• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 4929)
شنبه 21/5/1391 - 17:17 -0 تشکر 503975
دانستنی های قرآنی

علوم قرآن كدامند؟

بعضی از علوم هستند كه برای بعضی دیگر از علوم جنبه مقدمه‌ای دارند به این معنی كه برای فهم آن یا علم دیگر باید این مقدمه را طی كرد تا بتوان آن علم را طی كرد، از جمله علوم مقدمی علوم قرآن است كه برای درك و فهم قرآن مجید آموختن آن ضروری و لازم است.


پس بنابراین علوم قرآن عبارت است از مجموعه علومی كه برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق تر قرآن ،آموختن آن لازم است. لذا برای هر مفسر و محقق قرآنی شناخت این علوم لازم است، ما دربحث‌های آینده به بعضی از علوم قرآن اشاره می‌كنیم.


برخی از این علوم قرآن عبارتند از:تاریخ قرآن، وحی و نزول قرآن، اعجاز قرآن، محکم و متشابه،عدم تحریف قرآن، تدوین قرآن، نص قرآن، ، اسامی و اوصاف قرآن، آیات و سوره‌ها، فهم و تفسیر قرآن،‌ قرائات، ترجمه قرآن، تلاوت قرآن و ... .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:22 - 0 تشکر 503987

وحی



تعریف وحی




الف: معنای لغوی: ابن منظور در لسان العرب می‌گوید: وحی به معنای اشاره كردن، نوشتن، رساله، الهام و كلام پنهانی و هر چیزی است كه به دیگری القاء ‌شود، تعبیر «وحی الیه و اوحی» یعنی با او به گونه‌ای بود كه از دیگران پنهان می‌داشت.




راغب اصفهانی می‌گوید: ریشه وحی به معنای اشاره تند و سریع است و به همین خاطر هركاری كه به سرعت انجام گیرد آن را وحی می‌گویند و این ممكن است در كلامی رمزی و كنایه‌ای باشد و یا آوازی باشد مجرد از الفاظ و كلمات و یا به صورت اشاره به بعضی از اعضاء و یا به نوشتن.




ب: معنای اصطلاحی: وحی اصطلاحی ارتباطی معنوی است كه برای پیامبران الهی جهت دریافت پیام آسمانی از راه اتصال به غیب برقرار می‌شود و جز او هیچ شایستگی و توان چنین دریافتی را ندارد.




استعمالات وحی:




1. وحی به معنای الهام روحانی به ملائكه: «إِذْ یُوحِی رَبُّكَ إِلَی الْمَلائِكَهِ أَنِّی مَعَكُمْ»[1] «هنگامی كه پروردگارت به فرشتگان وحی می‌كرد كه من با شما هستم.»




2. الهام روحانی به انسان: «وَ أَوْحَیْنا إِلی أُمِّ مُوسی أَنْ أَرْضِعِیهِ»[2] «به مادر موسی وحی كردیم كه او را شیر ده.»




3. الهام روحانی به جمادات: «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحی لَها»[3] «آن روز است كه (زمین) خبرهای خود را باز گوید (همان‌گونه) كه پروردگارت بدان وحی كرده است.




4. وسوسه شیطانی: «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیُوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوكُمْ»[4] «و در حقیقت شیطان‌ها به دوستان خود وسوسه می‌كنند تا با شما ستیزه نمایند.»




5. اشاره: «فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرابِ فَأَوْحی إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَهً وَ عَشِیًّا»[5] «پس از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید (اشاره كرد) كه روز و شب به نیایش بپردازید.




6. غریزه: «وَ أَوْحی رَبُّكَ إِلَی النَّحْلِ»[6] «پروردگار تو به زنبور عسل وحی (الهام غریزی) كرد.




7. وحی نبوی: این نوع وحی مخصوص انبیاء‌است تفاوت انبیاء‌ با دیگر افراد در وحی پذیری رسولان الهی است.«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُوحی إِلَیَّ»[7] «من هم مثل شما بشری هستم جز این كه به من وحی می‌شود.»




اقسام وحی: ارتباط پیامبران با خداوند به سه طریق صورت می‌گیرد:




1. گفتار خداوند با پیامبر بدون هیچ واسطه.




2. گفتار خداوند با پیامبر از پشت حجاب شنیده شود. مانند شجره طور كه موسی سخن خدا را شنید ولی از طریق درخت.




3. گفتار خداوند با پیامبر با واسطه ملكی كه حامل وحی است.




این سه نوع وحی در این آیه آمده است: «ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً»[8] «و هیچ بشری را نرسد كه خدا با او سخن گوید جز از راه وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستاده‌ای بفرستد.»




--------------------------------------------------------------------------------




[1] . سوره انفال، آیه 12.




[2] . سوره قصص، آیه 7.




[3] . سوره زلزله، آیه 4 و 5.




[4] . سوره‌انعام، ‌آیه‌ 112.




[5] . سوره مریم، آیه 11.




[6] . سوره نمل، آیه 68.




[7] . سوره كهف، آیه 110.




[8] . سوره‌شوری، آیه 51.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:22 - 0 تشکر 503988

معنای قرآن




در مورد معنای قرآن پنج وجه گفته شده است:




1. قرآن، اسمی جامد و غیر مشتق است خداوند بعنوان اسم خاص برای وحی كه بر پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ نازل فرموده قرار داده است.




2. قرآن اسمی مشتق و غیر مهموز است و مشتق از قرن الشیئ بالشیئ است یعنی چیزی را به چیزی ضمیمه كردن چون سوره‌ها و آیات و حروف به یكدیگر مقرون هستند.




