قطرات اشك پیامآور هدفها
8 - گریه پیوند هدف: گاهى قطرات اشك پیامآور هدفهاست، آنها كه مىخواهند بگویند با مرام امام حسین علیه السلام همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مكتب او هستیم، ممكن است این كار را با دادن شعارهاى آتشین، یا سرودن اشعار و حماسهها ابراز دارند، اما گاهى ممكن است آنها ساختگى باشد ولى آن كسى كه احیانا با شنیدن این حادثه جانسوز قطره اشكى از درون دل، بیرون مىفرستد، صادقانهتر این حقیقت را بیان مىكند. این قطره اشك اعلان وفادارى به اهداف مقدس یاران امام حسین و پیوند دل و جان با آنهاست، مسلما این نوع گریه - بدون آشنائى به اهداف پاك او - ممكن نیست.
پس گریه بر حسین علیه السلام اشك ریختن بر مرده نبوده و از روى خوارى و درماندگى و عجز و زبونى، غم و اندوه نیز نمىباشد، بلكه آن فقط دلیلى است كه نداى حقطلبان را به گوش جهانیان رسانیده و زنگ خطر را براى باطل و اهل آن به صدا درمىآورد و صاعقههائى است كه بر روى سر سركشان و ستمگران در هر زمان و در هر مكان فرو مىریزد و شاهد صادق و گواه زندهاى است ازاخلاص در راه حق و دشمنى بر بیداد و ستم و بزرگداشتى استبراى فداكارى و حق و دلیرى و انجام وظیفه و نهراسیدن از مرگ و تكریمى استبراى امتناع از قبول ظلم و شكیبائى در محنت و سختیها.
به قول علامه مغنیه: كسانى كه در مجالس تعزیه مىخوانند:
لا تطهر الارض من رجس العدا ابدا
ما لم یسل فوقها سیل الدم العرم
«روى زمین از پلیدى دشمنان پاك نخواهد شد تا زمانى كه بر روى آن سیل درهم شكننده خون روان نگردد».
غرض، شیعیان بر امام حسین علیه السلام از روى خوارى و درماندگى نمىگریند، بلكه از اشك دیده خویش سرود حماسه مىسازند و با آه و حسرت خود بانگ حق و عدالت را به گوش جهانیان مىرسانند:
همین نه گریه بر آن شاه تشنهلب كافى است
اگرچه گریه، بر آلام قلب تسكین است
ببین كه مقصد عالى وى، چه بود اى دوست
كه درك آن، سبب عز و جاه و تمكین است
ز خاك مردم آزاده، بوى خون آید
نشان شیعه و آثار پیروى، این است
«ماربین» مورخ آلمانى مىگوید: «هیچ چیز مانند عزادارى حسین نتوانستحس سیاسى در مسلمانان ایجاد كند.
اى اشك ماتمتبه رخ ملت آبرو
وى از طفیل خون تو، اسلام سرخ رو
دین را تو زنده كردى و خود، كشته گشتهاى
وین یافته ز فیض تو، دین نبى علو
گر آب را به روى تو، بستند كوفیان
آوردى آب رفته اسلام را به جو
قطرههاى اشكى كه شیعه در ماتم امام حسین علیه السلام و یارانش مىریزند، عهد و پیمانى استبا قطرههاى خون شهداى كربلا كه با لب تشنه و محروم از «قطرههاى آب» بر سر احیاى دین و ارزشهاى راستین مكتب جان باختند. و این اشكها این نهضت الهى را به جانها پیوند زده و جاودان ساخته است. و این بسیار سادهاندیشى است كه كسى تنها توجیهى عاطفى براى این گریهها داشته باشد چرا كه داغ، هرقدر هم شدید باشد، بالاخره گذشت زمان از حرارت آن مىكاهد. درحالى كه عزاداران حسینى از اول عمر تا آخر عمر پس ازگذشت قرنها با شور و شوق و حرارت بیشتر در سوك سیدالشهداء مىگریند. این گریهها، فریاد مداوم و خروش بر ضد ستمگران و ابلاغ پیام خون است اگر این گریهها تنها جنبه عاطفى داشت، مسلما به مرور زمان حادثه عاشورا از خاطرهها محو مىشد و یا از طراوت و نشاط آن كاسته مىشد.