تبیان، دستیار زندگی

سلام به خانواده ی عزیزم

اینجا قراره در مورد ازدواج نیمه مستقل صحبت کنیم ، ازدواجی که خیلی ها بهش انتقاد کردند و خیلی ها هم ازش طرفداری کردند . از همه ی دوستان این خواهش رو دارم که در این تاپیک شرکت کنید و نظرات خود را بدهید ، دوستانی که تایید اولیه هستند در صورتی در این بحث شرکت کنید و نظراتتان تخصصی باشد به شما اکانت رایگان هدیه میدهیم ( بنده خودم این اکانت ها رو با تضمین بهتون میدم و اگر هم کوتاهی کردم محسن خسرو هستم می تونید براحتی منو با یه سرچ کردن تو هر جای اینترنت گیر بندازید )

هرچه زودتر نظراتتون رو اعلام کنید تا یه بحث شیرین و نتیجه دار در مورد ازدواج نیمه مستقل داشته باشیم . 

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد 

نظر تخصصی چیست : با یه سرچ توی موتورهای جست و جو گر یا همین تبیان خودمون می تونید نوشته هایی رو در مورد این مبحث پیدا کنید و قرار دهید البته اگر دانش لازم را مثل من ندارید :-) ولی اگر دانشش رو دارید بسم الله خودتون شروع کنید به نوشتن یه پاسخ تخصصی و منم قول میدم به شما اکانت رایگان سه ساعته ی تبیان رو بدون هیچگونه شرط و شروطی جایزه بدم 

قانون جدید مباحثه

در آخرین نظر ارسالی بعد از اتمام مباحثه ازدواج نیمه مستقل نتیجه گیری قرار می گیرد و بعد از آن هر گونه نظری داده شود دیگر در نتیجه گیری تاثیری نخواهد داشت . 

اینک به بحث در مورد ازدواج نیمه مستقل خواهیم پرداخت . 

ازدواج موقت یا همون صیغه به نظر من فساد رو زیاد کرد

میشه بگین کدوم ازدواج موقت !!! الان سالهاست که ازدواج موقت از بین رفته و اگه بود مطمئن باشید اوضاع ازینی که هست بهتر بود .چرا؟

فساد رو تعریف می کنیم کاری  که خلاف شرع باشه در حالی که ازدواج موقت عین شرعه و در ضمن چون نظام مند و دارای ساختار تعریف شده هست جلوی فساد رو می گیره . 

به نظر من صیغه یا ازدواج موقت تمایل به ازدواج رو کم می کنه و صرفا مردم به اون به صورت یک وسیله ای برای ارضا نگاه می کنند .

دقیقا همین نگاه هست که مشکل ایجاد می کنه چرا که از طرف دیگر همین ازدواج موقت همونطوری که در بالا توضیح دادم عاملیست برای جلوگیری از فساد !!!

اما ازدواج نیمه مستقل داره سنت حسنه رو به نوعی تسهیل می کنه .

ازدواج نیمه مستقل طبق اونچیزایی که در ادامه توسط خودتون اومد چیز جدیدی نیست . یعنی بنظر من همون چیزی هست که مد هم شده و برای دوران نامزدی یه صیغه ی محرمیت می خونن . ولی مشکلی هست اینه که بازهم خانواده ، طرفین رو کنترل می کنن در حالی که صیغه ی محرمیت همون صیغه ی عقد هست و این دو نفر شرعا زن و شوهر حساب می شن . فکر می کنم حرفی که سازمان جوانان داره می زنه و میگه روش فرهنگ سازی بشه همین باشه که به خانواده ها بگه: آقا اینا که صیغه براشون خوندی زن و شوهرن دیگه . درواقع مراسم ازدواج یه جور تشریفات هست و همچین جنبه ی خیلی شرعی هم نداره که عقد جدا و ازدواج جدا !!!

از این جملتون که هزینه ها به گردن خانواده میفته من نتونستم چیزی متوجه بشم لطف کنید واضح تر بگین .

والله ازین واضح تر دیگه خیلی سخت می شه !!!

می دونی که بعد ازدواج شرعا مخارج زن بر عهده ی شوهر هست . در حالی که تو ازدواج ها این جوری هزینه ها به دوش خانواده طرفین میفته !!!

اگه منظورتون کدوم هزینه هاست ؟ باید بگم هر مخارجی که فکرشو بکنی

اگر قرار باشه وضعیت اقتصادی درست بشه فکر کنم دیگه ازدواج سالمندان رو باید منتظرش باشیم !

