• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 4889)
شنبه 7/10/1387 - 21:44 -0 تشکر 79614
سالار شهیدان

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباعبدالله

 پیشاپیش فرا رسیدن ماه محرم ماه شهادت مظلومانه ی عده ای از نیکان الهی را تسلیت عرض می نمایم

این تایپیک برای آشنایی با این بزرگواران زده شده است که با کمک شما گرامیان در طول ماه محرم و صفر رونق پیدا می کند.

 

يکشنبه 15/10/1387 - 15:14 - 0 تشکر 81306

باز هم بیان انگیزه قیام
حسین بن على علیهم لسلام در این سخنرانى خود، مفاسد و جنایات دشمن نیرومند و ستمگر اسلام همچون بنى امیه را با تمام قدرت و كمال و شهامت مورد بررسى قرار داده و وضع آنان را با موقعیت مذهبى و مسؤ ولیت رهبرى خویش مقایسه و تطبیق مى كند و بدین گونه علت و انگیزه حركت و قیامش را با استناد به گفتار رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى چندمین بار توضیح مى دهد و مبارزه با حكومت اموى را كه به صورت یك فریضه و یك مسؤ ولیت و وظیفه بر آن حضرت متوجه گردیده است را اعلام مى نماید. حكومتى كه اسلام را ملعبه خویش قرار داده و دست به تغییر و تحریف احكام قرآن و قوانین پیامبر زده است همان انگیزه اى كه به هنگام حركت از مدینه در وصیتنامه اش تذكر داد و همان هدفى كه آن روز برادرش محمد حنفیه را در جریان آن قرار داد:
انگیزه قیام و مبارزه من پیدایش ظلم و فساد و تغییر قوانین اسلام است . و هدف از این حركت انقلابى ، جز امر به معروف و نهى از منكر و از بین بردن مفاسد و پیاده كردن احكام فراموش شده و تغییر یافته اسلام چیز دیگر نیست :
((اُرِیدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهى عنِ الْمُنْكَرِ واَسِیرُ بِسِیْرَةِ جدّى ...))
.
و در این سخنانش هم مى گوید:
((مَنْ رَاى سُلْطاناً جائراً ... فَلَمْ یُغَیِّرْ عَلَیْهِ بِفعْلٍ ... كان حَقّاً عَلَى اللّه اَنْ یُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ ...))
و این است انگیزه قیام حسین بن على علیهما السلام از زبان آن حضرت .
قرآن مجید هم علت انقراض و از هم پاشیده شدن ملتها و شكست قوانین انبیا را عملى نبودن مساءله امر به معروف و نهى از منكر معرفى نموده و چنین مى گوید:
(( (فَلَوْلا كانَ مِنَ الْقُرونِ مِنْ قَبْلِكُمْ اءُولوُا بَقِیَّةٍ یَنْهَونَ عَن الْفَسادِ
.))
((چرا در نسلهاى گذشته یك عده مردم صاحب فكر و داراى عقل و هوش نبودند كه با فسادها مبازره كنند تا در اثر مفاسد، منقرض و فانى نگردند؟!)).

