• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 10398)
جمعه 2/12/1387 - 12:20 -0 تشکر 92188
نامه های من به فرزندانم!!

 

سلام

تعجب نكنید من هنوز بچه ای ندارم؛

ولی میتونم به بچه هایی كه هنوز ندارم نامه بنویسم،

قربون صدقشون برم،

نصیحتشون كنم،

تجربه های خودم و دیگران رو در اختیارشون بذارم،

امرونهیشون كنم،

خلاصه باهاشون كلی حال كنم.

ایشاا... بعدا میخونن.

موفق

 

 

سه شنبه 8/10/1388 - 1:25 - 0 تشکر 172706

به نام خدا

نامه 24

سلام

پسر

همیشه کارات رو با به نام خدا یا بسم الله الرحمن الرحیم شروع کن صبح ها هم 19 تایی بسم الله بگی کارت ردیفه اونروز

میدونم که خیلی وقته ولت کردم به امانه اول خدا بعدشم مامانت ببخش منو

حالت خوبه ایشاا...

عذاداریات قبول باشه قمه ممه نزنیا اعصاب ندارم خودم میرم تحویلت میدم

زیاد تو شوری که دنبالش شعور نیستم شرکت نکن

اصلا هیاتی مبادا بری که قبلش کسی سخنرانی نکنه

زنجیر منجیرو سینه مینه بزن

ایول ایول

جایزه بهت میدم مثله همون موقع کع بهت گفتم نمازتو سره وقت بخونی بهت جایزه میدم پدر سوخته برای هر چی دیگه نباید جایزه بخوای که

مسواک زدن برای خودت خوبه دندونای من که نیس جایزه هم نداره بچه

شب میری هیات کلیدم ببر

شاید ما خواب باشیم دیر بیای چیکار میکنی ظرفارم میدن تو بشوری عیبی نداره بشور صواب داره اساسی

نری زیر علم یه دفعه جو مو بیگیردت بابا

یه دفعه سر از بیمارستان باید در بیاریم منم که حوصله ندارم ملاقاتیا بیان بگن بچت چش شده اووردیش اینجا بگم چیزه سنگین بلند کرده و مجبور شدیم بیاریمش

بذار سنت به اونجا برسه بعد خب بابایی!! بگو چشم

دوستاتم راهنمایی کن که یه موقع ازین کارا نکنن

باریک ا... پسره گلم

کلاس کامپیوتر و زبان که حتما میری دیگه تافل مافلتو نمیدونم ازین حرفا دیگه بگیر شاید یه چیزی شدی کامپیوترم که از نونه شب واجبتره هر چی خواستی تو این دو مورد خواستی بگو برات میخرم قرضم کنم میخرم تو یاد بیگیر

نبینم دیگه گربه مربه گنجیشک منجیشک رو اذیت کنیا

چرا چوب میکنی تو سنجاقک نخ میبندی بهش بچه!! اونم بچه داره بابا میخواد شب بره خونش اخه با چه رویی دیگه بره ابرو حیثیت براش نمیذاری تو و اون دوستای شلغمت اصلا ناراحتم از دستت با این کارات البته این اخریا دیگه تکرار نشه ها

تنبیهت اینه که نمیذارم دیگه با کامپیوتر تا مدتی بازی کنی تا سنجاقکه خوب شه حالش

فحش محش از مامانت شنیدم میدی اخه این چه کاریه باز دهنه منو باز نکن که همسایه ها بازم جمع شن بگن اقا مودب باش

فحش میخواستی بدی فقط در حد سیب و موز و هلو و هندونه اخره اخرش میتونی بگی گلابی اینم امیدوارم فهمیده باشی

کسیو که خوشبختانه نزدی خدا رو شکر اصلا اینکار و نکن فقط برو به مامانش بگو اگه نشد به من بگو من میرم میگم افرین پسرم

