خوب...کلمات درس دوم:
corpse به معنی جسد.
کلمات مرتبط به درد بخوری که میشه با جسد حفظ کرد ایناست: grave, coffin, cemetery, corpse, graveyard
جمله دوم که مدنظرش کلمه conceal یا مخفی کردن است، این نکات جالب رو برای من داشت:
ترکیب های زیبایی که به کار رفته و میتونه در حرف زدن خیلی مفید باشه: be so cleverly concealed و همین طور ترکیب were forced to abandon our search.
من فکر می کنم اگه بتونیم با افعال دیگه و در موارد دیگه سعی کنیم استفاده کنیم و خوب استفاده از اونا ملکه ذهنمون بشه چیز خوب و جالبیه.
dismal به معنی تاریک و افسرده کننده. ترکیب unaccustomed to که در درس قبلی ذکر شد.
frigid یعنی خیلی سرد. در جمله مربوط به اون هم کلمه treat کلمه جالبیه و چند تا معنی داره که کم کم بهش می پردازیم. اینجا معنی رفتار کردن میده.
inhabit یعنی زندگی کردن و inhabitant یعنی مقیم.
کلماتی که بالاشون ستاره داره کلماتیه که در درسهای قبلی اومده و اینجا داره در جملات جدید تکرار میشه.
numb یعنی کرخت، فلج، بی حس.
سوالم اینه که در جمله مربوط به numb، بعد از کاما اومده :felt nothing میخوام ببینم فاعل نداره یا به قرینه معنوی فاعل I حذفیده شده. یا فاعلش leg هست؟
peril که مترادفش هم مشخصه معنیش خطر هست.
recline یعنی دراز کشیدن و لمیدن.
اغلب هم با by یا in front of دیدم بیاد. fireplace هم میتونه جالب باشه بخاری و اجاق گاز معنی میده.
shriek به معنی جیغ و فریاد.
sinister که یکی از مترادفهاش wicked هست تلفظش برا من عجیب بود: ویکِد!! معنیش هم شرور و بدجنسه.
کاربرد این کلمات مرتبط با هم در یه جمله هم جالبه و برا به خاطر سپردن عالی:
sinister, plot, cheat, police, uncover
tempt یا وسوسه و اغوا.
ترکیب به درد بخور tempt sb to doمیتونه در محاوره عصای دست باشه بعضی وقتا!!
wager هم که معنیش شرط بندی است و مترادف bet.
نکته جالب جمله اش هم معنی دوم treat هست : مهمان کردن مثلا may you treat me for a pizza?
treat معانی دیگری هم داره غیر از رفتار کردن و مهمان کردن و کاری که ماپزشکا انجام میدیم :درمان کردن.
منتظر نکات جالب از دید شما هم هستیم. و یه ایده که در پست بعدی میگم بهتون.