يکشنبه 15/10/1387 - 15:14 - 0 تشکر 81307

آیا حسین بن على (ع ) در قیام خویش به شرایط امر به معروف توجه ننموده است ؟
اینك همان گونه كه در بخش اول این كتاب اشاره نمودیم 
این سؤ ال مطرح مى گردد كه فقها و دانشمندان اسلامى امر به معروف و نهى از منكر را با این شرط مقید مى سازند كه براى شخص امر به معروف و نهى از منكر كننده نباید خطرى متوجه گردد ولى در قیام حسین بن على علیهما السلام كه به هدف امر به معروف و نهى از منكر انجام گرفته است به شرط یاد شده توجهى نگردیده و آن حضرت دراین راه از بزرگترین خطر كه كشته شدن خود و یارانش با آن وضع فجیع و اسارت زنان و فرزندانش با آن وضع اسف انگیز مى باشد استقبال نموده است در صورتى كه مى دانیم احكام فقهى چیزى جز گفتار و رفتار پیامبر اكرم و ائمه هدى علیهم لسلام نیست .
پاسخ اینكه :
شرط یاد شده یك شرط كلى و عمومى است و به موارد خاص و استثنایى این حكم ناظر نیست . و براى روشن شدن مطلب باید دو موضوع زیر مورد توجه و ارزیابى قرار بگیرد:
1 - موقعیت شخص عاصى .
2 - موقعیت امر به معروف و نهى از منكر كننده .
اول :
اگر گناه و معصیت از كسى صادر مى شود كه از نظر موقعیت اجتماعى و سیاسى در سطحى است كه عمل وى براى دیگران سرمشق و الگو است و روش او به صورت یك بدعت در میان جامعه پیاده خواهد گردید، در این صورت سكوت هر مسلمان متعهد و آگاه گناهى است غیر قابل عفو و معصیتى است نابخشودنى و باید چنین مسلمانى گرچه امر به معروف و نهى از منكر نمودن ، منجر به ضرر مالى و جانى وى گردد، در مقابل آن قیام كند كه در صورت امكان از آن گناه كه به صورت یك بدعت در جامعه پیاده مى گردد، جلوگیرى نموده مرتكب آن را در سر جاى خود بنشاند، و اگر امكانات به این اندازه به وى اجازه نمى دهد، حداقل از راه گفتار، مخالفت خویش را در مقابل آن عمل اعلام نماید و دیگر نباید در این مورد، مساءله تاءثیر گفتار و نبودن ضرر مطرح شود.
روش گروهى از پیروان خاص امیر مؤ منان علیه السلام در مقابل عملكرد بدعتگزاران و ستمگران ، مى تواند شاهد و دلیل بر این گفتار باشد.
میثم ها، حجرها، ابوذرها و دهها نفر از شیعیان متعهد و شاگردان مكتب تشیع كه در مقابل ستمگران ایستادگى نمودند، نه تنها براى دفاع از كیان و موجودیت اسلام و ولایت و جلوگیرى از به وجود آمدن یك خط انحرافى و التقاطى و حفظ خط اصیل و مستقیم اسلام بلكه گاهى براى جلوگیرى از به وجود آمدن كوچكترین انحراف و اعوجاج و بر سر یك مساءله و یك حكم به ظاهر كوچك از احكام اسلام از جان و مال و منال و از جان فرزندان خویش گذشتند.
دوم :
باید شخصیت امر به معروف و نهى از منكر كننده را در نظر گرفت ، كسانى كه مؤ سس و بنیانگذار مذهب و عهده دار رسالت و تبلیغ احكام الهى هستند یعنى پیامبران و همچنین آنان كه حافظ و ((علت مبقیه )) و نیروى پاسدارى از این احكام مى باشند یعنى ائمه هدى و پیشوایان مذهبى و جانشینان آنان در مقابل احكام الهى و قوانین آسمانى وظیفه خاصى دارند خارج از این برداشت و حكم فقهى كه در سؤ ال مطرح گردید.
و به تعبیر دیگر این حكم فقهى كه مورد بحث است مربوط به بنده و جنابعالى است ولى براى انبیا و اولیا و پاسداران واقعى اسلام و قرآن وظایفى خاص و سنگین ترى وجود دارد كه فوق این وظیفه ها و برنامه هاست .
و اگر بنا بود هر پیامبرى در انجام وظیفه و ماءموریت خویش از راه همان شرایطى كه براى عموم وجود دارد پیش برود نه جنگ و ستیزى در میان آنان و دشمنانشان وجود داشت و نه از احكام و تعالیمشان در روى زمین اثرى .
حضرت ابراهیم آنگاه كه به مبارزه با بت پرستى برمى خیزد و در مقابل سیل عظیم انسانها و قدرت طاغوتها قرار مى گیرد و یكایك بتها را درهم مى شكند، از هیچ ضررى ترس و واهمه ندارد.
و حضرت یحیى كه خود، صاحب رسالت و شریعت نیست بلكه پاسدارى شرایع گذشته را مستقیما از سوى خدا به عهده گرفته است در مقابل طاغوت زمان خویش با یك ازدواج غیرمشروع به مخالفت برخاسته و تا آنجا به این مبارزه ادامه مى دهد كه سر بریده اش در میان طشتى در مقابل آن طاغوت قرار مى گیرد.
و این است راز اینكه حسین بن على علیهما السلام همین جریان را در طول راه كربلا تكرار مى كند و مى فرماید:
((اِنَّ رَاءْسَ یَحْیَى بْنِ زَكَرِیّا اُهدِىَ اِلى بَغِی مِنْ بَغ ایا بَنِى اِسْرائیل ...)) كه پاسداران وحى و قافله سالاران شرایع را وظیفه دیگرى است .

