گذاشتن . این عمل از نظر اسلام زشت و نارواست ، چنانكه از نظر عقل و خردمندان هم ، دستور اسلام این است كه شوهر باید به سیاست خدایى بنگرد، و هر وقت خدا براى او روزى كمترى مى رساند، او هم خرج كند، و هر وقت خدا به او توسعه مى دهد و درآمد بیشترى بدست مى آورد. او هم به خانواده اش بیشتر برسد خلاصه شوهر باید درآمدش را بدون ربا و تزویر در میان گذارد و با همسر و خانواده اش ‍ خرج كند.
دیگر از موارد اختلاف مالى كه تقصیر زن است ، چشم و همچشمى او با زن همسایه و فامیل خود او یا فامیل شوهر مى باشد. گاهى زن به خانه همسایه مى رود. به مجلس مهمانى و عروسى مى رود. لباسهاى زنان و زندگى آنها را، از لباس و زندگى خود بهتر و نفیس تر مى بیند، سپس به خانه مى آید و براى شوهرش بهانه گیرى مى كند كه لباس من و فرش و پرده ما چرا باید مانند آنها نباشد؟ قبل از هر پاسخى كه شوهر بدهد، باید بگویم : چنین زنى خام است ، جوان است ، دنبال هوى و هوس است ، مسلمانى متعهد و تمام عیار نیست . به فكر زندگى نیست ، او مى گوید پیشواى من فاطمه زهرا سلام الله علیها است ، ولى سخنى مى گوید كه آن حضرت در تمام عمرش حتى یكبار هم به شوهرش نگفت . زن مسلمان باید قانع باشد و بداند همه مردم یكسان زندگى نمى كنند، او باید بداند كه فضیلت و شرافت زن به خانه دارى و شوهر دارى و تربیت فرزندان صالح و شایسته است ، نه مال و ثروت زیاد و لباسهاى رنگارنگ .


دلیل
247- عن اءبیعبد الله (علیه السلام ) قال : من اءمهر مهرا، ثم لاینوى قضاوه ، كان بمنزله السارق .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هر كس براى همسرش مهرى قرار دهد و قصد پرداخت آنرا نداشته باشد، مانند دزد است . (281)
248- عن النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) قال : من ظلم امراءه مهرها فهو عندالله زان یقول الله عز و جل له یوم القیامه : عبدى زوجتك اءمتى على عهدى فلم توف بعهدى و ظلمت اءمتى فیؤ خد من حسناته فیدفع الیها...
پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: هر كس نسبت به مهر زنش ستم كند، نزد خداوند زناكار محسوب مى شود. خداوند در روز قیامت به او گوید: بنده من ! كنیز خود را طبق قرار و پیمانى كه با تو نمودم ، به همسریت در آوردم ، ولى تو به پیمان من وفا نكردى و به كنیزم ستم نمودى آنگاه از حسنات او برداشته مى شود و به مقدار حق زن به زن داده مى شود. اگر حسناتش كم باشد، او را به دوزخ برند، زیرا پیمان شكنى كرده است . (282)
249- و ان اءردتم استبدال زوج مكان زوج و آتیتم احدیهن قنطارا (283) فلا تاءخذوا منه شیئا اءتاءخذونه بهتانا و اثما مبینا # و كیف تاءخذونه و قد اءفضى بعضكم الى بعض و اءخذن منكم میثاقا غلیظا.
اگر خواستید زنى را رها كرده و به جاى او زنى دیگر بگیرید و مال بسیارى مهر او كرده اید، چیزى از آن باز نگیرید. در صورتى كه شما به یكدیگر رسیده اید (و از همسر خود لذت و آسایش برده اید) و زنان از شما پیمانى محكم گرفته اند. (284)
250- لینفق ذوسعه و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله ، لا یكلف الله نفسا الا ما آتاها سیجعل الله بعد عسر یسرا.
مردى كه در زندگى وسعت رزق دارد، باید به مقدار وسعتش خرج كند و مردى كه روزیش تنگ باشد، به مقدارى كه خدا به او داده است خرج كند. خدا هیچكس را بیش از آنچه به او داده تكلیف نمى كند و خدا پس از هر سختى آسایشى قرار مى دهد. (285)
251- عن اءبیعبدالله (علیه السلام ) قال : اذا جادالله تبارك و تعالى علیكم فجودوا و اذا امسك عنكم فامسكوا و لا تجاودوا (286) الله فهو اجود.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: زمانى كه خداى تبارك و تعالى به شما سخاوت نمود. شما هم سخاوت كنید، و چون باز گرفت ، شما هم باز گیرید. با خدا سخاوت فروشى نكنید (به خدا سخاوت یاد ندهید. مثلا قرض ‍ نكنید و براى خانواده خود خرج كنید،) كه خدا از همگان سخاوتمندتر است . (287)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532091


