• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 88457)
پنج شنبه 19/12/1389 - 0:40 -0 تشکر 296386
بیا خودتو معرفی کن اینجا همه خودمونی هستیم

سلام به همه ی دوستان عزیز

در راستای خط مشی صندلی داغ قصد داریم فاصله ها رو کمتر کنیم

شما دوستان هم میتونید به ما تو این مسیر کمک کنید

به این شکل که تو این تاپیک در صورت تمایل برای ایجاد محیطی دوستانه و کم کردن فاصله ها سعی میکنیم به هم بیشتر نزدیک شیم

و محدودیتی ندارین

من از خودم شروع میکنم

شما هم بسم الله...

***

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

دوستان جهت دسترسی آسانتر به عزیزانی که در این قسمت ما رو خودمونی دونستن و از خودشون برامو گفتن اسم اونها رو براتون لیست کردیم با کلیک بر روی اسم هر عزیز به صفحه ی مربوطه ی معرفی ایشون میریم

 

 del-gerefteh   حضور افتخاری: برزخ    rahilous  aftab75
  dehkade2010  saraef  mahyarglobal  sadaf76
 soltan_azdad  hOoOri(حضور افتخاری)    behroozraha  raha0075
 ملک الشعرا   100percent  parniyan75  *سیدم*
 moriseif  teachman  sardarane-eshgh  s-fatema-r
 djalimusic  nahaal   mahshin13  mitra-mvm
 dokhtaridarmeh  yasekaboud63  faghih-f  hosana
 samare93 norapatty  عروس  medman
 helella / لیلای او shahinf azarkhanom samapharmacist
 sobhan127  modir_e_movafagh sonbole  Mho3ein
 mehraneh64 negarzamiri   Bahareha  neka57
 peymanm001 djsorayya  sadraistar  shoukoulat
 sherlockm1993  talaeieh  Daniyal_  ?رهـــــــا ?
kkkkkkkl  صاحبدل  am_jam2003  JOMANG
""قـــاف""  haniehz  atiyeh74  malinaz

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

چهارشنبه 16/9/1390 - 19:16 - 0 تشکر 397710

سلام به همه قدیمیهای عزیز

من منتظرم هر وقت اسم ثبت مطالبم رو عوض کردم بیام با خیال راحت بگم کییییییییییییییم :)

منتظر ببببببببببببببببباششششششششششید

من بررررررررررررمیگگگگگگگگگگگگردم (یادتونه کلاه تو کارتون کاراگاه گجت هر قسمت اینو میگفت به جای گجت ما منتظر میموندیم :))

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

چهارشنبه 16/9/1390 - 21:43 - 0 تشکر 397753

سلام
هللا جان کلی خندیدم خیلی جالب توصیف کردی...ایول

چهارشنبه 16/9/1390 - 23:15 - 0 تشکر 397765

shahinf گفته است :

سلام

مرحبا همساده، این بود حق همسایگی؟! آبروی همو باید اینجوری بخریم؟ (ببریم؟)

خوبه منم بگم؟ ... بگم شبا که با هراس از کابوس می پرین چیا می گین؟! ... بگم می گین "مونامی، بگم خدا چیکارت کنه؟ همچین تباهمون کردی جلو خلق خدا که شبمون شده کابوس"؟! ... بگم بعدشم که به خودتون می یاین، یهو فریاد می کشین "گوته ... اوهوی گوته ... یه کلونازپام وردار بیار، دوباره این دختره رها اومده به خوابم" ... بگم که همیشۀ خدا با شخصیتای داستان هاتون می زی این؟! ... بگم که بر و بچ سلول اسمتونو گذاشتن خواهر کیشوت؟! ... بگم یا نه؟! ... نه از مرام من به دوره حق همسایگی رو پایمال کنم ... نه ... نه ...

helella16 گفته است :
[quote=shahinf;424382;397690]

[quote=helella16;399461;397658]سلام
وای جناب سبحان تمنا میکنم تشریف بیارید سلول من منم انتقالی میگیرم طرفای سلول رها...این جناب شاهین بقل سلول من دیوونه کردن منو...همش سر و صدا...همش تق و توق....این دیواره های سلولها هم درسته دوجداره ست ولی پوشالیه...شبا اصلا خواب خوش نداریم...گاهی پامیشه میزنه زیر آواز...گاهی نصف شب رو دیواره اش شعراشو کنده کاری می کنه...خلاصه من که ذله شدم! پتو هم که میکشم رو سرم گرمم میشه!
هیئت مدیره لطف کنن دیواره رو عایق بندی صوتی کنن! با کمال مغسی:)
میخواین سلولم رو اجاره بدم به شما؟ دیگه سلطان گرامی هم واسه بنایی تو زحمت و خرج نمیفتن!


سلام
میبینم که بگم بگم راه انداختین؟!(یاد یه بنده خدا افتادم:))
ببینم این تبیان آیکون خندیدن با کوبیدن پا رو زمین در حال سرفه زدن در حد مرگ نذاشته؟؟!! آخه یاد یه ضرب المثل افتادم که میگه: اسکیزوفرنی به اسکیزوفرنی میگه شیزوفرنی!!!
آخه رها که میاد به خوابم _با یه صورت سوخته و جزغاله شده_خب می ترسم! نترسم؟ چون میدونم که این بلا هم خودم به سرش اوردم...عذاب وج هم که دارم و...آره کابوس میبینم:(
ای بابا یکی از رفقام_گوته_ لو رفت! شد مهره ی سوخته!
نه خدا نکنه من با شخصیت داستانام_از جمله شما_ بخوام ب زی ام!!
خواهر نگین، دون کیشوت که گردن من حق پدری داره!(اصلا قهرمان منه)

