• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 1844)
شنبه 28/5/1391 - 4:59 -0 تشکر 517225
فرهنگ انتظار

دنیا گلستان می شود

امام زمان

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

 «هنگامی که قائم ما قیام کند، زمین با نور پروردگار روشن می شود، تاریکی از بین می رود و مردم از نور خورشید بی نیاز می گردند، عمر انسان طولانی می شود، گنج های نهفته زمین بر مردم ظاهر شده و در برابر دیدگان آنان قرار می گیرد. در آن زمان، مردم به فضل پروردگارشان بی نیاز می شوند تا جایی که به دنبال مستحقّان زکات و صدقات می گردند، ولی آن ها را نمی یابند».

 

زمین در زمان ظهور

یکی از عواملی که سبب می شود مردم از حضرت ولی عصر(عج) غافل باشند و از دعا کردن برای فرج آن حضرت غفلت ورزند، عدم آگاهی به زندگی سعادت بخش و معنویِ در زمان ظهور آن بزرگ وار است. امام صادق علیه السلام تحوّل جهان را در پرتو قرآن و در زمان ظهور حضرت امام زمان(عج) چنین توصیف می کند: «هنگامی که قائم ما قیام کند، زمین با نور پروردگار روشن می شود، تاریکی از بین می رود و مردم از نور خورشید بی نیاز می گردند، عمر انسان طولانی می شود، گنج های نهفته زمین بر مردم ظاهر شده و در برابر دیدگان آنان قرار می گیرد. در آن زمان، مردم به فضل پروردگارشان بی نیاز می شوند تا جایی که به دنبال مستحقّان زکات و صدقات می گردند، ولی آن ها را نمی یابند».

 

خدمت به حضرت صاحب الامر(عج)

از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا قائم به دنیا آمده است؟ فرمود: «نه، ولی اگر او را درک می کردم، تمام روزهای عمرم را به خدمت او می پرداختم». آیت اللّه سید محمد تقی موسوی اصفهانی گوید: این حدیث اشاره به این دارد که خدمت کردن به آن حضرت، برترین عبادت ها و محبوب ترین طاعت هاست؛ زیرا امام صادق علیه السلام که عمر شریفش را جز در انواع طاعت و عبادت الهی صرف نکرده، این عبادت را ترجیح می دهد و می فرماید که اگر قائم را درک می کردم، روزگار را در خدمت او می گذراندم.

قاطعیت، ویژگی همه رهبران راستین الهی است که در وجود امام در اوج و کمال است و همین معیار پاک سازی جوامع به شمار می آید. حضرت مهدی(عج) برای تحقق اهداف پیامبران الهی و برقراری عدالت جهانی قیام می کند. طبیعی است در چنین شرایطی که حق و حقیقت آشکارا بر جهانیان عرضه می شود، تنها کسانی در جبهه باطل باقی می مانند که به کلی هویت الهی و انسانی خود را از دست داده اند و جز به فساد و ظلم نمی پردازند. شمشیر برنده مهدوی در مورد این گونه افراد از نیام بیرون می آید

طاووس اهل بهشت

در روایات آمده که حضرت مهدی (عج) شبیه ترینِ مردم به حضرت رسول صلی الله علیه و آله در شمایل و رفتار است. آن حضرت گندم گون است، پیشانی اش فراخ، رویش تابان، ابروانش به هم پیوسته و بینی مبارکش باریک است. نیکو صورت بوده و نور رخسارش چنان درخشان است که بر سیاهی محاسن شریفش چیرگی دارد. برگونه راستش خالی زیبا است.

هم چنین گفته شده که مهدی، طاووس اهل بهشت است و قدّش چنان رشید و بلندْبالاست که هیچ چشمی، آدمی ای به آن اعتدال و تناسب ندیده است.

ظهور
نبودن زمینه مناسب و آمادگی در مردم برای ظهور

شکی نیست که رهبری پیشوایان الهی، به منظور هدایت مردم و رساندن آن ها به سرمنزل مقصود و کمال مطلوب است و این امر در صورت میسّر می شود که مردمْ آمادگی بهره برداری از این هدایت الهی را داشته باشند. اگر زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانی در آن ها اثری ندارد. متأسفانه فشارهایی که به ویژه از زمان امام جواد علیه السلام به بعد بر ائمه معصوم علیهم السلام وارد شد و محدودیت های فوق العاده ای که برقرار گردید، نشان داد که زمینه مساعدی برای بهره مندی از هدایت ها و راهبری های ائمه علیهم السلام در جامعه وجود ندارد؛ از این رو، حکمت الهی اقتضا کرد که پیشوای دوازدهم غیبت اختیار کند تا جامعه، آمادگی لازم را به دست آورد.

 

ذخیره بزرگ الهی

این که در پاره ای از تعبیرات نام «بقیة اللّه » بر مهدی موعود گذاشته شده، به این دلیل است که او یک وجود پر فیض و ذخیره بزرگ الهی است که برای برچیدن بساط ظلم و بیدادگری در جهان و برافراشتن پرچم عدل و داد نگه داری شده است.

اگر زمینه مساعدی در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانی در آن ها اثری ندارد. متأسفانه فشارهایی که به ویژه از زمان امام جواد علیه السلام به بعد بر ائمه معصوم علیهم السلام وارد شد و محدودیت های فوق العاده ای که برقرار گردید، نشان داد که زمینه مساعدی برای بهره مندی از هدایت ها و راهبری های ائمه علیهم السلام در جامعه وجود ندارد؛ از این رو، حکمت الهی اقتضا کرد که پیشوای دوازدهم غیبت اختیار کند تا جامعه، آمادگی لازم را به دست آورد

سیره جهادی و مبارزاتی حضرت مهدی(عج)

امام مهدی(عج) با انقلاب خود، بساط کفر و شرک را از گستره زمین بر می چیند و همگان را به دین مقدس اسلام دعوت می کند. ایشان در راه و روش خویش، سازش ناپذیر است و در اجرای حدود و احکام الهی و مبارزه با ستمگران، قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و مسامحه ای در روش او نیست و از سرزنش کنندگان نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای، تبهکاران را کیفر می دهد. قاطعیت، ویژگی همه رهبران راستین الهی است که در وجود امام در اوج و کمال است و همین معیار پاک سازی جوامع به شمار می آید. حضرت مهدی(عج) برای تحقق اهداف پیامبران الهی و برقراری عدالت جهانی قیام می کند. طبیعی است در چنین شرایطی که حق و حقیقت آشکارا بر جهانیان عرضه می شود، تنها کسانی در جبهه باطل باقی می مانند که به کلی هویت الهی و انسانی خود را از دست داده اند و جز به فساد و ظلم نمی پردازند. شمشیر برنده مهدوی در مورد این گونه افراد از نیام بیرون می آید.

 

سیره قضایی امام زمان(عج)

حضرت مهدی (عج) برای برقراری عدالت قیام می کند و برای اجرای این عدالت، به نظام قضایی استواری نیاز دارد؛ از این رو، حضرت از افرادی استفاده می کند که افزون بر تسلط کامل بر مبنای اسلامی و فقهی، از نظر پیشینه نیز کم ترین ایراد و اشکالی بر آنان وارد نباشد. امام مهدی(عج) در برقراری عدالت به شیوه جد بزرگوارش امام علی علیه السلام عمل می کند و با جدیت و قدرت، به دنبال به دست آوردن حقوق پایمال شده مردمان است. ایشان حق را هر جا که باشد به صاحب آن بر می گرداند و چنان به عدالت رفتار می کند که مطابق روایات، زندگان آرزو می کنند مردگان برگردند و از برکت عدل او بهره مند شوند.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «وقتی مهدی قیام کند، مانند داوود و سلیمان داوری می کند؛ یعنی شاهد و گواه نمی طلبد.» به یقین این داوری، به سبب اعتماد بر علم الهی است و موجب بر پاشدن عدالت حقیقی در جامعه می شود.