درس شصت و دوم : اختلاف غریزى

در موضوع اختلاف جنسى و غریزى كه میان زن و شوهر اتفاق مى افتد گاهى تقصیر مرد است ، مثل اینكه او نزدیكى از راه عقب را بخواهد و زن راضى نباشد یا آنكه مرد در زمان عذر زن ، مانند زمان حیض و نفاس و بیمارى ، تقاضاى همخوابگى كند یا براى این عمل ، زن را از خواب شیرینش بیدار نماید، یا عشقبازى لطیف را با ادرار كردن كثیف همانند سازد، یعنى قبل از نزدیكى با همسرش بازى نكند. به او ور نرود، شوخى و خوش طبعى نكند و خلاصه همرقص خود را به رقص و نشاط نیاورد و فقط مانند حیوانى بى شعور بخواهد شهوترانى كند.
همه این امور در شرع اسلام ممنوع است و در لسان فقها با عبارت (( حرام است یا كراهت دارد )) بیان شده است ، بیچاره زنى كه گرفتار چنین شوهرى باشد و نتواند درد دلش را به كسى بگوید، بلكه بیچاره چنان مردى كه به خاطر عدم اطلاع از دستورات دینش ، زندگى را بر خود و خانواده اش ‍ جهنم سوزان كند.
دستور اسلام این است كه مرد نباید در خلوتخانه مانند مرغى برجهد و بچسبد، بریزد و برخیزد، بلكه باید بازى كند، و ببوسد، شوخى كند و بمالد، بگوید و ببوید تا همسر و همدم خود را آماده كند، به نشاط آورد و هنگامى از كنارش برخیزد كه آن بنده خدا هم مانند او سیر و لبریز شده باشد.
اگر گمان مى كنید اسلام چنین مطالبى را نگفته است و مى خواهید نویسنده را به عدم رعایت عفت قلم متهم نمایید، اندكى صبر كنید تا همین درس به پایان رسد و نیز به دروس : 9 و 10 و 13 و 27 و 40 هم مراجعه كنید.
گاهى هم در اختلافات جنسى ، تقصیر از ناحیه زن است . مثل اینكه زن بدون عذر و علت از همخوابى با شوهرش امتناع ورزد و ناز و كرشمه مستحسن را به انكار و فرار مستهجن تبدیل كند. یا در امر نظافت و آرایش و استعمال بوى خوش كوتاهى ورزد یا حتى در زمان همخوابى بدون عشوه و غمزه باشد و همچون مرده و تخته سنگى ، بى حس و حركت روى زمین افتد و چشمهایش به تیرهاى سقف و لامپهاى لوستر دوخته شده باشد.
دوستى مرحوم داشتم كه از قول رفیق ظریفش نقل مى كرد كه او باید با هر غسل جنابتى ، یك غسل مس میت و یك غسل توبه هم كند: توبه از اینكه دیگر با چنان میتى همخواب نشود.
زن مسلمان باید بداند كه شوهر او انسانى است با ذوق و احساس و داراى غریزه و نیاز. چنانكه گرسنه به غذا نیاز دارد، مرد هم بیش از پنجاه سال از عمرش را به تامین ذوق و احساس و اشباع غریزه جنسى نیاز دارد، اگر همسرش نتواند به این نیاز پاسخ دهد، مرد مجبور مى شود، همسر دیگر بگیرد؛ زیرا غریزه جنسى و ظرافت دوستى ، حقیقت و واقیت محسوسى است كه خدا در نهاد بشر گذاشته است . در برابر واقعیتها نمى توان چشم بسته باقى بود و با فطرت خدادادى نمى شود مبارزه كرد. مردى كه خود را گرسنه محبت مى بیند و به فكر تجدید فراش مى افتد، در آن حال رعایت عدالت و شرایط دیگر دو همسر داشتن را فراموش مى كند. او در آن حال ممكن است شرط تمكن مالى را هم فراموش كند. همسر دیگرى بگیرد همسر دیگرى بگیرد و سپس پشیمان شود، و خودش و دو بانوى دیگر، را خشمگین و ناراحت كند و آن پشیمانى سودى هم نداشته باشد و همه اینها در اثر كوتاهى بانوئى بوده است كه یا دستور اسلام را ندانسته ، عروس شده و یا دانسته و فهمیده اما كوتاهى كرده است .
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرموده است (( جهاد زن ، نیكو شوهر دارى اوست )) پس زنى كه نتواند شوهرش را براى خود نگهدارد و او را مجبور كند، همسر دیگرى بگیرد، شوهردارى نیكو نكرده است . اسلام چنان كه به شوهر مى گوید: تا همسرت را اشباع نكرده ئى از كنار او بر مخیز، به زن هم مى گوید: در خلوتخانه حیا را به كلى كنار بگذار تا شوهرت مجبور نشود سه فرد بلكه سه فامیل را ناراحت كند.
خانم مسلمان باید بداند كه زن نازیباى شیرین طبع و عشوه گر، در جلب و جذب شوهر، نقشى بهتر از زن زیباى مسامحه گر ایفا مى كند. اگر زنان نازیبا، زبان شیرین و حركات دلربا نمى داشتند كه همگى در خانه پدر خود مى ماندند و كسى به سراغ آنها نمى آمد. اسلام چنانكه به زن مراعات عفت و نجابت را دستور داده است ، مراعات شوهردارى نیكو را هم به تمام معنى كلمه دستور داده است .
آرى تقصیر اسلام از (نظر برخى نادانان ) این است كه صراحت لهجه دارد. حقایق را بدون پرده پوشى مى گوید. نیاز طبیعى و غریزى انسان ها را تشریح مى كند و توضیح مى دهد تا بندگان خدا به چاه نیفتند، گرفتار نشوند. اسلام چاره مشكلات را پیش از وقوعش بیان مى كند و از اتهامات مشتى بى خرد باك ندارد. اسلام خردمندان را بیشتر طالب است و همه جا سخن از تعقل و تدبر و تفكر و تفقه دارد.
دیگر از موارد اختلاف غریزى ، اختلاف سنى فاحش زن و شوهر است . اختلافى كه موجب شود غریزه یكى بیدار و فعال و از دیگرى خواب و افسرده باشد. چنین ازدواجى از اول نباید صورت بگیرد. از نظر اسلام اگر مرد پیرى زن جوانى بگیرد و زن جوان به خاطر عدم تامین غریزه ، گول شیطان را بخورد و زنا دهد، شوهر پیر هم در گناه او شریك است . او باید پیش از آنكه زن جوان آلوده شود، او را طلاق دهد. و اگر مرد جوان است و زن پیر، آن مرد بداند كه با پاى خود به استقبال حضرت عزرائیل رفته است . در این موارد، مال و جمال نباید پرده بر عقل و دیده دل زن و مرد مسلمان كشد و آنانرا در دام شیطان اندازد.


