• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 3409)
سه شنبه 25/5/1390 - 1:26 -0 تشکر 353445
$شان خواستگار و خواستار گشته$

بنام خدا
سلام
 
 
در مراسم خواستگاری...
از وقتی که تماسی از طرف خانواده پسر صورت گرفته میشه...
تا وقتی که وارد خانه دختر میشه
 
دختر و پسر و خانواده هاشون
باید چطور رفتارهایی داشته باشند تا شان هر دو جوان رعایت بشه؟
 
 
شما چه انتظاراتی داری؟

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
پنج شنبه 27/5/1390 - 15:30 - 0 تشکر 354749

سلام دوستان
عصر همگی بخیر و شادی
21-ای یاسی ه راز دار :دی
22- جناب سید شما تا مرحله ای که دختر در عقد رسمی بهتون بله نگه نمیتونین بفهمین جوابش مثبته یانه
شاید در روزهای قبل خاسگاری با یه شناخت مختصری که ازتون داره احساس رضایت کنه
ولی وقتی اجازه میده برید جلو و مراحل بعدی ...
بازهم شما رو میسنجه
و حتی ممکنه شب عقد بهتون جواب منفی بده
چون با شما قبل از عقد رسمی هیچ قول و قراری نذاشته که اگر زیر بارش نره بد باشه تا اون موقع محقه که بررسی کنه و جواب منفی بده
اتفاقا یه بدی داره این دونستن از قبل شما
همانطور که گفتم یه شناخت محدود داره
بعد از مراحلی چیزایی براش مشخص میشه که شمارو بعنوان همسر نمیپذیره
بعد همیشه پیش خودتون میگید...
" اینکه اول قبول کرد...چرا زد زیرش"
پس ضررش بیشتر شامل حال شما میشه
23-سلام جامعه شناس...مرسی از شرکت در بحث
بله اگر خب یه شناس هایی هست
مثلا هر دو خانواده هر دو نفر رو دیدن
ولی هیچ وقت بحث ازدواج نبوده و به این دید همو بررسی نکردن
میشه این کاری که شما گفتین کرد
ولی اگر فقط خانواده پسر از طریق واسط یا خودش از دختر و خانوادش اطلاع دارن وخانواده دختر فقط یسری شنیده ها در بساط داره
بنظرتون این تبعیض درسته؟
چرا؟
چون دختر ایرانی حجاب داره و باید بیان زیر حجاب رو ببینن یه وقت اشکالی نباشه!!
این دیدن دختر در جلسات بعدی هم میشه اتفاق بیفته
اگر هم خانواده پسر به طرف مقابلشون شک دارن
و فکر میکنن نکنه دختره چیزیش باشه و ما ندونیم و اونا نگن
همون بهتر از اول به همون شکشون اعتنا کنن و برن
و یه مسئله جالب در جامعه ما اینه که
در زمانی که مسئله خاسگاری پیش میاد... پسر همه چی تموم هست!!
یه گل تو دنیاس ایشونه و خانوادشون بی عیب و بهترین هستن!!
آیا واقعا خانواده دختر باید اینو باور کنه؟
مگر میشه این همه بی ایرادی؟
پس اوناهم راستشو نمیگن
و یواش یواش در مراحل بعدی سوتی هاشون رو میشه!
این همونه که به جناب سید گفتم... که ممکنه در مرحله آخر بگه جوابم منفیه
24 - مرسی مهرانه
* یه نکته خوب روانشناسی اشاره کردی... اینکه از طریق چشم و چهره و رفتارهای حضوری چیزای مهمی رو میشه فهمید
مثلا:
یه سوال میشه در جمع, فرد پاسخ دهنده(یکی از افراد حاضر) چن دقیقه ای صبر میکنه, اخرشم با شک جواب میده!!
(منظورم سوال ساده و بدیهی هس که منتظری جواب محکمی بگیری)
اینجاس که باید شک کنی
و موارد دیگر رو هم در نظر بگیری و قطعات پازل رو کنار هم بذاری
 * یه نکته دیگه هم همونی که گفتیم مادره میپسنده میره تعریف میکنه
طرف میاد تا با دختره حرف میزنه میبینه نه اونطورا هم نیس
حالا دیگه حریف مادر و دختره نمیشه
خب چی میشد این اتفاق جلسه اول میفتاد نه جلسات بعدی
که جوونا لطمه نخورن!!
 * مهمون سر زده!
خب مطمئنا" قبلش هرکی یه هماهنگی هایی میکنه که این مشل پیش نیاد
فرض هم پیش اومد
و هیچ مدلی هم نشد جلوگیری کنند
مثلا جواب ندن و یا غیره
خب بیان تو... شما بعنوان دوست خانوادگی ایشون رو معرفی کن
بازم نشد؟
فهمیدن خاسگاره؟
هیچ اشکالی نداره و ناراحتی نداره
مگر دزدی کردیم؟
به کسی مربوط نیس وسلام
25- خب یاسی آدما متفاوتن
اگر از همون اول با ما در این موارد فرق دارن
البته فرق هایی که باعث آزارمون میشه
مثلا اینکه چیزیکه در ذهنت میاد اینه که این پسره اجتماعی نیس انگاری...
همون بهتر اول کات بشه 
چه دختر چه پسر...چرا باید کاری کنه که همش حرص بخوره!
26- هوم:(
چقد بد یاسی...
این یکی از بدترین اخلاقیات ما هست
توقع بی جا
همه ما باید یادبگیریم که هر کسی اختیار زندگیشو داره
و شاید دخالتهای ما باعث بهم خوردن زندگیشون بشه
چرا یه فرد بزرگ باید طوری رفتار کنه که
دوتا جوون تا عمر دارن و باهم زندگی میکنن
یادشون بمونه فلانی سر عروسی ما قهر بود و مارو اذیت کرد
بجای کمک و شادی
جدا" باید ازین حرکات انجام بدیم؟
بیاییم ما اینطور رفتار نکنیم
بازم مرسی از همگی

