• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 3019)
پنج شنبه 19/5/1391 - 23:17 -0 تشکر 500690
تاریخ و جغرافیای استانها

توضیح : ترتیب استانها صرفا براساس حروف الفباست


استان آذربایجان شرقى (1)

 

   موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان

آذربایجان شرقى با وسعت ۴۵۲۶۱/۴ کیلومترمربع در گوشه ٔ ‌ شمال غربى فلات ایران قرار دارد. رود ارس حدود شمالى آن را با جمهورى‌هاى آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص مى‌کند. رود قطور و آب‌هاى دریاچه ٔ ارومیه حدود غربى آن با استان آذربایجان غربى است. در جنوب، کشیدگى رشته‌کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگیِ توپوگرافیک استان با آذربایجان غربى و زنجان شده است و در شرق نیز دره و رودخانه دره‌رود، کوه‌هاى سبلان، چهل نور و گردنه ٔ صائین این خطه را از استان اردبیل جدا مى‌کند. مدارهاى ۵ دقیقه و ۴۵ درجه و ۲۲ دقیقه و ۳۶ درجه منتهى‌الیه غربى و شرقى مختصات جغرافیایى این استان را مشخص مى‌کند.

 

آذربایجان شرقى در طول ۲۳۵ کیلومتر خط مرزى با جمهورى‌هاى آذربایجان و ارمنستان همسایه است. دو شهرستان این استان (مرند و اهر) با جمهورى آذربایجان ۲۰۰ کیلومتر و با جمهورى ارمنستان ۳۵ کیلومتر مرز مشترک دارند. در طول این مرز رود ارس جارى است. در حال حاضر ارتباط استان با کشورهاى همسایه تنها از سه نقطه ٔ مرزى جلفا، خداآفرین و کردشت انجام مى‌‌گیرد؛ در این میان جلفا از اهمیت خاصى برخوردار است. شهر مرزى جلفا از طریق خط آهن نخجوان، ایروان و تفلیس به جمهورى اکراین و بنادر دریاى سیاه وصل مى‌شود. ارتباط این استان با دریاى سیاه، اهمیت و جایگاه خاصى به آن بخشیده است.

 

منطقه ٔ آذربایجان به علت موقعیت خاص جغرافیایى یکى از مناطق حساس و مهم کشور است. همین اهمیت، حساسیت، و گستردگى باعث شده است تا این منطقه با وجود خصوصیات مشترک جغرافیایى، ‌ فرهنگى و تاریخى، به سه استان آذربایجان شرقى، غربى و اردبیل تقسیم شود. در حال حاضر استان آذربایجان شرقى داراى ۱۲ شهرستان، ۳۱ شهر، ۳۰ بخش، ۱۳۳ دهستان و ۳۱۴۹ آبادى است. شهرستان‌هاى آن عبارت‌اند از : اهر، بستان‌آباد، ‌ بناب، تبریز، سراب، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ‌ میانه، هریس و هشترود. مرکز آذربایجان شرقى شهر تاریخى و توسعه یافته ٔ تبریز است.

 

   جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان

فلات آذربایجان را دیواره‌هاى رشته جبال مرتفع و پوشیده از برف آرارات در شمال غربى، رشته‌هاى پراکنده و نامنظم ارسباران - قره‌داغ و قوشاداغ و سبلان در شمال شرقى، رشته‌کوه‌هاى بزغوش در شمال و مشرق، ارتفاعات قافلانکوه در شرق و جنوب شرقى، رشته کوه سهند در جنوب و دریاچه ارومیه در غرب در بر گرفته است.

 

در فلات آذربایجان، دو منطقه بارز و قابل نفوذ وجود دارد، ‌ یکى دشت چالداران و دره قُطور در شمال غربى، دیگرى دشت مغان در شمال شرقی. در سایر قسمت‌ها، به علت وجود ارتفاعات، دره‌هاى عمیق و سایر موانع طبیعى، ‌ معابر قابل نفوذ کمترى یافت مى‌شود.

 

آذربایجان منطقه ٔ ‌ مرتفعى است که کوه‌هاى بلند از جهات مختلف سراسر آن را فرا گرفته و موجبات پیدایش جلگه‌هاى مغان، تبریز، سراب و مراغه را فراهم کرده است. بلندترین نقطه ٔ استان، قله ٔ ‌ سهند (۳۷۲۲+ متر) در ۵۰ کیلومترى جنوب تبریز و پست‌ترین نقطه ٔ ‌ آن در حوالى دریاچه ٔ ارومیه (۱۲۲۰+ متر) قرار دارد. استپ‌هاى کوهى قسمت پهناورى از نواحى بلندِ آذربایجان را پوشانده است.

 

در شمال آذربایجان به ویژه در بخش قره‌داغ‌ (ارسباران)، هر جا امتداد کوه‌ها در مقابل وزش بادهاى باران‌زاى مدیترانه‌اى، ‌ غربى و خزرى قرار گرفته، جنگل‌هاى تنک یا انبوهى به وجود آمده است که در بعضى قسمت‌ها فاقد گیاهان زیردرختى است. جنگل‌هاى موجود آذربایجان شرقى نشانگر آن است که در روزگاران گذشته، سراسر منطقه در اثر آب و هواى گرم و مرطوب و خاک حاصلخیز، شرایط مساعدى براى پیدایش و رشد جنگل در دامنه ٔ ‌ کوه‌ها و ارتفاعات داشته است که متأسفانه در اثر استفاده بى‌رویه عمدتاً تخریب و نابود شده‌اند.

 

آب و هواى استان آذربایجان شرقى به طور کلى سرد و خشک است، ولى به علت تنوع توپوگرافیکى، از اقلیم‌هاى متفاوتى برخوردار است.

 

موقعیت کوهستانى و عرض جغرافیایى استان از عوامل برودت و سرماى قسمت اعظم این منطقه است. کم ارتفاعى و اثرات ملایم‌کننده بخارهاى دریاى خزر در پاره‌اى از مناطق از عوامل اعتدال اقلیمى آن به شمار مى‌آید. به علاوه آذربایجان تا حدودى تحت تأثیر جریان‌هاى مرطوب دریاى مدیترانه از سمت غرب و جنوب غربى قرار دارد و توده‌هاى هواى سرد سیبرى نیز از شمال بر آب و هواى آن اثر مى‌گذارد. وجود دریاچه ٔ ارومیه آب و هواى قسمت محدودى از سواحل استان را تحت تأثیر قرار داده است.

 

به استناد گزارش سازمان هواشناسى کل کشور، درجه ٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است. متوسط درجه حرارت در تبریز ۱۲/۵، مراغه ۱۲/۲، اهر ۹/۷، سراب ۷/۶ و میانه ۱۲/۷ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد است. حداکثر مطلق درجه ٔ حرارت در جلفا با ۴۰/۳ درجه ٔ سانتى‌گراد و حداقل مطلق آن در سراب با ۳۱/۴- درجه ٔ سانتى‌گراد در سال ۱۳۷۲ گزارش شده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در ایستگاه‌هاى تبریز، مراغه و میانه به ترتیب ۳۶/۶، ۳۵ و ۳۹/۲ و حداقل مطلق آن ۹/۵-، ۸- و ۱۱/۲- درجه ٔ سانتى‌گراد قید گردیده است.

 

از نظر بارندگى، استان آذربایجان شرقى به دو ناحیه ٔ متفاوت تقسیم مى‌شود:

 

- ناحیه ٔ سردسیر شامل دامنه‌هاى کوهستان سهند، شهرهاى تبریز و مرند که در مسیر بادهاى مرطوب قرار دارند. معمولاً میزان بارندگیِ سالانه ٔ این ناحیه در شرق استان بیشتر از سایر نواحى است و مقدار آن به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلى‌متر مى‌رسد.

 

- ناحیه ٔ معتدل که عمدتاً در دالان‌ها، کوهپایه‌ها، دامنه‌هاى جنوبى و مناطق آفتابگیر واقع شده است و از تأثیر مستقیم جریان‌هاى سرد شمالى محفوظ است و آب و هواى معتدلى دارد. سواحل دریاچه ٔ ‌ ارومیه و شهرستان‌هاى‌ مراغه و میانه جزو ناحیه ٔ معتدل به حساب مى‌آیند.

 

در فصل تابستان، مناطق جلگه‌اى استان و پیرامون دریاچه ٔ ارومیه گرم است و منحنى همدماى ۱۲ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد از آن نواحى عبور مى‌کند، در حالى که در زمستان اوضاع جوى تغییرات شدیدى مى‌کند و میانگین حداقل درجه ٔ حرارت به یک درجه زیر صفر مى‌رسد.

 

در استان آذربایجان شرقى اوضاع جوى بسیار متغیر است. به طورى که درجه ٔ ‌ حرارت در برخى از ماه‌هاى گرم سال، گاهى به ۳۸ درجه ٔ سانتى‌گراد یا بیشتر مى‌رسد و برودت هوا در ماه‌هاى سرد، گاهى به بیش از ۲۰ درجه زیر صفر کاهش مى‌یابد. رطوبت هوا نیز از اواخر پاییز تا اوایل بهار زیاد مى‌شود، که علت آن علاوه بر کاهش درجه ٔ حرارت، ورود توده‌هایى از هواى سرد و مرطوب اروپاست که با گذشته از دریاى مدیترانه وارد آسمان ایران مى‌شوند.

 

در سال ۱۳۷۲، سازمان هواشناسى استان مجموع روزهاى یخبندان شهر تبریز را ۱۰۳ روز گزارش کرد که جزئیات آن به شرح زیر است:

 

فروردین ماه ۳ روز، آبان‌ ماه ۱۴ روز، آذر ماه ۹ روز، دى ماه ۳۱ روز، بهمن ماه ۲۸ روز و اسفند ماه ۸ روز.

 

براساس این گزارش، بیشترین روزهاى یخبندان با ۱۳۱ روز به شهر سراب و کمترین آن به قسمت شرقى تبریز اختصاص داشت که در طول سال تنها ۸۰ روز یخبندان بود. اهر با ۱۱۵، میانه با ۱۰۱ و سراب با ۱۳۱ و تبریز با ۱۰۳ روز یخبندان شهرهایى بودند که در طول سال، بالاتر از ۱۰۰ روز یخبندان داشتند.

 

آذربایجان همواره تحت تأثیر بادهاى سرد شمالى و سیبرى و بادهاى مرطوب دریاى سیاه مدیترانه و اقیانوس اطلس است. به علاوه بادهاى محلى نیز تحت تأثیر شرایط طبیعى استان، ‌ از سوى کوهستان‌هاى بلند و دریاچه‌هاى اورمیه و خزر، به سوى دشت‌ها و جلگه‌ها مى‌وزند.

 

بادهایى که از شمال و شمال شرقى به سوى آذربایجان مى‌وزند، کلاً سرد و مرطوب‌اند و در فصل زمستان سبب نزول برف سنگین و یخبندان مى‌شوند. باد مرطوب مدیترانه‌اى که از غرب به آذربایجان مى‌وزد باران‌زا و بسیار مفید است.

 

بادهاى شرقى با عبور از دریاچه ٔ خزر، در مسیر ارسباران، مرند، اردبیل، ‌ دره‌‌اى بین سبلان و قوشاداغ، بزغوش و سهند به طرف غرب مى‌وزند. در اکثر نقاط آذربایجان مانند سراب و تبریز این باد را مه‌یئلى یا باد مه مى‌گویند که بادى سرد و مرطوب است. این باد در امتداد دامنه‌هاى جنوبى سهند به طرف مراغه پیش مى‌رود و در حدود دریاچه ٔ ارومیه تغییر مسیر مى‌دهد. کوه‌هاى مرزى در غرب آذربایجان و کردستان باعث مى‌شوند باد مه در جهت جنوب غربى و جنوبى بوزد که نام آن در این منطقه باد زریان است.

 

جریان باد مهمى که از فراز دریاى مدیترانه و دریاى سیاه و اقیانوس اطلس به سمت غرب و شمال غرب ایران مى‌وزد، چند شاخه مى‌شود که تعداد این شاخه‌ها در فصل پاییز در برخورد با ارتفاعات استان افزایش مى‌یابد و در فصل بهار، به ریزش نزولات جوى فراوانى منجر مى‌گردد.

