• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 1412)
سه شنبه 7/6/1391 - 0:49 -0 تشکر 532025
بهشت خانواده»سری دوم

با سلام
با توجه به بازدید و استقبالی که از تاپیک قبلی شد
تصمیم گرفتم سری جدید درس های زندگی و بهشت خانواده را در این تاپیک قرار دهم
امیدوارم مفید واقع شود

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532096


درس شصت و ششم : دخالت دیگران

اختلاف زن و شوهر گاهى به خاطر دخالت نمودن فامیل آنها در زندگى ایشان است . مانند دخالت مادر و مادر بزرگ ، پدر و پدر بزرگ ، خواهران و برادران و خویشان دیگر یا حتى بیگانگان . اینها در امور زندگى عروس و داماد دخالت مى كنند و زندگى شیرین و پر مهر و محبت آنها را به كدورت و ملال و محنت مبدل مى نمایند. گاهى هم عروس و داماد نادان هستند و نصیحت و راهنمایى خویشان دلسوز و مهربان خود را، دخالت بیجا مى پندارند.
پیداست كه چاره و علاج این مشكل ، در صورت اخیر آسان است . زیرا اگر نصیحت كنندگان دلسوز بتوانند خیرخواه بودن خود را به عروس و داماد بفهمانند، باید در مرحله اول آن كار را بكنند و سپس راهنمایى نمایند؛ ولى اگر نتوانستند این سوء تفاهم را بر طرف كنند، باید تا مدتى دست از نصیحت بردارند و عروس و داماد را به حال خود گذارند، تا حوادث روزگار، ایشان را بیدار كند و خود آنها تقاضاى نصیحت كنند.
البته سخن ما در مورد امر به معروف و نهى از منكر شرعى نیست . آن خود بحثى جداگانه دارد حدود و قیودش در رساله هاى مجتهدین مذكور است . بحث ما در امور خانوادگى و غیر كارهاى شرعى است .
اما در صورتى كه دخالت آنها در كار عروس و داماد مغرضانه و شیطانى باشد باید بدانند كه عمل آنها گاهى مصداق سعایت و نمامى مى شود، و كسى كه نمامى كند، از نظر امیرالمؤ منین از دین اسلام خارج است و سخن چینى گناهى است كه انسان را از خدا و مخلوقش دور مى كند و سخن چین خائن است و بدترین مردم و گناهش نابخشودنى .
البته در اینجا وظیفه زن و شوهر این است كه : به سخن كسى كه مى خواهد میان آنها را بر هم زند، گوش ندهند. سخن چین رابه خانه خود راه ندهند و اگر راه ندادن شخص او ممكن نیست - مانند پدر و مادر - سخن او را به دل خود راه ندهند كه او ملعون است و هر ملعونى رانده شده درگاه خدا.


دلیل
275- عن النبى (صلى الله علیه و آله و سلم ) قال : و من عمل فى فرقه بین امراءه و زوجها كان علیه غضب الله و لعنته فى الدنیا و الاخره و كان حقا على الله ان یرضخه باءلف صخره من نار و من مشى فى فساد ما بینهما...
پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: كسى كه كارى كند كه بین زن و شوهرى جدائى افتد و به طلاق رسد، خشم و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر او باشد و سزاوار است كه خدا او را با هزار سنگ آتشین سنگباران كند، و كسى كه بین زن شوهر فساد كند، ولى به طلاق نرسد، غضب و لعنت خدا در دنیا و آخرت بر اوست و از نظر كردن به وجه خدا محروم مى گردد. (314)
276- قال على (علیه السلام ): النمیمه شیمه المارق
على (علیه السلام ) فرمود: سخن چینى خوى كسى است كه از دین اسلام خارج باشد. (315)
277- و قال (علیه السلام ): ایاك و النمیمه فانها تزرع الضغینه و تبعد عن الله و الناس
و نیز فرمود از سخن چینى بپرهیز كه سخن چینى كینه مى كارد و تو را از خدا و خلق دور مى كند. (316)
278- و قال (علیه السلام ) اكذب السعایه و النمیمه . باطله كانت اءو صحیحه
بدگویى و نمامى را تكذیب كن . چه درست باشد و چه نادرست . (317)
279- و قال (علیه السلام ): من نقل الیك نقل عنك .
و فرمود: كسى كه بدى دیگرى را به تو برساند. بدى تو را هم به دیگرى مى رساند. (318)
280- و قال (علیه السلام ) من صدق الواشى اءفسد الصدیق .
و فرمود: كسى كه سخن چین را تصدیق كند، دوست راستین خود را از دست مى دهد. (319)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:4 - 0 تشکر 532098