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
پنج شنبه 27/5/1390 - 17:33 - 0 تشکر 354811

yasekaboud63 گفته است :
[quote=yasekaboud63;498511;354722]سلام
وای مهرانه جون نگو از مهمون سرزده ما یک سری بله برون خواهرم بود البته نه خیلی رسمی بیشتر اومده بودن مهریه را مشخص کنن ما هم رسم داریم تا همه چی قطعی نشده به کسی نگیم خلاصه چون خانواده خودمون زیادن از خانواده ما فقط داداشام و دامادامون بودن و از خانواده اونا هم همینطور اومدن برای تعیین مهریه همون شب دایی من که حدود چند ماهی بود خونه ما نیومده بود هوس کرده بود بیاد دیدن خواهرش اومده بودن دم در دیده بودن یک سری مرد و به یک خانم با دست گل و شیرینی دارن میان تو خونه خلاصه داییم هم بو برده بود و به همون نام نشون توی مراسم رسمی بله برون و عقد اصلی نیومد و قهر کرد آخرش برای عروسی خواهرم مامانم اینقدر نازش و کشید تا اومد.

حالا عزیزم این كه خوبه یه بار تو مراسم خواهرم هنوز همون مراسم آشنایی اینجوری شد وقبل این كه جواب قطعی بدیم تمام فامیل واسه تبریك تماس میگرفتن تازه مشكل اینجا بود كه خواهرم اون خواستگارو رد كرده بودن اما بیا وثابت كن تا بیای ثابت كنی یه مراسم آشنایی بود دوماه طول كشید تازه بعدشم میگفتن خب شیرنی كی میخوریم وای دیگه هنگ كرده بودیم بیچاره مامانم انقد توضیح دادا....

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

پنج شنبه 27/5/1390 - 23:14 - 0 تشکر 354979

yasekaboud63 گفته است :
[quote=yasekaboud63;498511;354722]سلام
وای مهرانه جون نگو از مهمون سرزده ما یک سری بله برون خواهرم بود البته نه خیلی رسمی بیشتر اومده بودن مهریه را مشخص کنن ما هم رسم داریم تا همه چی قطعی نشده به کسی نگیم خلاصه چون خانواده خودمون زیادن از خانواده ما فقط داداشام و دامادامون بودن و از خانواده اونا هم همینطور اومدن برای تعیین مهریه همون شب دایی من که حدود چند ماهی بود خونه ما نیومده بود هوس کرده بود بیاد دیدن خواهرش اومده بودن دم در دیده بودن یک سری مرد و به یک خانم با دست گل و شیرینی دارن میان تو خونه خلاصه داییم هم بو برده بود و به همون نام نشون توی مراسم رسمی بله برون و عقد اصلی نیومد و قهر کرد آخرش برای عروسی خواهرم مامانم اینقدر نازش و کشید تا اومد.

