[ صفحه 59]
به سوی ریاض صرف نظر خواهم کرد و با مردان خود به تو ملحق خواهم شد و حفاظت تو را بر عهده خواهم گرفت.
حسین گفت حافظ اصلی من خداست و بعد اشاره به خیمهها کرد و اظهار نمود در این خیمهها عدهای از مردان دلیر هستند که در مکه از من حفاظت میکردند و این جا هم حفاظت میکنند و من مایل نیستم که تو برای حفاظت من از ادامه مسافرت، صرف نظر کنی و دچار زحمت شوی.
ابوهره اسدی گفت من دچار زحمت نمیشوم و تو را پیشوای مذهبی خود میدانم و اطاعت از امر تو را از واجبات به شمار میآورم.
حسین گفت به مسافرت خود ادامه بده و در ریاض بزن و فرزندانت ملحق شو.
ابوهره اسدی دیگر از آن مقوله صحبت نکرد و از حسین (ع) خداحافظی کرد و رفت.
طبق یک روایت دیگر حسین توقف خود را در ثعلبیه طولانی کرد تا این که گزارش مسلم بن عقیل، یا گزارش دوم وی، به او رسید.
اگر این روایت صحیح باشد معلوم میشود که تا آن تاریخ از طرف مسلم گزارشی به حسین (ع) نرسیده بود. با این که حسین (ع) گزارش اول مسلم را مشعر بر این که مردم کوفه نسبت به او ابراز وفاداری کردهاند کافی نمیدانست و انتظار گزارشی دیگر را از مسلم میکشید.
گزارش دوم که قبل از کشته شدن مسلم در راه بود در ثعلبیه به حسین (ع) رسید و به روایتی نرسید و حسین (ع) چون خبری جدید از مسلم دریافت نکرد از ثعلبیه به راه افتاد و مسلم هم دیگر نمیتوانست گزارشی برای حسین (ع) بفرستد چون در روز هشتم ماه ذیحجه که حسین (ع) از مکه حرکت کرد مسلم بن عقیل در کوفه کشته شد.
گفتیم که عبیدالله بن زیاد حاکم بصره، به فرمان یزید بن معاویه حام کوفه نیز شد و بعد از این که جانشین خود را در بصره تعیین کرد راه کوفه را پیش گرفت تا این که شغل جدید را احراز نماید.
مورخین اسلامی راجع به طرز مسافرت ابنزیاد از بصره به کوفه به طور متفاوت نویسندگی کردهاند.بعضی نوشتهاند که عبیدالله بن زیاد با عدهای از مردان مسلح که یک قشون کوچک را تشکیل میدادند راه کوفه را پیش گرفت.
بعضی دیگر گفتهاند که او به تنهائی و بدون این که حتی یک خادم با خود ببرد به سوی کوفه به راه افتاد.
بعضی گفتهاند که عبیدالله بن زیاد از راه شط فرات که راه معمولی مسافرت به کوفه (از جنوب بین النهرین به آن شهر) بود عازم آن شهر گردید.
اما برخی گفتهاند که وی راه دجله را انتخاب کرد تا این که بتواند بدون اطلاع مردم کوفه وارد آن شهر شود.
از نوشته بعضی دیگر از مورخین چنین برمیآید که عبیدالله بن زیاد نه از راه شط فرات به کوفه رفت و نه از راه شط دجله، بلکه از نشستن بر کشتی صرف نظر کرد و