زور تو این دور و زمونه به بازو نیست تو عقلته که چه جوری در حساسترین جاها ازش استفاده کنی بعدا اینو درک میکنی الان مثله مورچه منو نیگاه نکن بعدا میفهمی

ببین من دوستتم فهمیدی بعدش یا قبله اینکه باباتم نمیدونم باید با هم رفیق باشیم اخه تو همش دنباله جیبه منی باید به حرفه منم گوش بدی دیگه بابا

خونه همه فامیل برو اگه منم قهر کردم باهاشون با تو که قهر نیستم بازم برو ما رو اشتی بده منم میام اگه زیاد هم بودن بازم برنامه بچین دله کسی رو نشکونی

برو شاید به چیزی احتیاج داشته باشن که از دستت بر بیاد براشون انجام بدی خلاصه از فامیلو از دوستات چیزی که داری رو دریغ نکن

بابا یه چیزه مهم تو زندگیت هدف داشته باش علاف نباش ولگرد نباش کارتو بخوبی انجام بده

کار درست رو انجام بده نه درست کار رو انجام بده بعدا اینم میفهمی وقت کشی نکن سعی کن مردم ازت راضی باشن نه مایوس و ناراحت و کینه ای ازت داشته باشن

با همه دوست باش رفیق باش تا اونجایی که بهت صدمه ای وارد نمیشه و امنیتتو خطری مواجه نمیکنه

ولخرج نباش زیادی خسیس هم نباش اخه برای چی مگه این پول برای توهه توجه نکردی مگه برای توهه خدا داده دیگه تا درست خرجش کنی چرا جمع میکنی هااااااان ادم فقط کفن میخواد دیگه بیشترم مگه میخواد حالا خودت به مرور میفهمی کجاها باید خرج کنی و کجا نه منم بهت میگم

اگه حرفی رو روت نشد به من بزنی یا به مامانت بنداز تو صندوقی که برای اینکار درست کردم نامه بنویس هفته ای بازش میکنیم میخونیم حل میشه ایشاا...

درستو کاراتو اموره زندگیتو با عشقو علاقه انجام بدی حال میکنی پسر و گرنه تاب و توانتو که دادی هیچ از درد روحی و روانی و خستگی و کوفتگی و فکر و خیالایی که بعدا براش میکنی میمیری بدبخت فهمیدی این خیلی مهمه هاااااااا

نمره هم دیگه فک کنم برداشته شده خوب بد زشت میدن دیگه حالا اگرم بود بیست برام مهم نیست اصلا سعی نکن که این فکر تو ذهنت بوجود بیاد که باید حتما بیست بگیری چون عادت میکنی بزرگ شدی اگه بیست نگیری بیچاره میکنی منو مامانتو گریه میکنی داد و هوار منم میرم اون معلمو رو پرچم میکنم بعد تو رو اخراج میکنن منم با پرونده زیره بقله تو میندازن زندانو.... ازین حرفا که باز من اعصاب ندارم بیست مهم نیست

سعی کن بفهمی اون معلمه چی میگه همین که بعدا شاید تو زندگی شاید که نه حتما بدردت بخوره بعدش لذت میبری خودت و به این حرفای بابایی میرسی

شبا مثه من دیر نخوابیا نمیدونم اگه کار داشتی میتونی ولی سعی کن که عادت نکنی

شب بخیر بگو به منو مامانت بعد برو بخواب بوسمونم بکن البته قبلش دندوناتو مسواک بزن دهنت بو نده حالتو گرفتما بیشرففسکی (بابا برای خودت میگم که سر و کارت خدایی نکرده تو این دندون پزشکیا با این خرجه گرون -البته فدای سرت- نیفته اخه هیچی دندونه خوده ادم نمیشه تا مصنوعیو تعمیریو عصب کشی شده و سیم کشی شده)

بازم یه چیزی یادم اومد چرا دختره همسایه رو مسخره کردی که تو دهنشو سیم پیچی کردن مگه فضولی تو اخه، ای بابا باید یه تنبیهه اساسی خودمو بکنم برای اینکارت تو دوس داشتی خواهرتو کسی مسخره کنه چون دندوناشو ارتودنسی میگن به اون کرده تا فکش بره عقب یا یه چیزی تو این مایه ها ابله اینم لطفا عاجزانه ازت میخوام که دیگه تکرار نکنیا مسخره پسخره کردنو کلا بذار کنار خدا دوستت نداره ها اونوقتا بعد کمکتم نمیکنه تا تو درسات نمره خوب بیاریو قبول شی بابا جون

چون باباش میاد اینجا دهنه جفتمونو سیم کشی میکنه!!