اینقدر بدم میاد....دایی شما رو نمیگما....منظورم این خصلت هست.....وای وای تو فامیل ما هم اینجوریه...خدانکنه یه دقیقه دیر خبر دار بشن...بله دیگه بهانه اومد دستشون...انگار که منتظر یه بهانه هستن که بگن مارو بزرگتر حساب نمیکنن ...ما غریبه هستیم....اصلا نمیایم

با دیدن این جور خصلت ها بعضی موقع ها میگم این غربی ها چقدر خصلت های خوبی دارن که کاری به کاری هم ندارن وقتش که میشه تو عروسی همه فامیل جمع میشن دیگه کسی هم گلایه نمیکنه چرا مارو خبر نکردین

من نمیدونم آخه دایی چرا باید خبر دار بشه یا تو مراسم باشه؟....دایی شما رو نمیگم ...دایی خودمو میگم...یه خواهر بیشتر ندارم تو خواستگاری اون سه تا از دایی هام بودن...همشونو دوست دارم ولی واقعا از این خصلت ها بدم میاد

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

جمعه 28/5/1390 - 0:12 - 0 تشکر 355065

سلام
وای توی مراسم خواستگاری؟
ما توی مراسمی که می خوایم مهریه را مشخص کنیم دایی هام و نمیگیم چون می خوان دخالت کنن بعدشم بابام خودشون بزرگتم دلیلی نداره اونا باشن و بخواین با اونا مشورت کنن خدا را شکرم دامادامون خیلی از دامادهای همه فامیل بهترن.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

جمعه 28/5/1390 - 0:46 - 0 تشکر 355102

بنام خدا
سلام
خب کمی باهم درباره اینکه خانواده پسر چطور تشریف بیارن بحث کردیم
اگر موافق باشین
بریم سر برخورد ها در خانه دخترخانم
بنظرتون برخورد های دو خانواده در حین ورود... موقع صحبت کردن و تا خارج شدن چطور باید باشه؟
مرسی

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
جمعه 28/5/1390 - 0:46 - 0 تشکر 355103

نه ببخشید ...اشتباه شد...تو خواستگاری نه تو دفعه دوم که مهریه رو تعیین میکنن....اون شب اومدن ...ولی به

نظر من اون شبم حضورشون لازم نبود!

متاسفانه این توقع داشتنا خیلی بده....

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

جمعه 28/5/1390 - 11:47 - 0 تشکر 355348

این توقعات هیچ وقت تموم شدنی نیست
هركی رو دعوت كنیم كس دیگه ناراحت میشه
مثلا دایی من تو یه شهر دیگه هستا اما انقد گلایه كرد از مامانم كه چرا شب تعیین مهریه به من نگفتی واینا
اما خدارو شكر قهر نكرد چون زمستون بود مامانم گفت نتونستم برای یه شب این همه راه رو بیان تا برین دلم میموند پیشتون....
این توقعات تموم نمیشه تقصیر خودمونه كه با باز كردن حریم های خصوصی خودمون این اجازه رو به دیگرون میدیم تا برامون تصمیم بگیرن حتی دخالت كنن

