• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 4952)
شنبه 21/5/1391 - 17:17 -0 تشکر 503975
دانستنی های قرآنی

علوم قرآن كدامند؟

بعضی از علوم هستند كه برای بعضی دیگر از علوم جنبه مقدمه‌ای دارند به این معنی كه برای فهم آن یا علم دیگر باید این مقدمه را طی كرد تا بتوان آن علم را طی كرد، از جمله علوم مقدمی علوم قرآن است كه برای درك و فهم قرآن مجید آموختن آن ضروری و لازم است.


پس بنابراین علوم قرآن عبارت است از مجموعه علومی كه برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق تر قرآن ،آموختن آن لازم است. لذا برای هر مفسر و محقق قرآنی شناخت این علوم لازم است، ما دربحث‌های آینده به بعضی از علوم قرآن اشاره می‌كنیم.


برخی از این علوم قرآن عبارتند از:تاریخ قرآن، وحی و نزول قرآن، اعجاز قرآن، محکم و متشابه،عدم تحریف قرآن، تدوین قرآن، نص قرآن، ، اسامی و اوصاف قرآن، آیات و سوره‌ها، فهم و تفسیر قرآن،‌ قرائات، ترجمه قرآن، تلاوت قرآن و ... .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 18:1 - 0 تشکر 504149

هر مسلمانی بایستی با قرآن مانوس باشد، با آن آرامش پیدا کند در دلواپسیها و اضطرابها به آن رو آورد. پرسشها و دغدغه هایش را با آن برطرف کند و از آن سرچشمه زلال، رفع عطش کند.

قرآن مجید بنا بر کلام خداوند متعال مایه پاکسازی و درمان بیماریهای فکری و روحی می باشد و سبب نوسازی و متخلق شدن به صفات الهی میگردد( و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه)
برای اینکه به حقیقت انس با قرآن، دست پیدا کنیم باید سه مطلب ذیل رعایت شود:
1- طی کردن مقدمات انس: مقدمات انس با قرآن تسلط بر روخوانی، رعایت تجوید و زیبا خواندن قرآن و مخصوصا حفظ قرآن است که زمینه را جهت انس آماده می سازند.

