• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 3070)
پنج شنبه 19/5/1391 - 23:17 -0 تشکر 500690
تاریخ و جغرافیای استانها

توضیح : ترتیب استانها صرفا براساس حروف الفباست


استان آذربایجان شرقى (1)

 

   موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان

آذربایجان شرقى با وسعت ۴۵۲۶۱/۴ کیلومترمربع در گوشه ٔ ‌ شمال غربى فلات ایران قرار دارد. رود ارس حدود شمالى آن را با جمهورى‌هاى آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص مى‌کند. رود قطور و آب‌هاى دریاچه ٔ ارومیه حدود غربى آن با استان آذربایجان غربى است. در جنوب، کشیدگى رشته‌کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگیِ توپوگرافیک استان با آذربایجان غربى و زنجان شده است و در شرق نیز دره و رودخانه دره‌رود، کوه‌هاى سبلان، چهل نور و گردنه ٔ صائین این خطه را از استان اردبیل جدا مى‌کند. مدارهاى ۵ دقیقه و ۴۵ درجه و ۲۲ دقیقه و ۳۶ درجه منتهى‌الیه غربى و شرقى مختصات جغرافیایى این استان را مشخص مى‌کند.

 

آذربایجان شرقى در طول ۲۳۵ کیلومتر خط مرزى با جمهورى‌هاى آذربایجان و ارمنستان همسایه است. دو شهرستان این استان (مرند و اهر) با جمهورى آذربایجان ۲۰۰ کیلومتر و با جمهورى ارمنستان ۳۵ کیلومتر مرز مشترک دارند. در طول این مرز رود ارس جارى است. در حال حاضر ارتباط استان با کشورهاى همسایه تنها از سه نقطه ٔ مرزى جلفا، خداآفرین و کردشت انجام مى‌‌گیرد؛ در این میان جلفا از اهمیت خاصى برخوردار است. شهر مرزى جلفا از طریق خط آهن نخجوان، ایروان و تفلیس به جمهورى اکراین و بنادر دریاى سیاه وصل مى‌شود. ارتباط این استان با دریاى سیاه، اهمیت و جایگاه خاصى به آن بخشیده است.

 

منطقه ٔ آذربایجان به علت موقعیت خاص جغرافیایى یکى از مناطق حساس و مهم کشور است. همین اهمیت، حساسیت، و گستردگى باعث شده است تا این منطقه با وجود خصوصیات مشترک جغرافیایى، ‌ فرهنگى و تاریخى، به سه استان آذربایجان شرقى، غربى و اردبیل تقسیم شود. در حال حاضر استان آذربایجان شرقى داراى ۱۲ شهرستان، ۳۱ شهر، ۳۰ بخش، ۱۳۳ دهستان و ۳۱۴۹ آبادى است. شهرستان‌هاى آن عبارت‌اند از : اهر، بستان‌آباد، ‌ بناب، تبریز، سراب، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ‌ میانه، هریس و هشترود. مرکز آذربایجان شرقى شهر تاریخى و توسعه یافته ٔ تبریز است.

 

   جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان

فلات آذربایجان را دیواره‌هاى رشته جبال مرتفع و پوشیده از برف آرارات در شمال غربى، رشته‌هاى پراکنده و نامنظم ارسباران - قره‌داغ و قوشاداغ و سبلان در شمال شرقى، رشته‌کوه‌هاى بزغوش در شمال و مشرق، ارتفاعات قافلانکوه در شرق و جنوب شرقى، رشته کوه سهند در جنوب و دریاچه ارومیه در غرب در بر گرفته است.

 

در فلات آذربایجان، دو منطقه بارز و قابل نفوذ وجود دارد، ‌ یکى دشت چالداران و دره قُطور در شمال غربى، دیگرى دشت مغان در شمال شرقی. در سایر قسمت‌ها، به علت وجود ارتفاعات، دره‌هاى عمیق و سایر موانع طبیعى، ‌ معابر قابل نفوذ کمترى یافت مى‌شود.

 

آذربایجان منطقه ٔ ‌ مرتفعى است که کوه‌هاى بلند از جهات مختلف سراسر آن را فرا گرفته و موجبات پیدایش جلگه‌هاى مغان، تبریز، سراب و مراغه را فراهم کرده است. بلندترین نقطه ٔ استان، قله ٔ ‌ سهند (۳۷۲۲+ متر) در ۵۰ کیلومترى جنوب تبریز و پست‌ترین نقطه ٔ ‌ آن در حوالى دریاچه ٔ ارومیه (۱۲۲۰+ متر) قرار دارد. استپ‌هاى کوهى قسمت پهناورى از نواحى بلندِ آذربایجان را پوشانده است.

 

در شمال آذربایجان به ویژه در بخش قره‌داغ‌ (ارسباران)، هر جا امتداد کوه‌ها در مقابل وزش بادهاى باران‌زاى مدیترانه‌اى، ‌ غربى و خزرى قرار گرفته، جنگل‌هاى تنک یا انبوهى به وجود آمده است که در بعضى قسمت‌ها فاقد گیاهان زیردرختى است. جنگل‌هاى موجود آذربایجان شرقى نشانگر آن است که در روزگاران گذشته، سراسر منطقه در اثر آب و هواى گرم و مرطوب و خاک حاصلخیز، شرایط مساعدى براى پیدایش و رشد جنگل در دامنه ٔ ‌ کوه‌ها و ارتفاعات داشته است که متأسفانه در اثر استفاده بى‌رویه عمدتاً تخریب و نابود شده‌اند.

 

آب و هواى استان آذربایجان شرقى به طور کلى سرد و خشک است، ولى به علت تنوع توپوگرافیکى، از اقلیم‌هاى متفاوتى برخوردار است.

 

موقعیت کوهستانى و عرض جغرافیایى استان از عوامل برودت و سرماى قسمت اعظم این منطقه است. کم ارتفاعى و اثرات ملایم‌کننده بخارهاى دریاى خزر در پاره‌اى از مناطق از عوامل اعتدال اقلیمى آن به شمار مى‌آید. به علاوه آذربایجان تا حدودى تحت تأثیر جریان‌هاى مرطوب دریاى مدیترانه از سمت غرب و جنوب غربى قرار دارد و توده‌هاى هواى سرد سیبرى نیز از شمال بر آب و هواى آن اثر مى‌گذارد. وجود دریاچه ٔ ارومیه آب و هواى قسمت محدودى از سواحل استان را تحت تأثیر قرار داده است.

 

به استناد گزارش سازمان هواشناسى کل کشور، درجه ٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است. متوسط درجه حرارت در تبریز ۱۲/۵، مراغه ۱۲/۲، اهر ۹/۷، سراب ۷/۶ و میانه ۱۲/۷ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد است. حداکثر مطلق درجه ٔ حرارت در جلفا با ۴۰/۳ درجه ٔ سانتى‌گراد و حداقل مطلق آن در سراب با ۳۱/۴- درجه ٔ سانتى‌گراد در سال ۱۳۷۲ گزارش شده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در ایستگاه‌هاى تبریز، مراغه و میانه به ترتیب ۳۶/۶، ۳۵ و ۳۹/۲ و حداقل مطلق آن ۹/۵-، ۸- و ۱۱/۲- درجه ٔ سانتى‌گراد قید گردیده است.

 

از نظر بارندگى، استان آذربایجان شرقى به دو ناحیه ٔ متفاوت تقسیم مى‌شود:

 

- ناحیه ٔ سردسیر شامل دامنه‌هاى کوهستان سهند، شهرهاى تبریز و مرند که در مسیر بادهاى مرطوب قرار دارند. معمولاً میزان بارندگیِ سالانه ٔ این ناحیه در شرق استان بیشتر از سایر نواحى است و مقدار آن به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلى‌متر مى‌رسد.

 

- ناحیه ٔ معتدل که عمدتاً در دالان‌ها، کوهپایه‌ها، دامنه‌هاى جنوبى و مناطق آفتابگیر واقع شده است و از تأثیر مستقیم جریان‌هاى سرد شمالى محفوظ است و آب و هواى معتدلى دارد. سواحل دریاچه ٔ ‌ ارومیه و شهرستان‌هاى‌ مراغه و میانه جزو ناحیه ٔ معتدل به حساب مى‌آیند.

 

در فصل تابستان، مناطق جلگه‌اى استان و پیرامون دریاچه ٔ ارومیه گرم است و منحنى همدماى ۱۲ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد از آن نواحى عبور مى‌کند، در حالى که در زمستان اوضاع جوى تغییرات شدیدى مى‌کند و میانگین حداقل درجه ٔ حرارت به یک درجه زیر صفر مى‌رسد.

 

در استان آذربایجان شرقى اوضاع جوى بسیار متغیر است. به طورى که درجه ٔ ‌ حرارت در برخى از ماه‌هاى گرم سال، گاهى به ۳۸ درجه ٔ سانتى‌گراد یا بیشتر مى‌رسد و برودت هوا در ماه‌هاى سرد، گاهى به بیش از ۲۰ درجه زیر صفر کاهش مى‌یابد. رطوبت هوا نیز از اواخر پاییز تا اوایل بهار زیاد مى‌شود، که علت آن علاوه بر کاهش درجه ٔ حرارت، ورود توده‌هایى از هواى سرد و مرطوب اروپاست که با گذشته از دریاى مدیترانه وارد آسمان ایران مى‌شوند.

 

در سال ۱۳۷۲، سازمان هواشناسى استان مجموع روزهاى یخبندان شهر تبریز را ۱۰۳ روز گزارش کرد که جزئیات آن به شرح زیر است:

 

فروردین ماه ۳ روز، آبان‌ ماه ۱۴ روز، آذر ماه ۹ روز، دى ماه ۳۱ روز، بهمن ماه ۲۸ روز و اسفند ماه ۸ روز.

 

براساس این گزارش، بیشترین روزهاى یخبندان با ۱۳۱ روز به شهر سراب و کمترین آن به قسمت شرقى تبریز اختصاص داشت که در طول سال تنها ۸۰ روز یخبندان بود. اهر با ۱۱۵، میانه با ۱۰۱ و سراب با ۱۳۱ و تبریز با ۱۰۳ روز یخبندان شهرهایى بودند که در طول سال، بالاتر از ۱۰۰ روز یخبندان داشتند.

 

آذربایجان همواره تحت تأثیر بادهاى سرد شمالى و سیبرى و بادهاى مرطوب دریاى سیاه مدیترانه و اقیانوس اطلس است. به علاوه بادهاى محلى نیز تحت تأثیر شرایط طبیعى استان، ‌ از سوى کوهستان‌هاى بلند و دریاچه‌هاى اورمیه و خزر، به سوى دشت‌ها و جلگه‌ها مى‌وزند.

 

بادهایى که از شمال و شمال شرقى به سوى آذربایجان مى‌وزند، کلاً سرد و مرطوب‌اند و در فصل زمستان سبب نزول برف سنگین و یخبندان مى‌شوند. باد مرطوب مدیترانه‌اى که از غرب به آذربایجان مى‌وزد باران‌زا و بسیار مفید است.

 

بادهاى شرقى با عبور از دریاچه ٔ خزر، در مسیر ارسباران، مرند، اردبیل، ‌ دره‌‌اى بین سبلان و قوشاداغ، بزغوش و سهند به طرف غرب مى‌وزند. در اکثر نقاط آذربایجان مانند سراب و تبریز این باد را مه‌یئلى یا باد مه مى‌گویند که بادى سرد و مرطوب است. این باد در امتداد دامنه‌هاى جنوبى سهند به طرف مراغه پیش مى‌رود و در حدود دریاچه ٔ ارومیه تغییر مسیر مى‌دهد. کوه‌هاى مرزى در غرب آذربایجان و کردستان باعث مى‌شوند باد مه در جهت جنوب غربى و جنوبى بوزد که نام آن در این منطقه باد زریان است.

 

جریان باد مهمى که از فراز دریاى مدیترانه و دریاى سیاه و اقیانوس اطلس به سمت غرب و شمال غرب ایران مى‌وزد، چند شاخه مى‌شود که تعداد این شاخه‌ها در فصل پاییز در برخورد با ارتفاعات استان افزایش مى‌یابد و در فصل بهار، به ریزش نزولات جوى فراوانى منجر مى‌گردد.

 

علاوه بر بادهاى فوق بادهاى محلى دیگر استان به شرح زیر است:

 

- باد «آغ یئل» یا گرمیچ یا گرمیش که بسیار تند و شدید است و معمولاً باعث خسارت مى‌شود. آغ یئل در تبخیر و خشکانیدن رطوبت زمین مؤثر است و بادى گرم و مرطوب است که در زمستان موجب ذوب برف و یخ مى‌شود و یا به حرکت در آوردن ابرهاى باران‌زا موجبات ریزش باران را فراهم مى‌کند. این باد معمولاً رطوبت دریاى مدیترانه را به همراه دارد.

 

- خزریئلى یا باد خزر، چون از سوى دریاى خزر مى‌وزد به این نام مشهور شده است و قسمتى از آن منطقه ارسباران را در بر مى‌گیرد.

