سلام به همه دوستان
متاسفم که بیماری بی موقع و نابهنگام من باعث شد جواب دادن به این مطلب به تاخیر بیفته.
از تک تک دوستانی که در مورد مشکل دوست و همکارشون احساس مسولیت کردنو به سهم خودشون حاضر شدن ممنونم.
*********************
ببینید جناب پارسا گریه کردن همونطور که توی بخش قبلیم گفتم خیلی خوبه به شرطی که به اندازه و به جا باشه.اونجایی که حساسیت و اشک ریختن شما از کنترلتون خارج میشه دیگه اسمش دلرحمی و روح پاک و لطیف و استعاره های این مدلی نیست.
من بر خلاف اون عده ای که اعتقاد دارن گریه مال دختراست و مرد برای هضم دلتنگیاش اشک نمیریزه قدم میزنه عقیده دارم لمس احساسات درگیری با احساسات و بروز اونها حق طبیعی هر انسانیه زن و مردش هم فرقی نمیکنه.
اما نوع بیانش و حد و اندازش موضوع بحث ماست.
همه ما یه سری وظایف و ویژگیای وابسته به جنسمون داریم.از یک مرد نمیخوایم بی رحم و خشن و بی احساس باشه اما انتظار داریم بتونه توی شرایط بحرانی و سخت به احساس و رفتارش مسلط باشه بیشتر از عقل و منطقش توی نگاه کردن به اتفاقات کمک بگیره تا احساس و هیجاناتش.همیشه یادمون باشه که احساسات طرز فکر رو شکل میدن و طرز فکر رفتار مارو.وقتی توی موقعیتی شدیدا هیجانی و احساسی هستیم نمیتونیم رفتار مناسب و منطقی از خودمون نشون بدیم.
شما قراره در اینده مسولیت یک خانواده رو به عهده بگیرید.یک زن و در نهایت یک خانواده قراره به شما تکیه کنن.اگر قرار باشه توی شرایط سخت و پراسترس همپای همسرتون غصه بخورید و اشک بریزید پس کی قراره اوضاع رو به دست بگیره؟اونجاست که دیگه حساس بودنتون ،لطیف و مهربون بودن ترجمه نمیشه.اسمشو میذارن شکننده و تحریک پذیر بودن.
بخشی از این شکنندگی شما برمیگرده به ویژگی که فرزندان اول دارن.به خاطر همینم اون سوال رو ازتون کردم.حساس و زودرنج بودن و البته گاهی پرتوقع بودن از خصوصیات فرزندان اوله.اینکه انقدر دلتون مهربونه که صحنه های احساسی رو درک میکنه و واکنش نشون میده خیلی خوبه اما وقتی این ویژگی خوب توی صحنه های اصلی و جدی زندگی هم سرایت کنه دیگه به عنوان یه نقطه مثبت نمیشه بهش نگاه کرد.
ببینید نشونه های زیر رو تا حالا تجربه کردید؟
گریه های بیش ازحد و مفرط، ممكن است نشان دهنده استرس و یا افسردگی باشد كه بعضی ازنشانه های آن اشاره شده است.
1- زمانی كه شما به دلیل چیزهای خیلی كم اهمیت و ناچیز شروع به گریه كردن بكنید مثل زمانی كه در ترافیك مانده اید
2- شما درهم می ریزید وقتی كه انتظار چیزی را نداشته اید. به عنوان مثال در مـقـــابــل رئـیــس خــودتــان
3- هركار می كنید نمی توانید جلوی گریه خود را بگیرید
4- هنگامی كه گریه می كنید احساس ناامیدی و یأس دارید
5- زمانی كه گریه كردن شما رابطه مستقیم داشته باشد بـا نـاتـوانـی شـما در انجام امور روزمره زندگی یا هنگامی كه در زندگی با یك مانع مواجه می شوید و یا وقتی كه با خانواده تان مشاجره و نزاع می كنید. اگر شما زمانی كه دراین شرایط قراردارید گریه می كنید پس بهتر است اول دلیل و ریشه اضطراب و نگرانی خود را پیداكنید و از مشاور كمك بگیرید و تكنیك‌های مقابله با استرس مانند مدیتیشن به شما كمك خواهدكرد كه احساس آرامش كنید و حالتان بهتر شود.
ادامه داره..
