با سلام
نقل های دیگه ای از این جریان هست که شاید بتونه کمک کنه:
الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد (شیخ مفید)، ج2، ص: 17 و كشف الغمة فی معرفة الأئمة (محدث اربلى)، ج1، ص: 585
وَ رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ زِیَادٍ الْمُخَارِقِیِّ قَالَ لَمَّا حَضَرَتِ الْحَسَنَ ع الْوَفَاةُ اسْتَدْعَى الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع وَ قَالَ یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ وَ رَمَیْتُ بِكَبِدِی فِی الطَّسْتِ وَ إِنِّی لَعَارِفٌ بِمَنْ سَقَانِیَ السَّمَّ وَ مِنْ أَیْنَ دُهِیتُ وَ أَنَا أُخَاصِمُهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَبِحَقِّی عَلَیْكَ إِنْ تَكَلَّمْتَ فِی ذَلِكَ بِشَیْءٍ وَ انْتَظِرْ مَا یُحْدِثُ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ فِیَّ
ارشاد-ترجمه سید هاشم رسولى محلاتى، ج2، ص: 14 و ارشاد-ترجمه ساعدى خراسانى، ص: 358
عبد اللَّه بن ابراهیم از زیاد مخارقى روایت كند كه گفت: چون مرگ حسن علیه السّلام در در رسید حسین علیه السّلام را فراخواند و فرمود: اى برادر هنگام جدائى من رسیده و من بخداى خود ملحق خواهم شد، و مرا زهر خورانیدهاند و جگر من در طشت افتاد و من خود مىشناسم آن كس كه مرا مسموم ساخته و میدانم از كجا این خیانت سرچشمه گرفته، و خود در پیشگاه خداى عز و جل با او بمخاصمه و داورى خواهم رفت، ترا بدان حقى كه من بر تو دارم سوگند میدهم مبادا سخنى در این باره بزبان آرى، و چشم براه آنچه خدا در باره من پیش آورد باش
ساعدی خراسانی به شکل دیگری ترجمه کرده : جگر خود را در میان طشت دیدم البته به نظر می رسد ترجمه آقای محلاتی صحیح تر باشد و به لفظ نزدیک تر.