موقع خوابیدن هم اداب داره که فعلا بسم الله الرحمن الرحیم گفتنشو داشته باش تا بعد

شب بخیر

موفق

سه شنبه 8/10/1388 - 10:19 - 0 تشکر 172747

به نام خدایی که همیشه همراهته..

سلام

خوبی مامانی؟

کاش باشم که بتونم بیام برات نامه بنویسم..

الان کلاس دارم،باید برم

مامانت هیچ وقت از کلاساش نمی زنه

تو هم یادت باشه بی خود کلاسات و کنسل نکنی...

اگر هم می خواهی درس بخونی و برا خودت خانومی بشی،که می خواهی

یادت باشه

به فکر عاشقی و ...نیافتی،بی خیال ه این حرفا

مثل مامانت سنگ باش

فعلا...فقط به درست فکر کن

احساس خودش به موقش میاد...

آفرین مامانی

کلی زور زدم برات کودکانه بنویسم..نشد!

کاش روزی که هستی رو ببینم

همیشه شاد باش

حرف هات و بهم بگو...اگه نبودم، نامه بنویس، یا به خدا بگو،بهم میگه

اگه بودم به خودم بگو

اگه از اول عادت نکنی حرفاتو بهم بگی، بعدش برات خیلی سخت میشه

همیشه دوست دارم

خیییییییییییییییییییلییییییییییییییییییییییی

دوست دارم

کاش باشم و بتونم برات بازم نامه بنویسم

کاش بینم روزی رو که این نامه رو می خونی

مامان این روزا روزای خاصی ه براش

داره یه stage از زندگیش رو طی می کنه که خیلی خاص ه و مهم

یه ذره شاید حساس ه

نمی دونم!

ولی می دونم مامانت الان داره به خیلی چیزا فکر می کنه

کلی متفکر شده برا خودش :)

دیگه دیرم میشه..

برات همیشه وقت دارم

امیدوارم برگردم و برات نامه بنویسم

حتی دل کندن از نامه ت هم سخته!

به یاد مامان باش که به یادته

منتظرم باش

...

مامان شیطون و متفکر ه خود خودت...

ترانه

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
سه شنبه 8/10/1388 - 15:56 - 0 تشکر 172805

و خدا هست

سلام

سلام دختر لپ کشانی ه صورتی ه قشنگم....

مامانت رو امروز حس بدی فراگرفته!!! 

احساسی شبیه :|

دختر قشنگم هر وقت هر چی برای خودت خواستی و پسندیدی برای دیگرانم بپسند.... که مامانت هر چی غم داره سر همین قضیه است.... که چرا ما آدمها فقط " من" هستیم....؟ چرا فقط به فکر خودمونیم؟

مامان جان به خدا حاضرم بری تو یه روستای بی همه چی! زندگی کنی اما زلال زندگی کنی.... 

البته مثل مامانت تا همین سن ها تو شهر بمون. خوب که معنای پلیدی و سیاهی و خودخواهی و ریا و دورویی و " کثیفی" رو فهمیدی.... اون وقت مثل مامانت دلبسته ی این تکنولوژی ه لعنتی نباش که نتونی دل بکنی. پاشو برو یه جای دور نزدیک خدا زندگی کن. تو آرامش که همونجور پاک بمونی. 

دختر دلبند مامان رو هم میفرستم پیشت. آخه دلبند مامان هم مثل من فکر میکنه. اونم خسته شده......