3. قرآن اسم مشتق از قرائن (جمع قرینه) است. چون آیات قرآن همانند یكدیگرند و بعضی بعض دیگر را تأیید می‌كنند و هر آیه قرینه آیات دیگر است.




4. قرآن مشتق و مهموز است و از قَرْء است كه به معنای جمع است. چون همه ثمرات كتب آسمانی را در خود جمع كرده‌است.




5. اسم مشتق و مهموز است از ماده قرأ (به معنای تلاوت) است كه این مصدر به معنای مفعول (مقروء) است یعنی خوانده شده و یا خواندنی.




از این اقوال قول پنجم قوی‌تر به نظر می‌رسد. زیرا قرأت همان تلاوت آیات الهی است. علاوه بر این‌كه امر اقرأ در آغاز وحی به پیامبر این نظریه را تقویت می‌كند زیرا به معنای (بخوان) است.




اسامی قرآن




برای قرآن در بین مفسران و قرآن پژوهان در رابطه با اسامی قرآن اختلاف نظر وجود دارد. بعضی برای قرآن 43 اسم و بعضی 55 اسم و بعضی 80 اسم و بعضی 90 اسم هم گفته اند.




از میان عناوین قرآن آنچه مسلم است چهار عنوان به صورت اسم در قرآن به‌كار رفته است:




1. قرآن: این اسم حدود 68 بار به‌كار رفته است.




2. كتاب: حدود صد بار به‌كار رفته است.




3. ذكر: 20 بار به‌كار رفته است.




4. فرقان: هفت بار به‌كار رفته است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:22 - 0 تشکر 503989

اصطلاحات علوم قرآنی


2ـ سوره از سور، به معنی حصار و بارة شهر است، چون سورة قرآن، پیرامون آیاتی را احاطه كرده و آنها را گرد هم به صورت واحدی درآورده و نیز همچون بارة شهر، بلند مرتبت و رفیع است، آن را سوره می‌نامند.
3ـ سوره از سوار است كه معرب دستواره (= ‌دستبند) می‌باشد و چون سورة قرآن مانند دستواره‌ای آیاتی از قرآن را در‌بر‌گرفته است سوره نامیده شده است.
4ـ مقام و منزلت رفیع.
5ـ سوره از تصور (= ‌تصاعد و تركیب) است و از كلمة تَسَوَّرُوا در آیة «إِذْ تَسَوَّرُوا الِْمحْرابَ»[1] همین معنی اراده شده است زیرا سوره‌های قرآن بر روی هم قرار گرفته‌اند، لذا آنها را سوره می‌نامند[2].
28ـ آیه
آیه، بخشی از حروف، كلمات یا جمله‌هایی است كه از طریق نقل و روایت، حدود آن مشخص شده است[3].
واژة آیه دارای معانی گوناگون است، از جمله:
1ـ علامت و نشانه، از آن جهت كه هر آیه‌ای از قرآن، نشانة صدق و راستی آورندة آن؛ و علامت عجز و ناتوانی مخالفان؛ و حاكی از انقطاع و جدایی آن از ما‌قبل و مابعد آن است.
2ـ جماعت، از آن رو كه هر آیه، از جماعت و تعدادی حروف، كلمات یا جمله‌ها، تشكیل یافته است.
3ـ امر عجیب و شگفت‌آور، زیرا هر آیه در همان حد كوتاه و محدود خود، از نظر لفظ و مدلول، در حد اعجاز قرار دارد و عجیب و شگفت‌آور است[4].
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . سورة ص، آیة 21.
[2] . دكتر سید محمد باقر حجتی، پژوهشی در قرآن كریم، ص 83ـ 84.
[3] . همان، ص 65.
[4] . همان، ص 63ـ 64.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:23 - 0 تشکر 503990