مـــــه مـــن نقاب بگشا ز جمال کبریایی   ...   که بتــــان فرو گذارند اســـاس خــودنمایی

شده انتظارم از حد چه شود زدر درآیـی   ...   زدو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:25 - 0 تشکر 517301

برجسته ترین شعار مهدویت (2)


بخش اول مقاله



امام زمان

واهمه‌ی نظام ظالمانه دنیا از تشکیل نظام اسلامی


کسانی که خیال می کنند اسلام باید برود و در گوشه ایی بنشیند و مردان اسلام و دین فقط زبان نصیحت را به کار بگیرند، اینها دانسته یا ندانسته همان چیزی را می گویند که مراکز قدرت جهانی آن را می خواهند و آرزو می کنند. مراکز قدرت استکباری از این که رهبران اسلامی در گوشه ایی از دنیا بنشینند و گاهی پیامی بدهند و یک کلمه حرفی بزنند -همچنان که رهبران مسیحی در هر قضیه‌ایی پیامی می دهند، نصیحتی می کنند و جمله‌ایی می گویند -هیچ ترسی ندارند؛ می دانند این خطری برای آنها نیست. از این که ملّتهای مسلمان بیدار شوند و تشکیل حکومت بدهند، از این که ایمان اسلامی آحاد مردم در قالب یک نظام و یک دولت و یک حکومت تجسم پیدا کند، واهمه دارند و می ترسند. نظام اسلامی و ملّت مسلمان ایران و دولت جمهوری اسلامی بزرگترین قدم را دراین راه برداشت و به برکت مجاهدت جوانها و مردان و زنان مۆمن و فداکار این ملّت، اسلام در دنیا به عنوان یک قدرت ظاهرشد. هر چه این قدرت بتواند خود را مستقرتر و پایدارتر کند، نظم ظالمانه و شیطانی دنیا بیشتر تهدید می شود.



ویران کردن کاخهای ستم


بعضی ها بی توجّه، از جدایی دین و سیاست حرف می زنند؛ یعنی دین را به گوشه های خلوت برانند و انسان دیندار، فقط به نصیحت اکتفا کند. در این جا نصیحت نمی تواند کاری بکند. آنچه می تواند قدرتها را مهار و تهدید کند. و در برابر ظلم و فساد مقاومت کند و ریشه ی آن را بر کند یا آن را متزلزل کند، قدرت الهی و اسلامی است؛ قدرت سیاسی یی است که در اختیار احکام اسلامی باشد. امام زمان (ارواحنا فداه) با اقتدار و قدرت و تکیه بر توانایی یی که ایمان والای خود او و ایمان پیروان و دوستانش، او را مجهز به آن قدرت کرده است، می رود گریبان ستمگران عالم را می گیرد و کاخهای ستم را ویران می کند.




عدالتی که ما در انتظار آن هستیم- عدالت حضرت مهدی( ع) که مربوط به سطح جهان است - با موعظه و نصیحت به دست نمی آید؛ یعنی مهدی موعودِ ملّتها نمی آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبی و سلطه گری و استثمارنکنند. با زبان نصیحت، عدالت درهیچ نقطه ی عالم مستقر نمی شود. استقرار عدالت،چه در سطح جهانی-آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد- و چه درهمه ی بخشهای دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهای صالح و عدالت طلب،قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند




آمادگی برای سربازی امام زمان(عج)


درس دیگر اعتقاد به مهدویّت و جشنهای نیمه ی شعبان برای من و ما این است که هر چند اعتقاد به حضرت مهدی(ارواحنا فداه) یک آرمان والاست و در آن هیچ شکّی نیست؛ امّا نباید مسأله را فقط به جنبه ی آرمانی آن ختم کرد - یعنی به عنوان یک آرزو در دل، یا حداکثر در زبان، یا به صورت جشن- نه، این آرمانی است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظاری که از آن سخن گفته اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان(عج) آماده کنیم. سربازی امام زمان، کار آسانی نیست. سربازی منجی بزرگی که می خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن بینی دارد. عدّه یی این اعتقاد را وسیله یی برای تخدیر خود یا دیگران قرار می دهند؛ این غلط است. ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه یی نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. شنیده اید، در گذشته کسانی که منتظر بودند، سلاح خود را همیشه همراه داشتند؛ این یک عمل نمادین است و معنایش این است که انسان از لحاظ علمی و فکری و عملی باید خود را بسازد و در میدانهای فعالیت و مبارزه، آماده به کار باشد.



ظلم

پذیرش هزینه ی شعار عدالت


 آنچه ما باید بدانیم - بخصوص ما مسۆولان نظام جمهوری اسلامی - این است که اصل، عدالت است. شما ببینید انتظار حجت قائم(ارواحنا فداه) که انتظار دیرپای همیشگی شیعه بوده، در درجه ی اوّل برای این بوده است که عدالت در دنیا استقرار پیدا کند؛ «یملأ الله به الأرض قسطاً و عدلاً کما ملأت ظلماً و جوراً». همه چیز بعد از عدالت است. آرزوی دیرین انسانهای مظلوم در سرتاسر تاریخ هم عدالت بوده است. ما امروز نظامی داریم که می خواهد دنبال عدالت باشد؛ این هدف و شعار ماست؛ باید راه را درست انتخاب کنیم.


البتّه دنبال عدالت بودن، هزینه ها و دردسرهایی دارد و موجب دشمنی قشرهایی هم می شود. امیرالمۆمنین در نامه ی خود به مالک اشتر متعرض همین معنا می شود و می گویند: آن جایی که امر دایر شد بین توده ی مردم - آنهایی که محتاج عدالت تو هستند - با خواص و مجموعه های کوچک و بهره مند و ممتاز جامعه، حتماً توده ی مردم را ترجیح بده. امروز این معنا باید شعار ما باشد و معیار درستی کار ما محسوب شود و برنامه ریزی ها و سیاستگذاری ها و عملکردهای ما به دنبال این قضیه باشد.


البتّه عدالت چیزی است که آسان بر زبان جاری می شود، امّا آسان به دست نمی آید؛ برنامه ریزی های بلند مدت لازم دارد؛ باید این برنامه ریزی ها را بکنیم و چشم انداز خود را چشم انداز عادلانه قرار دهیم؛ چیزی باشد که ما را به عدالت نزدیک کند؛ این وظیفه ی ماست و امروز درس امیرالمۆمنین برای ما بیش از همیشه همین نکته است.


امیرالمۆمنین علیه السلام به خاطر همین عظمتها و تراکم همین ارزشهای ممتاز در وجود او، ضربت خورد و این فاجعه ی بزرگ انسانی به وسیله ی انسانهای شقی و گمراه، نسبت به این بزرگوار به وجود آمد. خون امیرالمۆمنین هم ثارالله دانسته شده است. شما به امام حسین علیه السلام می گویید: «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره ». فقط خون امام حسین نیست که خونخواه آن، خداست؛ خون امیرالمۆمنین هم ثارالله است؛ یعنی خونخواه و صاحب این خون، خدای متعال است.(1)




بعضی ها بی توجّه، از جدایی دین وسیاست حرف می زنند؛ یعنی دین را به گوشه های خلوت برانند و انسان دیندار، فقط به نصیحت اکتفا کند. در این جا نصیحت نمی تواند کاری بکند. آنچه می تواند قدرتها را مهارو تهدید کند. و در برابر ظلم و فساد مقاومت کند و ریشه ی آن را بر کند یا آن را متزلزل کند، قدرت الهی و اسلامی است




استقرار عدالت با دستیابی به قدرت


درس دیگری که اعتقاد به مهدویّت و جشنهای نیمه شعبان باید به ما بدهد، این است: عدالتی که ما در انتظار آن هستیم - عدالت حضرت مهدی( علیه السّلام) که مربوط به سطح جهان است - با موعظه و نصیحت به دست نمی آید؛ یعنی مهدی موعودِ ملّتها نمی آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده طلبی و سلطه گری و استثمارنکنند. با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه ی عالم مستقر نمی شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانی- آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد- و چه در همه ی بخشهای دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهای صالح و عدالت طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانی که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمی شود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت کرد. آغاز دعوت پیغمبران الهی با زبان نصیحت است؛ امّا بعد از آن که توانستند طرفداران خود را گرد بیاورند و تجهیز کنند، آنگاه با دشمنان توحید و دشمنان بشریت، با زبان قدرت حرف می زدند.