فردا قراره ببینمش... دلم میخواد بزنم بااهاش از این شهر و آدماش دور شم.... نمیدونم چرا نمیرم.

منی که دلم فقط واسه سه چهار نفر تنگ میشه.که البته مشکل اینجاس که اگه این تکولوژی نباشه اونام نیستن..... 

دختر گلم میخوام ایمیل و شماره ی خاله ریحانتو بهت بدم.... همش بهش حسودیم میشه :(

برو با دخترش دوست شو....

( آخی؟ گویا جون میذاری دخترم با دخترت دوست شه؟ قول میدم نذارم مثل من بی معرفت شه :(   )

هیییی... مامانی نری با دختر این خاله ترانه ات دوست شی ها!!! ببین چیا داره به بچش یاد میده....

{ ممطئنم روزی اگه این نامه ها رو به بچم نشون دادم، نامه های شما ها رو هم بهش نشون میدم   )

من بر عکس اون بهت میگم تا میتونی از کلاسات بزن...!! البته نری دنبال کارای بیخودی ها. برو دنبال عشقت و اونچیزی که قلبا دنبالشی.... 

و تا میتونی عاشق باش..... البته نه عاشق یه عشق زمینی ...

هوم. چیا میخواستم بگم ولی چه اراجیفی شد. آخه دیدم نمیتونم تو تبیان بنویسمشون.... !!

مراقب خودت باش دخملی ه صورتی ه لپ کشانی ه من

 - و من هرگز پسر نمیخواهم.... نمیخواهم.... نمیخواهم.... 

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 8/10/1388 - 22:26 - 0 تشکر 172914

به نام خدا

سلام دخترم

دخمل خوشگل و مو طلایی من

اولش بگم که این نامه ممکنه دیر به دستت برسه چون بابات رو بازم ممیزی کردن .....تو نمیدونی ممیزی چیه ولی همین رو بدون که باید صبر کنی که عمو پارسا بیاد و نامه منو تایید کنه تا به دست توبرسه.....بگذریم

دخترم شاید هیچ وقت به دنیا نیای و من نتونم ببینمت ......شاید هیچ وقت نتونم موهای طلاییت رو شونه کنم ....شاید هیچوقت نتونم وقتی خسته ام و از همه چیز دلم گرفته بغلت کنم تا آغوشت واسم پناهگاهی باشه تا غم دنیارو فراموش کنم

نمیدونم میتونم اون روزی رو ببینم بهم بگی بابا .....لبخند زدنت ببینم .....بزرگ شدنتو مدرسه رفتنتوعروس شدنتو ....اگه باشی آرزوم فقط خوشبختی تو هست

به مامانت بگو بیشتر از اینها باهام مهربون باشه.........مبادا از گل نازکتر بهش بگیااااااا.......فقط بگو بابام گناه داره .....خب؟......تا نامه بعدی تو روبه خدا میسپارم

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

چهارشنبه 9/10/1388 - 0:55 - 0 تشکر 172940

سلام

ترانه!!

سنگی عجول یرای شرکت در کلاس با اواتاره بابالنگ دراز

کجا میذاری بچتو میری کلاس پیشه باباش یا مهد کودک یا مامانت

بیچاره این مادر خانما بچه رو که خودشون بزرگ میکنن هیچ بچه بچه هم تقریبا باید تو خونه اونا بزرگ شه بابا نمیگید دیسک کمر میگیره اینقدر این بچه بقلی رو بقل میکنه بابا اونم اعصاب داره یا نداره مراعات کنین لطفا

اون چیزی نمیگه ولی شما که...

نامه رو خوب اومدی که بچه باید به والدین بنویسه منم تذکر دادم بهش

ایشاا... تو استیج موفق باشین

بچتون خارجیه که معنیه استیجو میفهمه دمش گرم باباش!!

انشرلی!!