 

- وزش بوغاناق یئلى که همان گردباد است، باعث ریشه‌کن شدن درختان و تخریب و ویرانى منازل و بناهاى کم دوام مى‌شود.

 

براساس گزارش سال ۱۳۷۰ ایستگاه سینوپتیک شهر تبریز، مجموع روزهایى که این شهر در معرض وزش بادهایى با سرعت حداقل ۱۸ و حداکثر ۵۰ متر در ثانیه قرار دارد، ۱۶۸ روز است. بیشترین سرعت باد در ماه اردیبهشت با ۵۰ متر در ثانیه و کمترین سرعت آن در آذرماه و دى ماه با سرعت ۱۸ متر در ثانیه است.

 

با توجه به ویژگى‌هاى اقلیمى، این استان از اواخر اردیبهشت ماه تا پایان مهرماه مناسب‌ترین زمان براى گردش‌هاى تابستانى و سایر ماه‌هاى سال مناسب گردش‌هاى زمستانى است. ایرانگردانى که در ماه‌هاى بهار و تابستان به منطقه مسافرت مى‌کنند به نحو مطلوبى مى‌توانند از زیبایى‌هاى طبیعى و دیدنى‌هاى تاریخى و باستانى استان بهره‌مند شوند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:53 - 0 تشکر 502623

استان خراسان جنوبی



1
ـ1ـ موقعیت جغرافیایی :

استان خراسان جنوبی، شرقی ترین استان ایران، دارای 102460 كیلومتر مربع مساحت می باشد. این استان بین 57 درجه و 1 دقیقه تا 60 درجه و 57 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 32 دقیقه تا 34 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته و 22/6 % از مساحت كشور را به خود اختصاص داده است .
استان از شرق، حدود 462 كیلومتر مرز مشترك با كشور افغانستان دارد. از شمال به استان خراسان رضوی، از غرب به استانهای یزد و كرمان و از جنوب با استان سیستان و بلوچستان همسایه است .
براساس آخرین تقسیمات كشوری، خراسان جنوبی دارای 7 شهرستان (بیرجند، قائنات، فردوس، درمیان، سرایان، سربیشه و نهبندان)؛ 20 شهر، 18 بخش، 48 دهستان، 2223 آبادی دارای سكنه و 5549 آبادی خالی از سكنه می باشد .

1
ـ2ـ جغرافیای طبیعی :

استان از نظر ناهمواریها تقریباً به دو قسمت « كوهستانی و مرتفع» و «پست و هموار» تقسیم می شود. قسمتهای كوهستانی بیشتر در شمال و شمال غرب استان و قسمتهای پست و هموار در دشتهای مركز و جنوب استان واقع شده اند .
بلندترین قله های استان «كمرسرخ» به ارتفاع 2842 متر در شمال (شهرستان قائنات، بخش نیمبلوك)، «مؤمن آباد» به ارتفاع 2771 متر در مركز (شهرستان بیرجند) ‌و «شاهكوه» به ارتفاع 2737 متر در جنوب (شهرستان نهبندان ) میباشند .
مناطق پست و هموار استان شامل زمینها و دشتهای همواری هستند كه در قسمتهای مركزی، شمال غربی، غربی و جنوب غربی استان قرار گرفته اند. این دشتها در نقاط حاصلخیز شمال، شمال غرب و مركز استان قرار گرفته و از نظر كشاورزی، دامپروری و احداث راههای ارتباطی از اهمیت خاصی برخوردارند. دشتهای جنوب، شمال غرب (بشرویه) و جنوب غربی استان حاوی نمكزارها و نقاط پست و كم ارتفاعی هستند كه گاهاً از هر نوع پوشش گیاهی عاری هستند و بدلیل مجاورت با حاشیه شرقی كویر نمك (شهرستان فردوس) و حاشیه شمال كویر لوت (شهرستان نهبندان)، آب و هوایی خشك و خشن داشته و در معرض حمله شنهای روان قرار دارند .
به علت كمی نزولات جوی، فصلهای پرباران منتهی به ماههای پایانی زمستان و اوایل بهار هستند و میانگین بارندگی در فصول گرم و سرد سال به ترتیب 1/0 میلیمتر و 1/95 میلیمتر می باشد .
قرارگیری استان در ناحیه آب و هوایی بیابانی (گرم و خشك) شرق ایران سبب شده تا اكثر جریانات رودخانه ای، موقت و فصلی بوده و رودخانه دائمی در استان وجود نداشته باشد. تندابها و سیلابها در بسیاری از موارد بدلیل فقر پوشش گیاهی، سبب خرابی می شوند. بخشهای وسیعی از مركز، غرب، شرق وجنوب استان با محدودیت منابع آب مواجه می باشند و منابع محدود آ ب زیر زمینی تنها امكانات تامین آب محسوب می شوند .
قرارگیری گسل بزرگ نهبندان به طول 750 كیلومتردر چندین شاخه موازی كه از مركز سیستان و بلوچستان و مرز پاكستان، تا شمال استان و نواحی جنوبی استان خراسان رضوی امتداد یافته، جدا از ایجاد زمین لرزه های پراكنده، سبب تشكیل ساختارهای متنوع زمین شناسی در طول میلیونها سال و تشكیل توده های سنگهای «گرانیت سبز» كه بسیاری از گونه های آن شهرت جهانی دارند .

محصولات کشاورزی :زعفران زرشک عناب آلو انگور بادام انار انجیر سنجد





1

ـ3ـ آب و هوا :


اقلیم استان از نوع خشك و بیابانی است، اما با توجه به موقعیت قرارگیری مناطق پست یا مرتفع، به دو دسته تقسیم می شود :

الف) اقلیم خشك و گرم: شامل دشتها و مناطق هموار مركز، غرب و جنوب استان
ب) اقلیم خشك و ملایم: كه در بخشهای مرتفع شمالی، شمال غربی استان و اطراف بیرجند مشاهده می شود .
متوسط بارندگی سالیانه استان به 133 میلیمتر می رسد كه اغلب به صورت بارشهای رگباری و غیر متناوب است. بارش در نواحی مجاور كویر به حدود 50 میلیمتر تقلیل یافته و در ارتفاعات به حدود 250 میلیمتر افزایش می یابد كه متوسط بارندگی در مركز استان «بیرجند» به 6/160 میلیمتر می رسد. حداكثر درجه حرارت مطلق استان 48 درجه سانتیگراد در بشرویه ثبت شده و پایین ترین دمای مشاهده شده 23 ـ درجه سانتیگراد در قاین بوده است. در استان دوره گرما طولانی است و از اواخر اردیبهشت تا اواخر شهریور را در بر می گیرد. ماههای سرد سال شامل آذر، دی، بهمن، تا اواسط اسفند می باشند .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:53 - 0 تشکر 502625


استان خراسان جنوبی ( 2 )




1
ـ4ـ پیشینه تاریخی :

بر اساس كتیبه های هخامنشی و نوشته های برخی از مورخان یونانی، « قهستان» خاستگاه و زیستگاه یكی از اقوام ایرانی به نام «ساگارت» بوده و بخشی از چهاردهمین ساتراپ نشین هخامنشی به شمار می آمده است .
در گذشته، قهستان، نام سرزمنیهای جنوب خراسان شامل ولایات خواف، گناباد، بجستان،‌كاشمر، طبس، فردوس، قاین، ‌طبس مسینا، ‌بیرجند و نهبندان بوده است . این نام بیشتر به محدوده كوچكتری یعنی ولایت قاینات و بیرجند اطلاق می شده و به سبب كوهستانی بودن به این نام (قهستان معرب كهستان = كوهستان) خوانده شده است .
هرودوت، مورخ بزرگ یونانی نیز به سكونت اقوام ساگارت در این ناحیه اشاره می كند. به جز نوشته ها و قراین تاریخی، كتیبه «كال جنگال» به عنوان یك سند و مدرك بسیار معتبر نشان می دهد كه در دوران حكومت اشكانیان، «قهستان» از ایالات اشكانی و «خوسف»، ساتراپ نشین این منطقه بوده است. در عهد ساسانی نیز قهستان از ایالات آباد و معتبر بوده است. كتیبه و سنگ نگاره های « لاخ مزار» روستای «كوچ» در بیرجند حاوی نوشته هایی به خط پهلوی ساسانی است كه در آنها نام «آخشنواز» پادشاه هپتالی و «قباد» پادشاه ساسانی به چشم می خورد .
مورخان، ‌فتح خراسان به دست مسلمانان را در سال 22 هجری در زمان خلافت عمر و فتح قهستان را در سال 29 هجری قمری در عهد خلافت عثمان دانسته اند. قهستان تا سال 259 هجری قمری در سیطره عباسیان بود و توسط والیان خلفا اداره می شد و چندی از این مدت را نیز جزء قلمرو طاهریان بود. دراین سال، «یعقوب لیث صفاری» كه رهسپار سركوبی نیشابور بود، قهستان را فتح نمود و حاكمانی را بر نقاط آن گمارد و تا سال 299 هجری قمری، این منطقه در دست خاندان صفاری بود .
پس از آن قهستان مدتی در تصرف امرای محلی سیستان و از زمان حسن صباح تا تهاجم سپاه هلاكوخان، در دست حكام اسماعیلیه بود، چنانكه قهستان یكی از مراكز عمده سیاسی این فرقه و بعد از «الموت» مقر حضور فدائیان اسماعیلیه بود. موقعیت خاص دوری از حكومت مركزی، وضعیت طبیعی و وجود كوههای بلند وصعب العبور، از مهمترین علل حضور فدائیان حسن صباح در این منطقه بود. قلعه كل حسن صباح، قلعه شاهدژ، قلعه رستم و قلعه بیدسكان از مشهورترین قلعه های اسماعیلیه در قهستان بوده اند .
پس از حمله مغول و ویرانی شهرهای مركزی خراسان بزرگ در قرن هفتم، رسمیت یافتن مذهب تشیع در منطقه، رواج اقتصاد تجاری و رونق داد و ستد و فزونی كاروانهای تجاری، فرصت مناسبی جهت رشد اقتصادی قهستان و بیرجند به ارمغان آورد. اهمیت بیرجند از عهد صفویه بیشتر شد و با مستقر شدن حاكم نشین «قائنات» در آن، در مسیر پیشرفت افتاد و با رونق گرفتن تجارت دراوایل قرن حاضر و گسترش ارتباطات میان انگلیس و هند، شكوفایی بیشتری پیدا كرد. بیرجند به عنوان مركز ثقل بخشی از جاده باستانی ابریشم، و محل عبور جاده «ادویه» به دروازه عبور كالاهای بازار شبه قاره هند به آسیای میانه و روسیه تبدیل شده بود .

1-5-
جمعیت :

مطابق با آخرین سرشماری، جمعیت استان در سال 85 بالغ بر 636420 نفر بوده است كه این میزان 9/0 درصد از جمعیت كل كشور را تشكیل می دهد. بررسی روند تغییرات جمعیتی در مناطق شهری و روستائی استان نشان می دهد كه حدود 6/48 درصد از جمعیت استان در روستاها و مناطق گسترده ای از نوار مرزی سكونت داشته و 4/51 درصد در شهرها سكونت دارند .
استان با دارا بودن 22/6% از مساحت و 9/0 درصد از جمعیت كل كشور، كمترین تراكم نقاط جمعیتی كشور با رقم معادل 2/6 نفر در كیلومتر مربع را دارد. جمعیت شهرنشین استان در سال 85 بالغ بر 326695 نفر بوده كه رتبه 17 نرخ شهرنشینی با رقمی معادل 4/51 درصد نسبت به نرخ 4/68 درصدی شهرنشینی در كشور، متعلق به این استان است .


-
زبان و لهجه :

زبان مردم استان فارسی و شامل گویشهای پر مایه و متنوعی می باشد. امكان واژه سازی در گویشهای مردم نقاط مختلف بسیار گسترده است و به دلیل كوهستانی بودن نقاط مركزی و شمالی استان و عدم تاخت و تاز بیگانگان به این ناحیه، زبان و نژاد مردم از آمیختگی و اختلاط بدور مانده و در واژگان آن نسبت به زبان فارسی رسمی، نشانه های كمتری از واژه های بیگانه مانند عربی‏، تركی و... دیده می شود .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:54 - 0 تشکر 502627

استان خراسان رضوی






  • استان خراسان رضوی با وسعتی حدود 128420 کیلومترمربع معادل 7.8 درصد مساحت کل کشور ومتشکل از 20 شهرستان ،65 بخش ،163 دهستان و8861 آبادی جمعیتی معادل 4777 هزار نفر رادرخود جای داده است.

  • ازجمعیت فوق 2909 هزار نفر معادل 60.1 درصد درمناطق شهری و1858 هزار نفر معادل 38.9 درصد درمناطق روستایی استان ساکن هستند .

  • به رغم تقسیم استان،شاخصها حاکی ازآن است که استان خراسان رضوی همچنان از جایگاه مناسبی دراقتصاد کشور برحوردار می باشد.