طرفداران عدالت، باید خود را به قدرت مجهز کنند


 شما ببینید در همین آیه ی کریمه ی قرآن که راجع به قسط صحبت می کند و می گوید خدای متعال همه ی پیغمبران را فرستاد، «لیقوم النّاس بالقسط»- برای این که قسط و عدالت را در جامعه مستقر کنند -بلافاصله می فرماید: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للنّاس»؛(2) یعنی پیغمبران علاوه بر این که با زبان دعوت سخن می گویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتی که مجهز به سلاح هستند و با زورگویان و قدرت طلبان فاسد، معارضه و مبارزه می کنند. پیغمبراکرم وقتی به مدینه آمد و نظام اسلامی را تشکیل داد. آیات قرآن را بر مردم می خواند، به گوش دشمنان هم می رسانید؛ امّا به این اکتفا نمی کرد. کسانی که طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگویان و زیاده طلبان و متجاوزان به حقوق انسانها باید خود را به قدرت مجهز کنند. لذا شما می بینید از روزی که نظامی اسلامی به وجود آمد - یعنی اسلام مجهز به قدرت یک ملّت بزرگ و امکانات یک کشورو دولت بزرگ شد- دشمنان اسلام حرکت اسلام را جدی گرفتند و علاقه مندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اکناف عالم امیدوار شدند. بسیاری از پیغمبران در میدان مبارزه و جهاد مقدّس و قتال قدم می گذاشتند؛ «و کأیّن من نبیّ قاتل معه ربّیون کثیراً».



پی‌نوشت‌ها:


1-دیدار مقام معظم رهبری اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه ی شعبان در مصلای تهران، 1381/7/30.


2-الحدید /25.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517302

نظر آیة الله بهجت در مورد ظهور امام عصر(عج)


پیش از ظهور، همه باید سایه ظلم و جور را احساس کنند!!


آیت الله بهجت ره

مرحوم آیت‌الله بهجت درباره ظهور امام زمان(عج) بیان داشته است: پیش از ظهور، همه باید سایه ظلم و جور را احساس کنند. از این خونریزى هایى که پیش از ظهور حضرت حجّت(عج) واقع مى شود، معلوم مى شود که ظهور آن حضرت مانع از خونریزى است، چون همه طَوْعا یا کَرْها(خواسته و یا ناخواسته.) تابع آن حضرت می شوند.


و نیز معلوم مى شود که آن قدر باید ظلم و خونریزى صورت بگیرد که براى همه روشن شود که "مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا"؛(1) (زمین از جور و ستم پر شد.) و همه ى اهل زمین در هر کجا که باشند احساس کنند سایه ى ظلم و جور بر سر آن هاست و همه ى جهانیان حتّى کفّار، در فشار ظلم و ستم به سر ببرند و به انتظار نجات و ظهور فرج و مصلح باشند.


 ائمّه(علیهم السلام) در روایات به ما خبر داده اند که: "خیلى از اهل ایمان و عقیده در اثر ابتلائات بر مى گردند. لاِءَنَّهُ یَقُوُم بَعْدَ... ارْتِدادِ أَکْثَرِ الْقائِلِینَ بِإِمامَتِهِ."؛ زیرا او بعد از ... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى کند.(2) خدا کند ایمان ما تا آن وقت باقى بماند، وگرنه اگر ظهور هم نزدیک باشد ولى ایمان ما زایل شده باشد، دیگر ما را چه با ظهور آن حضرت و حضرت را چه با ما؟!


براى مۆمنین تثبیت در دین و ایمان و ثبات قدم تا ظهور آن حضرت، از ظهور آن حضرت مهم تر است.



پی نوشت:


1. بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.


2. بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 230، 231؛ کشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ کفایة الاثر، ص 283؛ کمال الدین، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517303

برجسته ترین شعار مهدویت (1)


امام زمان

جشن میلاد حضرت حجت(عج) برای عموم شیعیان، بلکه همه ی عدالت خواهان عالم، یک عید بزرگ است؛ لذا مردم ما در این جشن با همه ی وجود و با دل و جان، محبت و ارادت خود را به آستان حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه) ابراز می کنند. آنچه برای ما - به عنوان دوستداران و معتقدان به امامت و ولایت حضرت مهدی (عج)مهمّ است، این است که علاوه ی بر اظهار ارادت و شادی، از این خاطره ی تاریخی، یا از این اعتقاد شیعی درس بگیریم.



اعتقاد به مهدویّت، مخصوص شیعه نیست


البتّه اعتقاد به ظهور مهدی در دورانی از تاریخ، مخصوص شیعه نیست؛ همه ی مسلمانان، اعم از شیعه و سنی به این معنا معتقدند؛ بلکه غیر مسلمانان هم به یک صورت معتقدند؛ منتها امتیاز شیعه در این است که این شخصیت نجاتبخش بشریت را با نام و نشان و خصوصیّات می شناسد و معتقد است او همواره برای دریافت دستور الهی، حاضر و آماده است. هر وقت پروردگار عالم به او دستور دهد، او آماده ی شروع آن کار عظیمی است که بناست بشریت و تاریخ را متحول کند. آنچه ما به عنوان یک درس و تعلیم معرفتی و عملی از این قضیه باید بگیریم، مهم است.




مجموعه ی بزرگی از نخبگان که سررشته ی کار در دنیا در دست آنهاست. اسیر یأس و ناامیدی اند و این یأس و ناامیدی را به ملّتهای خود سرریز می کنند و آنها را از این که بتوان نقشه ی ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس می کنند. بدیهی است که انسانهای مأیوس نمی توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام بدهند. آن چیزی که انسانها را وادار به کار و حرکت می کند، نور و نیروی امید است




استقرار عدالت در جهان


 شما برادران و خواهران توجّه دارید که برجسته ترین شعار مهدویّت عبارت است از عدالت. مثلاً در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار می کنیم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهرش، اولین جمله یی که ذکر می کنیم، این است: «این المعدّ لقطع دابر الظّلمه، این المنتظر لاقامة الأمت و العوج، این المرتجی لأزالة الجور و العدوان »؛ یعنی دل بشریت می تپد تا آن نجاتبخش بیاید و ستم را ریشه کن کند؛ بنای ظلم را - که در تاریخ بشر، از زمانهای گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدت وجود دارد - ویران کند و ستمگران را سرجای خود بنشاند؛ این اولین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیّات آن بزرگوار را ذکر می کنید، یکی از برجسته ترین آنها این است که «الّذی یملأ الارض عدلا و قسطا کما ملأت ظلما و جورا » انتظار، این است که او همه ی عالم- نه یک نقطه - را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر نماید. در روایاتی هم که درباره ی آن بزرگوار هست، همین معنا و جود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود، دردرجه ی اول، انتظار استقرار عدالت است.



خشونت

فقدان عدالت؛ درد بزرگ بشریّت


درد بزرگ بشریّت، امروز همین مسأله ی فقدان عدالت است. همیشه دستگاههای ظلم و جور در سطح دنیا به شکلهای مختلف بر مردم جفا کرده اند؛ بشریت را زیر فشار قرار داده اند و انسانها را از حقوق طبیعی خود محروم کرده اند؛ امّا امروز این معنا از همیشه ی تاریخ بیشتراست و رفع این را انسان از ظهور مهدی موعود می طلبد و انتظار می برد. بنابراین، مسأله، مسأله ی طلب عدالت است.


نابودی بنای ظلم، حتمی است


 اولین درس عملی از این موضوع این است که نابود کردن بنای ظلم در سطح جهان، نه فقط ممکن است، بلکه حتمی است. این مطلب بسیار مهمی است که نسلهای بشری امروز معتقد نباشند که در مقابل ظلم جهانی، نمی شود کاری کرد. امروز وقتی ما با نخبگان سیاسی دنیا از ظلمهای مراکز قدرت بین المللی و سیستم جهانیِ ظلم -که امروز به سرکردگی استکبار در همه ی دنیا وجود دارد- صحبت می کنیم، می بینیم آنها می گویند بله، چیزی که شما می گویید، درست است؛ واقعاً دارند ظلم می کنند؛ امّا کاری نمی شود کرد!یعنی مجموعه ی بزرگی از نخبگان که سررشته ی کار در دنیا در دست آنهاست. اسیر یأس و ناامیدی اند و این یأس و ناامیدی را به ملّتهای خود سرریز می کنند و آنها را از این که بتوان نقشه ی ظالمانه و شیطانی امروز دنیا را عوض کرد، مأیوس می کنند. بدیهی است که انسانهای مأیوس نمی توانند هیچ حرکتی در راه اصلاح انجام بدهند. آن چیزی که انسانها را وادار به کار و حرکت می کند، نور و نیروی امید است. اعتقاد به مهدی موعود، دلها را سرشار از نور امید می کند. برای ما که معتقد به آینده ی حتمی ظهور مهدی موعود(عج) هستیم، این یأسی که گریبانگیر بسیاری از نخبگان دنیاست، بی معناست. ما می گوییم نخیر، می شود نقشه ی سیاسی دنیا را عوض کرد؛ می شود با ظلم و مراکز قدرت ظالمانه درگیر شد و در آینده نه فقط این معنا امکانپذیر است، بلکه حتمی است. وقتی ملّتی معتقد است نقشه ی ظالمانه و شیطانی امروز در کل عالم قابل تغییراست، آن ملت شجاعت پیدا می کند و احساس می کند دست تقدیر، تسلط ستمگران را برای همیشه به طور مسلّم ننوشته است.




