• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 28211)
يکشنبه 13/10/1388 - 22:45 -0 تشکر 174030
*کتاب امام حسین ع وایران را باهم بخوانیم*

 

به نام خدا

سلام

میخواهم با هم کتاب امام حسین ع وایران را بخوانیم

مختصری درباره نویسنده کتاب

به نام خدا

سلام

 

کورت فریشلر

مستشرق آلمانی. وی از جمله کسانی است که درباره تاریخ اسلام تحقیقاتی را انجام داده است. وی در مورد قیام عاشورا و نحوهی رویارویی

سپاهیان امام حسین علیهالسلام و لشگریان ابنزیاد برداشتی دارد که خالی از اشکال نیست و در این باره به راهی رفته که نتیجهی عقلایی از آن دیده نمیشود.

زیرا استدلال ضعیف او بر هیچ خوانندهای پوشیده نخواهد ماند.

فریشلر در این مورد میگوید: «... اما میدانیم که ساحل رودخانه از طرف سربازهای عمر سعد اشغال شده بود نه برای این که مانع از این شوند که کاروان حسین علیهالسلام از آب رودخانه استفاده نمایند بلکه نگذارند که کاروان حسین علیهالسلام در ساحل غربی راه، از میدان جنگ عقب نشینی نمایند!!».

__________________

کورت فریشلر آلمانی در مورد امام حسین‌، کتاب «امام حسین و ایرانیان‌» را نوشته است‌. فریشلر در این کتاب اسناد و مدارک را دقیقاًثبت نکرده است و به حضور نماینده امام در ایران «شهر ری‌» و آشنایی کم و بیش امام حسین به زبان فارسی و علاقه متقابل امام و ایرانیان‌، و حرکت امام حسین از مکه به کربلا و فعالیت مسلم بن عقیل در کوفه و حادثه کربلا و اوضاع ایران و تأثیر خون حسین و نفرین زینب (س) در سقوط اموی اشاره نموده است‌.

کورت فریشلر طرفداری کارگر ایرانی در کوفه به نام عباس بذائی (اردبیلی‌) از مسلم بن عقیل و کشته شدن او توسط سربازان محمد ابن اشعث را ذکر نموده

 

فریشلر در مورد جنگ تن به تن در روز عاشورا می‌گوید: «در عاشورا جنگ تن به تن از بامداد تا ظهر ادامه داشت و تو گویی قضا و قدر تعمد داشت که آن روز، جنگ به آن شکل ادامه پیدا کند... که تا آخرین لحظه ناظر صحنه‌های از خود گذشتگی سربازان حسین و خود او بشوند و حتی اندکی از آن فاجعه‌ها از نظرشان محو نگردد».

 

در مورد علاقه ایرانیان و حمایت آن‌ها از امام حسین‌، فریشلر به نقل از ابو علی سیمجور ذکر می‌کند که عده‌ای از ایرانیان کوفه به سوی قادسیه رفتند و به کربلا رسیدند... و خود را به امام حسین رساندند. حسین گفت‌: پس بدانید که من و کسانی که نسبت به من وفا دارند فردا به قتل خواهیم رسید و شما از راهی که آمده‌اید برگردید تا کشته نشوید... ایرانی‌ها گفتند: کشته شدن در راه تو برای ما سعادت است‌... که بین (20 تا 30) نفر مرد ایرانی در کربلا ماندند و فقط اسم (برویج = پرویز) معلوم است‌.

همچنان که ذکر شد در این کتاب اسناد و مآخذ دقیقاًدرج نشده است و مورخان نیز در این مورد (شرکت ایرانیان در کربلا) سخنی ذکر نکرده‌اند که

 

فریشلر در این مورد می‌گوید: «مورخان نام ایرانی‌ها را تعمداًذکر نکرده‌اند؛ زیرا خلفای عباسی با آن که به‌کمک ایرانی‌ها سر کار آمدند با ایرانی‌ها عداوت داشتند خلفای اموی نیز خونخوارترین افراد را مأمور اداره ایرانیان می‌نمودند و نمی‌توان تردید داشت که یکی از علل‌علاقه‌مندی ایرانیان به علی و فرزندانش ناشی از کینه بنی امیه به ایرانیان بود و علی (ع) و فرزندانش بر عکس بنی امیه به ایرانیان علاقه داشتند... مورخان به خاطر بیم از بنی‌امیه اسم ایرانیان را که از حسین حمایت کردند از قلم انداختند».

