• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 26249)
شنبه 20/6/1389 - 12:36 -0 تشکر 230063
مشاهیر و مفاخر فقه ایران

سلام عزیزان

 

اینجا مشاهید و مفاخر فقه رو قرار میدم 

 این تاپیک طولانی هست 

 

اینم از اولین بزرگمرد

 

مشاهیر و مفاخر فقه ایران

آبی، تاج‏الدین علی

( ملیت: ایرانی قرن: 6 )

(س ششم ق)، فقیه. قاضى تاج‏الدین، به آورده منتجب‏الدین در «فهرست»، از فقیهان عصر خویش بوده است.

برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

منابع زندگینامه: طبقات اعلام الشیعه (قرن 188 /6)، فهرست منتجب‏الدین (134)، معجم رجال الحدیث (32 /12).

 

 

 

 

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238292

خطیب اسکافی، ابوعبداللَّه محمد

( ملیت: ایرانی قرن: 5 )

(وف 421/420 ق)، فقیه، ادیب و لغوى. در اصفهان متولد شد. وى نزد ابوبكر قفال مروزى فقه آموخت و در این فن سرآمد و همچنین در نحو و لغت و ادب نیز مشتهر. به گفته سمعانى، ابتدا از اصحاب راى بود و پس از آن اصحاب حدیث شد. خطیب از ابوبكر قفال و ابونصر محمودى حدیث شنید و ابومنصور سمعانى از وى روایت مى‏كرد. از آثارش: «مبادى اللغه العربیه»؛ «نقد الشعر»؛ «لطف التدبیر فى سیاسه الملوك»؛ «دره التنزیل و غره التاویل فى الایات المتشابهه»؛ «شواهد سیبویه»؛ «غلط كتاب العین»؛ «العزه».

برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

منابع زندگینامه: الاعلام (102/7)، ریحانه (144 -143 /2)، كشف الظنون (1973 ،1579 ،1555 ،1428 -691)، لغت نامه (ذیل/ خطیب)، معجم الادباء (215 -214 /18)، معجم المولفین (211/10)، الوافى بالوفیات (337/3)، هدیه العارفین (64/2).

فعالیتها: • ادبیات و کتاب • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238293

خطیب قزوینی، جلال‏الدین، ابوالمعالی

( ملیت: ایرانی قرن: 8 )

(739 -666 ق)، ادیب و فقیه شافعى. معروف به خطیب دمشقى. اصل او از قزوین است. وى به روم و مصر و شام سفر كرد. مدتها قاضى‏القضاه آناتولى، قاضى بلاد مصر و قاضى خطیب دمشق بود. وى اقوال اوقاف را صرف نیازمندان و درویشان مى‏كرد. خطیب قزوینى شیرین‏سخن بود و به ادبیات عربى و تركى و فارسى كاملا مسلط بود. در دمشق درگذشت و در مقابر صوفیه دفن شد. از آثار وى: «الایضاح»، در شرح «التلخیص»، در معانى و بیان؛ تلخیص «مفتاح العلوم» سكاكى؛ «السور/ الشذر المرجانى من شعر الارجانى».

برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

منابع زندگینامه: الاعلام (66/7)، تاریخ ادبیات در ایران (295 -293 /3)، روضات الجنات (81 -80 /8)، ریحانه (148/2)، كشف الظنون (210)، الكنى و الالقاب (216 -215 /2)، معجم المولفین (146 -145 /10)، مینو در (243 ،120 /2)، الوافى بالوفیات (243 -242 /3)، هدیه الاحباب (132).

فعالیتها: • ادبیات و کتاب • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238294

خلخالی، صادق

( ملیت: ایرانی قرن: 14 )

حجه‏الاسلام و مدرس گرامى آقاى حاج صادق خلخالى از فضلاء و اساتید بنام حوزه علمیه قم مى‏باشند ولادتش در خلخال واقع شده و پس از نشو و نما و طى دوران ابتدائى و مقدمات به قم مهاجرت نموده و سطوح را نزد مدرسین بزرگ خوانده و سالها از محضر آیت‏الله العظمى امام خمینى و آیت‏الله العظمى شریعتمدارى و مرحوم آیت‏الله العظمى بروجردى و بعض دیگر استفاده كامل نموده و در میان اقران مشار بالبنان گردیده و اكنون به تدریس فقه و اصول اشتغال دارند.

برگرفته از کتاب: گنجینه دانشمندان (جلد دوم)

فعالیتها: • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238295

خلخالی، محمد مهدی

( ملیت: ایرانی قرن: 14 )