 

علاوه بر بادهاى فوق بادهاى محلى دیگر استان به شرح زیر است:

 

- باد «آغ یئل» یا گرمیچ یا گرمیش که بسیار تند و شدید است و معمولاً باعث خسارت مى‌شود. آغ یئل در تبخیر و خشکانیدن رطوبت زمین مؤثر است و بادى گرم و مرطوب است که در زمستان موجب ذوب برف و یخ مى‌شود و یا به حرکت در آوردن ابرهاى باران‌زا موجبات ریزش باران را فراهم مى‌کند. این باد معمولاً رطوبت دریاى مدیترانه را به همراه دارد.

 

- خزریئلى یا باد خزر، چون از سوى دریاى خزر مى‌وزد به این نام مشهور شده است و قسمتى از آن منطقه ارسباران را در بر مى‌گیرد.

 

- وزش بوغاناق یئلى که همان گردباد است، باعث ریشه‌کن شدن درختان و تخریب و ویرانى منازل و بناهاى کم دوام مى‌شود.

 

براساس گزارش سال ۱۳۷۰ ایستگاه سینوپتیک شهر تبریز، مجموع روزهایى که این شهر در معرض وزش بادهایى با سرعت حداقل ۱۸ و حداکثر ۵۰ متر در ثانیه قرار دارد، ۱۶۸ روز است. بیشترین سرعت باد در ماه اردیبهشت با ۵۰ متر در ثانیه و کمترین سرعت آن در آذرماه و دى ماه با سرعت ۱۸ متر در ثانیه است.

 

با توجه به ویژگى‌هاى اقلیمى، این استان از اواخر اردیبهشت ماه تا پایان مهرماه مناسب‌ترین زمان براى گردش‌هاى تابستانى و سایر ماه‌هاى سال مناسب گردش‌هاى زمستانى است. ایرانگردانى که در ماه‌هاى بهار و تابستان به منطقه مسافرت مى‌کنند به نحو مطلوبى مى‌توانند از زیبایى‌هاى طبیعى و دیدنى‌هاى تاریخى و باستانى استان بهره‌مند شوند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:18 - 0 تشکر 500691




استان آذربایجان شرقى (۲)






جغرافیاى تاریخى استان




آذربایجان در فارس میانه آتورپاتکان در آثار کهن سفارسى آذربادگان یا آذربایگان، در فارسى کنونى آذربایجان، در یونانى بیزانس آذربیگانون در ارمنى اتراپاتاکان، در سریانى آذربایغان و در عربى آذربیجان نامیده شده است.



تاریخ باستانى آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت‌هاى غربى ایران از جمله آذربایجان را تصرف کرد. مقارن این رویداد دولت‌هایى در اطراف آذربایجان وجود داشت که از آن جمله مى‌توان به دولت آشور در شمال بین‌النهرین، دولت هیتى در آسیاى صغیر، دولت اورارتو در نواحى شمالى و شمال غربى، اقوام کادوسى در شرق و کاسى‌ها در حوالى کوه‌‌هاى زاگرس اشاره کرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد کوچک (در مقابل ماد بزرگ) مشتمل بر شهرهاى قدیمى همدان، رى، اصفهان و کرمانشاه معروف شد. به عبارت دیگر ولایاتى که در قرون اولیه ٔ اسلامى به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر مى‌گرفت.



بعد از غلبه ٔ ‌ اسکندر مقدونى بر ایران، سردارى به نام آتورپات در آذربایگان ظهور کرد و از اشغال آن جا توسط یونانیان جلوگیرى کرد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتکان معروف شد. آتورپات به پادشاهى رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام کرد.



در طول دوره ٔ ‌ حکومت سلوکى‌ها، ناحیه ٔ آتورپاتکان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسکندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانى را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زرتشتیان و تیکه‌گاهى در مقابل هجوم یونانیان شد.



حکومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند. سرانجام اردشیر بابکان مؤسس سلسله ٔ ساسانى بر حکمرانان آذربایجان استیلا یافت و مرزبانى به حکومت آنجا گماشت.



در دوره ٔ ساسانى معمولاً یکى از مرزبانان را به حکومت آذربایجان مى‌گماردند. در اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان فرخ هرمزد بود و پایتخت آن شیز نام داشت که مطابق با ویرانه‌‌هاى لیلان در جنوب شرقى دریاچه ٔ ارومیه گزارش شده است.



پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و کوفه و شام و یمن براى سکونت به آنجا روى آوردند و با خرید زمین‌هاى وسیع، کشاورزى را گسترش دادند و افراد بومى را رعیت خود کردند. اُمراى عرب براى حفظ زمین‌هاى خود و احتمالاً براى حفظ رعایاى مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان که به اسلام نگرویده بودند، باروهایى در اطراف املاک وسیع خود کشیدند که به تدریج این باروها به صورت شهرهاى نسبتاً مهم در آمدند.



در سال ۱۹۸ هجرى که مأمون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود، عده‌اى از امراى عرب در آذربایجان دعوى استقلال داشتند. بابک خرمدین از ضعف خلافت و دورى مأمون از بغداد استفاده کرد و قسمت‌‌هاى مهمى از شمال شرقى آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابک، سلطه ٔ دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.



سلسله‌هاى ایرانى بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان که از شرق ایران برخاستند و حکومت‌هاى مستقلى تشکیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت که از سال ۲۰۵ هجرى قمرى (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ هـ.ق (آغاز حکومت سلجوقیان) ادامه یافت، حکومت‌هاى محلى متعددى قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حکام مقتدر این ایالت، ساجیان (۳۱۷-۲۷۶ هـ.ق) بودند که آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام کردند. پس از سقوط ساجیان، سلسله‌هاى محلى در آذربایجان به قدرت رسیدند که روادیان از آن جمله بودند. در دوران حکومت ساجیان (بنى ساج) و حکومت بعد از آن حکمرانانى در قسمت شمالى رود ارس به حکام آذربایجان خراج مى‌دادند که از معروف‌ترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شکى، حکام گرجستان، روادیان و حکام ارمنستان بودند.



در آغاز قرن پنج هجرى (یازدهم میلادی) ترکان غُز به فرماندهى سلجوقیان، نخست با دسته‌هاى کوچک و سپس به تعداد کثیر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه، اهالى ایرانى و نواحى مجاور ماوراى قفقاز، حکومت ترکان را گردن گذاشتند.



در ۵۳۱ هجرى (۱۱۳۶ میلادی) آذربایجان به دست اتابک ایلدگز (الدگوز) افتاد که تا حمله ٔ کم دوام جلال‌‌الدین خوارزمشاه (۳۱-۱۲۲۵ م، ۲۸-۶۲۲ هـ) وى و اولادش بر آذربایجان حکومت کردند.



با حمله ٔ مغولان و ورود هلاکوخان (۱۲۵۶ م - ۶۵۴ هـ) آذربایجان مرکز شاهنشاهى بزرگى شد که از آموى تا شام امتداد داشت. مقر مغولان ابتدا در مراغه بود و سپس به تبریز منتقل شد. به دستور هلاکو در مراغه رصدخانه‌اى ساخه شد؛ اطراف خوى، بتخانه‌‌ها و معابد بودایى برپا شد و بناهاى غازان در تبریز و جاهاى دیگر به وجود آمد. در زمان غازان، شهر تبریز بزرگتر از سابق شد و به یکى از مراکز مهم دنیاى آن روز مبدل گردید. تجار روم و فرنگ کالاهاى خود را به این شهر مى‌آوردند. و بازارهاى تبریز در زیبایى و ثروت معروف بود. وزراى عهد مغول از قبیل خواجه رشید‌الدین فضل‌اللّه همدانى و تاج‌الدین علیشاه جیلانى بناهاى مهمى در تبریز برپا کردند.



پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امراى مستقل حکومت یافتند. جلایریان، ‌ چوپانیان و ترکمانان در قسمتى از این منطقه حکامى مستقل شدند که پایتخت‌شان تبریز بود. (۱۵۰۲-۱۳۷۸ م، ۹۰۸-۷۸۰ هـ).



پس از بر افتادن حکومت خاندان ترکمانان، قره‌قویونلوها و آق‌قویونلوها بر تبریز تسلط پیدا کردند. در این زمان بناهاى بسیار زیبایى در تبریز ساخته شد که وصف آنها در سفرنامه‌هاى سیاحان اروپایى آن عصر آمده است.



پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوى، تبریز مدتى پایتخت ایران بود (۱۵۰۲ م، ۹۰۷ هـ) و آذربایجان براى شاهان صفوى سنگرگاه اصلى و مرکز عمده گردآورى قواى نظامى شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهاى خونین میان سپاهیان ایران و عثمانى شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.



پس از سقوط دولت صفویه، در دوره‌اى که ایران عملاً میان روس و عثمانى و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانى ماند، ولى دیرى نپایید که نادرشاه آن جا را از تصرف دولت عثمانى بیرون آورد و در صحراى مغان تاجگذارى کرد.



کریم‌خان زند در سال ۱۱۷۵ هجرى (۱۷۵۵ میلادی) آذربایجان را از دست خانهاى محلى که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلى سر بر آوردند تا اینکه آغامحمدخان قاجار در سال ۱۲۰۵ هجرى (۱۷۸۵ م) موفق شد که اداره امور آذربایجان را کاملاً در اختیار بگیرد.



با روى کار آمدن سلسله ٔ قاجار در ایران، پیشروى امپراتورى روسیه به جنوب و تصرف گرجستان عملى شد و ارمنستان، قفقاز، دربند و شروان مورد تهدید قرار گرفتند. خشونتهاى غیرانسانى و نابخردانه ٔ آغامحمدخان، سیاست ضعیف فتحعلى شاه، قدرت نظامى برتر روسیه ٔ تزارى و انگیزه‌هاى توسعه‌طلبانه ٔ آن کشور، موجب آغاز جنگ‌هاى ایران و روس شد و شکست‌هاى پى در پى سپاه ایران را فراهم آورد و باعث تحمیل عهدنامه‌‌هاى تلخ گلستان و ترکمانچاى شد. در جنگ‌هاى سال ۱۲۴۳ هجرى (۱۸۲۳ م) ژنرال آریستوف و ژنرال پاسکویچ تبریز را تصرف کردند و سپاه روس قسمت مهم آذربایجان را اشغال کرد.



در زمان قاجاریه و به خصوص در زمان سلطنت فتحعلى شاه، آذربایجان به علت جنگ‌هاى ایران و روس مرکز نظامى و شهر تبریز هم پایتخت دوم ایران شد. عباس میرزا نایب‌السلطنه و وزیر او میرزا عیسى (معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی) در آبادانى آذربایجان و مخصوصاً تبریز کوشیدند. جهانگردان اروپایى امنیت و نظم آذربایجان را در دوره ٔ ‌عباس میرزا با امنیت فرنگستان مقایسه کردند. بعد از فتحعلى‌شاه، شهر تبریز ولیعهدنشین شد.



در انقلاب مشروطه، مردم آذربایجان نقش مؤثرى در پیروزى آن ایفا کردند، لیکن با اشغال آذربایجان از طرف روس‌ها، آثار این انقلاب نیز موقتاً از میان رفت.



با آغاز جنگ اول جهانى، آذربایجان مورد تهاجم نیروهاى روسیه و عثمانى قرار گرفت. پس از انقلاب بلشویکى اکتبر روسیه (۱۹۱۷ م) روس‌ها آذربایجان را تخلیه کردند و ترکان عثمانى در تبریز حکومتى دست نشانده مستقر کردند. پس از شکست آلمان و متحدش عثمانى (در جنگ جهانى اول) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسى‌ها افتاد، (در این دوران قیام شادروان شیخ محمد خیابانى در تبریز به منظور مخالفت با قرارداد استعمارى ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله و ایجاد نوعى استقلال داخلى براى آذربایجان شایان توجه است).



مردم آذربایجان دوش به دوش سایر مردم ایران در جریان ملى شدن صنعت نفت به سال ۱۳۲۹ مبارزه ٔ بى‌امانى را با استعمار پیر انگلستان آغاز کردند و سرانجام با پیروزى ملت ایران، سیاست استعمارى انگلیس، در ایران و خاورمیانه، شکست سختى را متحمل شد.