در این کتاب به شرکت (20 تا 30) ایرانی در کربلا و شهادت آن‌ها به نعمان بن ابی‌عبدالله و قاضی سعد الدین ابوالقاسم عبدالعزیز معروف به ابن براج استناد نموده است‌.

فریشلر معتقد است که کاروان حسین در کربلا حداکثر 200 نفر بوده و حال آن که حداکثر سپاه پیاده و سوار علیه امام سی هزار نفر بودند.

حماسه حسینی با توجه به مقایسه دو سپاه یکی از حماسه‌های رزمی بزرگ جهان است‌: «کشته شدن حسین و یارانش قطع نظر از هر نوع نظریه ایدئولوژی از لحاظ شجاعتی که از آن مرد (بزرگ‌) و یارانش به ظهور رسید، یکی از حماسه‌های رزمی بزرگ جهان است آدمی وقتی نوشته مورخان را در خصوص روحیه حسین (ع) می‌خواند،حیرت می‌کند که آن مرد دارای چه ایمان و اراده‌ای بود که آن موقع از مشاهده سر شکافته و خونین پسرش (علی اکبر) ... گریه نکرد و ننالید و گفت خدایا این قربانی را در راه دین برحق خود، اسلام بپذیر.

به نظر می‌رسد که فریشلر به جای علی اصغر، علی اکبر را نوشته است‌.

چرا که پس از اصابت تیر حرمله بن کاهل اسدی به علی اصغر (ع) امام حسین (ع) خون او را به آسمان پاشید که حتی قطره‌ای از آن خون به زمین نیفتاد.

از نظر کورت فریشلر، نطق زینب در کوفه هم در مردم تأثیر نمود و هم روحیه نستوه و خلل‌ناپذیر او را نشان داد و هم جوابی دندان شکن در جمع به عبیدالله زیاد داد.

«نطق زینب در مردم خیلی اثر نمود... اولین بار بود که یک زن در کوفه‌، با صدای بلند برای مردم نطق می‌کرد... از روزی که شهر کوفه از صدر اسلام بنا شد تا آن روز اتفاق نیفتاده بود... زنی که حرف می‌زد یک اسیر بود و نطق کردن یک مرد اسیر یک پدیده خارق العاده جلوه می‌نمود تا چه رسد به اینکه یک زن اسیر نطق نماید که‌... ما عظمت خود را از دست نداده‌ایم ما از خانواده رسالت هستیم و مباهات می‌کنیم که مردان ما در راه حق کشته شده‌اند و ما اسیران رنج را جهت پیروی از حق تحمل می‌نماییم‌... برادرم با جدش رسول الله در بهشت است‌... ولی آن‌ها که برادرم را کشتند در این دنیا ملعون می‌شوند... در دنیای دیگر در قعر جهنم‌اند... »

به نوشته فریشلر، علی بن حسین (ع) (امام زین العابدین‌) در دمشق بستر بیماری بود پزشکی ایرانی ـ که از پزشکان جندی شاپور به نام بختیشوع بود امام را معالجه کرد و تجویز دارو نمود.

و امام حسین در کربلا کمک ملائکه را نپذیرفت‌.

 

با ما همراه باشید

 

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 3/2/1389 - 20:52 - 0 تشکر 196992

[ صفحه 50]

(المنصور) خلیفه عباسی شد اولین کسی است که کتاب نوشت اما کتاب او، جنبه تاریخی نداشته بلکه راجع به فقه کتاب نوشته و کسی هم کتاب او را ندیده و ابنالندیم صحاف نیز از کتاب وی یاد نمیکند و نام کتاب او را هم نمیدانیم و همین قدر میدانیم که در سال 149 هجری قمری یا سال 150 در بین النهرین زندگی را بدرود گفت.

بورکهاردت میگوید اولین کسی که در اسلام کتاب نوشت (هرمز) ایرانی دارای کنیه ابورافع، منشی علی بن ابیطالب (ع) خلیفه مسلمین بود.

ولی او هم نمیگوید که کتاب هرمز ابورافع مربوط به چه بود و کسی آن کتاب را ندید.

این سه نفر، کسانی بودند که در قرن اول هجری به روایات مختلف، کتاب نوشتند اما چون کتب آنها باقی نماند، فایدهای نصب محققین بعد نشد.