درس شصت و هفتم : حكمین

هر گاه اختلاف میان زن و شوهر بالا گرفت و خودشان به هیچ وجه نتوانستند اختلاف را حل كنند، به دستور قرآن ، باید ریش سفید یا گیس ‍ سفیدى از جانب مرد و هم چنین شخص مجرب و دنیا دیده دیگرى از جانب زن به عنوان واسطه و میانجى بنشینند و اختلاف آنها را حل كنند و اگر اختلاف حل نشدنى بود طلاق بدهند. این دو نفر را در اصطلاح شرع (( حكمین )) نامند و هر یك از آنها به تنهایى (( حكم )) نام دارد.
اگر تمام خردمندان جهان بنشینند سالها فكر كنند تا براى حل اختلاف زن و شوهر، راهى بهتر از این كه اسلام گفته است ، پیدا كنند، نتوانند.
اولا، طبق صریح حكم قرآن حكم نباید یك نفر باشد تا تنها به قاضى رود و یك جانبه حكم كند.
ثانیا باید از فامیل و خاندان زن و شوهر باشد تا به اخلاق آنها آشنا و نیز دلسوز و مهربان باشد و فورا دستور طلاق صادر نكند. كسى كه به اخلاق و روحیات زن و شوهر آشنا باشد، مى تواند فورا علت اختلاف را پیدا كند و روى همان نقطه انگشت گذارد و راه چاره را بیان نماید، اما شخص بیگانه كه از روحیات آنها اطلاع ندارد و مسائل داخلى خانواده را نمى داند، ممكن است اختلاف آنان - مثلا - جنسى و غریزى باشد، ولى زن و شوهر خجالت بكشند به آنها بگویند و در عوض مسائل دیگر را عنوان كنند و حكمین به اشتباه بیفتند؛ به علاوه حكمین اگر بیگانه باشند ممكن است كه از روى غرض ورزى و یا سود شخصى فورا حكم به طلاق دهند.
قرآن درباره حكمین مى فرماید: اگر آنها اراده اصلاح داشته باشند، خداوند میان زن و شوهر توافق برقرار مى كند، یعنى حكمین باید حسن نیت داشته باشند، خدا را در نظر بگیرند؛ بنابراین حكمین باید تحقیق و بررسى زیاد بكنند تا اولا یكى از شش علتى را كه گفتیم پیدا كنند و این كار به آسانى ممكن نیست ؛ زیرا بسا مى شود كه زن مثلا مى گوید: شوهرم بداخلاقى مى كند، زیرا ممكن است ، علت اصلى اختلاف ، مهریه زیاد زن یا عدم آمادگى زن ، در برابر تقاضاى غریزى مرد باشد؛ ولى مرد خجالت بكشد كه درد خود را بگوید و حتى به همسرش هم ممكن است نگوید و بهانه گیرى كند.
اینجاست كه مى گوئیم : حكمین باید در علت یابى اختلاف ، كوشش كنند، از زن و شوهر سوالات بسیارى كنند. در خلوت از آنها بپرسند و بخواهند تا حقیقت را بیان كنند. زن و شوهر هم باید صراحت لهجه داشته باشند. باید نفاق و خجالت را كنار گذارند تا حكمین بفهمند علت اصلى اختلاف در كجاست و به فكر چاره اندیشى باشند.
اما شرط دیگر حكمین ، علاوه بر خلوص و حسن نیت ، عقل و درایت آنهاست . فهمیدگى و خبرویت آنهاست ، حكمین باید خودشان ، علاوه بر اینكه متاهل و داراى همسر باشند. عروس و داماد هم داشته باشند. تا مسائل خانوادگى را به خوبى درك كنند و با بصیرت و درایت به قضاوت بنشینند. اینجا تنها درس خواندن و مسائل شرعى دانستن كافى نیست ؛ بلكه باید عملا تجربه نمود و در متن كار بود؛ تا زیر و بمها را فهمیده و مسائل ریز و دقیقى را كه زن و شوهر به زبان نمى آورند و با كنایه و اشاره بیان مى كنند، دریافت كرد. و این نمى شود، مگر آنكه شخصى كه میان زن و شوهر واسطه شود، هم ازدواج كرده باشد، و هم مسائل داماددارى و عروس دارى را بالعیان دیده و حس كرده باشد.
البته نمى خواهم شرایط سختى را براى حكمین بیان كنم كه خواننده بگوید: اگر چنین اشخاصى در میان فامیل زن و شوهر پیدا نشدند چه باید كرد، بلكه مقصودم این است كه : باید حتى الامكان مراعات این شرائط بشود. و از میان افراد فامیل ، لایقتر و شایسته ترش انتخاب گردد.
دلیل
281- و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حكما من اءهله و حكما من اءهلها، ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما، ان الله كان علیما خبیرا.
اگر بترسید كه میان زن و شوهر شكافى بیفتد، حكمى از خاندان مرد و حكمى از خاندان زن اعزام دارید، كه اگر اراده اصلاح داشته باشند، خداوند میان زن و شوهر وفاق مى دهد كه خدا دانا و آگاه است . (320)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:5 - 0 تشکر 532099