پیشینه تاریخی خراسان



  • استان پهناور خراسان با ساختار گونه گون و کهن زمین شناسی ، اقلیم متنوع و جاذب ، موقعیت ویژه جغرافیایی ، بی گمان از قدیمی ترین دوران حیات بشری ، بستر فعالیتهای بشری ، بستر فعالیتهای معیشتی ، بازرگانی و نظامی عمده بوده است ، به دلیل همین موقعیت خاص ، کهن ترین ، معروفترین و طو لانی ترین راه ارتباطی بین شرق و غرب یعنی (( جاده تاریخی ابریشم )) از طریق خراسان شرق را به غرب مرتبط می سازد

  • تنوع جغرافیایی سرزمین خراسان با وجود آب و هوای کویری و گرم در بخش جنوبی و معتدل کوهستانی در شمال استان و به طور پراکنده در مرکز ، با ارتفاعات قابل توجهی نظیر بینالود ، هزار مسجد ، کپه داغ ، قهستان و زمینه ای مناسب برای استقرار بشر از قدیمی ترین ایام و جذب اقوام وطوایف متعدد در دورانهای مختلف بوده است .، سرزمینی که نواحی مختلف آن عرصه رویش انواع نباتات مناطق سردسیری و گرمسیری از قبیل گندم ، برنج، بادام ، سیب ، انگور ، پسته ، خرما ،و است .


مناطقی از آن استعداد پرورش انواع مختلف حیوانات اهلی و وحشی نظیر پلنگ ، گرگ ، شتر . اسب ، آهو ، گوسفند . بز و داراست .



  • قدیمی ترین آثار حیات انسانی در ایران ، شامل تعدادی ادوات و دست افزارهای سنگی . با قدمت تخمینی 800 هزار سال قبل ، متعلق به دوران پارینه سنگی قدیم ، از بستر رودخانه کشف رود مشهد بدست آمده است . در حالی که قدیمی ترین مکانهای استقرار انسان ، حداکثر با قدمت 100 هزار سال در نواحی دیگر ایران نظیر آذربایجان ، لرستان و شناسایی شده اند .

  • دومین مکان از نظر قدمت ، پناهگاه سنگی (غار) ((خونیک)) در نزدیکی بیرجند است که متعلق به دوره پارینه سنگی میانه با قدمتی بین 50تا60 هزار سال می باشد . از آن پس آثار و شواهد زندگی بیشماری از دوران نوسنگی تا آغاز دوران تاریخی در جلگه مشهد ، دره اترک علیا (قوچان) ، جلگه درگز ، بجنورد ، تربت حیدریه ، بیرجند و شناسایی شده اند این شواهد و آثار به اقوام و ساکنان اولیه و بومیئ خراسان مربوط می شود که بنا به عقیده برخی محققان به عنوان اقوام (( آسیایی )) شهرت یافته اند و سراسر آسیای غربی از مدیترانه تا ترکستان و دره سند را فرامی گیرد .

  • ولی در حقیقت مهمترین مقطع تاریخ خراسان در سرآغاز دوران تاریخی ایران با ورود اقوام ((آریایی)) به فلات ایران پیوند می خورد . در این واقعه که در اغاز هزاره اول ق.م اتفاق افتاد ، آریایی ها تازه وارداز طریق خراسان به سمت نجد ایران پیش رفتند و بخش اعظم آنها آنچنان که از توصیفات (( اوستا )) برمی آید ، در خراسان و سیستان مستقر شدند و شاید به همین دلیل است که عمده حوادث آغاز تاریخ ایرانیان که در دو منبع (( اوستا)) و (( شاهنامه فردوسی )) ذکر شده است در مشرق ایران و در واقع در خراسان بزرگ رخ می دهد .

  • بسیاری از محققان ، زادگاه ((زردشت)) را مشرق ایران و بوژه حدود خراسان می دانند . برخی از داستانها و افسانه های محلی و از جمله داستان کاشتن سرو کاشمر در خراسان به یاد بود پذیرش آیین نو زردشت توسط ((ویشتاسپ)) نیز مؤید این نظر است . دیاکونوف نیز محل پیدایش زبان اوستایی را در آسیای میانه ، مشرق ایران ، افغانستان و خراسان کنونی می داند .


جغرافیای طبیعی خراسان



  • موقعیت استان وسیع خراسان در شمال شرقی کشور بین 55 درجه و 17 دقیقه تا 61 درجه و 15 دقیقه طول شرقی و 30 درجه و 24 دقیقه تا 38 درجه و 17 دقیقه عرض جغرافیایی نیمکره شمالی قرار گرفته و از شمال و شمال شرق به جمهوری ترکمنستان با مرز مشترک حدود 751 کیلومتر ، از شرق به جمهوری اسلامی افغانستان با مرز مشترک حدود 619 کیلومتر ، از غرب به استانهای گلستان ، سمنان و اصفهان و از جنوب به استانهای سیستنان و بلوچستان ، کرمان و یزد محدود است . طول استان به خط مستقیم 750 کیلومتر و عرض متوسط آن حدود 420 کیلومتر است . خراسان بیش از 19% از خاک کشور رادر بر گرفته و مساحتی معادل 303513 کیلومتر مربع دارد .


پستی وبلندیها



  • استان پهناور خراسان به سبب وسعت زیاد ، از نظر شرایط طبیعی بسیار متنوع و هر یک از نواحی مختلف آن دارای ویژگیهای خاصی است .بلندترین نقطه آن قله بینالود ، 3211متر و کم ارتفاع ترین نقطه آن در شمال سرخس ، 300 متر از سطح دریا ارتفاع دارد .

  • کوههای خراسان دنباله ارتفاعات البرز به سمت مشرق است که به صورت قوسهای موازی از شاه کوه آغاز شده و در جهت شمال غربی به سوی جنوب شرقی تا ارتفاعات هندوکش افغانستان امتداد می یابد .

  • در میان این رشته کوههای موازی ، دره ها و دشتهای وسیعی وجود دارد که گاه پهنای آن به حدود 200 کیلومتر می رسد . امتداد این رشته کوهها در برخی نواحی با برخورد به دره یا جلگه گسسته می شود . آنچه در این منطقه حائز اهمیت است ، وجود دشتهای حاصلخیز و آبادی چون : بجنورد ، شیروان ، قوچان ، چناران و مشهد است که در پهنه دشت سر سبزی بین دو رشته ارتفاعات موازی کپه داغ و هزار مسجد در شمال و آلاداغ و بینالود در جنوب به وجود آمده اند .


آب و هوا



  • گستردگی استان و عواملی مانند وجود رشته کوههای مرتفع و مناطق کویری ، دور از دریا و وزش بادهای مختلف موجب گوناگونی آب و هوا در مناطق آن گردیده است .

  • در بیشتر بررسیهای انجام گرفته از جمله مطالعات آمایش خراسان ، این سرزمین به سه منطقه آب و هوایی شمال ، مرکز و جنوب تقسیم می شود .

  • شمال خراسان بطور کلی دارای شرایط آب و هوایی معتدل و سرد کوهستانی است .این منطقه حاصلخیز ترین و متراکمترین بخش استان از نظر جمعیت ، فعالیتهای اقتصادی وامکانات زیر بنایی است . که شامل شهرستانهای بجنورد ، قوچان ، شیروان ، مشهد، درگز ، چناران و سرخس می شود .

  • مساحت این منطقه حدود پنجاه و هشت هزار کیلومتر مربع است که5/18% وسعت کل استان را تشکیل می دهد . بیشتر جمعیت و امکانات اقتصادی و زیر بنایی این منطقه در اطراف مشهد و در محور مشهد  – قوچان قرار دارد .

  • منطقه مرکزی استان شامل شهرستانها ی سبزوار ، اسفراین ، نیشابور ، تربت حیدریه ، کاشمر، تربت جام ،تایباد و خواف است . و مساحتی در حدود 85هزار کیلومتر مربع دارد که 2/27 %استان را در بر می گیرد .

  • این منطقه دارای آب و هوای نیمه صحرایی ملایم بوده و فعالیت اصلی اقتصادی آن کشاورزی است که در دشتهای وسیع دامنه های جنوبی بینالود تا کویر نمک و مناطق کویری مرز افغانستان انجام می شود .این دشتها از نظر آب وهوایی جزو مناطق خشک ونیمه خشک محسوب می شوند و میزان بارندگی در آنها بین 200 تا250 میلیمتر در سال است .

  • جنوب خراسان دارای آب و هوای خشک و نیمه صحرایی است .وسعت این منطقه از شش شهرستان بیرجند ، طبس ، فردوس، گناباد، قائنات، و نهبندان تشکیل شده حدود170هزار کیلومتر مربع است که حدود نیمی از مساحت کل استان را در بر می گیرد .

  • بررسی وضعیت بارندگی استان نشانگر این است که در بیش از 90% استان توزیع مکانی و زمانی بارشها و پراکندگی آنها یکنواخت و مشابه نیست ، میزان ریزشهای جوی به صورت باران و برف در 15%مساحت استان (نواحی شمال و شمال غربی )آن نسبتا زیاد است به طوری که در برخی مناطق مجاور استان گلستان ، میزان بارندگی گاه به بیش از 700 میلیمتردر سال می رسد . میانگین بارندگی سالانه این

  • این ناحیه یبن 300 تا400 میلیمتر تغییر می کند ولی در مناطق جنوبی ، شرقی و مرکزی که بیش از 85% مساحت خراسان را شامل می شود میزان بارندگی در این مناطق تقریبا معادل 150 میلیمتر است .

  • تنوع آب و هوایی استان عبارت است از :

  • -آب و هوای سرد کوهستانی و نیمه صحرایی سرد در شمال و شمال غرب

  • -آب و هوای معتدل کوهستانی در مناطقی از شمال و شمال غرب و مرکز

  • -آب و هوای نیمه صحرایی ملایم در شمال شرق ، مرکز و مناطقی از غرب و نیز مناطق کوهستانی جنوب

  • -آب و هوای گرم صحرایی فراگیر مناطق مرکزی به طرف جنوب وجنوب غرب


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:55 - 0 تشکر 502628

استان خراسان رضوی (2)

تقسیمات کشوری

سابقه تقسیمات کشور ی در خراسان



  • در سال 800ه.ق نام خراسان بر تمام ایالات اسلامی در شرق کویر لوت تا هندوکوش به استثنای سیستان و بلوچستان و قهستان در جنوب اطلاق می گردیده است .

  • پس از جنگ هرات در سال 1249 ه.ش خراسان به دو قسمت تجزیه شد و قسمتی که در غرب رود خانه هریرود واقع بود جزو ایران و شرق آن ضمیمه افغانستان گردید . در سال 1324ه.ق (1285ه.ش)ایران به چهار ایالت بزرگ تقسیم شد که عبارت بودند از آذربایجان ،کرمان و بلوچستان ، فارس و بنادر و خراسان و سیستان .

  • ار آن زمان تا سال 1316 ه.ش که اولین قانون تقسیمات کشوری در مجلس شورای ملی تصویب گردیده بود که بر هر ایالت یک والی و در هر ولایت یک حاکم حکومت می کرده است .


در سال 1316 بر اساس قانون تقسیمات کشوری مصوب مجلس شورای ملی ، کشور به 10 استان و 49شهرستان تقسیم گردیدکه هر شهرستان شامل چند بخش و هر بخش شامل چند دهستان می گردید .خراسان نیز به 7شهرستان بجنورد ، بیرجند، سبزوار، قوچان، گناباد ، مشهد و تربت حیدریه تقسیم شد .



  • در سال 1329شهرستانهای درگز . نیشابور ، فردوس و کاشمر نیز تشکیل شد .و شهرستانهای استان به 11 شهرستان ارتقاء یافت .

  • درسال 1335 شهرستان درگز ضمیمه قوچان گردید و دو شهرستان تربت جام و طبس به وجود آمدند . در سال 1339 مجددا درگز به شهرستان تبدیل شد . و شهرستانهای شیروان و اسفراین نیز ایجاد شدند . در سال 1354 بخش باخرز تربت جام به مرکزیت شهر تایباد از بخش به شهرستان تبدیل شد . در سال 1359 نام آن به تایباد تغییر یافت .

  • همچنین در سال 1359 بخش قائنات شهرستان بیرجند به شهرستان قائنات تبدیل شد و تا سال 1362 خراسان شامل 17 شهرستان و 53 بخش و 211دهستان بوده است .

  • پس از تصویب قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری در مجلس شورای اسلامی به تاریخ 15/4/1362 و آیین نامه اجرایی آن در تاریخ 22/7/1363 مراحل اجرایی آن شروع و ابتداتامرحله اول آن یعنی کارشناسی و بررسی و پیشنهاد دهستانها آغاز گردید و در آبان ماه 1364 با حضور کلیه کارشناسان تقسیمات کشوری مراکز استانهای کشور در مشهد مقدس ، عملیات دهگردشی ، معاینه محلی ، کارشناسی و جمع بندی و پیشنهاد دهستانهای شهرستان مشهد به عنوان نمونه در کل کشور انجام پذیرفت و دهستانهای دیگر شهرستانها نیز پس ازآن مورد بررسی و کارشناسی و پیشنهاد قرار گرفت و به تدریج مورد تصویب هیات محترم دولت واقع شد به طور که تا پایان سال 1365خراسان دارای 213 دهستان گردید .