با شروع انقلاب اسلامى مردم قهرمان آذربایجان فداکارى‌ها و دلاورى‌هاى بى‌نظیرى در راه پیروزى از خود نشان دادند و با رشادت در جنگ و کوشش در سازندگى در تکامل دوران تاریخ معاصرایران حضور مؤثرى یافتند.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 500692



استان آذربایجان شرقى (۳)






وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان




استان آذربایجان شرقى در سال ۱۳۷۰ حدود ۰۰۰ ‚ ۲۷۹ ‚ ۳ نفر جمعیت داشت که معادل ۵/۸۷ درصد جمعیت کل کشور بود. تعداد خانوارهاى استان در همین سال برابر ۰۰۰ ‚ ۶۱۳ بود که متوسط جمعیت هر خانواده ۵/۶ نفر را نشان مى‌دهد.



از ۰۰۰ ‚ ۲۷۹ ‚ ۳ نفر کل جمعیت استان در سال ۱۳۷۰، حدود ۴۴۴ ‚ ۶۹۱ ‚ ۱ نفر مرد و ۲۷۴ ‚ ۵۸۷ ‚ ۱ نفر دیگر زن بود که نسبت تعداد مردان به زنان را در منطقه بیش از ۱۰۶ نفر نشان مى‌دهد. شاخص نسبت جنسیت در کل کشور نیز در همین سال ۱۰۶ بود. یعنى در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن ۱۰۶ نفر مرد وجود داشت.



تراکم نسبى جمعیت منطقه ۷۲/۳ نفر در هر کیلومترمربع است. این نسبت در کل کشور برابر ۳۶/۴ نفر در هر کیلومترمربع است. به عبارت دیگر تراکم جمعیت در استان آذربایجان شرقى نزدیک به دو برابر تراکم جمعیت در کل کشور است.



براساس نتایج آمارگیرى  در سال ۱۳۷۰، جامعه شهرى منطقه معادل ۲۸۷ ‚ ۳۶۹ خانوار است که جمعیتى برابر ۲۳۵ ‚ ۸۰۷ ‚ ۱ نفر را شامل مى‌شود. این تعداد ۵۵ درصد کل جمعیت استان است. جمعیت شهرى استان عمدتاً در شهرهاى بزرگى مانند تبریز، مراغه، مرند، اهر و میانه زندگى مى‌کنند.



به استناد همین آمارگیرى، جوامع روستایى در سال ۱۳۷۰ داراى ۶۸۷ ‚ ۲۴۳ خانوار شامل ۴۸۳ ‚ ۴۷۱ ‚ ۱ نفر جمعیت بود که حدود ۴۵ درصد کل جمعیت منطقه را تشکیل مى‌داد.



در مورد وضعیت اقتصادى، مى‌توان گفت که اهمیت نسبى صنایع بزرگ و بهره‌بردارى‌هاى کشاورزى و تجارى در استان آذربایجان شرقى نسبت به سایر استان‌هاى کشور قابل توجه است. این استان از ظرفیت تولیدى مهمى برخوردار است به طورى که اغلب واحدهاى اقتصادى آن داراى مقیاس کلان هستند.



ترکیب فعالیت‌هاى اقتصادى مناطق شهرى استان با وجود توسعه ٔ صنعتى، نشانگر رونق‌بخش خدمات نسب به سایر بخش‌ها است. در مناطق روستایى استان نیز وجه غالب با بخش کشاورزى است و خدمات پس از آن قرار دارد. در مجموع، بخش خدمات، کشاورزى و صنعت، عمد‌ه‌ترین بخش‌هاى اقتصادى استان را تشکیل مى‌دهند.



آذربایجان شرقى یکى از قطب‌هاى مهم صنعتى کشور محسوب مى‌شود. استقرار صنایع بزرگى چون ماشین‌سازى و تراکتورسازى سبب شده است که این کانون مهم از اهمیت ویژه‌اى برخوردار شود.



همچنین از کارخانه‌‌هاى دیگر استان مى‌‌توان اشاره کرد به پمپ ایران، لیفتراک‌سازى‌، موتوژن، هاکسیران دیزل، لیلاند دیزل ایران، بلبرینگ‌سازى، ‌ پیستون‌سازى، درمن دیزل، دیزل ایدم، ترموپلاس، کبریت‌سازى ممتاز، حوله‌بافى لاله (برق لامع)، تخته فشارى و نئوپان، شیر پاستوریزه، نختاب فروزان، نوشابه‌سازى، بافندگى لایکو، تریکو سهند، نساجى تبریز، ریسندگى پشمینه، پالاز موکت، کارخانه گچ، چرم‌سازى، شرکت سیمان صوفیان، نیروگاه حرارتى تبریز، پالایشگاه و پتروشیمى تبریز، پالایشگاه تبریز، نفت انتقالى از اهواز را تصفیه مى‌کند و آن را براى مصرف در استان‌هاى آذربایجان شرقى، آذربایجان غربى، کردستان، همدان و زنجان آماده مى‌کند.



استان آذربایجان شرقى به لحاظ ساختار اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى، از کانون‌هاى مهم صنایع دستى کشور نیز به شمار مى‌رود. قالى‌بافى از صنایع دستى مهم منطقه است. این صنعت در مناطق شهرى به صورت کارگاهى و در روستاها به صورت تک‌بافى انجام مى‌شود. از دیگر صنایع دستى منطقه مى‌توان به گلیم و جاجیم، سفال و سرامیک، چرم و ورنى، پارچه‌هاى پشمى و ابریشمى، سوزن‌دوزى، نقره‌سازى، حوله و پتوبافى، کفش‌دوزى، سبدبافى، تولید پارچه‌ هاى حریر و شال اشاره کرد.



صرف‌نظر از صنایع بزرگ و صنایع کارگاهى و صنایع دستى که در حیات اقتصادى و اجتماعى استان نقش مهمى بر عهده دارند، آذربایجان شرقى داراى معادن متعددى است که از آن جمله مى‌توان به معادن شن و ماسه، سنگ‌هاى ساختمانى و تزئینى، ‌ نمک، خاک نسوز، پوکه، کائولن، ذغال‌سنگ، دیاتومیت و پولیت اشاره کرد.



شرایط آب و هوایى، ویژ‌گى‌هاى خاک و فراوانى آب آذربایجان شرقى را به منطقه‌اى مناسب و مستعد براى کشاورزى و زراعت تبدیل کرده است.



در این سرزمین وسیع محصولاتى نظیر گندم، جو، برنج، حبوبات، سبزى‌جات، صیفى‌جات، نباتات صنعتى، محصولات علوفه‌اى، انواع محصولات باغى، پیاز، سیب‌زمینى و خشکبار به دست مى‌آید که برخى از آن‌ها به خارج از منطقه و کشور نیز صادر مى‌شود.



شرایط طبیعى و اقلیمى خاص استان و وجود مراتع نسبتاً غنى و چمنزارهاى سرسبز و خرم، موقعیت مناسبى براى پرورش زنبور عسل و دام‌پرورى فراهم کرده است. به همین جهت این استان یکى از مناطق مستعد دام‌پرورى ایران به شمار مى‌رود. از طرف دیگر، فعالیت‌ دام‌دارى عشایرِ کوچنده ٔ منطقه نیز اهمیت و موقعیت اقتصاد دامى استان را دو چندان ساخته است.



علاوه بر دام‌داریِ سنتى، دام‌داریِ نیمه صنعتى نیز که عمدتاً در اطراف شهرهاى بزرگ، با استفاده از دام‌هاى اصیل خارجى دایر شده، از اهمیت خاص در زمینه ٔ تولید شیر برخوردار است.



پرورش طیور به شکل گسترده‌اى با سه روش صنعتى، نیمه صنعتى و سنتى انجام مى‌شود.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 500694


استان آذربایجان غربى





موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان آذربایجان غربی با احتساب دریاچه ٔ ارومیه حدود 660 ‚ 43 كیلومتر مربع مساحت دارد. این استان كه در شمال غرب ایران است، 2/65 درصد از مساحت كل كشور را تشكیل می‌دهد و بین 35 درجه و 58 دقیقه تا 39 درجه و 46 دقیقه ٔ عرض شمالی (از خط استوا) و 44 درجه و 3 دقیقه تا 47 درجه و 23 دقیقه طول شرقی (از نصف‌النهار گرینویچ) قرار گرفته است.



این استان از طرف شمال و شمال شرق با جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، از غرب با كشورهای تركیه وعراق، از جنوب با استان كردستان و از شرق با استان آذربایجان شرقی و زنجان همسایه است.



طول مرز آبی و خاكی استان با كشورهای همسایه مجموعاً 823 كیلومتر است كه 135 كیلومتر آن مرز آبی با جمهوری‌های آذربایجان (نخجوان) و ارمنستان، 488 كیلومتر مرز خاكی با تركیه و 200 كیلومتر مرز خاكی با عراق است.



این استان براساس آخرین تقسیمات كشوری 12 شهرستان، 28 بخش، 22 شهر، 103 دهستان و 3227 آبادی دارای سكنه دارد و مركز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستان‌های استان آذربایجان غربی عبارتند از:



ارومیه، بوكان، پیرانشهر، تكاب، خوی، سردشت، سلماس، صائین‌دژ، ماكو و مهاباد و میاندوآب و نقده.












جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




استان آذربایجان غربی یكی از مناطق كوهستانی كشور است و توپوگرافی متنوع و گسترده‌ای دارد. در سراسر ناحیه هم مرز استان با تركیه و عراق، كوه‌های مرتفع برف‌گیر از شمال به جنوب كشیده شده است و آب‌های حاصل از ذوب آنها كه در دره‌های منطقه به صورت رودخانه‌های متعدد جریان می‌یابد، به سه حوزه ٔ عمده تقسیم می‌شود:



- دریاچه ٔ ارومیه كه حدود 1267 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در طول 130 كیلومتر، آب ارتفاعات غربی را به سوی خود جذب می‌‌كند.



- شكاف و گسل عظیم نزدیك خوی كه كلیه آب‌های شمالی را به جنوب ارس هدایت می‌‌كند.



- آب‌های سردشت (زاب كوچك) در طول 1000 كیلومتر كه توسط دوره رود كلوی به سوی دجله سرازیر می‌شود.



نواحی فوق پست‌ترین نقاط آذربایجان غربی به حساب می‌آیند. كم ارتفاع‌ترین نقطه در دامنه ٔ كوه‌های آرارات، (970 متر) كنار رود ارس در مرز ایران و تركیه قرار دارد. رود سردشت كلوی در طول 100 كیلومتر شیبی برابر 560 متر دارد كه در مقایسه با رود ارس از سرعت فوق‌‌العاده‌ای برخوردار است و ارتفاع آن از سطح دریا به 1000 متر می‌رسد.



مرتفع‌ترین شهر استان سیه‌چشمه است با ارتفاعی بالغ بر 1920 متر و كم‌ارتفاع‌ترین شهر استان شهر خوی است با ارتفاع 1193 متر.



براساس ساختار طبیعی استان، اكوسیستم‌های ویژه‌ا‌ی از تركیب گیاهان در سطوح مختلف پوشش گیاهی در اشكورهای مختلف توپوگرافیك به وجود آمده است كه اهم آن‌ها به شكل جنگل‌ها و مراتع خودنمایی می‌كنند.



جنگل‌های استان، قسمت‌‌هایی از پیرانشهر، بانه و مهاباد را پوشانده است، ولی مناطق وسیع جنگلی بیشتر شامل اراضی كوهستانی سردشت است كه مساحت آن را بین 60 الی 80 هزار هكتار تخمین می‌زنند و به مرور از وسعت آنها كاسته شده است. درختان جنگلی این منطقه مشتمل بر درختان میوه‌ای از قبیل انگور و پسته وحشی، زالزالك، بادام كوهی و گونه‌های غیرمیوه‌ای مانند بلوط، افرا، سرخ‌دلیك و سیاه‌دلیك است.



استان آذربایجان غربی عمدتاً تحت تأثیر جریان هوای مرطوب اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه است،‌ ولی در برخی از ماه‌های زمستان، توده ٔ هوای سردی از اطراف شمال، هوای مدیترانه‌ای آن را متأثر كرده و موجب كاهش قابل توجه دما می‌شود.