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

جمعه 28/5/1390 - 12:5 - 0 تشکر 355355

اما جواب بحث طیبه جون:
كه گفتن برخورد های ورود خانواده پسر
اگه برا مراسم آشنایی باشه فقط خود خانواده پسر یعنی مادر پدر وداماد كفایته به قول مامان من خدا كنه شیرنی نیارن
چون یه جور توقع دارن كه حتما شیرینی رو تو اون مراسم عروس بیچاره كه هنوز حتی قطعی نمیدونه ماجرارو تعارف كنه كه خیلی بده به خانواده عروس وحرفشون یه جور بی احترامیه واگه هم دختر ناراضی به ازدواج باشه برگردوندن شیرینی رسمه كه به نطر من اینم یه بی احترامی دیگه هست
اما اومدنشون تو شهر ما اصولا شب میان ویه روز قبلش هم دوباره با خانواده عروس چك میكنن تا مشكلی پیش نیاد
خانواده دختر هم فقط دختر مادر وپدر
یعنی كل فرآیند خاستگاری با 6نفر
خب پدر به استقبال میره ومادر ودختر هم تو اتاق هستن تا خاتنواده داما میان و بعد از یه كم آشنایی وصحبت از آب وهوا واقتصادو سیاستو این حرفا شروع میكنن به معرفی پسر خودشون واین معیار های اصلی رو به قول خودشون میگن كه پسر ما مثلا كارش اینه تحصیلات فلان خونه ماشین درآمد و...
واز خانواده دختر اجازه میگیرن كه دو نفر باه صحبت كنن كه این خیلی خوبه وكاملا به جاست
كه اصولا تو همون اتاق اگه بزرگ باشه یا اتاقی كه مشرف به همین اتاقه كه یكم صورت خوشی نداره
اینجا بابای من وقتی اجازه میدن قبل این كه برا صحبت برن دختر وپسر رو به هردو میگن همه حرفهارو بزنید همه رو هم باصداقت بگین تا بعدا مشكلی پیش نیاد
بعد صحبتم كه برا فكر اصولا یك هفته حداقل وقت میخوان كه خیلی كمه واسه شناخت بابا حداقل یك ماه وقت بدین تو یك هفته بتنوی از دو نفر تحقیق كنی آخه این همه عجله واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟
و بعد خدا حافظی وبدرقه
همین

زندگي سفري است که به ما مي آموزد

             "دادن وگرفتن يکي ست"

                             وهدف از وجود ما عشق ورزيدن،بخشش وشوق گشودن دست ياري 

                                         به سوي ديگري ست 

یادمن باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .

شنبه 29/5/1390 - 18:32 - 0 تشکر 356008

 بنام خدا
سلام دوستان
طاعاتتون قبول
27تا31- اشکال نداره حرص نخورید
گذشته دیگه...
اگر ایجاد مشکل نکردن که شما گذشت کنید
اگرم کردن و باعث بهم خوردن شدن یا دلخوری
بازم شما گذشت کنید
منم خودم ازین موردها دیدم...
البته مواردی که من دیدم باعث بهم خوردن شده...چون افراد اجازه دخالت در امور رو بخودشون میدن
و جوونا هم از بزرگترهای خودشون انتظار دارن که این امر رو مدیریت کنن
اگر طرف مقابل شما و خانوادش نمیتونه این امر رو مدیریت کنه و همش حواسش به حرف دیگرانه
دست دیگران درد نکنه باعث بهم خوردن میشن
چون...
اگرم خانواده شما نمیتونن مدیریت کنن
شما باید قبل از این حرفا... در میان حرفای خانوادگی موضع خودتونو محترمانه بگید
و این امر رو بدرستی و بدون دلخوری نقد کنید
پدر مادرتون این موضع شما یادشون میمونه و کمکتون میکنن
اگرم باز نشد
غصه نداره
مدیر اصلی خداس
32-مرسی مهرانه که به سوال پرداختی
به نکته خوبی اشاره کردی
خانواده پسر که تشریف میارن
باید به تعداد و افرادی که تشریف میارن اشاره کنن که صاحب خونه ازین قضیه از هر نظری مادی و روحی آماده باشه
چه کار خوبی در شهر شما انجام میدن که شب قبلش باز چک میکنن!!
مال ما که چن ساعت بعدش میان(طبق قرار هفته پیش)
ماهم میریم لباس دربیاریم که دیگه نمیان...
ولی میان :D
*درباره تحقیق
خب شما اگه بگی میخای تحقیق کنی... میدونی چقد ناراحت میشن؟
آخه چرا تحقیق ؟ آخه چرا اشاره میکنید؟
اگر بگی کمی وقت میخایم تا فکرامونو کنیم بازم ناراحت میشن چه برسه به کلمه تحقیق!!
یهترین راهش بنظر من اینه که خانواده پسر پیش قدم بشه و بپرسه مثلا فلان روز زنگ بزنم خوبه؟
در این صورت داره دوتا کار میکنه
1-ینی ما جوابمون منفی نیس
2-ینی این فرصت خوبه برا آشنایی؟
چون غیر این...
اگر یه هفته زنگ نزنه خانواده دختر بدنبال تحقیق نمیره چون بنارو بر جواب منفی پسر میذاره
خب ازین زمان هم تعیین میکنه بگذره ینی یه طوری داره جواب منفی میده بدون دلخوری...
و وقتی میپرسه ینی از خانواده دختر نظر میخاد که مثلا یه هفته کافیه؟
اما در مورد صحبتهای بین جمع که گفتی...
دقیقا همینه...
در جلسه اول وقتی بحث در مورد چیزای متفرقه میشه...
وقتی افراد حاضر هرکدوم حرفی میزنن... ینی در اصل دارن نظرات و عقایدشونو مطرح میکنن
موارد کلی هم مثل شغل و تحصیلات و غیره در پشت تلفن پرسیده شده
و پرسیدنش دوبارش اکثرا" خنده داره مگر مواردی که بخاهیم ریز شویم
پس خانواده دختر بحث های کلی میکنن
و در این بین خیلی موارد هم مشخص میشه
مثلا داریم چایی میخوریم یا میوه.. آداب معاشرت افراد و طرز صحبت افراد و غیره مشخص میشه
بقیش به عهده دختر خانم هست که بسیار ریز وقتی دونفری صحبت میکنن بپرسن
اینطوری احترام و استرس آقا پسر نیز کنترل میشه
و هم اینکه نشون دهنده اینه که خانواده دختر به دخترشون اعتماد دارن و میدونن که خوب سوال میکنه و جوابها رو به خوبی و درستی و صداقت به خانواده اش اطلاع میده

