• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 11760)
دوشنبه 15/9/1389 - 10:25 -0 تشکر 258418
▓••اشعار عاشورایی•• ▓

من که غیر از تو کسی یاری ندارم یا حسین

برتـو وبر لطــف تــو امـیدوارم
یا حســـین

هرکجا وصف گل است از خار هم آید سخن

تو گـل زهـرا ومن، پای تو خارم
یا حسین

دردم جـان دادنـم ای جـان زهـرا! برسـرم

یک قدم بگذار، من چشم انتظارم
یا حسین

افتـخارم بس که عـمری سـاکن کوی توام

از تو باشد نی زمن،این افتخارم
یا حسین
 

تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي، همت کن و بگو ماهي ها حوضشان بي آب است 
  
پنج شنبه 18/9/1389 - 9:6 - 0 تشکر 259858


تا مشکتو تو آب زدی
موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی
بغضی نشست توی گلوم
همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم
رو لب گل کرد ناله های ام ایجیبم
بلند شو بنگر که شمشیرارو کشیدن
آخه می دونن بدون تو من غریبم
ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل
*************************
دشمن ز داغ اکبرم
آتیش زده بر جگرم
حالا شکسته با غمت
مثل سر تو کمرم
روی قلبم دیگه این زخم غم می مونه
کمرم دیگه مث مادر خم می مونه
می دونی چه فکری می سوزونه دلم را
تو این فکرم خواهرم بی محرم می مونه
ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل
*************************
پاشو بریم توی حرم
عزا خونه بپا شده
تا آرزوی کوفیان
با کشتنت روا شده
بدون تو توی هر خیمه پا میذارن
رد پاهاشونو تو آتیش جا میذارن
دیگه زینب دستاشو روی سر میگیره
پیش چشماش داغمو رو دلها میذارن
ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل ابوالفصل
*************************



پنج شنبه 18/9/1389 - 10:39 - 0 تشکر 259906


چشمان سیاه تو نمایانگر عشقند ماننند شب شام غریبان دمشقند

چشمان تو کوفه ست مدینه ست حجاز است پس راه رسیدم به تو بسیار دراز است

چشمی حسن و چشم دگر نیز حسین است مابین دو ابروی تو بین الحرمین است

دنیا همه خاموشی و در کام تو باشد اسلام تبرک شده ی نام تو باشد

....

(این شعر خیلی قشنگه بقیش یادم نی اگه اشتباه نکنم از ناصر رزمجو ...

پنج شنبه 18/9/1389 - 20:24 - 0 تشکر 260176

من بلد نیستم شعر بگم اما
یا حسین و یا حسین من مانده ام بی تو حسین
اشک من هر وقت به یادت افتاده ام شد روان در جویبار
من فدایت بشوم ای حسی ن نگذار بگریم در قیامت ای حسین

به نام خدایی که مرا آفرید به نام خدایی که بهم از روح خودش بخشید 

 

با ذکرش همیشه آغاز کردم و با یادش روزی زندگیم را به پایان می برم

اطلاعیه:یکی از مدیران در پیام خصوصی درخواست داده بود ایدی یاهو مسنجرمو بزارم اما نمیدونم مدیر کدوم انجمن هست ایشون چون هیچ نامی ازشون ارسال نشده در هر صورت ایدی من در یاهو hasanja55 هست 

 

 

جمعه 19/9/1389 - 12:37 - 0 تشکر 260314

راستی آیا
کودکان کربلا
تکلیفشان تنها
دائماً تکرار مشق ِ آب ! آب !
مشق ِ بابا آب بود ؟‌

قیصر امین پور

خدا در همین نزدیکی است
جمعه 19/9/1389 - 12:39 - 0 تشکر 260315

آن سو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود

ای تیغ پلید می شکستی ای کاش
آن حنجره بوسه گاه پیغمبر بود

ساعد باقری

خدا در همین نزدیکی است
جمعه 19/9/1389 - 17:3 - 0 تشکر 260477

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

شید و شفق را چون صدف در آب دیدم
خورشید را بر نیزه گوئی خواب دیدم

خورشید را بر نیزه؟ آری اینچنین است
خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است

بر صخره از سیب زنخ بر می‌توان دید
خورشید را بر نیزه کمتر می‌توان دید

در جام من می پیش تر کن ساقی امشب
با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب

بر آبخورد آخر مقدَّم تشنگانند
می ده حریفانم صبوری می‌توانند

این تازه رویان کهنه رندان زمینند
با ناشکیبایان صبوری را قرینند

من صحبت شب تا سحوری کی توانم
من زخم دارم من صبوری کی توانم

تسکین ظلمت شهر کوران را مبارک
ساقی سلامت این صبوران را مبارک

من زخم‌های کهنه دارم بی شکیبم
من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم

