• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3405)
چهارشنبه 21/5/1388 - 10:7 -0 تشکر 141188
داستانكهای مترو

سلام

مدتیه در ثبت مطلب شروع به ثبت داستانهای كوتاهی با محوریت مترو كردم.بنا به پیشنهاد سركار خانم حس غریب تصمیم گرفتم اونهارو در انجمن ادبیات هم ثبت كنم تا بطور یكجا جمع آوری بشه .امیدوارم مورد پسند واقع بشه.

خودش موبایل نداشت اماهمیشه وقتی سوار مترو میشدیه چیز خیلی براش جالب بود.اكثر كسانی كه سوار میشدند بلافاصله موبایلشون رو در می آوردندوشروع به ور رفتن با اون می كردند.بعضی ها بازی می كردند وخیلی ها در حالی كه دور وبر خودشون رو نگاه می كردند ومواظب بودند كسی صفحه موبایلشون رو نبینه مشغول بودند.تو روزنامه ها خونده بود كه چیز خطر ناكی به نام بلوتوث بازی در قطارهای مترو رواج پیدا كرده ومواردی خوبی هم بین مردم رد وبدل نمیشه.كنجكاویش باعث شد چند بار هم به موبایل دیگران سرك بكشه وچیزهایی رو هم كه زیاد مناسب نبود ببینه.همین سرك كشیدنهاباعث شد شیطون گولش یزنه.باخودش گفت:هر طور شده باید یه موبایل بخرم وخودم دست بكار بشم.بالاخره موبایل رو خرید ووقتی سوار مترو شد بلوتوثش رو روشن كرد ومنتظر شد.یه بلونوث رسید با خوشحالی وولع تموم دكمه بله رو فشار داد این بلوتوث برعكس قبلی ها نوشتاری بود وبه این مضمون:"دنبال چی می گردی...حیف نیست به خاطر هوسهای زودگذر دنیایی آخرتت رو از دست بدی"فكری باخودش كرد وگفت..استغفروالله وربی....

از اون به بعد دیگه هیچوقت بلوتوثش رو در مترو روشن نكرد

                          این نیز بگذرد.....
دوشنبه 12/2/1390 - 15:40 - 0 تشکر 313928

مباااااااااااااااااااااااااارک

سه شنبه 13/2/1390 - 8:27 - 0 تشکر 314164

سلام

ممنون...چقده قشنگ بود...بعضی از معلما همیشه تو یاد آدم میمونن...خداحفظشون كنه:)

درپناه حق

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 13/2/1390 - 9:33 - 0 تشکر 314179

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

ممنون جناب برزخ

چقدر خوبه که آدم بعد از مدت ها معلم دوران دبستانش رو ببینه

کاش من جای اون مرد بودم

روزهاتان پرتقالی باد!

یاعلی

تو اگر در تپش باغ خدا را ديدي، همت کن و بگو ماهي ها حوضشان بي آب است 
  
يکشنبه 8/3/1390 - 15:40 - 0 تشکر 323396

سلام

هرروز سوار مترو می شد.صبح می رفت سركار وبعد از ظهر هم با مترو بر می گشت خونه.یه چیزی كه همیشه براش جالب وسوال بر انگیز بود افرادی به سنین مختلف بودند كه در واگن های مترو گدایی می كردند.این گداها بیشتر زن ودختر بودندومعمولا لحن گدائی وادبیاتی كه بكار می بردند یكسان بود.

دختر كوچیكا می گفتند:

خواهرا..برادرا

شما رو بخدا..شمارو به ابوالفضل..كمك كنید..ثواب داره

زنا كه معمولا یه بچه رو هم كه معلوم نیست بچه خودشون باشه همراه داشتند می گفتند:

خواهرا...برادرا

بچه كوچیك دارم...باباش مریضه ..نون آور ندارم

شما رو به خداكمك كنید

هر روز این صداها رو می شنید واین مناظر رو می دید.همیشه فكرمی كرد كه چرا برخورد با اونا صورت نمی گیره.مشخص بود كه این گداها سازماندهی شده هستند وقطعا یه آقا بالا سر دارند.

اون روز هم در حال برگشت به خونه  سر جاش نشسته بود كه صدای یكی از این گداهای زن رو شنید.بچه ای هم تو بغلش بود.همینطور كه گدا جلو می اومد نگاهش رو صورت بچه خیره موند.چقدر قیافه بچه به نظرش آشنا می اومد.

با خودش گفت نه بابا ...بچه این گدا چه آشنائی می تونه با من داشته باشه .روشو بر گردوند..اما یه لحظه انگار تو ذهنش جرقه ای زد

یه نگاه دقیقتر به بچه كرد..اااا ...این بچه چقدر شبیه بچه ی همسایشونه..فقط لباسش كهنه تره

شك كرد ..نكنه همون باشه..ـآخه شنیده بود كه بعضی ها بچه هارو به خاطر استفادشون در گدایی می دزدند

سریع شماره خونه رو گرفت...كسی جواب نداد..شماره موبایل خانمش رو گرفت..الو..خانم كجائید شما..الا خونه همسایمون هستم

اونجا چیكار می كنی...اومدم به خانمش دلداری بدم..آخه صبح بچه شو برده بوده پارك ..یه لحظه غفلت می كنه ومیره آب بخوره...بچه رو از تو گهواره دزدیدند

خانم ...خوشحال باشید..من بچه رو پیدا كردم...بعدا میام برات تعریف می كنم

سریعا موضوع رو با چند نفر از جوونا در میون گذاشت.چند نفری زن گدا رو دوره كردند.بچه رو گرفتند ودر ایستگاه بعدی زن رو تحویل مامور پلیس مترو دادنمد

                          این نیز بگذرد.....
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.