درس شصت و هشتم : طلاق

واقعیت این است كه روابط زناشویى بیشتر مسلمین در زمان ما با دستورات اسلام ، مخالفت دارد و بسیارى از موارد، در نقطه مقابل آنست .
اسلام براى رفع اختلاف زن و شوهر، دستور تعیین حكمین و رسیدگى آنها را مى دهد، ولى عمل به این دستور در بین مسلمین كمتر دیده مى شود.
اسلام براى پیش نیامدن اختلاف بین زن و شوهر، دستور سلام كردن و خداحافظى كردن و پیشباز و بدرقه رفتن و سوغات آوردن و عیدى خریدن و آن همه عوامل محبت انگیز دیگر مى دهد، ولى مسلمین كمتر به آن عمل مى كند.
یكى دیگر از امورى كه رفتار مسلمین طبق دستور اسلام نیست ، موضوع طلاق است . صریح آیه قرآنست كه یا به خوبى و خوشى با زنتان زندگى كنید و یا به خوبى و خوشى او را طلاق دهید، یعنى وقتى دیدید كه نمى توانید كه با یكدیگر زندگى كنید، براى آخرین بار صورت یكدیگر را ببوسید و از هم جدا شوید. اما تا وقتى كه كار به طلاق بكشد، از نظر اسلام فاصله و مقدمات بسیارى لازم است .
زن و شوهر باید بدانند كه طلاق مبغوضترین و منفورترین كار حلال نزد خداست كه فقط هنگام ضرورت و ناچارى باید واقع شود. شوهر نباید به مجرد بد آمدن از زنش به فكر طلاق افتد.
در درسهاى پیش گفتیم كه خداوند متعال مى فرماید: تو نمى فهمى و من بهتر میدانم : حال كه این زن قسمتت شده است . با او بساز و صبر كن و احتمال بده كه در آینده از جانب او خیرى كه گمان ندارى به تو برسد، از فرزندى كه مى آورد، از یك كلمه مفیدى كه از دهانش مى پرد، از طرف فامیل و خویشانش و دهها مورد دیگر كه فقط خدا مى داند.