بعد از سالمندان ، خدا نصیب شمام بکنه !!!

سازمان ملی جوانان تنها هدفش اینه که با شرایط موجود همه چیز رو هماهنگ کنه

فکر می کنه همه ی سازمانها باید همین گونه رفتار کنند و نتایج بهتری هم می گیرند .

 اتفاقا نظر من اینه که باید در جهت اصلاح وضع موجود گام برداشت !!! خیلی چیزا رو نمی شه با شرایط موجود هماهنگ کرد !!!

 نمونش خانواده هایی هستند که نمی تونند معاش عادیه خودشون رو داشته باشند و بعد پیشنهاد می دیم که بار یه زندگیه دیگه رو هم  بکشند !!!

در واقع باید بهت بگم که خیلیها در همین سنینی که شما میگین به طرف جنس مخالف کشیده میشن و بیشتر بچه های همین کشور خودمون تو همین سنین به دام فساد و بسیاری از کژی ها می افتند

اینکه بچه های ما تو این سنین به کژروی میفتن در واقع توطئه ی دشمنان ماست برای نابودی نسل جوان !!! تقریبا از سن سیزده سال سال به بالا همه ی جوونای ما با الفظی مثل عشق ، ازدواج و اینجور چیزا آشنا می شن و به سن پانزده سال که می رسن اون عطش دوران نوجوانی و هیجاناتش فوران می کنه و ... اونم دلش می خواد !!! ولی آیا واقعا ازدواج تو این سنین مناسب هست حتی برای سنین زیر بیست سال . 

برای همین من فکر می کنم اگر تفکر قدیمی رو عوض کنیم (اینکه عشق کشکه ! ) و به عشق احترام بگذاریم که عشق اون بچه ی هجده ساله به نظر من پاک تر از عشق یک مرد سی سالست .

عشق تعریفی داره و عشق بچه ی هیجده ساله چیزی جز یکسری هیجانات روانی یا همون عشقهای آتشین که عمر یکی دو ساه دارن بیشتر نیست . چرا ؟ شما فکر می کنید یه بچه ی هیجده ساله چقدر از ازدواج می دونه و یا چه درکی از ازدواج می تونه داشته باشه یا چقدر آمادگی پذیرش مسئولیت سنگین مثل اداره یک خانواده رو داره . این بشخصه برای من و حداقل برای یک مرد (جون بحث خانم ها فرق می کنه) قابل قبول نیست که تو سن هیجده سالگی تشکیل خانواده بده .ا

آخرشم یه شوخی کوچولو با محسن عزیز

من زن نیمه مستقل می خوام !

چندتا می خوای ؟ بدم خدمتتون ... ولی همونطور که سعید گفت برای زیر بیست و یکی  دو سال پیشنهاد نمی شه !!! البته سعیدم خب بفکر خودش بود چون الان حدودا بیست  و سه سالشه

و اما آخر اینکه در مورد ازدواج نیمه مستقل همه ی بحث پایین آوردن خرج ازدواج بود مثلا بدون خونه و ماشین و جهیزیه ازدواج کنیم اما بالاخره چی ؟ آخرش که باید همه  ی اینها را داشت . بخصوص اینکه جناب هادی گفتند این آخرش حداکثر باید شش ماه تا یک سال باشه !!! یعنی تو این مدت کم اونی که بخاطر مشکل مالی توانایی ازدواج نداشته مشکلش حل می شه؟!!! من که بعید می دونم ... 

با سلام خدمت دوستان عزیز

جناب مایمیل قرار نبود نوشته های دیگران رو بیاریم و بعد جواب بدیم قرار بود فوقش اسم طرف رو بگیم درسته ؟

بگذریم .

یه حرفی شما آخر زدید فکر می کنم باید بیشتر روش فکر کرد .

حرف من این نیست که بعد از 6 ماه باید برن دنبال زندگیشون و همون چیزی که الان هست با تجملاتش با وسایل آن چنانی و جدیدترین مدلش .

درسته که بعد از 6ماه یا یک سال باید برن سر زندگیشون اما حرف من اینه که تمام این کارا باید مقدمه ای بشه که ما بفهمیم که خیلی ساده تر هم میشه زندگی کرد می خواید من براتون مثال بزنم :

یخچال فریزر حدود 200 هزار تومان درمیاد .

تلویزیون 200 درمیاد.

