• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 683)
دوشنبه 9/5/1391 - 14:3 -0 تشکر 485280
ازدواج پیامبر(ص) و حضرت خیجه کبری

بر گرفته از http://mpamohds.persianblog.ir/post/181/

اولین جرقه دلربایی

روزی حضرت خدیجه علیهاالسلام در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دانشمندی از علما یهود دعوت کرده بود تا برای ایشان صحبت کند.خدیجه با یکى از دانشمندان یهود، در سراى باشکوه خویش، سرگرم گفت وگوست.در همین هنگام پیامبر اسلام از مقابل خانه خدیجه گذشت، دانشمند یهودی از خدیجه خواست که او را به مجلس دعوت کند و در حالی که به شدت مسرور بود ما بین دو کتف پیامبر را نگاه می کرد. پس از پایان مجلس، در هنگام خداحافظی در حالی که حالت شور و شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، روبه خدیجه کرد و گفت: آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خوانده ام نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است، خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است. شاید اولین جرقه های دل ربایی، از این سخن دانشمند یهودی در دل حضرت خدیجه هویدا گشت.سخنان دانشمند، در جان خدیجه شعله اى برپا مى کند؛ شعله اى فراتر از هر آتش!

دوشنبه 9/5/1391 - 14:19 - 0 تشکر 485306

خطبه عقد


مرحوم صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه و شیخ کلینى درکتاب شریف کافى با مقدارى اختلاف خطبه عقدى را که‏بوسیله ابو طالب ایراد شده نقل کرده‏اند که متن آن طبق روایت‏شیخ صدوق(ره)اینگونه است:


«الحمد لله الذى جعلنا من زرع ابراهیم و ذریة اسماعیل،و جعل لنا بیتا محجوجا و حرما آمنا یجبى الیه ثمرات کل شى‏ء، و جعلنا الحکام على الناس فى بلدنا الذى نحن‏فیه،ثم ان ابن اخى محمد بن عبد الله بن عبد المطلب‏لا یوزن برجل من قریش الا رجح،و لا یقاس باحد منهم‏الا عظم عنه،و ان کان فى المال قل،فان المال رزق حائل‏و ظل زائل،و له فى خدیجه رغبة و لها فیه رغبة،و الصداق‏ما سالتم عاجله و آجله،و له خطر عظیم و شان رفیع و لسان‏شافع جسیم‏». (4)


یعنى:سپاس خدایرا که ما را از کشت و محصول ابراهیم وذریه اسماعیل قرار داد،و براى ما خانه مقدسى را که مقصودحاجیان است و حرم امنى است که میوه هر چیز بسوى آن گردآید بنا فرمود،و ما را در شهرى که هستیم حاکمان بر مردم قرارداد.


سپس برادر زاده‏ام محمد بن عبد الله بن عبد المطلب مردى‏است که با هیچ یک از مردان قریش هم وزن نشود جز آنکه از اوبرتر است،و به هیچیک از آنها مقایسه نشود جز آنکه بر او افزون‏است،و او اگر چه از نظر مالى کم مال است ولى مال پیوسته درحال دگرگونى و بى‏ثباتى و همچون سایه‏اى رفتنى است،و اونسبت‏به خدیجه راغب و خدیجه نیز به او مایل است،و مهریه او را نیز هر چه نقدى و غیر نقدى بخواهید آماده است،و محمد راداستانى بزرگ و شانى والا و شهرتى عظیم خواهد بود.


و در کتاب شریف کافى اینگونه است که پس از این خطبه‏عموى خدیجه خواست‏بعنوان پاسخ ابوطالب سخن بگوید ولى به‏لکنت زبان دچار شد و نتوانست،از اینرو خدیجه خود بسخن‏آمده گفت:


عموجان:اگر چه شما بعنوان گواه اختیاردار من هستى‏ولى در اختیار انتخاب من خود شایسته‏تر از دیگران‏هستم،و اینک اى محمد من خود را به همسرى تو درمى‏آورم و مهریه نیز هر چه باشد بعهده خودم و در مال‏خودم خواهد بود،اکنون به عموى خود(ابوطالب)


دستور ده تا شترى نحر کرده و ولیمه‏اى ترتیب دهد وبنزد همسر خود آى!


ابوطالب فرمود:گواه باشید که خدیجه محمد(ص)رابهمسرى خویش پذیرفت و مهریه را نیز در مال خودضمانت کرد!


برخى از قریشیان با تعجب گفت:شگفتا!که زنان‏مهریه مردان را بعهده گیرند؟!


ابوطالب سخت‏بخشم آمده روى پاى خود ایستاد وگفت: آرى اگر مردى همانند برادر زاده من باشد زنان باگرانبهاترین مهریه خود خواهانشان مى‏شوند و اگرهمانند شما باشند جز با مهریه گرانبها حاضر به ازدواج‏نمى‏شوند!


و در روایت‏خرائج راوندى است که چون خطبه عقدبپایان رسید و محمد -صلى الله علیه و آله- برخاست تابه همراه عمویش ابوطالب بخانه برود خدیجه به‏آنحضرت عرض کرد:


«...الى بیتک فبیتى بیتک و انا جاریتک‏».


یعنى:بسوى خانه خود بیا که خانه من خانه تو است ومن هم کنیز توام!


و از کتاب المنتقى کازرونى نقل شده که چون مراسم عقدبپایان رسید خدیجه به کنیزکان خود دستور داد الت‏شادى‏بخود گرفته و دفها را بزنند و سپس به رسول خدا عرض کرد:


«...یا محمد مر عمک ابا طالب ینحر بکرة من بکراتک‏و اطعم الناس على الباب و هلم فقل مع اهلک،فاطعم الناس و دخل رسول الله(ص)فقال مع اهله خدیجه‏». یعنى اى محمد به عمویت ابوطالب دستور ده شتر جوانى ازشترانت را نحر کند و مردم را بر در خانه اطعام کن و بیا در کنارخاندانت چاشت را به استراحت‏بگذران،و ابوطالب اینکار راکرد و رسول خدا (ص) بنزد خدیجه آمده و در کنار او به‏استراحت روزانه پرداخت.


و این دو حدیث دلالت‏بر کمال علاقه و عشق خدیجه نسبت‏به رسول خدا(ص)دارد چنانچه تا پایان عمر این عشق را نسبت‏به آنحضرت حفظ کرده بود.صلوات الله علیها.

دوشنبه 9/5/1391 - 18:58 - 0 تشکر 485713

سلام
ایول حضرت خدیجه باحال بودن بیچاره داماد چقدر خجالت کشیده به این میگن دختر زرنگا:)
ولی خداییش به این میشه گفت عشق الهی و واقعی که حاصلش تولد بهترین بانوی جهانه.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.