2- فهمیدن آیات و تدبر در آن

3- عمل به قرآن

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 18:1 - 0 تشکر 504150

نام های بسیاری برای قرآن توسط دانشمندان علوم قرآن ذكر شده است. همچنین اوصاف فراوانی نیز برای قرآن ذكر كرده اند. ذكر نام های فراوان و اوصاف كثیر، برای قرآن موجب شده كه بعضی از دانشمندان « نام » های قرآن را با « اوصاف » این كتاب عظیم، اشتباه گیرند. به این معنی كه گاهی « اوصاف » قرآن را به جای « نام » آن بگذارند و در جاهایی دیگر « نام » قرآن را به جای « اوصاف » آن بنهند.
به همین مناسبت است كه اقوال فراوانی در رابطه با اسامی قرآن كریم نقل شده كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم:
1_ محمد بن جریر الطبری متوفای 310 هجری برای قرآن چهار نام ذكر كرده است كه عبارتند از : قرآن_الكتاب_ الفرقان_ الذكر.
2_ مرحوم امین الاسلام طبرسی صاحب تفسیر پرافتخار « مجمع البیان » نیز برای قرآن همان اسامی فوق را ذكر كرده است.
مرحوم طبرسی که رحمت خدا بر او باد، اسامی قرآن را اینچنین معنا می كنند:
الف) القرآن: معناه القرآئة فی الاصل...
یعنی « قرآن » از نظر لغت به معنای « قرائت »است...
ب) الكتاب
ج) الفرقان: سمی بذلك لانه یفرق بین الحق و الباطل بادلته الداله علی صحه الحق و بطلان الباطل.
یعنی: چون قرآن با دلیل های محكمش حق را از باطل جدا می كند به اسم فرقان نامیده شده است.
د) ذكر: و هو یحتمل امرین: احدهما: یرید به انه ذكر من الله لعباده بالفرائض و الاحكام و الاخر: انه شرف لمن آمن به و صدق بما فیه.
یعنی : تعبیر قرآن به ذكر، ممكن است بنابر دو مناسبت باشد:
اول_ این كتاب یادآوری خدا است به بندگان نسبت به فرائض و احكام.
دوم _ قرآن و شرف و افتخاری است برای كسی كه بدان ایمان آورد و تصدیق كند...
3_ ابوالفتوح رازی كه از مفسران بزرگ قرن ششم است، برای قرآن در مقدمه تفسیر خود، 43 نام آورده است.
4_ صاحب التمهید نقل می كند كه قاضی عزیزی 55 نام و نیز همواره از قول بدرالدین زركشی كه از دانشمندان بنام در علوم قرآن است نقل می كند « حرالی » بیش از 90 اسم یا وصف برای قرآن یادآور شده است و...
5_ بعضی دیگر از دانشمندان، فقط یك نام برای قرآن برگزیده اند و گفته اند كه این كتاب شریف، فقط همین نام را دارد.
اهل سنت اسم « مصحف » را برای قرآن برگزیده اند. اما شیعیان، نام این كتاب را « قرآن » ذكر نموده اند و هر كدام برای خود دلیل دارند:
شیعیان با تمسك به كلام اهل بیت، می گویند:
« قرآن كلام خداست، همانند ستاره بر خاتم پیامبران است كه محمد نازل كرده است.»
اینان می گویند: « قرآن ... در كلام، ادب مقابل شعر و نثر است. زیرا كلام به ادب، قرآن، شعر و نثر تقسیم می شود. همان گونه كه در ادب به دیوان، به قصیده و حتی یك بیت از قصیده یا مصراعی از آن شعر می گویند، به همه قرآن و یك سوره و احیانا بخشی از آیه نیز « قرآن » اطلاق می كنند ... قرآن به این معنی، اصطلاح اسلامی است. زیرا منشأ این استعمالها، ورود آنها در قرآن كریم و حدیث شریف نبوی است.
در این صورت كل « قرآن » یك لفظ و اسم اسلامی می شود. یعنی قبل از اسلام وجود نداشته و یا اگر وجود داشته به این معنای خاص استعمال نمی شده است. این اسلام _ قرآن و حدیث _ بود كه این اسم را برای اولین بار در این معنا استعمال كرده است.
اما « مصحف »، اسلامی نیست. گر چه بعضی از مسلمانان آن را استعمال می كنند؛ زیرا این كلمه نه در قرآن آمده است و نه در حدیث شریف نبوی.
صاحب « معالم المدرستین » از زركشی كه از دانشمندان مشهور علوم قرآن است، نقل می كند كه:
آن گاه كه ابوبكر لعنت الله علیه، قرآن را جمع كرد، گفت: نامی برای آن بگذارید. پس بعضی گفتند: آن را « انجیل » بنامید. این پیشنهاد را نپسندیدند. بعضی گفتند: آن را « سفر » بنامید. آن را هم از یهود نپذیرفتند. پس ابن مسعود گفت: در حبشه كتابی دیدم كه آن را « مصحف » می گفتند. پس همه قرآن را به آن نامیدند.
بنابراین نامیدن قرآن به نام « مصحف » از نوع تسمیه مسلمانان و مصطلح آنان است. نه یك اصطلاح اسلامی كه در متون مقدسه مثل قرآن و حدیث آمده باشد.
اما به راستی چرا در نامگذاری قرآن این قدر اختلاف است؟ و در این میان قول حق كدام است؟
بعضی از دانشمندان در تحلیل این امر می گویند:
« این اسمها، از آن جهت كه در قرآن كریم آمده، چنانكه دانشمندان گفته اند، نامهایی برای قرآن نیستند، بلكه فقط از باب تعبیر و شناساندن صفات قرآن است ».
با توجه به این باید گفت: بسیاری از نام ها كه برای قرآن به كار رفته « اسم » نیستند. بلكه « صفت » هستند و دانشمندان علوم قرآن ، « صفت » و اوصاف قرآن را به جای « نام و اسم » قرآن قرار داده اند. مثلاًً یكی از نا مهایی كه برای قرآن انتخاب كرده اند « كتاب » است.
اسم « سیبویه » كه از دانشمندان به نام علم و ادب است، به ذهن خطور می كند. از طرفی در خود قرآن نیز واژه ها به معنی « تورات » هم آورده است. آنجا كه می فرماید: « و من قبله كتاب موسی» .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