حاج سید محمد مهدى بن المرحوم آیت‏اللَّه آقاى آقا سید فاضل موسوى خلخالى (متوفى سال 1346 ق در تبریز) از علماء محترم معاصر تهران است وى پس از فوت مرحوم والدش در سن چهار سالگى باتفاق والده ماجده‏اش از رشت مهاجرت به نجف اشرف نموده و در بیت علم و فضیلت مرحوم عم گرامش آیت‏اللَّه آقاى آقا سید محمد خلخالى «قده» پرورش یافته و علوم مقدماتى را فراگرفته و سطوح را از محضر مدرسین بزرگ چون مرحوم آیت‏اللَّه حاج میرزا حسن یزدى و آیت‏اللَّه حاج شیخ مجتبى لنكرانى فراگرفته و دروس خارج را چندى از محضر استاد بزرگ آیت‏اللَّه حاج شیخ حسین حلى و مرحوم آیت‏اللَّه العظمى حاج شید محسن حكیم فراگرفته و سپس از محضر آیت‏اللَّه العظمى حاج سید ابوالقاسم خوئى فقها و اصولا استفاده نموده و تمحض بدروس ایشان یافته و مورد عنایت مخصوص آیت‏اللَّه خوئى مد ظله العالى از جهت فراگرفتن دقائق علمى و مبانى رشیقه معظم له قرار گرفته و مدت چهارده سال تمام از سال 1370 ق تا سال 1384 ق از بحثهاى عمومى و خصوصى آن جناب برخوردار شده و در سال مزبور به تهران مسافرت نموده و بنا به تقاضاى جمعى از اهالى تهران در مركز كشور عاصمه جهان تشیع توقف نموده و اقامت ایشان در تهران موجب تاثر عمیق استاد معظم آیت‏اللَّه خوئى دام ظله گردید و در ضمن نامه تأثرات خود را بمعظم له ابلاغ داشتند زیرا وجود ایشان را در حوزه علمیه نجف اشرف لازم مى‏دانستند و اكنون در تهران نیز به بحثهاى علمى اشتغال داشته و در مسجد صدریه واقع در خیابان رسام میدان خراسان اشتغال به اقامه نماز جماعت و انجام خدمات دینى دارند. داراى آثار و تألیفات ارزنده‏اى بشرح زیر مى‏باشند. 1- یك دوره حاشیه كفایه در اصول غیر مطبوع. 2- تقریرات درس آیت‏اللَّه العظمى خوئى در مكاسب. 3- تقریرات دوره كامل اصول معظم له. 4- تقریرات درس طهارت شرح بر عروةالوثقى بنام فقه‏الشیعه كه دو جلد آن بطبع رسیده و بقیه اجزاء آن آماده طبع است. 5- شرح عروةالوثقى كتاب الحج. 6- رساله‏اى در رضاع و تقیه تقریرات آیت‏اللَّه خوئى. و اما والد معظم ایشان حضرت آیت‏اللَّه آقاى آقا سید فاضل موسوى خلخالى از اجله علماء و مشهور بتقوى و از شاگردان مبرز مرحوم آیت‏اللَّه طباطبائى یزدى و شریعت اصفهانى بودند و در سال 1337 ق پس از نیل بدرجه رفیعه اجتهاد از نجف اشرف به شهرستان رشت عزیمت نموده و مورد علاقه و توجه عموم گیلانیها واقع گردیده و در مسجد معروف حاج سمیع بامامت جماعت و تدریس اشتغال داشتند و پس از چند سال اقامت در رشت اخیراً كسالتى عارض شد و براى معالجه به تهران و سپس براى تغییر هوا به تبریز حركت نموده و در آنجا دار فانى را در سال 1346 ق وداع گفته و مدفن معظم له در شهر تبریز در امام‏زاده معروف به سید ابراهیم قرار دارد. و آثارى از فقه و اصول تقریر اساتید بزرگ و یا تألیف خود ایشان غیر مطبوع باقى گذارده است.

برگرفته از کتاب: گنجینه دانشمندان (جلد چهارم)

فعالیتها: • تبلیغ • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238296

خلخالی، محمد کاظم

( ملیت: ایرانی قرن: 14 )

آقاى حاج سید محمد كاظم در سن شانزده سالگى از خلخال براى تحصیل علوم دینى مهاجرت به شهرستان رشت و سپس به قزوین آمده و در مدرسه علمى قزوین دو سالى توقف نموده و شخص تاجرى ماهى سه تومان جهت مخارج ایشان مقرر داشت تا بعد از دو سال عزیمت به نجف اشرف نموده و پس از تكمیل متون فقه و اصول از محضر مرحوم آیت‏اللَّه العظمى میرزا حبیب‏اللَّه رشتى استفاده نموده و تقریرات و دراسات فقه و اصول آن مرحوم را با نظریات دقیق علمى خود برشته تحریر در آورده (كه آماده براى طبع مى‏باشد) آن مرحوم در مدت اقامت نجفش چند مسافرت به ایران نموده و از رشت و خلخال و اردبیل دیدن كرده و در همه جا مورد استقبال و احترام علماء و مردم شهرستانها بودند مخصوصا در شهرستان رشت مرحوم آیت‏اللَّه حاج مجتهد كه از علماء بزرگ رشت بودند مسجد خود را كه اكنون در كنار خیابان دائر و به مسجد حاج مجتهد معروف است بمعظم له تفویض نمودند كه تا مدت اقامتشان در رشت مردم را از نماز جماعت و منبر خود بهره‏مند فرمایند. در سال 1319 ق بر حسب تقاضاى جمعى مخصوصا فرزند مرحوم آیت‏اللَّه حاج میرزا جواد آقاى مجتهدى براى اقامه جماعت و غیره به تبریز آمده و تا سال 1332 قمرى مرجع عالى روحانى بوده و بامامت و تدریس و حل و فصل امور قضائى و شرعى اهالى آذربایجان مشغول بودند. و در ابتداء مشروطه و انقلاب داخلى ایران در تبریز بودند و براى اصلاح امور مسلمین به طهران و شهر رى آمده و با مرحوم آیت‏اللَّه حاج شیخ فضل اللَّه شهید نورى ملاقات نموده سپس به نجف اشرف براى مذاكره با مراجع عالیقدر شیعه بالاخص مرحوم آیت‏اللَّه طباطبائى یزدى و آیت‏اللَّه آخوند خراسانى مسافرت نموده آنگاه به تبریز مراجعت و در سال 1332 ق مجددا با عائله خود از تبریز به نجف اشرف هجرت نموده بتدریس و مباحثات علمى پرداخته و منزلش مجمع فضلاء نجف گردیده و از كثرت علاقه‏اش بمذاكرات علمى در هر مجلسى كه شركت مى‏كردند مباحثه علمى در میان آورده و فروعى را مطرح و بتحقیق آن مى‏پرداختند تا در سال 1336 ق در سن شصت و هفت سالگى وفات نموده و در صحن مقدس علوى مدفون گردیدند. مخفى نباشد كه آن مرحوم بزرگترین خاندان خلخالى بودند كه در ایران و عراق شهرت علمى و تقوائى داشتند و یكى از علماء موفق و متهجد و دائم الذكر بودند كه از اوائل بلوغ و تكلیف شرعى باین فیض و توفیق نائل و فائز بودند. برادران آن مرحوم از آیات عظام و علماء اعلام نجف اشرف و تبریز و گیلان بودند كه ترجمه هر یك در محل خود خواهد آمد.