علاوه بر جریان هوایی فوق عوامل دیگری مانند ارتفاع مكان،‌ جهت كوه‌ها، وزش بادها و دوری از دریای آزاد نقش مهمی در میزان دما و ریزش‌های جوی دارد. به طوری كه آب و هوا را در وضعیت حدفاصل آب و هوای سواحل دریای مازندران و اقلیم نیمه‌صحرایی داخلی قرار می‌دهد.



در فصل زمستان ارتفاعات و نواحی بالاتر از 3000 متر در زیر قشر ضخیمی از برف فرو می‌روند و قلل كوه‌ها، این برف‌ها را تا سال بعد محفوظ نگه می‌دارد. همچنین در دامنه‌های بین 1000 تا 2000 متری كه از بادهای تند شمال محفوظ مانده است، به مقدار كافی باران می‌بارد.



نقش كوه‌ها در نزولات جوی استان آذربایجان غربی دارای اهمیت بسزایی است. سلسله جبال استان به صورت طویل و مرتفع چون دیواری در جهت شمال و جنوب و جنوب شرقی امتداد یافته است. گرچه این كوه‌ها مانع نفوذ كلیه ٔ ابرهای بارانزای حوزه ٔ اقیانوس اطلس و مدیترانه به ایران و عمدتاً به آذربایجان غربی می‌شود، ولی در عوض منبع سرشاری از نزولات جوی را به صورت برف ذخیره می‌كند كه باعث به وجود آمدن رودهای پرآب و فراوانی می‌گردد. محصور بودن استان با دیواره ٔ ‌ مذكور سبب شده است كه دریاچه ٔ ارومیه به عنوان یكی از شش حوزه ٔ آبریز مهم كشور به حساب آید.



در فصل تابستان سراسر آذربایجان غربی از وزش بادهای بارا‌ن‌آور بی‌بهره می‌ماند، ولی آفتاب درخشان همراه با رسیدن میوه‌ها و برداشت غله فضای تفرجگاهی مناسبی را با نسیم ملایمی فراهم می‌آورد. این نسیم ملایم در زبان محلی به نام «مه یئلی» و در برخی از نقاط به نام باد مراغه مشهور است.



از نیمه ٔ تابستان همراه با وزش باد شمالی از گرمای هوا به شدت كاسته می‌شود. باد خنك شمالی در هر منطقه به نام ناحیه ٔ شمالی همان منطقه مشهور است. گاهی در تابستان باد گرمی از سمت جنوب، استان را تحت تأثیر قرار می‌دهد كه در اصطلاح محلی به نام باد سفید (آغ‌ یِئل) مشهور است. این باد در اواخر زمستان باعث ذوب برف‌ها می‌شود و در تابستان بر شدت گرمای هوا می‌‌افزاید.



با تمایل خورشید به طرف جنوب و كوتاه شدن روزها، هوای پرفشار به پایین حركت می‌كند و هوای كم فشار تدریجاً جایگزین آن می‌شود و بادهای باران‌آور غربی جایگزین بادهای شمالی می‌گردد. این بادها در فصل پاییز و زمستان پس ازعبور از روی اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه و جذب رطوبت‌ آن‌ها، در برخورد با كوه‌های مرزی، سبب ریزش برف و باران فراوانی می‌شود كه منبع و سرچشمه دائمی رودهای نسبتاً منظم حوزه ٔ ‌‌ آبریز دریاچه ٔ ارومیه، ارس و دجله محسوب می‌شود.



نقشه ٔ خطوط همباران استان نشان می‌دهد كه سه واحد جغرافیایی متمایز از نظر ریزش نزولات جوی وجود دارد كه عبارت‌اند از:



- حوزه ٔ غربى دریاچه ٔ ‌ ارومیه كه از غرب به شرق از میزان نزولات باران كاسته می‌شود.



- حوزه ٔ شمالى دریاچه ٔ ارومیه تا رود ارس كه از شمال دریاچه به طرف رود ارس به تدریج از ارتفاع زمین كاسته می‌شود و میزان بارش نیز كاهش می‌یابد.



- حوزه ٔ جنوبى دریاچه ٔ ‌ ارومیه كه سرچشمه ٔ شاخه‌های اصلی سیمینه رود، مهاباد رود، زرینه رود و قزل‌‌اوزن است و دارای میزان بارش بالای 600 میلی‌‌متر می‌باشد.



به‌ طور كلی متوسط بارندگی سالیانه در استان، 400-300 میلی‌متر است كه با توجه به متوسط بارندگی در سایر نقاط ایران كه حدود 280 میلی‌متر می‌باشد در شرایط بهتری قرار گرفته است. پرآب‌ترین رودخانه‌های استان نشان می‌دهند كه میزان بارندگی به ویژه ریزش برف در مناطق كوهستانی به مراتب بیشتر از میزان بارندگی در شهرها و مناطق جلگه‌ای است.



به استناد گزارش سازمان هواشناسی كل كشور كه براساس داده‌های آماری ایستگاه‌های سینوپتیك ارومیه، خوی،‌ ماكو و مهاباد تنظیم شده است. درجه ٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است؛ متوسط درجه ٔ حرارت از 9/4 درجه ٔ سانتی‌گراد در ماكو تا 11/6 درجه ٔ سانتی‌گراد در مهاباد متغیر است. متوسط درجه ٔ حرارت در ارومیه 9/8، خوی 10/8، ماكو 9/4 و مهاباد 11/6 درجه ٔ سانتی‌گراد است.



به استناد همین گزارش حداكثر حرارت در مردادماه حدود 34 و حداقل آن در دی ماه حدود 16 درجه ٔ سانتی‌‌گراد است. حداكثر تغییر گرمای تابستان 4 درجه و سرمای زمستان 15 درجه می‌باشد.



وضع هوا در شهرهای مختلف استان از این قرار است‌:



- در ارومیه فصل تابستان نسبتاً گرم و زمستان هوا سرد است.



- در مهاباد فصل تابستان خشك و طولانی و زمستان بسیار سرد است.



- در ماكو فصل تابستان نسبتاً گرم و زمستان بسیار سرد است.



- در نقده هوا نیمه مرطوب، تابستان ملایم و زمستان سرد می‌باشد.



به استناد همین گزارش پربارش‌ترین فصل، تابستان و به ویژه شهریورماه است. دوره ٔ بارش در ارومیه از اواخر مهرماه و اوایل آبان‌ماه شروع می‌شود و خرداد ماه خاتمه می‌یابد؛ حداكثر بارندگی در اسفند و فروردین ماه است. این دوره در مهاباد بین آبان تا اردیبهشت و در میاندوآب از آبان تا خردادماه است.



مجموع روزهای یخبندان در ارومیه حدود 120 روز است كه به ترتیب در آبان‌ماه 19، آذرماه 27، دی‌ماه 30، بهمن‌ماه 28، اسفندماه 14 و فروردین ماه 6 روز است. روزهای یخبندان در خوی 104، در ماكو 108 و مهاباد 93 روز در سال است.



براساس گزارش ایستگاه سینوپتیك شهر ارومیه، مجموع روزهایی كه ارومیه در معرض وزش بادهایی با سرعت حداقل 7 و حداكثر 16 متر در ثانیه قرار می‌گیرد، حدود 164 روز است.



بیشترین سرعت باد مربوط به ماه‌های اردیبهشت و اسفند با 16 متر در هر ثانیه است، كمترین سرعت باد مربوط به ماه‌های دی و بهمن با 7 متر در هر ثانیه است متوسط سرعت باد در شهر ارومیه 10/5 متر در هر ثانیه است.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 500695



استان آذربایجان غربى (۲)







جغرافیاى تاریخى استان




آذربایجان در فارسی میانه «آتورپاتكان» در آثار كهن فارس «آذربادگان» یا «آذربایگان»، در فارسی كنونی «آذربایجان»، در یونانی «آتروپاتنه» در بیزانسی «آذربیگانون» در ارمنی «آتراپاتاكان»، در سریانی «آذربایغان» و در عربی «آذربیجان» نامیده شده است.



تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد درآمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمت‌های غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این ایام دولت‌هایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله می‌توان به دولت آشور در شمال بین‌النهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمال و شمال غرب، اقوام كادوسی در شرق و كاسی‌ها در حوالی كوه‌های زاگرس اشاره كرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچك (در مقابل ماد بزرگ) معروف شد و مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و كرمانشاه بود. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه ٔ جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر می‌گرفت.



بعد از غلبه ٔ اسكندر مقدونی به ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور كرد و از اشغال آن توسط یونانیان ممانعت به عمل آورد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام نمود.



در طول دوره ٔ ‌ حكومت سلوكی‌ها، ناحیه ٔ ‌ آتورپاتكان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تكیه‌گاه ایرانیت در مقابل یونانیت شد.



حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند. سرانجام اردشیر بابكان مؤسس سلسله ساسانی بر حكمرانان آذربایجان استیلا یافت. از این تاریخ این منطقه استقلال خود را از دست داد.



در دوره ٔ ساسانی معمولاً یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان می‌‌گماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان «فرخ هرمزد» بود و پایتخت آن «شیز» یا «گنزب» نام داشت كه مطابق با ویرانه‌های لیلان در جنوب شرقی دریاچه ٔ ارومیه گزارش شده است.



پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و كوفه و شام و یمن برای سكونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمین‌‌های وسیع، كشاورزی را گسترش داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند. امرای عرب برای حفظ زمین‌های خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود می‌كشیدند كه به تدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم درآمد.



در سال 198 هجری كه مأمون هنوز در خراسان بود و «حسن بن سهل» را به عراق فرستاده بود، عده‌ای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابك خرمدین از ضعف خلافت مركزی و دوری مأمون از بغداد استفاده كرد و قسمت‌های مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابك، سلطه ٔ دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.



سلسله‌های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاستند و حكومت‌‌های مستقلی تشكیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسیس سلسله ٔ ‌ طاهریان) شروع و تا سال 429 هـ.ق (آغار حكومت سلجوقیان) ادامه می‌یابد، حكومت‌های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ساجیان (317-276 هـ.ق) بودند كه آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند. پس از سقوط ساجیان، سلسله‌های محلی دیگری در آذربایجان به قدرت رسیدند كه روادیان از آن جمله بودند. در دوران حكومت ساجیان (بنی‌ساج) و حكومت بعد از آن حكمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج می‌دادند كه از معروف‌ترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند.



در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) تركان غز به فرماندهی سلجوقیان‌، نخست با دسته‌های كوچك و سپس به تعداد بیشتر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماوراء قفقاز، حكومت تركان را گردن گذاشتند.



در 531 هجری (1136 میلادی)‌ آذربایجان به دست «اتابك ایلدگز» (الدگوز) افتاد كه تا حمله ٔ كم دوام جلال‌‌الدین خوارزمشاه (31-1225 م، 28-622 هـ.ق) وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند.



با حمله ٔ ‌ مغولان و ورود هلاكوخان ایلخان (1256 م، 654 هـ.ق)،‌ آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت.



پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حكومت یافتند. از آن جمله می‌توان به جلایریان، چوپانیان و تركمانان اشاره كرد كه در قسمتی از این منطقه حكامی مستقل شدند.



پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی (1502م، 907 هـ.ق) آذربایجان سنگرگاه اصلی و مركز عمده ٔ گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ‌های خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.



پس از سقوط دولت صفویه، در دوره‌ای كه ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید كه نادرشاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری كرد.



كریم‌خان زند در سال 1175 هجری (1755 میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی كه پس از مرگ پادشاه قیام كرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر برآوردند، تا اینكه آغامحمدخان قاجار در سال 1205 هجری (1785 میلادی) موفق شد كه آذربایجان را كاملاً مطیع خود كند.



پس از 1284 شمسی (1905 م - 1325 هـ) مردم آذربایجان سهم مؤثری در انقلاب مشروطیت ایران داشتند. پس از تهران، تبریز دارای مهم‌ترین نقش در پیروزی انقلاب مشروطیت بود كه قسمت غربی آذربایجان را نیز به نوعی تحت تأثیر قرار داده بود. با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار انقلاب مشروطیت در آن موقتاً از میان رفت. این هجوم با هم‌پیمانی دولت انگلیس به بهانه ٔ حفاظت از اقلیت‌های خارجی مقیم آذربایجان (به ویژه تبریز) در سال 1908 میلادی (1287 ش - 1328 هـ) انجام گرفت.