حتی کسانی که در قرن دوم هجری شروع به نوشتن کتاب کردند کتب این سه نفر را ندیدند و گرنه در کتابهای خود ذکر میکردند زیرا، همه نویسندگان اسلامی در آن قرن، امین بودند، و اگر چیزی از دیگری اقتباس میکردند نام مرجع را ذکر مینمودند.

بدین ترتیب نویسندگان قرن دوم هجری که خواستند تاریخ وقایع قرن اول را بنویسند هیچ مأخذ کتبی در دست نداشتند و ناگزیر بودند به روایاتی که سینه به سینه به قرن دوم رسیده بود اکتفا نمایند.

در قرن دوم هجری نوشتن کتاب در دنیای اسلامی از طرف یک ایرانی معروف شروع شد و او مردی بود اهل فارس که زبانهای پهلوی ساسانی و سنسکریت و عربی را میدانست و در آغاز دین زرتشتی و بعد مسلمان شد.

قبل از این که مسلمان شود (روزبه) نام داشت و بعد از این که مسلمان شد موسوم به (ابنمقفع) گردید.

ابنمقفع که در سال 109 هجری قمری در فارس متولد شد نویسنده بود و هم مترجم کتاب معروف (خدای نامه) که مأخذ فردوسی برای سرائیدن شاهنامه بوده، نوشته ابنمقفع است و همچنین کتاب (کلیله و دمنه) به وسیله ابنمقفع از زبان سنسکریت به زبان عربی ترجمه شد و چندین کتاب دیگر را هم که کتب فلسفی و طبی یونانیان بود از زبان پهلوی ساسانی به زبان عربی ترجمه کرد. قبل از این که اعراب وارد ایران شوند ایرانیان بعضی از کتابهای فلسفی و طبی یونان را به زبان فارسی (پهلوی ساسانی) ترجمه کرده بودند و ابنمقفع آن کتب را به زبان عربی ترجمه کرد و ابنالندیم، صحاف معروف آن مرد ایرانی را سر آمد تمام فصحای عرب و عجم تا زمان خود میداند و میگوید (روزبه بن مقفع) از لحاظ فصاحت در عرب و عجم بینظیر است.

آن مرد صحاف عقیده دارد که تا زمان او که تا پایان قرن چهارم هجری باشد ده مرد فصیح در عرب و عجم بوجود آمدند و اسامی آن ده نفر را ذکر کرده و ابنمقفع را در راس همه قرار داده است.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 3/2/1389 - 20:53 - 0 تشکر 196993

[ صفحه 51]

برجستهترین اثر ابنمقفع (خدای نامه) بود حاوی تاریخ سلاطین و دلاوران قدیم ایران که به احتمال زیاد آن هم ترجمه به شمار میآمده یعنی ابنمقفع آن کتاب را از زبان پهلوی ساسانی به زبان عربی ترجمه کرده بود.

از آن کتاب، امروز، چیزی در دست نیست غیر از چند قسمت که (ابنقتیبه) در کتاب خود به اسم (عیون الاخبار) نقل کرده است [3] .

ابنالندیم که روزبه بن مقفع را سرآمد فصحای عرب و عجم میداند کتب متعدد را ذکر مینماید که از طرف ابنمقفع نوشته یا ترجمه شد ولی ما امروز از آن کتابها غیر از (کلیله و دمنه) را در دست نداریم و سایر کتب ابنمقفع از بین رفته است.

و اما ابنقتیبه که قسمتهائی از کتاب خدای نامه را ذکر کرده دانشمند قرن سوم اسلامی است و در سال 213 هجری قمری متولد شد و در سال 270 هجری قمری زندگی را بدرود گفت و در علم نحو و علم قرآن و فقه اسلامی بصیرت داشت و مدتی هم قضاوت کرد او نیز غیر از عیون الاخبار کتب دیگر داشته که ابنالندیم صحاف معروف آنها را ذکر کرده لیکن امروز آن کتابها وجود ندارد.

کتاب خدای نامه ابنمقفع به عربی تا قرن چهارم هجری موجود بوده و فردوسی شاهنامه خود را از روی آن کتاب سروده یا قسمت اصلی داستانهای شاهنامه را از خدای نامه اقتباس نموده و به روایتی در زمان فردوسی هنوز خدای نامه فارسی (همان که ابنمقفع آن را به عربی ترجمه کرد) موجود بوده و فردوسی آن را دیده و استفاده کرده است.

