تبیان، دستیار زندگی

سلام

نمیدونم از تاپیک مشاعره ی طنز قبلی خبردارین یا نه...اصلاً دیدینش یا نه...

اونجا هربار به یه شیوه ای بچه ها با هم مشاعره ی طنز داشتن..

مثلاً یه بارشعر از یه شخصی میذاشتن،یه بار شعر از خودشون..

یه بار حول یه موضوع خاص،یه بار بدون موضوع..

حالا؛

ما اینجا قرار هست که مشاعره داشته باشیم..اونم مشاعره ی طنز..

اونم با شعرهای خودمون...

یعنی اینجا فقط  شعرهای خودتون رو با رعایت قوانین مشاعره وقوانین این تاپیک میذارین..

مثلاً چه قانونی؟؟

خب قانون مشاعره رو که خودتون میدونین،

"مشاعره یعنی شروع حرف ابتدایی شعر ما با حرف پایانی شعرنفر قبل"...

وقانون این تاپیک هم دیگه مشخص شد،شعر ازخودتون باشه و طنز هم باشه..

.

. 

--پاسخهایی که قانون رو رعایت نکرده باشن،با معذرت خواهی پیشاپیش،حذف خواهندشد--

.

.

ماناباشیدوشادوپیروز

یاحق 

ندانستم که خانومهای شاعر
زبردستند و طنازند و ماهر
همانا مصرعی گویند و بعدش
روند از چشم ما مانند ساحر
بیایید از زنان، شعری بخوانید
به پای حرف خود گاهی بمانید
میان مردهای شوخ و با حال
سخن از برتری هاتان برانید
.......
(فمنیسم ممنوععععععععععععععع)
فاتحه

دلم تنگه برایت برگ ریزان
همیشه باشی اینجا شاد و خندان
از این شعر قشنگت مست مستم
و تا آخر در این تاپیک هستم
اگر مشکل در این تاپیک نبینم
به پای شعر طنز تو نشینم

 مرا شادی وَ خوشحالی رساندی 

 به لبهایم گل خنده نشاندی 

 تو که کردی نثارم لطف خود را 

 سرود عاشقی از قلب خواندی 

 تو ای بهروز شاعر ای، رها جان 

 تو آلبالو، تو شفتالو، تو ریحان 

 ز لبهایت عسل بیرون بریزد 

 نمیگیرد تو را این درد دندان 

عجب شعر قشنگی می سرایی
پر از احساسه شیرینه خدایی
گلابی و انار و قرمه سبزی
تو مملوی ز خوبیها بلایی
تو خنده بر لبان من نشاندی
یقین دانی که محبوب رهایی

سلام

خدا را شكر گویم برگ ریزان

دوباره آمده افتان وخیزان

به همراه رها اینك دوباره

كند كلی تعارف تكه پاره

*********

خدایا زن گرفتن سخت گشته

مجرد این زمان بد بخت گشته

امان از دختران پر افاده

كلام "نه"بر لبها نهاده

اناث عاشق ماشین وخانه

وماهر در بروز هر بهانه

همه در انتظار تكسوارند

به رویا عاشق زیبا نگارند

الا دختر بیا واقع نگر شو

بیا با خواسگاران همسفر شو

اگر آمد جوانی خوب ومسكین

بله گویان زبهرش باش تسكین

الا ای برزخ شیرین زبانم
تویی شاعر تویی آرام جانم

اگرچه چندتا ایراد کوچولو
گرفتی از رها با چشم و ابرو

ولی حرفت به جان و دل خریدم
ز هرچه که نوشتم دل بریدم

ببخشا بر من ای برزخ که پیرم
ز تو در شاعری سبقت نگیرم

دلم میخواسته رویت را ببینم
برایت دسته های گل بچینم

کنون در حسرت دیار رویت
به رویا حس نمایم عطر و بویت

تو ای برزخ حقیقت گفته بودی
تو اکسیژن ز نای من ربودی
افاده، فیس و رویای فراوان
پر از عشوه، پر از عصیان و طغیان
ز عطاری کمی سرکه بیارید
تمام دختران در آن بذارید
که اندازن ز سر تکرار عصیان
ببوسند پای کُلّ خواستگاران

سلام

دیگه چه خبر؟

.

.

نه دیگه این نشد که هرچه خواهید

نثار ما کنید وهی بخندید

تمام گفته هاتان کذب هست و

یکی یک روده ی راست هم ندارید

ز بس ما مهربان وخوب هستیم

شماها،این چنین صحبت نمایید

.

.

ماناباشیدوشادوموفق

یاحق

وااااا
پنجره این چه طرز جواب دادن به این شعرای طنز لوس بود که ما رو مسخره کردن؟
خیلی ملایم جوابشونو دادیا.
چندتا بیت مثل خودشون بهشون بگو که دیگه اینطوری نگن.
فمنیستیه فمنیستی
زود

بله؟؟؟؟
داشتیم؟؟؟؟واقعا عجب برشی!!!!!!!!!!!!!
خنده مان گرفت
دخترید دیگه ما هم دل رحمممممممممم و حسااااااااااااااااااااااااااااااااااس