• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 1276)
سه شنبه 14/6/1391 - 20:23 -0 تشکر 543457
محمد تقی جعفری

سلام دوستان در این قسمت سعی بر مطالبی کامل از این عالم داشته باشیم همراه باشید

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:15 - 0 تشکر 546132

آیت‌الله شیخ محمدتقی جعفری، فقط با حضور در تهران و سخنرانی و تدریس در جمع غیرحوزویان تفاوتش را با هم‌لباسانش آشكار نكرد بلكه در توجه به علوم و دانش هم این مساله را اثبات كرد. او معتقد بود: «خلاء فكری جامعه در زمینه علوم انسانی است؛ نه در زمینه فقه و اصول» جعفری به استادش، آقا سیدعبدالهادی شیرازی گفته بود: «حوزه نباید تنها منحصر به فقه و اصول باقی بماند چرا كه از سراسر دنیا مسائل به كشورهای اسلامی سرازیر شده است و دنیا دارد كم‌كم حكم یك «خانواده» را پیدا می‌كند...» دكتر احمد جلالی از علامه جعفری درباره «دلیل عدم تدریس فقه و اصول» می‌پرسد كه او می‌گوید: «پس از مراجعت به ایران دیدم كه به فقه و اصول به اندازه كافی توجه شده است ولی این جوان‌ها سرگردانند! احساس تكلیف كردم. دیدم منبع‌الكفایه در زمینه فقه و اصول هست اما در زمینه‌های دیگر نیست...» همچنین او در گفت‌وگو با نشریه «حوزه» وابسته به «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» به نقد فقه رایج می‌پردازد و می‌گوید: «خدا می‌داند كه ما چقدر روایات زیادی داریم كه می‌تواند مبانی احكام فقهی قرار گیرد اما با كمال تاسف، با بردن آنها به باب اخلاق و گفتن اینكه اینها اخلاقی است، فقه را از آن محروم كردند. در اینها باید تجدیدنظر شود و از آنها استفاده گردد...» او به «تخصصی شدن» فقه معتقد بود و آنچنان با روش فقها مبنی بر بررسی آرای علمای گذشته در درس خارج فقه، میانه‌ای نداشت: «مقدار زیادی از عمر گذشتگان ما، در انتقاد از آرای اسلاف صرف شده است... آرای بزرگان و پرداختن به آن تا حدودی مفید و لازم است اما مدتی طولانی انرژی مغز را صرف انتقاد از اقوال دیگران كردن، فایده‌ای ندارد؛ چرا كه غالبا این انتقادات، اثر شرعی ندارد. ما باید به جای پرداختن بیش از حد به آرای بزرگان و انتقاد از آنها، به منابع دست اول بپردازیم و روی آنها كار كنیم...»

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:16 - 0 تشکر 546133

البته علامه جعفری، خود به مباحث فقهی در نجف و پس از آن در مشهد و تهران پرداخته بود. او حتی در دیدار با آیت‌الله بروجردی، نگاه فقهی خویش را درباره «تشریح انسان» توضیح داد كه آیت‌الله بروجردی پس از آن، از او می‌خواهد كه در قم بماند. او علاوه بر تدریس كوتاه درس خارج فقه در نجف و تهران و از سرگیری آن در اواخر عمر، فتواهایی هم درباره «طهارت اهل كتاب»، «محدود نبودن زكات به موارد نه‌گانه» و... دارد كه تحت عنوان «رسائل فقهی» منتشر شده است. او از منظر فقهی «كمونیست‌های ایرانی»‌ را «مرتد» ندانست و هیچ انسانی را ذاتا نجس به حساب نیاورد. همچنین آنچه در درس خارج فقه آیت‌الله جعفری متفاوت با سایر تدریس‌های متداول و مرسوم به نظر می‌رسد؛ نام و نشان برخی از شخصیت‌های علمی غربی است: «در درس خارج فقه حضرت استاد (جعفری) بودیم كه بحث از قانون و حكومت پیش آمد. استاد برای ارائه مدرك، كتاب «قراردادهای اجتماعی» نوشته ژان ژاك روسو را آوردند و به اینجانب فرمودند: صفحه 81 را بیاور...»