اگر میگذاشتند این نویسنده و مترجم پرکار ایرانی زنده بماند فرهنگ اسلامی شاید خیلی بیش از آن چه ابنالندیم در کتاب خود میگوید از وجود ابنمقفع استفاده میکرد.

کسانی که نسبت به موفقیتهای ادبی و فرهنگی ابنمقفع رشک میبردند او را نزد (المنصور) خلیفه عباسی متهم کردند و المنصور فرمان قتل ابنمقفع را صادر کرد راجع به چگونگی قتل او، دو روایت وجود دارد اول این که او را با دستها و پاهای بسته، داخل یک چاه کردند و بعد یک سنگ گران را بر سرش انداختند.

دوم این که او را در یک حمام گرم جا دادند و راه ورود و خروج حمام را مسدود کردند و ابنمقفع در آن جا از گرما و (دم حمام) زندگی را بدرود گفت و هنگام مرگ سی و شش سال از عمرش میگذشت.

در نیمه اول قرن اول هجری، به طوری که از کتاب ابنالندیم و عیون الاخار ابنقتیبه و مراجع دیگر برمیآید چند کتاب راجع به وقایع تاریخی قرن اول هجری در دنیای اسلامی نوشته شد ولی آن کتابها امروز موجود نیست و کتاب تاریخی مربوط به وقایع جهان اسلامی در واقع از نیمه دوم قرن دوم هجری آغاز گردید.

از این شش نفر که بگذریم به جغرافیا نویسان قرن چهارم هجری میرسیم که آنها

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 3/2/1389 - 20:55 - 0 تشکر 196994

[ صفحه 53]

بود. دیگر از جغرافیا نویسان قرن چهارم هجری مسعودی نویسنده دو کتاب (مروج الذهب) و (التنبیه و الاشراف) است که هر دو کتاب به زبانهای اروپائی ترجمه و یا متن عربی آنها در شهر (لیدن) در هلاند به چاپ رسیده است [4] .

در کتاب این نویسنده معروف از منازل بین مکه و کوفه چیزی قابل استفاده به دست نمیرسد و همچنین از سیاحت نامه (ناصر خسرو) شاعر معروف که در سال 438 هجری قمری سیاحت نامه خود را به زبان فارسی نوشته نمیتوان راجع به منازل فیمابین مکه و کوفه چیزی قابل استفاده به دست آورد.

اما در قرن هفتم هجری از طرف (یاقوت حموی) جغرافیا نویس بسیار معروف، یک کتاب جغرافیا به اسم (معجم البلدان) نوشته شد که در آن اطلاعاتی راجع به منازل بین مکه و کوفه وجود دارد و کتاب یاقوت بظاهر در سال 623 هجری قمری به اتمام رسیده است.

کتاب معجم البلدان تالیف یاقوت یکی از برجستهترین کتب جغرافیا در جهان اسلامی است و از روزی که آن کتاب نوشته شده تا امروز بیش از تمام کتب جغرافیای نویسندگان اسلامی مورد استفاده محققین قرار گرفته و هر کس که بخواهد از لحاظ جغرافیائی در گذشته دنیای اسلامی تحقیق کند از خواندن کتاب یاقوت ناگزیر است و از مزایای کتاب معجم البلدان این است که به ترتیب حروف الفبا نوشته شده و با سهولت میتوان اماکن را در آنها یافت.

یاقوت حموی جهانگرد نیز بود و سفرهای طولانی کرد و از کتب جغرافیا نویسانی استفاده نمود که ما نه فقط کتاب آنها را ندیدهایم بلکه اگر یاقوت اسم آنها را نمیبرد از وجودشان هم بیاطلاع میماندیم و آنها جغرافیا نویسانی هستند که بعد از این که ابنالندیم صحاف زندگی خود را در سال 385 هجری قمری بدرود گفت کتابهای خود را نوشتند و لذا اسمشان در کتاب ابنالندیم نیامد و کتابهای جغرافیای آنها هم از بین رفت و به طفیل یاقوت حموی، امروز ما میدانیم که در قرن پنجم و ششم هجری جغرافیا نویسانی بودند که یاقوت از کتب آنها برای نوشتن کتاب جغرافیای خود استفاده کرده است.

