و اما پاسخ ها:
1. You are here to shine, not to whine.
شما اینجایید (منظور از اینجا این دنیا است)
تا بدرخشید (بهترین عملكرد خود را داشته باشید)،
نه اینكه گله و شكایت كنید.
2. You can’t move forward in life by hating
where you are.
با متنفر بودن از جایی كه هم اكنون در زندگی هستید، نمی توانید حركت رو به جلو
داشته باشید.
3. The truth is that no one
really knows how to do something new until they’ve done it.
حقیقت این است كه هیچ كس واقعاً نمی داند چگونه كاری نو را انجام دهد، تا
زمانی كه آن كار را انجام نداده است.
4. Is the point of life to immediately jump to
a state of infinite health, wealth, relationship nirvana, and spiritual bliss?
Of course not. The point is to enjoy the progression through various lessons
that help you develop and expand your consciousness.
آیا هدف از زندگی جهشی است فوری به وضعیتی ابدی از سلامتی، ثروت، رابطه ای
سعادتمند و خوشی معنوی؟ البته كه نه. هدف از زندگی لذت بردن از پیشرفت بواسطه ی
درس های گوناگونی است كه آگاهی شما را بسط و گسترش می دهند.
5. When people fail to move
forward in the direction of their dreams, a common excuse is “I don’t know
how.” They claim that a lack of know-how is the key factor holding them back in
life.
زمانی كه افراد از حركت در جهت رؤیاهایشان باز می مانند، بهانه ی مشتركشان این
است ”نمی دانم چگونه ...“ آنها ادعا می كنند
كه فقدان مهارت فاكتور كلیدی است كه مانع آنها در زندگی است.
6. Increase your alignment with oneness by
getting to know lots of people and realizing that we’re all part of the
same whole.
با شروع به شناختن انسانها انطباق خود را با یگانگی افزایش بده و با درك اینكه
همه ی ما قسمتی از یك كُل یكسان هستیم. (بنی آدم اعضای
یك پیكرند / كه در آفرینش ز یك گوهرند)
7. Imagine the Biblical God visiting this
planet and saying, “Adam and Eve? Heaven and Earth? Nope, wasn’t me!” That’s
what we do when we resist some aspect of our current reality. A mountain of
debt? No, wasn’t me! Yeah, right… as if the credit card charges just appeared
out of thin air.
تصور كن كه خداوند
در حال دیدار از این سیاره (زمین) است و می گوید: ’’ آدم و حوا؟ آسمان و زمین؟ نه، كار
من نبود! “ این همان كاری است كه ما می كنیم زمانی كه در مقابل ابعادی از واقعیت فعلی
خودمان مقاومت می كنیم. ’’ كوهی از قرض و بدهی؟ نه،
كار من نبود! “ بله، درسته ... مثل اینكه هزینه های كارت
اعتباری از هیچ ظاهر شده اند.