و نیز اگر با همسر خویش اختلاف دارید، بین خود و خدا فكر كنید و ببینید، آن اختلاف مالى یا غرورى یا غریزى ، یا چیز دیگر است و تا ممكن است ، علت را بیابید و راه چاره را پیدا كنید، تا به توافق برسید و اگر به توافق نرسیدید - و بدانید كه هرگز دو انسان به توافق كامل نمى رسند - صبر و گذشت داشته باشید، و مثلا فرض كنید: مدتى با كسى در مسافرت هستید و ناچارید با او بسازید، به امید فرج باشید و موضوع حكمین را هم فراموش ‍ نكنید.
البته هر كسى با مقدماتى كه پیش خود فكر كرده است و براى خود ساخته است ، به این نتیجه رسیده است كه من دیگر با این همسر نمى توانم زندگى كنم ، ولى خداوند متعال هم تعیین حكمین را براى چنین موردى قرار داده است . فكرها و برداشتها یكسان نیست . پیرها و تجربه دیده ها چیزهایى مى فهمند كه جوانان نمى فهمند. تا كنون هزار سال است كه نصیحت نتیجه بخشیده و باز هم نتیجه مى بخشد.
شوهر جوان فكر مى كند كه اگر زنى دیگر بگیرد، زندگى بهترى خواهد داشت ، ولى او نمى داند كه نخستین اشكال ، سازش زن دیگر با فرزند اوست كه از زن پیشین دارد این موضوع فطرى و طبیعى زنان است كه فرزند هووى خود را دوست ندارند.
شوهران اجازه دهند، حكمین سرگذشتها و تجربه هایى را كه دیده اند از مردانى كه زن خود را طلاق داده اند براى آنها بازگو كنند.
خلاصه همان خداوندى كه اختیار طلاق را بدست شوهر داده و او را در فكر و عمل آزاد گذاشته است ، موضوع حكمین را دستور مى دهد. اگر چنین بود كه هر شوهرى بگوید: من با حسابهایى كه كرده ام ، نمى توانم با این زن زندگى كنم و باید او را طلاق بدهم ؛ كه خداوند دستور تعیین حكمین و مشورت با بزرگان را نمى داد.
معمولا زنها سازگارترند، مخصوصا زنان مسلمان ، آنها با وفاترند، آنها با عاطفه ترند، ولى اگر خداى ناخواسته زنى به فكر بیفتد كه این شوهر به درد من نمى خورد و باید شوهر دیگرى بگیرم ، باید بداند كه :
(( به هر كجا كه رود آسمان همین رنگ است ))
زن باید این كتاب و نظیر این كتاب را با دقت بخواند. شوهردارى را یاد بگیرد. درسهاى اسلام را در امر شوهر دارى از صدا زدن شوهر به نامهاى خوب گرفته تا گاهى پیشباز و بدرفته و زینت كردن و زبان خوش داشتن و به سخنان شوهر گوش دادن و آنچه را تا به حال گفتیم ، انجام دهد. آنگاه یقین بداند كه اگر شوهرش طبعا خشن و بدخو باشد، نرم و ملایم خواهد شد و به راه خواهد آمد.
فراموش نمى كنم زن متین و با حوصله اى را كه خیلى پیش در روستایى مى دیدم شوهرش آشكارا مشروب مى آشامید و در جلو دكانى با دهان كف كرده مى افتاد. آنها در آن وقت 3 فرزند داشتند. شنیدم ، آن زن بارها شوهرش را نصیحت مى كرد كه اى مرد خجالت بكش ، تو پدر سه فرزند شده ئى به این اطفال معصوم رحم كن از این كار زشت دست بردار؛ ولى شوهر گوش نمى داد و باز هم مى خورد و زهر مار مى كرد شاید نزدیك ده سال آن زن صبر كرد، نصیحت كرد و طلاق نگرفت تا شوهر توبه كرد و اكنون زندگى خوبى دارند و داراى عروس هم هستند و شوهر پیش آن زن و آن همه فداكارى و بردباریش سرافكنده و شرمسار است و ثناخوان و سپاسگزار.
زندگى فراز و نشیب دارد، غم و شادى دارد، ثروت و تنگدستى دارد، زن و شوهر عاقل باید با خوشرویى با همه این حوادث مواجه شوند و بدانند. كه (( در اثر صبر نوبت ظفر آید )) . در ناملایمات و سختیها، زود از جا به در نروند و بى تابى نشان ندهند كه بى تابى نشانه ضعف انسان است .
خلاصه بعد از همه این فكرها و صبرها و حوصله ها، اگر چاره اى نبود. و حكمین راى به طلاق دادند. باید زن و شوهر بدانند كه صلاح آنها در جدایى است . با خوبى و خوشى از یكدیگر جدا شوند. شوهر تمام مهریه زن را بپردازد، علاوه بر مخارج زمان عده و حقوق دیگرى كه در شرع اسلام معین شده است ، و او را با كمال رضایت رها كند.
دلیل
282- عن اءبیعبدالله (علیه السلام ) قال : ما من شى ء مما اءحله الله اءبغض الیه من الطلاق و اءن الله عز و جل یبغض المطلاق الذواق .
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: از آنچه خدا حلال كرده است ، چیزى نزد او منفورتر از طلاق نیست و خداى عزوجل مردى را كه زیاد طلاق بدهد و قصد چشیدن زنان را داشته باشد. مبغوض مى دارد. (321)