اصطلاحات علوم قرآنی


1ـ قرائت
قرائت، همان تلاوت و خواندن قرآن كریم است، یعنی هرگاه تلاوت قرآن به گونه‌ای باشد كه از نصّ وحی الهی حكایت كند و برحسبِ اجتهادِ یكی از قرّاء معروف ـ‌برپایه و اصول مضبوطی كه در علم قرائت شرط شده است‌ـ استوار باشد، قرائت قرآن تحقّق یافته است[1].
امام صادق،‌(ع)، می‌فرماید: «قرآن یكی بیش نیست و اختلاف بر سر قرائت آن، از جانب راویان (قاریان) صورت گرفته است»[2].
قرآن دارای نصّ واحدی است و اختلاف میان قرّاء بر سرِ بدست آوردن و رسیدن به آن نصّ واحد است و عوامل اختلاف چند چیز است:
1ـ اختلاف مصاحف اوّلیه، چه پیش از اقدام به یكسان كردن مصاحف در زمان عثمان و چه پس از آن.
2ـ نارسایی خط و نوشته‌های قرآن كه از هرگونه علایم مشخصه و حتّی از نقطه، عاری بوده است.
3ـ ابتدایی بودن خط، نزد عرب آن روز[3].
2ـ ترتیل
حضرت علی،‌(ع)، درباره معنای ترتیل می‌فرماید: «انتخاب محلّ مناسب برای وقف كردن و تلفّظ صحیح حروف»[4].
3ـ تجوید
علم تجوید، زاییده علم قرائت بوده و عبارت است از: قواعدی كه از قرائات سبعه، استنباط و تدوین گردیده است. در علم تجوید از مخارج و صفات حروف و سایر دستورهای تلاوت قرآن مجید، بحث می‌شود. نخستین كسی كه این علم را به رشته تحریر درآورد ابومزاحم موسی‌بن‌عبیدالله است كه در قرن چهارم می‌زیسته است[5].
4ـ قرّاء سبعه
قرائت قرآن، بین قاریان، در مواردی اختلاف داشت و چون تعداد قاریان در طی سالیان متمادی افزایش می‌یافت، اختلاف قرائات نیز روز به روز زیاد می‌شد. تا این كه ابن مجاهد از میان كلیه قرائات، هفت قرائت را برگزید. آنان عبارتند از:
1ـ نافع، 2ـ ابن‌كثیر، 3ـ ابوعمرو، 4ـ عاصم، 5ـ حمزه، 6ـ كسایی، 7ـ ابن‌عامر[6].
5ـ اسباب نزول
دانشی كه عهده‌دار بیان و توضیح حوادث و جریانهای تاریخی است كه نزول آیات قرآنی را ایجاب كرده است[7].
6ـ آیات الاحكام
احكام شرعی دارای منابعی است كه از جمله این منابع، قرآن كریم است. قرآن در قالب تقریباً پانصد آیه، به بیان احكام شرعی از قبیل امر و نهی و مباحث حقوقی پرداخته است. بررسی این آیات از جهات گوناگون، در جهت كشف مقصود و منظور شارع مقدّس، علم «آیات‌الاحكام» را به وجود آورده است[8].
7ـ تفسیر
برای تفسیر، معانی گوناگونی وجود دارد. از آن جمله تعریفی است كه امام فخر رازی بیان می‌كند: «تفسیر، علمی است كه در آن، از الفاظ كلام پروردگار، از جهت دلالت بر مراد و مقصود خداوند، بحث صورت می‌گیرد».
به عبارت دیگر: تفسیر، دانشی است كه در زمینه معانی آیات قرآن، اسباب نزول، محكم، متشابه، ناسخ، منسوخ و دیگر شوؤن آن، گفتگو می‌كند[9].
8ـ تأویل
تأویل در لغت به معنی بازگردانیدن و رجوع است و در قرآن مجید عبارت است از: اِرجاع و رجوع‌دادن آیات متشابه، به یكی از معانی كه احتمال می‌رود.
به عبارت دیگر: تأویل، معلوم كردن باطن آیه است. البته بعضی تفاوت چندانی از جهت معنی، بین تفسیر و تأویل، قایل نیستند[10].
9ـ فرق تأویل و تفسیر
نظر مرحوم علاّمه طباطبایی در تفسیر المیزان، آن است كه تأویل یك وجود خارجی است و از سنخ تفسیر نیست. تفسیر گاهی به ظاهر است، گاهی به باطن، اما تأویل از سنخ لفظ نیست، از نوع مفاهیم نیست، بلكه از سنخ واقعیت خارجی است‌... تأویل به نظر علاّمه طباطبایی در مقابل تفسیر است، زیرا تأویل، آن عین خارجی است كه هیچ سنخیت با تفسیر و مفاهیم تفسیری ندارد. دیگران تأویل را بر همان برداشتهای باطنی حمل كرده‌اند، و در واقع تأویل را با تفسیر به باطن، در یك ردیف و یك معنا گرفته‌اند[11].
10ـ خاصّ
آیاتی است كه درباره شخص معیّن و یا مورد خاصّ نازل شده باشد، مانند:
یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ؛[12] ای پیامبر، آن‌چه را كه از ناحیه پروردگارت به تو نازل شده، (به مردم) برسان[13].
11ـ عام
برخلاف خاص، آیاتی كه عمومیت داشته و شامل تمام افراد باشد. مانند آیاتی كه با خطاب یا أَیُّهَا النَّاسُ... همراه است[14].
12ـ مجمل
آیاتی را می‌گویند كه بدون تفصیل نازل شده، و از ظاهر آیه، مراد و معنی و تفسیر آن به صورت مفصّل معلوم نباشد، بلكه محتاج به توضیح باشد. مانند بیشتر آیاتی كه مربوط به احكام است. نظیر:
أَقِیمُوا الصَّلاهَ؛[15] نماز را بپا دارید[16].
13ـ ظاهر
منظور، معانی ظاهری الفاظ آیات است. مثل:
وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ؛[17] براستی كه خداوند نسبت به بندگان بیناست[18].
14ـ باطن
برخلاف ظاهر، عبارت از معنایی است كه متناسب با ظاهر آیه، بعد از تعقّل و تفكّر و اجتهاد و مراجعه به آیات دیگر، استنباط شود[19].
15ـ مطلق
یعنی رها‌شده، و در قرآن مجید آیاتی است كه بدون هیچ قیدی باشد، مانند:
إِنَّ اللَّهَ عَلی كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ؛[20] براستی كه خداوند بر هر چیز تواناست[21].
16ـ مقید
آیاتی است كه مقید به خصوصیتی باشند. مانند:
وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً؛[22] و مردم را حج و زیارت آن خانه واجب است بر هر كسی كه توانایی برای رسیدن بدانجا یافت[23].
17ـ حروف مقطّعه
در ابتدای 29 سوره از سوره‌های قرآن، یك یا چند حرف از حروف الفبا (مجموعاً 78 حرف است و با حذف مكرّرات، 14 حرف می‌شود، یعنی نصف حرف هجاء كه 28 حرف است) وجود دارد كه این حروف را حروف مقطّعه گویند و عبارتند از: أ، ج، ر، س، ض، ط، ع، ق، ك، ل، م، ن، ه، ی.
بدرالدّین زركشی می‌گوید: «از تركیب این حروف، می‌توان این جمله را ساخت: نص حكیم قاطع له سر». فیض كاشانی جمله صراطُ علیٍّ حقْ نُمسِكُه را ساخته است[24].
18ـ محكمات