گاز با 250هم می شه خرید .

کمد با 300 میشه خرید .

فرش با 500 می شه خرید به اندازه کافی .

جارو برقی 100 .

اتو چرخ گوشت و چندکاره باهم 200.

ظرف با 150 میشه آنقدر خرید که کافی باشه . 

ماشین لباسشویی 150تومان دوقلو 

رختخواب150

بقیه چیزها هم 350 تومان .

کلا شد دومیلیون و پونصد . شما بگید سه میلیون 

من بعنوان یه متاهل دارم این حرفا رو می زنم که قیمت هم دستمه و می دونم همین چیزا برای یک زندگی معمولی کافیه تازه اگر بخوایم ساده بگیریم ارزونتر می شه در واقع ما چیز لازمی را کم نذاشتیم اینطور که فکر می کنم .

حالا سوالم از شما اینه که چی می شه یه خانواده همین چیزا را می گیرن و بعضی چیزای دیگه غیر لازم و سراز بیشتر از 10 میلیون تومان درمیاره .

این رو بعنوان یک طلبه می گم این جور کارها شرعا حرامه شاید کسی داشته باشه خرج اضافی بکنه اما باعث می شه کسی هم که نمی تونه بره قرض کنه تا برای بچش اینا رو فراهم کنه . ما اگر تو همین چیزا و تو چیزای مثل این مثل حلقه ازدواج و آینه شمعدون و ... که خیلیاش رو توهمات ما لازم کرده دقت کنیم مشکلی برای ازدواج نیست.

نه من منظورم یخچال و ماشین لباس شویی نبود . ما زندگی نیمه مستقل رو شروع می کنیم تا بعدا کم کم مستقل بشیم ، درست ؟ ولی برای استقلال ظرف و کمد نیاز نیست . اولش خوبه نیازه ، کرایه ی ماهیانه نیازه ، پول پیش خونه نیازه و الا بقیه چزا که هزینه ای نداره. الان نرخ پول پیش  یه خونه نقلی تو تهران چقدره ... ؟

در ضمن اون که روی جمله ها حرف بزنیم  چیز جدیدی نیست و راه خوبیه برا تجزیه و تحلیل گفتارها ...!!!

ای واااااااااای....امون بدید... مرسی استقبال...تشکر مینُماییم
از همه ی شما خوبان که دست در دست هم میدهید به مهر تا بالاخره من عینکی بشم!

خب جدیانه بریم سر اصل مطلب
میخوانیم ببینیم چه ها گفته اید
.
.
.
واااااااااااااااااااااااااو ....آقای محسن خسرو...جل الخالق
من مخالفم...خیلی خیلی مخالفم... من زن نیمه مستقل نمیخوام!
ببینید یه آقا پسر محترم با سن و سال پایین میاد یه دختری رو میبینه
"فکر میکنن" همدیگرو دوست دارن
اصلا تو سن و سالی نیستن که بخوان تصمیم بگیرن..البته همیشه استثنا تو هر

زمینه ای وجود
داره....ولی کلا من این طرح رو برای جوونای کم سن و سالی که به قولی عشق کورشون کرده
رو درست نمیدونم
این طرح فقط یک مزیت داره(صدالبته از نظر من)که اونم در انتتها عرض میکنم خدمتتون


و من به شدت با شقایق صحرایی موافقم
همینجوریش به آقای داماد گرامی میگن 6 ماه دیگه فرصت داری
تا 6  سال دیگه هم نمیتونه شرایط رو فراهم کنه...چه برسه به روزی که بفهمه هیچ عجله ای نیست
و خانمم خونه ی باباشه خرجی ه منم که بابام میده زن و شوهرم که هستیم پس مشکلی برای
با هم بودن هم نداریم حرف و حدیثی هم درست نمیشه ...دور از جون آقا پسرا کور از خدا چی میخواد؟
دو چشم بینا... این طرح از نظر من باعث تنبلی و بی مسئولیتی میشه

من با سعیدان هم خیلی موافقم

و اما در مورد اینکه میگید تو این سن و سال به طرف جنس مخالف کشیده میشن
خب برادر من...این خانه از پای بست ویران است
چقدر من تو انجمن زنان خودم رو کشتم که اینقدر دختر و پسرها رو از هم جدا نکنید
عقده ای نکنید...ولی آخرشم من شدم دختر بده!
دلیل نمیشه برای اینکه از یه اتفاق بد جلوگیری کنیم یه بدترش رو انتخاب کنیم
دوستی دختر و پسر در خوشبینانه ترین حالت لااقل ختم به خیر میشه!
ولی ازدواجشون چی؟ یک زن مطلقه...یک بچه ی معصوم...یه آقایون زن دار طلاق داده!