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

سه شنبه 7/6/1391 - 1:5 - 0 تشکر 532100

خاتمه و نتیجه بهشت خانواده
در این درس مطالبى را كه از دروس گذشته برداشت ضمنى شده است و بیشتر آنها با مجموع تعالیم اسلام ارتباط دارد متذكر مى شویم :
1- دین مقدس اسلام ، مجموعه ایست شامل هزاران مساله عقلى ، اخلاقى ، سیاسى ، اجتماعى ، اقتصادى تربیتى ، و دهها بخش دیگر.
آنچه در این جا مورد نظر است ، ارتباط و اتصال معنوى این مسائل با یكدیگر است . مسائل اسلامى به طورى است كه اقتصادش به سیاست مربوط است و اخلاقش به مسائل عقلى و اجتماعى و هر یك به دیگرى و نیز در میان مسائل هر بخشى ، ارتباط و اتصال كامل مشهود است ؛ به نحوى كه فهم كامل و قضاوت دقیق به كل اسلام ، ممكن نیست ، مگر براى كسى كه تمام مسائل اسلامى را بدون استثنا مطالعه نموده و فهمیده باشد و چنان كسى را مى توان (( اسلام شناس )) نامید.
شاید بگویید: هر كتاب و قانون نامه ئى از نظر ارتباط چنین است - غیر از كتب لغت و فهارس و تاریخهاى سنواتى و مجموعه هاى جنگى و كشكولى - ولى تاكید نویسنده نسبت به اسلام ، به خاطر این است كه : اولا خود قرآن این مطلب را تذكر مى دهد و كسانى را كه به بعضى از مسائل ایمان مى آورند و به بعضى دیگر كافر مى شوند نكوهش مى كند و ثانیا افراد زیادى را مى بینیم كه یك حدیث یا آیه ئى از قرآن را مطرح مى كنند و در اطرافش ‍ بحثهایى نموده و اشكالات را ارائه مى دهند كه تمام آن مباحث ، در آیه دیگر به طور روشن بیان گردیده و آن اشكالات برطرف شده است .
همین كتاب كوتاه كه بحثى درباره روابط همسرى از نظر اسلام دارد، تا كسى تمام مطالب آن را نخوانده و به خاطر نسپارد، نباید قضاوت كند كه مثلا (( اسلام ، نسبت به تادیب زن ، احترام زن ، مشورت با زن ، خیر بودن یا شر بودن او چنین نظرى دارد مگر آنكه تمام كتاب را یا لااقل تمام درس مربوط را با ماخذ و مداركش رسیدگى كرده باشد.
علماء اصول مى گویند: در ماخذ اسلامى ، عام و خاص و مطلق و مقید و مجمل و مبین وجود دارد و مباحث ورود و حكومت و تزاحم و تعارض و ترجیح ، همگى از مباحث بسیار مفید و لازمى است كه نه تنها در ماخذ اسلامى ، بلكه نسبت به هر اساسنامه و قانون نامه ئى در هر دین و مكتبى جریان دارد و فهم دقیق آن قانون و مكتب ، جز با مطالعه تمام مواد و اجراى احكام عرفى و ادبى آن قواعد ممكن نیست .
آیا ممكن است به محض اینكه ، جمله (( نواقص العقول یا المراءه شر كلها )) را در نهج البلاغه دیدیم ، حكم كنیم كه اسلام ، زن را ناقص العقل و تمام وجودش را شر مى داند؟!!
به نظر نویسنده ، این موضوع ، باید با اهمیت تلقى شود، زیرا خود اینجانب كسانى را حتى از دانشمندان دیده است كه چون این گونه احادیث را مى شنوند، انكار مى كنند و آنها را مخالف عقل و آیات قرآن مى دانند، در صورتى كه به مقدار بررسى ناقصى كه نویسنده كرده است ، در درس 16 و 52 ملاحظه فرمودید كه چگونه باملاحظه آیات و احادیث دیگر، موضوع ضعف عقل و شر بودن زن عاقلانه و موجه است .