برگرفته از کتاب: گنجینه دانشمندان (جلد چهارم)

فعالیتها: • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238297

خلخالی، محمدباقر

( ملیت: ایرانی قرن: 13 )

حاج سید محمدباقر خلخالى فاضلى جلیل و خطیبى بارع بود و در سال (1333) قمرى در مشهد مقدس رضوى وفات نموده و در آن آستان به خاك رفته است تألیفاتى دارد كه از آنهاست (النجات الثمان) در تواریخ مشاهد ثمانیه على مشرفیهاالسلام.

برگرفته از کتاب: گنجینه دانشمندان (جلد پنجم)

فعالیتها: • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238298

خلیفه سلطانی، ابراهیم

( ملیت: ایرانی قرن: 11 )

فرزند سید علاء الدین حسین خلیفه سلطان است. مادرش دختر شاه عباس صفوى است. در سال 1038 متولّد، و در 1098 وفات یافته است. مشارالیه در سنّ سه سالگى (سال سوّم سلطنت شاه صفى) به دستور شاه صفى كور شد، و با وجود این، تحصیل علم و دانش نموده و در جمیع علوم و فضائل بر امثال و اقران خویش فائق گردیده است. در كتاب مقتبس الاثر(299:2) گوید: به ابن الخلیفه مشهور است. در هر صورت، عالم فاضل و فقیه محدّث اصولى بوده، كتب زیر از تألیفات اوست: 1- حاشیه بر كتاب روضه [البهیّة] تا مبحث تیمم 2- حاشیه‏اى بر مدارك - حاشیه بر شرح لمعه تا آخر طهارت در كتاب الذریعه(90:6 و 196) پس از آن كه نام تألیفات او را ذكر مى‏كند از قول قزوینى در تتیمم امل الآمل فرماید: یظهر منه قوة فكره و دقة نظره صاحب عنوان هفت فرزند پسر داشته كه عبارتند از: 1- میرزا جمال الدین محمّد 2- میرزا معین الدین محمّد 3- میرزا معزالدین محمّد 4- میرزا سیّد محمد 5- میرزا كمال الدین حسین 6- میرزا محمّد حسین 7- میرزا فضل اللَّه.

برگرفته از کتاب: دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

فعالیتها: • دانشمند • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

دوشنبه 12/7/1389 - 20:40 - 0 تشکر 238299

خمینی، روح‏اللَّه

( ملیت: ایرانی قرن: 14 )

