تناسب معنایی آیات قرآن (2)
و من هنا نعلم ان الاغراض و المقاصد المحصلة من السور مختلفة، و ان كل واحدة منها مسوقة لبیان معنا خاص و لغرض محصل لا تتم السورة الا بتمامه،[1] این كه خداوند هر دسته از آیاتی را جدا از دسته دیگر قرار داده و نام سوره بر هر یك نهاده، شاهد براین است كه یك گونه انسجام و پیوستگی در هر مجموعه وجود دارد، كه در قسمتی از یك مجموعه و یا میان هر سوره و سوره دیگر، آن پیوستگی خاص وجود ندارد.
از این رو در می یابیم كه اهداف و مقاصد مورد نظر در هر سوره با سوره های دیگر تفاوت دارد، هر سوره برای بیان هدف و مقصد خاصی عرضه شده كه پایان نمی یابد مگر با پایان یافتن آن هدف و رسیدن به آن مقصد».
وی پیشاپیش هر سوره، فشرده ای از مطالب گسترده آن را بیان داشته و با این اقدام شایسته، از راز بزرگی كه در متن سوره ها نهفته است پرده برداشته و جهشی ارزنده به جهان تفسیر بخشیده است. جزاه الله عن القرآن خیر الجزاء.
ما به عنوان نمونه، از انسجام و به هم پیوستگی آیات سوره حمد و نظم طبیعی هفت آیه آن و نیز از مقدمه و اهداف و خاتمه سوره بقره كه حاكی از نظام طبیعی خاصی است، در حد توانایی بحث كرده ایم.[2] با تامل و دقت در هر سوره، این انسجام و جامعیت حاكم به خوبی مشهود است.
امام فخر رازی درباره آیات پایانی سوره بقره و پیوند آن ها با مطالب مطرح شده در متن سوره گوید: «و من تامل فی لطائف نظم هذه السورة و فی بدائع ترتیبها، علم ان القرآن كما انه معجز بحسب فصاحة الفاظه و شرف معانیه، فهو ایضا معجز بحسب ترتیبه و نظم آیاته. و لعل الذین قالوا انه معجز بحسب اسلوبه ارادوا ذلك. الاانی رایت جمهور المفسرین معرضین عن هذه اللطائف، غیر متنبهین لهذه الامور،[3] هر كه در ظرافت نظم این سوره ـ بقره ـ تامل كند و بدایعی ـ هنر جالب ـ كه در ترتیب آیات آن رعایت شده مورد توجه قرار دهد، خواهد یافت كه قرآن همان گونه كه از لحاظ فصاحت الفاظ و شرف و بلندای معانی معجز است، بر حسب ترتیب و نظم آیات آن نیز معجز است. و شاید كسانی كه اعجاز قرآن را بر حسب اسلوب گفته اند همین را خواسته اند. ولی ـ متاسفانه ـ می بینم كه بیشتر مفسرین از این نكته غفلت ورزیده اند و بدان توجهی ننموده اند».
آن گاه گفته شاعر را یاد آور می شود:
«و النجم تستصغر الابصار رؤیته و الذنب للطرف لا للنجم فی الصغر، ستارگان را گر چه دیدگان ما كوچك می بیند، گناه از دیدگان است نه در ستارگان كه كوچك می نمایند».
تذكر لازم:
برخی علاوه بر تناسب آیات، مساله تناسب سوره ها را نیز مطرح ساخته و خواسته اند ترتیب موجود میان سوره ها را توقیفی بدانند. بلكه برخی ازاین فراتر رفته آن را حكمت بالغه الهی گرفته، شاهدی بر اعجاز قرآن در ترتیب سوره ها دانسته اند.[4] برهان الدین بقاعی (متوفای 885) تفسیر گسترده ای دارد به نام «نظم الدرر فی تناسب الآیات و السور»كه به افراط در این زمینه سخن گفته و از حداعتدال بیرون رفته است. مطلب را ازآن جا شروع می كند كه تناسب میان «استعاذه» و «بسمله» در آن است كه «استعاذه» با حرف «الف» شروع می شود و اشاره به ابتدای آفرینش است، ولی «بسمله »با حرف «باء» كه حرف «شفوی »است شروع و با حرف «میم »ختم می شود كه اشاره به «معاد»است. پس استعاذه و بسمله مبدا و معاد را فرا گرفته اند. به علاوه، یك تناسب دورانی میان آخر قرآن (كه به دو سوره معوذتین ختم می شود) و ابتدای قرآن كه با «استعاذه» شروع می شود، قایل شده، كه هرگاه كسی بخواهد در تلاوت قرآن، آخر آن را به اول آن وصل كند، این تناسب رعایت شده است.[5] آن گاه در بیان پیوستگی سوره ها به یك دیگر سخنان بسیاری گفته كه عموماً فاقد دلیل و تعجب برانگیز است.
شگفت آورتر، معاصر وی جلال الدین سیوطی، با آن ذكاوت و تیز نظری ـ با آن كه كار بقاعی را ناپسند خوانده ـ خود رساله ای به نام «تناسق الدرر فی تناسب السور» نگاشته و در عرضه این گونه مطالب بدون پشتوانه اسراف ورزیده است، از جمله ناسبت سوره «مسد»با سوره «توحید»كه پس از آن واقع گردیده را در وزن و قافیه (حرف دال) گرفته، گوید: «سوره (مسد) به آیه فی جیدها حبل من مسد[6] ختم می شود و سوره (توحید) به آیه قل هو الله احد[7] آغاز می گردد، كه حرف آخر هر دوآیه (دال) است»[8] و از این گونه تكلفات كه آدمی از شنیدن آن رنج می برد. به گفته سید قطب: «قرآن آن اندازه شكوه مند و بزرگ قدر است و عظمت آن فراگیر، كه نیازی به این گونه تكلفات بی رنگ و بی مایه ندارد». جای شگفتی است كه برخی ازمفسرین عالی قدر ما، این گونه گفته ها را پی گیری كرده در كنار مطالب ارزش مند ووالای تفسیر خود درج كرده اند.[9]
لذا متذكر می شویم، كه هیچ تناسب معنوی میان سوره ها با یك دیگر وجود ندارد و هرگز ترتیب موجود بین سوره ها توقیفی نیست، بلكه پس از رحلت پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله بر دست صحابه، از روی برخی مناسبت های اعتباری ـ مثلاً بزرگی وكوچكی سوره هاو از این قبیل ـ انجام گرفته است، كه شرح آن در فصل های قبلی آمد.
[1] . تفسیر المیزان، ط تهران، ج 1، ص 14، و ط بیروت، ص 16.
[2] . ر. ك: التمهید، ج 5، ص 251 ـ 248.
[3] . فخر رازی، تفسیر كبیر، ج 7، ص 127.
[4] . محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص 20 ـ 19.
[5] . بقاعی، نظم الدرر، ج 1، ص 22 و ص 15.
[6] . مسد 111: 5.
[7] . اخلاص 112: 1.
[8] . سیوطی، تناسق الدرر، ص 71، این رساله با نام «اسرار ترتیب القرآن» به تحقیق عبد القادر احمد عطا به چاپ رسیده است.
[9] . هم چون مفسر گران قدر طبرسی عظیم، در تفسیر پر ارج و گران قیمت خود «مجمع البیان ».
محمد هادی معرفت ـ علوم قرآنی ص405