تبیان، دستیار زندگی

سلام
ما پدر داماد و خود داماد و قبل از اینکه بیاین خونمون میریم میبینیم البته پدر عروس میره میبینه و باهاشون صحبت می کنه البته خانواده ما اینجورین اصفهانیا اصلا اینجوری نیستین دفعه اول پدر داماد نمیاد وقتی عروس و داماد همدیگه را پسند کردن در جلسه بعد پدر داماد میان

سلام
باآرزوی قبولی طاعات ورازو نیاز ها تو این روزها مبارك
اما سوال طیبه جون
به نطر من این سوال ها كاملا سلیقه ایی هست واز وضع زندگی گرفته تا برنامه های مهم وهدف های شخص ادامه داره اصولا سولای اول هم كه پرسیده میشه یا معرفی اولیه همونایی كه مادر داماد هم پشنت تلفن یا تو یه معرفی اولیه گفته میشه
تو این قسمت ابتكار عمل دست دخترها ست واصلی سوال هارو معمولا دختر ها میپرسن وبعد از جواب گرفتن ازموضوع سوال بعدی رو میپرس
به نظر من مهم ترین سوالایی كه تو این وقت كم باید پرسید اینه كه هدف اصلی تون از ازدواج وتشكیل خانواده چیه واین كه تو این امر چقدر استقلال نظر دارن(یعنی تا چه حدی میتونن براخودشون تصمیم بگیرن)بعدش هدف اصلی شون تو ادامه زندگی واین كه خانم خونشون تا چه حد درباره اتفاقات وبرنامه های زندگی شون نقش داره
وبرنامه های زندگی آینده واین كه آیا تا حالا از زندگیش راضی بوده واین كه موفقیت های زندگیش رو شناخته وتو این موفقیت ها چه عواملی رو دخیل میدونه
واز همه مهم تر نقش خدا تو زندگی وآینده خودش رو چه جور تعبیر میكنه
البته بگما تو یك جلسه آشنایی شاید دوساعته نمیشه جواب این سولارو گرفت حتی شاید نشه تاچند وقت از ادامه زندگی هم جواب این سوالها رسید اما یه دید كلی ویه جواب ابتدایی میتونه خیلی چیزا رو روشن كنه
كسی از این سوالا ناراحت نمیشه وكسی هم بهش توهین نمیشه
اما یه سری سوالا هست كه نه اصلا میشه به عنوان سوال بهشون اشاره داشت نه حتی میشه بهشون استناد كرد
چن تاش رو میگم كه بیان هركدوم از این سوالا فقز یه جور تمسخر كردن این موضوعه به نطر من
یكی این كه دختر از پسر بپرسه آیا قبل من جایی خواستگاری رفتی یا كسی رو دوست داشتین یا به كس دیگه ایی فكر كردین كه اگه عاقل باشه اینا سوالاییه كه بیشتر به ضررخودشه چون فكر شخص به سمت وقایع قبلی زندگیش میره ونمیتونه با تمركز به سوالا جواب بده اما یه سوال اساسی رو باید پرسید درباره كسانی كه به هر دلیل متعلقه یا تجربه شكست تو زندگی قبلیشون داشتن...
اما سولایی كه پسر میپرسه واونم جز جدا كردن فكر دختر سودی نداره
كه من چندمین خواستگار شما هستم یا این كه آیا قبل من خواستگاری داشتین یا این كه اگه به موقعیتی كه براتون پیش اومده درست نگاه كنید با جواب رد به من یه عمر پشیمون میشین واز این حرفا كه اینم به ضرر خود داماده
فعلا اینا به ذهنم اومد
آخه ماه رمضونه فكرم دیگه قد نمیده حالا اگه چیز دیگه ایی به ذهنم رسید بازم میگم
تا بعد
التماس دعا

سلام
چرا دیگه هیچ كس نظر نمیده؟
یعنی بحث تموم شد!!!!!!!!!!عجب
وا پس یاسی خانم، آقای میلادی،دهكده نمیان؟

سلام مهرانههههه

ع تموم شد؟

الهی بی بمونین

به نام خدا
سلام
تو خونواده‌ی ما که هنوز این چیزا تجربه نشده. اما تو همسایگی ما یه تجربه‌ی خواستگاری بوده. که اول مادر با دو تا دختراش اومده بود. نمی‌دونم شاید بابا نداشتن. اول مامانه با دو تا دختراش اومدن که دختر رو ببینن. که بعد اگه جواب خونواده‌ی دختر مثبت بود دوباره برگردن( با آقا داماد. دو تا خواهرها و مامان). اما دیگه به اونجا نکشید چون جواب خونواده‌ی دختر منفی بود.
اینا رو از کانال مامانم فهمیدم و تا الان بیشتر از این نمی‌دونم

حالا من یه سوال بپرسم شما جواب بدین
یه سوال خاصه

سوال از این قراره كه آقا پسری به یه دختر خانم ابراز علاقه میكنه بدون اطلاع خانوادش وبدون اطلاع از سلیقه خانوادش خب بیشتر پسرا این كار رو میكنن و به قول خودشون خواستگاریه دیگه مشكلی نیست
اما شرایط جوری پیش میره كه دختر خانمم هی به آقا پسره دلبسته میشه اما یه نكته هنوز این وسط هست واون بی اطلاعی خانواده هاست
بعد از مدت كوتاهی مثلا دو هفته یا سه هفته آقا پسر موضوع را با خانواده مطرح میكنه ومخالفت شدید خانواده با عث میشه كه این رابطه فعلا باز پنهانی ادامه داشته باشه كه دیگه دختر خانم هم از موضوع این مخالفت آگاهه ومخالفت اولین دلیلش چهره متوسط دختر خانم هست
دختر خانم مدتی به این رابطه ادامه میده تا شاید فرجی بشه وبه خواسته دلش برسه اما دریغ از
خب قسمت نبوده شاید
اما سوال اینجاس با توجه به این تفاسیر آیا شان دختر اینجا رعایت شده؟
حداقل از طرف آقا پسر؟
یا اصلا موضوعی نبوده واین دختر بیچاره همینجوری دلخوش منتظر اجابت دعاهاش بوده اینم بگم كه خوصوصیات اخلاقی دختر خانم وآقا پسر بهم میخورده وتنها دلیل همون مخالفت خانواده بوده
و آقا پسر هم برا این كه ثابت كنه كه دختر خانم رو میخواد حتی خودش تنها راضی بود واسه خواستگاری اما باز خانواده دختر خانم اینجا مخالف بودن واینبار دلیل مخالفت خانواده دختر خانم این بوده كه خب خانواده داماد باید بیان واصلاباز سوال دوم اینه كه آیا آقا پسر تنها میومدن خواستگاری شانشون حفظ میشد؟
وسوال سوم ومهم ترین سوال این كه آیا اصلا تو این رابطه كه كانلا به قصد ازدواج بوده شان دو طرف حفظ شده یا شان خانواده هاشون
البته من از خانواده دختر خبر دارم و از خانواده پسر فقط شنیده هام رو گفتم
این یه اتفاق عملیه تو این اجتماع كه همه باهاش آشنایییم
خب حالا این رابطه وبه قول دختر خانم این خواستگاری رو تحلیل كنین....
وممنون میشم سوالارو جواب بدین