هفتاد و پنج سال بعد از این که معجم البلدان نوشته شد، از روی آن کتاب، کتابی نوشتند به اسم (مراصد الاطلاع) که خلاصه معجم البلدان میباشد اما در آن راجع به بین النهرین، اطلاعاتی بیش از آن چه در معجم البلدان هست به چشم میرسد و کتاب مراصد الاطلاع و معجم البلدان امروز هست.

کتاب معجم البلدان در اروپا اول به زبان آلمانی ترجمه شد و در آلمان به طبع رسید و بعد به زبان فرانسوی ترجمه شد و در نیمه اول قرن نوزدهم در فرانسه منتشر گردید و خلاصه کتاب معجم البلدان هم که مراصد الاطلاع باشد در فرانسه چاپ شد.

در کتاب یاقوت حموی منازل راه مکه و کوفه دیده میشود و تقریبا همان است که

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 3/2/1389 - 20:56 - 0 تشکر 196995

[ صفحه 54]

ابنحوقل میگوید و بزرگترین آبادی بعد از خروج از مکه در این راه (ذات عرق) است که تقریبا یک شهر بوده و وقتی که حسین (ع) با همراهان از مکه خارج گردید در آن جا توقف نمود.

وقتی ما اسامی منزلگاههای حسین (ع) را با اسامی منزلگاههای حاملین نامههای مردم کوفه (که از کوفه به مکه میرفتند) تطبیق میکنیم، میبینیم که اسامی منازل با هم فرق میکند.

آن تفاوت ناشی از این نیست که آن منازل در راه مکه و کوفه وجود نداشت بلکه وجود منازل مزبور طبق نوشته جغرافیا نویسانی که اسم و کتابشان ذکر شد مسلم است اما چند بار حسین (ع) در جاهائی منزل کرد که حاملین نامه مردم کوفه، در آن جا منزل نکرده بودند.

آخرین منزل حاملین نامهی مردم کوفه، قبل از این که به مکه برسند، (عمره) بود، در صورتی که اولین منزل حسین (ع) بعد از این که از مکه خارج گردید (ذات عرق) بوده است.

عمره منزلی بود نزدیک به مکه و ذات عرق منزلی بود دور از مکه و حاملین نامههای مردم کوفه. مثل حسین (ع) در معرض خطر نبودند اما حسین در مکه در معرض خطر بود و به همین جهت بنابر نوشته برخی از تواریخ روز هشتم ماه ذیحجه از مکه حرکت کرد. یعنی روزی که مراسم حج شروع میشود.

اگر حسین در مکه در معرض خطر نبود در آن روز از آن شهر خارج نمیشد و سفر خود را به سوی کوفه شروع نمیکرد.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 11/3/1389 - 7:30 - 0 تشکر 203188

[ صفحه 55]

(همام بن غالب)، معروف به (فرزدق) که از شعرای برجسته عرب بود و در نتیجه سال شصتم هجری باتفاق مادرش برای شرکت در مراسم حج به مکه میرفت در روز هفتم ذیحجه به ذات عرق رسید.

گفتیم که راجع به تاریخ حرکت حسین (ع) از مکه به سوی کوفه چند روایت هست.

همام بن غالب معروف به فرزدق میگوید روز هفتم ذیحجه که بذات عرق رسیدم حسین (ع) را در آن جا دیدم و اگر این طور باشد حسین قبل از هشتم ذیحجه و هم چنین قبل از هفتم آن ماه از مکه حرکت کرده که همام بن غالب او را در هفتم ذیحجه در ذات عرق دیده است.

حسین (ع) بعد از این که وارد ذات عرق شد در آبادی منزل نکرد بلکه دستور داد که خیمههای او و همراهان را کنار آبادی افراشتند و همام بن غالب وقتی آن خیمهها را دید از یکی از سکنه محل پرسید این خیمهها از کیست؟ و جواب شنید که از حسین بن علی (ع) و همراهانش میباشد.

از مفاد گفته همام بن غالب معلوم میشود که او میدانسته که حسین (ع) در مکه است و وقتی شنید که حسین در آن موقع در آنجاست فکر کرد که لابد در سفر بوده و اینک در حال رجعت میباشد تا این که به مکه برود و در مراسم حج شرکت نماید.

مرد شاعر که میدانست حسین (ع) به شاعران توجه دارد و خود شعر میسراید تصمیم گرفت که نزد وی برود و خود را معرفی کند.