امروز دستگاههای تبلیغاتی مراکز استکباری دنیا و روشنفکران وابسته ی به آنها، در سطح عالم این طور تبلیغ می کنند که هیچ حرکتی در مقابل نظم ظالمانه ی کنونی ممکن نیست. با فکر انقلاب و آرمانگرایی مبارزه می کنند و می خواهند ملّتها را متقاعد کنند که به همین وضعیّت کنونی ظالمانه ی دنیا بسازند و در مقابل آن هیچ عکس العملی نشان ندهند




امام خمینی، یأس را از دلها پاک کرد


انسانها می توانند تلاش کنند و پرچم عدالت را - ولو دریک نقطه ی محدود - بلند کنند. شما ببینید ملّتهایی که امروز در گوشه و کنار عالم زیر فشار ظلم و ستم زندگی می کنند، اگر این امید را در دل خود بپرورانند که می شود با ظلم مبارزه کرد، چه اتفاقی در دنیا می افتد و چطور ملتّها بیدارمی شوند. یک روز ملّت ایران هم در پنجه ی اقتدار رژیم طاغوتی دچار همین یأس بود؛ ولی امام بزرگوار ما با تعالیم اسلامی، این یأس را ازدلها پاک کرد و به مردم امید و شجاعت داد. نتیجه این شد که این مردم به پا خاستند، نهضت کردند، تن به سختی دادند، مبارزه کردند، از جان خود دریغ نکردند و توانستند دراین نقطه ی از عالم، با عوامل ظلم و نظام ظالمانه و شیطانی مبارزه و آن را ریشه کن و سرنگون کنند.



نظم ظالمانه ی جهانی، قابل زوال است


امروز دستگاههای تبلیغاتی مراکز استکباری دنیا و روشنفکران وابسته ی به آنها، در سطح عالم این طور تبلیغ می کنند که هیچ حرکتی در مقابل نظم ظالمانه ی کنونی ممکن نیست. با فکر انقلاب و آرمانگرایی مبارزه می کنند و می خواهند ملّتها را متقاعد کنند که به همین وضعیّت کنونی ظالمانه ی دنیا بسازند و در مقابل آن هیچ عکس العملی نشان ندهند. فکراعتقاد به مهدی، نقطه مقابل این تبلیغات غلط و ظالمانه است. جوانان و روشنفکران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور مهدی(عج) این اعتقاد راسخ را در دل خود پرورش می دهند که نظم ظالمانه جهانی، قابل زوال است و ابدی نیست؛ می شود با آن مبارزه و در مقابل آن ایستادگی کرد.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517304



بغض مقدس!



انتظار




از مهم ترین وظایف منتظران واقعی در دوران غیبت دشمنی با دشمنان حضرت (عج) است یک منتظر هرگز وجودش از بغض و دشمنی نسبت به دشمنان حضرت و موانع ظهور خالی نیست.





دشمنی با دشمنان حضرت (عج)


اساساً یکی از وظایف منتظران محبت و ارتباط قلبی با مولای خویش است و از جمله اجزاء غیر قابل تفکیک محبت به کسی، دشمنی با دشمنان اوست. از این رو دشمنی با دشمنان حضرت ولی عصر (عج) از جمله وظایف منتظران واقعی است. تبرّی و تولّی از جمله فروع دین هستند که وظیفه ی مسلمانی به شمار می رود. دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا حداقل های فروع دین اند. از این رو برای قرار گرفتن تحت ولایت امام زمان (عج) نیز دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا شرط لازم است. دشمنان حضرت  دشمن خدا و همه ی خوبی ها هستند. آنها عامل همه ی بدبختی ها، ظلم ها و فسادها و جنگ افروزی ها گرسنگی ها و خلاصه عامل همه ی غم های مردم هستند و از همه مهم تر عامل نرسیدن ندای دین و ولایت ائمه (علیهم السلام) در زمین می باشند و مردم را از نعمت و سعادت اخروی نیز محروم می گردانند. از این رو دشمنی با آن ها و پیروان و هم فکران آن ها مبارزه با همه ی بدی هاست.



سنخیت روحانی!


یک منتظر حقیقی از آن جهت که دارای شباهت و سنخیّت روحی زیادی به امام زمان (عج) یعنی به مظهر مهربانی و رحمت خداوندی است، خود نیز از عالی ترین درجات مهربانی و رحمت نسبت به همه بندگان خداوند بر خوردار است. او سعادت و خوشبختی آن هم نه فقط سعادت دینوی بلکه سعادت ابدی اخروی را که به دست منجی جهان و رهبر الهی تأمین و تضمین می شود، را برای همه ی مردم جهان می خواهد. به همین دلیل او با تمامی وجودش بدون هیچ نوع خستگی و ملامت و با همه ی علاقه ای که به مردم جهان و خوشبختی آن ها دارد با دشمنان حضرت و موانع ظهور او مبارزه می کند.




بغض و کینه نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) نه تنها ناپسند نیست بلکه مقدس بوده و اساساً از جمله وظایف منتظران حقیقی و شیعیان واقعی به شمار می رود. باید نسبت به فرهنگ بیگانه موضع گرفت و در مقابل آن ایستادگی کرد. در این صورت است زمینه برای ظهور حق فراهم خواهد شد




بغض دشمن چه می کند؟


کینه و بغض مقدس نسبت به دشمنان حضرت(عج) در درجه ی اول موجب می شود که فرهنگ دشمنان اسلام و بیگانه از جامعه ی منتظران حقیقی طرد شود. منتظر حقیقی هرگز فرهنگ غلط و ضد انسانی و فاسد دشمنان خدا را تأیید نمی کند زیرا تأیید عقاید غلط و فرهنگ و مظاهر فاسد فرهنگ دشمنان به معنای جدایی از فرهنگ انسانی و الهی اسلام ناب است و با ادعای محبت به اسلام و اهل بیت(علیهم السلام) نمی توان ذره ای با فرهنگ دشمنی در همه ی زمینه ها کنار آمد. کسانی ادعای محبت و انتظار حضرت را می کنند ولی در ظاهر و باطن و در عمل، گرفتار تبعیت از فرهنگ بیگانگان و دشمنان حضرت در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی هستند. ایشان باید در ادعای خود تجدید نظر کنند!


امام صادق(علیه السلام) فرمودند: خداوند به هیچ کس اجازه نداده است که از غیر ما پیروی کنند به درستی که هر کس از ما پیروی کند با دشمنان ما مخالفت کرده است و هر کس در سخن یا عملی با دشمن ما موافقت کند از ما نیست و ما از او نیستیم.



امام زمان

مرحله ی دوم، بغض مقدس!


منتظر در درجه ی بعدی پس از طرد فرهنگ منحط بیگانگان ساکت نمی نشیند و با شیوه های مناسب و مقتضی به مبارزه با این فرهنگ و مظاهر آن می پردازد. او از هیچ راه مشروع و معقولی برای ضربه زدن به این فرهنگ و مسدود کردن راه نفوذ و پیشرفت آن در فرزندان و دوستان امام زمان(عج) غفلت نمی کند. زیرا به عمق خطرها و آثار سوء آنها، به خوبی آگاه است و حاضر نیست شاهد بیماری و مرگ روحی انسان هایی باشد که در معرض خطر آلودگی های فرهنگ دشمن قرار دارند!



درخواست از خدا برای خونخواهی!


منتظر حقیقی برای دشمنی با دشمنان خدا الگو و سرمشقی بهتر از عاشورا ندارد. کربلا واقعه ای درس آموز است که با زیارت آن، منتظر، خود را برای ظهور آماده می کند آنجا که می فرماید: أن یرزقنی طلب ثارک مع إمام منصور من أهل بیت محمد (صلی الله علیه واله وسلم): از خداوند درخواست می کنم که خونخواهی تو را همراه امام یاری شده و پیروز از خاندان محمد (صلی الله علیه واله وسلم) روزی من کند. هم چنین در فقره ی دیگری از زیارت عاشورا خطاب به سید الشهداء می گوییم: و أن یرزقنی طلب ثاری مع امام هدی؛ از خداوند می خواهم که خونخواهی خودم را همراه امام هدایت مهدی (عج) روزی من کند.