با اواتاره فردی پنهان در پشته دستان که یه لباسه گرم هم پوشیده

نامه نوشتی اره!؟

ایول ایول

دلت میاد پسر نخوای!؟

کوچولو موچولوی مامانی و دماغو که همش اب دماغش اویزونه تو زمستون

اره تو این دوره و زمونه ادم فقط به خودش اعتماد کنه خوب گفتی نه زیاد دوست باشه نه زیاد دشمن با کسی تجربس دیگه

بیچاره بچتون رو میخواین کجا بفرستین بیابون میابون یا کنجه عزلت در دیر

گناه داره بخدا

از حالا هم میدونم که بچه خودتو ولی بنظرت اراجیف یه خردکی بد نیس

چون دیگه با این لفظ شاید بهش بر بخوره پیشه بچه های دیگه و تو ذهنش بگه که مامانه من که مدیره یه انجمن بود داره برای من اراجیف مینویسه

به بچه هامون بیگیم که برامون دعا کنن از دفعه ها و نامه های بعد بالاخره بیگناهن و زودتر دعاشون به خدا میرسه ایشاا...

یعنی اونا الان روحاشون وجود داره جایی تو جهان هستی و میشنون یا نه!!

موفق

چهارشنبه 9/10/1388 - 2:2 - 0 تشکر 172946

به ناااام خداااا

سلااااااااااااااااااااااااااااااام

سلام به قشنگ ترین شکوفه ی زندگیم

خوبی مامانی؟

از صبح تا حالا همش به تو فکر می کردم

این که چقددددددررررر باید برات بنویسمممممم

چقددددددددددددددددددررر گفتنی دارم برات

از همین الان دلم برات تنگ شده!

هاه!!!! :))

جمله های آخر ه این آقای صاحب ه تاپیک (همون که بچه ش شب و روز داره نامه می خونه)هلم داد که بیام برات بنویسم

هی می خواستم صبح بهت بگم برام دعا کنی نشد..

عزییییییزم، فرشته ی پاک زندگی ه من

نازنین

برام دعا کن

که چقدر محتاج دعاهاتم

مطمئنم دعایی که از قلب پاک و بی ریای تو به لب های قشنگت جاری میشه

حتما مستجابه

(ماماان فردا lecture داره! براش دعا کن گند نزنه...!!)

نازنیم

همیشه محتاج دعاهای زیبای تو هستم

هیچ وقت اجازه نده ناپاکی ها زلالی ه روحت رو ازت بگیرند

.

.

.

کلی برات حرف دارم

منتظرم باش

...

:)

مامان ه شیطون ه ملتمس و مسترس ت!

ترانه

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
چهارشنبه 9/10/1388 - 2:15 - 0 تشکر 172950

سلام

(مامانی ...عزیزم برو اونور ...این نامه ی بزرگتر هاس...آفرین دختر گلم..:)

جناب علیرضا2932(؟) ...همیشه آخرشو یادم میره!! سی و دو یا چهار؟ همش می مونم کدوم ه!

پیش ه مامانم...

قرار ه یکی شون از اول پیش مادره گرام  بزرگ بشه!!!

طبق پیش بینی ه مادر ه گرام...یکی از قل ها از ابتدا پیش ایشون بزرگ خواهد شد!!!!!!

دیسک ه کمر؟؟؟؟!!!

من خیلی وقته با بابام بحث میکنم که بچه مو می بره کوه ...میشونه رو دوشش یا نه!

هنوز هم که هنوزه هر بار تو کوه سر این موضوع بحث می کنیم...

که بالاخره بچه ی من که میاد کوه و خسته میشه کی باید بیارتش تا بالای کوه!!

 :))   :))

موفق باشید...

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
چهارشنبه 9/10/1388 - 12:21 - 0 تشکر 173010

به نام خدا

سلام

نمیدونم این نامه سومه یا چهارم، دیگه نمی‌خوام براتون نامه هامو شماره گذاری کنم. چون میشماریدشون و وقتی می‌بینید از نامه‌های عمو علیرضا کمتره، بهم ایراد می‌گیرین.