يکشنبه 15/10/1387 - 15:14 - 0 تشکر 81308

شروع نماز
پس از این محبت و پذیرایى و استراحت مختصر موقع ظهر و وقت نماز فرا رسید، امام به حجاج بن مسروق مؤ ذن مخصوصش فرمود
((اَذِّنْ یَرْحَمُكَاللّه وَاَقِمْ لِلصَّلوةِ نُصَلِّى ؛)) خدا رحمتت كند اذان و اقامه بگو تا نمازمان را بخوانیم ))
حجاج مشغول اذان گردید امام به ((حر))
فرمود تو نیز با ما نماز مى خوانى یا مستقل و با سپاهیانت مى خوانى ؟ عرضه داشت نه ، ما هم با شما و در یك صف به نماز مى ایستیم .
امام در جلو و یارانش و
((حر)) و سپاهیانش در پشت سر آن حضرت ایستادند و نماز ظهر را با آن حضرت به جاى آوردند.

يکشنبه 15/10/1387 - 15:14 - 0 تشکر 81309

عاطفه فرزند فاطمه (س )
ولى قبل از ترجمه و بررسى این دو سخنرانى به چگونگى این تلاقى و برخورد امام علیه السلام با
((حرّ))
و سپاهیانش كه نمودارى است از عاطفه فرزند فاطمه - سلام اللّه علیها- و درسى است به همه رهبران جهان و پیشروان انقلاب و قیام ، از زبان مورخان دقت مى كنیم :
امام پس از ورود به منزل
((شراف ))
دستور داد جوانان پیش از طلوع صبح به سوى فرات رفته و بیش از حد معمول و مورد نیاز آب براى خیمه ها حمل نمایند. قبل از ظهر همین روز و در میان گرماى شدید حر بن یزید در راءس هزار نفر مسلح وارد این سرزمین گردید چون حسین بن على علیهما السلام شدت عطش و تشنگى تواءم با خستگى و سنگینى سلاح وگرد و غبار راه را در سپاهیان حرّ مشاهده نمود، به یاران خویش دستور داد كه آنها و اسبهایشان را سیراب نمایند. و طبق معمول بر آن مركبهاى از راه رسیده آب بپاشند. یاران آن حضرت نیز طبق دستور وى عمل نموده از یك طرف افراد را سیراب مى كردند و از طرف دیگر ظرفها را پر از آب نموده و به جلو اسبها مى گذاشتند و از طرف دیگر به یال و كاكل و پاهاى آنها آب مى پاشیدند.
یكى از سپاهیان
((حر)) به نام ((على بن طعان محاربى )) مى گوید: من در اثر تشنگى و خستگى شدید پس از همه سربازان و پشت سر سپاهیان توانستم به منطقه ((شراف )) و محل اردوى سپاه وارد گردم در آن هنگام چون همه یاران حسین سرگرم سیراب نمودن لشكریان بودند كسى به من توجه ننمود، در این موقع مرد خوش خو و خوش قیافه اى كه از كنار خیمه ها متوجه من گردیده بود و سپس معلوم شد كه خود حسین بن على علیهما السلام است به یاریم شتافت و در حالى كه مشك آبى با خود حمل مى كرد خود را به من رسانید و گفت ((اَنِخِ الّراوِیَة ؛)) شترت را بخوابان ))
.
((ابن طعام )) مى گوید من در اثر عدم آشنایى با لغت حجاز چون منظور او را نفهمیدم فرمود ((اَنِخِ الْجَمَلَ؛)) شتر را بخوابان )) مركب را خواباندم و مشغول خوردن آب گردیدم ولى در اثر تشنگى شدید و دست پاچگى ، آب به سر و صورتم مى ریخت و نمى توانستم به راحتى استفاده كنم ، امام فرمود:((اِخْنِثِ السِّقاءَ؛)) مشگ را فشار بده )) من باز هم منظور او را درك ننمودم امام كه مشك را به دست گرفته بود با دست دیگرش دهانه آن را گرفت تا توانستم بدون زحمت و به راحتى سیراب گردم .

