تبیان، دستیار زندگی

حس غریب

سوال اول: چرا اینقدر دیر به دیر جواب میدین؟

هنوز هشت ساعت از سوالتون نگذشته که دارم جواب میدم. من خودم توی کمتر صندلی داغی زیر یه هفته برای گرفتن جوابام صبر کردم. نمیدونم جدیدا این جوونا چرا اینقدر کم طاقت شدن!

خب من سوالی که پرسیدین خوندم و  یه پاسخ  احتمالی هم  به ذهنم خطور کردش..ولی ترجیح میدم خودتون جواب رو بگین

نشد دیگه! شما اول جوابای مورد نظرتون رو بگید تا بعد من جواب رو بگذارم.(خودتون خواستید سوال بپرسم حالا باید جواب بدید)

نظرتون رو درباره ی این بیت بگید:( یه نقد ادبی)

یعقوب ترین چشم جهان قسمت ما باد/ چون یوسف گمگشته ما یوسف زهراست

خوب یه بیت با چندین تشبیه و اضافه ی استعاری به همراه مجاز که چشم رو فکر کنم مجاز از کل فرد گرفته. ولی در مصرع دوم دوبار کلمه ی یوسف رو به کار برده که دو بار به کار بردن یه کلمه توی یک مصرع معمولا توصیه نمیشه. داشت یادم می رفت مراعات النظیر هم داره و تا حدودی میشه گفت ایهام تناسب.

مفهوم شهید آوینی در این جمله چیست؟

اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر.

توی این جمله که عبارت «شهید آوینی» نبود که بخوام مفهومش رو بگم. اما اگه منظور شهید آوینی از این جمله رو میخواین. احتمالا منظورش این بوده که اگر به دنبال پرواز در آسمان انسانیت هستی باید قید و بند های دنیوی رو کنار بزنی. به قول سعدی:

طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت

براش یه مصداق در زندگی خودتون بگید.

خوب. بذارید یه خورده فکر کنم... راستش اینقدر قید و بند اینجا هست که اگر احیانا از یکیش هم خلاص شده باشم راه تا پرواز خیلی مونده اما غیر ممکن نیست.

what do u think about this saying:

east or west, home is best!

do u agree or disagree?

I agree 120%. I think nowhere is as comfortable as my own home. (but I should remark that all over of the Iran is my home!!!)

با سلام

ممنونم به خاطر جواب دادن به سوال اول و ممنونم از لطفی که بهم داشتین.

این ها هم از سوالات من:

1- زندگی چیست؟ (هم با شعر می تونید و هم با نثر و هم با هر دو)

2- بچه بودید، چطور آدمی بودید، شلوغ بودید یا بچه ساکتی بودید؟

3- وقتی به آسمان نگاه می کنید، اولین شعری که یادتون می افته چیه؟ می شه توضیح بدید شعر رو؟

4- نظرتون در مورد فال حافظ چیه؟

5- چطور می شه به سطحی رسید که آدم بتونه شعرهای حافظ رو بفهمه؟

6- یه نیت بکنید، فال حافظی بگیرید و شرحش رو هم بفرمایید اگه تمایل داشتید؟

7- این که می گن شما 153 زبان زنده دنیا رو می دونید، یعنی چی؟ می شه بیشتر توضیح بدید؟

8- بیشتر دوست دارید تو بخش دولتی کار کنید یا خصوصی؟ و چرا؟

9- می دونید چرا خیلی ها از رشته های دیگه می یان و تو کنکور ارشد رشته صنایع شرکت می کنن؟

10- بهترین کتابی که خوندید چی بوده؟

11- تو این روز ها چه کتابی رو می خونید؟

12- یک جمله آموزنده و یه جمله طنز راجع به متن زیر بگید:

شیر آفریقایی زمانی که شب داره می خوابه به این فکر می کنه که اگه فردا یه ذره سریعتر از آهو بدود حتما آن را شکار کرده و از گرسنگی نجات پیدا می کند، اما آهو نیز شب در هنگام خواب به این فکر می کند که اگر فردا کمی از شیر آفریقایی سریعتر بدود از کشته شدن نجات پیدا می کند.