  • با پایان یافتن مرحله اجرا ی مرحله اول این قانون ، تشکیل شهرستانهای نهبندان ، سرخس و خواف در تاریخ 14/5/1368 و چناران در 14/1/69 همزمان با بخشهای شوسف ، مرز داران ، سنگان ، و گلبهار به تصویب رسید . ایجاد بخشهای ابخرز در شهرستان تایباد ، سربیشه در بیرجند ، سرحد در شیروان ، جوین ورودآب و خوشاب دزر سبزوار ، میان جلگه در نیشابور ، زیر کوه در قائنات ، فاروج در قوچان و جلگه زاوه در تربت حیدریه نیز به تدریج به تصویب رسید و در پی آن تابعیت دهستانهای استان در شهرستانهای استان به 21و تعدادبخشها به 67رسید .

  • ایجاد شهرستان فریمان نیز در سال 1372 همراه با بخش قلندر آباد مورد تصویب واقع شد و بخشهای زوزن همراه دهستان کیبرو بستان در شهرستان خواف و نیم بلوک در قائنات ، بخش نصر آباد همراهدهستان کاریزان در تربت جام ، بخش گرمخان بادهستان گرمخان در شهرستان بجنورد ، بخش رخ با دهستان رقیچه در تربت حیدریه ، کاخک در گناباد و بخش رضئیه و دهستان کنه بیست در شهرستان مشهد ، بتدریج تصویب و ابلاغ شد.

  • در تاریخ 21/3/1374 ایجاد شهرستان بردسکن همراه با بخش انابد و دهستان درونه آن مورد تصویب قرار گرفت . ایجاد شهرستان جاجرم نیز در تاریخ 4/2/76 به تصویب رسید .

  • در حال حاضر استان خراسان شامل 24 شهرستان ، 60 شهر ، 77بخش ، 225دهستان ، 4555روستا (آبادیهای دارای بیش از 20 خانوار جمعیت ) 21113مزرعه و 4200مکان است

جمعیت استان


جمعیت و اهمیت آن


خراسان از گدشته های دور یکی از مراکز پر اهمیت و بزرگ جمعیتی ایران زمین محسوب می شده است و شهرهای بزرگ آن چون : نسا ، ابیورد ، نیشابور ، بیهق ، اسفراین و شهرتی گسترده داشته اند .با نگاهی به تاریخ این سرزمین پهناور پی می بریم که در گذشته شهرها ی مرو ، سمرقند، بخارا ، هرات ، بلخ وبامیان نیز در قلمرو آن واقع بوده که متاسفانه در طول تاریخ از آن جدا شده اند . همچنین حوادث ناگوار ودلخراشی چون حمله مغولان ، تیموریان ، ازبکها و تاتارها ، جمعیت آن را دستخوش نوسانات زیادی کرده است ، چنانکه گاه به کلی نواحی پر جمعیت و آباد آن ، جمعیت خود را از دست داده است ، ولی بنا به موقعیت خاص خود دوباره به مرکز بزرگ جمعیتی تبدیل شده است و همچنان پر آوازه به حیات خود ادامه داده است .



  • سیر تکوینی جمعیت برای تمامی شهرها ی خراسان یکسان نبوده است زیرا مراکز بزرگ جمعیتی چون نیشابور و سبزوار با تمام فراز و نشیبهایی که در طول تاریخ داشته اند ، موقعیت جمعیتی خود را همواره حفظ کرده اند در حالی که برخی شهرهای بزرگ نظیر سرخس و اسفراین که از قدمت تاریخی برخوردارند ، نتوانسته اند موقعیت گذشته خود را حفظ کنند .

  • سایر شهرهای کهنسال خراسان نیز دارای موقعیت جمعیتی خوبی بوده اند ، از جمله قوچان که در طول تاریخ بارها تغییر محل داده و درگز که در گذشته دارای موقعیت تجار ی مهم و جمعیت فراوانی بوده ودر سال 1290 هجری قمری حدود 18 هزار نفر جمعیت داشته است .

  • بیرجند نیز در سال 1287 هجری قمری حدود 15 هزار نفر جمعیت داشته و شهر مشهد در سال 1031 هجری قمری حدود یکصد هزار نفر را در خود جای داده بوده است که به سبب موقعیت زیارتی سیاحتی خود به سرعت بر جمعیت آن افزوده شده است به طوری که در سرشماری سال 1375 پس از تهران بزرگ ، دومین مقام جمعیتی کشور را به خود

  • اختصاص داده است .


  • در تقسیمات کشوری سال ۱۳۸۳ استان پهناور خراسان به سه استان تقسیم گردید و استان خراسان رضوی یکی از این ۳ استان است. مساحت این استان ۱۱۸۸۵۴ کیلومتر مربع بوده که از این نظر پنجمین استان کشور است.

    خراسان رضوی از ۲۵ شهرستان و ۶۵ بخش تشکیل شده است.


کلیات جمعیت استان و نسبتهای آن در آخرین سرشماری



  • سرشمار ی نفوس و مسکن سال 1375 جمعیت استان خراسان 6047169تن اعلام شد که از ترکیب 3036996مرد و3010173زن و در مجموع 1281864خانواده تشکیل شده است . بعد خانوار در این استان 7/4 نفر ونسبت جنسی جمعیت آن 6/100 نفر مرد در برابر زن بوده است .

  • تعداد شهرنشینان 3434926 نفر و ساکنان روستاها 2612253نفر بوده اند . 2/37 %این جمعیت در شهرستان مشهد ، 8/18 % در شهرستانهای شمالی ، 5/32 % در شهرستانهای مرکزی و تنها 5/11 % در شهرستانهای جنوبی که بیش از نیمی از وسعت استان را در بر گرفته سکنی گزیده اند .

  • همچنین 9/80 % جمعیت استان راجمعیت 6سال به بالا تشکیل داده اند که این نسبت در نقاط شهر ی3/88 % و در نقاط روستایی 8/70 % بوده است .


رشد جمعیت



  • نتایج سرشماری سال 1375 در مقایسه با سرشماری سالهای گذشته ، کاهش شدد میزان رشد جمعیت را نشان می دهد به طوری که جمعیت استان خراسان از سال 1335 تا 1345 حدود 22در هزار از سال 1345تا 1355 حدود 26 در هزار و از سال 1355 تا 1365 حدود 49 در هزار رشد کرده حال آنکه در سرشماری سال 1370 این رشد به 26 در هزار تنزل داشته و در سرشماری سال 1375 نسبت به سال 1370 مان رشد به 19 در هزار کاهش یافته است .

  • بررسی دقیق این نوسان ، نشانگر حضور مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی و همچنین بالا بودن میزان ولد در سالهای اول بعد از انقلاب اسلامی (1360 تا1365 ) است . در سالهای پس از 1370 تعدادی از مهاجران به سرزمین خود بازگشته اند و همچنین در ار برنامه های تنظیم خانواده ، رشد جمعیت از 49 در هزار در سرشماری 1365 به 13 در هزار در سرشماری 1375 رسیده است .


نسبت جنسی



  • سال 1345 نسبت جنسی جمعیت استان 6/ 104 مرد در مقابل 100 زن بوده است . در سال 55 در شهرها در برابر 7/104 مرد 100زن و در روستاها 7/102 زن زندگی می کرده اند که در مقایسه با کل کشور رقم کمتری را نشان می دهد و نشانگر مهاجرت مردان جویای کار به دیگر استانها بوده است . از سال 1355 به بعد این نسبت کاهش می یابد و در سال 1365 به 103 نفر میرسد در حالی که در سطح کشور این نسبت 105 نفر به 100 نفر بوده که دلیل آن مهاجرتهای مردان به این استان بوده است .

  • این تحول زمان ییشتر جلب توجه می کند که آمار نشانگر تغییر آن از 105 نفر مرد در مقابل 100 زن در سال 1355 به 6/100 مرد در مقابل 100 زن در شهرها ودر روستاها z3/103 مرد در برابر 3/97 زن در سال 75 است .مقایسه ترکیب خانوار و جمعیت استان در سالهای بین 70 و 75 نشان می دهد که بعد خانوار شهری و روستایی کاهش یافته که نتیجه پایین آمدن میزان زاد وولد و نشانگر موفقیت در برنامه های تنظیم خانواده است .

  • با توجه به نحوه تقسیم گروههای سنی به دوران آمادگی (تا14سال) ، دوران فعالیت (15 تا 60 سال ) و دوران استراحت ( بالاتر از60 سال ) درصد سنی جمعیت خراسان در سرشماری 1365 بدین ترتیب بوده است:

  • 47 % جمعیت استان در گروه سنی تا14 سال ، 5/49 %در گروه سنی تا 60 سال و 3/3 % بالاتر ا60 سال بوده اند . در حالی که این نسبتها در سطحکشور این گونه بوده است گروه 14 سال 5/45% گروه تا60سال 5/51%و بالاتر از 60 سال 3%.

  • جمعیت شهری و روستایی :جمعیت ساکن درز شهرها از نظر توزیع و پراکندگی ، تراکم ، شیوه های زندگی، ترکیب و رشد با جمعیت روستایی تفاوت دارد .

  • جمعیت شهری در اغلب کشورهای جهان نسبت به جمعیت روستایی در حال رشد و توسعه است . در استان خراسان نیز وضع بدین منوال بوده است . در اولین سرشماری جمعیت و مسکن کشور جمعیت شهری خراسان 21% از کل جمعیت بوده ، در حالی که در سال 1370 به حدود 51 %و در سال 1375 به 6/56%رسیده است .

سال سرشماری



کل کشور



استان خراسان



درصد شهر ی



درصد روستایی



درصد شهری



درصد روستایی



1355



31



69



4/21



6/78



1365



54



46



4/48



7/51



1370



4/56



6/43



51



49




تراکم جمعیت



  • مرقد منور حضرت ثامن الائمه (ع) و جاذبه های شهر مشهد جمعیتی معادل 2میلیون تن یعنی یک سوم جمعیت استان را گرد بارگاه ملکوتیش حمع کرده است و جمعیت نسبی بیش از 170 نفر در هر کیلومتر مربع را در مشهد موجب شده است .

  • شکوفایی اقتصاد کشاورزی و وجود فرصتهای شغلی مناسب موجب شده تا شهرستانهای نیشابور ، قوچان ، کاشمر و شیروان ، بیش از 40 هزار نفر در هر کیلومتر مربع ، شهرستانهای چناران ، تایباد . تربت جام ، بجنورد. اسفراین و سبزوار جمعیت نسبی بیش از 20 نفر در هر کیلومتر مربع و شهرستانهای فریمان . در گز ، رخ ، خواف ، و گناباد جمعیتی بیش از 10 نفر در هر کیلومتر مربع را در خود جای دهند .اما شهرستانهای وسیع و نیمه کویری و صحرایی قاینات ، بیرجند .بردسکن و فردوس کمتر از 10 نفر در هر کیلومتر مربع و شهرستانهای طبس و نهبندان جمعیتی حدود یک نفر در هر کیلومتر مربع را پذیرا بوده اند که نشانگر وسعت زیاد ، اراضی غیر قابل کشت و نبود فعالیتهای اقتصادی مناسب در آنها می باشد . می توان گفت که هر چه از شهرستان مشهد به جانب غرب و جنوب غرب پیش می رویم از تراکم کاسته و در نتیجه پراکندگی آبادیها بیشتر می شود

جمعیت شهرستانها



  • مقایسه سرشماری سالهای 1365 و 1370 نشان میدهد که سالهای 1370 تا1375 جمعیت شهرستانهای مرزی چون نهبندان ، خواف . تایباد، تربت جام وشهرستانهای نزدیک به مرز چون فریمان و قوچان به طور چشمگیری کاهش داشته است . شهرستان بیرجند و نهبندان در سرشماری سال 1375 نسبت به سال 1365 سالیانه به میزان 7/12- در هزار ، تایباد 5/9-، قوچان8-، تربت جام 1/3- رشد منفی داشته اند و در نهبندان نیز در 5ساله 70تا75 ، رشد جمعیت منفی و برابر 7- در هزار بوده است . کاهش جمعیت این شهرستانها بیشتر ناشی از بازگشت مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی و نیز مهاجرت اهالی آنها به شهرستانهای بزرگی چون مشهد و تهران بوده است .

  • شهرستانهای طبس و سرخس از میزان رشد سالیانه بالایی برخوردار بوده اند که بیانگر سرمایه گذاری های عمده سالهای اخیر در این دو شهرستان است .