آیاتی كه معنا و مراد آنها روشن است. به این‌گونه آیات باید ایمان آورد و عمل كرد، مانند آیه:
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ؛[25] بگو: او خداوند یگانه و بی‌همتاست[26].
19ـ متشابهات
آیاتی را گویند كه استقلال در افاده مدلولِ خود نداشته باشند و به واسطه محكمات، معنای آن روشن می‌شود. مانند آیه:
الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی؛[27] خدا بر تخت خود قرار گرفت[28].
20ـ ناسخ و منسوخ
در میان آیاتِ احكام كه در قرآن آمده است، آیاتی هست كه پس از نزول، جای حكمِ آیاتی كه قبلاً نازل شده و مورد عمل بوده‌اند را گرفته و به زمان اعتبارِ حكم قبلی، خاتمه داده است. آیات قبلی، منسوخ و آیات بعدی را ناسخ گویند. چنانكه در اول بعثت، مسلمانان دستور داشتند كه با اهل كتاب به مسالمت رفتار كنند:
فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ؛[29] پس عفو و گذشت كنید و نادیده بگیرید، تا امر خدا بیاید.
و پس از چندی آیه قتال آمد و به حكم مسالمت، خاتمه داد:
قاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِر‌...ِ؛[30] با كسانی كه به خدا و روز قیامت ایمان ندارند بجنگید[31].
21ـ حد قرآن
در حدیث است كه:
اِنْ لِلْقُرآنِ ظَهْراً وَ بطْناً وَ حَدّاً وَ مطلَعاً؛ قرآن، ظاهری و باطنی دارد، و حدی و مطلعی دارد.
و غرض از حد، آن اندازه از معنی است كه دیگران نمی‌توانند از آن تجاوز كنند، یعنی عجزِ مردم، آنها را از تجاوز منع می‌كند[32].
22ـ فرق قرآن و حدیث قدسی
قرآن مجید با همان الفاظ، معانی و ترتیب خاصّش از جانب پروردگار بر پیامبر اكرم،‌(ص)، در مقام تحدی و اعجاز نازل شده است و معجزه می‌باشد و هیچ كس قادر به آوردن مانند آن ـ‌به جهت رفعت كلام پروردگار متعال‌ـ نیست ولی حدیث قدسی گرچه مانند قرآن، از جانب پروردگار است، لكن در مقام تحدی و اعجاز نبوده و معجزه به شمار نمی‌آید، مانند این حدیث قدسی:
ألصَّوْمُ لی وَ أنَا أجْزی بِهِ؛[33] روزه مخصوص من است، و من خود جزای آن می‌باشم[34].
23ـ وجوه
اگر در لفظ یا عبارتی چند معنا احتمال رود، این معانی را وجوه گویند. بدین معنا كه عبارت مذكور را بتوان بر چند وجه تعبیر كرد و هر وجهی را تفسیری شمرد[35].
24ـ نظایر
نظایر، در الفاظ و تعابیر مترادفه به كار می‌رود و آن هنگامی است كه چند لفظ (كلمه یا جمله) یك معنای تقریبی واحد را افاده كنند. این بیشتر در الفاظی یافت می‌شود كه دارای معانی متقارب و مترادف باشند و جدا ساختن آنها، گاه دشوار می‌نماید[36].
25ـ تحدّی
مبارزه‌طلبی و دعوت نمودن منكران نبوّت، برای آوردن مثلی برای معجزه را تحدی گویند. تحدّی اختصاص به اعجاز قرآن ندارد بلكه معجزات پیامبران گذشته نیز همواره همراه تحدّی بوده است[37].
26ـ تحریف
تحریف در اصطلاح به هفت معنا آمده است:
1ـ تحریف در دلالت كلام؛ یعنی تفسیر و تأویل ناروا، 2ـ ثبت آیه یا سوره در مصحف بر‌خلاف ترتیب نزول، 3ـ اختلاف قرائت كه بر‌خلاف قرائت مشهور باشد، 4ـ اختلاف در لهجه، 5ـ تبدیل كلمات؛ یعنی لفظی را از قرآن برداشتن و مرادف آن را جایگزین كردن، 6ـ افزودن بر قرآن، 7ـ كاستن از قرآن[38].
27ـ سوره
برای لفظ سوره معانی گوناگونی ذكر كرده‌اند، از جمله:
1ـ مخفَّف و تسهیل‌یافته، در این صورت، سؤره، تلفظ می‌شود كه در اصل به معنای باقی‌مانده آشامیدنی در ظرف می‌‌باشد و چون سوره قرآن قطعه و قسمتی از آن است، بدین جهت سوره‌اش نامیده‌اند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 182.
[2] . اصول كافی، ج 2، ص 630، ح 12.
[3] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 182ـ 183.
[4] . بحارالانوار، ج 67، ص 323.
[5] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 39.
[6] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 189ـ 190، با تلخیص.
[7] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 39.
[8] . همان، ص 40.
[9] . همان، ص 39.
[10] . همان، ص 40.
[11] . كیهان اندیشه، شماره 39، ص 12، مصاحبه با آیت‌الله جوادی آملی.
[12] . سوره مائده، آیه 67.
[13] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 38.
[14] . همان.
[15] . سوره بقره، آیه 43.
[16] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 38.
[17] . سوره آل‌عمران، آیه 20.
[18] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 38.
[19] . همان.
[20] . سوره طلاق، آیه 12.
[21] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 38ـ 39.
[22] . سوره آل عمران، آیه 97.
[23] . مصطفی اسرار، دانستنیهای قرآن، ص 39.
[24] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 334.
[25] . سوره توحید، آیه 1.
[26] . علاّمه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 34.
[27] . سوره طه، آیه 5.
[28] . علاّمه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 34ـ 39.
[29] . سوره بقره، آیه 109.
[30] . سوره توبه، آیه 29.
[31] . علاّمه طباطبایی، قرآن در اسلام، ص 48.
[32] . آیت‌الله حسن‌زاده، هزار و یك كلمه، ج 2، ص 131.
[33] . كنزالعمال، ج 8، كتاب الصوم، ص 226.
[34] . سید محمد حسن جواهری، دانستنیهای علوم قرآن و معماهای قرآنی، ص 25.
[35] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 320.
[36] . همان.
[37] . آیت‌الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی، ج 1، ص 128.
[38] . محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص 445ـ 446.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503992