13- به نظرت کمک خواستن از دیگران نشانه ضعف هست یا نیست؟ چرا؟

14- آدم ها سه گروه اند:

کسانی هستند که ازشون باید مشق نوشت، افردای هستند که ازشون باید جریمه نوشت. بعضی هاشون رو باید آن قدر بخونی تا که بفهمی شون. فکر می کنی جزء کدام گروه باشی؟

این جمله رو هم از من داشته باش، آرزو می کنم هر جا که هستی موفق باشی و سلامت.

Try and fail, but don’t fail to try.

یا علی...

به نام خدای مهربون

سلام

خب مثکه سوالا تموم شده و حمید ما رسیده به ته خط

راستی حمید همین اول کاری یه سوال، چرا همه میگن صندلیت یخ زده؟ به نظرت دلیل کم سوال پرسیدن بقیه نیست؟

به نظر من اگه همه به طور مداوم سوال بپرسن هم صندلی داغ میشه و هم مهمون برنامه سریع پاسخ میده.

پس دوستان لطفا هیزم بریزن وگرنه من مجبورم خودم به تنهایی هیزم بریزم و الآنم با کلی هیزم اومدم

حمید جان فقط جا نمونی، راستی اگه احساس سوزیدگی کردی فقط بگو سوختم، و آما سوالا:

فکر میکنی که دیگران در موردت چه فکر میکنن؟
رک هستی یا نه؟ از رک گویی دیگران چه حالی بهت دست میده؟
نظرت راجع به پستهایی که میدم چیه؟ در مورد پستهای بقیه چیه؟
پست های چه کسی رو دوست داری بخونی و تا آنلاین میشی ببینی مطلب داده باشه؟
اگه قرار بشه به ما شیرینی بدی چی میدی؟ دوست داری خودمان شیرینی خودمان را مشخص کنیم؟
اصولا منظم هستی یا نه؟ نظم را در چی میبینی؟
اگه بطور اتفاقی در جایی یکی از دوستانت را ببینی که ان موقع نمیخواهی ببیندت ,برای فرار از دستش چه میکنی؟
دوست داری جای چه کسی بودی اگه خودت نبودی؟
اهل کر کری خوندن هستی یا نه؟
اگه یکی بزنه به در گوشت بطور ناگهانی, چه عکس العملی نشون میدی؟ اگه اون شخص مثلا مهدی مک‌لارن باشه چطور؟
حاضری همه بچه ها ومدیران را به یک ناهار مفصل دعوت کنید ؟
الان چه حالی داری؟
یه سوال و یه پیشنهاد و یه انتقاد از من بکن!
حمید جون همیشه آنلاینی ؟ چند ساعت ؟چرا ؟
اولین باری که منو دیدی یادته؟
خداییش تو دلت چی گفتی درباره من؟!!
حمید یه خاطره بگو از همایش کاربران تبیان87. اصولا چطور بود همایش؟ خوش گذشت؟
چرا 2*2 میشه 4؟
عصبانی میشی چه عکس العملی نشون میدی؟
تاحالا با کسی دعوا کردی؟

یکی از سوتی های دیگه‌تو برامون تعریف کن!
احساس میکنی خیلی خوش تیپی؟
اصولا اگه کامپیوتر نداشتی چه کار میکردی؟
نظرت در مورد اینکه یه لپتاپ بمن بدی چیه؟!!
این که میگن طرف رفته سربازی مرد بشه بنظرت چیه؟واقعیت داره؟
وقتی به آسمون نگاه میکنی دلت میخواد چی بگی؟
از بین اینا یکی رو انتخاب کن:
شکسپیر یا ژول ورن؟ نایک یا آدیداس یا پوما؟ افتتاح یا انحلال؟ هات چاکلت یا میلک شیک؟ شکلات گلاسه یا کاپوچینو؟ ویندور یا لینوکس یا مک او اس ایکس؟ بیل گیتس یا استیو جابز؟ سونی اریکسون یا نوکیا (میتونی موتورولا رو هم در نظر بگیری!)
نماز خوندنت چقدر طول می کشه؟
وقتی با خانواده میخوای بری مهمونی چقدر طول میکشه حاضر بشی؟
نظرت در مورد اینها چیه؟ (میتونی فقط اولین کلمه‌ای که به ذهنت خظور میکنه رو بگی):
فیلم مکس
تهران
ماهواره
مجالس دوره‌ای زنونه
جبران خلیل جبران
پائولو کوئیلو
به نظرت برای اینها چه راهکارهایی هست؟
خلاصی همه پسرها از خدمت دوره ضرورت در ایران (یا همون زیر پرچم!!)؟
پیشرفت مسلمونا؟
حل مشکل بد دهن بودن جوونهای این دوره و زمونه؟
در این سری ،عدد بعدی كدام است؟ 28 و 20 و 12و4
40 36 34 32
دوچرخه برای سوار شدن ساخته شده است ، همانطور كه اتومبیل برای ...؟
خریدن راندن پرواز كردن شستن
شوراب برای گرفتن نمك است، همانطور كه مشت برای ...؟
المثنی یعنی ...؟
یك قایق همیشه ...؟
اگر همه اسبها زین داشته باشند، بنابراین اسبهای پیر ...؟