دلیل
252- قال اءبو عبدالله (علیه السلام ) المراءه تحیض یحرم على زوجها اءن یاءتیها فى فرجها لقول الله عز و جل (( و لا تقربوهن حتى یطهرن )) فیستقیم للرجل اءن یاءتى امراءته و هى حائض فیما دون الفرج .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: زنى كه حائض مى شود، براى شوهرش ‍ حرام است كه از راه شرمگاه بر او همبستر شود؛ زیرا خداوند عزوجل فرموده است (( با زنان حائض نزدیكى نكنید تا وقتى پاك شوند )) پس مرد مى تواند غیر از راه شرمگاه . نزد زن حائض خود رود. (288)
253- عن اءبیعبد الله (علیه السلام ) قال : ساءلته عن اتیان النساء فى اءعجازهن قال هى لعبتك فلا تؤ ذها.
از امام صادق (علیه السلام ) درباره نزدیكى با زن از راه عقب سوال شد. فرمود: همسرت عروسك و معشوق تو است . آزارش ‍ مده . (289)
254-... ساءلت اءبا عبدالله (علیه السلام ) عن الرجل یاءتى المراءه فى دبرها، قال لا باءس اذا رضیت.
ابن ابى یعفور گوید: از آنحضرت درباره نزدیكى مرد با زنش از راه عقب پرسید؛ فرمود: اگر زن راضى باشد مانعى ندارد. (290)
255- قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم )... كل لهو المومن باطل الا فى ثلات : فى تاءدیبه الفرس و رمیه عن القوس و ملاعبته امراءته فانهن حق .
پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: هر كار لهوى براى مومن نارواست . مگر سه عمل : تربیت اسب تیراندازى و بازى كردن با همسر كه این سه عمل (با وجود لهو بودنش ) حق است (باطل و ناروا نیست . (291) )
256- و قال (صلى الله علیه و آله و سلم ): اذا جامع اءحدكم اءهله فلا یاءتیهن كما یاءتى الطیر لیمكث و لیلبث .
و فرمود: زمانى كه مردى مى خواهد با همسرش همبستر شود، پرنده با او نزدیكى نكند. آنجا باید درنگ و توقفى داشته باشد. (292)
257- قال الصادق (علیه السلام ) ان اءحد كم لیاتى اءهله فتخرج من تحته ، فلو اءصابت زنجیا لتشبثت به فاذا اءتى اءحدكم اهله فلیكن بینهما ملاعبه فانه اءطیب للامر
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: مردى از شما نزد همسرش مى رود ولى زن از زیرش مى گریزد: در صورتى كه همان زن اگر مردى از سیاه پوستان زنگبار را بیابد به او مى چسبد (زیرا آنان زنان سفید پوست را دوست دارند و هنگام نزدیكى ، بازى و شوخى طبعى بسیار مى كنند) پس میان تو و همسرت باید بازى و شوخى باشد، تا امر نزدیكى لذیذتر و گواراتر شود. (293)
258- عن اءبیعبدالله (علیه السلام ) فى الرجل ینظر الى امراءته و هى عریانه قال : لاباءس بذلك و هل اللذه الا ذلك ؟
از امام صادق (علیه السلام ) سوال شد كه آیا مرد مى تواند به همسر سراپا برهنه اش بنگرد؟ فرمود: مانعى ندارد... (294)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532092