کینه و بغض مقدس نسبت به دشمنان حضرت (عج) در درجه ی اول موجب می شود که فرهنگ دشمنان اسلام و بیگانه از جامعه ی منتظران حقیقی طرد شود. منتظر حقیقی هرگز فرهنگ غلط و ضد انسانی و فاسد دشمنان خدا را تأیید نمی کند زیرا تأیید عقاید غلط و فرهنگ و مظاهر فاسد فرهنگ دشمنان به معنای جدایی از فرهنگ انسانی و الهی اسلام ناب است و با ادعای محبت به اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) نمی توان ذره ای با فرهنگ دشمنی در همه ی زمینه ها کنار آمد




در این جا لحن و کلام زائر عوض می شود و به جای خون خواهی حسین (علیه السلام) خون خواهی خودش را مطرح می کند. این تعبیر بسیار عمیق و مهم است. خون امام حسین(علیه السلام) به خون خود زائر تبدیل شده است! زیرا زائر خود را به قدری به امام حسین(علیه السلام) نزدیک می بیند که خون او را خون خود می داند و این بزرگ ترین عزت یک شیعه است. همه ی شیعیان آن حضرت اتصال روحانی به آن بزرگوار دارند و در حقیقت آن ها به منزله ی اجزای وجودی آن بزرگوارند. حال مهدی (عج) طالب خون سید الشهداء(علیه السلام) است. خونخواهی امام حسین(علیه السلام) خونخواهی شیعیان است. پس همراهی جامعه ی شیعیان و منتظران حقیقی با امام عصر(عج) نشان دهنده ی وحدت اجزای پیکره ی وجودی واحدی است. عاشورای حقیقی و کربلای واقعی هنگامی در وجود منتظر متجلی می شود که دست خود را در دست امام زمان(عج) قرار داده باشد و صدا بزند: این الطالب بدم المقتول بکربلاء.



کلام پایانی...


بغض و کینه نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) نه تنها ناپسند نیست بلکه مقدس بوده و اساساً از جمله وظایف منتظران حقیقی و شیعیان واقعی به شمار می رود. باید نسبت به فرهنگ بیگانه موضع گرفت و در مقابل آن ایستادگی کرد. در این صورت است زمینه برای ظهور حق فراهم خواهد شد. إن شاء الله



                                                                                                                                                    ن . رادفر



بخش مهدویت تبیان






منابع مآخذ


1- آشتی با امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه)- محمد شجاعی


2- عصاره خلقت- جواد آملی


3- تجدید الاعتقاد- خواجه ی طوسی


4- سیری در سیره ی معصومین (علیه السلام)- شهید مطهری


5- بحارالانوار- علامه ی مجلسی (ره)



what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517305

آمادگى عمومى جهان لازمه تحقق ظهور امام عصر(عج)(1)


امام زمان




"مصلح بزرگ جهان" دوازدهمین جانشین برحق پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. عقیده شیعه بر این است که امام مهدی(عج) دوازدهمین جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) و فرزند امام حسن عسکرى(علیه السلام)؛ نامش "محمّد" و کنیه‏اش "أبوالقاسم" و لقبش "مهدى" و "صاحب الزّمان" و "قائم" است.



"امام مهدی(عج) هم اکنون زنده است و چون تولّدش به سال 255 هجرى بوده هم اکنون بیش از هزار سال از عمر او مى‏گذرد.


امام مهدی(عج) در عین اینکه در حال حیات است، از نظرها پنهان است؛ یعنى، با اینکه از یک زندگى طبیعى برخوردار است، ولى‏ به طور ناشناس در همین جهان زندگى دارد.


امّا بقیه فرق اسلامى - جز معدودى - عقیده دارند که او در آخر زمان متولّد مى‏شود، هر چند از دودمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) است؛ بنابراین، عمرى با این غیبت طولانى براى او قائل نیستند؛ البتّه افراد کمى از اهل تسنّن نیز او را فرزند امام حسن عسکرى(علیه السلام) مى‏دانند.


عقیده ویژه شیعه نسبت به امام مهدی(عج) 3 سۆال مهم را برمى‏انگیزد:


سۆال اول‏: "طول عمر" است که از قدیم مطرح بوده است که چگونه ممکن است انسانى این همه عمر کند، در حالى که هیچ‏گاه ندیده‏ایم سنّ انسان ها از یکصد تا یکصد و 10 یا 20 سال تجاوز کند! این عمر طولانى با توجّه به حدّاکثر عمرهایى که در اطراف خود مى‏بینیم چگونه سازگار است؟ بنا بر نظر شیعه باید از عمر حضرت بیش از هزار سال بگذرد، در حالى که نه مشاهدات روزانه ما افرادى با چنین عمر طولانى به ما نشان مى‏دهد؛ و نه علم و دانش روز مى‏پذیرد؛ و نه تاریخ شبیه آن را به خاطر دارد.




همه این گفت و گوها این مسأله را به طور وضوح ثابت مى‏کند که تئوری "عمر طبیعى ثابت" یک فرضیه ابطال پذیر است؛ و براى عمر موجودات زنده حدّ معیّنى را نمى‏توان در نظر گرفت. از نظر علم‏ امروز حدّ ثابتى براى طول عمر بشر و سایر موجودات زنده وجود ندارد و مقدار آن را مى‏توان تغییر داد




سۆال دوم‏: درباره فلسفه این غیبت طولانى است که چرا امام و رهبر جامعه اسلامى این همه مدّت در پرده غیبت بماند، سرّ این کار چیست؟


سۆال سوم‏: پیرامون فایده وجود امام مهدی(عج) در دوران غیبت است؛ هنگامى که پیشوا با پیروان خود ارتباط نداشته باشد و مردم جهان نتوانند او را ببینند و از رهبری هاى او بهره گیرند، چه نقشى مى‏توان براى او تصوّر کرد؟


در ادامه پاسخی کوتاه به این پرسش ها داده می شود:


پاسخ پرسش اول: راز طول عمر: ما هم با ایرادکنندگان در این قسمت همصدا هستیم که عمرهاى عادى و معمولى که مى‏بینیم غالبا از یکصد سال تجاوز نمى‏کند؛ و به ندرت به یکصد و 20 سال مى‏رسد، و افرادى که در عصر ما به یکصد و 50 یا 60 سال و بیشتر رسیده باشند جزء نوادر جهان محسوب مى‏گردند.



آیا عمر طبیعى حدّ ثابتى دارد؟


در گذشته گروهى از دانشمندان عقیده به وجود یک سیستم عمر طبیعى در موجودات زنده داشتند مثلًا:


پاولوف عقیده داشت عمر طبیعى انسان 100 سال است.


مچینکوف عقیده داشت عمر طبیعى انسان 150 تا 160 سال است.


کوفلاند پزشک آلمانى عقیده داشت عمر طبیعى انسان 200 سال است.


فلوگر فیزیولوژیست معروف عقیده داشت عمر طبیعى انسان 600 سال است.


بالاخره بیکن فیلسوف و دانشمند انگلیسى رقم را از این بالاتر برده و به 1000 سال مى‏رساند.


ولى این عقیده از طرف فیزیولوژیست‏هاى امروز در هم شکسته شده و مسأله حدّ ثابت عمر طبیعى ابطال شده است.



امام زمان

به گفته پروفسور اسمیس استاد دانشگاه کلمبیا: "همان گونه که سرانجام دیوار صوتى شکسته شده و وسائل نقلیّه‏اى با سرعتى مافوق صوت به وجود آمد، یک روز دیوار سنّ انسان نیز شکسته خواهد شد و از آنچه تاکنون دیده‏ایم فراتر خواهد رفت!»



دلیل زنده‏اى که براى اثبات این عقیده مى‏توان اقامه کرد آزمایش هایى است که گروهى از دانشمندان روى گیاهان یا حیوانات مختلف در آزمایشگاه ها به عمل آورده‏اند و در شرایط خاصّ آزمایشگاهى توانسته‏اند گاهى عمر یک موجود زنده را به "دوازده برابر" افزایش دهند. مثلًا آزمایشى که روى گیاهى که معمولًا عمرش 2 هفته بیشتر نیست به عمل آمده نشان مى‏دهد که مى‏توان آن را تا شش ماه نگه داشت.


اگر فرضاً چنین افزایشى روى عمر انسان ها عملى شود انسان هایى وجود خواهند داشت که بیش از یک هزار سال عمر کنند.