شنبه 21/5/1391 - 18:1 - 0 تشکر 504151

دانستنیهایی از قرآن/مواظب خویشتن باشید



«یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم، لایضرکم من ضل إذا اهتدیتم، إلی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون»(سوره مائده،آیه ۱۰۵)


ای کسانی که ایمان آورده اید، بر شما لازم است که مواظب خویشتن باشید. حال که شما هدایت شده اید، زیان کسی که گمراه شده است، به شما نمی رسد. بازگشت همه شما به سوی خدا است تا شما را به آنچه عمل می کردید، آگاه سازد.


هرچند آیه تصریح می کند که اگر شما مواظب خود باشید و از راه راست منحرف نشوید، ضرر گمراهان به شما نخواهد رسید ولی از آن استفاده دوری جستن از امر به معروف و نهی از منکر نمی شود چه اینکه برخی مردم نا أبالی و بی قید و بند و راحت طلب خواهند از این آیه استفاده غلط بکنند و بگویند که آیه صراحت دارد بر اینکه زیان گمراهان به ما نمی رسد و ما باید فقط مواظب خودمان باشیم و کاری به کار دیگران نداشته باشیم، و با این استدلال غلط شانه از زیر بار مسئولیت خالی می کنند و نه تنها امر به معروف و نهی از منکر نمی کنند بلکه اگر کسی خواست امر به معروف کند یا از فسادی جلوگیری نماید، او را منع می کنند و به آیه استدلال می کنند. و روشن است که این استفاده نامشروع از چنین آیه مبارکی است زیرا این آیه نیامده است که آیات بسیار امر به معروف و نهی از منکر را نسخ کند بلکه مطلب دیگری را گوشزد می کند.


در کوتاه سخن می خواهد بگوید اگر شما اعمال خود را انجام دادید و امر به معروف و نهی از منکر را کنار نگذاشتید و به تکلیف خود عمل کردید، دیگر ناراحت نباشید که بیشتر مردم گمراهند و راه راست را کنار گذاشته و به سوی خطهای کژ و انحرافی روی آورند، زیرا در آن صورا زیان گمراهی آنان به شما نخواهد رسید. و درست این مطلب به عکس تصور واهی آن خوشگذرانان است، زیرا می خواهد تأکید کند که شما تکلیف خود را انجام دهید، آنگاه نترسید که خداوند شما را به گناه قومتان مؤاخذه کند.


علیکم أنفسکم، معنایش این نیست که تنها گلیم خودرا از آب بیرون بکشیم، و نگاهی به دیگران که در منجلاب فساد و گناه غرق شده اند نیاندازیم زیرا امر شده است که نه تنها خودرا بلکه علی الاقل خویشان خود را نجات دهیم “قو أنفسکم و أهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة” خود و خویشان خود را از آتشی دور نگه دارید که هیزمش مردم و سنگهاست.


