• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 5165)
چهارشنبه 23/2/1388 - 19:32 -0 تشکر 112617
...............

...................

 

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

چهارشنبه 30/2/1388 - 18:43 - 0 تشکر 114595

به نام خدا

سلام

آقای میلادی، همین که تصمیمتون رو گرفتید خودش یه قدم بزرگه، تبریک می گم.

به خدا توکل کنید و پا پیش بذارید، حالا به هر نحوی که خودتون صلاح می دونید (چون ما که از شرایط شما خبر نداریم)، ان شاء الله که به زودی زود با خبرهای خوب، خوشحالمون کنید.

حالا ان شاء الله دوستانی که دراین زمینه تجربه ای دارند هم راهنماییتون می کنن.

فقط اون جمله ی آخر که گفتید: من می دونم، من موفق نمی شم... این حرف رو دیگه نزنید تو رو خدا! چرا موفق نشید؟!! مثبت فکر کنید برادر من!

این حرف شما من رو یاد اون شخصیت توی کارتون گالیور انداخت!! که می گفت فلان اتفاق نمیفته، من خودم میییییییییییییدونم!!!

:D

اما شما این طور فکر نکنید.

توکل به خدا فراموش نشه.

و

همیشه شاکرش باشیم...

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

چهارشنبه 30/2/1388 - 20:26 - 0 تشکر 114617

به نام خدا

سلام

eeeeeeeeeeee

آقای میلادی دیگه رسما دارید مدیر محترم!! انجمن  خانواده رو عصبانی میکنیدهااااااااااا!!!

اولا به عنوان یه دختر خدمتتون عرض میکنم

اگر ایشون غریبه هستند یعنی نامحرم هستند به هیچچچ وجه مقدمه چینی و سه ساعت حرف زدن رو توصیه نمیکنم

اگر نه هم که خوبه یه کم کوچولو مقدمه بچینید

اصلا هم از آب و هوا و اقتصاد خاورمیانه و ... حرف نزنید که اصلا طرف کلافه میشه

خیلی محجوب به حیا، مودب، جنتل من وار! مودب، مودب مودب مودب( وای چی بگم این ادب ه خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی مهم ه)

میرید جلو و ازش برای یه صحبت کوتاه وقت میخواهید و بهش میگید ایشون رو میشناسید و قصد مزاحمت ندارید

واااااای آقای میلادی نگرانم کردید!

یه وقت دستپاچه نشیدهاااااااااااااااااااااااااااااااااااا.... خانم ها اصولا خوششون نمیاد

دستاتون به هیچ وجه نباید بلرزه... لباتون موقع حرف زدن بلرزه دیگه تمووووم...( اینجوری روحیه میدن جدیدا؟!!)

تو چشای ایشون زل زل زل نگاه نمیکنید... خیلی هم بچه مثبت بازی در نمیارید... همون طور که گفتم خیلی آقا ازشون درخواست یه کوچولو وقت میکنید.

سرتون رو بالا میگیرید واعتماد به نفس رو کامل نشون میدید... کمر صاف صاف.. قوز نکنید هااااا....

لبخنددددددد فراموش نشه که اصلا معجزه میکنه... لبخند ملیح ها... 

سعی کنید مهرتون رو تو چهرتون نشون بدید( خیلی آسونه)

بعدش کاملا صادقانه از احساساتشون براش میگید و شرایطتتون رو برش توضیح میدید....

هر چی صادق تر باشید بهتر... کلا جذبش کنید هاااااا

بعدشم بهش میگید منتظر جوابش میمونید

واای خیلی تاکید دارم رو دستپاچه نشدن و مودب بودن....

اصلا خیلی مودبه...معجزه میکنه... من به شخصه اگه یکی رو ببینم که مودب نیست و دستپاچه شده و دستاش میلرزه و... دلم میخواد کلشو بکوبم به دیوار....

نکته ی دیگه:

به خدا توکل کنید و همون جمله هه که بهتون گفتم رو هی تکرار کنید

ما هم اینجا براتون دعا میکنیم...فقط تا رسیدید خونه میاید میگید چی شدااااااااا

ایشالله که هر چی خیره پیش میاد

موفق هستید 

یا حق

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 30/2/1388 - 22:9 - 0 تشکر 114636

به نام خدا

دوستان سلام

نه آقا سخته ها

اون دست لرزیدن هم اگه نباشه كه بی مزه می شه. :D

من كه بعید میدونم بتونم از چنین موقعیتی جون سالم در ببرم

من خودم ترجیه می دم به خودش نگم و اول مثلا به یكی از دوستاش بگم. واسه ادم راحت تره ولی اینكه دختر هم خوشش بیاد نمی دونم و بعید می دونم زیاد خوشش بیاد.