همام بن غالب چون شماره خیمهها زیاد بود نتوانستم به سهولت خیمه حسین (ع) را پیدا کنم و بعد از این که خیمه او را به من نشان دادند به آن نزدیک گردیدم و حسین (ع) را که نشسته بود دیدم و از وضع قیافهاش فهمیدم که به اطراف توجه ندارد و مثل این که در خود فرورفته و لبهایش تکان میخورد و بعد از این که نزدیکتر شدم صدایش را شنیدم و فهمیدم که مشغول تلاوت قرآن است و لابد به همین جهت در خود فرورفته بود و به اطراف توجه نداشت [2] .

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 11/3/1389 - 7:31 - 0 تشکر 203189

[ صفحه 56]

به خیمه نزدیک شدم و وقتی حسین (ع) مرا دید سلام کردم و او جواب مرا با گرمی داد و پرسید آیا با من کاری داری؟

خود را معرفی کردم و گفتم از بصره میآیم و برای حج میروم.

حسین (ع) مرا دعوت به نشستن کرد و من گفتم از این جا میگذشتم و چشمم به خیمهها افتاد و بعد از این که دانستیم این خیمهها از کیست، فرصت را برای رسیدن به حضور تو غنیمت شمردم و حس میکنم که برای حج به مکه میروی؟

حسین گفت نه ای فرزدق ومن از مکه میآیم.

حیرت زده گفتم آیا در این موقع که آغاز مراسم حج است از مکه عزیمت کردهای؟

حسین گفت بلی ای فرزدق چون اگر در مکه میماندم به قتل میرسیدم یا دستگیر میشدم.

فرزدق میگوید وقتی من آن سخن را از امام شنیدم سکوت کردم و به فکر فرو رفتم.

اندیشهام مربوط به این بود که میدانستم حسین (ع) مردی دلیر است و از مرگ بیم ندارد و لذا حرکت او از مکه در ایامی که باید مراسم حج صورت بگیرد بایستی علتی برتر از خطر مرگ داشته باشد.

جرئت نداشتم به امام بگویم تو که از مرگ نمیترسی چرا به مناسبت این که در معرض خطر مرگ بودی، مکه راترک نمودی.

اگر این حرف را میزدم اسائه ادب نسبت به امام بود ولی خود حسین (ع) به اندیشهام پی برد و گفت:

میدانم برای چه سکوت کردهای و در چه فکر هستی.

تو فکر میکنی من که از مرگ بیم ندارم چرا در ایام حج مکه را ترک کردم اما، من از این جهت مکه را در این موقع ترک کردم تا وظیفهای را که خداوند برای من تعیین کرده است به انجام برسانم.

گفتم آری، بدون تردید همین طور است و تو ای اباعبدالله مردی نیستی که از ترس مرگ، در ایام حج از مکه خارج شوی.

آنگاه از من پرسید وضع مردم بین النهرین را چگونه دیدهای؟ و آیا آنها کسانی هستند که نسبت به من وفاداری نمایند.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 11/3/1389 - 7:32 - 0 تشکر 203190

[ صفحه 57]

گفتم مردم بین النهرین امروز نسبت به تو وفادار هستند ولی من اطمینان ندارم که در روز امتحان نیز وفادار بمانند.

حسین (ع) گفت من یاری مردم بین النهرین را برای رستگاری خود آنها میخواهم و برای من بزرگترین یاریها یاری خداوند است.

گفتم ایا اباعبدالله آیا قصد داری به بین النهرین بروی؟

حسین (ع) گفت بلی. گفتم: با این که میدانم که تو از کسی بیم نداری و به یاری خداوند متکی هستی از دو روئی مردم بین النهرین بر حذر باش.

حسین (ع) گفت من وظیفهای را که خداوند برای من معین کرده به موقع اجرا میگذارم (والله یفعل ما یشاء) [3] .

هنگامی که میخواستم بروم حسین (ع) با این که میدانست من مستطیع هستم و گرنه عازم زیارت خانه خدا نمیشدم چون مردی کریم بود دو سکه زر به من داد که یادگاری از او نزد من باشد و من بعد از آن اجازه رخصت گرفتم و از مخیم حسین (ع) مراجعت کردم [4] .

حسین (ع) یک روز و به روایتی دو روز در ذات عرق توقف کرد و آن گاه، خیمهها را برچیدند و به حرکت درآمدند و بدون این که در (قبه) که آبادی بود توقف نمایند، خود را به (ثعلبیه) رسانیدند.

