با سلام
فکر می کنم سوال خوبی مطرح شده
واقعا می بینیم که غربیهایی که در خیلی مسائل اونها رو قبول نداریم از ما در خیلی مسائل جلوترند ما اشتباه می گیم یا اونا اگر حرف ما درسته پس چرا اونا جلوترند ؟
شکی در این نیست که غربیها از نظر نظم در خیلی کارها و از نظر مطالعه از ما جلوترند و ما واقعا عقب هستیم تکنولوژی که در غرب دیده می شود سالها از ما جلوتر است رفتار اجتماعی در بعضی موارد بسیار جا افتاده تر است مثلا رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در ایران بسیار بد است و در غرب خوب است مشکل ما از کجاست و پیشرفت آنها از کجا ؟
و آیا این پیشرفت آنها حرف ما را نقض نمی کند که گفتیم خانواده مهمترین رکن است اما در غرب خانواده در موارد فراوانی عملا نابود شده است ؟
در جواب باید گفت :
آنچه باعث این پیشرفت در غرب شده فرهنگ سازی دولت درزمینه این مسائل بوده یعنی تبلیغات فراوان و سختگیری زیاد در امور اجتماعی باعث شده مردم عادت کنند به اینکه واقعا رعایت قوانین بهتر است از بی قانونی و این را اول شاید به سختی انجام می دادند اما الان برایشان عادت شده است و هر کس بخاطر اینکه حق خودش ضایع نشود سعی می کند حق دیگران را رعایت کند در واقع غربیها به مردمشان فهمانده اند که اگر می خواهید زندگی خوبی داشته باشید باید با اصول زندگی کنید و موفق هم بوده اند . در مورد فرهنگ کتابخوانی هم همینطور است .
اما آنچه در جامعه ما اتقاق می افته اینه که فرهنگ سازی درستی در مورد بسیاری از مسائل نمی شه و مردم هم خیلی روی این مسائل دقت ندارند و براشون مهم نیست چون فرهنگش جانیفتاده بخاطر همین می بینید مثلا فرهنگ کتابخوانی یا استفاده از وقت یا کار در جامعه خیلی پایینه .
یک مقدار از این مشکل به دولتها برمی گرده و به صدا و سیما که فرهنگ سازی نکرده اند و بلکه در خیلی موارد ضد فرهنگ رو جا انداخته اند .
اما این مساله ربطی به مساله خانواده نداره چون پیشرفت غربیها بخاطر نظرات فروید نبوده بخاطر نظرات اسلامی بوده مگه نظم از سفارشات امیرالمومنین نیست ؟ مگه علم اموزی وصیت پیامبر ما نیست ؟ مگه کار و تلاش شیوه اهلبیت معصومین نبوده ؟
آنچه غرب را جلو انداخت رعایت همین مسائلی بوده که ما بلدیم و عمل نمی کنیم در واقع پیشرفت غرب بخاطر نابود کردن خانواده نبوده بخاطر ترسیم هدف و سعی در رسیدن به یک هدف بوده .
اما مساله مهم اینه که آیا نظریات فروید برای غرب خوش یمن بوده ؟ نظریه آزادی های جنسی و اینکه هرچه شهوت خواست باید مهیا بشه این خوب بوده ؟
درسته غرب خیلی مکانیزه است و تکنولوژی روز به روز بیشتر خودش رو نشون می ده ولی چرا خوشبختی در غرب مشاهده نمی شه ؟ دلیل این حرف هم اینه که آمار خودکشی در غرب بسیار بالاست و در کشوری مثل کره جنوبی که ما آنرا پیشرفت کرده می دانیم و سرعت خوبی در پیشرفت دارد تا خود را به غرب برساند آمار خودکشی یک چهارم مرگ در این کشور را به خود اختصاص داده یعنی از هر چهار نفر یک نفر با خود کشی از دنیا می رود این یعنی اوج بد بختی در عین تکنولوژی و نظم . در کشور های دیگر صنعتی هم آمار مشابهی وجود دارد آمار جنایات و کشتن و خشونت هم نوع دیگری از این بد بختی را نشان می دهد .
دلیل این مساله این است که غرب و کشورهای صنعتی که دین و خانواده را از زندگیشان جدا کردند و بجای آن آزادی فراهم آوردند در واقع انسان را به یک ماشین منظم برای کار و تولید تبدیل کردند که البته فقط به فکر خود است و اگر به دیگران هم خوبی کند یا حقشان را رعایت کند بخاطر این است که نیازهای خود را براورده کند . یعنی احساس و محبت در غرب بسیار تنزل پیدا کرده و آرامش از بین رفته است آنچه در اسلام بعنوان آرامش نامیده شده که همان یاد و ذکر خدا و همسر است در غرب از بین رفته و جایگزین آن شهوت و آزادی شده که در ظاهر خوب است اما هیچ وقت یک انسان غربی آرامش پیدا نمی کند دلیل آن هم در خودکشی ها و غیره عرض شد .
اما اینکه ما عقبیم درست است ما در زمینه فناوری عقبیم و باید هم خودمان را جلو بکشیم اما بهترین گزینه ای که می تواند فناوری و حس کار و نظم را در عین محبت و عشق و احساس به ما عنایت کند خانواده است همان طور که این مساله در خانواده معصومین علیهم السلام فراوان دیده می شود نظم و معلوم بودن جایگاه هر شخص درعین عشق و محبت و کار و علم و ...
پس اگر بخواهیم جامعه سالم و افراد مترقی داشته باشیم باید در عین اینکه دولت ما به فرهنگ سازی روی می آورد خانواده های محکم و غنی داشته باشیم تا انسان هم از نظر علمی و هم از نظر احساسی پیشرفت کند تا در دنیا و آخرت سعادتمند شود