اهل کجائی؟
الآن تو کدوم محلۀ تهرانی؟
هیجان زندگی در چه حده؟ یعنی زندگی برای تو هیجان انگیزه؟
تا حالا کاری کردی که بعدش از انجام دادنش پشیمون شده باشی؟ چه کاری؟
اگه طرف مقابلت بهت اعتماد کنه؛ تو هم اعتماد میکنی ؟
چه چیزی میتونه تو رو عمیقا ناراحت کنه؟
چقدر از وقتت رو هدر میدی؟
صداقت رو با چی عوض میکنی؟
به نظرت با داشتن پول، همه کاری میشه کرد؟ همه چیز رو میشه داشت؟
پول باعث خوشبختیه یا بدبختی؟ پول زیاد رو دوست داری؟
دوست داری بازیگر بشی؟
تا حالا شده عمیقا ناراحت باشی اما پنهانش کنی؟ اگه آره، این پنهان کردن به چه دلیلی بوده؟
تا حالا شده به جایی برسی که بفهمی برای هیچ کدوم از دوستات مهم نیستی ؟ و براشون فرق نمیکنه که تو چه حالی داری؟
علم بهتره یا ثروت؟ چرا؟
اگه همه ی خانواده ت با هم برن یه سفر و تا 10 – 15 روز برنگردن، و کسی هم نباشه کمک کنه که غذا درست بکنی، چکار میکنی؟ خودت آشپزی بلدی؟
یه چیزی رو بگو که هیچ وقت فراموشش نمیکنی.
راجع به پیری تا حالا فکر کردی؟ چه احساسی داری نسبت بهش؟
وجود کسی که ازش بدت میاد رو در کنار خودت میتونی تحمل کنی؟ یا از همون اول ازش به طور کامل فاصله میگیری؟
شده تا حالا فکر انجام یه کار شدیدا ریسکی به سرت بزنه؟ مثلا پرش از بالاترین برج دنیا... یا مثلا فرود با چتر از ارتفاع n کیلومتری سطح زمین ( n یه عدد بزرگه.. تا جایی که بتونه یه هلیکوپتر بره بالا )
درس تصمیم کبری رو یادته؟ مال کلاس چندم بود؟

خب فعلا تموم شد

در ضمن این رو هم بازم بگم وقتی من ببینم دوستان سوال نمی‌پرسن من مجبورم که نقض قانون کنم و تعداد سوالات زیادی بپرسم

حالا دیگه این با خود شماست اگه شما سوال بپرسین مطمئنن بار مسئولیت من کمتر و کمتر خواهد شد

حمید جان سوختی فقط بگو سوختم، همین.

مراقب خودتون باشید

سلام

اومدم چند تا سئوال بپرسم .. دیدم هوا خیلی گرم شده.. فعلاً فقط دوباره شمارو به ادامه صندلی داغ دعوت می کنم .. (راستی پیام بازرگانی یادم نره)

بشتابید بشتابید .. صندلی های چهار فصل داغ ...

در زمستان سرما و تابستان هم باز سرما را برای شما به ارمغان می آورند.. لطفاً با خود بخاری برقی همراه بیاورید.