رهبر و بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، فقیه، عارف. تولد: 30 شهریور 1281(20 جمادى‏الثانى 1320 ق. 24 سپتامبر 1902)، خمین. درگذشت: 14 خرداد 1368، تهران، بیمارستان قلب. روح‏الله مصطفوى مشهور به موسوى خمینى، فرزند سید مصطفى موسوى از علماى آن زمان، در پنج ماهگى پدرش را از دست داد. خوانین تحت حمایت عمال حكومت وقت پدرش را در مسیر خمین به اراك به شهادت رساندند. بستگان وى براى اجراى حكم الهى قصاص به تهران (دارالحكومه وقت) رهسپار شدند و بر اجراى عدالت اصرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید. دوران كودكى را تحت سرپرستى مادرش (بانو هاجر) از نوادگان آیت‏الله خوانسارى (صاحب زبدة التصانیف)، و نزد عمه‏اش (صاحبه خانم) سپرى كرد، ولى در پانزده سالگى هم مادر و همه عمه‏اش را از دست داد. از نوجوانى به تحصیل معارف روز و علوم مقدماتى و سطح حوزه‏هاى دینیه و از جمله ادبیات عرب، منطق و فقه و اصول پرداخت و نزد معلمین و علماى منطقه (نظیر میرزا محمود افتخارالعلماء حاج میرزا نجفى خمینى، آیت‏الله شیخ على‏محمد بروجردى، آیت‏الله شیخ محمد گلپایگانى و آیت‏الله عباس اراكى و بیش از همه نزد برادر بزرگترش آیت‏الله سید مرتضى پسندیده) فراگرفت و در سال 1298 عازم حوزه‏ى علمیه‏ى اراك شد. پس از تحصیلات بسیارى از دروس در اراك، عازم حوزه‏ى علمیه‏ى قم شد. در قم در علوم فلسفه و اخلاق استادان او آیت‏الله محمدعلى شاه‏آبادى و آقا سید ابوالحسن حكیم قزوینى و حاج میرزا جواد آقاى ملكى تبریزى بودند و علم منقول و فقه و اصول را از محضر آیت‏الله عبدالكریم حائرى یزدى و آقا میر سید على كاشانى فراگرفت. ایشان در همان اوان در دروس فقه و اصول آیت‏الله عبدالكریم حائرى یزدى و آیت‏الله یثربى حضور و به مراتب فقه و اصول احاطه یافت و به اجتهاد رسید. در سال 1339 ق. كه آیت‏الله عبدالكریم حائى یزدى درگذشت، آیت‏الله العظمى خمینى دیگر خود یكى از فضلاى و مدرسین حوزه علمیه قم به ویژه در رشته فلسفه، تهذیب نفس و اخلاق گردیده بود كه بعدها در تدریس فقه و اصول فقه نیز نام‏آور شد. ایشان كه در همان زمان با محافل و شخصیت‏هاى ضد دربارى ارتباط كامل داشت، در مبارزه علیه حكومت رضاخان در حد اقتضاى سن خود كوشش نمود. ایشان علیه رژیم فرزند رضاخان نیز مبارزه و افشاگرى مى‏كرد و بعد از رحلت آیت‏الله عبدالكریم حائرى یزدى، آیت‏الله حسن بروجردى را در حد امور و مسائل یارى رساند. بعد از درگذشت آیت‏الله بروجردى حوزه علمیه قم و محافل روحانى دیگر او را به عنوان «آیت‏الله خمینى» شناختند. درسال 1340 با تشكیل انجمن‏هاى ایالتى و ولایتى و طرح لوایح شش گانه شاه، امام خمینى مخالفت قاطع خود را علیه رژیم آغاز كرد. با پیش آمدن واقعه خونین 15 خرداد ایشان به دنبال نطقى كه علیه رژیم ایراد نمود، دستگیر و به پادگان عشرت آباد تهران منتقل شد. یك سال پس از آزادى، مجددا در مخالفت با «كاپیتولاسیون» سخنرانى ایراد كرد كه منجر به تبعید ایشان در سیزده آبان سال 1344 به تركیه شد. پانزده سال به حالت تبعید در نجف اشرف به سر برد. سرانجام پس از شهادت پسرشان- آیت‏الله سید مصطفى خمینى- به دست رژیم و پس از آن كه از عراق به پاریس رفت و با فرار شاه، در 12 بهمن 1357 با ورودشان به خاك میهن، استقلال، آزادى و جمهورى اسلامى را براى مردم ایران به ارمغان آوردند و در 22 بهمن ماه 1357 با حمایت توده‏هاى میلیونى مردم رژیم شاهنشاهى در ایران را سرنگون ساخت و براى نخستین بار در ایران حكومت جمهورى اسلامى را برقرار ساخت و به عنوان «امام» همه مسلمانان جهان به رسمیت شناخته شد. امام خمینى ده سال پس از تأسیس جمهورى اسلامى در ایران و هدایت انقلاب اسلامى در این مدت در چهاردهم خرداد سال 1368 در تهران درگذشت. از آثار ایشان میتوان به این عنوان‏ها اشاره نمود: شرح دعاى سحر (به عربى، ترجمه سید احمد فهرى)، شرح حدیث رأس الجالوت (تألیف 1348)، حاشیه امام بر شرح حدیث رأس الجالوت، حاشیه بر شرح فوائد الرضویه، شرح حدیث جنود عقل و جهل، مصباح‏الهدایة الى الخلافة والولایة، حاشیه بر شرح فصوص الحكم، حاشیه بر مصباح‏الانس، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، سر الصلوة (صلاة العارفین و معراج السالكین)، آداب نماز (یا آداب الصلوة)، رسالة لقاءالله، حاشیه بر اسفار، كشف الاسرار (در اسرار هزار ساله حكمى‏زاده، چاپ سوم 1363 ق.)، انوار الهدایة فى التعلیقة على الكفایة، بدایع الدرر فى قاعدة نفى الضرر، رسالة الاستصحاب، رسالة فى التعادل و التراجیع، رسالة الاجتهاد و التقلید، مناهج الوصول الى علم الاصول (دو جلد)، رسالة فى الطلب و الارادة، رسالة فى التقیة، رسالة فى قاعدة من ملك، رسالة فى تعیین الفجر فى الیالى المقمره، كتاب الطهارة (چهار جلد)، تعلیقه على العروة الوثقى، مكاسب محرمه (دو جلد) تعلیقة على وسیلة النجاة، رسالة نجاةالعباد)، حاشیه بر رساله ارث، تقریرات درس اصول آیت‏الله العظمى بروجردى، توضیح المسائل (رساله عملیة)، مناسك حج، تحریر الوسیله (دو جلد)، كتاب البیع (پنج جلد)، تقریرات دروس امام خمینى، كتاب الخلل فى الصلوة، حكومت اسلامى یا ولایت فقیه، جهاد اكبر یا مبارزه با نفس، تفسیر سوره حمد، استفتائات، دیوان شعر، نامه‏هاى عرفانى، پیامها، سخنرانیها، مصاحبه‏ها و احكام و نامه‏ها (بیست و دو جلد)، وصیت‏نامه‏ى سیاسى الهى، المكاسب المحرمة (عربى، 1381 ق.)، تهذیب الاصول (عربى، دو جلد تقریر امام و تحریر جعفر سبحانى، 1380 -1375 ق.). حضرت آیةاللَّه العظمى امام سید روح‏اللَّه موسوى خمینى 20 جمادى الثانى 1320 (ه.ق.) در خمین در یك خانواده روحانى به دنیا آمد. والدایشان- آیةاللَّه سید مصطفى خمینى- در اواخر 1320 در سن 47 سالگى به وسیله فئودالها شهید شد. امام، تحت تربیت عمه و مادر دلسوز و مراقبت‏هاى برادر بزرگوارش آیةاللَّه پسندیده رشد كرد. و پس از تحصیلات مقدماتى در خمین در 1339 عازم حوزه علمیه اراك شد و سپس در 1340 در محضر آیةاللَّه العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائى به قم عزیمت كرد. او در 1345 ه.