2- دین مقدس اسلام ، بر خلاف بسیارى از علوم متداول زمان و ادیان و مكاتب غیر اسلامى ، بیشتر مطالب جزئى و تحلیلى را بیان مى كند و كمتر مطالب كلى و قانونى را.
از اركان آئین زردشت مى شنویم كه جمله (( گفتار نیك ، كردار نیك ، پندار نیك )) شعار آنهاست ، ولى توضیح و تشریح این سه جمله كه به نوشتن كتابها و مجموعه هاى قطورى احتیاج دارد، تا كنون مشاهده نشده است و باید بگوئیم : تنها تعلیمات اسلام است كه در این باره موشكافى دقیق نموده و انصافا حق مطلب را هم ادا كرده است .
در درس دوم اشاره كردیم كه كتابهاى روانشناسى در عصر ما آكنده و سرشار است از سفارش و تاكید بسیار، نسبت به احترام گذاشتن به كودك و حفظ شخصیت او؛ ولى بیشتر آنها به نحو میزان كلى و قاعده اصولى بیان مى شود و كمتر به تجزیه و تحلیل مسائل مى پردازد، یعنى موارد جزئى و فروع عملى را بیان نمى كنند تا راهى روشن و آسان پیش پاى خواننده بگذارند.
پیغمبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) درباره شخصیت دادن به كودك ، دستور مى دهد: به او سلام كنید و خود به آن عمل مى كند و همچنین جمله ئى را كه از امام سجاد (علیه السلام ) در آنجا نقل كردیم ، همین روش ‍ تربیتى را تایید مى كند. از مجموع این دستورات جزئى ، موضوع شخصیت دادن به طور كلى نتیجه مى شود، به علاوه این روش ساده و آسان و همه كس فهم است و راهى است عملى و سهل الوصول .
3- كسانى كه هنوز این كتاب را نخوانده اند، مى پرسند: شما در این كتاب جانب زن را مراعات كرده اید یا جانب مرد را؟ به نفع شوهر سخن گفته اید یا به نفع زن ؟
در پاسخ باید بگویم : نویسنده این كتاب ، در هیچ مورد عقیده و نظر خود را بیان نكرده است ، بلكه چنانكه ملاحظه مى كنید، بعد از هر درسى ، دلیل آن از آیه قرآن و احادیث معصومین (علیه السلام ) نقل شده است ، البته ممكن است - و حتما چنین است - كه قلم نویسنده در تعبیر و توضیح بعضى از مطالب به سوى مبالغه یا مسامحه گرایش یافته و گاهى براى آقا، لغاتى جالبتر و پربارتر آورده باشد و گاهى براى خانم . گاهى نسبت به زن از تعبیرى شایسته كوتاهى كرده باشد و گاهى نسبت به شوهر. از خوانندگان محترم تقاضا دارد این تقصیر را به انشاء و قلم نویسنده نسبت دهند، نه به عقیده و نظر او. زیرا نظر نویسنده ، جز تشریح و توضیح آیات قرآن و احادیث ائمه معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین - درباره روابط زناشوئى و نشان دادن چهره واقعى آنها از نظر اسلام چیز دیگرى نبوده است .