مى‏دانیم امروز بسیارى از زیست‏شناسان مسأله افزایش طول عمر انسان را به طور جدّى مورد بررسى قرار داده‏اند؛ اگر چنین چیزى امکان‏پذیر نبود این مطالعات بیهوده به نظر مى‏رسید.


دانشمندان غذاشناس عقیده دارند، طول عمر رابطه نزدیکى با طرز تغذیه و شرایط اقلیمى دارد؛ آنها با مطالعه روى طول عمر ملکه زنبوران عسل که چند برابر زنبوران معمولى عمر مى‏کند به اینجا رسیده‏اند که این موضوع معلول ژله مخصوصى است که زنبوران کارگر براى تغذیه ملکه فراهم مى‏کنند که با عسل هاى معمولى فرق‏ بسیار دارد و جمعى به این فکر افتاده‏اند که با تهیّه مقدار فراوانى از این ژله ممکن است، عمر انسان را تا چند برابر مقدار کنونى افزایش داد.


روانشناسان مى‏گویند طول عمر انسان بستگى زیادى به طرز تفکّر و عقاید او دارد و با داشتن یک سلسله روحیّات و عقاید سازنده و آرامبخش، طول عمر انسان افزایش مى‏یابد.


گروهى از پزشکان عقیده دارند: پیرى یک نوع بیمارى است که بر اثر تصلّب شرایین و یا "اختلال متابولیسم بدن انسان" پدید مى‏آید؛ و اگر ما بتوانیم از طریق تغذیه صحیح و داروهاى مۆثّر بر این عوامل پیروز شویم، پیرى را شکست خواهیم داد و از یک عمر طولانى برخوردار مى‏گردیم.




چگونه ممکن است انسانى این همه عمر کند، درحالى که هیچ‏گاه ندیده‏ایم سنّ انسان ها از یکصد تا یکصد و 10 یا 20 سال تجاوز کند! این عمر طولانى با توجّه به حدّاکثر عمرهایى که در اطراف خود مى‏بینیم چگونه سازگار است؟ بنا بر نظر شیعه باید از عمر حضرت بیش از هزار سال بگذرد، درحالى که نه مشاهدات روزانه ما افرادى با چنین عمر طولانى به ما نشان مى‏دهد؛ و نه علم و دانش روز مى‏پذیرد؛ و نه تاریخ شبیه آن را به خاطر دارد




همه این گفت و گوها این مسأله را به طور وضوح ثابت مى‏کند که تئوری "عمر طبیعى ثابت" یک فرضیه ابطال پذیر است؛ و براى عمر موجودات زنده حدّ معیّنى را نمى‏توان در نظر گرفت. از نظر علم‏ امروز حدّ ثابتى براى طول عمر بشر و سایر موجودات زنده وجود ندارد و مقدار آن را مى‏توان تغییر داد.(حکومت جهانى مهدى ع، ص: 204)


البته عمر طولانی خرق عادت است اما محال عقلی و علمی نیست.


اگر مشکل طول عمر مهدى(عج) از طرف ماتریالیست ها که همه چیز را از زاویه قوانین طبیعى مى‏بینند، مطرح شود پاسخش همان است که در بحث هاى فوق ذکر شد، ولى اگر ازسوى خداپرستان جهان همانند پیروان آئین مسیح(علیه السلام) و موسى(علیه السلام) و یا برادران اهل تسنّن مطرح شود، می توان از راه های دیگری نیز باب صحبت را گشود:


1- آنها براى خدا قدرت بى‏پایان و براى فرستادگان و مبعوثان او خارق‏ عادات و معجزات فراوان قائلند؛ به تعبیر دیگر، خدا را حاکم بر قوانین طبیعى مى‏دانند، نه محکوم این قوانین، آیا شفا دادن بیماران غیرقابل علاج از نظر فنّ پزشکى، و یا زنده کردن مردگان به وسیله مسیح، و یا معجزات حیرت‏انگیز دیگرى که از موسى(علیه السلام) به وسیله عصا (یک قطعه چوب بى‏ارزش) واقع می شد، امکان پذیر است؟


2- مسیحیان امروز عموماً معتقدند که دشمنان مسیح(علیه السلم) او را به صلیب (دار) آویختند و کشتند و دفن کردند؛ و پس از چند روز از میان مردگان برخاست و به آسمان رفت و هم اکنون زنده است.مسلمانان نیز گرچه به دار آویخته شدن و قتل عیسى را- طبق گفته‏ قرآن- قبول ندارند؛ ولى او را هم اکنون زنده مى‏دانند؛ و این گفتارى است که همه دانشمندان اسلامى- جز افراد معدودى- آن را پذیرفته‏اند.


3- هیچ مسلمانى نیست که عمر طولانى نوح را انکار کند، زیرا صریحاً در متن قرآن آمده که تنها دوران دعوت او به سوى توحید و آئین خدا، نهصد و 50 سال طول کشید (فلبث فیهم الف سنة الّا خمسین عاماً « سوره عنکبوت، آیه 14.»)

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517306

آزار امام زمان(عج) توسط شیعیان !!


امام زمان

بسیاری از بزرگان در توقیع و شرفیاب شدن خدمت امام زمان(عج) برخی نگرانی های آن حضرت را درمورد شیعیان درک کرده اند، که قسمت هایی از آنها را با هم مرور می کنیم.



اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه اعمال


در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی، خادم مسجد کوفه، می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(1)


آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت(عج) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(2)


در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (سلام الله علیها) که فرج را نزدیک گرداند.»(3)


در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی(ره)- امام زمان(عج) فرمودند: "از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید."(4)


در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان(عج) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: "به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد."(5)




در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سیدجمال الدین گلپایگانی(ره)- امام زمان(عج) فرمودند: از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید




همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران


شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رۆیا به محضر امام زمان(عج) مشرّف شدم و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است. حضرت با تندی به او فرمودند: "چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟"


بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله(عج) می فرمایند: وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَمُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد." وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: "پس تو چرا مدح می کنی؟" عرض کردم: "تقیه می کنم." حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: "تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن."(6)




از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر(عج) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: "کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می شود




تحصیل معارف از طریق غیر مشروع


امام زمان(عج) می فرماید: "طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر(ص) مساوی با انکار ماست."(7)



گناه شیعیان


امام زمان(عج) می فرمایند: "نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند."(8) امام زمان(عج) می فرمایند: "به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت."(9)



پرهیز از تصرف اموال معصوم (علیه السلام)


از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر(عج) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: "کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می شود."(10)


امام زمان(عج) در توقیع شریفی می فرمایند: "هرکس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد."(11)


ایشان می فرماید:"وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟"(12)


در توقیع دیگر می فرماید: "لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند."(13)



پی نوشت ها: 


1-  برکات حضرت ولی عصر(عج)، ص 35.


2-  ملاقات با امام عصر(عج)، ص 87.


3-  ملاقات با حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 251.


4-  شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 1، ص 184.


5-  کرامات الصالحین، ص 174.


6-  برکات حضرت ولی عصر(عج)، ص 361.


7- صحیفه المهدی، ص 334.


8- احتجاج، ج 2، ص 474.


9- الخرائج، ج 3، ص 1110.


10- کمال الدین، ص 520.


11- کمال الدین، ص 520.


12- کمال الدین، ص 521.


13- نجم الثاقب، ص 411.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:26 - 0 تشکر 517307

تکامل فردی و اجتماعی بشر در زمان ظهور


امام زمان (عج)

تکامل در عصر ظهور یکی از مطالبی است که در اندیشه‌ی شیعه و در زبان ائمه اطهار(علیهم السلام) به بشریت مژده داده شده و از نتایج ظهور امام زمان(عج) است. این تکامل اگرچه در ادیان دیگر نیز به صورت‌های مختلف وجود دارد اما در شیعه معنای خاص یافته و دارای ابعاد مختلفی است.


لازم است قبل از اینکه به بحث خاص تکامل از دیدگاه شیعه 12 امامی بپردازیم قدری سابقه‌ی این تفکر را در ادیان دیگری که از اندیشه‌ی منجی موعود بهره‌مند هستند، مورد بررسی قرار دهیم.