  • شهرستان مشهد به رغم بازگشت عده کثیری از مهاجران افغانی و جنگ تحمیلی مقیم این شهرستان ، افزایش جمعیت داشته و رشد جمعیت آن از 2/35در هزار در سال1370 به 3/37در هزار در سرشماری سال 1375 رسیده است اما مقایسه سالهای 65تا75نشانگر کاهش رشد جمعیت است رشد جمعیت سالیانه شهرستان در دهه 55تا65حدود89در هزار و در دهه65تا75حدود8/23در هزار بوده است .

  • بین سالهای 70 تا75شهرستانهای نیشابور، بجنورد ، تربت حیدریه و سبزوار رشد جمعیت تقریبا متعادلی داشته اند.

سواد بر اساس نتایج سرشماری سال 1375 حدود9/80%از جمعیت 6سال به بالا استان با سواد بوده اند با سوادان 6ساله و بالاتر جمعیت شهری استان 4/88 %و روستایی8/70%بوده است . مقایسه میزان با سوادان استان در سال 1375 با سالهای گذشته نشان می دهد که درصد سواد آموزی از سال 1355 به طور مستمر نهضت سواد آموزی و همچنین توجه به توسعه امکانات آموزشی و خدمات تحصیلی برا ی افراد لازم التعلیم استان است .


زمینه های اشتغال



  • مجموع 4472528نفر جمعیت 10 ساله به بالا ی استان در سال 1375 حدود 1660208نفر از نظر اقتصادی فعال بوده اند از این تعداد حدود 1545249نفر یعنی 1/93%را جمعیت شاغل تشکیل می دهند .

  • میزان بیکاری در جمعیت استان 9/6%بوده است که این میزان در نقاط روستایی 2/7%و در نقاط شهری 6/6و نزد مردان 7/5وبرای زنان 3/13 بوده است .درصد جمعیت شاغل به جمعیت فعال (10سال به بالا) استان ، از حدود 1365 تا 1375 بتریج کاهش یافته و از 4/36%به5/34%رسیده است .

  • مقایسه درصد شاغلان در بخشها یمختلف اقتصادی در سال 1375 با سالهای قبل از آن نشانگر آن است که ترکیب اشتغال طی این سالها تا حدودی تغییر کرده است : در حالی که در سال 1365 حدود 6/33 %از کل شاغلان در بخش کشاورز ی و دامپروری اشتغال داشته اند در سال 1375 شاغلان این بخش به 6/29%کاهش یافته است و سهم بخشهای معدن ، صنعت ، آب وبرق، گازو خدماتاز مجموع کل شاغلان افزایش داشته است . سهم شاغلان در بخش ساختمان نیز چون بخش کشاورزی و دامپروری کاهش پیدا کرده است .

مسکن



  • سال 1375 تعداد کل واحدهای مسکونی استان (شهری و روستایی) 1111611واحد بوده است که از این تعدا 8/14%دارای یک اتاق ،2/50%دارای 3تا4اتاق و 5/34%دارای بیش از 5اتاق بوده اند .

  • 2/73%خانوارهای ساکن استان در سال1375 مالک واحد مسکونی خود بوده و 5/15 %اجاره نشین بوده اند .

  • مقایسه این نتاج باسرشماری سال 1365 نشان می دهد که متوشط رشد سالانه واحدهای مسکونی حدود 2%بوده ، در حالی که رشد سالانه تعداد خانوار طی سالهای 65-1375حدود 6/1%بوده است .

  • در سال 1365 امکان استفاده خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی استان از آب لوله کشی حدود 1/69%،برق5/75%، تلفن2/7%،و گاز 8%بوده است .


این ارقام در سال 1375 چنین بوده است :آب1/87%،برق91%،تلفن26%، گاز 2/47%که نشانگر توجه به خدمات عمومی است

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:57 - 0 تشکر 502632

استان خراسان شمالی



خراسان بزرگ كه با مساحتی برابر 295524 كیلومترمربع یك پنجم وسعت كشور ایران را در بر می گرفت وسیعترین استان كشور بود و به تنهایی برابر با 7 كشور اروپایی شامل سوئیس ، اتریش ، دانمارك ، هلن ، بلژیك ، لوكزامبورگ و چك وسعت داشت .


مساحت زیاد این استان از مهمترین عوامل بازدارنده در به ثمر رسیدن تلاشها برای توسعه و عمران این منطقه بشمار می رفت .


پس از پیروزی انقلاب تعداد زیادی از استانهای كشور تقسیم شدند و نتایج خوبی این تقسیمات در محرومیت زدایی و ایجاد تعادل در مناطق مختلف كشور ایجاد نمود .


آرزوی دیرینه مردم خراسان بزرگ در سال 1383 به ثمر نشست و خراسان به سه استان :


الف ) خراسان رضوی به مركزیت شهرستان مشهد


ب ) خراسان شمالی به مركزیت شهرستان بجنورد


ج ) خراسان جنوبی به مركزیت شهرستان بیرجند تقسیم شد .


حدود موقعیت استان خراسان شمالی :


استان خراسان شمالی بین مدارهای 42 / 36 تا 14 / 38 عرض شمالی و نصف النهارهای 3 / 56 تا 3 / 58 طول شرقی قرار گرفته است . این استان از شمال با كشور جمهوری تركمنستان ( با 270 كیلومتر مرز مشترك ) از مشرق و جنوب با استان خراسان رضوی ، از جنوب غربی با استان سمنان و از غرب با استان گلستان همسایه می باشد .




خراسان شمالی با 3 / 28347 كیلومترمربع 71/1% از كل مساحت ایران را در بر می گیرد . این استان از نظر مساحت از 14 استان كشور بزرگتر است .


تقسیمات سیاسی :


استان خراسان شمالی به مركزیت شهرستان بجنورد دارای 7 شهرستان بنامهای اسفراین ، بجنورد ، جاجرم ، شیروان ، فاروج ، مانه و سملقان و بام و صفی آباد می باشد .




این استان دارای 15 بخش ، 14 نقطه شهری ، 40 دهستان و بیش از هزار روستا می باشد .


ناهمواریهای استان :


خراسان شمالی از نظر ناهمواری ها به دو قسمت : الف ) نواحی كوهستانی ب ) پست و هموار تقسیم می شود .


مرتفع ترین نقطه أن قله شاه جهان در رشته كوههای آلاداغ 3051 متر و پست ترین نقطه آن در روستای تازه یاب در قسمت خروجی رودخانه اترك با ارتفاع 4000 متر از سطح دریا قرار دارد . ارتفاع متوسط استان 1326 متر از سطح دریا می باشد .




الف ) نواحی كوهستانی : كوههای استان از نظر زمین شناسی حاصل آخرین حركات كوهزایی دوران سوم و از كوههای جوان می باشند . این كوهها به دو بخش عمده : 1- رشته كوه كپه داغ 2- رشته كوه آلاداغ تقسیم می شوند .


رشته كوه كپه داغ : این رشته كوه در شمال استان واقع شده و بوسیله گسل عشق آباد ( گسل كپه داغ ) از دشتهای پست تركمنستان و بوسیله رودخانه اترك و دشتهای مانه و سملقان ، بجنورد ، شیروان و فاروج از رشته كوه جنوبی آلاداغ جدا می شود .


این ارتفاعات شباهت زیادی از نظر ساختار زمین شناسی با زاگرس دارند و وجود گسلهای متعدد ساختار رسوبی ، نامتقارن بودن چینها ، فقدان فعالیتهای آتشفشانی و وجود سنگهای دارای درز و شكاف آن شرایط مساعدی برای ذخایر آب زیرزمینی و منابع نفت و گاز ایجاد می نماید .


رشته كوه آلاداغ : این ارتفاعات توسط دشتهای مانه و سملقان ، بجنورد ، شیروان ، فاروج ، از رشته كوه كپه داغ جدا شده است . آلاداغ در غربی ترین منطقه در حوالی جاجرم بوسیله یكسری كوههای كم ارتفاع به رشته كوهستانی شاه كوه البرز می پیوندد . جبهه شمالی آلاداغ با یكسری پرتگاههای گسلی به رود اترك و جبهه جنوبی آن از طریق گسلهایی با دشت جاجرم ارتباط پیدا كرده است .


آب و هوای استان :


خراسان شمالی عمدتاً از آب و هوای معتدل كوهستانی برخوردار است و انواع آب و هوای آن عبارتند از :


الف ) آب و هوای سرد كوهستانی ( نواحی مرتفع آلاداغ و كپه داغ )


ب ) آب و هوای معتدل كوهستانی


( شهرستان های مانه و سملقان، بجنورد ، شیروان ، فاروج ، اسفراین و شمال شهرستان جاجرم )


ج ) آب و هوای نیمه بیابانی ( كوهپایه ای ) بخشی از شهرستان مانه و سملقان و جنوب استان .



عناصر آب و هوایی یك منطقه شامل : دما ، بارش ، فشار هوا می باشد كه به دو عنصر دما و بارش بدلیل اهمیت زیاد آنها در برنامه ریزی ها اشاره می شود .


الف ) دما : بدلیل شرایط توپوگرافی منطقه دما در نواحی مختلف استان متفاوت است بطوریكه شهرهای جنوبی استان نسبت به شهرهای شمالی استان دمای بالاتری دارند . متوسط دمای استان بین 8 تا 05/13 درجه است . سردترین ماه سال یهمن ماه با میانگین حداقل 36/1 درجه و گرمترین ماه سال تیرماه با میانگین حداكثر 4/24 درجه است .


ب ) بارش : میزان بارندگی منطقه از نظر پراكندگی زمانی و مكانی یكسان نیست . از نظر زمانی بیشترین بارندگی در فصل زمستان می باشد . پربارانترین ماه سال فروردین و كم باران ترین ماه سال مرداد می باشد . از نظر مكانی نیز بارش در تمامی نقاط استان یكسان نیست .


حداكثر بارش در ایستگاه دركش با 5/468 میلیمتر و حداقل بارندگی در ایستگاه جاجرم با 44/124 میلیمتر ثبت شده است .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:58 - 0 تشکر 502634

استان خراسان شمالی (2)


جغرافیای انسانی :


الف ) تاریخچه سكونت :


استان خراسان شمالی بدلیل ویژگی های طبیعی مناسب ، محل سكونت اقوام گوناگون در دوران های مختلف و تاریخی بوده است . مطالعات انجام شده در زمینه تاریخی و باستان شناسی حاكی از آن است كه این منطقه از دوران میان سنگی مورد توجه اقدام گوناگون بوده است . وجود 606 اثر تاریخی و محوطه های باستانی متعدد با سوابق چندین هزار ساله كه در شهرهای بجنورد ، اسفراین ، شیروان ، جاجرم ، آشخانه ، فاروج شناسایی شده است از سابقه كهن و تاریخی این منطقه حكایت دارد .


شمال استان در زمان اشكانیان از بلاد مهم نساد و محل زندگی و اقوام پارت بود و در طول تاریخ گذرگاه حكومتهای متعددی بوده است . این بخش از كشور در گذشته تنها معبر ارتباطی شرق به غرب بوده و عبور


جاده ابریشم از جنوب استان سبب ورود اقوام مختلف به آن شده است بطوری كه امروزه مردم در خراسان شمالی به زبانها و لهجه های مختلف صحبت می كنند .


خراسان شمالی ( گنجینه فرهنگها ) با قومیت های مختلف كرمانج ، فارس (تات) ، ترك ، تركمن و اقلیتهای لر ، بلوچ ، عرب ، زابلی و دیار وفاق و همدلی بین فرق و مذاهب مختلف بوده است و كمتر جایی را سراغ داریم كه چون خراسان شمالی در طول تاریخ مردم آن در عین تفاوتها با یكدلی و اتحاد زندگی كرده و از كیان ملی خویش دفاع نموده باشند .


با این حال باید رعایت عدالت در اختصاص بودجه و امكانات برای مناطق سنی نشین حتماً مدنظر برنامه ریزان بوده باشد تا همچنان اقلیتها نیز به جانفشانی در راه اعتلای ایران اسلامی اقدام نمایند .


جمعیت :


در سال 1375 جمعیت استان خراسان 732646 نفر بود كه در قالب 149359 خانوار زندگی می كردند . در این سال 40% جمعیت استان ، شهری و 60% روستایی بوده اند . در سال 1383 جمعیت شهری 45% از كل جمعیت استان را شامل می گردد كه این جمعیت در 14 شهر استان زندگی می كردند .


باید توجه داشت كه در سال 1375 ، 4/56% جمعیت كشور در شهرها و 5/44% در روستاها زندگی می كردند . این روند در خراسان شمالی برعكس می باشد كه شرایط مناسب آب و هوایی ، حاصلخیزی خاك ، وجود منابع مورد نیاز ، بالا بودن درآمد روستائیان ، نزدیكی بیشتر روستاها به شهر و می توانند دلیل بالا بودن جمعیت روستایی استان باشند . جامعه شناسان معتقدند هرقدر نسبت شهرنشینی در كشور افزایش یابد مشكلات شهرها نیز بیشتر خواهد شد و برای پیشگیری از پیامدهای منفی شهرنشینی چون حاشیه نشینی ، زاغه نشینی و برنامه ریزان آموزش و پرورش بایستی با پیش بینی های لازم و تأمین نیازهای آموزشی این مناطق ، روند مهاجرت روستائیان به شهر را كنترل نمایند .