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:16 - 0 تشکر 546134


آیت‌الله شیخ محمدتقی جعفری، شاگرد شیخ صدرا بادكوبه‌ای (قفقازی) بود و حكمت را در نجف از او یاد گرفت. فضای حاكم بر حوزه نجف به گونه‌ای بود كه نقل شده است: «در نجف شیخ صدرا منظومه (ملاهادی سبزواری) را درس می‌گفت ولی خیلی نمود نداشت بنابراین اگر درسی (درباره فلسفه) بود در گوشه و كنار پنهانی بود...» چرا كه «فلسفه» نه تنها در حوزه نجف خواهان نداشت بلكه برخی روی خوشی هم به آن نشان نمی‌دادند. اما جعفری همچنان از دوران تبریز و تهران، مجذوب این علم بود. او علاوه بر تحصیل فلسفه اسلامی، مدتی با استاد و پس از آن خودش به مطالعه «فلسفه غرب» پرداخت: «كتاب‌هایی كه از مصر به نجف سرازیر می‌شدند، به مثابه پلی بود در انتقال علوم و معارف مغرب زمین به مشرق‌زمین... كتاب‌هایی را كه از مصر سرازیر می‌گشت، با عشق و علاقه خیلی شدیدی مطالعه می‌كردم؛ آن موقع استادی پیدا كردم برای خواندن یكی از معروف‌ترین فلسفه‌های مغرب زمین... غرب از نظر تطبیق و حس‌گرایی و تجربه‌گرایی‌اش برای من جالب بود... برای آنكه فلسفه غرب را دقیق بخوانم گاهی به چند ترجمه رجوع می‌كردم. ترجمه‌های مختلف را از كشورهای مختلف تهیه می‌كردم و به مطالعه آن می‌پرداختم...»


توجه او به «فلسفه» به گونه‌ای بود كه آیت‌الله خویی، بزرگ‌ترین استادش هم حاضر نبود از وجوهات شرعی به او كمك كند. جعفری در این‌باره روایت كرده بود: «آیت‌الله خویی به آقا میرزا رضی زنوزی تبریزی گفته بود: می‌خواستم به آقای جعفری كمك‌های مالی بكنم ولی چون در مسائل علمی (فلسفی) خیلی وارد شد، بنابراین از نظر شرعی احتیاط كردم، گفتم: پدرآمرزیده! رفتن من به سوی مسائل علمی و غور در آنها برای حفظ دین بود؛ نه اینكه بروم خلبان بشوم یا كشتیرانی بكنم!»

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:17 - 0 تشکر 546135

البته آمیختن فلسفه با معارف اسلامی، راه را بر جعفری گشوده بود؛ به گونه‌ای كه با نظر استاد دیگرش، آقاسید عبدالهادی شیرازی در نجف به تدریس در این عرصه پرداخت و یكی از شاگردانش «سیدمحمدباقر صدر» بود.


او با حضور در ایران هم همچنان در مسیر علاقه‌اش به فلسفه گام برداشت و مدتی «منظومه» تدریس كرد كه یكی از شاگردانش «علی‌اكبر ناطق نوری» بود. پس از آن نیز در تمامی سخنرانی‌ها و محافل علمی در منزل‌اش «فلسفه» بود كه محور كلامش به حساب می‌آمد؛ به قول علی‌اكبر رشاد: «زندگی‌اش فلسفه بود».


اگرچه حضورش در تهران و جدایی‌اش از «حوزه»، آتش انتقادات حوزویان مخالف فلسفه را علنی نكرد اما از طرف دیگر، او نیز به‌گونه‌ای رفتار می‌كرد و سخن می‌گفت كه مخالفان حوزوی فلسفه با او از در دوستی وارد می‌شدند و ارتباطی صمیمانه میان آنها و او برقرار بود.


