بیان اهل كلام
یك بیانی معمولا اهل كلام كردهاند و اغلب در كتابهای معمولی همین بیان
را ذكر میكنند كه آن البته بیشتر به خلقت انسان میخورد و این توجیه برای
خلقت همه عالم به هیچ وجه كافی نیست . به این صورت بیان میكنند ،
میگویند : انسان در این دنیا دارای اراده و اختیار و آزادی است و در سر
راه او كار خوب و كار بد هر دو قرار گرفته است . انسان میتواند كارهایی
را انجام دهد كه خوب است و میتواند كارهایی را انجام دهد كه بد است ،
بر خلاف حیوانات و برخلاف نباتات و جمادات كه برای آنها خوب و بد
مفهوم ندارد . افرادی در دنیا كار خوب میكنند و افرادی كار بد . اگر
قیامتی نباشد خوب و بدها هدر رفته ( خوبها هدر رفته و بدها هم به كیفر
نرسیده است ) ، پس خلقت انسان به این نحوه عبث است ، پس باید
قیامتی باشد برای اینكه نیكوكاران پاداش خودشان را دریافت كنند و
بدكاران هم به كیفر خودشان برسند تا خلقت انسان بالخصوص از آن جنبهای
كه استعداد نیكوكاری و بدكاری دارد ، از لغویت خارج شود .
نقد بیان اهل كلام
اگر به این شكل بخواهیم بیان كنیم ، ما باید آخرت را طفیلی دنیا تلقی
كنیم ، بگوییم چون انسانی در این دنیا خلق شده و چون انسان كه در این
دنیا هست خوب و بد را میفهمد و یك عده كار خوب میكنند یك عده كار بد ،
برای اینكه این
خوب و بدها در این عالم در یك كفه قرار نگیرند ، خداوند قیامت را خلق
كرده است ، فقط برای این جهت كه این نقص كار دنیای خلقت انسانها
جبران شود . این حرف ، حرف درستی نیست ، یعنی با منطق خود قرآن هم جور
در نمیآید كه مسأله قیامت یك امر به اصطلاح طفیلی باشد و اساسا با قانون
خلقت هم جور در نمیآید كه ما بگوییم خداوند یك عالمی را خلق میكند به
طفیلی چنین چیزی ، یك عالم به آن طول و عرض : " « و جنة عرضها
السموات و الارض »" نه تنها " « خالدین فیها مادامت السموات
و الارض »" بلكه یك قسمت [ از مردم ] " « خالدین فیها »" كه
دیگر اصلا نهایتی نداشته باشد .