يکشنبه 15/10/1387 - 15:14 - 0 تشکر 81310

آنچه از گفتار امام (ع ) استفاده مى شود
از این گفتار امام مطالب زیادى را مى توان استفاده نمود ولى با توضیحى كه قبلاً داده شد در این سخن یك مطلب بیش از هرچیز دیگر جلب توجه مى كند و آن وجود یك قاعده كلى در سخن امام است كه مى توان آن را قاعده
((اهل البیت ادرى بمافیه ))
نامید كه صاحب خانه به وضع خانه از دیگران آشناتر است و از همین قاعده در حل اختلاف و دوگانگى كه پس از وفات پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله در میان مسلمانان به وجود آمده است بهره بردارى نمود.
توضیح اینكه :
این دو مكتب یعنى تشیع و تسنن در اصول و فروع اسلامى فراوان و بیش از شمارش با هم موافق و همعقیده مى باشند مانند توحید، نبوت ، معاد، قرآن ، قبله ، نماز، زكات ، حج و مسائل كلى دیگر. ولى در بعضى از مسائل فرعى و همچنین در بعضى از مسائل اصولى دیگرى مانند امامت ، اختلاف نظر دارند كه اگر پرده هاى تعصب به كنار رود مى توان با تفاهم و تحقیقات علمى و تحلیلها و بررسیهاى كامل به اتحاد كامل دست یافت و این دو مكتب را به یك مكتب اصیل كه خواست خدا و پیامبر است برگرداند.
ولى آیا در این چند مساءله مورد اختلاف حق با كیست سؤ الى است كه پاسخهاى مختلف و فراوانى دارد؛ پاسخهاى كلى و پاسخهاى اختصاصى و یكى از پاسخهاى كلى آن همان قاعده
((اهل البیت ادرى بمافیه )) است كه از گفتار امام علیه السلام به دست مى آید كه شیعه تمام عقاید و احكام مذهبى ، اصول و فروع دینى خود را از خاندان وحى و از طریق ((اهل البیت )) از پیامبر اسلام و سرچشمه علوم اسلامى فرا گرفته و مكتب تشیع در واقع همان مكتب وحى و مكتب اهل بیت است كه خداوند متعال بدینگونه معرفى شان فرموده است :((اِنَّما یُرِیدُاللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الْرِّجْسَ اَهْلَ البَیْتِ وَیُطَهِّركُمْ تَطْهیراً
و اما مكتب تسنن عقاید و احكام خود را از غیر اهل خانه اش فرا گرفته است . شیعه در عقاید خود درباره توحید و معاد به امیرمؤ منان و خاندان وى متكى است و اهل سنت به ابوهریره و راویانى مانند وى . شیعه احكام فقهى خود را از امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرا گرفته و اهل سنت از ابوحنیفه و امام مالك و شافعى و...
و این است آنچه ما از گفتار امام مى فهمیم :
((یا اَخا اَهْلِ الْكُوفَةِ مِنْ عِنْدِنا مُسْتَقَى الْعِلمِ اَفَعَلَمُوا وَجَهِلْنا؟ هذا مِمَّا لایَكُونُ