از تعریفی که جغرافیا نویسان اسلامی (بعد از این که نوشتن جغرافیا متداول گردید) از ثعلبیه کردهاند به نظر میرسند که آنجا دارای کاریز بوده است.

اما قدیمیترین جغرافیا که از طرف نویسندگان اسلامی نوشته شده مسبوق به قرن سوم هجری است و جغرافیائی راجع به دنیای اسلامی نداریم که جغرافیا نویسان مسلمان نوشته باشند و قدمیتر از قرن سوم باشد.

آیا در ذیحجه سال شصتم هجری که حسین (ع) وارد ثعلبیه شد آن جا کاریز داشته است، یا این که بعد در آن منطقه کاریز حفر کردند؟

کاریز از ابداعات ایرانیان بود و در عربستان قبل از ورود اعراب به ایران کاریز حفر نمیشد، چون اعراب دریافتن منبع آب زیرزمینی مانند مقنیهای ایرانی تخصص نداشتند و نمیتوانستند منبع آب زیرزمینی را کشف نمایند تا این که کاریز حفر کنند و چاه اصلی یا مادر چاه کاریز را روی منبع آب زیرزمینی حفر نمایند اما بعد از این که اعراب وارد ایران شدند، و کاریزهای آن کشور را دیدند در صدد برآمدند که در عربستان هم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 11/3/1389 - 7:32 - 0 تشکر 203191

[ صفحه 58]

کاریز حفر نمایند و پیوسته مقنیهای ایرانی متصدی حفر کاریز میشدند.

این را هم باید گفت که در شام (سوریه) حفر کاریز متداول بود و مردم شام حفر قنات را از ایرانیان فراگرفته بودند و اعراب عربستان با شام رابطه داشتند و بین عربستان و شام کاروان حرکت میکرد و شاید قبل از این که اعراب وارد ایران شوند عربها رسم حفر کاریز را از مردم سوریه فراگرفتند و با کمک مقنیهای شامی، در عربستان کاریز حفر کردند و شماره قنوات در عربستان محدود بود.

چون در طول سواحل غربی عربستان (سواحل دریای قلزم) احتیاج به حفر کاریز نداشتند و کنار دریا، در هر نقطه که زمین را حفر میکردند به آب میرسیدند و با دلو از چاه کم عمق آب برمیداشتند.

در قسمتهای بیابانی عربستان هم حفر قنات امکان نداشت زیرا منبع زیرزمینی آب نبود تا این که بتوان قنات حفر کرد.

عربها فقط در نقاطی میتوانستند مبادرت به حفر قنات نمایند که کوه، در آنجا وجود داشته باشد و منبع آب زیرزمینی بوجود بیاید.

وقتی حسین (ع) و همراهان وارد ثعلبیه شدند، یک کاروان بزرگ نیز وارد شد و آن کاروان از شمال میآمد و میخواست که به ریاض واقع در مشرق برود و مسافرین کاروان سوداگر بودند و بین آنها مردی بود به اسم (ابوهره اسدی) که از وفاداران آل علی محسوب میگردید.

اگر کاریز ثعلبیه در آن موقع وجود داشته به روایتی خیمههای حسین (ع) و همراهانش را نزدیک مظهر قنات افراشته بودند و کاروانیان هم نزدیک قنات بارها را از پشت شتران فرود آوردند و آنها را رها کردند تا این که به صحرا بروند و برای موقع نشخوار، غذا ذخیره نمایند.

ابوهره اسدی بعد از نماز شام، نزد حسین رفت و از سلامت او و فرزندانش جویا گردید.

آن مرد اطلاع نداشت که مردم بین النهرین از حسین دعوت کردهاند که آن جا برود و نمیدانست که حسین، مسلم بن عقیل را به نمایندگی خود به بین النهرین فرستاده است.

از مذاکره حسین (ع) با ابوهره اسدی که در بعضی از مآخذ نوشته شده چنین برمیآید که قبل از این که حسین (ع) از مکه حرکت کند گزارش مسلم بن عقیل راجع به ابراز وفاداری از طرف مردم کوفه به او رسیده بود چون در جواب پرسش ابوهره اسدی گفت که مردم کوفه به موجب گزارشی که مسلم بن عقیل، نماینده من فرستاده از من خواستهاند تا این که به بین النهرین بروم. من هم تشخیص دادم که وظیفهای را که بر عهده دارم در بین النهرین بهتر به موقع اجرا خواهم گذاشت.