رشد جمعیت :


طبق آمار اداره ثبت احوال استان ، در سال 1382 در هر شبانه روز بیش از 40 نفر ( هر 2 ساعت 3 نفر ) در این استان بدنیا آمده اند یعنی ماهانه 1200 نفر و سالانه 14607 نفر كه معادل جمعیت شهر آشخانه و 5/1 برابر جمعیت شهر فاروج است . نرخ رشد طبیعی جمعیت در مقاطع زمانی 1375 تا 1381 معادل 5/1% است كه این رقم برای تمامی شهرستان ها یكسان نیست بطوری كه در جدول نیز دیده می شود شهرستان بجنورد با 8/1% بیشترین و شهرستان فاروج با 1/1% كمترین رشد را در بین شهرستان ها داشته اند .




ساختمان سنی و جنسیت جمعیت :


با توجه به هرم سنی جمعیت استان  این هرم دارای قاعده ای پهن و گسترده است كه این امر بیانگر جوانی جمعیت و تیزبودن نوك هرم بیانگر پایین بودن متوسط عمر یا امید به زندگی است . براساس سرشماری سال 1375 تركیب جنسی جمعیت استان تفاوت زیادی ندارد بعبارت دیگر تعداد مردان و زنان در این استان تقریباً مساوی است .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:58 - 0 تشکر 502635

استان خوزستان

موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان


استان خوزستان با مساحتى حدود ۲۳۶ ‚ ۶۴ کیلومترمربع، بین ۴۷ درجه و ۴۱ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۹ دقیقه طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ و ۲۹ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۳ درجه و ۴ دقیقه عرض شمالى از خط استوا، در جنوب غربى ایران واقع شده است. این استان از شمال غربى با استان ایلام، از شمال با استان لرستان، از شمال شرقى و شرق با استان‌هاى چهارمحال و بختیارى و کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب با خلیج فارس و از غرب با کشور عراق هم مرز است. براساس تقسیمات کشورى سال ۱۳۷۵ ، این استان داراى ۱۵ شهرستان، ۳۵ بخش، ۱۳ دهستان و ۴۴۹۶ آبادى داراى سکنه مى‌باشد. مرکز استان خوزستان، شهر اهواز و سایر شهرستا‌ن‌هاى آن عبارتند از: آبادان، اندیمشک، اهواز، ایذه، باغ ملک، بندر ماهشهر، بهبهان، خرمشهر، دزفول، دشت آزادگان، رامهرمز، شادگان، شوش، شوشتر و مسجد سلیمان .




جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان



شمال و شرق خوزستان را سلسله جبال زاگرس فرا گرفته است که ارتفاعات آن در جهت جنوب غربى کاهش مى‌یابد، به طورى که در نواحى جنوبى‌تر به صورت تپه ماهورهائى نمایان مى‌شود . استان خوزستان را از نظر پستى و بلندى مى‌توان به دو منطقه کوهستانى و جلگه‌اى تقسیم کرد. منطقه کوهستانى در شمال و شرق استان قرار گرفته و منطقه جلگه‌اى آن از جنوب دزفول، مسجد سلیمان، رامهرمز و بهبهان آغاز شده و تا کرانه‌هاى خلیج‌فارس و اروند رود ادامه مى‌یابد. استان خوزستان داراى آب و هواى مختلف است : آب و هوایى نیمه‌بیابانى که شهرهاى آبادان، خرمشهر، ماهشهر، هندیجان، دشت آزادگان و نواحى دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و نواحى شمال اهواز را در بر مى‌‌گیرد. آب و هواى استپ گرم که نواحى شمال دزفول، بهبهان، رامهرمز، شوشتر و شمال اهواز را در بر مى‌گیرد . استان خوزستان تحت تأثیر سه نوع باد قرار دارد: اولین باد، جریان سرد نواحى کوهستانى و دومین باد (شرجی)، جریان گرم و رطوبى از خلیج‌فارس است که به سوى جلگه مى‌وزد. سومین باد یا باد سموم از عربستان مى‌وزد و همیشه مقدارى شن و خاک و رطوبت همراه دارد. براساس داده‌هاى ایستگاه‌هاى سینوپتیک استان خوزستان در سال ۱۳۷۵ ، حداقل مطلق درجه حرارت ۰/۲- درجه سانتى‌گراد و حداکثر مطلق درجه حرارت با ۵۰/۴۰ درجه سانتى‌‌گراد در اهواز گزارش شده است .



جغرافیاى تاریخى استان



استان خوزستان یکى از کهن‌ترین سرزمین‌هاى تمدن بشرى است. این تمدن در ۶۰۰۰ سال پیش در شوش پدید آمد، هزار سال بعد دولت مقتدر عیلام در شوش پایه‌گذارى شد و ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد، دولت عیلام توسط آشوریان منقرص گردید. در سال ۶۴۰ ق.م شوش به دست آشورى‌ها تسخیر و به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالى یعنى انزان به دست پارس‌ها افتاد و قسمت جنوبى آن به تصرف آشور درآمد. در تابستان سال ۵۳۸ ق.م کوروش هخامنشى به بابل لشکر کشید و با شکست بابل کلیه خاک عیلام جزو متصرفات هخامنشى گردید و شهر شوش به عنوان یکى از پایتخت‌هاى هخامنشى برگزیده شد. داریوش هخامنشى در حدود سال ۵۲۱ ق.م شوش را به مرکز شاهنشاهى خود تبدیل کرد و در آن کاخ باشکوهى از سنگ به نام «هدیش» احداث کرد. در زمان خشایار شاه پایتخت‌هاى ایران از جمله شوش به اوج عظمت و رونق رسیدند . با حمله اسکندر دوران اوج و شکوه سلطنت خیره‌کننده هخامنشیان به پایان رسید. در سال ۳۳۳ ق.م اسکندر بر هخامنشیان پیروز شد و شهر بابل و شوش را با ذخایر بسیار ارزشمند طلا و نقره تصرف کرد . پس از فوت اسکندر در بابل جانشینان او در ایران دولت سلوکیان را تشکیل دادند. در سال ۱۸۷ قبل از میلاد در اثر ضعف دولت سلوکى پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت سلوکى جدا شدند . مهرداد اول اشکانى ۱۷۱-۱۳۷ ق.م نیز «دقریوس» شاه سلوکى را در جنگى شکست داد و شخصى به نام کامثاسکیر را که از خاندان اشکانى بود به حکومت خوزستان منصوب کرد. با قدرت گرفتن ساسانیان این ناحیه رو به عمران و آبادى گذاشت. شهر جندى شاهپور با دانشکده بسیار معروف نیز از شهرهایى است که در این دوران از رونق و شکوفایى چشمگیرى برخوردار بوده است . پس از شکست یزدگرد سوم در جنگ معروف نهاوند، ایرانیان به مرور به دین اسلام گرویدند . از سال ۱۷ هـ.ق در عهد خلافت عمر که کشورگشایى مسلمانان به پیروزى تازه‌اى دست یافته بود، بصره به عنوان یکى از حاکم‌نشین‌ها و نایب‌‌الحکومه انتخاب شد. مهمترین و خونین‌ترین واقعه نخستین قرن اسلام در خوزستان، قیام توده‌‌هاى بدوى و روستائیان عرب و ایرانى بود که زیر لواى خوارج یا ارزقیان سر به شورش برداشتند. حجاج بن یوسف در سال ۷۸ هـ.ق این قیام را با بى‌رحمى و سنگدلى سرکوب کرد. قیام دیگرى نیز در سال‌هاى ۲۴۹ هـ.ق به رهبرى صاحب‌الزنج خوستان را فرا گرفت . در اواسط سده سوم هـ.ق دولت عباسیان رو به انحطاط گذاشت و زمینه رشد قیام ایرانیان به رهبرى یعقوب لیث صفارى فراهم شد. یعقوب لیث از سیستان علم استقلال برافراشت و در شوال سال ۲۶۱ هـ.ق فارس را تسخیر و به سرعت حمله به بغداد را (مقر خلافت عباسیان) آغاز کرد، ولى بلافاصله به شوش و شوشتر عقب‌نشینى کرد . در سال ۲۸۸ هـ.ق عمرولیث جانشین یعقوب در خوزستان به قتل رسید. در سال ۳۲۶ هـ.ق معزالدوله دیلمى، کرمان و خوزستان را تصرف کرد. با روى کار آمدن سلجوقیان ابوکالیجاد دیلمى به حکومت خوزستان منصوب شد و در سال ۴۳۴ هـ.ق با همین سمت درگذشت . از این سال تا سال ۸۴۵ هـ.ق به ترتیب خوارزمشاهیان، خاندان شلمه افشار، اتابکان فارس، آل‌مظفر، آل جلایر و تیموریان بر تمام یا قسمتى از خوزستان حکم راندند. در سال ۸۴۵ هـ.ق جنبش مذهبى دیگرى به عنوان شعشعیان در این نواحى شکل گرفت. رهبر این جنبش سید محمد مشعشع ادعاى مهدویت داشت و از این زمان خوزستان به دو ناحیه عرب‌نشین و غیر عرب‌نشین تقسیم شد. در سال ۸۷۲ هـ.ق سلسله ایلخانان به دست آق‌قویونلوها منقرض شد و سید محسن فرزند سید محمد مشعشع از اوضاع آشفته ناشى از آن استفاده کرد و بر سراسر خوزستان مسلط شد. پادشاهان صفوى چندین بار براى سرکوب مشعشیان و افشار به خوزستان لشگر کشیدند و هر بار پس از سرکوب آنها مشعشعیان را بر حکومت نواحى تحت تسلط آنها ابقا کردند. با انقراض صفویان به دست محمود افغان خوزستان همچنان به تهماسب میرزا جانشین پادشاه شکست خورده صفوى وابسته باقى ماند و محمد افغان براى دست یافتن به این ناحیه در سال ۱۱۳۶ هـ.ق لشگرى به این ناحیه گسیل داشت ولى نتیجه‌‌اى نگرفت. نادرشاه، افغان‌ها را از اصفهان بیرون راند و در بهار سال ۱۱۴۲ هـ.ق از راه فارس و کهگیلویه روانه خوزستان شد . پس از قتل نادر، خاندان مشعشعى بار دیگر به ریاست موسى مطلب هویزه را به تصرف در آوردند . مشعشع‌ها پس از استقرار در هویزه به سوى شوشتر، دزفول و شوش روى آوردند و با طایفه آل کثیر جنگیدند و نواحى مزبور را تصرف کردند. در همین دوران کریم‌خان زند پس از ده سال کشمکش و جدال قدرت را به دست گرفت. پس از درگذشت کریم‌خان زند بار دیگر خوزستان دچار هرج و مرج شد. در زمان فتحعلى‌شاه قاجار خوزستان به دو بخش تقسیم شد. بخش شمالى، شامل شوشتر، دزفول و هویزه جزء کرمانشاهان، به محمدعلى میرزاى دولت شاه سپرده شد و بخش جنوبى آن شامل رامهرمز، فلاحیه و هندیجان جزء فارس به حسینعلى میرزا پسر دیگر فتحعلى‌ شاه واگذار شد و محمّد على میرزاى دولت شاه شاهزاده مقتدر قاجارى دوباره براى سرکوب مخالفین به خوزستان لشگر کشید. در زمان همین شاهزاده بند معروف میزان در شوشتر بازسازى شد و آب به شاخه شطیط و نهرداران جریان یافت . در سال ۱۲۶۷ هجرى قمرى قواى انگلیس از طریق خرمشهر وارد خوزستان شد و تا اهواز پیش آمد و به آن شهر دست یافت. پس از سال ۱۲۷۳ هـ.ق که جنگ انگلیس با ایران روى داد تا پایان حکومت ناصرالدین‌شاه که چهل سال طول کشید در خوزستان جنگى روى نداد . در این زمان عشایر عرب به چند بخش تقسیم شده و هر بخش شیخى جداگانه داشت که حاج جبار خان نام‌آورتر از دیگران بود و چون پس از جنگ انگلیس فداکارى‌هایى از خود نشان داده بود توسط ناصرالدین‌شاه به رتبه سرتیپ اولى ارتقاء یافت. پس از او پسرش شیخ خزعل جانشین پدر شد و با کشتن برادر زمام امور را به دست گرفت. این مرد که با حمایت انگلیس سراسر استان خوزستان را به چنگ آورده بود، ‌ در سال ۱۳۳۲ هجرى قمرى علیرغم بى‌طرفى ایران در جنگ جهانى اول جانب انگلستان را گرفت . انگلیس‌ها عثمانى‌ها را از خوزستان بیرون کردند و رشته ٔ اختیار سراسر خوزستان را به دست گرفتند. در خرمشهر، اهواز و شوش سپاه مستقر ساختند و در هر یک از شهرهاى شوشتر و دزفول اداره ٔ سیاسى یا کنسولگرى و عدلیه دایر کردند و در همه جا اداره‌‌هاى پست و تلگراف را به دست گرفته و سرپرستى آن‌ها را به مأموران خود واگذار کردند . از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۹ هجرى قمرى این وضع پایدار بود و شیخ خزعل نیز خود را امیر خوزستان ( عربستان) مى‌‌خواند. در دوران رئیس الوزرایى رضاشاه سپاهى از شیراز به بهبهان، سپاهى از اصفهان و سپاه سومى از بروجرد عازم سرکوب شیخ خزعل در خوزستان شد. پس از جنگى کوتاه شیخ خزعل شکست خورد و با فرستادن پیامى به رئیس الوزرا امان خواست و در سال ۱۳۱۵ هـ.ق به روایت مرحوم محمدخان قزوینى این مرد را در سن ۷۵ سالگى به دستور رضاشاه در منزلش خفه کردند و بدین وسیله عمر یکى دیگر از حکام محلى به سود قدرت یافتن دولت مرکزى به پایان رسید. سرانجام در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ شمسى به عمر بیش از نیم قرن حکومت پهلوى‌ها نیز خاتمه داده شد .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:58 - 0 تشکر 502636