و من همچنان با سعیدان موافقم!!


جناب محسن خسرو لطفا پست های طولانی رو دو تیکه ثبت کنید

اوووووف...تموم شد بالاخره!
جالب بود...خیلی جالب بود...دست همگی درد نکنه
ادامه بدید...تا الان هیچ کس مخالف سر سخت نبوده ولی من خیلییی سرسختانه مخالفم

جناب haditak از شما هم تشکر میکنم
چشم ان شاء الله اول ماه جدید بحث های منتخب رو اعلام میکنم


دوستان یک خواهش:
لطفا بحث جهیزیه رو اینجا ادامه ندید و بحث نکنید
یا در تاپیک جیهیزیه از طرف مرد و اینا بحث کنید یا بذار به موقعش که تاپیکش زده شد

اونجا بحث کنید
ممنون میشم...اینجوری روونی تاپیک از بین میره

بازم تشکر

به نام خدای مهربون

سلام

* آنه ی عزیز ... منم مخالف سرسخت! *

منم شدیدن مخالفم... دوستان هم علتش رو گفتن...

منتها ببینین.. اون كسانی كه با ازدواج مثلن یه پسر 18 ساله موافقن.. كلن مفهوم ازدواج رو دارن میبرن زیر سوال... مسلمن این پسر 18 ساله از یه دختر 14 سال به بالا خوشش اومده دیگه

ما فرض میكنیم كه اینها با هم ازدواج كردن... اونم رسمی و به قولی چی!؟ نیمه مستقل... اسمشون رفت تو شناسنامه و خلاصه شدن زن و شوهر.. فقط باباها خرجشون رو میدن... 

اولن.. همون طور كه دخترها واقعن تو اون سن و سال تصویر درستی از مفهوم ازدواج تو ذهنشون ندارن... اون آقا پسر هم نداره... خلاصه .. تا دو سه سال اول فقط اینا باید صبر كنن تا بزرگ شن... بعد تازه بیان یه فكری هم بكنن و برن سر كار و پس انداز كنن و... این حداقل حداقل 5-6 سال طول میكشه..

هیچ خونواده ای همچین كاری رو دوست نخواهد داشت.... به چند دلیل...

یك اینكه اصلن معلوم نیست این آقا پسر واقعن وقتی به سن 20 سالگی رسید بره دنبال كار یا نه! یا خوشی به قولی بزنه زیر دلشو بگه ... بابام خرجمو میده دیگه...

دو اینكه هم خانواده ی پسر هم دختر ممكنه واقعن از این كارشون پشیمون بشن... چون ممكنه با مورد های خیلی خیلی خوب تر از این آقا پسر برخورد كنن و بگن ای وای.. خودمون بادست خودمون بچمون رو بدبخت كردیم

سه اینكه حالا بیاد و یه بچه هم این وسط به وجود بیاد! كی میخواد بزرگش كنه؟ لابد مامان بزرگاش؟ چون مامانش كه هنو هم بچه هست.. هم هنو خونه مامانشه...

چهار اینكه عشق... تا نری زیر یه سقف مفهوم درستش دستت نمیاد

پنج اینكه حتی اخلاقیات هم درست حسابی دست آدم نمیاد این جوری

شش اینكه آخر سر یكی از خونواده ها راضی میشن تا بچه ها تو خونه ی اونا زندگی كنه.. به قولی دوماد سرخونه ! كه اصولن اصلن عاقبت نداره... به هیچ وجه...

هفت اینكه منم چیزی جز بی مسئولیتی این وسط ندیدم...

این بی مسئولیتی و شونه خالی كردن داره موج میزنه!

فعلن حرفام شدیدن یادم رفت

بازم  میام

مواظب خودتون و دلای پاكتون باشید

یا علی 

سلام

من هم با آنشرلی موافقم.. یعنی فکر میکنم اگه این ازدواج های نیمه مستقل نسنجیده باشن و همه جوانبش در نظر گرفته نشه .. منجر به این میشه که خانواده مجبور باشن تا آخر عمر خرج عروس و پسرشون و یا دومادو دخترشونو بدن..