ابوهره اسدی هم از این که حسین در آن موقع از مکه خارج شده و راه بین النهرین را پیش گرفته حیرت کرد و علت آن را جویا شد.

جوابی که حسین به او داد پاسخی بود که فرزدق از وی شنید و ابوهره اسدی بعد از شنیدن آن پاسخ گفت اگر خود را در معرض خطر میبینی من از ادامه مسافرت

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 11/3/1389 - 7:33 - 0 تشکر 203192

[ صفحه 59]

به سوی ریاض صرف نظر خواهم کرد و با مردان خود به تو ملحق خواهم شد و حفاظت تو را بر عهده خواهم گرفت.

حسین گفت حافظ اصلی من خداست و بعد اشاره به خیمهها کرد و اظهار نمود در این خیمهها عدهای از مردان دلیر هستند که در مکه از من حفاظت میکردند و این جا هم حفاظت میکنند و من مایل نیستم که تو برای حفاظت من از ادامه مسافرت، صرف نظر کنی و دچار زحمت شوی.

ابوهره اسدی گفت من دچار زحمت نمیشوم و تو را پیشوای مذهبی خود میدانم و اطاعت از امر تو را از واجبات به شمار میآورم.

حسین گفت به مسافرت خود ادامه بده و در ریاض بزن و فرزندانت ملحق شو.

ابوهره اسدی دیگر از آن مقوله صحبت نکرد و از حسین (ع) خداحافظی کرد و رفت.

طبق یک روایت دیگر حسین توقف خود را در ثعلبیه طولانی کرد تا این که گزارش مسلم بن عقیل، یا گزارش دوم وی، به او رسید.

اگر این روایت صحیح باشد معلوم میشود که تا آن تاریخ از طرف مسلم گزارشی به حسین (ع) نرسیده بود. با این که حسین (ع) گزارش اول مسلم را مشعر بر این که مردم کوفه نسبت به او ابراز وفاداری کردهاند کافی نمیدانست و انتظار گزارشی دیگر را از مسلم میکشید.

گزارش دوم که قبل از کشته شدن مسلم در راه بود در ثعلبیه به حسین (ع) رسید و به روایتی نرسید و حسین (ع) چون خبری جدید از مسلم دریافت نکرد از ثعلبیه به راه افتاد و مسلم هم دیگر نمیتوانست گزارشی برای حسین (ع) بفرستد چون در روز هشتم ماه ذیحجه که حسین (ع) از مکه حرکت کرد مسلم بن عقیل در کوفه کشته شد.

گفتیم که عبیدالله بن زیاد حاکم بصره، به فرمان یزید بن معاویه حام کوفه نیز شد و بعد از این که جانشین خود را در بصره تعیین کرد راه کوفه را پیش گرفت تا این که شغل جدید را احراز نماید.

مورخین اسلامی راجع به طرز مسافرت ابنزیاد از بصره به کوفه به طور متفاوت نویسندگی کردهاند.بعضی نوشتهاند که عبیدالله بن زیاد با عدهای از مردان مسلح که یک قشون کوچک را تشکیل میدادند راه کوفه را پیش گرفت.

بعضی دیگر گفتهاند که او به تنهائی و بدون این که حتی یک خادم با خود ببرد به سوی کوفه به راه افتاد.

بعضی گفتهاند که عبیدالله بن زیاد از راه شط فرات که راه معمولی مسافرت به کوفه (از جنوب بین النهرین به آن شهر) بود عازم آن شهر گردید.

اما برخی گفتهاند که وی راه دجله را انتخاب کرد تا این که بتواند بدون اطلاع مردم کوفه وارد آن شهر شود.

از نوشته بعضی دیگر از مورخین چنین برمیآید که عبیدالله بن زیاد نه از راه شط فرات به کوفه رفت و نه از راه شط دجله، بلکه از نشستن بر کشتی صرف نظر کرد و

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

پنج شنبه 27/3/1389 - 16:16 - 0 تشکر 205964

واقعا زیبا و دلنشین بود و ما را تحت تاثیر قرار داد. امام حسین (ع) سالار تمامی شهیدان

زندگی چیدن سیبی است باید چید و رفت / زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت

زندگی رودی است جاری که هرکه آمد شادمان / کوزه ای پر کرد و رفت . . .

پورتال بندری های خونگرم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.