درس شصت و سوم : اختلاف خودخواهى

اختلاف زن و شوهر گاهى بر اثر خودخواهى و غرور و تفوق طلبى است ، به طورى كه هر یك مى خواهد بر دیگرى برترى داشته باشد. این مرض ‍ شدیدتر از دو مرض سابق است . در این مورد، شیطان قدرت بیشترى دارد. به طورى كه ممكن است زن و شوهرى را كه در دو مرحله سابق نتوانسته است به دام اندازد، در این مرحله به دام اندازد، حتى بعضى از دانشمندان متعهدى كه خود را تهذیب نموده و وسوسه شیطان را در دو مرحله سابق درك نموده و از آن جسته اند؛ در این مرحله قافیه را باخته و به دام افتاده اند. تا آنجا كه روایت مى گوید: كسانى كه در راه خودسازى و تهذیب نفس وارد مى شوند، آخرین صفت زشتى كه از دل آنها بیرون مى رود، خود خواهى و جاه طلبى است .
در هر حال گاهى مرد مى خواهد بزرگى و تسلط خود را بر زن ثابت كند. همیشه توقع سلام كردن از همسرش را دارد. همیشه مى خواهد حرف خود را به كرسى بنشاند. تندى مى كند. تشر مى زند. اگر كمى درس خوانده باشد، آیه شریفه (( الرجال قوامون ... )) را بهانه مى كند. اگر اطلاعات ناقص دینى داشته باشد، بدون اجازه بیرون نرفتن زن را از خانه پیش مى كشد. مغالطه ها مى كند و سفسطه ها مى بافد و همسرش را افسرده و غمگین مى كند و خودش را ناراحت و خشمگین نشان مى دهد. در صورتى كه روانشناس ‍ دقیق مى فهمد، همه اینها بهانه است و علت عمده ، همان وسوسه شیطانى است كه ناشى از غرور و خودخواهى اوست .
ما در گذشته آیه شریفه (( الرجال قوامون ... )) را معنى كردیم (295) و بیرون نرفتن زن را از خانه توضیح دادیم (296) پسران جوانى كه زود ازدواج مى كنند، در ابتداى زندگى این بهانه گیرى ها را دارند، ولى به تدریج یا با نصیحت و اندرز بزرگان یا در اثر حوادث زندگى ، مانند مریض شدن زن به واسطه بداخلاقى مرد و مختل شدن امور خانه یا در اثر به تنگ آمدن زن و چند روزى زندگى را رها كردن ، این گونه جوانهاى خام بر سر عقل مى آیند و مى فهمند كه باید با همسر خویش مانند رفیق زندگى كنند. نفع و ضرر زن ، نفع و ضرر شوهر است و هر دو در یك خانه زندگى مى كنند. (297)
گاهى هم زن به واسطه جمال و هنرى كه دارد یا پدر و مادر ثروتمندى كه دارد یا به گمان موهوم خود به خاطر فامیل اعیان و اشرافى كه دارد، به خود مى بالد و بر شوهر خود فخر مى فروشد و ناز مى كند، آن زن باید بداند كه پدر و مادر و ثروت و عزت در معرض نابودى و زوال است ، آنها مى میرند و مى روند یا زنده هستند و با همسران خود خوش و خرمند و او هم باید با شوهرش زندگى كند و خوش و خرم باشد. او باید بداند كه پیش از اینكه (( بله )) بگوید و صیغه عقد جارى شود، مى توانست این شوهر را نپذیرد و شوهرى دیگر بخواهد؛ ولى اكنون گذشته است . بیهوده نباید خودش را عصبانى و شوهرش را ناراحت كند و زندگى را جهنم سوزان سازد. او باید به فكر زندگى و شوهر و فرزند خود باشد و از خداى خویش كمك جوید تا زندگى آنها مرفه تر و سعادتمندتر از پدر و فامیلش گردد. اگر هم نشد راضى و صابر باشد.