يکشنبه 15/10/1387 - 15:15 - 0 تشکر 81311

تحقق ذلّت مردم كوفه
اینك باید دید این پیش بینى امام درباره مردم كوفه كى و چگونه و با دست چه كسى تحقق پذیرفت ، این چه كسى بود كه بر این مردم مسلط شد و آنان را آنچنان به ذلت و خوارى كشانید كه ذلیلترین همه اقوام و ملل گردیدند.
همان گونه كه امام علیه السلام فرمود پس از جریان عاشورا مردم كوفه بجز یك دوران موقت روى خوشى و آرامش ندیدند؛ زیرا بلافاصله گروهى از مردم این شهر به عنوان توابین قیام كردند و پس از مدتى ، جریان خروج مختار پیش آمد و... كه همه این جریانات همراه با قتل و خونریزى و موجب قلق و اضطراب مردم كوفه و در نهایت به مجازات كسانى كه در كربلا بودند منجر گردید و این اضطرابها در طول تاریخ خلافت بنى امیه و قسمت مهمى از تاریخ خلافت عباسیان در عراق و مركز آن كوفه استمرار و ادامه داشته است كه امام فرمود:
((لا تُرْضِ الْولاةَ عَنْهُمْ اَبَداً)) ولى بدترین دورانى كه بر مردم كوفه گذشت و تلخترین روزهایى كه تاریخ كوفه به یاد دارد عبارت است از دوران بیست ساله اى كه حجاج بن یوسف ثقفى فرمانرواى مطلق العنان عراق - به ضمیمه قسمتى از ایران - گردید كه در دوران حكومتش (75 - 95 ق ) مردم عراق به خصوص مردم كوفه را آنچنان تحت فشار قرار داد و آنچنان در دل آنان رعب و وحشت ایجاد نمود و به قدرى آدم كشت و به قدرى زندانى و شكنجه نمود و آنچنان این مردم را به خوارى و ذلت و تباهى و روسیاهى كشید كه نمى توان تعبیرى گویاتر از ((اَذَلَّ مِنْ فِرامِ المَرْاءَةَ))
بر آن پیدا نمود.
خلاصه اى از جنایات حجاج
در مروج الذهب و كامل ابن اثیر آمده است كه چون حجاج بن یوسف به فرمانروایى عراق منسوب و به كوفه مقر حكومت خویش وارد گردید در اولین سخنرانیش كه تواءم با تهدید و ارعاب و بدون ذكر
((بسم اللّه ))
بود قیافه خونخوار خویش را نشان داد و از جمله هایى كه او در اولین سخنرانیش به كار برد این بود:
اى مردم عراق ! اى اهل شقاق و نفاق و صاحبان بدترین صفات به خدا سوگند! من در میان شما گردنهایى برافراشته و سرهایى كه هنگام درو كردنش فرا رسیده است زیاد مى بینم و این كارى است كه از من ساخته است . اى مردم عراق ! بدانید به خدا سوگند من نه از لغزش شما درمى گذرم و نه عذر شما را مى پذیرم
آنگاه دستور داد كه باید همه شما در بیرون شهر اجتماع كنید و به یارى ((مهلب )) كه در بصره با مخالفان حكومت در جنگ است بشتابید و هركس از این فرمان خوددارى كند گردنش را خواهم زد و خانه اش را ویران خواهم نمود. روز سوم كه خود حجاج ناظر حركت مردم كوفه به سوى بصره بود، پیرمردى از سران قبائل كوفه به نام ((عمیر بن ضابى )) به نزدوى آمد و گفت : امیر! من پیر و زمین گیر و ضعیفم و چند فرزند جوانم در جنگ شركت مى كنند، یكى از آنها را به جاى من حساب كن و مرا از شركت در این جنگ معاف بدار.
هنوز كلام پیرمرد تمام نشده بود كه حجاج دستور داد گردن او را زدند و ثروتش را مصادره نمودند. مردم كوفه با دیدن این فشارها در رفتن به بیرون شهر و شركت در جنگ بصره آنچنان ازدحام و كثرت نمودند و آنچنان شتاب زده شدند كه چندین نفر از بالاى پل به داخل فرات افتاده و غرق شدند
بنابه نقل مورخان حجاج بن یوسف كه در سال 95 و پس از بیست سال امارت ، مُرد كسانى كه به دست وى در این مدت به قتل رسیده بودند (بجز كسانى كه در جنگها كشته شده بودند) به 120 هزار نفر بالغ مى گردید. به هنگام مرگ حجاج ، پنجاه هزار نفر مرد و سى هزار نفر زن در زندانهاى وى وجود داشتند كه شانزده هزار نفر از این زنان زندانى ، برهنه بودند.
مسعودى پس از نقل این جریان مى گوید: حجاج زن و مرد را در یك محل زندانى مى نمود و زندانهاى وى سقف نداشت تا از تابش آفتاب سوزان و رسیدن باد و باران و سرماى زمستان مانع گردد
.
در تاریخ ابن جوزى آمده است كه غذاى زندانیان حجاج را مخلوطى از آرد جو و خاكستر و نمك تشكیل مى داد و هركس پس از چند روز كه در یكى از زندانهاى حجاج زندانى مى گردید در اثر این نوع غذا و در اثر تابش آفتاب به صورت یك شخص سیاه پوست درمى آمد