اللَّهُــــــــمّے صَــــــلٌے  و سَلّـــــمّے علَےَ مُحمَّــــــــدْ وَ آلِےَ مُحمَّـــــــــدْ و عجِّـــــــلْ فرَجَهُــــــمّے
 
 
پنج شنبه 31/2/1388 - 18:26 - 0 تشکر 114807

سلام

آقا نمیدونین چی شد

2 ساعت تمریناتی که مدیر انجمن گفتن رو جلوی آیینه اجرا کردم

بعد با ترس و لرزی که داشتم سعی کردم خودمو کنترل کنم

خلاصه بعد از کلی مکافات رفتم جلو گفتم :سَ...سَ ....سلام

بعد از احوال پرسی نمیدونم منو جو گرفت چی شد یه دفعه گفتم:میخواستم بگم که من شُ ....ُش ..شما رو دوست دارم

بعدش اونم با خجالت و یه لبخند ملیح سرش رو انداخت پایین و گفت ببخشید و رفت

من خشکم زد و دیگه نفهیدم چی کار کنم

این یعنی خراب کردم نه؟

یعنی منو دوست نداره؟

چقدر من بدبختم.......

حالا چی کار کنم؟

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

پنج شنبه 31/2/1388 - 18:50 - 0 تشکر 114813

بنام خدایی كه همه چیز راجفت جفت افرید

سلام دوست عزیز!قاشقی(عاشقی)بد دردیه!ولی به این شعر بنیامین كه شما هم دست بردی توش و عنوانش كردی گوش نكن مطمئن باش اگه بدونه دیونت كرده نمیره و دیگه برنگرده.دوست عزیز اینو همیشه یادت باشه*سكوت برای عشق بی معناست*

به كعبه گفتم تو از خاكي منم از خاك چرا بايد به دور تو بگردم؟بگفتا تو با پا امدي بايد بگردي برو با دل بيا تا من بگردم...                             V.A

                                        

پنج شنبه 31/2/1388 - 19:1 - 0 تشکر 114817

ا...وحیذ آقا وقتی لبخند زده یعنی کار تمومه...

دی دیری دیدی دیدیدی(آهنگه مبارک باداست)

یعنی اونم بهت علاقه داره...

اگه نداشت اخم می کرد می گفت:بله؟خودتون و مسخره کردین...

آقا وحید دیگه تموم شد...کی ما رو دعوت می کنید؟

         عشق در قالب الفاظ نبود ،                    ما به يک حرف تمامش کرديم.

       شربتي را که به هر درد دواست،             نچشيديم و حرامش کرديم.

                                     *التماس دعا*

پنج شنبه 31/2/1388 - 19:49 - 0 تشکر 114824

به نام خدا

سلام

جناب وحید میلادی.

به نظر من قضیه رو تموم شده ندونید.

بازم برید جلو و کامل باهاشون صحبت کنید. اینطوری میفهمه که تا چه حدی دوسش داری.

بعدشم برادر من نگید که بدبختید.

شادیتون کاملا بطور زیر پوستی مشخصه :)

یار مبارک بادا    ایشالاه مبارک بادا

:D

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

پنج شنبه 31/2/1388 - 20:21 - 0 تشکر 114827

به نام خدا

سلام

ندید گرفتم که خندیدید جناب سعیدان!!

توکل به خدا... 

انشاء الله که بدبخت نشدید!

یا حق

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 31/2/1388 - 22:23 - 0 تشکر 114856

بنام خدا

سلام

تا اینجا كه بد نبوده

اون ببخشید ایشون رو این طوری تفسیر كنید.

حیا و خجالت و اینكه با بقیه فرق داره و هر چیزی رو طبق رسومش دوست داره.

حالا نظر من اینه كه یه بار دیگه ایشون رو ببینید و ازش اجازه بگیرین برای اومدن خواستگاری با خانواده.

البته نمیدونم شاید در همین حد هم ایشون حیا داشته باشند كه در این صورت باید

با یك واسطه این كار رو انجام بدین و حتی شاید بهتره به از خانوادتون بخواین از خانواده ایشون اجازه خواستگاری بگیرن.

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
پنج شنبه 31/2/1388 - 23:11 - 0 تشکر 114876

به نام خدا

سلام

من شدییییییییییییییییدا خوشحال شدم...

چقدر خوب که گفتین...

امیدوارم قدم های بعدی رو هم منطقی بردارید و قضیه خیییلیییییییی شیرین تموم بشه!!!

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.