استان خوزستان (2)

وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان

در آبان ماه ۱۳۷۵ ، جمعیت استان ۷۷۲ ‚ ۷۴۶ ‚ ۳ نفر بوده است که از این تعداد ۶۲/۵۲ درصد در نقاط شهرى و ۳۶/۵۱ درصد در نقاط روستایى سکونت داشته و بقیه غیرساکن بوده‌اند. در سال مذکور از کل جمعیت استان، ۵۲۹ ‚ ۹۱۰ ‚ ۱ نفر مرد و ۲۴۳ ‚ ۸۳۶ ‚ ۱ نفر زن بوده‌اند و نسبت جنسى آن ۱۰۴ بوده است. از جمعیت این استان ۴۴/۲۰ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ ساله، ۵۲/۴۷ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ ساله و ۳/۲۳ درصد در گروه سنى ۶۵ ساله و بیشتر قرار داشته‌اند و سن بقیه افراد نیز نامشخص بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵ ، از جمعیت استان ۹۹/۷۱ درصد را مسلمانان تشکیل مى‌داده‌اند و این نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۶۶ درصد و در نقاط روستایى ۹۹/۸۱ درصد بوده است .



در فاصله ٔ سال‌هاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ حدود ۷۰۰ ‚ ۸۴۱ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابه‌جا شده‌اند. در آبان ۱۳۷۵ ، از جمعیت ۶ ساله و بیشتر استان، ۷۶/۸۹ درصد باسواد بوده‌اند. نسبت باسوادى در گروه سنى ۱۴-۶ ساله ۹۱/۸۰ درصد و در گروه سنى ۱۵ ساله و بیشتر ۶۹/۲۵ درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادى در بین مردان ۸۳/۵۳ درصد و در بین زنان ۷۰ درصد بوده است. در سال مذکور، از جمعیت ۲۴-۶ ساله استان، ۶۳/۶۵ درصد در حال تحصیل بوده‌اند .



در این استان، افراد شاغل و افراد بیکار (جویاى کار) در مجموع، ۳۲/۴۶ درصد از جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر را تشکیل مى‌‌داده‌اند. بیشترین میزان فعالیت، مربوط به گروه سنى ۳۹-۳۵ ساله با ۵۳/۹۷ درصد و کمترین میزان مربوط به گروه سنى ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۰۶ درصد بوده است. بالاترین میزان فعالیت‌ براى مردان به گروه سنى ۳۹-۳۵ ساله با ۹۵/۹۸ درصد و براى زنان به گروه سنى ۴۴-۴۰ ساله با ۹/۳۴ درصد مربوط بوده است. در آبان ماه ۱۳۷۵ ، از شاغلان ۱۰ ساله و بیشتر استان، ۲۰/۳۵ درصد در گروه‌‌هاى عمده کشاورزى، ۳۰/۸۵ درصد در گروه عمده صنعت، ۴۷/۲۵ درصد در گروه عمده خدمات و ۱/۴۵ درصد نامشخص و اظهار نشده گزارش شده است. کشاورزى در تمام منطقه ٔ خوزستان، ‌ به ویژه در قسمت جلگه‌اى از اهمیت خاصى برخوردار است به همین سبب، این استان را «زرخیز» نامیده‌اند. جلگه ٔ خوزستان دنباله ٔ جلگه ٔ بین‌النهرین است. استعداد خاک و آب و هواى این جلگه براى کشاورزى بسیار مناسب است .



استان خوزستان به دو منطقه ٔ عمده ٔ کشاورزى تقسیم مى‌شود: اول؛ مناطق کشت فشرده شامل نواحى شمالى، غربى و مرکزی. دوم؛ مناطق کشت گسترده شامل مناطق کوهستانى و شرق استان. محصولات عمده ٔ کشاورزى استان خوزستان عبارتند از : گندم، جو، برنج، نیشکر، خرما و مرکبات. پس از کشاورزى، دامپرورى در این استان حائز اهمیت مى‌‌باشد. پرورش طیور نیز رایج است. استان خوزستان به جهت مجاورت با خلیج فارس و جریان رودخانه‌هاى بزرگ و پرآب زمینه ٔ مساعدى براى پرورش و صید ماهى دارد. صنعت نیز مانند کشاورزى در خوزستان سابقه‌‌اى بسیار طولانى دارد .



در دوران ماقبل تاریخ (دوره ٔ عیلامى‌ها) انواع و اقسام ظروف و کوزه‌هاى سفالى در خوزستان ساخته شده است. در دوره ٔ ساسانیان خوزستان داراى صنایع مهمى بوده و منسوجات آن نیز معروف و مشهور بوده است، خاصه دیبا و حریر شوشترى، خز شوش و غیره معروف بوده‌اند. صنعت خوزستان به دو گروه تقسیم مى‌گردد: صنایع دستى و ماشینی. صنایع دستى خوزستان خاصه منسوجات و صنعت حریربافى در گذشته رونق فراوان داشته است. بطورى که شهرهاى مختلفى چون شوشتر در بافتن مسنوجات ابریشم مشهور بوده‌اند .



از مهمترین صنایع دستى استان مى‌توان به عبا‌بافى در شهرهاى شوشتر و شادگان، مقنعه ( روسرى زنانه) و چفیه (روسرى عربى مردانه) در شهرهاى دزفول و شوشتر، ملحفه ( ملافه) در دزفول و شوشتر، جاجیم در شادگان، ورشو در دزفول و نقره‌کارى در اهواز اشاره کرد .



علاوه بر صنایع دستى مذکور تولید فرآورده‌هاى چوبى، نمد مالى، گیوه‌دوزى، سبدبافى، خراطى، نازک‌کارى، قلمزنى و مسگرى نیز رواج دارد. صنایع کارخانه‌اى را مى‌توان برحسب مقدار مصرف مواد اولیه و کیفیت تولید به دو دسته عمده صنایع سنگین و صنایع سبک تقسیم نمود. صنایع سنگین استان عبارتند از :



استخراج و تصفیه نفت مشتمل است بر پالایشگاه آبادان، دستگاه تقطیر مسجد سلیمان و پالایشگاه گاز بید بلند. صنعت پتروشیمى مشتمل بر مجتمع شیمیایى رازى، مجتمع پتروشیمى آبادان، ‌ مجتمع شیمیایى خارک، مجتمع پتروشیمى ایران - ژاپن، کارخانجات نورد و لوله اهواز و ذوب آهن گازى اهواز. صنایع سبک خوزستان عبارتند از : قندسازى، کاغذسازى، بسته‌بندى خرما، صنعت ماهیگیرى و صنعت تولید برق. در خوزستان معادن سرشارى وجود دارد که برخى از آنها از روزگاران گذشته شناخته شده بود و از آنها بهره‌بردارى مى‌‌شده است. اهم معادن شناخته شده عبارتند از: نفت، گاز، ‌ نمک، گوگرد، لاشه آهکى، سیلیس، سنگ‌گچ و سنگ آهک .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:59 - 0 تشکر 502637

استان زنجان

موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان



استان زنجان که آن را فلات زنجان نیز مى‌نامند، در ناحیه ٔ مرکزى شمال غربى ایران واقع شده است. این استان در ۴۷ درجه و ۱۰ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۵ دقیقه ٔ طول شرقى و ۳۵ درجه و ۲۵ دقیقه تا ۳۷ درجه و ۱۰ دقیقه ٔ عرض شمالى خط استوا، با مساحتى نزدیک به ۳۶۹ ‚ ۳۹ کیلومترمربع قرار گرفته است . استان زنجان از شمال به استان‌هاى اردبیل و گیلان؛ از شرق به استان قزوین؛ از جنوب به استان همدان؛ از جنوب غربى و غرب به استان‌هاى کردستان و آذربایجان غربى و آذربایجان شرقى محدود است و از جمله ٔ استان‌هایى است که به تنهایى با ۷ استان کشور همسایه و همجوار است . استان زنجان براساس آخرین تقسیمات کشورى، داراى ۳ شهرستان، ۱۳ بخش، ۸ شهر، ۴۴ دهستان و ۹۸۱ آبادى داراى سکنه است. شهرستان‌هاى این استان عبارت‌‌اند از : زنجان، ابهر و خدابنده .


جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان



استان زنجان دو منطقه ٔ کوهستانى و جلگه‌اى تشکیل یافته است. مناطق کوهستانى این استان اغلب داراى قله‌هاى مرتفعى هستند و در نواحى شمالى شهرستان زنجان، بخش‌هاى مرکزى، طارم علیا، طارم سفلا، ماه‌‌نشان، ایلات قاقازان و در غرب و جنوب غربى آن، شهرستان خدابنده (قشالاقات افشار) قرار گرفته‌‌اند. سایر نقاط استان از مناطق جلگه‌اى یا دشت‌هاى آن را در بر مى‌گیرند . دشت زنجان با وسعت قابل‌توجهى از شمال به ارتفاعات طارم و از جنوب به ارتفاعات سلطانیه که در حدود ۱۷۰۰ تا ۲۹۰۰ متر ارتفاع دارند، محدود شده است. این دشت مانند یک نوار طولانى از سه‌راهیِ تاکستان تا نزدیک میانه کشیده شده است و رودخانه‌هاى زنجان‌رود در قسمت غرب، و خرمدره در جهت شرق آن جریان دارند . در ناحیه ٔ ‌ جنوب زنجان نیز دشت آبرفتى نسبتاً مسطح و وسیعى گسترده است که به ارتفاعات سلطانیه در شمال، و ارتفاعات قیدار در جنوب محدود مى‌شود . رودخانه ٔ سجاس‌رود در این ناحیه از حوالى روستاى سجاس به سوى غرب جارى است. در استان زنجان رودخانه‌هاى متعددى جریان دارند که مهم‌ترین و پرآب‌ترین آن‌ها، رودخانه ٔ قزل‌اوزن با شاخه‌هاى فراوان است . استان زنجان با توجه به تأثیر ناهموارى‌ها، و تماس غیرمستقیم با توده ٔ هواى مرطوب غربى و شمال، و صرف‌نظر از خصوصیات محلى و عرض جغرافیایى، ‌ دو نوع آب‌ و هواى متفاوت دارد : - آب و هواى کوهستانى که نواحى قیدار زنجان و ابهر را در بر مى‌گیرد و زمستان‌هاى سرد و پربرف و تابستان‌هاى معتدل از ویژگى‌هاى آ‌ن است . - آب و هواى گرم و نیمه‌مرطوب منطقه ٔ طارم علیا که تابستان‌هاى گرم و زمستان‌هاى ملایم دارد و از درجه ٔ رطوبت و میزان بارندگى قابل‌توجهى نیز برخوردار است . براساس داده‌هاى ایستگاه هواشناسى استان زنجان، میانگین میزان بارندگى در این استان، سالانه ۳۲۳ میلى‌متر و میانگین تعداد روزهاى یخبندان آن در طول سال، ۱۱۵ روز است. حداکثر مطلق دما در شهر زنجان ۴۰ و حداقل آن ۲۹/۶- درجه ٔ سانتى‌گراد ثبت شده است. فصل‌هاى بهار و پاییز این استان نسبتاً کوتاه‌اند، و عبور از فصل زمستان به تابستان و از تابستان به زمستان نسبتاً سریع صورت مى‌گیرد. فصل سرماى منطقه از اوایل آذرماه با بارش برف‌هاى پیاپى که سراسر استان و به ویژه ارتفاعات را مى‌پوشاند، ‌ آغاز مى‌شود و معمولاً تا اواخر فروردین‌ماه ادامه مى‌یابد. بارندگى‌هاى استان عمدتاً در فصل‌هاى پاییز، زمستان و بهار به وقوع مى‌پیوندد و میزان بارندگى در بهار و زمستان بیش‌تر از دیگر فصل‌ها است. مدت ماه‌هاى خشک استان نسبتاً زیاد است؛ به طورى که معمولاً حدود ۵ تا ۶ ماه طول مى‌کشد . مهم‌ترین بادهاى استان مشتمل بر باد سرمه (مه) و باد گرم است. باد مه از جانب شمال و شمال غربى مى‌وزد، و باد گرم که از جانب شرق استان مى‌وزد، موجب افزایش تبخیر، کاهش رطوبت و افزایش دماى هوا در تابستان و بهار مى‌شود. با وجود این، فصل‌هاى بهار و تابستان مناسب‌ترین زمان سفر جهت گذراندن اوقات فراغت در این استان است. سرسبزى و زیبایى طبیعت استان زنجان در این دو فصل وصف‌ناپذیر است .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 19:59 - 0 تشکر 502638