ق. سطوح عالیه را طى كرده و در محضر درس مؤسس حوزه- آیةاللَّه حائرى حضور یافت. پس از رحلت مرحوم حائرى در 1355، به عنوان استادى گرانقدر و مجتهدى عالم در حوزه درخشید. وى در كنار فقه و اصول به تحصیل پرداخت و از محضر آیةاللَّه شیخ محمد على شاه‏آبادى عارف كامل، بهره‏هاى روحى فراوانى برد. آوازه شهرت وى به عنوان یك استاد مسلم و صاحب شیوه تدریس و تعلیم، طلاب بیشمارى را گرد او جمع كرد. درس اخلاق و روش تدریس و تعلیم وى كه موجد روح فداكارى و شجاعت و تعهد و تقوى در طلاب میشد، موجب تحول عظیمى در حوزه و منجر به تعطیلى درسش از طرف دیكتاتور وقت- رضاخان- گردید. پس از سقوط رضاخان، این درس مجددا در فیضیه آغاز گشت. در سال 1364 ه.ق. همزمان با ورود آیت‏اللَّه بروجردى، بزرگترین كرسى تدریس حوزه علمیه به وى اختصاص یافت. مسجد سلماسى و مدرسه فیضیه شاهد حضور انبوهى از مشتاقان معرفت و دهها مجتهد اصولى، ادیب و مفسر در محضرش گشت. او در مسند اجتهاد و فتوى نشست و میلیونها تن به عنوان مقلد و پیرو، سر به فرمانش نهادند و در انتظار صدور حكم و فتوایش نشستند. در سال 1340 ه.ش. با تشكیل انجمنهاى ایالتى و ولایتى و طرح لوایح ششگانه شاه- كه خود وسیله‏اى براى تثبیت حكومت امریكا در ایران بود- مخالفت جدى و قاطع نمود. حادثه 15 خرداد 1341 پیش آمد كه هزاران نفر از مسلمانان انقلابى آماج گلوله‏هاى سفاكان پهلوى گشتند و خود ایشان به دنبال نطقى كوبنده در مدرسه فیضیه به پادگان عشرت‏آباد منتقل و زندانى شد. ولى پس از یك سال آزاد و هنگام بازگشت به قم در مخالفت با كاپیتولاسیون سخنرانى رسوا كننده‏اى در مسجد اعظم ایراد كرد كه منجر به تبعیدش در 13 آبان 1342 به تركیه گردید. پس از مدتى به نجف منتقل و قریب 15 سال اجبارا در حوزه نجف اقامت گزید. و از همانجا عهده‏دار رهبرى فكرى و ارشادى مردم بود و در فرصت‏هاى مناسب اعلامیه‏هاى لازم را صادر مى‏كرد. در 1356 ه.ش. به مناسبت شهادت فرزند برومندش آیةاللَّه مصطفى خمینى مجالس ترحیم باشكوه و خونینى برپا گشت كه شخصیت امام را بیشتر مطرح و موجب انتقال ایشان به پاریس گردید. و این در حالى بود كه احساسات مذهبى مردم به اوج خود رسیده و كنترل از دست رژیم خارج گشته بود و شاه از ایران خارج شده و اساس حكومت اسلامى به رهبرى امام و فداكارى مردم مسلمان در ایران پایه‏ریزى شده بود. آثار و تألیفات گرانبهایى از معظم له در اختیار محافل علمى است كه از آن میان مى‏توان از «تحریر الوسیله كتاب الصلوة، كتاب المكاسب، كتاب الطهاره، كتاب الخلل، كتاب البیع (در 5 جلد)، مصباح الهدایة (شرح دعاى سحر)، چهل حدیث برگزیده در اخلاق و عرفان و...» را نام برد و اكنون دعاى میلیونها تن از مسلمانان و مستضعفین جهان این است: خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدى خمینى را نگه‏دار! (1410 -1320 ق)، عالم، فقیه، مرجع تقلید، بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، عارف و شاعر. در خانواده‏اى روحانى در شهر خمین متولد شد. پدرش در چهل و هفت سالگى به دست مالكین محلى كشته شد و امام تحت سرپرستى و حضانت عمه و مادر و برادرش آیت‏اللَّه پسندیده قرار گرفت. تحصیلات مقدماتى را در زادگاهش آموخت و در سال 1339 ق براى ادامه تحصیل رهسپار اراك شد. پنج سال در آنجا اقامت كرد و تا سطوح عالیه را خواند. با عزیمت آیت‏اللَّه حائرى یزدى در سال 1340 ق به قم و بنا نهادن حوزه‏ى علمیه، در ساذل 1345 ق به قم رفت و به تحصیل فلسفه و حكمت مشغول شد. فلسفه را از آیت اللَّه شیخ محمدعلى شاه‏آبادى فراگفت. سپس به تحصیل دروس خارج از سطح پرداخت و از محضر آیت‏اللَّه حائرى كسب فیض كرد و به درجه‏ى اجتهاد رسید. وى از محضر مى‏رسید على یثربى و حاج میرزا جواد ملكى تبریزى و آقا میرزا على‏اكبر حكمى‏یزدى و حاج سید ابوالحسن رفیعى قزوینى و حاج شیخ محمدرضا نجفى مسجد شاهى و آقامیرزا محمدعلى ادیب تهرانى و حاجى سید محمدتقى خوانسارى و آیت‏اللَّه بروجردى و حاج سید محسن امین و حاج شیخ عباس محدث قمى و سید ابوالقاسم دهكردى اصفهانى و حاج شیخ محمدتقى بافقى بهره‏مند گشت و اینان از مشایخ وى بودند. امام خمینى از سال 1368 ق به تدریس «كفایه» و «منظومه» و «اسفار» و فقه و اصول پرداخت. وى علاوه بر علوم عقلى و نقلى، تحصیل علم اخلاق را جزو دروس تحصیلى طلاب خود قرار داده بود، و از دیرباز به تدریس اخلاق مشغول بود. در دوره‏ى رضاخان درس اخلاق ایشان مدتى تعطیل شد و پس از سقوط رضاخان، این درس مجدداً در مدرسه‏ى فیضیه دایر گشت. وى علاوه بر مدرسه‏ى فیضیه، در مسجد سلماسى نیز تدریس مى‏نمود. در سال 1340 ش كه تشكیل انجمنهاى ایالتى و ولایتى و لوایح ششگانه شاه مطرح شد، با مخالفت جدى امام روبه‏رو گردید و در نتیجه حادثه‏ى پانزده خرداد 1342 ش پیش آمد. امام به پادگان عشرت‏آباد منتقل و زندانى شد و پس از چندى آزاد گردید و به قم مراجعت كرد. مخالفت ایشان با مسئله كاپیتولاسیون و سخنرانى وى در مسجد اعظم سبب شد كه معظم‏له به تركیه تبعید شود. پس از مدتى به نجف منتقل گشت و قریب پانزده سال در نجف اقامت گزید. از همین زمان عهده‏دار رهبرى مبارزات سیاسى شد و در هر فرصتى با صدور اعلامیه‏هایى مردم را به مبارزه‏ى تهییج مى‏كرد. با درگذشت ناگهانى فرزند ایشان حاج سید مصطفى خمینى در سال 1356 ش و برگزارى مراسم سوگوارى، تبلیغات علیه دستگاه هیئت حاكمه را دنبال كرد. به تدریج دامنه‏ى تظاهرات به خیابانها كشیده شد. در این زمان امام از نجف به پاریس رفت و مبارزات علیه شاه اوج گرفت و شاه مجبور به ترك كشور شد و امام به ایران بازگشت و جمهورى اسلامى را بنا نهاد و رهبرى حكومت اسلامى ایران را تا 14 خرداد ماه سال 1368 ش كه جان به جان آفرین تسلیم كرد، خردمندانه عهده‏دار بود. پیكر پاك وى با مراسم با شكوهى در محلى كه اكنون به نام مرقد مطهر معروف است دفن گردید. امام خمینى از آغاز جوانى به شعر و شاعرى پرداخت. از آثار وى: «كشف الاسرار»؛ «تحریر الوسیله»؛ «كتاب الصلوة»؛ «كتاب المكاسب»؛ «تهذیب الاصول»؛ «كتاب الطهارة»؛ «كتاب الخلل»؛ «كتاب البیع»، در پنج مجلد؛ «مصباح الهدایة»؛ «چهل حدیث برگزیده در اخلاق»؛ «آداب نماز»؛ «مجموعه‏ى اشعار»، كه پس از رحلت ایشان در دسترس عموم قرار گرفت.[1]