دلیل
259- و لا تصعر خدك للناس و لا تمش فى الارض مرحا ان الله لا یحب كل مختال فخور.
با تبختر از مردم روى مگردان و در روى زمین بر تكبر گام مزن كه خدا هیچ فخر فروش متكبرى را دوست نمى دارد. (298)
260- قال على (علیه السلام ) انك ان تكبرت وضعك الله .
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرمود: اگر تكبر كنى خدا تو را به زمین مى زند. (299)
261- و قال (علیه السلام ): عجبت لمتكبر كان اءمس نطفه و هو فى غد جیفه .
و فرمود: در شگفتم از متكبرى كه دیروز نطفه ئى بود و فردا مردارى مى شود. (300)
262- و قال (علیه السلام ) من اءقبح الكبر تكبر الرجل على ذوى رحمه و اءبناء جنسه .
و فرمود: زشت ترین تكبر آن است كه شخص با خویشان و همجنسانش ‍ تكبر كند. (301)
263- و قال (علیه السلام ) ما اجتلب المقت بمثل الكبر.
و فرمود: هیچ چیز مانند تكبر، بغض و نفرت مردم را جلب نمى كند. (302)
264- و قال (علیه السلام ) لا یتكبر الا وضیغ خامل
و فرمود: تكبر نكند مگر شخص پست و گمنام (زیرا او مى خواهد با گردن فرازى و خودپسندى براى خود، بزرگى و شهرت كاذب كسب كند. (303))