من با صبوری کینه دیرینه دارم
من زخم داغ آدم اندر سینه دارم

من زخم‌دار تیغ قابیلم برادر
میراث‌خوار رنج هابیلم برادر

یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه
یحیی! مرا یحیی برادر بود در چاه

از نیل با موسی بیابانگرد بودم
بر دار با عیسی شریک درد بودم

من با محمد از یتیمی عهد کردم
با عاشقی میثاق خون در مهد کردم

بر ثور شب با عنکبوتان می‌تنیدم
در چاه کوفه وای حیدر می‌شنیدم

بر ریگ صحرا با اباذر پویه کردم
عمار وَش چون ابر و دریا مویه کردم

تاوان مستی همچو اشتر باز راندم
با میثم از معراج دار آواز خواندم

من تلخی صبر خدا در جام دارم
صفرای رنج مجتبی در کام دارم

من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم
من با
حسین از کربلا شبگیر کردم

آن روز در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

فریادهای خسته سر بر اوج میزد
وادی به وادی خون پاکان موج میزد

بی درد مردم ها خدا، بی درد مردم
نامرد مردم ها خدا، نامرد مردم

از پا حسین افتاد و ما برپای بودیم
زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم

از دست ما بر ریگ صحرا نطع کردند
دست علمدار خدا را قطع کردند

نوباوه‌گان مصطفی را سربریدند
مرغان بستان خدا را سربریدند

دربر گریز باغ زهرا برگ کردیم
زنجیر خائیدیم و صبر مرگ کردیم

چون بیوه‌گان ننگ سلامت ماند برما
تاوان این خون تا قیامت ماند برما

روزی که در جام شفق مل کرد خورشید
بر خشک چوب نیزه‌ها گل کرد خورشید

علی معلم دامغانی

خدا در همین نزدیکی است
جمعه 19/9/1389 - 20:48 - 0 تشکر 260554

هرکه را با خط سبزت سر سودا باشد                                      پای ازین دایره بیرون ننهد تا باشد
در قیامت که سر از خاک لحد برگیرم                                      داغ سودای توام سرّ سویدا باشد

 

وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى

شنبه 20/9/1389 - 8:25 - 0 تشکر 260648

((دختر شیر خدا))
من فدای گریه هایت زینبم
آتشم زد ناله هایت زینبم
از زمین كربلا تا شهر شام
می رسد هردم صدایت زینبم
رأس خونین برادر دیده ای
بی كفن صد پاره پیكر دیده ای
نعش هفتاد و دو تن پیر و جوان
زیر صدها تیر خنجر دیده ای
زینبم ای دختر شیر خدا
زینبم ای شیر دشت كربلا
زینبم ای یاور و یار حسین
زینبم ای باوفا ای با حیا
خورده¬ای سیلی تو اندر راه شام
زیر شلاق ستم كردی قیام
پابرهنه روی خاك و تشنه لب
پیش چشمت شد رقیه بی كلام
قلب من بهرت شكسته زینبم
من ز داغت زار و خسته زینبم
بس ستم¬ها دیده¬ای در راه شام
مشت و زنجیر دست بسته زینبم
دوس دارم من زائر شامت بشم
دوس دارم كبوتر بامت بشم
بشینم كنار تو گریه كنم
الهی من قربون نامت بشم

بهروز رها

شنبه 20/9/1389 - 9:18 - 0 تشکر 260666

او غربت آفتاب را حس می کرد
در حادثه التهاب را حس می کرد

بی تابی کودکانش آتش می زد
وقتی خنکای آب را حس می کرد

وحید امیری

خدا در همین نزدیکی است
شنبه 20/9/1389 - 9:20 - 0 تشکر 260667

نام تو بر کتیبه پیکار مانده است
در لابه لای این همه نیزار مانده است

اینجا تمام پنجره ها  با حضور تو
فریاد می زنند که سردار مانده است

از آن طرف تلاطم یک مشت بوف کور
در ازدحام نکبت و ادبار مانده است

اینجا چه حکمتی ست که این مشک تشنه نیز
در انتظار یک لب تب دار مانده است

نام تو در تمامی تاریخ روزگار
اسطوره همیشه علمدار مانده است

آنجا سری به روی دلی آب می شود
آرام باش لحظه دیدار مانده است

مهدی تقی نژاد

خدا در همین نزدیکی است
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.