• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 4102)
دوشنبه 10/4/1392 - 11:23 -0 تشکر 616539
چه اشعاری را حفظ هستید و یا دوست دارید حفظ کنید؟

سلام دوستان
نمی دونم بعد از شعر حفظی های مدرسه دیگه چقدر برای شعر وقت گذاشتید. توی این قسمت آخرین شعر، بیت یا نثری رو که تلاش کردید حفظ کنید بگذارید. حتما این شعر باید از بهترین شعر ها باشه . به این ترتیب کلی ابیات زیبا در این بحث خواهیم داشت..
بسم الله...

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
شنبه 9/6/1392 - 14:32 - 0 تشکر 638613

بهروز رها گفته است :
[quote=بهروز رها;558041;638474]شعری از بهروز رها که خیلی دوستش دارم


((دعایم كن))

میـان خلوت سبز نیـاز عشق دعایم كن

كنار چشمه جوشان راز عشق دعایم كن


تماشا كن چروك دست سرد التماسم را

تو از اوج طلایی فراز عشق دعایم كن


قنوتت را بخوان باجنبش خاموش لبهایت

و در آن سجده سرخ نمازعشق دعایم كن


چه زیبا می زنی زخمه به تار مهربان دل

به پشت پرده لرزان ساز عشق دعایم كن


مسیرتشنه احساس من بازاست و من راهی

چنان باران تو در راه دراز عشق دعایم كن


سرم را می گذارم روی پاهایت همین حالا

كه با لالایی آرام نـاز عشـق دعـایم كن


«رها»كن در فضا عطر دل انگیز محبت را

همیشه با شمیم دلنواز عشـق دعایم كن

بهروز _ رها


زیبا سرودید
قلمتون نویسا

شنبه 23/6/1392 - 21:9 - 0 تشکر 644407

یک قطعه ای که خیلی از خوندنش لذت می برم  ولی متاسفانه نمی دونم نوشته کیه!

پناه می برم به تو...
به تو از تمام جغرافیای دنیای بد اخم ها
و فکر می کنم چه آرام است یادم با نامت.
پناه می آورم به تو...
بعد از هر باران،بعد از هر زخم ،قبل از هراتفاق ،بعد از هر حادثه
و بگو جز تو چه کسی می تواند مرهم باشد بر دلم .
پناه می برم به نامت به یادت و هرچه که مرا جدا سازد از ناامیدی.
مرا ببر به اتفاق های خوب ، ساعت های ناب
آن روزها که دلشوره هایم بزرگتر از فاجعه نبود
و مرا بیاور به اکنون ، به باور آنکه خوب می شود لحظه ها
و درست می شود اندام حقیقت .
پناه می برم به تو ...
تا آنچه که نباید بایدم شود
و آنچه که باید نباید شود را اشتباه نکنم .
پناه می برم به آغوش زمستان تا فصل بهار رحمتت کالبدی از زندگیم شود.
پناه می برم از سرناپاکی ها به تو






تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
پنج شنبه 21/9/1392 - 20:58 - 0 تشکر 675591





سلام به همه دوستان عزیز 
شعر دیگری که خیلی دوستش دارمم و دیشب دوباره خوندم :



نه تو می مانی و نه اندوه


و نه هیچ یک از مردم این آبادی


به حباب نگران لب یک رود قسم


و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت


غصه هم خواهد رفت


آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند


لحظه ها عریانند


به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز


تو به آیینه،نه! آیینه به تو خیره شده ست


تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید


و اگر بغض کنی


آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد


گنجه دیروزت، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!


بسته های فردا همه ای کاش ای کاش!


ظرف این لحظه ولیکن خالی ست


ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود


غم که از راه رسید در این خانه بر او باز مکن


تا خدا یک رگ گردن باقی ست


تا خدا مانده به غم وعده این خانه مده



تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:26 - 0 تشکر 676488




تا قیامت می دهد گرمی به دنیا آتشم

آفتاب روشنم نسبت مکن با آتشم


شعله خیزد از دل بحر خروشان جای موج

گر بگیرد یک نفس در هفت دریا آتشم


چیست عالم آتشی با آب و خاک آمیخته

من نه از خاکم نه از آبم که تنها آتشم


شمع لرزان وجودم را شبی آرام نیست

روزها افسرده ام چون آب و شبها آتشم


اشک جانسوزم اثر ها چون شرر باشد مرا

قطره آبم به چشم خلق اما آتشم


در رگ و در ریشه من این همهگرمی ز چیست؟

شور عشقم یا شراب کهنه ام یا آتشم؟


از حریم خواجه شیراز می آیم رهی

پای تا سرمستی و شورم سراپا آتشم

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
شنبه 12/11/1392 - 15:10 - 0 تشکر 683226







یک نفس با دوست بودن همنفس

آرزوی عاشقان این است و بس

واحه های دور دست دل کجاست؟

تا بیاسایم در آن خود یک نفس؟

واحه هایی گم که آن جا کس نیافت

ردپایی از نگاه هیچ کس

خسته ام از دست دلهایی چنین

پیش پا افتاده تر از خاروخس

ارتفاع بالها:سطح هوا

فرصت پروازها:سقف قفس

خسته از دل

خسته از این دست دل

ای خوشا دل های دور از دسترس!