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532094

درس شصت و چهارم : اختلاف در ندانستن همسردارى

گاهى جهالت و نادانى زن و شوهر موجب اختلاف و كشمكش آنها مى شود: جهالت نسبت به دستورات اسلام ، نسبت به موازین عقل و اجتماع و رسوم و آداب .
پیداست شوهرى كه نداند دستور اسلام این است كه باید زنش را احترام كند، نظیف و پاكیزه باشد، غذائى را كه دوست دارد، پختن آنرا بر همسرش ‍ تحمیل نكند، از در كه وارد مى شود سلام كند، در كارهاى خانه گاهى به او كمك كند، گاهى تشكر كند و سخن محبت آمیز بگوید، عیدى و تحفه و سوغاتى ببرد، چنین شوهرى رفته رفته ، همسرش را دلسرد و افسرده مى كند. زن هم در برابر ناملایمات كم طاقت و زود رنج مى شود. در گفتگوهاى عادى ، تند و خشن مى گردد و جر و بحث مى كند: در نتیجه نزاع و درگیرى بر پا مى شود.
همچنین زنى كه نداند گاهى باید به استقبال شوهر برود، زینت و عطر و آرایش را فراموش نكند، دنبال جادوبندى و باطل السحر نباشد، عیب پوش ‍ و راز نگهدار باشد، نق نزند و شكایت نكند، به سخن شوهرش گوش دهد، عفت و عشوه را چنانكه گفتیم مراعات كند، چنین زنى شوهر خود را افسرده و خشمگین و تند خو مى كند و در نتیجه زمینه اختلاف و نزاع پیدا مى شود و خانواده آماده كشمكش و درگیرى مى گردد.
زن دانا قیمومت شوهر را طبق دستور اسلام مى پذیرد از شوهرش توقع مشورت كردن با خود را ندارد و شوهر دانا با زن عاقلش مشورت مى كند. غیرت ورزى بیجا ندارد تكبر و بخل ترس بجا و در خور سرشت همسرش را تایید مى كند؛ ولى اگر چنین نباشد و مشكلات یكدیگر را درك نكنند، زمینه نزاع و درگیرى میان آنها پیدا مى شود.
خلاصه آنكه نادانى دردى است بى درمان تنها چاره اش دانا شدن است ، مگر ممكن است دختر و پسرى كه نه درس زن دارى و شوهر دارى خوانده اند نه كتابى در این باره مطالعه كرده اند و نه كلاس كارآموزى دیده اند، ناگهان و بدون آموزش قبلى ، زن و شوهر شوند و بدون اختلاف باقى بمانند؟ این كار ممكن است در روستاهاى دور از تمدنى كه دختران و پسرانش به فطرت پاك اسلامى خود باقى مانده اند و قانع و كم توقع هستند اتفاق افتد، ولى در شهرها و بلكه روستاهاى جهان امروز كه به وسیله رسانه هاى گروهى با دنیاى متمدن ارتباط پیدا كرده اند، ممكن نیست و متصدیان امور مسئولین كشور باید به فكر آموزش زناشوئى صحیح براى دختران و پسران باشند.
265- قال على (علیه السلام ) لا مصیبه اءشد من الجهل .
امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرمود: هیچ مصیبتى سخت تر از جهالت نیست . (304)
266- و قال (علیه السلام ) لا یزكو مع الجهل مذهب .
و فرمود: هیچ راه و روشى با نادانى رشد نمى كند. (305)
267- و قال (علیه السلام ) صدیق الجاهل متعوب منكوب
و فرمود: كسى كه با نادان دوستى كند، در رنج و نكبت بسر برد. (306)
268- و قال (علیه السلام ) نعم الجهال كروضه على مزبله .
و فرمود: نعمت براى مردم نادان مانند گلزار روى مزبله است . (307)
269- و قال (علیه السلام ) بالجهل یستثار كل شر.
و فرمود: هر شرى به وسیله نادانى برانگیخته مى شود. (308)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532095


