سلاااااااام
اوهوم اوهوم....صدای منو ازنمایشگاه قرآن میشنوید....
ازهمین جا،میگم که جای تک تکون خالیه...
eeeeeee....قراربه این حرفا نبودکه....
خب،پس میرم سرمطلب اصلی...
امروزمیخوایم یه مامان خوب ومهربون رو با عرض خجالت بسوزونیمشون....
من ازهمین جا پوزش میطلبم....اماخب دیگه....
ثبت نام کرده بودن واسه سوزونده شدن،ماهم مامورومعذور(چقدرمن مظلومم)
خب دوستای گلم،الان جونمایشگاه منو گرفته دارم چرت میگم یه نمه....
بیاین دست به دست هم بدیم به پلیدی ومامان تیردراپمون رو بسوزونیمش...
تیردراپ عزیز،منتظرقراردادن شعرتون واسه نقدشدن هستیم...
زود،تند،سریع....که بگیم مثل همیشه خانوما تووقت شناسی لنگه ندارن
درپناه حق ماناباشید