هوای دوست

- فرض کن قراره دوباره متولد بشی اما اینبار حق انتخاب داشته باشی که به دنیا بیای یا مستقیم به دنیای ابدی بری .کدوم رو انتخاب میکنی ؟ چرا ؟

به دنیا بیام. گرچه رفتن مستقیم به اون جهان وسوسه انگیزه به خصوص اگه با سعادت ابدی همراه باشه. اما به هر حال به این یقین دارم که خداوند بهترین گزینه رو برای من انتخاب کرده پس من هم همون رو انتخاب می کردم. یعنی زندگی توی دنیا.

- لحظاتی از زندگی که طعم شیرین زندگی کردن رو چشیدی چه ویژگی در خودت یا دنیای اطرافت می دیدی ؟

ویژگی شیرینی! همه چیز امیدوار کننده تر از هر وقت دیگه هست و زیبا تر.

- شده تا به حال کتاب داستان یا رمانی رو بخونی یا فیلمی رو ببینی و بعد که تموم شد یهو با خودت بگی : اههههه ین که سرگذشت و حال و احوال من بود .

اگر این طور بوده اسمش رو بگو اگرم نبوده که هیچ .

نه یادم نمیاد فیلمی یا داستانی تا این حد به سرگذشت من نزدیک باشه.

- به نظرت به تحلیل کشوندن همه اتفاقات ، رابطه ها ، حرفها و .... توی زندگی کار درستیه ؟ این طوری همیشه با زندگی درگیریم که .

نه. باید به چیزهایی بها داد که واقعا ارزشش رو داشته باشن و تشخیص این ارزش و اقدام درست هنره.

- به نظرت چرا بعضی آدمها هر چی بیشتر همدیگر رو میشناسن ، بیشتر از هم دور میشن ؟

چون شناخت اولیه شون اشتباه بوده و با گذشت زمان بیشتر به تفاوت بین واقعیت و تصوراتشون پی میبرن. حالا اگه توقعاتی هم این وسط بر اساس اون تصورات بوده باشه، ممکنه حتی ایجاد کدورت هم بشه.

- همین الان به یه چیزی که دوست داری اعتراف کن ؟ ( سوال رو دوباره بخون ، هل نشو )

اعتراف می کنم که خودم رو دوست دارم!

- در مورد خیر و شر برداشتت رو بگو ؟ ( اگه جایی مطلبی هم خوندی بگو )

خیر و شر انتخاب های ما هست. هر اتفاقی که توی زندگی ما می افته یه فرصته که میتونیم از اون درست یا غلط استفاده کنیم. به هر حال اختیار داریم که شر رو انتخاب کنیم یا خیر.

به قول سعدی:

راهی به سوی عاقبت خیر می رود

راهی به سوی عاقبت اکنون مخیّری

- برای مبارزه با حس مردد بودن توی کارهات چی کار میکنی ؟

یکی از استادامون میگفت هر وقت توی یه تصمیم گیری دچار تردید زیادی شدید سریع تر تصمیم بگیرید چون زیان موندن توی اون تردید بیش از زیان یه تصمیم اشتباه هست.

به قول سعدی:

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

اگر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

- به سرنوشت یا زندگی از پیش تعیین شده اعتقاد داری یا نه ؟

از پیش تعیین شده! از پیش برای کی؟ راستش به عقیده ی من از اونجایی که زمان معلول هست و شامل خداوند نمیشه بنابراین از پیش معنی ای نداره. چون اون موقع مجبوریم بگیم که خداوند هم توی این ظرف زمانی هست و در گذشته این کار رو انجام داده ولی چون زمان مختص دنیاست نمیتونیم این طور بگیم و همه ی این مشکلات از جایی شروع میشه که ما میخوایم با ذهنیتی که از دنیا داریم، آخرت و خداوند رو بررسی کنیم در حالی که قید زمان و مکان اونجا معنایی نداره.

- مسیر حرکت زندگیت تا الان شبیه کدوم بوده :

1) یک سربالایی با شیب یکنواخت

2) یک سر پایینی با شیب یکنواخت

3) یک مسیر مارپیچی

4) یک مسیر دایره ای یا شبیه اون

5) خط مستقیم

6) هیچکدوم

به مارپیچ نزدیک تر بوده، به همراه سربالایی و سرپایینی.

