تبیان، دستیار زندگی

Hi There

In this topic I want to write some sentences from the" 504 essential words" and discuss about them.

I think there are usefull points in every sentence that we can speak about those.

and now...

the first sentences:

• The soldier could not abandon his friends who were hurt in battle.

• Because Rose was poor, she had to abandon her idea of going to college.

• The butcher"s keen knife cut through the meat.
  Although my neighbor just bought a new car, I am not jealous of him.
   Being jealous, Mona would not let her boyfriend dance with any of the cheerleaders.

• By the use of tact, Janet was able to calm her jealous* husband.
  In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.
  When Terry discovered that he had been abandoned,* he let out an angry oath.

راجع به تلفظها هم باشه چشم اما اگه تاخیر داشت ببخشید

اول از همه خیلی ممنونم از دوستان که تو انجمن انگلیسی فعالتر شدند و لطف می کنن جواب تایپک ها رو می دن. اگه شماها جواب نمی دادید که منم دیگه نمیومدم.

Dear medman there"s just a missing be
I will be waiting for your comments every day eagerly. 

1- استفاده از تلفظ Phonetic خیلی عالیه و لازم. ولی در کنار اون پیشنهاد می کنم حتما مرورگر (بروزر) Opera رو از اینجا www.opera.com دانلود کنید (بصورت مجانی) و از قسمت دانلود سایت تبیان هم می تونید دانلود کنید. روی هر کلمه Speak رو بزنید براتون با لحجه امریکایی تلفظ می کنه و متن رو هم اگه انتخاب کنید و Speak رو بزنید براتون می خونه.
2- اتاق چت اینجا جای مناسبی نیست تا جایی که بنده ارزیابی کردم، فقط جوونهایی هستند که دنبال دوست میگردند و اصلا جای خالی برای تمرین یا کار جدی و درسی پیدا نمی شه اونجا. مگه اینکه همونطور که  botanist عزیز قبلا فرمودند ساعت 6 صبح باشه که اونم خیلی از ماها نمی تونیم. و به نظر نمیاد عملی باشه. پیشنهاد می کنم (همونطور که خودم تجربه کردم و قبلا هم تو همین تایپک گفته ام) از هر کلمه جدید و موردی خودتون و براساس اتفاقات یا خاطرات زندگی خودتون جمله ای بسازید که برای خودتون هم مفهوم داره و یادتون می مونه و برای ما هم جالبه و مفهوم رو درک می کنیم چون اون خاطره و مطلبی که شما از خودتون می خواهید بگید برای دوستان هم جالب و خوندنیه."اگه هم واقعا خاطره و پیشامدی یادتون نیومد خیالیشو بسازید :) " اگه دوست داشتید هم می تونید چند مثال از هر کدوم بزنید.وگرنه مثال از دیکشنری جالب نیست چون همه مون داریم.  هم اینکه اینجا مطالبتون هم می مونه و مثل اتاق چت از بین نمی ره (یادگاری هم می شه) موافقید ؟؟؟

حالا این دفعه خودم شروع می کنم ولی دفعه های بعد شما باید شروع کنیدهاااا فقط لطف کنید بهم نخندید :)اگه بی مزه بود هم به مزه ی خودتون forgive & ignore

We went to north this summer & I had a beautiful and keen (intelligent) sheep there (he did everything I asked him!! :-D ) but finally I had to abandon him & turn back here :( I think he has been eaten there now

Coming from that mountainous beautiful area after more than a month exactly when I got used to the climate I was unaccustomed to Tehran"s heat & polluted weather, so I felt sick.

I wish all happiness & I don"t remember being jealous, so forgive me for this case :) but maybe I remember sth later on...

My brother in low is so tactful; he uses tact & behaves in a way that satisfies everyone, so everybody likes him.

When I was a child & my mum asked me if I had done naughtiness (that I had) I would take an oath that I haven"t done that fault BUT I"d say به خرما instead of به خدا (shame on…)

I"m filling this vacant page with my precious sentences with hardship. :P

In the past times there were more gallant heroes.

Communication with Internet is just by computer data, so (data is a part of my life, isn"t it??)

I believe just bachelor people go to chat rooms, am I wrong?

I"m trying to qualify for being an interpreter, although I still have a long way to go.

I know my sentences were not interesting But U put appealing sentences here, OK?

راستی ببخشید لبخند زدم. محرم رو هم به همگی تسلیت عرض می کنم

So nice, goghnoos
thanks
I"ll try to make more sentences
anybody else?

very profit topic
thanks alot dears
especially MR MEDMAN

That would be "profitable" dear zahra7720

با سلام

ممنونم به خاطر مطالب بسیار مفیدی كه مطرح می نمایید.

یک نکته در مورد Unaccustomed to:
اگر فعلی بعد از این کلمه بیاید به صورت ing دار خواهد بود، مثلاً:
The king was unaccustomed to having people disobey him.
I was unaccustomed to going different cities.
Most of the people were unaccustomed to receiving letters from the internet over the last decades.

ممنون از تمامی دوستانی که این تاپیک رو همراهی می کنند و به ما در تکمیل اطلاعاتمون کمک می نمایند.
تک تک نظرات شما انگیزه و انرژی رو برا فعالیت بیشتر افزون می کنه.

ممنون رو به آسمان عزیز
نکته جالبی بود
مرسی از اینکه گفتین.