تكرار آیات



در قرآن بعضی از آیات تكرار شده‌اند، ابتدا آیاتی كه تكرار شده‌اند را بر می‌شمریم، سپس به حكمت این تكرار اشاره می‌نماییم.




آیات مكرر:




1. «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»؛ این آیه مباركه «31» مرتبه در سوره «الرحمن» تكرار شده است.




2.«وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِینَ»؛ این آیه مباركه «10» مرتبه در سوره «مرسلات» آمده است.




3. «فَاَلْقی عَصاهُ فَإِذا هِیَ ثُعْبانٌ مُبِینٌ»؛ این آیه مباركه هم در سوره اعراف آیه«107» و هم در سوره شعراء آیه«32» آمده است.




4. «وَ نَزَعَ یَدَهُ فَإِذا هِیَ بَیْضاءُ لِلنَّاظِرِینَ»؛ این آیه مباركه هم در سوره اعراف آیه «108» و هم در سوره شعراء آیه «33» آمده است.




5. «وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ»؛ این آیه شریفه هم در آیه «3» و هم در آیه «5» سوره «كافرون» تكرار شده است.




6. «كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ»؛ این آیه شریفه، در آیات «2 و 3» سوره «تكاثر» آمده است.




7. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»؛ آیه مباركه درسوره «شرح» آیات «5 و 6» تكرار شده است.




«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلاَّ عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»




8. این آیات شریفه، بین سوره‌های «مؤمنون» آیات «5 الی 8» و سوره «معارج» آیات «29 الی 32» مشابه می‌باشد.




9. «وَ الَّذِینَ هُمْ عَلی صَلَواتِهِمْ یُحافِظُونَ»؛ این آیه شریفه بین سوره «مؤمنون» آیه «9» و آیه «34» سوره «معارج‌» مشابه می‌باشد.




10. «یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَی الْعالَمِینَ وَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَهٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ»؛ این آیات مباركه، بین آیات «47 و 48» با آیات «122 و 123» سوره «بقره» مشابه می‌باشد.




11. «الم» این آیه شریفه «6» مرتبه در كل قرآن تكرارشده است.




سوره‌های: بقره، آل عمران، سجده، لقمان، روم، عنكبوت.




12. «فَسَجَدَ الْمَلائِكَهُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ».




در این آیه شریفه در آیه«73» سوره «ص» و همچنین در آیه «30» سوره «حجر» آمده است.




13. «یُرِیدُ أَنْ یُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرِینَ یَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِیمٍ»




این آیه شریفه «110 و 111 و 112» سوره «اعراف» مشابه با آیات «35 و 36 و 37» سوره «شعراء» می‌باشند.




14. «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ»




این آیه شریفه درسوره‌های «عنكبوت» آیه «57» و «انبیاء» آیه «35» آمده است.




15. «وَ أُلْقِیَ السَّحَرَهُ ساجِدِینَ قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِینَ رَبِّ مُوسی وَ هارُونَ»




آیات شریفه «120 و 121 و 122» سوره «اعراف» مشابه و مثل آیات «46 و 47 و 48» سوره «شعراء» می‌باشد.




لازم به ذكر است، در بعضی از آیات، نصف آیه با آیه دیگر مشابه هستند یا اینكه مشابه هستند ولی حروفی مانند: این، واو، فاد و ... اضافه شده است به‌طور كلی این تشابه، دلیل بر مشترك بودن تمام محتوای آیه نیست؛ چون هر آیه‌ای معنی و مفهوم خاص خودش را دارد.




علت تكرار آیات: تكرار آیات در قرآن انگیزه‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد از جمله:




1. تاكید:




یكی از حكمت‌های تكرار در قرآن می‌تواند به منظور تأكید باشد. مثلاً در سوره انشراح خداوند به پیامبرش بشارت می‌دهد كه همراه با سختی‌ها آسانی است. «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»[1] یا در آیه بعدی تأكید می‌كند كه با هر سختی آسانی است. «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا»[2]




2. تكرار به خاطر متعلقات:




یكی از حكمت‌های تكرار آیات در قرآن تناسب با متعلقات و موارد وموضوعات مختلف است. مثل تكرار آیات در سوره مرسلات و الرحمن و قمر.




3. تكرار برای تهدید:




یكی دیگر از رازهای تكرار كلمات در بعضی سور برای تهدید است مثل «أَوْلی لَكَ فَأَوْلی ثُمَّ أَوْلی لَكَ فَأَوْلی» كه برای تهدید نسبت به افراد بی‌ایمان است كه آیات الهی را تكذیب می‌كنند.




4. هدایت افكار:




بیدار ساختن افكار و وجدان‌ها ایجاب می‌كند كه از یك موضوع در موارد مختلف به‌طور مكرر سخن به میان آید، لذا بعضی از نكات اجتماعی و اخلاقی در موارد متعدد بیان می‌شود و این نوع تكرار بر اساس پایه بلاغت است و مقتضای حالت است.