با آغاز جنگ اول جهانی آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب اكتبر روسیه (1917 میلادی) روس‌ها آذربایجان را تخلیه كردند و تركان عثمانی در تبریز حكومتی دست‌‌‌نشانده مستقر ساختند. پس از شكست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ اول جهانی) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسی‌ها افتاد.



با شروع انقلاب اسلامی، مردم قهرمان آذربایجان فداكاری‌ها و دلاوری‌های بی‌نظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند.



اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 500696




استان آذربایجان غربى (۳)






وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان




براساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن آبان ماه 1375، جمعیت استان 320 ‚ 496 ‚ 2 نفر بوده است كه از این تعداد 52/68 درصد در نقاط شهری و 47/31 درصد در نقاط روستایی سكونت داشته و بقیه غیرساكن بوده‌اند. در همین سال از كل جمعیت استان 220 ‚ 269 ‚ 1 نفر مرد و 100 ‚ 227 ‚ 1 نفر زن بوده‌اند كه در نتیجه نسبت جنسی برابر 103 نفر به دست می‌آید. به عبارت دیگر،‌ در این استان در مقابل هر 100 نفر زن، 103 نفر مرد وجود داشته است.



از جمعیت استان آذربایجان غربی 40/30 درصد در گروه سنی كمتر از 15 سال، 55/62 درصد در گروه سنی 64-15 سال و 4/08 درصد در گروه سنی 65 سال و بیشتر قرار داشته‌اند و بقیه ٔ افراد نیز نامشخص بوده‌اند.



در فاصله ٔ سال‌های 1365 تا 1375 حدود 408 ‚ 365 نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابه‌جا شده‌‌اند. محل اقامت قبلی 25/96 درصد مهاجران،‌ سایر استان‌ها، 21/49 درصد شهرستان‌های دیگر همین استان و 49/57 درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت بقیه ٔ ‌ افراد، خارج از كشور یا اظهار نشده بوده است. مقایسه ٔ محل اقامت قبلی مهاجران با محلی كه در آن سرشماری شده‌اند نشان می‌دهد كه 30/76 درصد از روستا به شهر 35/18 درصد از شهر به شهر، 13/56 درصد از روستا به روستا و 17/52 درصد از شهر به روستا طی 10 سال قبل از سرشماری آبان 1375 مهاجرت كرده‌اند.



در آبان ماه 1375، از جمعیت استان 99/56 درصد را مسلمانان تشكیل می‌‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهری 99/35 درصد و در نقاط روستایی 99/81 درصد بوده است.



طبق سرشماری یاد شده، از 217 ‚ 140 ‚ 2 نفر جمعیت 6 سال و بالاتر استان، 69/02 درصد باسواد بوده‌اند. نسبت باسوادی در گروه سنی 14-6 سال 87/18 درصد و در گروه سنی 15 سال و بالاتر 61/10 درصد بوده است. در بین افراد لازم‌التعلیم (14-6 سال) نسبت باسوادی در نقاط شهری 93/88 درصد و در نقاط روستایی 80/07 درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان 79/09 درصد و در بین زنان 58/65 درصد بوده است. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب 85/42 درصد و 70/18 درصد و در نقاط روستایی 71/71 درصد و 45/47 درصد بوده است.



در آبان 1375، در این استان، افراد شاغل و افراد بیكار (جویای كار) در مجموع 38/11 درصد از جمعیت ده سال و بالاتر را تشكیل می‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهری 35/53 درصد و در نقاط روستایی 41/18 درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان 88/70 درصد را مردان و 11/30 درصد را زنان تشكیل می‌داده‌اند.



از جمعیت شاغل ده سال و بالاتر استان 33/64 درصد را در گروه‌های عمده ٔ كشاورزی، شكار، جنگلداری و «ماهیگیری»، 11/06 درصد در گروه عمده ٔ «عمده‌فروش و خرده‌فروش، تعمیر وسایل نقلیه ٔ موتوری و ...»، 12/10 درصد در گروه عمده ٔ صنعت (ساخت) و 43/21 درصد نیز در سایر گروه‌های عمده ٔ فعالیت‌های اقتصادی به كار اشتغال داشته‌اند.



استان آذربایجان غربی یكی از مناطق مستعد كشاورزی كشور است. این استان 2/6 درصد مساحت كشور را در بر می‌گیرد، در حالی كه اراضی آن بیش از 6 درصد كل اراضی مزروعی كشور را شامل می‌شود. از این نظر استان آذربایجان غربی دارای رتبه ٔ پنجم در كل كشور است.



ویژگی‌ها و خصوصیات طبیعی و اقلیمی استان بر توان بالقوه ٔ كشاورزی استان افزوده است. جمع نزولات جوی حوزه‌های آبریز استان 19 میلیارد مترمكعب می‌باشد. بیش از 41 رودخانه ٔ ‌ فصلی و دائمی در استان جریان دارد كه می‌‌تواند جهت بهره‌برداری كشاورزی سودمند باشد. از جمله ٔ ‌ این مزیت‌ها، كوهستانی بودن منطقه است كه خود در وسعت مراتع استان نقش مهمی دارد. كل مراتع استان در حدود 000 ‚ 856 ‚ 1 هكتار است.



علاوه بر موارد فوق وجود ایلات و عشایر كه معیشت آنها در درجه ٔ اول از طریق دامداری و در درجه ٔ دوم با كشاورزی تأمین می‌گردد، در دامداری استان نقش قابل توجهی دارند. در سطح استان نزدیك به 342 ‚ 967 ‚ 8 واحد دامی از انواع مختلف نگهداری می‌‌گردد. همچنین دراین استان تعداد 77 واحد دامداری صنعتی با ظرفیت 6160 گاو اصیل و تعداد 312 واحد نیمه صنعتی كه تعداد 1360 رأس دام را نگهداری می‌كنند، وجود دارد.



طیور استان به صورت صنعتی و سنتی تولید می‌شود كه نوع صنعتی آن به صورت مرغداری‌های گوشتی و تخمی است. تعداد این نوع از واحدهای استان 243 واحد است كه تعداد 231 واحد آن گوشتی با ظرفیت 470 ‚ 015 ‚ 3 قطعه در هر دوره و 12 واحد آن تخم‌‌گذار با ظرفیت 000 ‚ 360 قطعه مرغ تخم‌گذار است.



همچنین در سطح استان 000 ‚ 250 كندوی زنبور عسل نگهداری می‌شود كه دویست هزار كندوی آن مدرن و پنجاه هزار دیگر كندوی سنتی است كه میزان تولید آنها در پایان سال 1370 حدود 2000 تن بود.



بخش شیلات و آبزیان استان شامل استخرهای پرورش به تعداد 30 واحد می‌باشد كه 28 واحد آن به پرورش ماهیان گرم آبی و 2 واحد دیگر به ماهیان سرد آبی اختصاص دارد. كل ظرفیت تولید این واحدها معادل 828 تن در سال می‌باشد. علاوه بر آن صید ماهی از سدهای ارس، مهاباد و سایر سدهای استان و رودخانه‌‌ها و آبگیرهای طبیعی نیز صورت می‌‌گیرد كه كل صید استان در سال 1370 معادل 1180 تن بوده است.



بررسی تركیب كارگاه‌های موجود استان نشان می‌دهد،‌ دو گروه صنعتی كانی‌های غیرفلزی و غذایی - دارویی در بین سایر صنایع بالاترین تعداد و بیشترین میزان اشتغال را دارد. این دو گروه جمعاً 68/5 درصد از تعداد كارگاه‌ها و 85/4 درصد از شاغلین صنایع را به خود اختصاص داده‌اند.



استان آذربایجان غربی از نظر اكتشاف و بهره‌برداری منابع معدنی نسبت به سایر استان‌های كشور در وضع مطلوبی قرار ندارد. مطالعات اخیر نشان داده است كه در برخی از مناطق استان معادن مهمی وجود دارد، ولی هنوز در جهت بهره‌برداری از آنها اقدام جدی صورت نگرفته است.



معادنی كه هم اكنون در استان آذربایجان غربی فعال هستند عمدتاً مشتمل بر معادن مصالح و سنگ‌های ساختمانی است. علاوه بر آن معادنی چون گرانیت، تراورتن، نمك آبی، نمك سنگی، میكا، زرنیخ، تالك، خا‌ك‌‌نسوز و پوكه ٔ معدنی نیز در استان وجود دارد كه هم اكنون بهره‌برداری می‌شوند. همچنین ذخایری از مواد معدنی سرب و روی و طلا در تكاب، ذغال‌سنگ در میاندوآب و خاك نسوز در بوكان كشف شده است كه هنوز بهره‌برداری از آنها شروع نشده است. در سال‌های اخیر اقداماتی جهت شناسایی معادن سیلیس و مواد معدنی فلزی و غیرفلزی در استان صورت گرفته است.



همان‌‌گونه كه قبلاً نیز گفته شد استان آذربایجان غربی تنها استان كشور است كه با چند كشور مرز مشترك دارد. این امر چندین مبدأ ورود و خروج كالا و مسافر را در سطح استان به وجود آورده و زمینه‌های تبدیل آن را به یكی از مهم‌ترین مراكز تجاری بین‌‌المللی كشور فراهم آورده است. همچنین نزدیك‌‌ترین خط راه‌آهن ایران به اروپا از این استان عبور می‌‌كند.



احداث بزرگراه شهید كلانتری همراه با تقویت مراكز تخلیه و نگهداری و توزیع كالا می‌تواند نقش بازرگانی استان را در سطح فرااستانی و حتی بین‌المللی ارتقاء بخشد و در تقسیم كار ملی عملكرد منحصر به فردی را به وجود آورد.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 500698

استان اردبیل









موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان اردبیل در شمال غربی فلات ایران، با بیش از 18 هزار و 50 كیلومترمربع، یك درصد مساحت كل كشور را تشكیل می‌دهد. این استان از شمال به رود ارس، دشت مغان و بالهارود در جمهوری آذربایجان، از شرق به رشته‌كوه‌های طالش و بغرو در استان گیلان، از جنوب به رشته‌كوه‌ها، دره‌ها و جلگه‌‌های به هم پیوسته ٔ استان زنجان و از غرب به استان آذربایجان شرقی محدود است.



از نظر مختصات جغرافیایی، مدارهای 37 درجه و 45 دقیقه و 39 درجه و 42 دقیقه شمالی و منتهی‌الیه شمالی و جنوبی و نصف‌النهارهای، 48 درجه و 55 دقیقه و 47 درجه و 3 دقیقه منتهی‌الیه غربی و شرقی، استان را می‌پوشانند.



چهار شهرستان این استان در طول 282/5 كیلومتر با جمهوری آذربایجان هم مرزاند. در 159 كیلومتر از این مرز، رودهای ارس و بالهارود جریان دارند. در طول این مرز, استان اردبیل با جمهوری آذربایجان از دو نقطه اصلاندوزو بیله‌سوار ارتباط دارد.



آذربایجان شرقی 324 كیلومتر مرز مشترك با شهرستان‌های پارس‌آباد، مشگین‌شهر، اردبیل و خلخال دارد. استان اردبیل نیز در جنوب با استان زنجان همجوار است و در طول 62/5 كیلومتر، همسایه جنوبی شهرستان خلخال است. با وجود وحدت قومی و فرهنگی،‌ موانع طبیعی بین این دو استان و همچنین قطبی پرجاذبه چون تهران در آن سوی محور تبریز - زنجان (كه جذب‌كننده ٔ هرگونه حركت اقتصادی - اجتماعی در این محور است) باعث شده است روابط همجواری در طول این 62/5 كیلومتر وضعیت مطلوب نداشته باشد، از همین رو، شهرستان خلخال از شهرستان‌های منزوی و دور افتاده استان اردبیل به شمار می‌آید. استان گیلان نیز با 175 كیلومتر مرز مشترك با شهرستان‌های اردبیل و خلخال، همسایه شرقی استان اردبیل است و رشته‌كوه سخت‌گذر طالش مانند دیواری این دو استان را جدا می‌كند. دورافتادگی مناطق همجوار استان گیلان از مراكز تجاری و اقتصادی استان و جاذبه‌های اقتصادی كناره ٔ خزر سبب شده است مردم این مناطق، بیش‌ترین روابط اقتصادی - اجتماعی خود را با استان گیلان برقرار سازند. گردنه‌های دشوار گذر حیران و اسالم تنها گذرگاه‌های طبیعی بین این دو استان هستند كه همواره ریزش برف‌های سنگین در فصل سرما سبب بسته شدن این گذرگاه‌ها می‌شود.