ابتدا باید دید که اون جوونی که میخواد ازدواج نیمه مستقل بکنه واقعاً قابلیت این کار رو پیدا کرده؟ یعنی به اون درجه از احساس مسئولیت  رسیده که نهایت سعی و تلاششو برای ساختن یه آشیانه گرم برای خودش و همسرش بکنه؟ چه زن و چه مرد فرقی نمیکنه..

برای کمک خانواده ها به جوونا احتیاجی به ساختن طرح و نامگذاری و غیره نیست، بلکه اگه کمی روشنگری بشه و این فرهنگ چشم و هم چشمی که بین خانواده هاس از بین بره خود بخود شرایط ازدواج آسون میشه . ضمن اینکه در بین خیلی از خانواده های ما الان این فرهنگ وجود داره که در ابتدای ازدواج بچه هاشون به اونا کمک میکنن تا کم کم بتونن روی پای خودشون بایستن. البته نه در خانه والدینشون و جداگانه .. بلکه زیر یک سقف. یعنی میشه به یه زوج جوون کمک مالی کرد و یا محلی رو برای زندگی در اختیارشون گذاشت. در ازدواج نیمه مستقل هرکدوم از خانواده ها خرج بچه خودشو میده و اونو جدا از همسرش تو خونه خودش نگه میداره.. خب میشه همین هزینه رو پرداخت درحالیکه اون دوتا جوون باهم و زیر یه سقف زندگی میکنن.

من خانواده های زیادی رو سراغ دارم که برای چندسالی فرزندانشون رو پیش خودشون نگه میدارن تا کم کم بتونن گلیمشونو از آب بیرون بکشن.. حالا یا یکی دوتا اتاق بهشون میدن یا اینکه اگه وضعشون بهتر باشه یه آپارتمانی چیزی در اختیارشون میذارن و برای اینکه اون جوونا فکر نکنن همه چیز به همین راحتی بدست میاد.. یه اجاره اندکی هم ازشون میگیرن.

اگه خانواده ها به جای اینکه از ازدواج بچه هاشون برای فخر فروشی و نشون دادن مکنت ومالشون به بقیه مردم استفاده کنن، به فکر این بودن که زندگی بهتری برای بچه هاشون درست کنن مطمئناً الان اینهمه مشکلات سرراه ازدواج جوونا قرار نمیگرفت.

گفتین سربازی، دانشجویی و غیره.. اتفاقاً اگه خانواده ها با هم مساعدت کنن اینا مشکلی نیست که نشه حلش کرد.. من دوستی دارم که شوهرش سربازه و خودش هم دانشجوئه.. از شنبه تا چهارشنبه خونه مادرشه و هزینه هاشو قسمتی پدر شوهرش میپردازه و قسمتی هم به گردن مادرشه.. و پنج شنبه ها که قراره همسرش از پادگان بیاد.. به منزل خودشون که با منزل پدرشوهرش مشترکه میره.. هم اون درسشو میخونه و هم شوهرش سربازیشو میره.. دو خانواده هم با هم توافق کردن که تا پایان سربازی پسر و اشتغالش وضع به همین منوال باشه.

من شخصاً فکر میکنم که اگه قراره ازدواج نیمه مستقلی هم صورت بگیره بهتره که زوجین باهم باشن و دو خانواده مخارج اونها رو با توافق بپردازن تا زمانیکه استقلال مالی کامل به دست بیاد.

به نام او...هر چه میخواهید بنامیدش

سلام

اصلا آقا همه ی حرفا قبول!!!!! بر فرض محال ها

همین الانش مامان بابای مظلوم میاد میگه بابا بیاین یه دوروزی پیش خودمون زندگی کنین
بیخود خرج چه میدونم اجاره خونه و اینا ندین
و....
جفتشون خودشونو میکشن!! که نه ما میخواهیم مستقل باشیم
حالا چطور حاضرن یه مدت مستقل زندگی کنن؟
خودشون هم طاقت نمیارن...اینو مطمئن باشید شما
مستقل بودن بد نیست...ولی به شرطه ها و شروطه ها و عرضه ها و ....!!!

با سلام خدمت دوستان

من فکر می کنم درسته این طرح شاید خیلی عملی نباشه و این طور که برمیاد شرایط این طرح اگر بخواد طوری باشه که چند سال طول بکشه چیز جالبی نباشه ولی خب اونقدر ها هم طرح بدی نیست .

گمان نمی کنم کسی گفته باشه پسر 18 ساله قراره بره خاستگاری . 