اصلا شما چرا تا من اومدم معرفی کردم بعدش فرزی اومدین برا معرفی؟ تا اون موقع کجا بودین...آهان بله...حالا قطعات پازل دارن تکمیل میشن...حالا میفهمم...اومدین این بقل که با ابزار جاسوسی فوق پیشرفته که تو دیوار جاسازی کردین گفتگوهای منو شنود کنین! همینه که همه سوالام لو میره...هواپیماها سقوط میکنن...تند تند هک میشم و....
بازم بگم؟

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


چهارشنبه 16/9/1390 - 23:17 - 0 تشکر 397767

samare93 گفته است :
[quote=samare93;707283;397753]سلام
هللا جان کلی خندیدم خیلی جالب توصیف کردی...ایول

سلام ثمره جون...
ممنون عزیزم...مگه شما همسایه بالایی هوا ما رو داشتیه باشی. راس راسی ازت راضیم...ولی بی زحمت مهمون دعوت میکنی بگو انقدر بالا پایین نپرن هر آن میترسم دیوار سلول خراب بشه رو سرم!!

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


پنج شنبه 17/9/1390 - 14:6 - 0 تشکر 398045

helella16 گفته است :

سلام ثمره جون...
ممنون عزیزم...مگه شما همسایه بالایی هوا ما رو داشتیه باشی. راس راسی ازت راضیم...ولی بی زحمت مهمون دعوت میکنی بگو انقدر بالا پایین نپرن هر آن میترسم دیوار سلول خراب بشه رو سرم!!
samare93 گفته است :
[quote=helella16;399461;397767][quote=samare93;707283;397753]سلام
هللا جان کلی خندیدم خیلی جالب توصیف کردی...ایول

عه هللا جون جدی اذیت میشی؟؟؟
چــــــــــــــــــــــــــــشم حتما به مهمونا تذکر میدم!!!! ما که مثل بعضیا نیستیم که همسایه آزاری کنیم!!!:))

پنج شنبه 17/9/1390 - 14:45 - 0 تشکر 398065

[/quote]
سلام
میبینم که بگم بگم راه انداختین؟!(یاد یه بنده خدا افتادم:))
[/quote]

سلام

ای بابا، بحثو چرا 30 یا C می کنین؟! 

پس منو هم شخصیت داستانی تون تصور می کنین؟! کاش زودتر این بحث راه می افتاد، در اون صورت سرداران عشق گرامی می تونست با مثالی ملموس، کارگاه آموزشی اخیرشو برگزار کنه، خیلی حیف شد.

قسمت آخرو جا خوردم، فکر نمی کردم به این زودی دستم رو شه، درست متوجه شدین، من واسه جاسوسی خودمو انداختم تو این سلول وحشت، همه چیز حساب شده بود، فقط فکر یه جا رو نکرده بودم، این که از این همه زندانی، قرعه به نام من بیفته که بشینم رو صندلی داغ، اگه می دونستم این جوری میشه عمرا این راهو واسه هدف شریفم (جاسوسی) انتخاب می کردم، ولی چه میشه کرد؟ اگه رستم ها رو با نیرنگ نندازن تو چاه، شاهنامه ها بی پایان می مونه. 

پنج شنبه 17/9/1390 - 17:57 - 0 تشکر 398213

سلام عه عه...هللا خانم دیگه نگو نگو....:))

راستی چرا تو سر ساختمونای ما میزنی؟
ما که بساز بنداز نیستیم!!
بساز بفروشیم حالا خیلی بخواییم خطا کنیم خونه رو به چند نفر بفروشیم این که عرف شده دیگه اشکالی نداره:))
همشون دو جداره(توش جداله)

دوستای دیگه ما خداییش کسی اعتراضی داره؟؟؟؟؟؟
(داره به واحد مالی بخش زیر میزی مراجعه کنه)

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 17/9/1390 - 20:44 - 0 تشکر 398244

razieh1367 گفته است :
[quote=razieh1367;723339;397710]

سلام به همه قدیمیهای عزیز

من منتظرم هر وقت اسم ثبت مطالبم رو عوض کردم بیام با خیال راحت بگم کییییییییییییییم :)

منتظر ببببببببببببببببباششششششششششید

من بررررررررررررمیگگگگگگگگگگگگردم (یادتونه کلاه تو کارتون کاراگاه گجت هر قسمت اینو میگفت به جای گجت ما منتظر میموندیم :))

سلام

ما همچنان منتظریم فقط نمیدونم چرا مد شده همه میان میگن میاییم معرفی میکنیم و دیگه نمیان:))

امان از مد روزگار:)) 

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 17/9/1390 - 21:49 - 0 تشکر 398273

سلام
سبحان جان، razieh1367 گرامی، چه کلاسی می ذارین شماها، خوب من مُردم از فض ... ببخشید مُردم از کنجکاوی.بعدشم خیالتون میخوان هنت پاوس (درست گفتم دیگه) به نامتون کنن؟ نخیر، یه سلول سرد و تاریکیه که نگو، این قد تاریکه که من بعد از دو هفته متوجه متراژش شدم، اونم با وجب کردن.تازه این که خوبه، همین اواخر فهمیدم تو سلولم یه نفر دیگه هم بوده، تا حالا ندیده بودمش.

پنج شنبه 17/9/1390 - 21:51 - 0 تشکر 398276

سلام
آخه اسمم با اون سال تولد خیلی تو چشمه میترسم با همین اسم معرفی کنم بعدشم فامیل تبیانی پیدا کنم و همه چی لو بره . (آقا من اصلا اهل مد نیستمااا... مخصوصا از این جور مدها :)

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.