و در پاسخ به اون صحبت هاتون در مورد غیرت و تعصب، خوب معلومه که غیرت و بعد از اون قدرت تصمیم گیری ، تفکر و ندبر و مدیریت از خصائل مردان است و باید هم باشه و اگر نباشه دیگه مردی وجود نداره. اما همون طور که گفتید:
«در حالی که زن این موارد رو میتونه نداشته باشه و اجباری به این نیست که تصمیم گیرنده باشه . اگر هم بود که خوب ضرر و زیانی نداره.»
به همین نسبت (چون شما خودتون این خصائل رو در کنار و در رابطه با غیرت آوردید) پس نمی شه گفت زنان نباید غیرت داشته باشند. فکر نمی کنم غیرت هم ضرر و زیانی داشته باشه. من منکر تحقیقات شما و اون استاد خانم نمی شم، اما اونی که شما ازش در خانم ها به "غیرت" یاد می کنید در واقع غیرت نیست. بلکه نوعی بدبینی، وسواس و شکاکی است که هر عقل سلیمی اون رو رد می کنه، چه در خصوص آقایون و چه خانم ها. اون مثالی هم که فرمودید همون طور که خانم آقایی گفتند باید دید شاید آقاهه هم به حقوق خانمه احترام نمی ذاشته. نمی شه یک طرفه به قاضی رفت. «چیزی که برای مرد لازمه "غیرته " در مقابلش برای زن "حیا" لازمه .
اگه هر کسی وظیفه ای برای خودش تعریف کنه ، وظیفه مرد حفظ و حراست هست و وظیفه زن خود نگه داشتن . هیچ وقت حفظ زندگی به عهده خانمها نبوده و نیست .»
با جمله ی اول کاملا موافقم، اما برعکسش هم صادقه. حتما تایید می کنید که مرد هم باید حیا داشته باشه. و اگر زنی دید که شوهرش داره به اشتباه می افته (کلی عرض می کنم نه فقط در مورد ازدواج مجدد)، آیا این زن نباید شوهرش رو از خطر بر حذر بداره؟ خیلی ساده ست، این همون توجهیه که زن باید به زندگی و شوهرش داشته باشه، که نگذاره زندگی ش از هم بپاشه. حالا اگر این آقا به دلایلی (که در اکثر اوقات احقاق حقوق خانم ها نیست) بخواد ازدواج مجدد بکنه و حقوق زن اول رو نادیده بگیره، اون خانم باید سکوت بکنه چون زن فقط باید حیا داشته باشه و به تعبیر شما خودش رو نگه داره؟ آیا حفظ زندگی و بنیان خانواده به عهده ی هر دو نفر (زن و مرد) نیست؟ زن نباید شوهرش رو از لغزش نگه داره؟ جملات شما که نقل قول کردم کاملا صحیح هستند، اما کامل، نه!
«یعنی مطمئنم که فکر نمیکنید لازم نیست یک مرد حواسش به خانمش باشه تا مبادا با مرد دیگری بره و بیاد !! درسته دیگه ؟ پس غیرت رو نمیشه از مرد سلب کرد درصورتی که باید از زن جدا بشه تا در اینده ناگوار نباشه !!»
معلومه که آقا باید حواسش به خانم باشه که با هرکس نیاد و نره، اما برعکسش هم صادقه. مگه مردان معصومند و زنان موجوداتی پر از لغزش؟ ناگوار یعنی چه؟ شما هنوز هم منظورتون همون یک قضیه است که نقل کردید؟!
«احتمال هم میدم که غیرت خانمها اگر چه در ابتدا شاید خوب و مفید باشه ولی همون طور که نتیجش مشخصه جالب نیست.»
از کجا نتیجه ش معلومه؟ همون جریان خانمه و نفرین؟! چه اون خانم کارش درست بوده و چه نبوده، این کارش اون غیرتی نیست که مد نظر من و خیلی های دیگه ست.
«خب این سوالا رو جواب بدید و بگید نتیجش چیه. اگر مثل قبلیها ازش رد نشید!!»
اگر از چیزی رد شدم و پاسخ ندادم بفرمایید.
«امیدوارم این صحبت هارو حمل بر بی ادبی من نفرموده باشید "." اگر در این جمله من رو هم منظور کرده باشید باید عرض به هیچ عنوان .»
بله من منظورم عذر خواهی از شما هم بود. چون خدا شاهده من قصد بی احترامی ندارم و خیلی هم اهل تند حرف زدن نیستم، اما این صحبت ها واقعا مجبورم کرد کمی حرف بزنم و اگر در خلالش به کسی جسارت شده باز هم عذر می خوام. و در پایان واقعاً، صادقانه از شما برادر خوبم تشکر می کنم که این قدر قشنگ این جمله رو فرمودید:
«اتفاقا من برعکس این عقیده رو دارم . تا وقتی یه نفری احتیاج به ادم داشته باشه باید کنارش باشه . نه وقتی که سالم و تندرست هست . البته از بین مواردی که فرمودید "علاقه" رو قبول دارم . وقتی نباشه دیگه هیچ کاریش نمیشه کرد ولی بقیه اش رو نه»
بی تعارف، واقعا تحسینتون می کنم از این طرز تفکر. در بالا هم عرض کردم، شما به خیلی چیزها توجه دارید که برخی ندارند و با توجه به خیلی جوانب صحبت می کنید.
در پست بعدی ان شاءالله در پاسخ به خانم آقایی عزیز چند کلمه ای صحبت می کنم. سعی می کنم دیگه این قدر طولانی نشه!