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
شنبه 29/5/1390 - 19:20 - 0 تشکر 356063

mehraneh64 گفته است :
[quote=mehraneh64;679351;355355]اما جواب بحث طیبه جون:
كه گفتن برخورد های ورود خانواده پسر
اگه برا مراسم آشنایی باشه فقط خود خانواده پسر یعنی مادر پدر وداماد كفایته به قول مامان من خدا كنه شیرنی نیارن
چون یه جور توقع دارن كه حتما شیرینی رو تو اون مراسم عروس بیچاره كه هنوز حتی قطعی نمیدونه ماجرارو تعارف كنه كه خیلی بده به خانواده عروس وحرفشون یه جور بی احترامیه واگه هم دختر ناراضی به ازدواج باشه برگردوندن شیرینی رسمه كه به نطر من اینم یه بی احترامی دیگه هست
اما اومدنشون تو شهر ما اصولا شب میان ویه روز قبلش هم دوباره با خانواده عروس چك میكنن تا مشكلی پیش نیاد
خانواده دختر هم فقط دختر مادر وپدر
یعنی كل فرآیند خاستگاری با 6نفر
خب پدر به استقبال میره ومادر ودختر هم تو اتاق هستن تا خاتنواده داما میان و بعد از یه كم آشنایی وصحبت از آب وهوا واقتصادو سیاستو این حرفا شروع میكنن به معرفی پسر خودشون واین معیار های اصلی رو به قول خودشون میگن كه پسر ما مثلا كارش اینه تحصیلات فلان خونه ماشین درآمد و...
واز خانواده دختر اجازه میگیرن كه دو نفر باه صحبت كنن كه این خیلی خوبه وكاملا به جاست
كه اصولا تو همون اتاق اگه بزرگ باشه یا اتاقی كه مشرف به همین اتاقه كه یكم صورت خوشی نداره
اینجا بابای من وقتی اجازه میدن قبل این كه برا صحبت برن دختر وپسر رو به هردو میگن همه حرفهارو بزنید همه رو هم باصداقت بگین تا بعدا مشكلی پیش نیاد
بعد صحبتم كه برا فكر اصولا یك هفته حداقل وقت میخوان كه خیلی كمه واسه شناخت بابا حداقل یك ماه وقت بدین تو یك هفته بتنوی از دو نفر تحقیق كنی آخه این همه عجله واسه چی؟؟؟؟؟؟؟؟
و بعد خدا حافظی وبدرقه
همین

سلام

مهرانه جون دیگه وهمه را گفت ما هم همینطوریه فقط با این تفاوت که ما جلسه اول خواستگاری فقط داماد با مادرش و اگه خواهرم داشته باشه با یکی از خواهراش میاد

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.