آخه نمیدونید که باباتون یا باید  دل و دماغ داشته باشه یا باید تو غمی شدید باشه تا نامه براتون بنویسه. باباتون می‌خواد شماها به نامه‌هاش افتخار کنید و سرتون رو جلوی عمو زاده و خاله زاده‌های تبیانیتون بالا بگیرید. اما میدونم بازم سرتون پایینه چون باباتون هنوز خیلی عقب تر از خواهر و برادران تبیانیشه.

اما نصیحتتون می‌کنم اگه شرایط زندگیتون عوض شد هیچ وقت تو هیچ زمینه‌ای افت نکیند، نه تحصیل و نه زندگی و نه.... . مثل باباتون تو رویا سیر نکنید. مثل باباتون اولین عشق(حتی اگه پاک و کودکانه باشه) تو هفت سالگی نیاد سراغتون. مثل باباتون مثل باباتون نباشید که تا محیطش عوض شد، تو همه زمینه ها افت شدیدی پیدا کرد. مثل باباتون نباشید که همش مثل همین الان، اشکش دم مشکشه شما هم این طوری باشین. مثل باباتون نباشید که هنوز دهنش بوی شیر میداد، با خودش گفت:" یا این یا هیچ کس" و الان که فکر می‌کنه دیگه دهنش بوی شیر نمی‌ده، حتی با خودش هم نمی‌تونه رو راست باشه، چون هیچی نداره.

و چه خوب عمو علیرضاتون گفت که روحتون داره منو نیگاه می‌کنه، پس ازتون می‌خوام حتماً برام دعا کنید، تا از این برزخ زندگی رد بشم.

نبینم که نمرهاتون از عمو زاده ها و دختر خاله‌هاتون!!() کمتر شده ها

راستی به بچه‌های عمو وحید هم بگین که برای دیدن نامه‌های باباشون که تو صف تائید مونده، میتونن بیان از خونه‌ی ما زودتر نگاه کنن

آخه نمیدونید که باباتون یا باید  دل و دماغ داشته باشه یا باید تو غمی شدید باشه تا نامه براتون بنویسه. باباتون می‌خواد شماها به نامه‌هاش افتخار کنید و سرتون رو جلوی عمو زاده و خاله زاده‌های تبیانیتون بالا بگیرید. اما میدونم بازم سرتون پایینه چون باباتون هنوز خیلی عقب تر از خواهر و برادران تبیانیشه.

اما نصیحتتون می‌کنم اگه شرایط زندگیتون عوض شد هیچ وقت تو هیچ زمینه‌ای افت نکیند، نه تحصیل و نه زندگی و نه.... . مثل باباتون تو رویا سیر نکنید. مثل باباتون اولین عشق(حتی اگه پاک و کودکانه باشه) تو هفت سالگی نیاد سراغتون. مثل باباتون مثل باباتون نباشید که تا محیطش عوض شد، تو همه زمینه ها افت شدیدی پیدا کرد. مثل باباتون نباشید که همش مثل همین الان، اشکش دم مشکشه شما هم این طوری باشین. مثل باباتون نباشید که هنوز دهنش بوی شیر میداد، با خودش گفت:" یا این یا هیچ کس" و الان که فکر می‌کنه دیگه دهنش بوی شیر نمی‌ده، حتی با خودش هم نمی‌تونه رو راست باشه، چون هیچی نداره.

و چه خوب عمو علیرضاتون گفت که روحتون داره منو نیگاه می‌کنه، پس ازتون می‌خوام حتماً برام دعا کنید، تا از این برزخ زندگی رد بشم.

