((مفتاح رحمت))
دختر شیر خدا ، مهـد نجـابت زینب است
نور چشم مصطفی،الگوی امت زینب است
ثـانی زهـرای اطهـر ، فخـر آل بـوتـراب
حاصــل عمـر علی ،یار امامت زینب است
شاهـد قتل حسـین ، ماتم کش دشت بلا
یـار شـاه کربلا ، کوه شـرافت زینب است
آنکه لـرزانده ستون کـاخ بیـــداد یـزیـد
گشته آماج ستم ، دخت ولایت زینب است
زینب است یار یتیمان و اسـیران حسـین
چون حسین فرمانده آل طهارت زینب است
در ره شام خراب گرچه سرش عریان شده
پرده دار کعبه سـتر و نجـابت زینب است
گرچه در بند لعینان ، او به زنجیر غم است
یکه تاز و صاحب شـور و شـهامت زینب است
بگذرد از جان ، ولی جز حق نمی گوید سخن
عاشق سیر الی الله و شهادت زینب است
هم خطیب هست و دلاور قهـرمان کربلا
معنی گلواژه رزم و شــهادت زینب است
هم یدالله هست و هم دست تـوانـای علی
همچومامش فاطمه،دریایعصمت زینب است
شـیفته مهر حسین و آیت بدر و حنین
عاشق حق غنچه بـاغ فضیلت زینب است
چون پدر قرآن ناطق ، همچو مادر کوثر است
مخزن اسرار حق، مفتاح رحمت زینب است
سـرفراز و سـربلند و افتـخار مسـلمین
استوار و راسخ و با عزم و همّت زینب است
طاهره،کلثوم، سکینه،مرضیه، زهرا وش است
شـافع روز جـزا بانوی جنّت زینب است
شد «رها» دین خـدا از بنـد ظلم کافرین
مظهر عشق و وفا، اوج کرامت زینب است
بهروز قاسمی((رها))