تو را نادیدن ما غم نباشد  که در خیلت به از ما  کم نباشد
جمعه 18/11/1392 - 19:46 - 0 تشکر 683968

 از سعدی



غم زمانه خورم یا فراق یار کشم




به طاقتی که ندارم کدام بار کشم






نه قوتی که توانم کناره جستن از او




نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم






نه دست صبر که در آستین عقل برم




نه پای عقل که در دامن قرار کشم






ز دوستان به جفا سیرگشت مردی نیست




جفای دوست زنم گر نه مردوار کشم






چو می‌توان به صبوری کشید جور عدو




چرا صبور نباشم که جور یار کشم






شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل




ضرورتست که درد سر خمار کشم






گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید




کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم



نصرالدین کریمی(مُبین)
دوشنبه 21/11/1392 - 0:17 - 0 تشکر 684245

یه شعر سخته
من جز کتابای مدرسه اون مراهنمایی شعر کامل حفظ نکردم بیشتر تک مصرع حفظم
بیشترین ابیات از یه شعر مال پروین اعتصامی که اونم کامل نیست
 و همین باز باران:)
                                  دانی که را سزد صفت پاکی/   آن کو وجود پاک نیالاید

تا خلق ازو رسند به آسایش / هرگز به عمر خویش نیاساید


تا دیگران گرسنه و مسکینند/ بر مال و جاه خویش نیفزاید


مردم بدین صفات اگر یابی / گر نام او فرشته نهی، شاید



جمعه 25/11/1392 - 22:53 - 0 تشکر 684744



سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ




که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ






به جلوه گل سوری نگاه می‌کردم




که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ






چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور




که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ






گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم




نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ






زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن




دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ






یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست




یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ






نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان




که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ



نصرالدین کریمی(مُبین)
سه شنبه 29/11/1392 - 14:55 - 0 تشکر 685521



زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا




چه نغزست و چه خوبست چه زیباست خدایا






از آن آب حیاتست که ما چرخ زنانیم




نه از کف و نه از نای نه دف‌هاست خدایا






یقین گشت که آن شاه در این عرس نهانست




که اسباب شکرریز مهیاست خدایا






به هر مغز و دماغی که درافتاد خیالش




چه مغزست و چه نغزست چه بیناست خدایا






تن ار کرد فغانی ز غم سود و زیانی




ز تست آنک دمیدن نه ز سرناست خدایا






نی تن را همه سوراخ چنان کرد کف تو




که شب و روز در این ناله و غوغاست خدایا






نی بیچاره چه داند که ره پرده چه باشد




دم ناییست که بیننده و داناست خدایا






که در باغ و گلستان ز کر و فر مستان




چه نورست و چه شورست چه سوداست خدایا






ز تیه خوش موسی و ز مایده عیسی




چه لوتست و چه قوتست و چه حلواست خدایا






از این لوت و زین قوت چه مستیم و چه مبهوت




که از دخل زمین نیست ز بالاست خدایا






ز عکس رخ آن یار در این گلشن و گلزار




به هر سو مه و خورشید و ثریاست خدایا






چو سیلیم و چو جوییم همه سوی تو پوییم




که منزلگه هر سیل به دریاست خدایا






بسی خوردم سوگند که خاموش کنم لیک




مگر هر در دریای تو گویاست خدایا






خمش ای دل که تو مستی مبادا به جهانی




نگهش دار ز آفت که برجاست خدایا






ز شمس الحق تبریز دل و جان و دو دیده




سراسیمه و آشفته سوداست خدایا
مولانا



نصرالدین کریمی(مُبین)
چهارشنبه 6/1/1393 - 8:18 - 0 تشکر 687968

از سعدی



فریاد من از فراق یارست




و افغان من از غم نگارست






بی روی چو ماه آن نگارین




رخساره من به خون نگارست






خون جگرم ز فرقت تو




از دیده روانه در کنارست






درد دل من ز حد گذشتست




جانم ز فراق بی‌قرارست






کس را ز غم من آگهی نیست




آوخ که جهان نه پایدارست






از دست زمانه در عذابم




زان جان و دلم همی فکارست






سعدی چه کنی شکایت از دوست




چون شادی و غم نه برقرارست



نصرالدین کریمی(مُبین)
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.