«عرفان» دیگر علم مورد علاقه علامه جعفری بود. او گفته بود: «لذت‌آورترین مكتب‌های معنوی همین مكتب «عرفان» است، ولی متاسفانه قابل اثبات با دلیل نیست... قطعی است كه عرفان، عالی‌ترین و معقول‌ترین لذت را برای انسان عارف به ارمغان می‌آورد...» یكی از شاگردانش درباره استادش می‌گوید: «ایشان در عرفان عملی فوق‌العاده بالا بودند و اصلا در عرفان موسسند...» او بار دیگر در حوزه‌ای وارد شده بود كه نگاه غالب در حوزه‌های علمیه آنچنان میلی به آن نداشت و برخی بزرگان از آن به عنوان محور انحرافات اعتقادی یاد می‌كنند. جعفری نه تنها به بیان آموزه‌های عرفانی پرداخت بلكه فراتر رفت و شرحی بر مثنوی مولوی نوشت؛ مثنوی‌ای كه بیش از خود عرفان، مخالفانی در حوزه‌های علمیه داشت. او اگرچه در این شرح انتقاداتی را درباره آرای مولوی مطرح كرده است اما آنچنان تمجیدی از این شاعر عارف می‌كند كه این انتقادات دیده نمی‌شود. او معتقد است: «عظمت مقدار فراوانی از مطالب متنوع كه در این كتاب (مثنوی معنوی) آمده برای مغزهای جوینده بسیار مفید است و اگر كسی این مساله را منكر شود، مثنوی را مورد توجه قرار نداده است یا خدای نخواسته غرض دیگری دارد... مطالب مهم مولوی و گرایش‌ها و دریافت‌های او مرا به خود جلب كرد. ما در بررسی خود دریافتیم كه او وقتی روحش اوج می‌گیرد و دریافتی از خدا پیدا می‌كند از بالا به انسان‌ها نگاه می‌كند...» او در جلد 14 «ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه» خود نوشته است: «اگر با یك نظر محققانه، نه با مطالعات سطحی برای اشباع ذوق ادبی، در طرز تفكرات جلال‌الدین محمد مولوی وارد شویم و به طور دقیق منابع و تكیه‌گاه‌های اندیشه‌ها و تجسمات این مغز و روان شگفت‌انگیز را مورد بررسی قرار دهیم، خواهیم دید این انسان، چگونه همزمان با تفكرات علمی محض و جهان‌بینی كلی كه بر مبنای حواس و تعقل استوار است، در اقیانوس مواج از دریافت‌های عرفانی و وجد و هیجان ربانی غوطه‌ور شده است. آنچه كه اینجانب در نتیجه تفسیر، نقد و تحلیل مثنوی به دست آورده‌ام، حدود 500 مساله علمی محض و صدها اصول و مسائل جهان‌بینی و شناخت‌های روانی و اخلاقی است.» او در جای دیگر درباره مولوی گفته است: «او را من از ملاصدرا خیلی بالاتر می‌بینم. از یك جهت از ابن‌سینا هم بالاتر است.»
اما با این حال، او پس از تدوین این اثر، «تفسیر نهج‌البلاغه» را نگاشت و به نوعی با این اقدام، انتقادات آنچنان سر برنیاورد. جعفری به گونه‌ای با حوزویان مراوده داشت كه حتی از قولش نقل شده است كه آیت‌الله خویی و آیت‌الله میلانی، خواهان مطالعه این اثر درباره مثنوی معنوی مولوی بودند.


پنج شنبه 16/6/1391 - 20:18 - 0 تشکر 546136


آیت‌الله شیخ محمدتقی جعفری، با سیاسیون ارتباط داشت. برخی دوستان و همراهانش پرشور در میدان سیاست گام برمی‌داشتند اما متنوع بودند؛ از هر دسته و گروهی ولی او در عرصه سیاست دیده نشد؛ چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی. آنچنان كه ماموران امنیتی رژیم پهلوی هم پس از سال‌ها پیگیری و تحت نظر قراردادنش، به این مساله تاكید كردند: «محمدتقی جعفری یكی از روحانیون مطلع در امر فلسفه اسلامی است كه مشی او از سال‌ها قبل، دوری از هرگونه مسائل سیاسی (اعم از مخالف و موافق) است و مطالب خلاف مصالح مملكتی در بالای منبر عنوان نمی‌كند و موضوعاتی كه او به هنگام وعظ طرح می‌كند، صرفا تحلیلی فلسفی از احكام اسلام است...» اما آنچه رژیم گذشته را نسبت به جعفری حساس كرده بود؛ همان ارتباط‌هایی بود كه برخی سیاسیون با او داشتند.