- آرامش رو در چی میبینی ؟ رضایت خدا رو در چی ؟

آرامش حقیقی که در یاد و ایمان و توکل به خداست.

رضایت خداوند خیلی ساده است، در انجام واجبات و ترک محرمات هست.

- یک چند تااز اون آرزوهای بزرگت رو که میخوای با اراده به قول خودت ضعیفت فتح کنی رو بی زحمت بگو ؟

اولیش تقویت اراده ام! دومیش مفید زندگی کردن. بهره بردن از عمرم نه تلف کردنش.

- اگه بلدی بگو : فرق طنز گویی با نغز گویی چیه ؟

نغز به معنی یه چیز خوب که تازگی داشته باشه و تا حدودی هم موجب تعجب بشه و نغز گفتن هم به این معنی هست که یه حرف زیبا، تازه و جدید و البته درست گفته بشه. اما طنز در قدیم به معنی طعنه و تا حدودی تمسخر، و در ادبیات فعلی به معنی گفتن مشکلات و ناهنجاری ها با شوخی و اغراق هست.

رو به آسمان

- زندگی چیست؟ (هم با شعر می تونید و هم با نثر و هم با هر دو)

یه فرصت. فرصت انتخاب. فرصت کاشتن و ذخیره کردن برای آخرت. فرصت پیشرفت وتعالی.

بچه بودید، چطور آدمی بودید، شلوغ بودید یا بچه ساکتی بودید؟

تقریبا میشه گفت شیطون بودم با قوه ی تخیل بالا.

وقتی به آسمان نگاه می کنید، اولین شعری که یادتون می افته چیه؟ می شه توضیح بدید شعر رو؟

چیست این سقف بلند ساده ی بسیار نقش؟

زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

این بیت که حدود ششصد سال پیش سروده شده هنوز هم با این همه پیشرفت کاملا صادقه. گرچه اطلاعات زیادی نسبت به اون زمان در مورد آسمان پیدا کردیم، اما هنوز نمیتونیم بگیم آسمان رو میشناسیم. حتی در مورد ساده ترین موضوع یعنی ابعاد آسمان نمیتونیم هیچ اندازه ی دقیقی بگیم، چه برسه به رسیدن به اون! و این تازه یکی از مخلوقات خداوند هست.

نظرتون در مورد فال حافظ چیه؟

خوب من به فال حافظ معتقدم. گرچه خیلی وقته که فال نگرفتم اما سابق بر این جواب های خیلی خوبی ازش گرفتم.

چطور می شه به سطحی رسید که آدم بتونه شعرهای حافظ رو بفهمه؟

خوب من از سال سوم راهنمایی به اشعار حافظ علاقه مند شدم وباعث شد دیوانش رو بخونم. اوایل خیلی از اشعار رو متوجه نمیشدم یا یه درک سطحی اما صرفا آهنگ این اشعار به نوعی من رو جذب میکرد و اونها رو حفظ می کردم. مداومت به خوندن این اشعار و همزمانی اون با دروس ادبیات دبیرستان باعث شد که به تدریج بهتر متوجه اونها بشم گاهی یک بیت رو که نمیفهمیدم چند روز فکرم رو مشغول میکرد تا به نتیجه برسم و گاهی یه اتفاق باعث میشد برداشت جدیدی از یه بیت پیدا کنم. خیلی از ابیات رو هم هنوز نمی فهمم.

به هر حال بهترین راه برای این کار خوندن اشعار هست.

یه نیت بکنید، فال حافظی بگیرید و شرحش رو هم بفرمایید اگه تمایل داشتید؟

ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر

زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر

قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد

یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر

در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است

ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر

در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم

ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر

منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان

وگر ایشان نستانند روانی به من آر

ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن

یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر

دلم از دست بشد دوش چو حافظ می‌گفت

کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر

راستش نیت کرده بودم که فلان کار رو انجام بدم یا نه؟ که کاملا از وضع غزل مشخص هست که وضعیت فعلی رو چندان مناسب نمی دونه و معتقده باید این تغییر ایجاد بشع خصوصا در مصرع «ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن» اشاره داره که هر چه زود تر اقدام کنم بهتر خواهد بود.