برگرفته از کتاب: گلزار مشاهیر

منابع زندگینامه: [1] آینه‏ى دانشوران (187 -185)، الذریعه (52 / 22 ،123 / 21 ،13 / 18 ،69 / 13)، سخنوران نامى معاصر (347 -340 / 1)، كیهان فرهنگى (س 6، ش 3، ص 15 -1)، گنجینه‏ى دانشمندان (29 -12 / 8)، مؤلفین كتب چاپى (232 -231 / 3).

فعالیتها: • اخلاق و عرفان نظری • اصول فقه • خادمان فرهنگی و خیرین • ---------- • شعر • عرفان • فقه • فلسفه - منطق • قرآن • کلام، ادیان، مذاهب

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

سه شنبه 13/7/1389 - 20:58 - 0 تشکر 238578

خلیفه سلطان، علاءالدین حسین

( ملیت: ایرانی قرن: 11 )

(1066/1064 -1001 ق)، فقیه، محقق و دانشمند. ملقب به سلطان العلماء. وى از دانشمندان محقق و فقهاى موجه بود. وى علاوه بر تقدم در علم به سمت وزارت و صدارت شاه عباس اول در اصفهان منصوب شد و پس از مرگ شاه عباس اول در اصفهان منصوب شد و پس از مرگ شاه به قم رفت و به امور علمى و تحقیق و مطالعه پرداخت. سپس در عهد شاه عباس ثانى به صدارت رسید و تا پایان عمر در آن منصب باقى ماند. وى در هنگام مراجعت از فتح قندهار در آستانه‏ى اشرفیه درگذشت. پیكرش را به نجف بردند و در آنجا به خاك سپردند. از اساتید وى مى توان به پدرش سید رفیع‏الدین محمد و مولى حاج محمود رنانى و شیخ بهایى اشاره كرد. از جمله آثار وى: حاشیه بر «شرح لمعه»؛ حاشیه بر «معالم الاصول» در اصول فقه؛ حواشى بر بعضى ابواب «من لا یحضره الفقیه»؛ حاشیه بر «الكافى» در حدیث؛ حاشیه بر «كشاف» در تفسیر.

برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

منابع زندگینامه: اعیان الشیعه (166/6)، فوائد الرضویه (159)، معجم رجال الحدیث (123/6)، معجم المولفین (58 -57 /4).