پنج شنبه 16/6/1391 - 20:19 - 0 تشکر 546138



اما حضورش در محافل و مجالس، رفاقت‌هایش و حتی دامادهایش (عبدالعلی مصحف و فضل‌الله صلواتی)؛ او را با سیاست پیوند زدند كه البته جعفری از این جنس نبود و این پیوند هیچ‌گاه میسر نشد. به قول «رسول جعفریان»، نویسنده كتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران»، «آقای جعفری یك فرد سیاسی، به معنای مصطلح آن نبود...» او همچون علمای هم‌عصرش در نجف، «سیاستش در بی‌سیاستی بود» و همانند استادش، میرزا فتاح شهیدی تبریزی كه «وقتی محمدرضاشاه به تبریز رفته بود. بسیاری از بزرگان حتی بعضی از روحانیون مشهور تبریز به دیدن او رفته بودند. بعضی از اطرافیان، به خدمت مرحوم آیت‌الله آقامیرزا فتاح تبریزی رسیده و از ایشان خواهش می‌كنند كه او نیز به دیدن شاه برود. وی برای اینكه آنها را از سر خود باز كند، می‌گوید: آقاجان! من یك دهاتی هستم. مرا چه به شاه!» رفتار می‌كرد. مقامات حكومتی وقت با او نه مخالفتی داشتند و نه موافقتی. به گونه‌ای كه روزی «اسدالله اعلم» در پای سخنرانی‌اش در دانشگاه شیراز نشست یا «حسن امامی» خواستار دیدار با او بود. همچنین جعفری خود از احترام یكی از مقامات نظامی رژیم گذشته به خود یاد می‌كند: «من در زمان پهلوی، روزی با دو نفر از دوستان از دانشگاه خارج شده و به طرف منزل می‌آمدم... یك وقت به مقابل یك خانه بزرگ رسیدیم كه متعلق به یكی از مقامات بزرگ نظامی آن روز تهران بود كه در آن لحظه با .


البته این موارد، تنها یك بعد كوچك از روابط علامه جعفری بود بلكه روابط مستحكم‌ترش با روحانیون مبارز و مخالف رژیم پهلوی بود. او از همان ابتدا پیش از سفر به نجف، در درس اخلاق امام خمینی در فیضیه قم حضور یافت، در قم با احمد جنتی و امامی كاشانی در درس آیت‌الله صدوقی آشنا شد و حتی در سفر كوتاهی كه از نجف به ایران آمده بود، در تهران در منزل پدر همسر امام خمینی (مرحوم آیت‌الله میرزا محمد ثقفی) با امام دیدار كرد كه در آن جلسه «بحث مفصلی درباره یك مساله فقهی كه مربوط به طلاق خلع بود، مطرح شد.» همچنین در نجف یكی از شاگردانش «سیدمجتبی میرلوحی» (نواب‌صفوی) بود كه روابط آنان بسیار دوستانه‌تر از روابط استاد و شاگردی بود كه با یكدیگر به تفریح می‌رفتند. او درباره نواب صفوی گفته بود: «بسیار خوش استعداد و خوش‌ذوق بود؛ اراده عجیبی داشت...»