نبینم که نمرهاتون از عمو زاده ها و دختر خاله‌هاتون!!() کمتر شده ها

راستی به بچه‌های عمو وحید هم بگین که برای دیدن نامه‌های باباشون که تو صف تائید مونده، میتونن بیان از خونه‌ی ما زودتر نگاه کنن

آخه نمیدونید که باباتون یا باید  دل و دماغ داشته باشه یا باید تو غمی شدید باشه تا نامه براتون بنویسه. باباتون می‌خواد شماها به نامه‌هاش افتخار کنید و سرتون رو جلوی عمو زاده و خاله زاده‌های تبیانیتون بالا بگیرید. اما میدونم بازم سرتون پایینه چون باباتون هنوز خیلی عقب تر از خواهر و برادران تبیانیشه.

اما نصیحتتون می‌کنم اگه شرایط زندگیتون عوض شد هیچ وقت تو هیچ زمینه‌ای افت نکیند، نه تحصیل و نه زندگی و نه.... . مثل باباتون تو رویا سیر نکنید. مثل باباتون اولین عشق(حتی اگه پاک و کودکانه باشه) تو هفت سالگی نیاد سراغتون. مثل باباتون مثل باباتون نباشید که تا محیطش عوض شد، تو همه زمینه ها افت شدیدی پیدا کرد. مثل باباتون نباشید که همش مثل همین الان، اشکش دم مشکشه شما هم این طوری باشین. مثل باباتون نباشید که هنوز دهنش بوی شیر میداد، با خودش گفت:" یا این یا هیچ کس" و الان که فکر می‌کنه دیگه دهنش بوی شیر نمی‌ده، حتی با خودش هم نمی‌تونه رو راست باشه، چون هیچی نداره.

و چه خوب عمو علیرضاتون گفت که روحتون داره منو نیگاه می‌کنه، پس ازتون می‌خوام حتماً برام دعا کنید، تا از این برزخ زندگی رد بشم.

نبینم که نمرهاتون از عمو زاده ها و دختر خاله‌هاتون!!() کمتر شده ها

راستی به بچه‌های عمو وحید هم بگین که برای دیدن نامه‌های باباشون که تو صف تائید مونده، میتونن بیان از خونه‌ی ما زودتر نگاه کنن

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
پنج شنبه 10/10/1388 - 0:48 - 0 تشکر 173143

سلام

رفقا::

وحید!!

با اواتاره تام کروز

تبریک میگم دختر دار شدنتو

امیدوارم که خدا بیشتر ازینا بهت بچه بده که نتونی سرت رو بخارانی و همینطور خسته هم نباشی چون گفتی که خیلی خسته ای

من دخترای کوچولوی مو طلایی رو بینهایت دوست دارم(چخ استیرم)

ایشاا... که خدا همین شکلی بهت بچه بده که کیف کنی و بغلش کنی و موهاشم شونه کنی یا احیانا بیگودی ببندی!!

به خانمت اینو که بهمن هاشمی هر شب میگه بگی تمومه:: با من مهربون باااااااااااااااااش با یه افااااده و ناااااز و کرشمه صد در صد عملیه امتحان کن

در اخر این دعا رو هم از بچه هات تقاضا میکردی که:: بخوان خدایااااااا ممیزیها رو از ممیزی با سرعت تمام دراور!!

ترانه!!

استیج همون لکچر بود که تو نامه قبلیت اشاره کردی

خدا همه دانشجوها رو تو اینجور مواقع ایشاا... موفق بدارد امیییییییییین ایشاا... که بچتم دعاهای طوفانیشو نثارت بکند!!

فک کنم ازونا بشی که وقتی میری تو صف میگن اقا خانم من عجله دارم میشه من زودتر برم اخه بچم رو گازه یا رو بنده یا یه همچین چیزایی

اهان یادم رفته بود نوشته بودی مادرتون بزرگ میکنن بچه رو یه قلشو البته

پس تبریک بخاطر قله دیگر

مامانه دیگه اصلا نمیتونه یه روزم نوه رو نبینه

اینقدر ن.ه شکلاته که پدربزرگ اونو تا هر کجا که بخواد تا قله اورستم میبره بدونه اینکه خسته بشه این همه انرژی داره نوه دیگه

ولی خدا کنه نوه ها بزرگ شدن از یاد نبرن ادمایی که تو بچگی اینقدر بغلشون کردن و بهشون محبت کردن باید این نکته رو به بچم بگم!!