فعالیتها: • عالمان و دانشمندان • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

سه شنبه 13/7/1389 - 20:59 - 0 تشکر 238579

خمینی، مصطفی

( ملیت: ایرانی قرن: 14 )

حجت‏الاسلام والمسلمین آیت‏اللَّه حاج آقا مصطفى خمینى فرزند ارجمند زعیم‏الشیعه آیت‏اللَّه العظمى نایب‏الامام خمینى مدظله العالى یكى از افاضل بنام و مدرسین والامقام حوزه علمیه نجف اشرف و حوزه قم بوده‏اند كه در سن جوانى به مرگ مشكوك و اجل غیر غیر طبیعى از دنیا رفت و جهان علم و فضل را در سوگ خود نشانید معظم له در دوازدهم ماه رجب‏المرجب 1349 قمرى در شهرستان علمى و مذهبى قم به دنیا آمد و در بیت علم و تقوى پرورش یافته و پس از دوران كودكى و خواندن دروس ابتدائى به خواندن مقدمات و ادبیات پرداخته و دروس سطوح را از محضر آیات و مدرسین بزرگوارى چون آیت‏اللَّه حائرى و آیت‏اللَّه صدوقى و آیت‏اللَّه سلطانى و آیت‏اللَّه حاج شیخ عبدالجواد اصفهانى استفاده نمود و با آن قریحه سرشار و هوش و استعداد فطرى كه مخصوص بیت جلیل اوست در مدت كوتاهى از سطوح فارغ شده و در سن بیست و یك سالگى به درس خارج فقه آیت‏اللَّه العظمى بروجردى و درس اصول والد ماجدش و مرحوم آیت‏اللَّه محقق داماد شركت و از خرمن علوم آنان بهره‏هاى وافى برده و كم كم مشاربالبنان گردیده و خود حوزه درس مستقلى تشكیل و عده چشمگیرى به حوزه درس معقول و منقولش حاظر و از بیانات ایشان استفاده نموده تا در روز سیزدهم آبانماه 1343 برابر سوم ماه رجب 1384 قمرى ایشان را عمال سفاك رژیم منحوس پهلوى و عوامل سازمان امنیت (به قول خودشان) در منزل حضرت آیت‏اللَّه العظمى مرعشى نجفى مدظله غفلتا دستگیر و به شهربانى برده و از آنجا به تهران و به زندان (قزل قلعه) منتقل نمودند. اما داستان دستگیرى ایشان برخلاف تفسیر بعضى از مغرضین از این قرار است. چون در نیمه شب مزبور نایب‏الامام والد معظم ایشان را از قم مأمورین ساواك به امر مستقیم دربار و اربابانشان به تهران و یكسره به تركیه تبعید نمودند فرزند برومند مذكورش صبح آنروز براى مذاكره و مشاوره به منزل حضرت آیت‏اللَّه مرعشى نجفى مدظله آمدند و چون منزل نایب‏الامام در محاصره مأمورین ساواك بود و آن مرحوم هم تحت مراقبت شدید آنها بودند به مجرد ورودشان به منزل آقاى مرعشى منزل در محاصره عمال دولت از پلیس و سازمانیها و غیره قرار گرفت و آیت‏اللَّه مرعشى میهمان عزیز خود را به اندرون برده و هنوز چند لحظه‏اى نگذشته و مذاكره‏اى نشده كه دژخیمان و جلادان بدتر از لشكر چنگیز بدون در زدن از دیوار و بام منزل هجوم آورده كه آقازاده را دستگیر كنند آیت‏اللَّه العظمى مرعشى نجفى روحى فداه پیش آمده و فریاد زدند چه مى‏خواهید گفتند فلانى پسر فلانى را فرمودند ایشان میهمان من است و من نمى‏گذارم میهمان مرا ببرید گفتند دستور بردن شما را نداریم وگرنه مى‏بردیم. پس خواستند به اطاق مخصوص آقا وارد شوند. آقا جلوى آنها را گرفت پس آن بیشرفها از خدا و پیامبر (ص) شرم نكرده و از آن پیرمرد نورانى و مرجع بزرگوارى كه مبتلا به چندین كسالت قلب و فشار خون و قند و اعصاب بودند و هنوز هستند (عافاه‏اللَّه) از پله‏هاى اطاق به میان حیات منزل انداخته و آقازاده عزیز را در حالى كه میزبانش بیهوش افتاده بود جلب نموده و به شهربانى برده و از آنجا به تهران و زندان قزل قلعه برده و مدت پنجاه و هفت روز در آنجا بازداشت و سپس در روز سه‏شنبه 24 ماه شعبان مطابق هشتم دى ماه 1332 شمسى آزاد و به قم آمده و پس از یك روز مجددا جلب و تبعید به تركیه خدمت والد بزرگوارشان شدند. اما از آن طرف میزبان گرامى ایشان آیت‏اللَّه العظمى نجفى مرعشى كه چند ساعتى بیهوش بودند چندین روز به واسطه این حادثه فشار خونشان بالا رفته و به خطر افتاده و از طرف پزشكان ممنوع‏الملاقات شدند و ایشان پس از اندكى بهبودى كرارا مى‏فرمودند دوست داشتم مرا ببرند و میهمان مرا نبرند. آیت‏اللَّه زاده خمینى حدود ده ماه در خدمت والدشان در تبعیدگاه تركیه بسر برده و از ابحاث خصوصى علمى والدش استفاده مى‏نموده تا در تاریخ نهم جمادى‏الثانى 1385 قمرى از تركیه به عراق تبعید و با استقبال گرم حوزه علمیه نجف اشرف وارد به حرم امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیه‏السلام باب مدینه علم گردیده و رحل اقامت افكند و به تدریس فقه و اصول پرداخته و جمع كثیرى از فضلاء نجف اشرف از محضرش استفاده نموده تا در هفتم ذى‏قعده 1397 به مرگ مشكوكى از دنیا