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:20 - 0 تشکر 546139

او در بازگشت به ایران، با آیت‌الله مرتضی مطهری آشنا شد و دوستی صمیمانه‌ای میان این دو برقرار شد. به گونه‌ای كه او خود درباره این روابط می‌گوید: «از سال 1340 به بعد، آقایانی مانند آیت‌الله طالقانی و مرحوم شهید مطهری بودند كه در دانشگاه‌ها فعالیت داشتند و به ما اصرار كردند كه دانشجوها می‌خواهند كه گاهگاهی شما برای ایشان سخنرانی كنید...» مطهری هم درباره او گفته بود: «ما به مردم حرف تحویل می‌دهیم، او روح تحویل می‌دهد.» در جریان اختلافات حسینیه ارشاد، بار دیگر مطهری از او دعوت كرد تا در میدان منازعات او و شریعتی، در كنار چند نفر از علما؛ آقایان «ابوالفضل موسوی‌زنجانی، محمد بهشتی، حسین وحیدی، ناصر مكارم، خزعلی، موسوی‌اردبیلی، مهدوی‌كنی، رضی شیرازی، رضا صدر، باقر خوانساری و لطف‌الله صافی» ناظر بر سخنرانان حسینیه ارشاد شود.

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:21 - 0 تشکر 546140

البته روابط علامه جعفری، فقط به آیت‌الله مطهری مختص نمی‌شد بلكه علی شریعتی و پدرش (استادمحمدتقی شریعتی) هم با او رابطه دوستانه‌ای داشتند و جلساتی میان آنان برگزار می‌شد. در آن هنگام كه عالمان و واعظان تهرانی منتقد تند و تیز شریعتی بودند، برخی به دیدار جعفری رفته و از او خواستند تا صریحا بنویسد: «ایشان (علی شریعتی) حق اظهارنظر در مقدار قابل توجهی از مسائلی را كه مطرح كنند، ندارد» اما او به جای پذیرش این تقاضا، آنان را نصیحت كرد و این آیه را خواند: «فبشر عبادی الذین یستمعون القول احسنه.» او آنچنان به شریعتی علاقه‌مند بود كه به پسرش پیش از سفر به حج گفته بود: «تا كتاب حج دكتر شریعتی را نخوانده‌ای؛ به حج مرو.» شریعتی نیز در جریان اعتراض‌های یكی از واعظان تهرانی، به دیدار او رفت و گفت: «جنابعالی از طرف من مختارید كه همه آثار و نوشته‌های بنده را بخوانید و هر كجایش را مخالف اسلام و تشیع و به هر دلیل ناجور یافتید، خط بكشید تا در چاپ‌های بعدی آن را حذف كنند...»

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:22 - 0 تشکر 546142


«نهضت آزادی» تشكل سیاسی مخالف رژیم پهلوی نیز علامه جعفری را برای مراسم‌هایش دعوت می‌كرد تا بتواند بر اساس نظر رهبرانش «دین» و «علم» را آشتی دهد. جعفری در جمع «جوانان نهضتی» حضور می‌یافت و سخنرانی می‌كرد. «مسجد هدایت»، مسجدی كه با نام «آیت‌الله طالقانی» گره خورده بود، نیز محل رفت و آمدش بود؛ در جمعی كه مهندس بازرگان، دكتر سحابی، آیت‌الله طالقانی، مهندس سحابی، عباس شیبانی، بسته‌نگار و... حضور داشتند. در منزلش هم، دانشجویان معترض رژیم حضور می‌یافتند و حتی اعضای سازمان مجاهدین‌خلق نیز آنجا را می‌پسندیدند. انجمن‌های اسلامی دانشجویان به سخنان او دل می‌بستند و او را به جمع خویش دعوت می‌كردند. فقط مذهبی‌ها در محافل او راه نمی‌یافتند بلكه غیرمذهبی‌ها هم به پای منبرش می‌نشستند. دكتر احمد صبور اردوبادی می‌گوید: «حسن صحبت ایشان این بود كه حتی كمونیست‌ها هم می‌آمدند...» او آنچنان در قید مسائل سیاسی نبود كه مدتی اتاقی در منزلش را در اختیار یكی از نیروهای امنیتی رژیم قرار می‌دهد. او به عنوان دانشجویی غریب تقاضای مكانی برای سكونت می‌كند و حدود شش ماه در آنجا می‌ماند و در درس‌هایش شركت می‌كند. جعفری خود پس از رفتن ناگهانی آن فرد می‌گوید: «می‌دانستم كه او مامور ساواك است.» چرا كه او حتی در 12 و 13 خردادماه 42 كه تظاهرات‌های مردم در قالب عزاداری محرم در خیابان‌های تهران برپا بود، به سخنرانی‌های معمولش در دبیرستان مدائن تهران مشغول بود. فضای سیاسی و شور و هیجان آن تاثیری بر محتوای كلامش نمی‌گذاشت و هدفش منحصر به فرد بود و مستقل از این گروه و آن گروه. اینگونه بود كه در اكثر اسناد ساواك؛ اگرچه ماموران در برخی موارد دچار اشتباهاتی همچون ارتباط او با نهضت آزادی یا مجاهدین خلق می‌شدند، اما بر این نكته تصریح شده بود: «فاقد پیشینه مضره»، «در گفتارش مطالب سیاسی وجود نداشت»، «در این جلسه هیچ‌گونه مسائل سیاسی و برخلاف مصالح كشور مطرح نشد»، «گزارش سخنرانی جعفری فاقد ارزش اطلاعاتی است» و...