5. هشدار: یكی از علل تكرارهای آیات جنبه هشداری دارد. مثل جریان شیطان كه با آن كه آن همه عبادت كرد ولی در اثر نافرمانی به چنان سرنوشتی دچار شد.




--------------------------------------------------------------------------------




[1] . سوره انشراح، آیه5.




[2] . سوره انشراح، آیه 6

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503993

سوره‌های عزائم (سجده‌دار)



عزائم از ماده عزم به معنای قصد، آهنگ، اراده به كار واجب و فریضه است. در قرآن چهار آیه است كه با خواندن و شنیدن آن‌ها واجب است سجده كرد، آن آیات، آیات عزائم و به سوره‌هایی كه آیات را در بردارند سوره عزائم می‌گویند، آن چهار سوره عبارتند از: 1. والنجم، 2. اقراء، 3. الم تنزیل، 4. حم سجده،




چرا در موقع خواندن یا شنیدن این آیات سجده واجب است؟




1. تعبد: دربعضی از روایات ائمه ـ علیهم السلام ـ آمده است كه با خوندن یا شنیدن این آیات كه در این سور قرار دارد باید سجده كرد،[1] اگر ما در موقع خواندن یا شنیدن این آیات سجده می‌كنیم از باب تعبد به این فرامین است كه در حقیقت فرمان خداوند است.




2. دستور سجده در این آیات: چون در خود این آیات دستور به سجده داده‌اند از باب انجام دادن این فرمان كه در خود آیات است باید موقع خواندن یا شنیدن این آیات سجده كرد. چون خود خداوند در این آیات دستور به سجده كردن داده است.




3.سجده درمقابل عظمت خداوند: در این سوره‌ها به خلقت انسان و آسمان‌ها و زمین اشاره شده است. با دقت در این آیات، در این سوره‌ها انسان به عظمت خداوند پی می‌برد همچنین خود را در مقابل این همه عظمت پست و بی‌مقدار احساس می‌كند و با سجده كردن در مقابل او اعتراف به فقر و ناچیزی خود می‌كند.




4. مبارزه با تفكر شرك‌آلود: همان‌طور كه می‌دانیم این سوره‌ها در مكه نازل شده‌اند، جایی كه مشركان آن در مقابل بت‌ها سجده می‌كردند و بت‌ها را مدبر امور می‌دانستند و آن‌ها را شفیعان خود در نزد خداوند می‌دانستند،‌ خداوند برای مبارزه با این تفكر و باطل اعلام كردن این فكر، ‌دستور داد كه در برابر خداوند سجده كنند و برای غیر خدا سجده كردن جایز نیست.




وقتی كه پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ آیات سوره نجم را تلاوت می‌كردند به گونه‌ای كه این آیات در دل شنوندگان تأثیر گذاشته بود كه وقتی آن حضرت آیه سجده را خواندند همه حاضرین اعم از مؤمنین و مشركین به سجده افتادند به جز ولید بن مغیره كه به خاطر ناراحتی نمی‌توانست خم شود و مشتی خاك برداشت و پیشانی بر آن خاك گذاشت.[2]




5. زدودن تكبر: كسی كه در پیشگاه خداوند سجده‌ای كند و شریف‌ترین موضع بدن خود (پیشانی) را به خاك می‌ساید نهایت تواضع و اخلاص را از خود نشان می‌دهد در این صورت است كه هر دستوری خداوند بدهد بدون چون و چرا انجام می‌دهد.




--------------------------------------------------------------------------------




[1] . شیخ صدوق، خصال، آیت الله كمره‌ای (تهران، انتشارات كتابچی، چ 4، 1376 هجری) ج 1، ص 231.




[2] . تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، (تهران، انتشارات دارالكتب الاسلامیه، چ 9، 1371)، ج22، ص 576

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503994

نام سوره‌های مجموعه‌‌ای




با صرف نظر از اینكه سوره‌ها اسامی خاصی دارند اما بسیاری از سوره‌ها در احادیث و بیانات دانشمندان اسلامی با القاب و اوصاف خاصی معروفند.




1. حامدات: سوره‌هایی كه با حمد الهی شروع می‌شوند. مانند: 1. فاتحه، 2. انعام، 3. كهف، 4. سباء، 5. فاطر.




2. مقطعات: سوره‌هایی كه با حروف مقطعه آغاز می‌شوند. كه تعداد آن‌ها 29 سوره است.




3. میادین: سوره‌هایی كه با الم شروع می‌شوند. مانند: 1. بقره، 2. آل عمران، 3. عنكبوت، 4. روم، 5. لقمان، 6. سجده.




4. الزهراوان: دو سوره نورانی و درخشان قرآن كه عباتند از: 1. بقره، 2. آل عمران.




5. جمال القرآن: 1. سوره بقره، 2. سوره آل عمران.




6. مخاطبات: سوره‌هایی كه با جمله خطابی مانند «یا ایها الذین آمنو، یا ایها الناس» شروع می‌شوند. ماند سوره نساء، مائده، حج، حجرات، تحریم و ...




7. قرینتین: 1. انفال 2. توبه، چون در كنار هم هستند و بعضی آن‌ها را یك سوره شمرده‌اند.




8. حوامیم: سوره‌هایی كه با «حم» ‌آغاز می‌شوند. مانند سوره‌های: 1. غافر، 2. فصلت، ‌3. شوری، 4. زخرف، 5. دخان، 6. جاثیه، 7. احقاف، به این سوره‌ها عراش القرآن هم می‌گویند به لحاظ زیبایی كه دارند. همچنین به سوره‌های دیباج القرآن (لطافت خاصی دارند) و ثمرات القرآن (میوه‌های درخت قرآنند) معروفند.