این که می گن شما 153 زبان زنده دنیا رو می دونید، یعنی چی؟ می شه بیشتر توضیح بدید؟

155 زبان.(توی این مدت دو تای دیگه هم یاد گرفتم) راستش محسن خسرو یه روز از من پرسید فرانسوی بلدم؟ من هم گفتم به 151 زبون دنیا مسلطم. گفت پس بگو این کلمه به فرانسوی چی میشه؟ من هم که کم آوردن توی مرامم نیست جوابش رو دادم و ...

دیگه این شوخی بین ما موند.

بیشتر دوست دارید تو بخش دولتی کار کنید یا خصوصی؟ و چرا؟

بخش خصوصی. یکی اینکه فکر می کنم امکان پیشرفتم توی این بخش بیشتره و دیگه این که شغل دولتی رو اگه درست انجام ندی مدیون کل جامعه میشی اما توی مشاغل خصوصی طرفت صاحبان سرمایه هستند.

می دونید چرا خیلی ها از رشته های دیگه می یان و تو کنکور ارشد رشته صنایع شرکت می کنن؟

بیشتر از رشته های ریاضی میان چون مواد امتحانی و ضرایب اون گرایش هایی که از خارج از صنایع هم می پذیرند به گونه ای هستند که دانشجویان ریاضی شانسشون بالا میره. به علاوه ی اینکه به هر حال وضعیت کاری جامعه ی ما به گونه ای هست که بعضی از رشته ها خصوصا علوم پایه به گونه ای هست که موقعیت شغلی مناسب این رشته ها نسبت به فارغ التحصیلانشون نسبت پایینی هست و از اونجایی که گفته میشه بازار کار صنایع خوب هست، جذب این رشته میشن.

جالب این بود که توی دفترچه ی ارشد امسال برای یکی از گرایش ها نوشته بودند که فارغ التحصیلان خود صنایع حق انتخاب این گرایش رو ندارن!!!

بهترین کتابی که خوندید چی بوده؟

قرآن

تو این روز ها چه کتابی رو می خونید؟

فعلا که کتاب خاصی رو نمیخونم. قبل از خواب کمی یا دیوان حافظ میخونم یا کلیات سعدی.

یک جمله آموزنده و یه جمله طنز راجع به متن زیر بگید:

شیر آفریقایی زمانی که شب داره می خوابه به این فکر می کنه که اگه فردا یه ذره سریعتر از آهو بدود حتما آن را شکار کرده و از گرسنگی نجات پیدا می کند، اما آهو نیز شب در هنگام خواب به این فکر می کند که اگر فردا کمی از شیر آفریقایی سریعتر بدود از کشته شدن نجات پیدا می کند.

- خوب هر کس بهتر تلاش کنه و مهارت بیشتری رو داشته باشه به هدفش میرسه.

- حتی حیوانات هم قبل از خواب برنامه ی فرداشون رو بررسی می کنن!

به نظرت کمک خواستن از دیگران نشانه ضعف هست یا نیست؟ چرا؟

به هر حال تمامی ما ضعیف هستیم. تنها خداوند قوی عزیز هست. اما این که کمک خواستن در چه موضوعی و به چه نحوی باشه، مشخص میکنه که این ضعف ناشی از محدودیت های ذاتی و طبیعی انسانی بوده که در حقیقت نمیشه دیگه اسم ضعف روی اون گذاشت. اما اگه از روی سستی و قصور فرد باشه نشان ضعف اون هم به نوع مذموم اون هست.

آدم ها سه گروه اند:

کسانی هستند که ازشون باید مشق نوشت، افردای هستند که ازشون باید جریمه نوشت. بعضی هاشون رو باید آن قدر بخونی تا که بفهمی شون. فکر می کنی جزء کدام گروه باشی؟

فکر میکنم من جزء دسته ای هستم که باید کلی بشینی فکر کنی تا آخر بفهمی سر کار بودی. یه چیزی تو مایه های معابد هندی که خیلی زرق و برق داره اما درونش چیزی نیست!

سلام

ممنون به خاطر پاسخ به سری سوالات قبلی؛ این بار زیاد مزاحتمون نمیشم.