رفته و جهان فضل را غرق ماتم نموده و در حوزه‏هاى علمى نجف و قم را در سوك خود نشانید. نویسنده كه از قدیم افتخار دوستى و ارادت و علاقه به آن شهید بزرگوار را داشتم و در محرم و صفر 1390 قمرى كه از راه قطر به سوریه و از آنجا به عراق و نجف مشرف شدم مكرر توفیق دیدارشان را یافته و از ضیافت گرم ایشان برخوردار شدم بعد از نماز مغرب و عشاء شب هشتم ذى‏قعده كه عازم منزل بودم از جائى خبر نداشتم درب صحن مطهر به یكى از دوستانم برخورد كرده خبر ناگهانى این ضایعه اسفناك را داد پایم لغزیده و حال شوكى دست داد و هرگز باور نمى‏كردم كه نخل شكوفاى علم و فضل و صداقت و اخلاق و محاسن آدابى چون آیت‏اللَّه حاج آقا مصطفى خمینى عزیز در بهار زندگى به زمین افتاد و ستاره درخشان و چراغ فروزانى مانند او به این زودى غروب و یك جهان فضل و دانش را با خود به گور برد. یا كوكباً ما كان اقصر عمره و كذا تكون كواكب الاسحار در مرگ و شهادت این بزرگوار موج عجیبى سراسر ایران و بالخصوص در نجف و قم و تهران برخاست و طلیعه انقلاب ایران گردید و در واقع شهادت ناگهانى ایشان موجب حیات و نجات ایران و ملت محروم و مستضعف ایران از زیر بار استعمار و رژیم شاهنشاهى و دربدر و آواره شدن پهلوى گردید. به مجرد شیوع این فاجعه بازارها و كلیه دكاكین قم و تهران و سایر بلاد بسته و حوزه‏هاى علمى تعطیل و مجالس سوگوارى و فاتحه تشكیل و عموم مردم با دل سوزان و دیدگان اشك‏آلود شركت و صداى گریه و ناله مردم به خصوص علماء و فضلا و محصلین علوم دینیه بلند و همه مى‏گفتند خدا به داد دل نایب‏الامام رسیده و صبر جزیل و اجر جمیل مرحمت فرماید. شرح اثر این حادثه بسیار و در كتاب (شهیدى دیگر از روحانیت) منعكس و ثبت مى‏باشد خلاصه در تمام ایران مجالس عدیده منعقد و به یاد آن بزرگوار اشك مى‏ریختند. در آن هنگام سیل تلگرافات تسلیت از همه طبقات حتى از یاسر عرفات رهبر انقلابى فلسطینى محضر امام مخابره شده مراتب همدردى و تاثر عمیق خود را ابلاغ نمودند. آثار علمى آنجناب: 1- یكدوره كامل بیع در ده مجلد 2- كتابى در مبحث اجاره- این كتاب در یورش مأمورین شاه به منزل نایب‏الامام (خمینى) در قم به ضمیمه صدها كتاب خطى دیگر از تالیفات امام و غیره به یغما برده شد. 3- كتابى در مبحث نكاح 4- حاشیه بر عروه‏الوثقى مرحوم علامه طباطبائى سید محمدكاظم یزدى 5- كتاب اصول از اول تا مبحث استصحاب 6- تفسیر قرآن در حدود چهار هزار صفحه ناتمام 7- حاشیه‏اى بر اسفار مبارزات فقید سعید و قربانیهاى آن مرحوم آیت‏اللَّه حاج آقا مصطفى رحمه‏اللَّه. در مبازرات ایران از سال 1341 شمسى یكى از افراد فعال و پركار و متحرك روحانیون یود و در به حركت درآوردن نیروهاى اصیل و فعالیت و كوششهاى طاقت‏فرسائى داشت. در سال 1342 شمسى بعد از دستگیرى والد بزرگوارش در اثر هجوم وحشیانه جلادان شاه یكى از فرزندانش را از دست داد و نیز در حمله دیگرى كه دژخیمان دربار در سیزدهم آبانماه 1343 به منزل ایشان نمودند فرزند خردسال دیگرش كشته شد. آن مرحوم بارها مى‏فرمود كه در راه آزادى كشته‏هاى بسیار خواهیم داد و بالاخره پیروزى ثمره پایدارى است. مزار آن شهید مجاهد چون آن فقید دانشمند به مرگ غیر مترقبه ناگهانى مشكوكى از دنیا رفت و جنازه‏اش با یك دنیا تاثر از نجف براى تغسیل و تجدید عهد با جدش حضرت ابى‏عبداللَّه الحسین علیه‏السلام حمل به كربلا و پس از غسل با آب فرات و طواف در حرمین شریفین حضرت حسین و حضرت عباس علیهماالسلام با بیش از هفتاد اتوبوس تشیع و به نجف اشرف برگردانیده و با تجلیل كم سابقه‏اى از عموم طبقات و تعطیل بازار كلیه دكاكین نجف در معیت حضرت آیت‏اللَّه العظمى خوئى مدظله و تمام مراجع و آیات عظام نجف جز والد ماجدش كه اندكى تشیع نمودند (به اندازه تشیع‏هایى كه از دیگران مى‏كرد) به حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) آورده و پس از نماز خواندن آیت‏اللَّه خوئى و طواف حرم مطهر در میان انبوه اشك و ناله در ایوان مطهر در مقبره علامه مرحوم آیت‏اللَّه العظمى حاج شیخ محمدحسین غروى اصفهانى (كمپانى) در جنب مقبره علامه حلى به خاك رفت عاش سعیدا و مات سعیدا حشره‏اللَّه مع السعداء والصالحین

برگرفته از کتاب: گنجینه دانشمندان (جلد هشتم)

فعالیتها: • فقه

شب هاي دراز بي عبادت چه کنم

طبعم به گناه کرده عادت چه کنم

گويند کريم است و گنه ميبخشد 

گيرم که ببخشد زخجالت چه کنم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.