محور اردبیل - آستارا (گردنه حیران) اولین خط ارتباطی استان با مركز كشور است كه این استان را از راه رشت و قزوین به تهران وصل می‌كند.



استان اردبیل به پیشنهاد دولت و تصویب مجلس شورای اسلامی در سال 1372 از محدوده سیاسی - اداری استان آذربایجان شرقی جدا شد و به عنوان استانی مستقل (مشتمل بر شش شهرستان اردبیل، بیله‌سوار، پارس‌آباد،‌ خلخال، گرمی و مشگین‌شهر) در تقسیمات كشوری جای گرفت.



این استان بر اساس تازه‌ترین تقسیمات كشوری، دارای شش شهرستان، 16 بخش، شش دهستان و 2193 آبادی است. شهرهای اردبیل، نمین، نیر، سرعین، بیله‌سوار، پارس‌آباد، اصلاندوز، خلخال،‌ گیوی، مشگین‌شهر،‌ كوثر و گرمی شهرهای آن را تشكیل می‌دهند.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:20 - 0 تشکر 500700




استان اردبیل (۲)






جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




چهره عمومى شهرستان اردبیل متأثر از ارتفاعات كوهستان‌هاى سبلان، طالش و بزغوش است كه این عوامل طبیعى سبب محصور شدن آن شده‌اند. بیشتر زمین‌هاى این بخش از استان 2000 تا 3000 متر از سطح دریا ارتفاع دارند. شمال غربى آن بین 3000 تا 4000 متر بلندى دارد و رشته كوه سبلان با 4811 متر ارتفاع، در این قسمت واقع است. وجود كوهستان سبلان در غرب این شهرستان، در اعتدال هواى آن نقش عمده‌اى دارد و آب‌هاى جارى شده از این كوهستان سبب آبادى منطقه شده است. آثار فرعى آتشفشان سبلان به صورت چشمه‌هاى معدنى آب گرم سرعین و سردابه ظاهر شده است كه سبب جذب انبوه مسافران مى شود و یكى از زیباترین مناطق جهانگردى استان است.



براساس تقسیم‌بندى كوسن، شهرستان اردبیل داراى چهار اقلیم مدیترانه‌اى گرم،‌ مدیترانه‌اى معتدل، كوهستانى سرد و معتدل است. این شهرستان به عنوان یكى از مناطق سردسیر ایران و استان بین پنج تا هشت ماه از سال سرد است. بارندگى نیز در تمام فصول وجود دارد، ولى شدت آن در بهار و پاییز بیشتر است.



براساس گزارش ایستگاه هواشناسى اردبیل كه در ارتفاع 1372 مترى واقع شده، بارندگى این شهر در سال 1372 برابر 327/7 میلی‌متر گزارش شده است. این شهرستان داراى زمستان‌هاى بسیار سرد و تابستان‌هاى معتدل است. متوسط درجه حرارت آن در حدود هفت درجه سانتی‌گراد است. وجود كوهستان‌هاى سبلان، طالش و بزغوش، تأثیر بخارهاى دریاى خزر و بادهاى سرد شمالى و وجود جنگل‌هاى شمال و شرق آن در میزان بارندگى و نوسان دماى شهرستان اردبیل بسیار مؤثر است.



شهرستان بیله‌سوار با ارتفاع متوسط 120 متر و 1721/3 كیلومترمربع گستره‌اى پهناور از دشت مغان را تشكیل می‌دهد.



آب و هواى بیله‌سوار در تابستان‌ها گرم و در دیگر فصل‌ها به ویژه در زمستان‌ها معتدل و مطبوع است. بیله‌سوار به علت نزدیكى به دریاى خزر و ارتفاع كم، در ردیف مناطق نیمه مرطوب به حساب می‌آید. از این‌رو، همه منطقه را مراتع سرسبز و خرم قشلاقى پوشانیده است. در تابستان به علت شدت گرما و كمبود علوفه، دامداران و عشایر ایل سئون به سوى ییلاق‌هاى كوهستان سبلان و ارسباران كوچ می‌كنند.



میانگین باران سالانه این بخش 500 میلی‌متر است كه از شرق به غرب كاهش می‌یابد. این شهرستان در سرزمین جلگه‌اى و هموار بنا شده و بلندترین نقطه آن «قله جهان خانلو» است كه 700 متر بلندى دارد.



شهرستان پارس‌آباد در جلگه‌اى صاف و هموار قرار دارد و تنها ارتفاع چشمگیر آن «تپه نادر» در غرب آن است كه در سال 1148 هجرى قمرى محل تاجگذارى نادرشاه افشار در دشت مغان بود.



این شهرستان داراى آب و هواى معتدل تا گرم است. تابستان‌هاى آن بسیار گرم و زمستان‌هاى آن معتدل و مطبوع است. بارندگى در پارس‌آباد تحت تأثیر جریان‌هاى دریاى خزر و توده هواى سیبرى و سرد شمالى است. میانگین بارندگى آن 462 میلی‌متر است كه به سبب كمى ارتفاع، زمستان‌هاى آن ملایم و درجه حرارت آن تا صفر درجه پایین می‌آید.



شهرستان خلخال منطقه‌اى كوهستانى است كه رشته‌كوه‌هاى طالش در بخش شرقی، كوه‌هاى بزغوش در غرب و قراول داغ در جنوب آن قرار گرفته است. كوهستان جنگلى و بلند طالش در شرق خلخال از شمال به جنوب كشیده شده و مانند سدى بین دریاى خزر و استان گیلان و آذربایجان شرقى است،‌ كه باران‌هاى خزرى در دامنه شرقى آن می‌بارند و سبب طراوت كوهستان و به وجود آمدن جنگل‌ها می‌شوند.



در جبهه غربى كوه‌هاى طالش (منطقه خلخال) كه نسبت به جبهه شرقى آن، با كمبود باران و تغییر آب و هوا روبرو است، جنگل وجود ندارد. بلندترین قله‌هاى كوهستان طالش «ناو» و «الماس» است.



وجود كوه‌هاى دیوار مانند، راه‌هاى ارتباطى خلخال را بسیار دشوار رو كرده است. مهم‌ترین گردنه خلخال، گردنه ناو است كه در مسیر جاده ارتباطى خلخال به هشتپر و اسالم واقع شده است و از داخل جنگل‌هاى طالش، به جاده رشت - آستارا متصل می‌شود.



براساس تقسیم‌بندی‌ كوسن، شهرستان خلخال داراى سه اقلیم مدیترانه‌اى خشك و گرم،‌ مدیترانه‌اى گرم و مدیترانه‌اى معتدل است. به علت كوهستانى بودن منطقه, میزان بارندگى آن از سالى به سال دیگر متفاوت است.



براساس داده‌هاى ایستگاه فیروزآباد خلخال كه در ارتفاع 1090 مترى قرار دارد، میزان بارندگى آن در سال 1372 در حدود 435 میلی‌متر بود. شهرستان خلخال داراى تابستان‌هاى معتدل و زمستان‌هاى سرد است. ارتفاعات شرقى و كوهستان طالش سرد و پربرف و كنار رود قزل‌اوزن گرم و مرطوب است. طول مدت سرماى این شهرستان بیش از پنج ماه است و برف سنگین زمستانى سبب بسته شدن جاده اسالم به خلخال در محور كوهستان طالش می‌شود.



شهرستان گرمى در میان دو رشته كوه كم ارتفاع واقع شده است و ارتباط دشت مغان را با سایر شهرهاى همجوار مانند اردبیل و مشگین‌شهر برقرار می‌سازد. در شمال و غرب گرمى ارتفاعات خروسلو مربوط به دوره میوسن، از غرب به شرق كشیده شده و در شرق آن،‌ ارتفاعات موران به بلندى 100 متر قرار دارد.



آب و هواى گرمى در تابستان‌ها نامساعد و در زمستان‌ها ملایم و مطبوع است. میزان بارندگى متوسط سالانه آن 300 میلی‌متر گزارش شده است. دماى هوا در گرم‌ترین ماه (مرداد) 38/5 درجه و در سردترین ماه (بهمن) 4/1 درجه سانتی‌گراد است.



شهرستان مشگین‌شهر در دامنه كوهستان سبلان واقع شده و داراى ویژگی‌هایى بارز است كه برف‌هاى دائمى و چشمه‌هاى معدنى ناشى از وجود توده آتشفشانى سبلان از آن جمله است. این شهرستان به صورت دشتى گسترده است كه با شیب تند به زمین‌هاى پست شمالى منتهى می‌شود. مرتفع‌ترین و پرشیب‌ترین قسمت این شهرستان بخش جنوبى آن،‌ یعنى دامنه‌هاى شمالى و شمال غربى توده‌هاى آتشفشانى سبلان است كه به طور متوسط 2000 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. قسمت شمالى و غربى آن 100 تا 1000 متر ارتفاع دارد و بقیه زمین‌ها مسطح است و با شیبى ملایم در جهت شمال و شمال شرقى به دشت مغان منتهى می‌شود.



براساس تقسیم‌بندى كوسن، این شهرستان داراى چهار اقلیم مدیترانه‌اى گرم و خشك،‌ مدیترانه‌اى معتدل، استپى سرد و كوهستانى سرد است. طول ماه‌هاى خشك و نیمه‌خشك و یخبندان آن پنج تا هشت ماه است و میزان بارندگى سالانه آن به طور متوسط 300 میلی‌متر است. قسمت عمده پوشش گیاهى آن را استپی،‌ درمنه، ممرز، بلوط و تنگرس تشكیل می‌دهد.



سه جریان آب و هوایى با ویژگی‌هاى متفاوت، اقلیم و آب و هواى استان را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. «جریان مدیترانه‌ای» با ماهیت معتدل و بحرى كه بیشتر بخارهاى خود را در كوهستان‌هاى تركیه و زاگرس و آذربایجان غربى از دست می‌دهد، از غرب، استان اردبیل را متأثر می‌كند. این جریان، منشاء مهم و اصلى بارش‌هاى جوى ایران است و ورود آن به منطقه،‌ با تعدیل درجه حرارت و رطوبت هوا همراه است.



«جریان هوایى سیبرى آسیاى مركزی» كه ماهیتى برّى و سرد دارد،‌ از شمال و شمال شرق وارد می‌شود و پس از عبور از دریاى خزر و جذب بخار آن، استان اردبیل را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این جریان نیز بیشترین بخار خود را در دامنه‌هاى شرقى طالش و بغرو برجاى می‌گذارد. ورود این جریان هوایى در نواحى شمالى و مركزى و جنوبى استان با سرما و افزایش میزان رطوبت هوا همراه است و در مناطق دیگر به ویژه در مناطق مرتفع، سرما و یخبندانى خشك را سبب می‌شود.



جریان هوایى سیبرى در تابستان باعث كاهش شدید گرما و خنك شدن هوا می‌شود. سومین جریان هوایی، «جریان اطلس شمالى یا اسكاندیناوی» است كه داراى ماهیتى سرد است. با وجود این كه جریان نامبرده نیز انبوهى از بخار خود را در سراسر اروپا و روسیه برجاى می‌گذارد، ولى ورود این جریان از شمال و شمال غرب با سرماى شدید و بارش برف سنگین در استان همراه است.



چهارمین عامل مؤثر در اقلیم (آب و هوا) استان، وجود دریاى خزر در شرق آن است كه غیر از برخوردار كردن منطقه از بخارهاى خود،‌ در مناطق نزدیك و ساحلى نیز عامل تعدیل درجه حرارت است.



با وجود تنوع اقلیمى در استان، «سرد» بودن (بر اثر ارتفاع، جریان‌هاى هوایى سرد و عرض جغرافیایی) ویژگى مشترك اقلیم گوناگون آن‌جا است. حتى در قسمت شمالى استان كه به دلیل پست بودن منطقه داراى اقلیم معتدل است،‌ به طور متوسط در 50 روز سال یخبندان است.