خوب ما سعی میکنیم هرجا که میریم در حال کاشتن باشیم. حالا اگه چیزی واسه برداشت بود و متوجه اش شدیم برداشت هم می کنیم. (ما توی این کاشتنش هم موندیم شما از برداشت صحبت می کنید؟)

این حرفتون رو کاملا قبول دارم...اما منتظر یه جواب دیگه بودم!.

هرچی روی این جمله فکر میکنم به نتایج جالب تری میرسم. گاهی اوقات اگر این کاشتن از قبلش صورت نگیره مانع از این میشه که توی موقعیت موردنظر بشه انجامش داد. یه جور کاشتن اونجا یعنی برداشت! برداشتی که محصولی نداره، جز اینکه یادگرفتی چه جوری درست و محکم بذرتو بکاری.

یک جمله ی خیلی مهم و درست؛ که حالا از نتیجه میرسیم اول، و اثبات میکنیم!.

در کل سعی میکنم راستش رو نگم تا اینکه به دروغ متوسل بشم.

یعنی چی؟ توی اون موقعیت راست نگفتن، چیزی جز توسله؟

در مورد تحلیلم ممنون که قبول زحمت فرمودید. در مورد صحت منبع امضام، توی یک مجموعه جملات دکتر شریعتی که میخوندم پیداش کردم. شاید اول از ایشون بوده...به هر حال جمله ی خاصی نیست، میشه گفت مال خیلیهاست!

اگه ببینید یه حیوان در حال انقراض در حال خوردن یه گیاه در حال انقراض هست، چی کار می کنید؟

احسنت به طراح سوال!

اول از دیدن صحنه ذوق زده میشم! خوشحال میشم که تونستم تشخیص بدم که دو گونه در حال انقراضند...(یعنی توجه و تسلط روی طبیعت).

 اما بعدش به خودم میام!

اولین چیز، به نظرم میاد تا حیوون رو از سر راه بردارم. چون اگر اون گیاه رو بخوره، 100درصد گیاه منقرض شده. اما احتمال 100 درصد نیست که حیوون از حالت انقراض خارج بشه.

بعد

بستگی داره زورم به حیوون برسه یا نه! اگر نمی رسید هیچی دیگه میذارم بخورش!.

اما اگر تونستم با حیوان مورد نظر کناربیام، ورش میدارم و می برم تا از یه جای دیگه غذا بدم.که دو حالت داره:

یا بلافاصله غذا موجود هست یا نه.

اگر نبود، به احتمال9/99 درصد میتونه دووم بیاره(به خاطر ذخایر چربی) تا غذا براش فراهم کنم و منقرض نشه.

اما اگر یک درصد رخ داد و مُرد، خب قسمتش این بوده دیگه، مهم اینه که من تلاشمو کردم تا هر دوشون منقرض نشن و دیگه اینکه تونستم حداقل یک گونه رو نگه دارم!.

بعدش به خودم افتخار میکنم.

راستش اگه همه ی اون جوابا از خودتون بوده باید بگم درون مایه اش رو دارید چون بعضا به نظرم میومد که از شاعر خاصی نقل قول کردید.

نه، از خودم بود همش. اتفاقا همین قسمت سوالاتتون بود که داغ شدم!

درون مایه اش که هست؛ چون جدم، پدرم، برادرم...توانایی شعر سرودن رو دارند. البته نه مثل من!!!. گویا این ژن شعرگویی! با روند تکاملی و تقسیم سلولی کوتاه و کوتاهتر شده، کم و کمتر شده تا اینکه ته موندش رسیده به من!

یاد یه گلخونه ی پر از گل و گیاه.

چقدر جالب! واقعا فکر نمیکردم به این فکر بیافتید.خیلی خوبه.

خب دیگه فکر کنم سوال هم پرسیدم!

موفق باشید.

سلام

خیلی وقته كه میخوام بیام اینجا سوال بپرسم وبگم كه آقای شاه،

نظرشون رو راجع به پنجره ی خیال هم بگن...

الان كه از قطعی تلفن رها شدم،سوالام رو ازشون صرف نظرمیكنم...

گناه داره بچه ی مردم،چقدر بسوزه خب؟؟

در پناه حق