او به نشریات سیاسی مخالف رژیم، مقاله می‌داد و نقطه‌نظراتش را ابراز می‌كرد؛ مكتب تشیع، نشریه انجمن‌های اسلامی دانشجویان خارج از كشور و... اما مقالاتش در ظرف سیاسی، بوی سیاسی نمی‌داد.


پس از انقلاب نیز، اگرچه همه روحانیون؛ هر كدام به نوبه خودشان در سمت‌های فرهنگی و سیاسی قرار گرفتند اما او به دیدار امام رفت و گفت: «[بگذارید] به كارهای علمی و تحقیقاتی و تدریس و تالیف بپردازم.» امام هم به او گفت: «شما هرچه بگویید و هر كاری را كه انجام بدهید، صحیح است.» شكل‌گیری نظام اسلامی، باعث نشد حتی استادی دانشگاه را بپذیرد یا مسئولیتی در نهادی لااقل فرهنگی قبول كند. البته در نیمه اول دهه 60، مقالات او در میانه دو ارگان حوزوی دو جناح سیاسی حاكم (راست و چپ)؛ یعنی «نور علم» ارگان جامعه مدرسین (روحانیون راست‌گرا) و «حوزه»، ارگان دفتر تبلیغات اسلامی (روحانیون چپ‌گرا)، بیشتر باب میل چپ‌گرایان بود و در نشریه «حوزه» دیده می‌شد. از سوی دیگر نهضتی‌‌ها هم در جریان اختلافات پیش آمده میان امام و مهندس بازرگان از او خواستند تا پا در میانی كند كه نپذیرفت: «آقای دكتر یزدی، پیش من آمد و در مورد اختلاف بین آقای بازرگان و مرحوم امام‌خمینی صحبت كرده و از من خواست كه دخالت كنم و اختلافات را از بین ببرم...»


تقاضای دیگری نیز در اواخر عمر از سوی دكتر سروش مطرح شد كه چالش‌هایی در پی داشت و تا روزهای آخر حیات این كدورت در خاطر علامه جعفری باقی مانده بود. عبدالكریم سروش كه مدت مدیدی با او آشنا بود و گاهی در محافل علمی سخنانش را می‌شنید، در سال 76 به همراه اكبر گنجی و ماشاءالله شمس‌الواعظین به دیداش رفت. سروش از جعفری خواست تا در مراسم نكوداشت او كه در روزهای آتی آن دیدار برگزار می‌شد، از آیت‌الله منتظری دفاع كند و درباره آزادی بیان سخن گوید. اما علامه جعفری نپذیرفت. پس از آن با انتشار خبر این دیدار سروش جوابیه‌ای داد و دفتر علامه هم پاسخی. این بار نیز سیاست نتوانست او را وارد گود كند. مراسم نكوداشت‌اش هم از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد و دولتمردان و حكومت‌ورزان به تمجید از او پرداختند و اساتید و دانشگاهیان از او تقدیر كردند.