پدیده یخبندان در ایستگاه‌هاى مرتفع استان (مناطقى كه ارتفاع آن‌ها در حدود 2000 متر است) تا 170 روز در نُه ماه از سال افزایش می‌یابد. با توجه به این واقعیت كه در حدود 20 درصد از استان داراى ارتفاعى بیش از 2000 متر است و با توجه به تفاوت‌ جریان‌هاى برودتى و حرارتى در دامنه كوهستان‌ها، می‌توان نتیجه گرفت كه در بسیارى از گستره‌‌هاى استان، در بیش از نیمى از روزهاى سال یخبندان است یخبندانى كه در سراسر ماه‌هاى سال حتى در تابستان نیز قابل رؤیت است.



با وجود شدت سرما و برودت كم‌تر از 30 درجه سانتی‌گراد (براساس داده‌هاى ایستگاه‌هاى هواشناسى مرتفع)، درجه حرارت بالاى 40 درجه سانتی‌گراد نیز در گرم‌ترین ساعت‌‌هاى روز در ماه‌هاى تابستان، در داده‌هاى برخى ایستگاه‌ها، مانند پارس‌آباد قابل رؤیت است. دامنه ٔ ‌ نوسان درجه حرارت در سردترین و گرم‌ترین ماه سال یك منطقه، در حدود 40 درجه سانتی‌گراد است. میانگین دماى روزانه نیز در بین ایستگاه‌هاى استان، 6/5 تا 15 درجه سانتی‌گراد است. براساس داده‌هاى این ایستگاه، نواحى پست دره رود ارس و دشت مغان گرم‌ترین و ارتفاعات دامنه‌هاى سبلان، سردترین مناطق استان هستند.



میزان بارش جوى در استان به طور متوسط بین 250 تا 600 میلی‌متر در نوسان است. دو فصل بهار و زمستان، فصل‌هاى بارندگى منطقه‌‌اند و بیشترین بارندگی‌ها در بهار دیده می‌شود. فصل پاییز از نظر بارندگى پس از بهار و تابستان در مرتبه سوم قرار دارد.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:20 - 0 تشکر 500701




استان اردبیل (۳)





جغرافیاى تاریخى استان




گو این که براساس آخرین تقسیمات کشورى ، اردبیل به استانى مستقل و جدید تبدیل شده است ، اما تاریخ آن با تاریخ سرزمین آذربایجان در آمیخته است ، چندان که ، بدون توجه به موقعیت تاریخى آذربایجان نمى‌توان سخن از موقعیت تاریخى اردبیل به میان آورد. که موقعیت جغرافیاى تاریخى آذربایجان ، در استان آذربایجان شرقى بررسى شده است.












وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان




براساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375، استان اردبیل دارای 011 ‚ 168 ‚ 1 نفر جمعیت است كه تعداد 448 ‚ 568 نفر آن در مناطق شهری و 916 ‚ 596 نفر در مناطق روستایی سكونت دارند و 2647 نفر دیگر غیرساكن (عشایر كوچ‌رو و رمه‌گردان) هستند. به استناد همین سرشماری،‌ بیش‌ترین تعداد جمعیت استان با 477 ‚ 563 نفر در شهرستان اردبیل و كم‌ترین آن‌ها با 584 ‚ 59 نفر در شهرستان گرمی است. همین دو شهرستان به ترتیب، بیش‌ترین و كم‌ترین جمعیت شهری را نیز به خود اختصاص داده‌اند. به این ترتیب، 59/5 درصد جمعیت شهرستان اردبیل و 23/6 درصد جمعیت شهرستان گرمی را جمعیت شهرنشین تشكیل می‌دهند.



براساس همین سرشماری، در حدود 35 درصد از كل جمعیت استان فعال بودند. این شاخص در مورد جمعیت نقاط شهری 3316 و نقاط روستایی 36/3 درصد است. بررسی آمار شاغلان در بخش‌های عمده اقتصادی استان اردبیل نشان می‌دهد كه از كل شاغلان استان 40 درصد در بخش كشاورزی، 22/8 درصد در بخش صنعت و 37/2 درصد در بخش خدمات سرگرم كار هستند، به عبارت دیگر معاش غالب مردم این استان از فعالیت‌های كشاورزی و خدمات تأمین می‌گردد و صنعت علیرغم احداث و بهر‌ه‌برداری كارخانه‌های بزرگ، هنوز جایگاه اصلی خود را بازنیافته است.



محصولات عمده كشاورزی استان عبارت‌اند از: گندم، سیب‌زمینی، جو، ذرت دانه‌ای، بذر چغندر قند و حبوبات،‌ به علاوه پنج میلیون واحد دامی استان منشأ تولید و عرضه گوشت و محصولات لبنی است. صنایع دستی استان نیز با توجه به ساخت روستایی و عشایری استان از جایگاهی ویژه برخوردار است و زمینه جانبی فعالیت اقتصادی زندگی عشایر و روستاییان را تشكیل می‌دهد. از جمله این صنایع می‌توان به فرش، گلیم، جاجیم، ورنی و بافته‌های عشایری اشاره كرد.



پرورش زنبور و تولید عسل مرغوب یكی دیگر از فعالیت‌های اقتصادی است كه در استان اردبیل رونق بسیار دارد و عسل به عنوان سوغات این شهرستان شهرت ملی یافته است. پرورش نوعی ماهی قزل‌آلا به نام رنگین‌كمان در دریاچه طبیعی نئور اردبیل صورت می‌گیرد كه از نظر مزه و كیفیت غذایی از بهترین و خوشمزه‌ترین ماهی‌های جهان است،‌آمار نشان می‌دهد در سال 1371،‌ مقدار 6408 تن گوشت ماهی در استان اردبیل تولید شده بود.



كارخانه چرم مغان از طریق صادرات پوست به كشورهای آلمان و ایتالیا بیش از ده میلیون دلار درآمد ارزی وارد كشور می‌كند و از سویی با توجه به جمعیت انبوه بخش كشاورزی كه در بیشتر روزهای سال فعالیتی ندارند،‌ لزوم توسعه صنعتی، به ویژه صنایع تبدیلی و تكمیلی، یكی از ضرورت‌های توسعه استان به حساب می‌‌آید.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:20 - 0 تشکر 500702

استان اصفهان






موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان اصفهان با مساحتی حدود 937 ‚ 105 كیلومترمربع بین 30 درجه و 43 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه ٔ عرض شمالی خط استوا و 49 درجه و 36 دقیقه تا 55 درجه و 31 دقیقه ٔ طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است. این استان كه در مركز ایران واقع شده، از شمال به استان‌های مركزی، قم و سمنان؛ از جنوب به استان‌های فارس و كهگیلویه و بویراحمد؛ از شرق به استان‌‌های خراسان و یزد؛ و از غرب به استان‌های لرستان و چهارمحال و بختیاری محدود است.



براساس آخرین تقسیمات كشوری، این استان دارای دارای 18 شهرستان، 60 شهر، 37 بخش و 116 دهستان، و مركز آن شهر اصفهان است. شهرستان‌های استان اصفهان عبارت‌اند از : اصفهان، اردستان، برخوار ، خمینی‌شهر، خوانسار، سمیرم، شاهین شهر و میمه، شهرضا، فریدن، فریدون‌شهر، فلاورجان، كاشان، گلپایگان، لنجان، مباركه، نائین، نجف‌آباد و نطنز.












جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




استان اصفهان در مركز فلات ایران است و به علت گستردگی زیاد، شامل بخش‌های متعدد كوهستانی و جلگه‌ای است. این نواحی عبارت‌اند از:



- ناحیه ٔ كوهستانى اردستان: كه شهرستان اردستان را به وسیله ٔ دو رشته كوه : یكی در غرب از حوزه ٔ زاینده‌رود و دیگری در شرق از كویر لوت جدا می‌سازد. این ناحیه ٔ كوهستانی به وسیله ٔ یك رشته از كوه‌های كم‌ارتفاع به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می‌شود. قسمت شمالی شهرستان‌های نائین، اردستان، كاشان و قسمت جنوبی شهرستان یزد را كه در دامنه ٔ شیركوه واقع شده است، در بر می‌گیرد.



- ناحیه ٔ كوهستانى شمال شرقی و شرق: كه شهر نطنز نیز در دامنه ٔ بلندترین قله ٔ آن یعنی كوه كركس‌كوه قرار گرفته است.



- ناحیه ٔ كوهستانى غرب: كه شهرستان‌های فریدن و فریدون‌شهر را در بر می‌گیرد.



- قسمت جلگه‌اى: كه از آبرفت‌های زاینده‌رود به وجود آمده و با شیب ملایمی به باتلاق گاوخونی در جنوب شرقی اصفهان منتهی می‌گردد.



آب و هوای استان اصفهان به طور كلی معتدل خشك است، اما با توجه به تأثیر بادها و دوری و نزدیكی به منطقه ٔ كوهستانی غرب و دشت كویر در شرق و جنوب شرقی، می‌‌توان آب و هوای آن را به 3 بخش متمایز تقسیم كرد :



- آب و هواى بیابانى: كه شمال شهرستان نائین، حوزه ٔ بیابانك و انارك تا شمال اردستان را در بر می‌گیرد. مشخصه ٔ ویژه ٔ آن تغییر شدید و سریع درجه ٔ حرارت، كمی بارش باران و وزش بادهای تند در طول سال است.



- آب و هواى نیمه بیابانى: كه شهرستان اصفهان را در بر می‌گیرد و خشكی هوا و كمیِ بارندگی از مشخصات این نوع آب و هواست. رودخانه ٔ زاینده‌رود به طرز چشمگیری بر روی آب و هوای این ناحیه تأثیر مثبت دارد و آن را تعدیل می‌كند.



- آب و هواى نیمه مرطوب: سرد كه قلمرو غرب و جنوب غربی اصفهان را در بر می‌گیرد. به نسبت افزایش ارتفاع، میزان بارندگی افزایش می‌یابد و از درجه ٔ گرمای هوا كاسته می‌شود.



بر اساس گزارش ایستگاه سینوپتیك شهر اصفهان در سال 1373، حداكثر درجه ٔ حرارت 40/6 درجه ٔ ‌ سانتی‌گراد، حداقل درجه ٔ حرارت 10/6- درجه ٔ سانتی‌گراد و متوسط درجه ٔ ‌ حرارت سالانه 16/7 درجه ٔ ‌ سانتی‌‌گراد ثبت شده است. طبق همین گزارش، تعداد روزهای یخبندان استان 76 روز و متوسط میزان بارندگی سالانه ٔ آن 116/9 میلی‌متر است.



بادهایی كه در استان اصفهان می‌وزند، عموماً بادهای غربی و جنوب غربی‌اند. وزش بادهای جنوب غربی زمان خاصی ندارد و این بادها در اغلب ایام سال می‌‌وزند؛ اما بادهای غربی معمولاً در دو موقع از سال، یكی از نیمه ٔ اسفند تا نیمه ٔ اردیبهشت، و دیگری از اوایل شهریور تا اواسط مهر، می‌وزند.



روی‌هم‌رفته بادهای شدید فقط در نواحی بیابانی استان می‌وزند و سایر بادهای استان معمولاً به صورت نسیم و بادهای خفیف محلی‌‌اند. شهر اصفهان از نظر آب و هوا ممتاز، و فصول چهارگانه ٔ آن بسیار منظم است؛ چنان‌كه آغاز و پایان هر فصل به خوبی مشهود است.












جغرافیاى تاریخى استان




در كتاب‌های تاریخی، اصفهان را پایگاه سپاه شهری و دفاعی معرفی كرده‌اند كه با توسعه ٔ قلاع و دژها از امنیت نسبی برای سكونت و شهرسازی برخوردار گردیده است. وجود قلعه‌های متعدد تاریخی مانند قلعه ٔ آتشگاه، سارویه و تبرك، كهن‌دژ، گارد دژ و هم‌چنین حصارهای ادوار مختلف مؤید این نظر است.
مردم اصفهان در ادوار مختلف با دشمنان مبارزه کرده واز فرهنگ و شهر خود دفاع کرده اند و مهمترین مبارزات آنها در دوران قبل از انقلاب اسلامی و همچنین دلاوریهای آنها در زمان جنگ تحمیلی بوده است .