به طور کلی ادیان موعود گرا را از این نظر می‌توان به 3 دسته تقسیم کرد:


ادیان قائل به تکامل اجتماعی صرف


دسته‌ی اول ادیانی هستند که این تکامل را تکاملی صرفا اجتماعی می‌دانند. در این ادیان، موعود و منجی‌ که خواهد آمد با خود رفاه اجتماعی و آزادی و استقلال را به ارمغان می‌آورد. برخی ادیان مانند ادیان نوظهور سرخ پوستی و همچنین برخی فرقه‌های نوظهور در آفریقا از مهمترین این ادیان هستند. البته اندیشه‌هایی که تکامل اجتماعی و رفاه و عدالت را نه به عنوان کارکرد انحصاری موعود بلکه به عنوان اصلی ترین هدف و جوهره‌ی رسالت او می‌دانند نیز وجود دارند. از جمله نگرش مسلمانان سنی مذهب است که بیشتر معطوف به تکامل اجتماعی انسان است و توجه به تکامل معنوی در اندیشه‌ی ایشان به عنوان یک نتیجه‌ی قابل توجه در ظهور منجی کمتر به چشم می‌خورد.



دسته‌ی سوم ادیانی هستند که نجات بخشی منجی موعود را صرفا در جنبه‌ی معنوی می‌دانند. در نظر این ادیان ظهور منجی همراه است با تکامل عقلانی و معنوی انسان و هدف اصلی او نیز همین است. ازجمله مثال مذهب دائویی که در چین وجود دارد، چنین اندیشه‌ای را ترویج می‌کند


ادیان قائل به تکامل معنوی و اجتماعی


دسته‌ی دوم، ادیانی هستند که نجات بخشی منجی موعود را معنوی و اجتماعی می‌دانند. در این ادیان به هر دو عنصر توجه شده و هر دو در کانون توجه اندیشه‌ی منجی موعود وجود دارد. از مهمترین این مذاهب، مذهب شیعه‌ی 12 امامی است که پیروزی مستضعفان بر مستکبران را کانون اصلی موعود شناسی خود قرار داده و تکامل عقلی و معنوی انسان را از دستمایه‌های ارزشمند این نجات نهایی می‌داند. ادیان هندو و همچنین آئین زردشتی نیز در اندیشه‌ی موعود شناسی خود به هر دو عنصر تکامل معنوی و تکامل اجتماعی نظر دارند.


ادیان قائل به تکامل معنوی صرف


دسته‌ی سوم ادیانی هستند که نجات بخشی منجی موعود را صرفا در جنبه‌ی معنوی می‌دانند. در نظر این ادیان ظهور منجی همراه است با تکامل عقلانی و معنوی انسان و هدف اصلی او نیز همین است. از جمله مثال مذهب دائویی که در چین وجود دارد، چنین اندیشه‌ای را ترویج می‌کند.



امام زمان

تکامل در زمان ظهور از منظر شیعه


همانطور که گذشت از منظر شیعه تکاملی که در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) رخ می‌دهد، تکاملی همه جانبه خواهد بود. چه در عرصه‌ی اجتماعی و چه در عرصه‌ی عقلانی، بشریت با یک جهش و خیزش مواجه می‌شود و در نتیجه‌ی حکومت واحد جهانی امام، تمام ظرفیت های مادی و معنوی جهان و بشریت به ظهور و فعلیت خود می‌رسد.



تکامل عقول در زمان ظهور حضرت مهدی


مطابق با آیات و روایات شیعه، در زمان ظهور امام زمان(عج) با توجه خاص و عنایت ایشان و همچنین تشنگی انسان‌ها در فهم معارف، این تکامل عقلانی اتفاق افتاده و ظرفیت‌های پنهان عقل بشری مکشوف و فعال می‌شود. امام باقر(علیه السلام) فرموده‌اند که زمانی که امام زمان(عج) قیام می‌کند، دست خود را بر سر بندگان می‌کشد در نتیجه عقول و آرزو‌های آنها کامل می‌شود. صرف نظر از تفاسیر متعددی که در مورد این سخن امام ارائه شده است، جوهره و ماهیت کلی این سخن این است که با توجه امام عصر(عج) به مردم زمان خود و عنایت الهی حالتی در آنها پدید می‌آید که منجر به نوعی تکامل معنوی در عقل و باطن آنها می‌شود. این تکامل قطعا تکاملی خاص است، چراکه تکامل عمومی و تدریجی اذهان بشری در طول زمان اتفاق افتاده است و بدون توجه ویژه‌ی امام نیز به مسیر خود ادامه داده است. لذا می‌توانیم تکامل خاص و ویژه‌ای را از منظر پیشوایان شیعه در مورد افراد عادی بشری در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) قائل شویم که صرفا با توجه امام و عنایت حق امکان پذیر است و منحصر و مختص به آن زمان است.



در مذهب شیعه 12 امامی، تکامل موعود و جهان زمان ظهور مشتمل بر یک تکامل همه‌جانبه و وسیع خواهد بود و منحصر بر تکامل اجتماعی و یا معنوی نمی‌شود. در اندیشه‌ی شیعه، در زمان ظهور امام زمان(عج) هم عقول و باطن انسان‌ها به نهایت رشد خود می‌رسد و هم جهان هستی در منتهای درجه‌ فعلیت خود قرار می‌گیرد. هم اجتماع انسان‌ها اصلاح می‌شود و هم فرهنگ و صنایع آنها در درجه‌ی بالای ترقی قرار می‌گیرد و این افق روشنی است که مذهب شیعه برای آینده‌ی جهان در نظر دارد


تکامل اجتماعی، فرهنگی و صنعتی


مطابق نظر شیعه تکامل اجتماعی در زمان ظهور امام زمان(عج) در ابعاد مختلفی اتفاق می‌افتد. این تکامل در زمینه‌ی عدل، قسط و عدالت اجتماعی به معنای کامل اتفاق افتاده و درعین حال تکامل فرهنگی، صنعتی و .. نیز به نهایت خود می‌رسد. چنانکه در روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) بیان شده که در زمان ظهور امام زمان(عج) بینایی و شنوایی علاقه مندان ایشان چنان می‌شود که در هر نقطه‌ای سخن می‌گوید، می‌توانند همه‌ی سخنان او را شنیده و او را ببینند. و یا بیان شده که در آن زمان مومنی که در شرق زندگی می‌کند می‌تواند برادر ایمانی خود در مغرب را ببیند و بالعکس. این چنین آیاتی را هم می‌توان بر پیشرفت معنوی بشر و توانایی‌های معنوی و روحانی او تفسیر کرد و هم اینکه می‌توان آن را به پیشرفت ادوات صنعتی و تکنولوژی تعبیر کرد.


در عین حال روایاتی که دلالت بر پیشرفت عمرانی جهان و آبادی کره‌ی زمین وجود دارد نیز دال بر تکامل فیزیکی و کیهانی است. روایاتی که تکامل روییدنی‌ها و خارج شدن گنج‌های مخفی زمین در دوران ظهور را بشارت می‌دهد، ازجمله‌ی این روایات است.


به هرحال آنچه مشخص است این است که در مذهب شیعه 12 امامی، تکامل موعود و جهان زمان ظهور مشتمل بر یک تکامل همه‌جانبه و وسیع خواهد بود و منحصر بر تکامل اجتماعی و یا معنوی نمی‌شود. در اندیشه‌ی شیعه، در زمان ظهور امام زمان(عج) هم عقول و باطن انسان‌ها به نهایت رشد خود می‌رسد و هم جهان هستی در منتهای درجه‌ فعلیت خود قرار می‌گیرد. هم اجتماع انسان‌ها اصلاح می‌شود و هم فرهنگ و صنایع آنها در درجه‌ی بالای ترقی قرار می‌گیرد و این افق روشنی است که مذهب شیعه برای آینده‌ی جهان در نظر دارد.





what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 5:27 - 0 تشکر 517308

توصیه آیة الله بهجت در رابطه با امام زمان(عج)


آیت الله بهجت

فقیه فقید، و عارف دانای راز، حضرت آیة الله بهجت که به تعبیر مقام معظم رهبری، سرچشمه پایان ناپذیر فیوضات معنوی بودند، یکی از نمونه‌های انتظار فرج است، آنچه می‌خوانید درباره انتظار فرج و تحصیل مقدمات آن است:


همه می‌دانیم زعیم ما در این زمان غیبت، دست بسته و زندانى است و حق ندارد در میان جمعیت، خود را معرفى کند و نشان دهد.


آقایى گفته بود: در خواب دیدم گروهى آمدند از شهر عبور کنند، مخفیانه با هم وعده گذاشتند که خود و جاى خود را پنهان کنند و پس از خرید از بازار و انجام کارهایشان، یکى یکى در محل و یا قهوه خانه اى خاص همدیگر را ببینند. ـ نعوذُبالله ـ مثل قاچاقچى ها و دزدها که از شهر و اهل آن در وحشتند، جدا جدا و یکى یکى در فلان محل یا قهوه خانه یکدیگر را ملاقات کنند.


