... بازی عشق
خدا حافظ؛ خدا حافظ؛ برو از من اگه سیری
حلالم كن؛ ندونستم؛ كه پیش من به زنجیری
ببخش ای بهترین من كه با تو بدترین بودم
تو رو تو بازی عشقم چه نامردونه فرسودم
برو! اما بدون اینجا، همیشه عاشقی داری
اگه خصمت بشه عالم، رفیق صادقی داری
رفیق روز دلتنگی، شریك غصه و دردات
كسی كه مونده تو ذهنش هنوزم تك تك حرفات
كسی كه از كویر اومد؛ فقط خس بود؛ آری خس
همه یار كسی اما؛ دل او بی كس بی كس
تو روزی اومدی اما؛ شدی معبود و مقصودش
پر از عشق و محبت شد نگاه گریه آلودش
از اون روز از همه عالم فقط مهر تو رو می خواست
همه عشقش وجود تو؛ كه حرمت رو گرو می خواست
كدوم حرمت؟ كدوم عزت؟ فقط خاكسترش مونده
تموم آرزوهاشو غم عشق تو سوزونده
برو جونم! خدا حافظ؛ كه خوش راه اومدی باما چه پنهون از تو دلتنگم؛ تو آخر می روی اما برو جونم! خدا حافظ؛ خدا حافظ؛ خدا حافظ
كه رسم بازی عشقه! سلامی و خدا حافظ...
|