ولى اگر بپرسید: از نظر اسلام ، زن عزیزتر و محبوبتر است و بیشتر مورد سفارش قرار گرفته است یا مرد؟ باید بگویم : تا آنجا كه نویسنده مطالعه كرده است ، زن بیشتر مورد سفارش قرار گرفته است . و این به خاطر سیاست كلى اسلام است و همواره در قوانینش جانب مستضعف را رعایت مى كند و باید هم چنین باشد. این سخن معنى ندارد كه اسلام به زن بگوید: شوهرت را كتك نزن ، او را احترام كن او امانت خداست در نزد تو، زیرا زن قدرت كتك زدن ندارد و طبعا به شوهر خویش احترام مى گزارد، ولى به شوهرى كه قدرت زدن دارد و سرپرست و رئیس خانواده است و ممكن است خودخواهى بر او غلبه كند، باید چنین سفارشى بشود تا راه نفوذ شیطان بر نفس او بسته گردد. از طرف دیگر چون بعضى از زنان ، به جاى زور و قدرت ، مكر و حیله دارند و نسبت به شوهر خود بیوفائى مى كنند، اسلام به آنها مى گوید: شوهرتان را از خود ناراضى نكنید و به شوهران مى گوید: از آنها بر حذر باشید و با آنها دست به عصا و با احتیاط رفتار كنید، و در هیچیك از این دو مورد، اسلام خطابش را تعمیم نداده و جنس مرد را زورگو و جنس زن را مكار و بیوفا یا كم عقل و شرور ندانسته است ، بلكه این گونه برداشت ، نتیجه كج فهمى و بى ذوقى مردان و زنانى است كه آن آیات روایات را مى خوانند و در آن تامل و دقت نمى كنند و یا روایات دیگر را در كنارش نمى گذارند.
4- موضوع مهمتر از همه این امور و مهمترین موضوع این كتاب و بلكه مهمترین موضوع در تعلیمات اسلامى غلبه كردن بر هواى نفس ، در امتثال فرامین الهى و دستورات اسلامى است . انسان طبق فطرت پاك و سرشت تابناك خدادادیش ، درستى و صحت تمام مسائل این كتاب و سایر تعلیمات آسمانى را درك مى كند، ولى اگر در مقام عمل نتواند بر نفس ‍ سركش خویش مسلط گردد، به همه آنها ایراد و اعتراض مى كند، شبهه و اشكال وارد مى سازد و آنها را مخالف عقل و منطق مى خواند. یا توجیه و تاویل مى كند در صورتى كه در حقیقت ، آن دستورات آسمانى ، تنها مخالف نفس و شهوت اوست و آن هم براى این است كه او نتوانسته است بر نفس ‍ خود غلبه كند، بلكه هواى نفس و شیطان بر او غالب آمده و زشت را در نظر او زیبا و زیبا را زشت و منفور نمایش داده است .
كدام عاقل با انصافى مى تواند بگوید: آنچه از تعلیمات مقدس اسلام ، در این 70 درس بیان كردیم ، موجب الفت و صلح و صفاى میان زن و شوهر نمى شود؟!! كدام انسان با شعورى مى تواند بگوید: هنگامى كه زن و شوهر اختلاف پیدا كردند، براى رفع اختلاف آنها راهى بهتر از آنچه اسلام بیان كرده وجود دارد؟ و خلاصه كدام با انصافى مى تواند بگوید: براى خیرخواهى زن و شوهر، كسى داناتر و مهربانتر از آفریدگار آنها وجود دارد؟
برادران و خواهران ! و زنان و شوهران مسلمان ! به وساوس شیطانى گوش ‍ ندهید. كلاه خود را قاضى كنید و بار دیگر با تامل و دقت این كتاب و نظیر این كتابرا بخوانید. درود و رحمت خدا بر شما باد.
و الحمدالله رب العالمین

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.