آیت‌الله شیخ محمدتقی جعفری، اگر دانش‌آموخته حوزه بود، اما ماحصل تجربه‌اش در محافل غیرحوزوی به بار نشست و علامه حوزویان نشد و همواره در میان دانشگاهیان دیده شد. او با بزرگان علوم غیردینی، همچون دكتر حسابی، دكتر رضا و حتی دكتر هشترودی نشست و برخاست‌های مستمر داشت. اما كمتر در گعده‌های علما ظاهر شد.


علامه جعفری در قلمرو معارف اسلامی سخن می‌گفت، اما در گوشه‌گوشه سخنرانی‌ها و تدوین آثار نام و گفتارهای شخصیت‌های علمی و ادبی غرب رخ می‌نمود و زیر لوای آموزه‌های تشیع قرار می‌گرفت. به قول نشریه حوزوی «حوزه»: «استاد سخن اندیشمندان غرب را در شعاع درخشش كلام علی(ع) قرار می‌دهد تا همه را برابر عظمت سخنان مولا(ع) به زانو درآورد...» اما این رویكرد در حوزه دیده نشد و خواهانی هم به چشم نیامد؛ و الا رهرویی می‌‌یافت و دیگرانی همچون او در حوزه متولد می‌شدند.

منابع:
1- فیضی، كریم، جاودان اندیشه، انتشارات تهذیب، قم، پاییز 1380
2- نصری، عبدالله، تكاپو‌گر اندیشه‌‌ها، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، چاپ چهارم، 1387
3- جوادی، محمدرضا، فیلسوف شرق، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چاپ دوم،‌1380
4- فاضلی، قادر، یادیار، فضیلت علم، تهران، چاپ دوم، 1384
5- چراغ فروزان (یاران امام به روایت اسناد ساواك، جلد 7)، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، دی 1377
6- جعفری، محمدتقی، رسائل فقهی، موسسه علامه جعفری، انتشارات تهذیب، چاپ اول، زمستان 1380
7- مهدی‌پور، محمد و آزادی، علیرضا، مجموعه مقالات كنگره بین‌المللی بزرگداشت علامه محمدتقی جعفری، دو جلد، انتشارات دانشگاه تبریز، 1379
8 – جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی – سیاسی ایران (1357-1320)، چاپ ششم، بهار 1385
9 – گلشن ابرار، جلد 6 و 7، پژوهشكده علمی – كاربردی باقرالعلوم، قم، زمستان 85 و بهار 86
10 – دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، جلد 3، مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1377
11- صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از آغاز تاكنون، جلد 2، مركز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، زمستان 85
12- میردار، مرتضی، خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین ناطق‌نوری، جلد یك، مركز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، پاییز 84
13- ویژه برنامه تصویری نكوداشت علامه محمدتقی جعفری (ستاره‌ای بدرخشید)، شبكه دوم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
14- گفت‌وگوی نگارنده با حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اكبر رشاد

پنج شنبه 16/6/1391 - 20:23 - 0 تشکر 546143

فهرست آثار علامه محمدتقی جعفری (قدس سره)


در فقه:
1ـ رسائل فقهی كه شامل مطالب زیر است:
ـ طهارت اهل كتاب
ـ ذبایح اهل كتاب
ـ عدم انحصار زكات در موارد نه گانه
ـ قاعده لاضرر و لاضرار
ـ حلیت و حرمت گوشت انواع حیوانات
ـ حقوق حیوانات در فقه اسلامی
ـ كیفر سرقت در اسلام
ـ مقایسه حقوق بشر در اسلام و غرب
ـ بحثی درباره امر به معروف و نهی از منكر
ـ حرمت سقط جنین
ـ مسئولیت مدنی ناشی از جرم كودكان بزهكار در فقه و حقوق اسلامی


2ـ حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب (فارسی و انگلیسی)
3ـ الرضاع




برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.