ابن قتیبه دینورى نقل مى كند كه حجاج بن یوسف در اثر مخالفتى كه از مردم بصره به وجود آمد در ماه رمضان و روز جمعه وارد این شهر گردید و با یك دسیسه حساب شده در میان مسجد جامع این شهر، هفتادهزار نفر را، آرى هفتادهزار نفر را، یكجا از تیغ شمشیر گذرانید كه چنین جنایتى در طول تاریخ دیده نشده است
مرحوم شیخ محمد جواد مغنیه نویسنده شهیر لبنانى مى گوید: ((من آنچه تاریخ مطالعه كرده ام در قساوت و خونخوارى ، كسى مانند ((حجاج )) را ندیده ام تنها درباره ((نرون )) مطالبى مى شنویم كه مى تواند بیانگر روح شقاوتگر و حالت سادیسم حجاج باشد كه وقتى ((روم )) را آتش زد به شعله هایى كه زبانه مى كشید تماشا مى كرد و به ناله و ضجه زنان و اطفال كه از میان آتش به گوش مى رسید مى خندید بالا خره ((عمر بن عبدالعزیز)) درباره ((حجاج بن یوسف )) مى گفت : ((اگر تمام ملتها خبیث ترین و خونخوارترین فرد خود را براى مسابقه در خباثت و جنایت بیاورند و ما حجاج را بیاوریم در این مسابقه پست فطرتى ، ما بر همه جهانیان پیروز خواهیم گردید)

يکشنبه 15/10/1387 - 20:18 - 0 تشکر 81354

قدر درجات بهشت
زهرى روایت كرده است كه : قال سمعت على بن الحسین علیه السلام یقول : آیات القرآن خزائن ، فكلما فتحن خزانه ینبغى لك ان تنظر ما فیها .
و درجات قرآن همه حكمت بلكه حكیم است یس والقرآن حكیم و حكمت بهشت است كما فى المجلس الواحد و الستین من امالى الصدوق قال رسول الله صلى الله علیه وآله لعلى بن ابى طالب : یا على ! انا مدینه الحكمه و هى الجنه وانت یا على ، بابها .
پس به آن اندازه كه از این درجات ارتقاء یافته اى به همان اندازه قرآنى و به همان اندازه خزائن الهى هستى و به همان اندازه بهشتى ، یؤ تى الحكمه من یشاء و من یؤ ت الحكمه فقد اوتى خیرا كثیرا و ما یذكر الا اولوا الالباب .امام فرمود: درجات بهشت بر عدد آیات قرآن ، و بر قدر آیات قرآن است . و فرمود: هر مقامى او مقامات قرآن را قرائت كرده است ، توقف مكن و بالا برو كه آن را مقامات دیگر است و خبرهایى است .

سایت گنجینه دانلودهای رویایی

فریاد بی صدا حرف دل همه کسانی که میگویند ولی شنیده نمی شوند ...هستند ولی دیده نمی شوند ..پس تو نیز بی صدا فریاد کن....

دوشنبه 16/10/1387 - 21:21 - 0 تشکر 81528

قرآن ، خزینه الهى است !
حضرت سید الساجدین امام زین العابدین علیه السلام مى فرماید: آیات القرآن خزائن و كلما فتحت خزانه ینبغى لك ان تنظر ما فیها هر آیه اى خزانه است ، هر خزانه را كه گشودى و باز كردى و وارد شدى زود بیرون نرو. در این خزانه خبرهاست . ما حق نداریم بگوییم جواهر و طلاست

سایت گنجینه دانلودهای رویایی

فریاد بی صدا حرف دل همه کسانی که میگویند ولی شنیده نمی شوند ...هستند ولی دیده نمی شوند ..پس تو نیز بی صدا فریاد کن....