استان زنجان ( ۲ )


جغرافیاى تاریخى استان


استان زنجان یکى از نواحى تاریخى سرزمین ایران است و کاوش‌هاى باستان‌شناختى و آثار باقى‌‌مانده ٔ تاریخى، دیرینگى و قدمت آن را نشان مى‌دهند. پیشینه ٔ تاریخى این استان را مى‌توان در چهار دوره به شرح زیر مورد مطالعه قرار داد :



- دوران پیش از تاریخ (هزاره ٔ هفتم تا اوایل هزاره ٔ سوم پیش از میلاد ):



چگونگى سیر این دوره ٔ ‌ تمدنى به علت کمبود اطلاعات و مدارک، تاریک و مبهم است. قدیمى‌ترین آثار دوران پیش از تاریخ که در این منطقه یافته و بررسى شده‌اند، احتمالاً به دوره ٔ «بَردوستیَن» تعلق دارند. این یافته‌ها که شامل ابزارهاى کوچک جماعت‌هاى آغارین بشرى است، در حدود سى ‌هزار سال قدمت دارند. مشخص‌ترین زیستگاه این جماعت در زنجان، غار تاریخى «گلجیک» است .



- دوران تاریخى (اوایل هزاره ٔ سوم تا اواخر هزاره ٔ ‌ دوم پیش از میلاد ):



یافته‌هایى که از این دوره در منطقه ٔ ایجرود به دست آمده‌‌اند، مورد بررسى قرار گرفته‌اند . پراکندگى زیستگاه‌هاى انسانى منطقه ٔ ایجرود در هزاره ٔ سوم و دوم پیش از میلاد، در هشت کانون باستانى و تداوم حیات آن‌ها تا هزاره ٔ اول پیش از میلاد، حکایت از شکوفایى و دیرپایى تمدن فلات مرکزى ایران در این ناحیه دارد. آثار این دوران در روستاهاى ضیاء‌آباد، ‌ آق‌کند، گل‌تپه، چایرلو، قلتون و اوغول‌بیگ به دست آمده‌اند. ارزیابى و مطالعه ٔ آثار نقش‌هاى سیاه‌رنگ بر روى سفال‌هاى نخودیِ کشف‌شده از این کانون‌هاى تاریخى، پیوند تمدن‌‌هاى تپه ٔ حصار دامغان، تپه ٔ سیَلک کاشان، تپه ٔ زاغه ٔ دشت قزوین و ایجرود زنجان را نشان داده است .



دو اثر از این دوره در جنوب غربى شهرستان خدابنده شناسایى شده‌اند: یکى در تپه ٔ تاریخى « یارمجه» (تکمه‌تپه) در قشلاق‌هاى افشار، و دیگرى در تپه ٔ تاریخى «امان ارغین‌بلاغی» منطقه ٔ بزینه‌رود شهرستان خدابنده، که هر کدام بخشى از نادرترین آثار زیستگاه‌هاى انسانى دوران هزاره ٔ سوم و دوم پیش از میلاد را در خود جاى داده‌اند .



- دوران تاریخى جدید (اواخر هزاره ٔ دوم پیش از میلاد تا اوایل قرن هفتم میلادى ):



از این دوره نیز یافته‌هایى در منطقه ٔ زنجان به دست آمده است که بارزترین آن نوعى سفال ساده ٔ خاکسترى‌رنگ است که یادگار زمان مهاجرت اقوام آریایى به این منطقه است .



پایه و اساس این اطلاعات، نتایج به‌دست آمده از بررسى‌ سفال‌هایى است که بیش‌تر به طور اتفاقى از گورستان‌ها و تپه‌هاى قدیمى منطقه ٔ کشف شده‌اند. تکنیک، فرم و نقش سفالینه‌ها، مطمئن‌ترین ابزار شناسایى تمدن‌هاى پیش از تاریخ هستند .



یکى از قابل‌توجه‌ترین ظرف‌هایى که در تمامى مراکز استقرار انسانى این دوره مورد استفاده قرار مى‌گرفته است، ظرف‌هاى سفالى قورى‌مانندى با لوله ٔ نسبتاً بلندى است که در مراسم به خاک‌سپارى مردگان مورد استفاده قرار مى‌گرفته است و در همه ٔ گورهاى شکافته‌شده ٔ این دوره دیده شده است. نقش‌هاى روى سفالینه‌هاى تپه ٔ ‌ سیلک کاشان و مجسمه‌هاى باستانى لرستان، ارتباط این نوع ظرف با مردگان را نشان مى‌دهند. قورى‌هاى این منطقه که عموماً بى‌‌نقش‌اند و با آثار به‌دست‌آمده از خوروین و املش قابل مقایسه‌‌اند، احتمالاً دلیل دیگرى بر پیوند این اقوام، ‌ در اوایل هزاره ٔ اول پیش از میلاد است .



شواهد تاریخى موجود نشان مى‌دهند که تا اوایل نیمه ٔ اول هزاره ٔ اول پیش از میلاد، دستگاه فرمانروایى معینى در منطقه وجود نداشته و حکومت «اورارتویی» نیز به علت دورى مسافت نتوانسته بود بر این نواحى چیرگى یابد. هم‌چنین کمى ابزار و جنگ‌افزارهاى به‌‌دست‌آمده از گورهاى باستانى نشان مى‌دهد که برخلاف تمدن‌هاى فلات مرکزى ایران که اقوامى جنگجو بوده‌اند، مردمان این منطقه به علت فراوانى چشمه‌سارها و آب‌هاى سطحى عمدتاً به دامدارى و کشاورزى مشغول بوده‌اند و به همین جهت، امنیت نسبى بر منطقه حاکم بوده است. طبق اسناد آشورى‌ها، این منطقه در قرن نهم پیش از میلاد «آندیا» نام داشته است و به احتمال ضعیف، اقوام ساکن آن با اقوام لولوبى و گوتى دامنه‌‌هاى زاگرس پیوندهایى داشته‌‌اند .



این منطقه از لحاظ جغرافیایى تاریخى، در آغاز هزاره ٔ اول پیش از میلاد، از شمال با کادوسیان و کاسپیان، از مغرب با لولوبیان و گوتیان و از طرف جنوب شرقى و شرقى با پدیده ٔ تاریخى ماد همسایه بوده است. در دوره‌هاى بعد مادها، این اقوام را زیر فرمان آورده‌اند .



طبق اسناد آشورى در قرن هفتم پیش از میلاد، منطقه ٔ زنجان «مادای» نام داشته است. آنچه این ادعا را درست مى‌نمایاند، کشف آثارى از هزاره ٔ اول پیش از میلاد در روستاى مادآباد زنجان است. اما به علت روى‌دادن جنگ‌‌هاى ممتد منطقه‌اى (در قرن‌هاى هفتم و هشتم پیش از میلاد) تمدن در این منطقه به شکوفایى درخور دست نیافته است .



از قرن هفتم پیش از میلاد تا اواخر هزاره ٔ اول پیش از میلاد؛ یعنى در تمام دوران شاهنشاهى هخامنشى، تاریخ منطقه با ابهام بیش‌ترى همراه است. از میان آثار کشف‌شده ٔ دوره ٔ هخامنشى، سکه ٔ «دریک» و «ریتون» در خدابنده و گردن‌بندهاى طلایى با بُن‌مایه (موتیف) «گل لوتوس» که نقش‌هاى آن‌ها با کنده‌کارى‌هاى تخت‌جمشید قابل مقایسه‌‌اند و هم‌چنین چهرک (نقاب) طلایى مردگان گورها با آرایش مو و کلاه دوران هخامنشى را مى‌‌توان نام برد .



یادگارهاى باستانى از جمله آتشگاه عظیم تخت‌سلیمان در غرب، عبادتگاه بهستان در جنوب و آتشکده‌هاى ساسانى در طارم نشان مى‌دهند که در دوران اشکانیان و ساسانیان، دره‌هاى زنجان‌رود و قزل‌اوزن از رونق بیش‌ترى برخوردار بوده‌اند. گزارش‌هاى جغرافیادانان آغاز دوره ٔ اسلامى نیز این موضوع را تأیید مى‌کنند .



از پانزده کانون باستان‌شناسى بررسى شده ٔ ‌ این دوره، ۹ کانون در دره ٔ رود قزل‌اوزن و در طارم علیا واقع شده‌اند که از شکوه و آبادانى این بخش از منطقه، در قرن‌هاى دوم تا پنجم میلادى حکایت مى‌کنند. از مهم‌ترین آثار آن دوره به آتشکده ٔ تشویر مى‌توان اشاره کرد که در روستاى تشویر در میان گورستانى تاریخى، با سنگ و ساروج و با طرح چهار طاقى در ابعاد ۴×۴ مترمربع با پوشش گنبدى‌شکلى ساخته شده است .



ترکیب بنا، یادآور سبک معمارى آتشکده‌هاى دوران ساسانى است و با آتشکده ٔ نیاسر کاشان قابل مقایسه است؛ با این تفاوت که این بنا، سنگى است و در ساختن آن از آجر استفاده نشده است. این آتشکده برخلاف آتشکده‌هاى عظیم دوران ساسانى که جنبه ٔ دولتى و تشریفاتى داشتند، به عنوان آتشکده ٔ محلى مورد استفاده قرار مى‌‌گرفته است و با گذشت زمان، پیرامون آن به گورستان تبدیل شده است .



- دوران اسلامى (از قرن ۷ تا ۱۹ میلادى برابر با قرن اول تا ۱۴ هجرى ):



این دوره از تاریخ زنجان، با فتح آن در زمان خلافت عثمان و به دست «براءبن عازب» سردار مشهور آغاز مى‌شود .



به استناد مدارکى که از ۶۲ کانون باستان‌‌شناختى منطقه به دست آمده است، به استثناى دره طارم علیا در رودخانه ٔ قزل‌اوزن و شهر زنجان، در بقیه ٔ نواحى، نقل و انتقال قدرت سیاسى و مذهبى به آرامى صورت گرفته و با خرابى و درگیرى همراه نبوده است .



متن‌ها و اثرهاى موجود تاریخى نشان مى‌دهند که این منطقه در سرتاسر دوران اسلامى، به ویژه از قرن‌هاى چهارم تا هشتم هجرى (در دوران حکومت کنگریان، سلجوقین و ایلخانیان) از شکوفایى اقتصادى، فرهنگى و هنرى برخوردار بوده است. از آثار این دوره مى‌توان مسجدهاى جامع قِروه، سجاس، قلابر؛ کاروان‌سراهاى نیک‌پى، سرچم؛ آثار تاریخى عظیم‌ سلطانیه، خدابنده، ابهر و سایر آثار تاریخى را نام برد .



اصولاً یکى از دلایل انتخاب سلطانیه به پایتختى، رونق اقتصادى این منطقه در قرن هفتم و هشتم هجرى بوده که توجه ایلخانان مغول را به خود جلب کرده است. کاشى‌هاى مطلایى که از تپه ٔ ‌ نور و سفال‌هاى سلطان‌آبادى بسیار جالبى که از تپه ٔ نور‌آباد خدابنده به دست آمده‌اند، گواهى بر رونق اقتصادى و فرهنگى آن دوره‌اند .



پس از برچیده شدن حکومت ایلخانى به دست سربداران در قرن نهم هجرى، منطقه ٔ زنجان نیز دچار فتنه ٔ خانمان‌سوز‌ تیمورلنگ شد و به شدت ویران گردید .



تنش‌هاى سیاسى و کشمکش‌هاى نظامى تا قرن دهم هجرى شمسى، مانع رشد و اعتلاى اقتصادى و فرهنگى در این منطقه شده است. در دوران حکومت صفویه و قاجاریه، به ویژه در دوران حکومت شاه‌طهماسب، شاه‌‌عباس و آغامحمدخان قاجار، رونق نسبى اقتصادى و فرهنگى در منطقه برقرار بوده است. قسمت اعظم روستاهاى بخش‌ها و شهرهاى کنونى، با توجه به نظام ارباب و رعیتى، تا اواخر قرن سیزدهم هجرى قمرى تکوین و تکامل یافته‌اند و در طول دهه‌هاى اخیر، به سرعت در حال رشد و گسترش بوده‌اند .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.