ما تو حرفامون گفتیم که باید با شرایطش باشه یعنی هم خانواده دختر و هم پسر بدونن که اینها شرایط دیگه رو دارند و فقط پولشون به اندازه کافی نیست پس از نظر شغل و کاری بودن و اینطور مسائل فکر می کنم باید مطمئن باشن و اینطور هم نیست که هیچ پولی نداشتته باشند .

من فکر می کنم الان البته نمی شه کلی گفت ولی باید خیلی از جوانها تو سن 23 سالگی ازدواج کنن ما تقریبا بحثمون هم سر همین سن بود .

البته من گفتم با طولانی شدن دوران عقد یعنی جدا بودن دختر و پسر موافق نیستم ولی هر طور که بشه این کار رو کرد که باعث بشه مردم بفهمند که باید ساده تر بگیرند خوبه .

این حرفی که خانم آنشرلی زدید که دخترا و پسرا رو از هم جدا نکنید منظورتون دختر و پسر عقد شده هستند یا نامحرما ؟

اگر نامحرما باشه که ...

دوستی دختر و پسر هم خیلی چیز بدیه .

من فکر می کنم وقتی سن ها بالاتر می ره و وقتی تجمل تو زندگی ها زیاد می شه احتمال طلاق بیشتر میشه . قدیما که دختر و پسر ها وقتی ازدواج می کردند کوچکتر بودند و همچنین ساده تر زندگی می کردند طلاق ها کمتر بود . 

درسته من این طرح رو صد در صد قبول نکردم اما این رو مطمئنم که هر چی سن ازدواج بالاتر بره بدتره حتی جوونهایی که تو سی سالگی زندگی شون رو شروع می کنن از اونها که بیست سالگی شروع می کنن زندگی شون بطور میانگین سست تره . البته کلی نیست ولی باید والدین فرزندشون رو برای ازدواج زودتر آماده کنند .

به نام یگانه برنامه نویس عالم

سلام دوستان

من همه ی بحث ها رو خوندم. اگه درست متوجه شده باشم داریم در مورد یه ازدواج راحت بحث می کنیم.

زمانی که من راهنمایی بودم جوونای دبیرستانی آخر شوخیشون توو خیابون بلند خنده کردن بود.

اما حالا که یه چن سالی از دبیرستان گذشتم این جوونا خیلی شوخی های بچه گونه ای می کنن. تا زدن زیر گوش همدیگه.

ما با بها ندادن به جوونا مون جلوی رشد احساس مسئولیتو گرفتیم.

جوون نزدیک سن ازدواجه ولی توو یه حال و هوای دیگس. خودمون سن ازدواجو بردیم بالا حالام پایین اومدنش زمانبره.

این یه نکته.

نکته دوم اینکه.

یه جوون از جنس مذکر کار داره با یه در آمد تو حد خوردو خوراک.

با این فرض که خانواده عروس ، عروسی آن چنانی نخوان و غیره و خانواده داماد جهیزیه و غیره.

این جوون مشکل مسکن داره. خونه هردو خانواده کوچیکه . توان مالی هم برای کمک کردن ندارن.

حالا ازدواج نیمه مستقل می تونه مشکل مسکنو حل کنه ؟ نه

همه باید دست به دست هم بدیم (جامعه و دولت)

اینکه من الان پول دارم یه ازدواج آنجنانی انجام بدم. کافیه باب بشه. تا پدر هممون در بیاد.

با سلام 

من فکر می کنم همه دوستان تو یک مساله توافق دارند و اون اینه که باید ازدواج رو آسون کرد حالا روی روشش بحثه .

فکر می کنم اگر دوستان همین مساله رو تو زندگیشون و تو افکارشون پیاده کنن و اینکه لازم نیست جوونها به یک رشد اعلای مالی و فکری برسند تا ازدواج کنند خیلی مشکلات حل می شه .

از ما که گذشته ولی شما سعی کنید تمام تلاشتون رو بذارید برای اینکه هم با بهانه ازدواج رو عقب نندازید و هم تا می تونید واقعا تا می تونید ساده بگیرید و ساده زندگی کنید و این به خود شما خیلی بستگی داره درسته والدین خیلی تصمیمات رو می گیرن اما وقتی ببینند شما واقعا دنبال خرج بیخود نیستید و واقعا می خواید یه ازدواج خوب و ساده  داشته باشید همراهیتون می کنن .در ضمن توکل رو نباید فراموش کرد.

امیدوارم موفق باشید .