 تا اینکه در خواب دیدم دور هم جمع شدند، همه آدم هاى نورانى بودند، به حدى که نمی‌شناختم رییس آن ها کدام است، و مُعَمم نبودند، جز یکى از آن ها ولى از بس نورانى بودند، تشخیص نمی‌دادم که او رییس است. یکى از آن ها درباره من چیزهایى می‌گفت، خبرهایى می‌داد. یک مرتبه یکى از آن ها به او اشاره کرد که دیگر نگو، و او ساکت شد، از اینجا فهمیدم که رییس همان شخص است و متوجه شدم که مُعَمم در میان آن ها فقط او بود.


 بله، کار صاحب ما ـ عجل الله تعالى فرجه الشریف ـ نعوذ بالله به جایى رسیده که یقین داریم بسیارى از حکومت ها، او و یارانش را مفسد و جانى و اخلالگر می‌دانند و اگر به آن‌ها دسترسى پیدا کنند، اعدام می‌کنند! اگر ما او را نمی‌شناسیم، او همه ما را می‌شناسد و می‌داند و می‌بیند.


بالاخره، در این عصر بین ما و زعیم ما فاصله افتاده و او گرفتار است، خدا می‌داند اگر نُواب اربعه زیادتر بودند، چه بلاهایى بر سر آنها می‌آوردند! اگر چه علماى بزرگى هم چون شیخ مفید ـ قدس سره ـ بوده اند، ولى نواب اربعه از جهاتى راجح بوده‌اند.




هر شخصى باید برنامه اصلاحیه اى براى خود تهیه کند؛ به این صورت که مشخص کند این ها اصول اعتقاداتى است که من به آن ها یقین دارم، در زمینه توحید و نبوت و امامت و... و این ها معتقدات بنده است و از روى دلیل بدان عقیده دارم، خواه اظهار بکنم یا نکنم، و خواه چیزى اتفاق بیفتد، یا نیفتد



آیا با وجود این می‌شود در این زمان غیبت کارى کرد؟! آیا مقاتله و جهاد، بر ضرر مسلمانان تمام نمی‌شود؟! حال اگر مقاتله نشد و یا نکردیم، آیا راهى براى اصلاح خود و اصلاح دیگران و جامعه داریم یا نه؟ آیا راهى جهت حفظ خود از فساد و اصلاح فاسدهاى قابل اصلاح در جامعه وجود دارد یا خیر؟


 به گمان بنده این یک راهى است که هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که نشدنى است، و یا این که پیش نمی‌رود و بى نتیجه و بى فایده است. و در عین حال، اشکالاتى و معذوراتى را که راه هاى دیگر دارند، ندارد.


آن راه این است که هر شخصى باید برنامه اصلاحیه اى براى خود تهیه کند؛ به این صورت که مشخص کند این ها اصول اعتقاداتى است که من به آن ها یقین دارم، در زمینه توحید و نبوت و امامت و... و این ها معتقدات بنده است و از روى دلیل بدان عقیده دارم، خواه اظهار بکنم یا نکنم، و خواه چیزى اتفاق بیفتد، یا نیفتد، حتى اگر حکومت، دست سفیانى بیفتد و من مجبور شوم که از روى تقیه به او بگویم: «أَلْحَق مَعَک»؛ (حق با تو است.) ـ چون اگر نگویم کشته می‌شوم، و یا نزدیکان و دوستانم کشته می‌شوند ـ اشکالى نداشته باشد.


پس از آنکه انسان برنامه خود را درست کرد، باید اول خودش به آن التزام عملى داشته و به آن متعهد شود تا از ناحیه آخرتى خاطر جمع گردد و پس از آنکه خود را با این برنامه اصلاحى اصلاح کرد، می‌تواند دیگران را، هر چند افراد مُنصِف را، با خود هم عقیده کند، و تدریجا به افراد بگوید که این عقیده من است و این هم دلیل من.


به این ترتیب، هر کس می‌تواند کم و بیش دیگران را در برنامه صحیح خود داخل کند. آن افرادى که به این برنامه عمل می‌کنند اول خود را اصلاح می‌کنند و بعد به نوبه خود با فرد سومی‌مطرح می‌کنند، و مانند شخص اول او را به طریقه صحیح خود دعوت می‌کنند.



آیا با وجود این می‌شود در این زمان غیبت کارى کرد؟! آیا مقاتله و جهاد، بر ضرر مسلمانان تمام نمی‌شود؟! حال اگر مقاتله نشد و یا نکردیم، آیا راهى براى اصلاح خود و اصلاح دیگران و جامعه داریم یا نه؟ آیا راهى جهت حفظ خود از فساد و اصلاح فاسدهاى قابل اصلاح در جامعه وجود دارد یا خیر؟



 بدین ترتیب، هر طالب اصلاحى از روى برنامه و ادله صحیحه وقتى خود را اصلاح کرد، دومی ‌و سومی ‌و چهارمی ‌و ... را اصلاح می‌کند، و کار به جایى می‌رسد که محیط و افراد جامعه همه صالح می‌شوند. آیا این مطلب قابل تشکیک است؟!

با این راه، اهل ایمان و عُقلا و اهل انصاف صالح می‌شوند، و لازم نیست شمشیر به دست بگیریم و با اهل باطل محاربه کنیم و یا با اهل حق محاربه کنیم؛ زیرا در جنگ شروط محاربه لازم است که براى همه و همیشه میسر نیست؛ ولى ما با این راه می‌توانیم شرایطى را فراهم نماییم که گروه هاى بسیار و جامعه را اصلاح کنیم و شرط آن چیزى جز اصلاح خود و اصلاح غیر، نیست.


اگر کسى در این کار جدى باشد، گمان نمی‌کنم پشیمان شود، و اگر این برنامه به دست افراد منصف افتاد، دیگرى را اصلاح می‌کند و آن دیگرى هم همین طور، و در نتیجه، برخلاف امراض مُسرى، اصلاحات مسرى، تحقق پیدا می‌کند. خداوند متعال می‌فرماید:


«وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنمَآ أَحْیَا الناسَ جَمِیعًا»(2) هر کس یکى را احیا کند، گویا همه مردم را احیا کرده است.


 منظور از حیات در این آیه شریفه، نجات دادن از ضلالت و گمراهى در دین است.


این راه اصلاح را نباید کَالعَدَم و نشدنى حساب کنیم، و گرنه پشیمان می‌شویم از این که می‌توانستیم عادل و صالح فراهم کنیم و نکردیم، و در وُسع ما بود و قدرت داشتیم که دنیا را به امن و امان و عدالت وادار کنیم و نکردیم.



پی نوشت:


1. بحارالانوار، ج 51، ص 356؛ الغیبة طوسى، ص 384.


2. سوره مائده، آیه 32.

what`s life?life is love.
پنج شنبه 2/6/1391 - 14:24 - 0 تشکر 524665

مسأله انتظار


موضوع انتظار و امید به قیام یک مصلح جهانى که به وضع نابسامان جوامع بشرى سامان بخشد و تبعیضها، بى عدالتیها، جنگ و خونریزى و مفاسد را از محیط زندگى انسانها برچیند، یکى از مسائلى است که ادیان و مذاهب مختلف روى آن تکیه مى‏کنند. و آن را عامل موثّری برای حرکتهای فردی و اجتماعی دانسته که غالباً به جنبشهای ضد استعماری می انجامد.


امّا گاهى گفته مى‏شود که چنین انتظارى، افراد را در یک عالم رؤیایى فرو برده و از آن چه در اطراف آنها مى ‏گذرد، غافل مى‏سازد و آنها را به فرار از زیر بار مسئولیّت‏هاى اجتماعى تشویق مى‏ کند.


و به عبارت دیگر از نظر فردى، عاملى است براى رکود و توقّف، و از نظر اجتماعى وسیله‏اى است براى خاموش ساختن جنبشهاى ضدّ استعمارى، و به هر شکل اثر تخدیرى دارد.


براى این که روشن شود تا چه اندازه در گفتار بالا تحریف حقیقت و واقعیّت وجود دارد، بررسی این مسأله لازم است تا دانسته شود ‏اگر مساله انتظار به طرز صحیح پیاده شود، عامل مؤثّرى براى حرکتهاى فردى و اجتماعى است، یا عاملی تخدیر کننده که سبب رکود می شود.  پیش از آن لازم است معنا و مفهوم انتظار، مورد بررسی قرار گیرد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.