بیا تو یک جمله اضافه کن چون میخواهیم اینجا یک داستان بسازیم نه یک جمله !
دوباره سلام اما اینبار یه کمی با قبل فرق میکنه .... اینباربیاین یه کمی تبیان و اذیت کنیم .به توصیه اساتید اگر دلتون خواست میتونین جمله هم اضافه کنین ولی حواستون باشه این جملتون تبدیل به یک متن طولانی نشه . چون جذابیت این بازی به همینه که توی ساخت متن از افکار و تخیلات همه استفاده بشه . ! خودتون بهتر از من میدونین چی کار کنین . پس چرا معطلی ؟!
روزی روزگاری یه جایی زیر آسمون خدا . . .
ها ها اینه میبینین شما تو این بازی خودتون رو محک میزنین ولی این نفر اول باید خیلی ماهر باشه که این خان اول رو به سلامتی بگذرونه! ببینیم کی جسارت به خرج میده داستان رو با یه طرح داستان جالب انگیز ناک شروع کنه . شما فکر میکنین اون پسر شجاع کی باشه ! حواستون باشه میخوایم تبیان رو اذیت کنیم یعنی میخوایم از تبیان یه موجود خیالی بسازیم و بعدش شما میتونین هر عقد ه ای ازش به دل دارین رو تو عالم داستان سرش خالی کنین شایدم بر عکسش !
شما میتوانید داستانی که هر نفر ادامه مید ه را در جهتی که به ذهن دارین به صورت جزیی تغییر بدین اما نباید جهتگیری کلی داستان و موضوعیت داستان تغییر کنه چون این بحث مختص همین داستان خواهد بود.
نظر و انتقاد و پیشنهاد یادتون نره !
نام داستان = ؟ (با توجه به موضوع مطرح شده پیشنهاد بدین )
شروع داستان
به نام خدا
روزی روزگاری یه جایی زیر آسمون خدا . . .