پارسا!! عاشقه هفت ساله و کمی تا قسمتی غمگین (نبینمت ایشا... پسر!!)

با اواتاره بچه ای که فک کنم عکسه خودشه شکله کارتونه مسافره کوچولوهه

خیلی به بچت حتما میخواستی تاکییییید کنی که دو سه بار اینو اونم تو یه پست نوشتی!؟

خدا کنه که بچه هاتون نمره های خوب خوب همیشه بگیرن (با این شکلکه منم میترسم و درسام رو وحشتناک میخونم!!) و تو شرایطه زندگی لااقل با تعریفایی که کردی از خودت برتر و بهتر و سلامت تر و ایمن ترو تیر تپر تر باشن

جلوی بچه خوبیت نداره گریه همون دعا خیلی عالیه ایشاا... مشکل همه حل شه امممممممممممممییییین

نامه های شادیتو بخونم،، زیاد زیاد، هوار هوار!! مثله همون فیلمه هری پاتر که توش کلی نامه با جغد دمه دره خونش میاد ان شاء الله

موفق

جمعه 11/10/1388 - 0:27 - 0 تشکر 173341

به نام خداییکه هیچ وقت تنهات نمیذاره

سلام مامانی

خوبی؟

معلومه که خوبی فرشته ها که بد نمی شن

.

الان داره بارون میاد

شب قشنگی ه

برام دعا کن

وقتی بارون میاد درهای آسمون باز میشه

دعاهای کوچولوی تو هم زودتر

مستجاب میشه

...

بهانه ی قشنگه زندگیم

زیباترین چیزی که یه انسان می تونه تو زندگی داشته باشه

صداقت ه

هیچ وقت ترک ش نکن

حتی اگه مجبور بودی و با یه دروغ کارت را میافتاد

بازم نگو

اگه راستش رو بگی

مطمئن باش خدا کمکت می کنه

همه چی ختم بخیر میشه و ایشالله که موفق می شی

....

خانوم کوچولوی بزرگ

هیچ وقت دل کسی رو با غرورت نشکن

نکنه که دل شکستن عادتت بشه

بزار اینو همین جا بهت بگم:

از اونجایی که دختر منی

احتمالا سنگ بار میای!

ولی بدون آدمیزاد جماعت یه ..یه...نمی دونم چیه ولی بهش میگن دل

یه چیزی شبیه یه گونی احساس ه

یعنی یه عالمه حس توش دارن

بعد وقتی ناراحت میشن یا از کسی دلگیر میشن

دلشون میشکن ه

بعد هی هی ،هق هق میشن

خلاصه گفتم که یه وقت دلی رو نشکنی که جمع کردن شکسته های یه دل کار تو نیس..

...

راستی ..

هیچ وقت از اینکه محاسبات این عالم رو نفهمی نترس..دلگیر هم نشو

حتی دنبالش هم نباش که زیاد بفهمی

آخه خودشون خودشون رو نشون میدن

و این تویی که باید جواب سوالهاتو از تو اتفاقات زندگیت بگیری

هر اتفاقی که میافته برای تو حکمتی به ارمغان میاره

پس خوب یا بد

پذیرای همه ی اتفاقات زندگیت باش

و خدا رو بابت همه شون شکر کن

چون تک تک اونها قرار درس های زندگیت باشن

قراره بهت یاد بدن چجور زندگی کنی

پس هیچ وقت در برابر مشکلات نشکن

حتی خم هم به ابروت نیار..

فقط یادت باشه که:

این نیز بگذرد

...

یادت نره دعام کنییییییییی

ارادتمند همیشه ی تو

مامان متغییر شیطونت

ترانه

غروب پنج فصل سال را در خنده مي گريم خدا قوت دهد اين چشم هاي مهربانم را
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.