9. طواسین: سوره‌هایی كه با «طس» شروع می‌شوند. مانند: شعراء، نمل، قصص.




10. عزائم: سوره‌هایی كه مشتمل بر آیات سجده واجبند. مانند: 1. سجده، 2. فصلت، 3. نجم، 4. علق.




11. مسبحات: سوره‌هایی كه در آیه نخست آن تسبیح الهی با عبارت سبّح، یسبح شروع شده است. مانند: 1. حدید، 2. حشر، 3. صف، 4. جمعه، 5. تغابن.




12. المعوذتین: 1.ناس، 2. فلق. كه در آن‌ها به خدا پناه برده می‌شود.




13. اسبع الطوال: سوره‌های طولانی قرآن، مانند: 1. بقره، 2. آل عمران، 3. نساء، 4. مائده، 5. انعام، 6. اعراف، 7. انفال،‌ 8. توبه.




14. المثانی: سوره‌هایی كه به لحاظ طولانی بودن پس از سوره‌های طولانی قرار دارند. مانند: سوره یونس سوره نحل.




15. المئون: سوره‌هایی كه حدود صد آیه دارند.




16. المفصلات: سوره‌‌های كوتاه كه فاصله آیات آن‌ها نسبت به یكدیگر كم است.




17. عتیق (عتاق): سوره‌های: 1. اسراء، 2. كهف، 3. مریم، 4. طه، 5. انبیاء.




18. چهار قل: سوره‌هایی كه با قل شروع میشود. مانند: كافرون، اخلاص، فلق، ناس.




19. بساتین: سوره‌هایی كه با «المر» شروع می‌شود.




20. ممتحنات: فتح، حشر، سجده، طلاق، ن والقلم، حجرات، تبارك، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه، تحریم.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503995

نام‌های دیگرسوره‌ها
هریك ازسوره‌های قرآن نام خاصی دارد كه به آن اسم شناخته می‌شوند. اما بعضی از این سوره‌ها نام‌های دیگری هم دارند به آن‌ها اشاره می‌شود:
نام سوره‌ها نام‌های دیگر سوره‌ها
1. العلق اقراء
2. القلم ن(نون)
3. الحمد الفاتحه، السبع المثانی، ام القرآن، فاتحه الكتاب، الشفاء، ام الكتاب، الشافیه، الوافیه، الكافیه، الاساس، الصلاه، الكنز.
4. لهب ابی لهب، المسد، تبت.
5. التكویر كوّرت.
6. الانشراح الم نشرح، شرح.
7. الماعون ارأیت، الدین.
8. الكافرون جحد، العباده، المقشقشه.
9. الفیل الم ترك كیف.
10. الاخلاص التوحید، الصمد، نسبه الرب، قل هو الله احد.
11. عبس السفره، اعمی.
12. القدر انا انزلناه
13. الشمس الناقه، صالح.
14. قریش ایلاف.
15. الهمزه لمزه.
16. المرسلات العرف.
17. ق الباسقات.
18. القمر اقتربت الساعه.
19. الاعراف المص
20. الفاطر الملائكه
21. اسراء بنی اسرائیل، سبحان
22. یوسف احسن القصص
23. الزمر الغرف
24. المؤمن الغافر، الطَوْل
25. فصلت حم السجده، المصابیح
26. الشوری حمعسق
27. الجاثید الشریعه، الدهر
28. النحل النعم
29.السجده المضاجع، سجده لقمان،‌ جزر، الم، تنزیل
30. الملك المنحیه، الواقعیه، تبارك،‌ المانعه
31. المعارج سأل سائل، واقع
32. النباء عم، التساؤل، المعصرات
33. الانفطار انفطرت
34. المطففین التطفیف
35. البقره فطاط القرآن، سنام القرآن
36. الممتحنه الامتحان، الموده
37. الزلزال الزلزله
38. محمد(ص) القتال
39. الدهر الانسان، هل اتی، الابرابر
40. الطلاق النساء القصری، النساء الصغری
41. البینه البریه، لم یكن،‌ القیامه، اهل الكتاب
42. المجادله الظهار
43. التحریم یا ایها النبی، المتحرم، لِمَ تحرم
44. الصف الحواریین، عیسی
45. المائده العقور، المنقذه
46. التوبه الفاضحه، المنقره، البحوث، برائه، الحاضره، المثیره
47. النصر التودیع
48. آل عمران دبابیج، الطیبه
49. انفال بدر
50. طه الكلیم، الحكیم
51. شعراء الجامعه
52. نمل سلیمان
53. الكهف الحائله
54. الحشر بنی النضیر
55. یس قلب قرآن،‌ ریحانه القرآن
56. غافر مؤمن، طَوْل
57. بروج سوره پیامبران
58. فجر سوره امام حسین ـ علیه السلام ـ

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503996

آیات مشهور قرآن



1. آیه وحدت: « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا » (ال عمران / 103) و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراكنده نشوید.




2. اطاعت از اولی‌الامر: « أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ » (نساء59) خدا را اطاعت كنید و پیامبر و اولیای امر خود را (نیز) اطاعت كنید.




3. آیه تطهیر: « إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً » (احزاب / 33) خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا‎‎‏‎‎ٌ شما را پاك سازد.




4. حكومت مستضعفین: « وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ » (قصص / 5) ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.




5. جاءالحق: « وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً » (اسراء / 81) و بگو:حق آمد، و باطل نابود شد، یقیناٌ باطل نابود شدنی است.