چهارشنبه 18/10/1387 - 0:1 - 0 تشکر 81614

بسم الله الرحمن الرحیم

چرا امام حسین(علیه السلام) خانواده خود را به كربلا بردند؟

این كه امام حسین (علیه السلام) خانواده خود را همراه خویش بردند، داراى چندین نكته مهم است:

الف) هدف اصلى خود از بیعت نكردن با یزید و عدم سازش با حكومت او، اصلاح دین اسلام و اجراى امر به معروف و نهى از منكر بود و با بردن زنان و كودكان این پیام را به بشریت در طول تاریخ رساندند كه غرضشان جنگطلبى و خونریزى نیست بلكه تنها براى امر به معروف و نهى از منكر و هدایت نمودن مردم و جلوگیرى از تحریف اسلام نابمحمدى (صل الله عله و آله)، از بیعت با یزید سر باز مىزنند. خطبههاى متعدد و مشفقانه آن حضرت در روز عاشورا در مقابل سپاه دشمن نیز نشانگر این مطلب است
.

ب) همراه بردن چنان كاروانى بیانگر این مسأله بود كه امام حسین (علیه السلام) تردیدى در حقانیت خود و ضلالت یزید نداشت زیرا كسى كه زن و فرزند خویش و همه هستى خود در دنیا را به صحنه كارزار عقیده خود مىآورد، مسلماً هیچگونه شكى در حق بودن اقدام خود ندارد. این مطلب علاوه بر این كه نوعى تبلیغ نسبت به عقیده امام محسوب مىشد، روحیه دشمن را نیز تضعیف مىكرد و در دلهاى آنها نسبت به اقدامشان ایجاد تردید مىكرد (مانند قضیه مباهله رسول خدا (صل الله علیه و آله) با نصاراى نجران). ج) دشمن تبلیغات وسیعى مىنمود كه طرف مقابل (سپاه امام حسین) مسلمان نیستند. امام حسین با به نمایش گذاشتن حجاب و نماز و اخلاق اسلامى، تبلیغات آنها را خنثى مىكرد، به طورى كه مىدیدند حتى بچههاى كوچك این كاروان داراى حجاب هستند و نماز مىخوانند

.

د) خانواده آن حضرت مهمترین مبلغان و پیامرسانان قیام خونین ایشان بوده و وجود آنان براى اطلاعرسانى تا پایتخت و كاخ یزید اقدامى فوقالعاده مؤثر و حكیمانه بوده است و بدون آن نهضت آن حضرت تحریف و خنثى مىشد.

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

چهارشنبه 18/10/1387 - 0:2 - 0 تشکر 81615

بسم الله الرحمن الرحیم

مراد از یاران امام حسین(علیه السلام) چه كسانى مىباشد و آیا زنان هم

شامل آنها مىشوند؟

الف) جواب این سؤال بستگى به این دارد كه از یاران چه معنایى را قصد كنیم. یاران حضرت اباعبدالله را مىتوان به دو گروه تقسیم كرد:

1- كسانى كه عملاً وارد صحنه نبرد شدند و به شهادت رسیدند.

2- كسانى كه با تمام تلاش و جهاد خود، جهت احیاى اهداف مقدس امام حسین (علیه السلام) كوشیدند در نتیجه عدهاى شهید شده و عدهاى نیز اسیر گشتند.

آنان براى زنده نگه داشتن اهداف امام حسین (علیه السلام) و افشاى ظلم و فساد دستگاه حكومتى (بنى امیه) مأموریت مهم تبلیغ و رسالت دین را بگرفتند در این صورت زنان نیز جزء یاران امام حسین (علیه السلام) قرار مىگیرند و زینب كبرى (سلام الله علیها) نه تنها از یاران آن حضرت بلكه از رهبران و عناصر برجسته نهضت عاشورا به حساب مىآید.

زینب كبرى (سلام الله علیها) بعد از عصر عاشورا با ایراد خطابهها موارد متعددى دستگاه حكومتى یزید را به لرزه در آورد تا جایى مىرساند كه یزیدبن معاویه، روش خودش را در بر خورد با خاندان اهل بیت (علیه السلام) عوض كرد.

ب) این كه امام حسین (علیه السلام) در این سفر پرخطر اهل بیت خود را به كربلا برد، معناى خاصى دارد و نشان دهنده اهمیت این سفر است از طرفى به همراه بردن اهل بیت به این جهت بود كه آنان رسالت

امام حسین (علیه السلام) را بعد از شهادتش ادامه دهند
.

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.