و اصلا در روایتی دیدم که رسول خدا در تفسیر آیه فرمود: “آمر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی ما أصابک حتی اذا رأیت شحا مطاعا و هوی متبعا و اعجاب کل ذی رأی برأیه، فعلیک بنفسک و دع عنک أمر العامة “(تفسیر عیاشی ج۱ ص ۳۴۸) در این آیه می بینیم که حضرت رسول صلی الله علیه و آله تأکید بر امر به معروف و نهی از منکر می کنند تا سوء استفاده از آیه نشود و تا آنجا بر آن امر تأکید دارد که از طرف مقابل می خواهد که در این راستا پیش برو و هر چه بر سرت آمد برای خدا تحمل کن و در صورتی که نتوانستی عامه مردم را نجات دهی و آنان به رای و نظر خود بسنده کردند و نظر تو را نپذیرفتند، و به کار زشت خویش شادمان بودند، و بخل و هوای نفس بر آنان حکومت می کرد، آنها را رها کن و به خودت برس و عوام را به کار خود واگذار.
اگر شما اعمال خود را انجام دادید و امر به معروف و نهی از منکر را کنار نگذاشتید و به تکلیف خود عمل کردید، دیگر ناراحت نباشید که بیشتر مردم گمراهند و راه راست را کنار گذاشته و به سوی خطهای کژ و انحرافی روی آورند، زیرا در آن صورا زیان گمراهی آنان به شما نخواهد رسید. و درست این مطلب به عکس تصور واهی آن خوشگذرانان است، زیرا می خواهد تأکید کند که شما تکلیف خود را انجام دهید، آنگاه نترسید که خداوند شما را به گناه قومتان مؤاخذه کند


پس اصل امر به معروف است و اصل بر حذر داشتن دیگران از خطر فساد و انحراف است و در صورتی که کار به جائی نرسد خود را دریاب و مواظب باش که مانند آنان به انحراف کشیده نشوی و مطمئن باش که در روز رستاخیز، آنگاه که همه شما به سوی خدای خود بازگشتید ، هر کس به جزای کار خویش می رسد و در محکمه عدل الهی، ظالمان و فاسدان کیفر خواهند شد و شما مؤمنان هدایت یافته پاداش خوبی خواهید داشت.


آری ! اگر شما خودتان را نگه داشتید و به سوی انحراف و خطهای ضد خدائی کشیده نشدید، تمام دنیا اگر کافر شوند به شما آسیبی نخواهد رسید زیرا هر کسی در گرو کار خویشتن است: “کل نفس بما کسبت رهینة” ولی همانطور که بیان شد ضمن این که باید مواظب اعمال و رفتار خود باشیم نباید هرگز در بازداشتن دیگران از کارهای بد و گناه کوتاهی کنیم زیرا رسول خدا پیوسته فرموده است که هر کس منکری را ببیند و بتواند آن را تغییر دهد واجب است که تغییر دهد، آغاز با دست و اگر نتواند با زبان و در صورتی که نتواند لا زبان دیگران را از کار بد نهی کند واجب است که با قلبش اظهار ناراحتی کند “من رأی منکرا واستطاع أن یغیره فلیغیره بیده و ان لم یستطع فبلسانه و ان لم یستطع فبقلبه” و با قلب خویش معنایش آن نیست که فقط در درون خود ناراحت باشد بلکه به نحوی این ناراحتی را ابراز کند تا طرف مقابل متوجه بدی و زشتی کارش شود.


به هر حال چنانکه گفته شد از خود کلمه “علیکم أنفسکم” می شود استنباط کرد که برای نجات خویش باید به فکر چاره برای دیگران نیز بود، پس جائی برای شانه خالی کردن در نظام محمدی نیست ولی در صورتی که وظیفه ات را به خوبی و چنانکه مأموریت داری، انجام دادی ولی نتوانستی به نتیجه مثبتی برسی، بر تو تکلیفی نیست و تمرد و عصیان آنان تورا آسیبی نخواهد رساند، آنها را رها کن و از آنان جدا شو و به راه خودت که پیروی از حق است ادامه بده و مطمئن باش که در روز دیدار با خدا، تو پاداش خوبیهایت را خواهی دید و آنان کیفر گناهانشان را زیرا نه تنها تو بلکه حتی رسول خدا نیز نمی تواند آنان را که خداوند بر قلبهایشان مهر زده است، هدایت کند. مگر نه خود به رسولش می فرماید: “انک لا تهدی من أحببت و لکن الله یهدی من یشاء”.


به این امید که ما جزو هدایت شدگان باشیم آمین رب العالمین.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.