درس شصت و پنجم : اختلاف سطح فرهنگى و اخلاقى

این هم یكى از اسباب اختلاف و كدورت میان زن و شوهر است ، مقصود از (( اختلاف سطح فرهنگى )) این است كه طرز تفكر و نحوه تربیت یكى از زن و شوهر بر خلاف دیگرى باشد. مثل آنكه شوهر در خانواده اى بزرگ شده باشد و در اجتماعى تربیت یافته باشد كه كلمات خشن و تند و زننده بسیار به كار مى رفته و او هم به آن سخنان عادت كرده باشد، ولى زن در محیط و خانواده اى متین و مودب بزرگ شده باشد كه در تمام مدت عمرش ‍ آن گونه سخنان به گوشش نخورده و فكر نمى كرده كه ممكن است از دهن انسانى چنین سخنانى خارج شود.
یا زن در خانواده اى بزرگ شده است كه مراعات نظافت و بهداشت را نمى كرده اند. همیشه كثیف و آلوده بوده اند. كمتر به حمام مى رفته اند با گرد و خاك و مگس آشنائى بیشترى داشته اند، ولى شوهر خانواده اش ، مردمانى تمیز و نظیف و پاكیزه بوده اند. همیشه خانه و فرش و ظرف آنها شسته و براق بوده است .
پیداست كه همسرى و همخوابگى چنین دو موجود متضادى مشكل و نامیمون است و همواره در آن خانه جر و بحث و داد و فریاد بلند است و مقدار اختلاف و درگیرى آنها، بستگى به مقدار اختلاف سطح فرهنگى ایشان دارد:
گاهى اختلاف سطح فرهنگى به قدرى شدید است كه چاره بردار نیست ، مثل آنكه زن سبزى نشسته را لب نمى زند ولى شوهر به راحتى آنرا مى خورد، یا آنكه زن در سخنان عادیش ، كلماتى به كار مى برد كه شوهر از شنیدن آنها، موى براندامش راست مى شود و بدنش به لرزه مى افتد، یا در برابر امرى كه زن به سختى متاثر مى شود و مى گرید، شوهر ككش نمیگزد و قاه قاه مى خندد. چنین ازدواجى خدا نكند اتفاق بیفتد؛ ولى اگر اتفاق افتاد، چاره اى جز زودتر جدا شدن از یكدیگر وجود ندارد، مگر آنكه به راستى یكى از آنها صبر ایوب و یا عقل و درایت آسیه همسر فرعون را داشته باشند تا بتواند با همسر ناجور و نابابش بسازد و تحمل كند، گاهى نصیحت كند و گاهى با استدلال و مثال آوردن و صحنه هاى مفید و موثر ایجاد كردن ، از كثافت و رذالت همسر خود بكاهد و در باقیمانده هم ، صبر و بردبارى نشان دهد.
البته اسلام این راه را بهتر از جدائى و طلاق مى خواهد چنانكه دیدیم درسهاى قبل به شوهران توصیه نمود كه اگر همسر خود را نمى خواهید و تصمیم گرفته اید او را طلاق دهید، بدانید كه ممكن است در وجود او خیرى باشد كه شما خبر ندارید و خدا بهتر از شما مى داند.
صحبت یار ناموافق عذابى الیم است و رنجى جانكاه ، ولى چنین یار ناموافقى اگر دوست و رفیق باشد، جدا شدن از او غالبا آسان است و بى دردسر، اما اگر یار ناموافق ، همسر و همبستر باشد، گاهى عواقب تلخ و ناگوار جدایى و طلاق ، بسى بیشتر و دردناكتر از جدا نشدن و صبر كردن و به فكر چاره بودن است .


دلیل
270- قال على (علیه السلام ) صحبه الاحمق عذاب الروح .
على (علیه السلام ) فرمود: همنشینى با احمق عذاب روح است . (309)
271- و قال (علیه السلام ) من جالس الجهال فلیستعد للقیل والقال .
و فرمود: كسى كه با نادانان همنشینى كند، باید آماده قیل و قال گردد. (310)
272- و قال (علیه السلام ) مصاحب الاشرار كراكب البحر ان سلم من الغرق لم یسلم من الفرق .
و فرمود: كسى كه با بدان همنشینى كند، مانند كسى است كه در كشتى نشسته و در دریا حركت كند. اگر از غرق شدن نجات یابد از ترس و دلهره نجات ندارد. (311)
273- و قال (علیه السلام ) خالطوا الناس باءلسنتكم و اءجسادكم و زایلوهم بقلوبكم و اءعمالكم .
و فرمود: با زبان و بدنتان با مردم بد معاشرت كنید، ولى با دل و رفتارتان از آنها دورى كنید. (312)
274- و قال (علیه السلام ) لیس العاقل من یعرف الخیر من الشر بل العاقل من یعرف خیر الشرین .
و فرمود: عاقل آن نیست كه خیر را از شر تمیز دهد، بلكه عاقل آن است كه بهترین دو شر را بشناسد.(یعنى شرى كه زیان كمترى دارد انتخاب كند (313)  ) این حدیث شریف ، مهمترین حدیث مورد استشهاد نویسنده در این درس است ، زیرا هنگامى كه مثلا مردى پاك و نظیف با زنى پلید و كثیف ازدواج كند، گرفتار یكى از دو شر شده است : (سازش با همسر نا جنس یا جدائى و طلاق ) او اگر عاقل باشد شر خفیف را انتخاب مى كند و مى پذیرد و شر سنگین را از خود دور مى كند. چنان شوهرى كه مثلا تمیز و نظیف است ، یا همسرى با چنان زنى پلید و كثیف را انتخاب مى كند یا طلاق دادن او و عواقب ناگوارش را مى پذیرد. و از این دو بهتر آنكه پیش از پیوند ازدواج ، دقت بیشترى بشود تا دو جوان ، در ابتداى زندگى ، گرفتار مشكلى نشوند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.