6. و ان یكاد: « وَ إِنْ یَكادُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لََمجْنُونٌ » (قلم / 51) نزدیك است كافران هنگامی كه آیات قران را می‌شنوند با چشم زخم خود تو را از بین ببرند، و می‌گویند او دیوانه است.




7. نفس مطمئنه: « یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّكِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی » (فجر / 27تا30) تو ای روح آرام یافته-به سوی پروردگار بازگرد در حالیكه هم تو از خوشنودی و هم او از تو خشنود است- پس در سلك بندگانم در‌آی-و در بهشتم وارد شو.




8. حساب در قیامت: « فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ » (زلزله / 7و8) پس هر كس هموزن ذره‌ای كار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر كس هموزن ذره‌ای كار بد كرده آن را می‌بیند.




9. آیه‌الكرسی : در روایات آمده كه آیه‌الكرسی عظیم‌ترین آیه در كتاب خداست. مردی عرض كرد: یا رسول‌الله! كدام آیه در كتاب خدا عظیم‌تر است فرمود: آیه‌الكرسی. نامیدن این آیه به آیه‌الكرسی از همان صدر اسلام مشهور بوده، حتی در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله و حتی در زبان خود آن جناب به این نام بیان می‌شد.




«اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاءَ وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ » (بقره / 255تا257)




هیچ معبودی نیست جز خداوند یگانه زنده، كه قائم به ذات خویش است ، و موجودات دیگر، قائم به او هستند، هیچگاه خواب سبك و سنگینی او را فرا نمی‌گیرد.او لحظه‌ای از تدبیر جهان هستی، غافل نمی‌ماند.آنچه درآسمانها وآنچه درزمین است، ازآن اوست كیست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟ (بنابراین، شفاعت كنندگان، برای انها كه شایسته شفاعتند، ازمالكیت مطلقه او نمی‌كاهد) .آنچه را در پیش روی آنها (بندگان) و پشت سرشان می‌داند، (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یكسال است.) و كسی از علم او آگاه نمی‌گردد، جز به مقداری كه او بخواهد. (اوست كه به همه چیز آگاه است، و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بی‌پایان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها وزمین را در بر گرفته است، و نگاهداری آن دو (آسمان و زمین) او را خسته نمی‌كند. بلندی مقام و عظمت، مخصوص اوست. (255)




در قبول دین، اكراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است.بنابراین، كسی كه به طاغوت (بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر) كافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیر محكمی چنگ زده است، كه گسستن برای آن نیست.و خداوند، شنوا و داناست. (256)




خداوند، ولی و سرپرست كسانی است كه ایمان آوره‌اند، آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون می‌برد. (اما) كسانی كه كافرشدند، اولیای آنها طاغوتها هستند، كه آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون می‌برند، آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند. (257)




10. آیه الوصیه: « كُتِبَ عَلَیْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ » (بقره / 180) دستور داده شده كه چون یكی از شما را مرگ فرارسد.




11. آیه وام: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ » (بقره / 282) ای اهل ایمان چون به قرض و نسیه معامله كنید




12. آیه التوجه: « وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ » (بقره / 115) مشرق و مغرب جود و ملك خداست.




13. آیه روزه: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ » (بقره / 183) ای اهل ایمان به شما هم روزه داشتن فرض كردید.




14. آیه كتمان: « إِنَّ الَّذِینَ یَكْتُمُونَ ما انزلناهُ ...» (بقره / 159) آن گروه اهل كتاب كه آیاتی ما را كه فرستادیم كتمان نموده.




15. آیه نفی سبیل: « وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً » (نساء / 141) و خداوند هیچگاه برای كافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط باز نخواهد نمود.




16. آیه ولایت: « إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ » (مائده / 55) ولی امر و یاور شما تنها خدا و رسول خدا است.




17. آیه تصدیق: « وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ » (توبه / 61) و بعضی (از منافقان) آنان هستند كه دائم پیغمبر را می‌آزارند.




18. آیه نفر: « ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا كَافَّهً » (توبه / 122) نباید مؤمنان همگی بیرون رفته.




19. آیه سؤال: « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ » (نحل / 43) بروید از اهل ذكر اگر نمی‌دانید سؤال كنید.




20. آیه عزت: « وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً » (اسراء / 111) او بگو ستایش مخصوص اوست كه هرگز فرزندی ندارد.




21. آیه نور: « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » (نور / 35) خدا نور زمین‌ها و آسمانها است.




22. آیه مودت: « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی » (شوری / 23) بگو من از شما اجرت رسالت جزء این نخواهم كه مودت و محبت مرا در حق خویشاوندان مظور دارید.




23. آیه نبأ: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ » (حجرات / 6) ای مؤمنان هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد.




24. آیه نحوی: « یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ ...» (مجادله / 12) ای اهل ایمان هر گاه بخواهید با رسول سخن سری بگوئید.




25. آیه البسمله: (آیه تسمیه) بسم الله الرحمن الرحیم.




26. آیه قصاص: « وَ لَكُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ » (بقره / 179) عاقبت حكم قصاص برای حفظ حیات شماست.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 17:25 - 0 تشکر 503997

تعداد كلی آیات، كلمات، حروف و حركات قرآن



نام تعداد




1. آیات 6236




2. كلمات 77701




3. حروف 323671




4. نقطه 10115030




5. فتحه 93243




6. كسره 39586




7. ضمه 4804




8.الف 48872




9. همزه 3272




10. تشدید 19253




11. مد 1771




12. محل وقف 5098

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.