• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 10523)
سه شنبه 10/5/1391 - 23:27 -0 تشکر 487095
بررسی غمنامه ی رستم و سهراب

یکی از دردآورترین و غم انگیزترین داستان‌های شاهنامه‌است. داستان مرگ سهراب جوان را به تصویر می‌کشد که بر اثر جنگ با رستم، به دست پدر کشته می‌شود.



                                                                                                     به کوشش بهروز رها

چهارشنبه 11/5/1391 - 0:55 - 0 تشکر 487236

آرنولد كه در پی به تصویر كشیدن جامعه ی خود بود دنیای شاعری ویژه ای در شعرهایش ساخت كه از آن به چشم اندازِ شعریِ او یاد می كنند. (ابجدیان، 355). این چشم انداز شعری ـ كه نمودگرِ عصر او و  برساخته یِ ذهنِ رمانتیك گرایِ اوست ـ   در سهراب و رستم یافت می شود. چشم اندازِ شعریِ او را ـ كه در    عمده ی شعرهایش راه یافته است ـ  می توان بدین صورت به تصویر كشید: نخستین عنصر رودخانه ای است كه شاعر از آن با نام رود زندگی یا رود زمان، یاد می كند. سرچشمه ی این رود در درختستانی است سرنهاده به كوه،  پس از جاری شدن از كوه و گذار از تنگدره، به دشتی غبارآلوده و تفتان می رسد و پس از اینكه بسیاری از آن در شن های آن كویر فرو می رود، واپسین مانده ی آب اش را در دریایِ سوسوزن فرو می ریزد (كالر، 27). گفتنی است كه این وصف منحصر به فرد نیست و با تنوع سرشاری در شعرهای مختلف آرنولد مانند ساحل دوور، زندگیِ مدفون، كولی دانشمند و سهراب و رستم نمود می یابد اما آنچه در نگاهی گسترده به چشم می آید سه ناحیه ی مختلف است كه با نوعی تنگدره از هم جدا می شوند. این سه ناحیه را شاید بتوان به تعبیرِ كالر “درختستان جنگل، دشت سوزان یا تاریك، و دریای پهناورِ سوسوزن نامید” كه با گذشته و حال و آینده همخوانی دارد. در برخورد با زندگی فردی می توان كودكی، بلوغ و دیرسالی یا مرگ را به جای این سه پاره نهاد (27). در دوره ی نخست، معصومیت كودكانه ما را همگام با طبیعت می كند كه وردزورث ـ شاعر رمانتیك ـ در شعر صومعه ی تینترن چون لذت حیوانی ـ البته با تعبیر مثبت ـ به آن می نگرد، در دوره ی دوم رنج برخورد با جهانی متخاصم است كه به سراغمان می آید و در دوره ی سوم آرامشی كه به شادیِ خدمت در دنیا می انجامد. تولد، مرگ، و تولدِ دوباره نگاهی دیگر به این چشم انداز است و بهشت و هبوط و بهشت درون تعبیری دیگر.

چهارشنبه 11/5/1391 - 0:55 - 0 تشکر 487237

ناحیه ی نخست بی شباهت به توصیف رامشگرِ دیوزاد از مازندران نیست “كه در بوستان اش همیشه گل است / به كو اندرون لاله و سنبل است / هوا خوشگوار و زمین پرنگار / نه گرم و نه سرد و همیشه بهار،”جز آنكه محصور  است و از جاهای دیگر جدا افتاده و بیشتر، كودكان و جوانان ساكن آنند. كودكی سهراب در چنین جایی می گذرد كه البته در شعر سهراب و رستم تنها اشاره ای خفیف یه آن می شود. جایی كه رستم روزهایِ خوشِ با تهمینه بودن را “در دژ و میان بیشه های پر شبنم به نخجیر / با یوز و باز سپری كرده و بامدادهایی كه بر فراز تپه هایِ خرم” (سس 629-630) گذرانده بود و سهراب پیوستگی با مادر را چشیده بود. این چشم انداز نماد ثبات و تعادل و آرامش است.

چهارشنبه 11/5/1391 - 0:56 - 0 تشکر 487238

سهراب از آن مكان رو به هامون می آورد، دشتی بر كنار رود. رودی كه برای رسیدن به این هامونِ تفتان و پوشیده از ریگ و شن، خروشان و برآمده از “سیلاب های تابستانی / هنگامی كه آفتاب برفهای نجد بلند پامیر را می گدازد” (سس 14-15) فرو می آید. آن سان كه نماد ترس و آشوب از آن بر می خیزد. در این دشت دیگر نشانی از مادر نیست، بلكه آنجاست كه ناآگاهی فرزند را بر پدر می شوراند. “از همین روست كه در تاریكی، میغ ، یا گردبادِ شن فروپیچیده است” (كالر، 32) كه هر سه،  دیده ی بینا را از دیدن باز می دارند.

چهارشنبه 11/5/1391 - 0:56 - 0 تشکر 487240

سهراب چون زائری روبه این برهوت می نهد تا روحِ اصیلِ  خود را كه نماد فضایِ برهوتیِ دوره ی ویكتوریاست، با آنِ رستم پیوند زند و به آن وحدتِ پیشین برسد، اما خود قربانی می شود تا شاید این برهوت را از غرور و روح خشن اش، بپالاید. واژگان شن و برهوت از واژگانِ مكررِ شعرند كه نمودگرِ دشت تفتان اند. برهوت 6 بار و شن 27 بار به كار رفته اند كه اهمیت آنها را می رساند.

چهارشنبه 11/5/1391 - 0:57 - 0 تشکر 487241

هر چه آن درختستانِ پیشین پر از سبزه است، این هامون از گیاه تهی است. سترون است. بایر است. دیگر از باروری خبری نیست و مرگ است كه فرمانروا خواهد بود. سهراب هم به گاهِ جان دادن چون كوهی برف پوشیده تصویر شده كه خون از او روان است. نشانِ سیمرغ بر بازویِ او هم نشان از خانه داشتنِ سیمرغ بر ستیغ اوست. تصاویرِ مربوط به پیكرِ سهراب با تصاویرِ مربوط به كوهِ پامیر همخوانی دارد و خون اش، رودی است كه بر شن ها فرو می ریزد:


اما خون


از شكاف پهلویش جوشید و روانش


با سیلِ خون برآمد و خون از برِ سپید و سردش


فرو ریخت و آن سیلابِ سرخ رنگ، تیره و آلوده شد

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.