در ادوار پیشین، اصفهان نقش پلی را داشت كه قسمت‌های كم‌ارتفاع شرق فلات ایران را با سرزمین‌های كوهستانی غرب مرتبط می‌ساخت و برای اطراق سرمازدگانِ كوهستان غرب، و گرمازدگان و خستگانِ هوای خشك شرق، محل مناسب و مطلوبی بود.



از اصفهان قبل از اسلام، یعنی دوره ٔ حكومت مادها و دوره ٔ ‌ شاهنشاهی هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان اطلاعات زیادی در دست نیست و از آن دوره‌ها، آثار قابل توجهی بر جای نمانده است. آنچه مسلم است، استقرار جلگه ٔ اصفهان در میان بیابان‌ها و كوه‌های خشك مركزی ایران از یك طرف، و اهمیت و موقعیت ارتباطی خاص آن در مركز فلات پهناور ایران از طرف دیگر، تاریخ و سابقه ٔ آن را به سابقه و قدمت كشور ایران مرتبط كرده است. پیش از برپایی پادشاهی مادها، اصفهان حد شرقی ممالكی بوده است كه بابلی‌ها از آن اطلاع داشته‌اند و به احتمال قوی جزو ناحیه ٔ انزان یا انشان بوده است.


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 19/5/1391 - 23:21 - 0 تشکر 500703



استان اصفهان (۲)





وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان




در آبان‌ماه 1375، جمعیت استان اصفهان 255 ‚ 923 ‚ 3 نفر بوده است. از این تعداد 74/30 درصد در نقاط شهری و 25/67 درصد در نقاط روستایی سكونت داشته و بقیه غیرساكن بوده‌اند. در همین سال، از كل جمعیت استان 492 ‚ 013 ‚ 2 نفر مرد و 763 ‚ 909 ‚ 1 نفر زن بوده‌اند كه در نتیجه، نسبت جنسی برابر 105 به دست می‌آید. به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر 100 نفر زن، 105 نفر مرد وجود داشته است. از جمعیت این استان 36/68 درصد در گروه سنی كم‌تر از 15 ساله، 58/49 درصد در گروه سنی 64-15 ساله و 4/80 درصد در گروه سنی 65 ساله و بالاتر، قرار داشته‌اند و سن بقیه افراد نیز نامشخص بوده است. از كل جمعیت استان 99/45 درصد را مسلمانان تشكیل می‌دهند. این نسبت در نقاط شهری 99/33 درصد و در نقاط روستایی 99/81 درصد است.



در فاصله ٔ سال‌های 1365 تا 1375، در حدود 640 ‚ 591 نفر به استان اصفهان وارد و یا در داخل آن جابه‌جا شده‌اند. محل اقامت قبلی 40/13 درصد مهاجران، سایر استان‌ها، 24/61 درصد شهرستان‌های دیگر همین استان، و 31/92 درصد در شهرستان محل سرشماری بوده است. محل اقامت قبلی بقیه ٔ افراد خارج از كشور، یا اظهارنشده بوده است.



مقایسه ٔ محل اقامت قبلی مهاجران با محلی كه در آن سرشماری شده‌اند، نشان می‌دهد كه 16/43 درصد از روستا به شهر، 57/10 درصد از شهر به شهر، 5/89 درصد از روستا به روستا و 17/24 درصد از شهر به روستا، در طی دوره ٔ 10 ساله ٔ 1365 تا 1375، مهاجرت كرده‌اند.



در آبان‌ماه 1375، از 335 ‚ 492 ‚ 3 نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر استان 84/67 درصد باسواد بودند. نسبت باسوادی در گروه سنی 14-6 ساله 97/52 درصد و در گروه سنی 15 ساله و بیش‌تر 79/46 درصد بوده است. در بین افراد لازم‌التعلیم (14-6 ساله) نسبت باسوادی در نقاط شهری 97/81 درصد و در نقاط روستایی 96/8 درصد بوده است. در این استان نسبت باسوادی در بین مردان 88/26 درصد و در بین زنان 80/89 درصد بوده است. این نسبت در نقاط شهری برای مردان و زنان به ترتیب 90/7 درصد و 83/6 درصد، و در نقاط روستایی 82/99 درصد و 73/02 درصد بوده است.



در آبان‌‌ماه 1375، از جمعیت 14-6 ساله ٔ استان 69/45 درصد در حال تحصیل بوده‌اند. این نسبت در نقاط شهری 72/53 درصد و در نقاط روستایی 61/2 درصد بوده است. در این استان 95/72 درصد از كودكان، 90/85 درصد از نوجوانان و 40/06 درصد از جوانان به تحصیل اشتغال دارند.



براساس سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375، در استان اصفهان افراد شاغل و افراد بیكار (جویای كار) در مجموع 36/72 درصد از جمعیت ده ساله و بالاتر را تشكیل می‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهری 35/13 درصد و در نقاط روستایی 41/45 درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان 85/63 درصد را مردان و 14/37 درصد را زنان تشكیل می‌داده‌اند. بیش‌ترین میزان فعالیت مربوط به گروه سنی 34-30 ساله با 57/59 درصد، و كم‌ترین میزان مربوط به گروه سنی 14-10 ساله با 3/65 درصد بوده است. بالاترین میزان فعالیت برای مردان مربوط به گروه سنی 39-35 ساله با 96/84 درصد، و برای زنان مربوط به گروه سنی 29-25 ساله با 17/75 درصد بوده است.



بر طبق همین سرشماری،‌ از شاغلان 10 ساله و بیش‌تر استان 14/5 درصد در گروه عمده ٔ كشاورزی، 42/25 درصد در گروه عمده ٔ خدمات و 42/11 درصد در گروه عمده ٔ صنعت و 1/14 درصد نیز در سایر گروه‌های عمده ٔ فعالیت اقتصادی به كار اشتغال داشته‌اند. این نسبت‌ها در نقاط شهری به ترتیب 7/19، 49/05، 42/56، 1/20 درصد و در نقاط روستایی 32/71، 25/31، 41 و 0/98 درصد بود است. توزیع نسبی شاغلان 10 ساله و بیش‌تر، برحسب گروه‌های عمده ٔ ‌ فعالیت، نشان می‌دهد كه در نقاط شهری گروه عمده ٔ خدمات،‌ و در نقاط روستایی گروه عمده ٔ ‌ صنعت، بیش‌ترین تعداد افراد شاغل را به خود اختصاص داده‌اند.



استان اصفهان از جمله استان‌هایی است كه تركیب قومی مختلفی دارد. هرچند اكثریت قریب به اتفاق جمعیت استان را فارس‌زبان‌ها تشكیل می‌دهند، ولی بختیاری‌ها، ارمنی‌ها و تا حدودی آذری‌ها نیز در قسمت‌هایی از آن سكنی گزیده‌اند. در حال حاضر، زبان رایج در استان اصفهان عموماً فارسی است، ولی مردم ساكن در آن به زبان‌ها و لهجه‌های دیگری نیز تكلم می‌كنند كه مهم‌ترین آن‌ها لری، ارمنی و عبری است.



استان اصفهان از كانون‌های مهم صنایع كشور است؛ ضمن این‌كه كشاورزی آن نیز از اهمیت قابل‌‌توجهی برخوردار می‌باشد. با توجه به عوامل مختلف از قبیل آب و هوا، نوع خاك و ارتفاع، مناطق كشاورزی استان را می‌‌توان به شرح زیر طبقه‌بندی نمود:



- منطقه ٔ دشتى: كه اطراف زاینده‌رود و گلپایگان را در بر می‌گیرد و به واسطه ٔ وجود آب‌های سطحی و زیرزمینی فراوان و زمین‌های مستعد از مهم‌ترین مناطق كشاورزی است.



- منطقه ٔ كوهستانى: و كوهپایه‌ای، كه از اختصاصات این منطقه پوشش گیاهی متوسط، وجود آب‌های سطحی و زمین‌های مساعد برای كشت گندم آبی و دیم، علوفه و سیب‌زمینی و كاشت درختان میوه و اشجار است. از جمله می‌توان از سیب درختی در منطقه ٔ سمیرم و غرس مو و كشت سیب‌زمینی در فریدن نام برد.



به غیر از گندم كه در همه ٔ شهرستان‌های استان كشت می‌شود، تنوع آب‌ و هوا، میزان آب‌های سطحی و زیرزمینی، بازار مصرف و دانش و تكنولوژی كشاورزی سبب شده است، این استان از تنوع كشت برخوردار باشد. در این استان فقط گندم به صورت دیم كاشته می‌شود. مناطق دیم‌كاری نیز محدود به قسمتی از جنوب و شمال غربی استان است. میزان محصول دیم استان در مناطق مختلف و در هر سال به علت تغییر میزان بارندگی متفاوت است؛ به طوری كه در بعضی از سال‌ها میزان محصول حتی كم‌تر از بذرِ كاشته شده، می‌شود.



پراكندگی زمین‌های زیركشت درختان میوه بیش‌تر در منطقه ٔ جنوب، مركز و غرب استان است. نواحی شرق و شمال استان به واسطه ٔ شرایط اقلیمی، نوع خاك و میزان آب‌های موجود كم‌تر از سایر نواحی به كشت درختان اختصاص داده شده است. در منطقه ٔ ‌ شرق استان، در ناحیه ٔ خور و بیابانك، به واسطه ٔ شرایط آب و هوایی، بیش‌تر نخلستان دیده می‌شود.



استان اصفهان یكی از صادركنندگان میوه‌های درختی است و گلابی، سیب و گیلاس از مهم‌ترین میوه‌های آن هستند.



دامپروری در استان مشتمل بر گاوداری و پرورش گاو به شكل صنعتی، نیمه‌صنعتی و سنتی روستایی صورت می‌گیرد. گاوداری‌های صنعتی به طوركلی به شكل ماشینی و مكانیزه و اغلب به صورت مجتمع‌های شیر و گوشت فعالیت دارند. گوسفندداری و پرورش گوسفند به روش ثابت و متحرك انجام می‌پذیرد و پرورش طیور عمدتاً به روش صنعتی انجام می‌گیرد و دارای سابقه‌ای بیش از 20 سال در استان است.



علاوه بر موارد فوق، پرورش زنبور عسل و ماهی نیز در استان مرسوم و متداول است. استان اصفهان ذخایر سرشاری از انواع مواد مختلف معدنی دارد. در حال حاضر، قسمتی از این معادن مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و به مصرف صنایع مختلف سبك و سنگین می‌رسد. مهم‌ترین این معادن عبارت‌اند از : معادن سرب و روی ایران‌كوه واقع در غرب شهرستان اصفهان، معادن طلای موته در حوالی میمه، معدن سنگ‌چینی و ساختمانی در گدار سرخ گلپایگان.



استان اصفهان از مناطق مهم صنایع دستی كشور است. صنایع دستی در طول قرن‌های متمادی به عنوان نماینده ٔ هنر اصیل اسلامی و ایرانی در دنیا شناخته شده است. در ذهن هر شنونده‌ای، همراه با نام اصفهان، بی‌درنگ تصویر كاشی‌های معرق، تابلوهای مینیاتور، قالی‌های نفیس و نقش‌های قلمكار آن زنده می‌شود. ویژگی‌های فكری، روانی و ذوق صنعتگر اصفهانی موجب شده است كه این صنایع از نظر تنوع، كیفیت و كمیت در میان سایر شهرهای ایران مقام اول را دارا باشد.



مصنوعات دست‌ساز این هنرمندان و صنعتگران، نظر خریداران ایرانی و خارجی را به خود جلب كرده است. صنایع دستی و هنری اصفهان عبارت‌اند از : خاتم‌سازی، میناكاری، قالی‌بافی،‌ سكمه‌دوزی، قلم‌كاری، مینیاتورسازی، نقاشی و تذهیب، كاشی و سرامیك، نقره‌‌سازی و ملیله‌‌سازی.



صنایع دیگری كه در استان اصفهان موجودند عبارت‌اند از : كارخانه ٔ ذوب‌آهن، صنایع فولاد مباركه ٔ اصفهان،‌ كارخانه ٔ پلی‌اكریل اصفهان، صنایع نظامی، صنایع مواد غذایی و فرآورده‌های پلاستیكی و كارخانه‌های بافندگی و ریسندگی.



اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.